responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 115

اسبول، غارها


نویسنده (ها) : ناصر پازوکی طرودی

آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 14 آذر 1398

تاریخچه مقاله

اسبول، غارها \ qārhā-ye osbūl\ ، غارهایی واقع در درۀ اسبول. این غارها در موقعیت جغرافیایی °35 و´53 و´´45 عرض شمالی، و°51 و´32 و´´4 طول شرقی و در ارتفاع 385‘ 3 متر از سطح دریا و در سینه‌کش غربی کوه اورجین (ارتفاع: 933‘2 متر) و در انتهای سمت شرق تنگه یا دره‌ای به نام «اسبول» یا «اسپول» یا «اسبـولک» ــ واقع در جبهۀ شرقی شهر اوشان و جادۀ ارتبـاطی بـه فشم ــ قرارگرفته‌اند. طول درۀ اسبول که جهت شمـال شرقی ـ جنوب غربی دارد، حدود 250 متر است و هرچه به سمت شمال شرقی نزدیک‌تر می‌شود، از عرض آن کاسته، و تنگ‌تر می‌شود. انتهای این دره به‌صورت دیوارۀ سنگی مرتفعی که حدود 90 متر ارتفاع دارد، در بدنۀ غربی کوه اورجین خاتمه می‌یابد. در طول مسیر درۀ اسبول، هرجا که شرایط مناسب باشد، درخت گردو کاشته شده است، به گونه‌ای که در قسمت انتهایی دره، درختان گردوی کاشته‌شده به‌صورت باغچه‌های مطبّق خودنمایی می‌کنند و منظرۀ زیبایی را به وجود آورده‌اند.

در سمت جنوب درۀ اسبول، تپه‌ماهورهایی وجود دارد که اهالی آنها را به اسم «سه خانۀ دیو» می‌نامند و حکایتهای گوناگون و عجیبی در مورد آنها نقل می‌کنند. برخی از افراد معتقدند که در بالای تپه‌های یادشده، بقایای آتشکده‌ای بازمانده از زمان ساسانیان وجود دارد. این مطلب در بعضی از کتب نیز درج شده است. نگارنده در جست‌وجو برای یافتن بقایای آن آتشکده تمامی منطقه شامل تپه‌ها، ماهورها، دره‌ها و حتى قلۀ کوه اورجین را پیمود، اما اثری از بقایای معماری آتشکده یا شواهدی که دلالت بر وجود آن نماید، نیافت. در منطقۀ یادشده در چند نقطه بقایای اندکی از سفالهای دوره‌های مختلف دیده شد، امـا تپه یا محوطۀ تاریخی ـ فرهنگی‌ای که شواهد استقرار، زندگی یا گورستان در آن وجود داشته باشد، مشاهده نشد. به نظر می‌رسد که سفالهای اندک یافت‌شده نیز مربوط به مسافران عبوری مانند چوپانان یا شکارچیان و یا کشاورزانی باشد که برای کاشت دیم از محل عبور کرده و یا در آنجا اقامت موقت داشته‌اند. احتمال دارد که به کار بردن نام «سه خانۀ دیو» هم مربوط به 3 غار کوچک موجود در انتهای درۀ اسبول باشد. فراز و نشیبهای سمت شمال درۀ اسبول «چپ‌دره» خوانده می‌شود که در آن نـواحی نیز اثـری تـاریخی ـ فرهنگی مشاهده نشده است.
غارهای درۀ اسبول در موقعیت جغرافیایی یادشده و در میانۀ دیوارۀ سنگی انتهای این دره واقع شده است. راه دسترسی به این غارها از پای صخرۀ سمت جنوب و گذر از راه باریک و گربه‌رو مانند شیارهای افقی صخرۀ سنگی کوه است. غار درۀ اسبول شامل دو فضای مجزا و یا به عبارتی دو طبقه است. غار طبقۀ بالا دارای دو دهانه است که یکی کوچک و دیگری بزرگ است. حداکثر قطر دهانۀ غار که به شکل چندضلعی نامنظم به نظر می‌رسد، حدود 60/ 1 متر، و قطر دهانۀ کوچک حدود 30/ 1 متر است. عرض فضای داخلی غار طبقۀ بالا که چندضلعی نامنظم است (ورودی غار تا انتها)، حدود 20/ 3 متر و طول آن (جهت خلاف در ورودی و در جهت شمال ـ جنوب) اندکی بیش از 9 متر و حداکثر ارتفاع آن در بلندترین نقطه حدود دو متر و کمترین آن حدود 20/ 1 متر است. البته ارتفاع یادشده با توجه به کف فعلی غار اندازه‌گیری شده است که خاک حاصل از کندوکاوهای متعدد، وضعیت غیریکسانی را در آن به وجود آورده است و با اندکی جابه‌جایی مجدد خاک، ممکن است اندازه‌ها تغییر کنند.
فضای دیگر غار اسبول حفرۀ پایینی است که دارای یک دهانه به ابعاد 170 سانتی‌متر عرض و حدود 180 سانتی‌متر ارتفاع است. البته دهانۀ غار به شکل نامنظم و بیشتر به دایره شبیه است. ابعاد داخلی این غار نیز که به شکل چندضلعی نامنظم است، دارای 190 سانتی‌متر طول، 130 سانتی‌متر عرض و 190 سانتی‌متر ارتفاع در بلندترین نقطه است. تقریباً تمامی نقاط کف این غار چندین‌بار حفاری شده و جای سالمی را در آن نمی‌توان مشاهده کرد. در لابه‌لای خاکهای انباشته‌شده در کف دو غار مذکور، قطعات اندکی از سفالهای دورۀ اسلامی و به‌خصوص سده‌های 9 و 10 ق، چند تکه استخوان متعلق به حیوان، خاکستر، زغال، یک تکه آجر شکسته و یک قطعه سنگ که به احتمال بسیار ضعیف ممکن است متعلق به ابزار سنگی باشد، مشاهده شد، اما هیچ‌کدام از آنها به‌سبب مضطرب‌بودن لایه‌ها نمی‌توانند مواد فرهنگی مستندی باشند. هرچند به نظر می‌رسد که قسمتهایی از غار برای گسترش فضای داخلی کنده شده است، اما هیچ اثر ظریف و هنری که حکایت از توجه و تمرکز فکری انسان برای تبدیل فضای غار برای استقرار دائم یا زندگی در آنجا باشد، مشاهده نمی‌شود.
بدنه‌های فضای داخلی غار و قسمتهایی از دهانۀ آن به‌سبب روشن‌کردن مکرر آتش، سیاه و دودی شده است، اما این سیاهی به‌هیچ‌وجه حکایت از آتشکده‌بودن این غارها ندارد، هرچند این موضوع باور غالب افراد محلی است.

ناصر پازوکی طرودی

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 115
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست