ظهیرالدوله \ zahīr-od-dowle \ ، علیخان، از رجال بنام دورۀ قاجار. علیخان ظهیرالدوله در 26 ربیعالاول 1281 ق / 29 اوت 1864 م، در روستای جمالآباد شمیران متولد شد.
مادر او خازنالدوله، و پدرش محمدناصر خان ظهیرالدوله بود. محمدناصر خان ظهیرالدوله از طایفۀ دولّوی قاجار بود و از آغاز حکومت ناصرالدین شاه تا پایان عمر در مناصبی چون ایشیکآقاسیباشیگریِ دربار؛ حکومت استراباد، گرگان و ترکمان؛ وزارت فارس؛ وزارت عدلیه؛ و حکومت خراسان، سیستان و خوزستان خدمت میکرد (اعتمادالسلطنه، المآثر ... ، 1 / 44، 52، 54، 59، تاریخ ... ، 3 / 1843، 1859؛ نیز نک : افشار، مقدمه بر خاطرات ... ، 15). علی خان ظهیرالدوله تحصیلات مقدماتی خود ازجمله صرف و نحو عربی و ادبیات فارسی را در فارس و در زمان حکومت پدرش بر این شهر، نزد میرزا شفیعا ادیب و شاعر شیرازی فراگرفت، و بعدها در مشهد به تکمیل معلومات خود پرداخت (همایونی، 319؛ صفایی، ده نفر ... ، 78). او پس از درگذشت پدرش در 1294 ق / 1877 م، بهسبب اعتماد ناصرالدین شاه به خاندان ظهیرالدوله، ایشیکآقاسیباشی دربار شد و به ظهیرالدوله ملقب گردید و فعالیت دیوانی خود را آغاز کرد. ایشیکآقاسیباشی که بعدها به وزیر تشریفات تغییر نام داد (مستوفی، 1 / 49)، متولی فعالیتهایی چون برگزاری مراسم و تشریفات، و رسیدگی به امور شاهزادگان، علما و غلۀ تهران بود (افشار، همانجا). ظهیرالدوله در 1297 ق / 1880 م با تومان آغا، دختر ناصرالدین شاه که به فروغالدوله و سپس ملکۀ ایران ملقب شد، ازدواج کرد (معیرالممالک، رجال ... ، 110). ظهیرالدوله در 1303 ق / 1886 م، با حاج میرزا حسن اصفهانی، ملقب به صفیعلیشاه از مشایخ سلسلۀ نعمتاللٰهیه آشنا شد و دست ارادت به او داد. منابع مختلف دربارۀ چگونگی آشنایی ظهیرالدوله با صفیعلیشاه، حکایتی نقل میکنند که به موجب آن ناصرالدین شاه برای آگاهی یافتن از فعالیتها و تعلیمات صفیعلیشاه، ظهیرالدوله را به خانقاه او فرستاد. ظهیرالدوله پس از ملاقات با صفیعلیشاه چنان مجذوب او شد که به زودی در سلک مریدان وی درآمد. او همچنین به شاه اطمینان داد که آموزههای صفیعلیشاه تنها دارای جنبۀ اخلاقی است (صفایی، همان، 79-80؛ همایونی، 320). شخصیت ممتاز ظهیرالدوله در میان دیگر مریدان، سبب شد تا صفیعلیشاه وی را به «صفاعلیشاه» و «مصباحالولایه» ملقب سازد (مدرسی، 18؛ ریجن، 35؛ قس: سپهر، یادداشتها ... ، 14). پس از درگذشت صفیعلیشاه در 1316 ق / 1898 م، براساس نوشتهای که میرزا نصرالله خان دبیرالملک ارائه کرد، ریاست سلسلۀ نعمتاللٰهی به ظهیرالدوله واگذار، و او از آن پس به عنوان جانشین صفیعلیشاه و قطب این سلسله معرفی شد و مریدان بسیاری را در تهران و سراسر کشور به گرد خود جمع کرد (سپهر، مرآة ... ، 95؛ معیرالممالک، همان، 112؛ افضلالملک، 372؛ قس: آزمایش، 106). ظهیرالدوله پس از رسیدن به مقام ارشاد، با آنکه داماد ناصرالدین شاه و وزیر تشریفات بود، دیگر