responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 474

دیده می شد. برادرش عبدالرحمان محمد بن طاهر، به جای او حاکم مرسیه شد و عبدالملک بن عبدالعزیز عامری، امیر بلنسیه او را در این منصب ابقا کرد.(2)

خرقی (محمد)

 

محمد بن مظفّر بن عبدالله بن مظفّر، گونه های ادب را در خود جمع داشت؛ تا آن جا که بسیاری از جمله خطیب تبریزی (درگذشته 502ق) از او روایت کرده اند. شاعری لطیف الطبع، دارای سبکی استوار و معانی نیکو و نظم او با فن بدیع همراه بود و بیشتر در وصف و غزل می سرود؛ از آن جمله: درباره «می» و «نسیب» (وصف زنان و حالات آنان) می گوید:

 

«ای دوست من! می گساری صبحگاه، در دجله چه شیرین است، و نوشیدن شامگاه در «صراة» بهتر؟

 

ما بر هر دو رود، از آب انگور نوشیدیم، آن دو مانند مروارید درخشان در عقیق بودند.

 

زمین و آسمان بر سر ماه من، باهم روبه رو شدند؛ یکی دلداده و بسیار عاشق و دیگری شیفته بود.

 

پیوسته به او جام می دادم و آب دهانش را می نوشیدم و او پیوسته به من جام می داد و از آب دهانم می نوشید.

 

به ماه تمام گفتم: این جوان را می شناسی؟ گفت: آری! این برادر تنی من است.»

 

و در زمینه نسیب می گوید:

 

«ای دل! آیا به من وعده ندادی که اگر من از عشق «لُبنی» توبه کنم، تو هم توبه می کنی؟!

 

هان! اینک من از عشق «لُبْنی» توبه می کنم؛ پس چرا تو در راه او آب می شوی؟

 

آیا با تو به نیرنگ ننگریسته است و نگاه تردیدآور، کار او را نشان داد؟

 

گفت: آری! ولی من به دلیل چیزی بازگشتم و از سخن خود توبه کردم و توبه می کنم.

 

اگر من نیز مقابل نیرنگ او نیرنگ به کار برم، در این صورت، کدام یک از ما معشوق است؟»(3)

 

سرقسطی

 

اسماعیل بن خلف بن سعید بن عمران انصاری سرقسطی، از مردم سرقسطه اندلس و در ادبیات پیشوا بود و گونه های قرائت ها را نیک می دانست. کتاب العنوان را در علم قرائات نوشت که مورد اعتماد مردم بود.(4)

طغرل بیگ

 

ابوطالب، طغرل بیگ بن میکائیل بن سلجوق بن دقاق، پس از مسلمان شدن، نام محمد را برگزید. او نخستین پادشاه سلجوقیان و ملقب به رکن الدوله بود. سلجوقیان، پیش از به قدرت رسیدن، در ماوراءالنهر، نزدیک بخارا می زیستند و از هیچ پادشاهی فرمان نمی بردند. هرگاه مهاجمی قوی ـ که توان رویارویی با او را نداشتند ـ به آنان حمله می کرد، به غارها پناه می بردند. آن ها ترک بودند و با فرمانروایان خراسان جنگ هایی داشتند. نخستین پادشاه آنان، طغرل بیگ بود که در سال 429ق پادشاه شد و پس از جنگ هایی با مسعود پسر محمود غزنوی برخراسان دست یافت و او را شکست داد و برادرش جغری بیگ (داوود) را به جای او و به نیابت خود برآن سامان گماشت، سپس بر همدان چیره شد و برادرش ابراهیم اینال را بر آن گماشت.

 

خلیفه القائم بامرالله، مقابل امیر ارسلان بن عبدالله بساسیری که بر عراق دست یافته بود و به نام فاطمیان خطبه می خواند، از طغرل بیگ کمک خواست. طغرل بیگ درخواست خلیفه را پذیرفت و با سپاهی گران روانه بغداد شد. بساسیری به موصل گریخت و طغرل بیگ او را دنبال کرد و او به رحبه گریخت. طغرل بیگ به موصل آمد و برادرش ابراهیم اینال را به فرمانروایی آن سامان گماشت.

 

بساسیری از نبودن طغرل بیگ در بغداد استفاده کرد و دوباره به این شهر آمد و خلیفه را از آن جا بیرون راند و خلیفه به حدیثه عانه رفت. بساسیری پرچم سفید فاطمیان را برافراشت و به نام مستنصر فاطمی خطبه خواند و از فقها، علما و سادات به زور برای مستنصر بیعت گرفت. بساسیری با تفرقه افکنی میان طغرل بیگ و برادرش اینال، او را به شورش برضد طغرل بیگ واداشت. اینال به همدان رفت تا در آن جا اعلام استقلال کند. طغرل بیگ در پی ابراهیم رفت و بر او چیره شد و او را کشت و به بغداد بازگشت. بساسیری از آن جا به واسط گریخت و طغرل بیگ او را تعقیب کرد و در یک جنگ سرنوشت ساز با او روبه رو شد و بساسیری در این جنگ کشته شد. آن گاه سر او را بریدند و به بغداد آوردند و در محله های آن گرداندند.

 

طغرل بی پیروزمندانه وارد بغداد شد و خلیفه در سال 447ق به استقبال او شتافت. خلیفه حکومت سراسر کشور را به طغرل بیگ سپرد و او را پادشاه مشرق و مغرب نامید و نیز لقب سلطان را بر آن افزود و این لقب، لقبِ رسمی او شد.

 

طغرل بیگ الملک الرحیم (پادشاه مهربان)، ابونصر، خسرو فیروز، پادشاه آخر دیلمی را دستگیر و زندانی کرد و بدین ترتیب، سلسله دیلمیان برافتاد. طغرل بیگ سپس به آذربایجان رفت و در شهر «تبریز» فرود آمد و وزیر خود، عمیدالملک کندری را در بغداد

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 474
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست