ارغونخان، کوشک \ kūšk-e arqūn-xān\ ، عمارتی متعلق به دورۀ ایلخانان که آثار آن تا دورۀ قاجاریه بر جا بوده است. بنای این کوشک را به ارغون خان (سل 683-690 ق/ 1284-1291 م)، چهارمین پادشاه سلسلۀ ایلخانان نسبت دادهاند. به نوشتۀ حافظابرو، ارغونخان در موضع لار در پای کوه دماوند کوشکی مجلل برای خود بنا نهاده بود که به کوشک ارغون معروف بوده است. در 806 ق/ 1403 م، تیمور به هنگام بازگشت از گیلان به سمرقند در این کوشک توقفی داشته است (ص 19). در همان زمان، کلاویخو فرستادۀ هانری سوم، پادشاه اسپانیا به دربار تیمور گورکانی، که بر سر راه خود به سمرقند از لار میگذشت، از جانب سلیمانمیرزا، حاکم ری و فیروزکوه، که در مرغزاری در لار اردو زده بود، پذیرایی شد (ص 168-169). برخی از محققان محل اردوگاه سلیمانمیرزا را در لار، منطبق با کوشک ارغونخان دانستهاند (کریمان، 1/ 142؛ نیز نک : پازوکی، آثار ... ، 1/ 62). اعتمادالسلطنه در روزنامۀ خاطرات خود، در ذکر خرابۀ عمارتی که در لار مشاهده کرده، مطالبی آورده است. به نوشتۀ او، در محاذات درۀ قوشخانه در طرف جنوب رودخانۀ لار در میان صحرایی، تپهای وجود داشته که از خرابشدن عمارتی تشکیل شده بوده است. اعتمادالسلطنه ارتفاع این تپه را که همان بنای عمارت دانسته، به همراه مصالح خرابشدۀ آن 20 ذرع و محیط آن را 100 ذرع آورده است. به نوشتۀ او، این عمارت عالی که رو به رودخانه بازمیشده، دو طبقه بوده است؛ وی طبقۀ اول را شبیه حوضخانهای که یک طاق بزرگ در وسط و 4 نیمطاق یا شاهنشین در 4 طرف آن وجود داشته، توصیف کرده است. به گزارش وی، در قسمت راست این طبقه، 4 راهرو نیز بوده که به طبقۀ بالا راه داشته است. پلههای این عمارت تا زمان اعتمادالسلطنه نیز وجود داشته است. در آن دوره، اطراف این کوشک با آجر ایوانبندی شده بوده، و دارای کاشیهای الوان و بسیار ممتاز بوده است؛ همچنین، گچکاریهایش به شیوۀ منبتکاری در سقف و دیوارها به کار برده شده، و روی خطوط گچها و برآمدگی کاشیها نیز از طلای اشرفی استفاده شده بود. اعتمادالسلطنه این تزیینات را متعلق به سبک اوایل صفویه و یا اواخر دورۀ مغول دانسته است. به عقیدۀ اعتمادالسلطنه، این بنا در دورۀ مغولان ساخته شده، و احتمالاً در روزگار صفویه تعمیر گردیده بود؛ زیرا او در آنجا، کاشیای دیده که با فلز مسیرنگ نقاشی شده، و به نظر وی، متعلق به سبک اواخر دورۀ مغول بوده است. 2 یا 3 کاشی نیز در آنجا وجود داشته که با خط نسخ، ثلث، و شکستۀ بدخطی مطالبی بر روی آن نوشته شده بوده، و در حاشیۀ یکی از این کاشیها این عبارت وجود داشته است: «پر کن مرا جامی که سلامت است کارم». اعتمادالسلطنه از روی این کاشیکاریها و گچکاریها که در قسمت بالای عمارت وجود داشته، حدس زده است که این عمارتْ مقبره نبوده، بلکه «مجلس عیشگاه» بوده است.
در سمت شمال کوشک نیز تل کوچکی از مصالح و آجر وجود داشته، و در سمت جنوب آن به فاصلۀ 50 ذرع سنگها و آجرهایی بوده است که اعتمادالسلطنه احتمال داده است متعلق به بیوتات حرمخانه بوده باشد (ص 99-100). به عقیدۀ برخی از محققان توصیف با عظمتی که اعتمادالسلطنه از این عمارت دارد با کاخی که ارغونخان، از شاهان ایلخانی، پی افکنده بود، انطباق دارد (نک : کریمان، 1/ 197). طی تحقیقات به عمل آمده، امروزه بقایای این کاخ را میتوان در مسیر روستای ایرا به دشت لار در درۀ قوشخانه پیدا کرد (پازوکی، مصاحبه ... ).
مآخذ
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ پازوکی طرودی، ناصر، آثار تاریخی شمیران، تهران، 1382 ش؛ همو، مصاحبه با مؤلف؛ حافظابرو، عبدالله، ذیل ظفرنامۀ نظامالدین شامی، به کوشش بهمن کریمی، تهران، 1328 ش؛ کریمان، حسین، قصران ( کوهسران)، تهران، 1356 ش؛ نیز:
Clavijo, Embassy to Tamerlane, tr. G. Le Strange, London, 1928. شیوا جعفری