با لباس رسمی وزارت در انظار ظاهر نشد (سپهر، همان، 95-96). ظهیرالدوله در رمضان 1317 / ژانویۀ 1900، انجمن اخوت را که شالودههای آن قبلاً توسط صفیعلیشاه بنا نهاده شده بود و مخفیانه به فعالیت میپرداخت، بهطور رسمی و با موافقت مظفرالدین شاه تأسیس کرد (صفایی، رهبران ... ، 138؛ عرفان، 504). او سپس قسمت شمالی باغ خانۀ خود را که در خیابان علاءالدوله (فردوسی، روبهروی ساختمان بانک ملی کنونی) قرار داشت، به مرکز انجمن اخوت اختصاص داد (معیرالممالک، همان، 110). جلسات انجمن اخوت گاهی نیز در باغهای بهجتآباد و عشرتآباد تشکیل میشد (خالقی، 71؛ معیرالممالک، همان، 111). در ساختمان موجود در باغ ظهیرالدوله در خیابان فردوسی، تالاری وجود داشت که برای جلسات انجمن در نظر گرفته شده بود. در این تالار 110 صندلیِ همانند قرار داده شد که بر روی آنها نام 110 عضو نخستین انجمن نوشته شده بود و هر یک از اعضا موظف بودند بر صندلی مخصوص خود بنشینند (عرفان، 505). انجمن اخوت که نخستین مجمع سازمانیافتۀ ایران به شمار میآید (صدر، 1 / 79؛ صفایی، همان، 138- 139)، دارای هیئت مشاورهای مرکب از 11 نفر بود که همۀ امور انجمن را اداره میکرد. ظهیرالدوله خود تا پایان عمر در سمت ریاست این هیئت فعالیت میکرد و سیدمحمد خان انتظامالسلطنه هم سالهای طولانی سمت نیابت داشت (همان، 140-141). در آن زمان نظامنامه، اوراق تعرفه و دفتر ثبتنامی برای انجمن تدوین و تهیه شد و شمار زیادی از شاهزادگان، رجال دولتی و شخصیتهای خوشنام آن روزگار به عضویت این انجمن درآمدند. نظامنامۀ انجمن اخوت که ظهیرالدوله خود آن را تدوین کرد و شامل دستور کار و شرح وظایف و فعالیتهای اعضا بود، در کتابچهای در 15 صفحه با عنوان «دستور ظاهری انجمن اخوت» در تهران به چاپ رسید. محتوای این نظامنامه که در اختیار هر یک از اعضای انجمن قرار داشت، تنها دستورهای سادۀ اخلاقی، و عاری از مطالب سیاسی و اجتماعی بود. این دستور مشتمل بر 6 فصل و 52 ماده بود، و فصل نخست آن حاوی مقصد انجمن یا اصول ششگانۀ انجمن، یعنی تعظیم امرالله، شفقت خلقالله، خدمت اهلالله، بذل نفس فیسبیلالله، کتمان سرالله و اطاعت ولیالله بود (همان، 138- 139؛ ظهیرالدوله، خاطرات و اسناد ... ، 1 / 550-557). این نظامنامه تنها به کسانی داده میشد که عضو انجمن بودند، از اینرو، در خارج از انجمن تا چندین سال کسی به طور کامل از مفاد آن آگاهی نداشت؛ تا آنکه در 1327 ش و همزمان با جشن پنجاهمین سال تأسیس انجمن، تجدید چاپ شد (همانجا؛ رائین، 3 / 484). ظهیرالدوله همچنین نشانهای برای انجمن طراحی کرد که شامل دو تبرزین و کشکولی آویخته در محل تقاطع تبرزینها، و تسبیحی متصل به انتهای آنها ست؛ بر بالای کشکول سال 1317 ]ق[ و در بالای آن حرف «ص» که حرف نخست صفا ست، دیده میشود؛ این نشانه به صورت علامت رسمی انجمن اخوت باقی ماند و بر روی همۀ اسناد، نامهها و آثار منتشرشدۀ انجمن خودنمایی میکرد (مدرسی، 159). شمار اعضای انجمن اخوت به نوشتۀ عبدالحسین خان سپهر در آن زمان در تهران 13هزار نفر، و در شهرهای دیگر 800هزار نفر بود (مرآة ... ، 95). این ارقام بسیار مبالغهآمیز مینماید، چنانکه منبع معتبرتری شمار افرادی را که ظهیرالدوله در آخرین سال زندگی با امضای خود برای آنها ورقۀ عضویت صادر کرد، 321‘31 نفر اعلام میکند (افشار، مقدمه بر خاطرات، 61، حاشیۀ 1؛ نیز نک : رائین، 3 / 487). انجمن اخوت در طول دورۀ حیات خود همواره در زمینههای فرهنگی و هنری فعالیت داشت و درآمدهای حاصل از این فعالیتها را به مصارف عامالمنفعه میرساند که از آن جمله میتوان به برگزاری جشنهایی به مناسبتهای مختلف در محل انجمن اشاره کرد. یکی از این جشنها، جشن نصرت ملی در شعبان 1327 / سپتامبر 1909 و به مناسبت برکناری محمدعلی شاه از سلطنت، پیروزی مشروطهخواهان و بازگشایی انجمن پساز سالها تعطیلی (نک : ادامۀ مقاله) بود. دانشعلی از اعضای انجمن اخوت، در طی نامهای ــ که حاوی گزارشی از یکی از جلسات انجمن اخوت بود ــ در 25 شعبان 1327 به ظهیرالدوله، هدف اصلی از برگزاری جشن نصرت ملی را رعایت حال محرومان و ورثۀ مقتولان از مجاهدان نهضت مشروطه اعلام، و بیان کرده است که عایدات حاصل از این جشن برای این منظور صرف میشود ( اسناد تاریخی ... ، 127- 128). انجمن اخوت پس از آتشسوزی بزرگی که در 1318 ق در شهر آمل روی داد، با برگزاری مراسمی در محل انجمن، بهگردآوری اعانه برای تجدید بنای این شهر پرداخت (رائین، 3 / 496). ظهیرالدوله همچنین در زمان حکومت کرمانشاه (نک : ادامۀ مقاله) برای جمعآوری کمکهای مردمی به منظور معالجۀ زخمیان و کمک به ورثۀ شهدای مشروطه کوشید (فخرایی، 181-182). در کلیۀ مراسمی که از سوی انجمن اخوت، و معمولاً در مکان این انجمن برگزار میشد (ازجمله در روزهای مبعث و میلاد پیامبر اکرم (ص)، تولد حضرت علی (ع) و عید غدیر)، هنر موسیقی جایگاه ویژهای داشت. در این انجمن ارکستری به ریاست غلامحسین خان درویش، و متشکل از شمار زیادی از بهترین نوازندگان و خوانندگانِ بنام آن روزگار ازجمله علینقی وزیری، سید حسین طاهرزاده، میرزا علیاکبر خان معروف به شیدا، یوسف خان صفایی، حسین خان اسماعیلزاده، ارفعالملک، و غلامرضا سالارمعزز به فعالیت میپرداختند. این افراد عمدتاً از اعضای انجمن اخوت بودند (معیرالممالک، رجال، 111؛ مشحون، 2 / 543، 566، 681؛ خالقی، 72-73). درواقع میتوان گفت نخستین کنسرتها در ایران، به تشویق ظهیرالدوله و در انجمن اخوت ترتیب داده شد. این انجمن سرودی داشت که در ابتدای کنسرت نواخته میشد. در پایان کنسرتها ظهیرالدوله برای تقدیر از نوازندگان مدالی را که برای همین منظور ساخته شده بود، به آنها اهدا میکرد (همو، 75، 204؛ ستایشگر، 3 / 370). خود ظهیرالدوله نیز دارای تصنیفهایی بود که در مراسمی که در انجمن اخوت برگزار میشد، خوانده شده است؛ تصنیف معروف دل شیدا از او ست (پایور، 175، 348، 396). محمدحسن خان اعتمادالسلطنه نیز در یادداشتهای روزانۀ خود، به توانایی ظهیرالدوله در نواختن پیانو و آوازخواندن او اشاره کرده است (روزنامه ... ، 979). از دیگر اقدامات فرهنگی ظهیرالدوله، میتوان به تأسیس مدرسهای به نام «معرفت» در کنار انجمن اشاره کرد (صفایی، ده نفر، 82). ارتباط میان انجمن اخوت و تشکیلات فراماسونری اروپا، همواره از موضوعات مورد بحث دربارۀ این انجمن بوده است؛ شباهتهایی میان لژهای فراماسونری و عملکرد انجمن اخوت همچون پنهانی بودن یا نیمه پنهانی بودن آنها، تشریفات و چگونگی ورود اعضای جدید، بهرهگیری از نشانههای ویژه، داشتن صندلیهای جداگانه برای هر یک از اعضا و نشریهای خاص، از دلایل تأکید برخی از پژوهشگران بر پیوستگی یا وابستگی انجمن اخوت به این تشکیلات سری است؛ چنانکه انجمن اخوت را شاخهای از فراماسونهای ایران منسوب به «گراند لژ» فرانسه دانستهاند. میرزا نصرالله خان دبیرالملک از شخصیتهای برجستۀ آن روزگار و از نخستین اعضای انجمن اخوت بهشمار میآمد که بیش از همه متهم به ارتباط با انجمنهای فراماسونری فرانسه بود. با این همه، صرفنظر از انگیزۀ ظهیرالدوله در تأسیس انجمن اخوت، شباهتهای میان این انجمن و لژهای فراماسونری نقش بسزایی در آمادگی ایرانیان برای ورود به انجمنهای ماسونی یا شبه ماسونی داشت. این انجمن بعدها به مقدمهای برای تأسیس لژ بیداری ایران بدل شد (الگار، 72؛ شاهآبادی، 1 / 188- 189؛ حائری، 50؛ بامداد، 2 / 370). هنگامی که ظهیرالدوله انجمن اخوت را در تهران بنیاد نهاد، سنتهای صوفیانه با سنتهای ماسونی برخورد کردند؛ در آن زمان با آنکه افراد زیادی با اندیشههای صوفیانۀ خود به عضویت این انجمن درآمده بودند، اما همواره اصول اخلاقی برآموزههای تصوف برتری داشت (الگار، همانجا؛ نیز نک : زرینکوب، 122). انجمن اخوت افزون بر چاپ کتابهایی در تهران و چند شهر دیگر، روزنامه و نشریاتی نیز منتشر میساخت که از آن میان میتوان به مجلۀ مجموعۀ اخلاق اشاره کرد که در 1323 ق / 1905 م در تهران و زیر نظر ظهیرالدوله انتشار یافت. از این نشریه مجموعاً 18 شماره منتشر شد و مدیر آن ابتدا میرزا علیاکبر خان سروش، و سپس (در دو شمارۀ آخر) میرزا ابراهیم خان منشی بود (وحیدنیا،10؛ براون، 134). انجمن اخوت همچنین در کرمانشاه مجلهای با نام اخوت منتشر میکرد. این مجله زیرنظر حاج عبدالله نعمتی معروف به حاج داداش کرمانشاهی و ملقب به مستشارعلی، سرپرست انجمن اخوت در کرمانشاه انتشار مییافت. مطالب این مجله عمدتاً اخلاقی و عرفانی بود و بر پشت جلد آن تأکید شده بود که مجله از درج اخبار عمومی و مقالات سیاسی معذور است؛ در هر شماره از آن اشعاری از ظهیرالدوله به چاپ میرسید (صدر، 1 / 76- 78). انجمن اخوت در شهرهایی چون کرمانشاه، سمنان، شیراز، انزلی و مشهد شعبههایی داشت (معلم، 4 / 1389؛ همایونی، 337؛ فخرایی، 114؛ برای آگاهی بیشتر دربارۀ انجمن اخوت، نک : آل داود، 281 بب ).