نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 31
پیش گفتار
نوشتار حاضر، مجلد سوم از مجموعه رویدادهای
تاریخ اسلام است. در مجلد دوم، روند حوادث به سال 500ق منتهی گشت و در
مجلد حاضر، رخدادها از 501 ـ 750ق برابر با 1350م دنبال می شود؛ یعنی
دو قرن و نیم؛ چنان که در مجلدهای یک و دو، در هر کدام، به همین
مقدار زمان پرداختیم.
البته تقسیمی انجام شده، نمی
تواند رویدادهای تاریخی را به کلی از هم جدا سازد؛
زیرا هر قرنی محل گذر زمان با همه حوادثی است که در آن جریان
می یابد. هیچ مرزی میان این حوادث وجود ندارد
و گذشته به آینده متصل است؛ درست همانند آبی که در بستر یک
رودخانه جاری است و همه اجزای آن به هم پیوسته اند.
آری «سال ها» به واسطه وقایعی
که شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاب می
کنند، تأثیر می پذیرند و در نتیجه «قرن ها» تشخص می
یابند؛ مثلاً رویدادهای صدر اسلام که از هجرت رسول اکرم صلی
الله علیه و آله وسلم آغاز می شود، ویژگی خاصی
دارد. در این قرن «دعوت» صورت می پذیرد؛ دعوت به عقیده جدید،
عقیده ای که عرب را متحد کرد و آنان را به نشان دین و اخلاق مزیّن
ساخت. اختلاف و جدایی را از میان شان برداشت و دل هاشان را با
هم یکی کرد و بازوان شان را به قدرت ایمان، نیرو بخشید؛
صف واحدی تشکیل دادند و ارتش دو امپراتوری بزرگ را درهم شکستند
و به جای آن حکومت واحدی ایجاد کردند که دامنه آن در کمتر از صد
سال از شرق تا غرب را فراگرفت.
پس از این فتوحات؛ وضع زندگی
عرب رفته رفته دگرگون شد؛ زیرا پیروزی های پی درپی،
غنایم سرشاری از ملت هایی که در میدان های
مختلفِ زندگی از آنان پیشرفته تر بودند، نصیب آنان ساخت و زمانی
که خلافت به دست عباسیان افتاد، بازوی عرب به واسطه وجود نعمت های
فراوان و تجملاّت زندگی، از حمل شمشیر ناتوان گشت و همت جهاد رو به
ضعف نهاد. صف واحدِ آنان به صف ها (1) و گروه های متخاصم تقسیم شد و
مصالح سیاسی به حوزه اعتقادات نفوذ کرد و در نتیجه مذاهب مختلف
پدیدار گشت. هر گروهی برای خود توجیه و یاورانی
پیدا کرد. دودمان عرب، اصالت خود را به سبب نفوذ کنیزکان بیگانه
در خانواده عربی از دست داد. این کنیزکان بر اثر زیبایی
و جمال، بر زنان اصیل عرب، پیشی گرفتند و پسران شان بر پسران
اعراب اصیل، همین حق تقدم را یافتند .(2)
آداب و رسوم دیگر ملت های
تحت سیطره به سبب اشباع امیال شهوانی میان عرب نفوذ کرد و
جامعه شان از دست رفت؛ درحالی که در بسیاری موارد، این
آداب با باورهای دینی آنان که خود مدعی و منادی آن
بودند، مغایرت داشت؛ همچنین حکومت عرب به علت نفوذ بیگانگان از
ترک و فارس و دیگر ملیت ها، ماهیت خود را از دست داد. آنان ظاهر
اسلام را گرفتند و هدف آن را رها کردند و به پست های دولتی دست یازیدند؛
برخی به وزارت و برخی به امارت رسیدند و پس از کم شدن سلطه و
نفوذ خلفا، قدرت آنان فزونی یافت و بر امور مسلط گشتند و به پادشاهی
و سلطنت رسیدند و همه کارها را به دست گرفتند و با دست آنان امپراتورای
اسلام به دولت های کوچک تقسیم گشت که هر یک از حریفان
مستقلاً بر آن
1. . مؤلف محترم از درگیری
ها و اختلافات قبایل عرب و جنگ های آنان در عصر اموی غفلت کرده
است.
2. . تعصب نژادی بر اندیشه
مؤلف چیره است؛ چنان که سنت خداوند را در جابه جایی اقوام و
حکومت ها از یاد برده است. گویی اگر خون عرب خالص می
ماند، حکومتش دوام می یافت.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 31