responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج البلاغه نویسنده : نهج البلاغه    جلد : 1  صفحه : 13

نهج‌البلاغه: خطبه 113

{{تورفتگی:a:'''{{سرمه‌ای:وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ}}'''}}
{{تورفتگی:a:'''{{سرمه‌ای:از خطبه هاى آن حضرت است در پند و اندرز مردم}}'''}}

<hr class="aye-hr">
{{نهج:الْحَمْدُلِلّهِ الْواصِلِ الْحَمْدَ بِالنِّعَمِ، وَالنِّعَمَ بِالشُّكْرِ}}
سپاس خدایى را که حمد را به نعمت ها، و نعمت ها را به شکر متصل کرد
<hr class="aye-hr">
{{نهج: نَحْمَدُهُ عَلى آلائِهِ، كَما نَحْمَدُهُ عَلى بَلائِهِ
}}
او را بر نعمت هایش حمد مى کنیم چنانکه بر بلاهایش سپاس مى گزاریم
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَنَسْتَعينُهُ عَلى هذِهِ النُّفُوسِ الْبِطاءِ عَمّا اُمِرَتْ بِهِ اَلسِّراعِ اِلى ما نُهِيَتْ عَنْهُ.}}
و از او در برابر این نفوسى که در آنچه امر شده کاهلى مى کند و بر آنچه نهى شده شتاب مى نماید یارى مى خواهیم.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَ نَسْتَغْفِرُهُ مِمّا اَحاطَ بِهِ عِلْمُهُ، وَ اَحْصاهُ كِتابُهُ;
}}
و از او براى گناهانى که علمش به آن احاطه دارد و کتابش آن را برشمرده آمرزش مى طلبیم;
<hr class="aye-hr">
{{نهج:عِلْمٌ غَيْرُ قاصِر، وَ كِتابٌ غَيْرُ مُغادِر. وَ نُؤْمِنُ بِهِ ايمانَ مَنْ عايَنَ الْغُيُوبَ،
}}
آن علمى که قاصر نیست، و کتابى که چیزى را وانگذاشته.و ایمان مى آوریم به او ایمان کسى که غیب ها را با دیده سر دیده،
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَ وَقَفَ عَلَى الْمَوْعُودِ،ايماناً نَفى اِخْلاصُهُ الشِّرْكَ، وَ يَقينُهُ الشَّكَّ.
}}
و به آنچه وعده داده اند آ گاه شده، ایمانى که اخلاصش شرک را زدوده، و یقینش شک را از بین برده.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَ نَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، }}
و شهادت مى دهیم که معبودى جز اللّه نیست تنها و بى شریک است، و محمّد صلّى اللّه علیه وآله بنده و فرستاده اوست،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:شَهادَتَيْنِ تُصْعِدانِ الْقَوْلَ وَ تَرْفَعانِ الْعَمَلَ.}}
دو شهادتى که گفتار (نیکو) را اوج مى دهند، و عمل (صالح) را بالا مى برند.
<hr class="aye-hr">
{{نهج:لايَخِفُّ ميزانٌ تُوضَعانِ فيه، وَ لايَثْقُلُ ميزانٌ تُرْفَعانِ عَنْهُ.}}
میزانى که این دو شهادت را در آن مى نهند سبک نباشد، و میزانى که این دو شهادت را از آن بردارند سنگین نخواهد بود.
<hr class="aye-hr">
{{نهج:اُوصيكُمْ عِبادَاللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ الَّتى هِىَ الزّادُ، وَ بِهَا الْمَعاذُ:}}
اى بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم که توشه سفر است و پناهگاه:
<hr class="aye-hr">
{{نهج:زادٌ مُبْلِغٌ، وَ مَعاذٌ مُنْجِحٌ، دَعا اِلَيْها اَسْمَعُ داع،}}
توشه اى است رساننده به مقصود، و پناهگاهى است رهاننده، که شنواننده ترین دعوت کنندگان به آن دعوت نموده،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَ وَعاها خَيْرُ واع ، فَاَسْمَعَ داعيها، وَ فازَ واعيها.}}
و بهترین حفظ کننده آن را حفظ کرده، دعوت کننده اش آن را به گوش رساند، و حفظ کننده اش رستگار شد.
<hr class="aye-hr">
{{نهج:عِبادَ اللّهِ، اِنَّ تَقْوَى اللّهِ حَمَتْ اَوْلِياءَ اللّهِ مَحارِمَهُ، وَ اَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخافَتَهُ، }}
بندگان خدا، تقواى الهى اولیاء خدا را از دچار شدن به حرامها بازداشت، و دلهایشان را ملازم ترس از خدا کرد،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:حَتّى اَسْهَرَتْ لَيالِيَهُمْ، وَ اَظْمَاَتْ هُواجِرَهُمْ،}}
تا جایى که آنان را به شب زنده دارى واداشت، و در گرماى روز موفق به روزه نمود،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:فَاَخَذُوا الرّاحَةَ بِالنَّصَبِ، وَالرِّىَّ بِالظَّمَإِ،}}
پس راحتى فردا را با سختى امروز، و سیراب شدن فردا را با تشنگى امروز به دست آوردند،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَاسْتَقْرَبُوا الاَْجَلَ فَبادَرُوا الْعَمَلَ، وَ كَذَّبُوا الاَْمَلَ فَلاحَظُوا الاَْجَلَ.}}
مرگ را نزدیک دانستند پس به انجام عمل شتافتند، و آرزو را تکذیب کردند پس مرگ را در نظر آوردند.
<hr class="aye-hr">
{{نهج:ثُمَّ اِنَّ الدُّنْيا دارُ فَناء و عَناء، وَ غِيَر وَ عِبَر، فَمِنَ الْفَناءِ اَنَّ الدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ، لا تُخْطِىءُ سِهامُهُ، وَلا تُؤْسى جِراحُهُ.}}
دنیا سراى فنا و رنج و تغییر و جاى عبرت است. از اسباب فنایش این که کمانش را کشیده، نه تیرش به خطا مى رود، و نه زخمهایش علاج مى گردد.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: يَرْمى الْحَىَّ بِالْمَوْتِ، وَالصَّحيحَ بِالسَّقَمِ، وَالنّاجِىَ بِالْعَطَبِ. }}
زنده را هدف تیر مرگ مى سازد،سالم را به بیمارى مبتلامى کند، و نجات یافته رابه هلاکت مى اندازد.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: آكِلٌ لايَشْبَعُ،وَ شارِبٌ لايَنْقَعُ. وَ مِنَ الْعَناءِ اَنَّ الْمَرْءَ يَجْمَعُ ما لايَأْكُلُ،}}
خورنده اى است که سیر نمى شود،و نوشنده اى است که سیراب نمى گردد. و از رنجهاى دنیا این که: شخص جمع مى نماید چیزى را که نمى خورد،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَيَبْنى ما لايَسْكُنُ، ثُمَّ يَخْرُجُ اِلَى اللّهِ تَعالى لا مالاً حَمَلَ،}}
و خانه اى مى سازد که در آن ساکن نمى شود، آن گاه به سوى خدا مى رود بدون آنکه مالى بردارد،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَ لا بِناءً نَقَلَ. وَ مِنْ غِيَرِها اَنَّكَ تَرَى الْمَرْحُومَ}}
و ساختمانى همراه ببرد. و از جمله نمونه هاى تغییر وضع دنیا این که: آن کس که روزى مورد ترحم مردم بود روز
<hr class="aye-hr">
{{نهج:مَغْبُوطاً، وَالْمَغْبُوطَ مَرْحُوماً، }}
دیگر مورد غبطه واقع مى شود، و آن که مورد غبطه بود مورد ترحم قرار مى گیرد،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:لَيْسَ ذلِكَ اِلاّ نَعيماً زَلَّ، وَ بُؤْساً نَزَلَ. وَ مِنْ عِبَرِها اَنَّ الْمَرْءَ}}
این نیست مگر به خاطر نعمتى که از بین رفته و به جاى آن رنج و محنت جاى گرفته.
<hr class="aye-hr">
{{نهج:يُشْرِفُ عَلى اَمَلِهِ فَيَقْتَطِعُهُ حُضُورُ اَجَلِهِ، }}
و از جمله اسباب عبرتهاى دنیا این که: همین که نزدیک است انسان به آرزویش برسد ناگهان حضور مرگ امیدش را قطع مى کند
<hr class="aye-hr">
{{نهج:فَلا اَمَلٌ يُدْرَكَ،وَلا مُوَمَّلٌ يُتْرَكُ. فَسُبْحانَ اللّهِ، ما اَغَرَّ سُرُورَها،}}
، بر این حساب نه آرزو درک مى شود،نه آرزومند را آزاد مى گذارند تا ادامه حیات دهد. سبحان اللّه، چه فریبنده است خوشى دنیا،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَ اَظْمَأَ رِيَّها، وَ اَضْحى فَيْئَها! لا جاء يُرَدُّ،وَلا ماض يُرْتَدُّ.}}
و چه مایه تشنگى است سیرابى آن، و چه موجب گرمى است سایه اش! نه آینده اش قابل ردّ است،نه گذشته اش قابل بازگشت.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: فَسُبْحانَ اللّهِ ما اَقْرَبَ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ لِلَحاقِهِ بِهِ،}}
سبحان اللّه، چه نزدیک است آدم زنده به مرده براى ملحق شدن به مرده،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَ اَبْعَدَ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَىِّ لاِنْقِطاعِهِ عَنْهُ.}}
و چه دور است مرده از زنده به خاطر جداییش از زنده!
<hr class="aye-hr">
{{نهج:اِنَّهُ لَيْسَ شَىْءٌ بِشَرٍّ مِنَ الشَّرِّ اِلاّ عِقابُهُ، }}
از شرّ چیزى بدتر نیست مگر جریمه اى که براى آن است،
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَلَيْسَ شَىْءٌ بِخَيْر مِنَ الْخَيْرِ اِلاّ ثَوابُهُ. وَ كُلُّ شَىْء مِنَ الدُّنْيا سَماعُهُ اَعْظَمُ مِنْ عِيانِهِ،}}
و از خیر چیزى بهتر نیست مگر ثوابى که براى آن مقرّر است. شنیدن هر چیزى از دنیا بزرگتر است از دیدنش،
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَ كُلُّ شَىْء مِنَ الاْخِرَةِ عِيانُهُ اَعْظَمُ مِنْ سَماعِهِ.}}
و دیدن هر چیزى از آخرت عظیم تر است از شنیدنش.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: فَلْيَكْفِكُمْ مِنَ الْعِيانِ السَّماعُ، وَ مِنَ الْغَيْبِ الْخَبَرُ. }}
پس باید شنیدن و خبرگرفتن از غیب (به وسیله انبیاء) شما را از دیدن کفایت کند.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَاعْلَمُوا اَنَّ ما نَقَصَ مِنَ الدُّنْيا وَ زادَ فِى الاْخِرَةِ خَيْرٌ مِمّا نَقَصَ مِنَ الاْخِرَةِ وَ زادَ فِى الدُّنْيا. }}
بدانید آنچه از دنیاى شما کم شود و به آخرت اضافه گردد بهتر است از اینکه از آخرت شما کم شود و به دنیاتان اضافه گردد.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: فَكَمْ مِنْ مَنْقُوص رابِح، وَ مَزيد خاسِر. }}
چه بسا کم شده اى که سودبَر است، و اضافه شده اى که زیانکار است.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: اِنَّ الَّذى اُمِرْتُمْ بِهِ اَوْسَعُ مِنَ الَّذى نُهيتُمْ عَنْهُ،}}
آنچه به آن امر شده اید آسانتر است از آنچه از آن نهى شده اید،
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَ ما اُحِلَّ لَكُمْ اَكْثَرُ مِمّا حُرِّمَ عَلَيْكُمْ. فَذَرُوا ما قَلَّ لِماكَثُرَ،
}}
و آنچه براى شما حلال شده بیشتر است از آنچه بر شما حرام گشته. بنابراین کم را براى بسیار رها کنید،
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَ ما ضاقَ لِمَا اتَّسَعَ. قَدْ تُكُفِّلَ لَكُمْ بِالرِّزْقِ، وَ اُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ،}}
و دشوار را براى آسان وانهید. روزى شما را متکفّل شده اند، و به عمل امر شده اید،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:فَلايَكُونَنَّ الْمَضْمُونُ لَكُمْ طَلَبُهُ اَوْلى بِكُمْ مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَيْكُمْ عَمَلُهُ،}}
پس مبادا کوشش شما براى طلب روزى که تضمین شده بیش از به جا آوردن عملى که بر شما واجب گشته باشد،
<hr class="aye-hr">
{{نهج: مَعَ اَنَّهُ وَاللّهِ لَقَدِ اعْتَرَضَ الشَّكُّ وَ دَخِلَ الْيَقينُ، }}
با اینکه سوگند به خدا شک بر شما عارض شده و یقین شما عیب دار گشته،
<hr class="aye-hr">
{{نهج:حَتّى كَاَنَّ الَّذى ضُمِنَ لَكُمْ قَدْ فُرِضَ عَلَيْكُمْ، }}
چنانکه گویى به دست آوردن روزىِ ضمانت شده بر شما واجب گشته،
<hr class="aye-hr">
{{نهج: وَ كَأَنَّ الَّذى فُرِضَ عَلَيْكُمْ قَدْ وُضِعَ عَنْكُمْ!}}
و به جاى آوردن اعمال واجبه از شماساقط شده است!
<hr class="aye-hr">
{{نهج: فَبادِرُوا الْعَمَلَ، وَ خافُوا بَغْتَةَ الاَْجَلِ، فَاِنَّهُ لايُرْجى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ ما يُرْجى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ.
}}
پس به سوى عمل بشتابید، و از مرگ ناگهانى بترسید، زیرا امیدى به بازگشت عمر نیست به نحوى که به بازگشت روزى هست.
<hr class="aye-hr">
{{نهج:ما فاتَ الْيَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِىَ غَداً زِيادَتُهُ، }}
آنچه از رزقِ امروز شما از دست رفته امید افزون شدن آن در فردا هست
<hr class="aye-hr">
{{نهج:وَ ما فاتَ اَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ يُرْجَ الْيَوْمَ رَجْعَتُهُ.
}}
و آنچه از عمر شما در دیروز گذشته امروز امید به بازگشت آن نیست
<hr class="aye-hr">
{{نهج:الرَّجاءُ مَعَ الْجائى، وَالْيَأْسُ مَعَ الْماضى.}}
به آینده روزى امید هست، و به گذشته عمر غیر از نومیدى نیست.
<hr class="aye-hr">
{{نهج: «فَاتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ .»
}}
«پس خدا را آنچنان که سزاوار اوست بپرهیزید، و نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید».
نام کتاب : نهج البلاغه نویسنده : نهج البلاغه    جلد : 1  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست