فشم \ fašam \ ، از شهرهای شهرستان شمیران. این شهر به همراه شهرهای میگون و اوشان، مرکز بخش رودبار قصران را تشکیل میدهد. فشم در °51 و ´32 طول شرقی، و °35 و ´56 عرض شمالی، در ارتفاع 918‘1 متری از سطح دریا و در فاصلۀ 15کیلومتری لشکرک از محل پل کلّهگاوی واقع است. این شهر در محل تقاطع و دو طرف دو رودخانه شکل گرفته است که در مرکز شهر به یکدیگر متصل میشوند. این دو رودخانه که از شاخابههای رودخانۀ جاجرود به شمار میروند، در محل به نامهای زاگنهرو و چوندر خوانده میشوند. حد جنوبی شهر فشم و مرز آن با شهر اوشان، سهراهی روستای امامه، حد شمال غربی آن که به سمت میگون امتداد مییابد، محلی به نام کلّهرودبار، و مرز شمال شرقی آن که به سمت زایگان گسترش یافته، محلی به نام سهپل یا به قول برخی از اهالی رُسلمُثل است. فاصلۀ مرکز شهر فشم تا مرز اوشان حدود 500‘1 متر، تا مرز میگون حدود 200‘2 متر، و تا مرز روستای روته و زایگان حدود 800‘1 متر است. نام مناطق مختلف سمت جنوب شهر فشم از مقابل دوراهی روستای امامه به طرف شمال غربی، بهترتیب درۀ نرمخاکک، پشت باغ، باغ میر، دواَلون (به قول برخی از اهالی، دودالان)، پسونـد، مگسک، سامان، و کلهرودبار است. کوه بلند سمت جنوب فشم حاجیهآفتابکوه، و بخشی از آن خرتیزه نـام دارد. در جبهۀ شرقی حاجیه ـ آفتابکوه دو دره و مسیل وجود دارد که یکی از آنها به سمت میگون امتداد مییابد و دیگری به کوه خرتیزه وصل میشود. کوه وسط این دو دره به وسطنوکچه شهرت دارد و سمت جنوب آن به ناحیۀ ایگل و باغ گل منتهی میشود. مناطق و مزارع سمت شرقی شهر فشم و درهای که راه امامه از آن میگذرد، عبارتاند از: دره بورک، سراوندر (سرِآن دره)، تپهسر، چشمهچال، سیاهتونک، اِشکارچال (چاله یا جای گودی که شکار >کل، بز، قوچ و مانند آن< در آن پناه میگرفتند)، پشگلدره و درۀ همهن. درۀ همهن به دو شاخه تقسیم میشود که یکی از آنها به چارقلی شاه یا چراغعلی شاه، و دیگری تا انتها به همهن شهرت دارد. مناطق سمت شمال شهر فشم به سمت میگون، به نامهای کوهآهن، گِلَنَک، سیاهلیز، دمدره و معدن سنگ زگاه خوانده میشوند. برخی از اهالی شهر فشم، بهخصوص کهنسالان شهر، معتقدند که روستای قدیمی و اصلی فشم در سمت جنوب غربی فعلی شهر و در جایی که به نام باغ میر یا باغ امیر خوانده میشود، واقع بوده است. آن روستا در دوران پیش از حکومت قاجار، بر اثر وقوع زلزله تخریب شد و از آن پس، اهالی محل زندگی خود را در اطراف سرقلاع بنیانگذاری کردند. شهر فشم فعلی در گذشته دارای دو محلۀ بالا (جور) و پایین (جیر) بود. در محلۀ بالا طایفههای صالحی و محسنی، و در محلۀ پایین طوایف سادات، حسینی، میرزایی، امینی و زمانی زندگی میکردند. هر دسته از طوایف مذکور، محل زندگی خویش را به نام خود نیز نامگذاری کرده بودند، مانند محلۀ سادات. ساکنان هرکدام از محلات بالا و پایین برای خود مستقلاً دارای مسجد، حسینیه و حمام بودند. افراد هر محله برای استفاده از حمام محل خود، میبایست بهصورت سالانه «سَری» (سرانه یا حق سهم) پرداخت میکردند تا بتوانند در طول سال از آن استفاده کنند. حمامهای تاریخی شهر فشم در اواخر دهۀ 1340 ش تخریب، و در محل آنها حمام جدید احداث شده است. این حمامها هماکنون نیز دایرند و برخی از اهالی از آن استفاده میکنند. شهر فشم از گذشتههای دور تاکنون، مرکز بخش رودبار قصران بوده است. حاکم فشم در زمان قاجار شخصی به نام شیخ ذبیحالله صالحی طالقانی بود. پدر شیخ ذبیحالله، میرزا حسن طالقانی، معروف به آخوند طالقانی بود که تمام امور شرعی و دینی اهالی منطقه را ازجمله عقد و نکاح و نوشتن اسناد، قبالات و مدارک برعهده داشت. در زمان پهلوی نیز بسیاری از رجال و بزرگان حکومتی در فشم خانه و تشکیلات داشتند. راه اولیۀ فشم به امامه، که یکی از همسران ناصرالدین شاه به نام انیسالدوله اهل آنجا بود، از منطقۀ پِشمهچال ــ که امروزه ساختمان قدیم شهرداری در آنجا قرار دارد و تبدیل بـه فرهنگسرا شده است ــ عبور میکرد و به نام راه شاهی معروف بود. در منطقۀ پشمهچال درخت سروی وجود دارد که برای اهالی فشم بهویژه در گذشته مقدس بود و به آن دخیل میبستند و توسل میجستند، اما امروزه اعتقاد چندانی به آن ندارند. آنان به این مکان و درخت آن امامزاده غیبی میگفتند. بافت قدیم شهر فشم و تمامی خانهها و بناهای تاریخی آن، از یک دهه پیش از انقلاب اسلامی به این سو تخریب، و نوسازی شده است. برخی از افراد معتمد و کهنسال شهر فشم میگویند که بنای تاریخی مهم کاخ مظفری اوشان در مجاورت جادۀ اصلی در شهر فشم قرار داشته که متعلق به شجاع نظام از نوادگان ناصرالدین شاه بوده است. این بنا در جریان انقلاب اسلامی در 1357 ش آتش زده شد و در سالهای اولیۀ انقلاب، در پی عریضکردن جادۀ فشم بهکلی تخریب شد و از میان رفت. شهر فشم در زمان کنونی در تابستان حدود 000‘1، و در زمستان حدود 550 خانوار جمعیت دارد. نام خانوادگی افراد بومی و اصیل شهر فشم صالحی فشمی، عباسی فشمی، حسینی فشمی، میرزایی فشمی، آقاامینی فشمی، آقامحسنی فشمی، زمانی فشمی و میرمحمد حسینی است. اهالی فشم میگویند که پدران ما از اینکه در فشم سادات نداشتیم، ناراحت بودند و برای جبران این کمبود به آهار رفتند و از آنجا خانوادهای از سادات میرمحمد حسینی را به فشم آوردند؛ آنها با گذشت ایام در این شهر زیاد شدند و یکی از طایفهها را تشکیل دادند. اکنون طایفۀ میرمحمد حسینی در آهار، باغ گل، ایگل، فشم و محلۀ ونک تهران زندگی میکنند. اینان از نوادگان امامزادههای شکرآب آهار هستند. شغل قدیم مردم فشم کشاورزی و دامداری بود، اما اکنون هیچکدام از آنها مورد توجه نیست. تعداد اندکی از اهالی فشم به باغداری اشتغال دارند و در باغهای محدود فشم، درختان گیلاس، آلبالو و گردو کاشتهاند که فقط محصول گیلاس و آلبالوی آنها به مقدار اندکی به بازار عرضه میشود. نیز درصد اندکی از جمعیت شهر فشم به مشاغل خدماتی در شهر خود و شهرهای اطراف مشغولاند. بیشتر جوانهای این شهر به تهران مهاجرت کردهاند. آب مورد نیاز کشاورزی اهالی فشم از رودخانههای چوندر و زاگنهرو تأمین، و آب آشامیدنی ساکنان شهر نیز بهوسیلۀ لوله از روستای روته به شهر فشم منتقل میگردد که گفته میشود انتقال آب روستای روته به فشم با همت و پیگیری عبدالله ریاضی که مدتی در دورۀ پهلوی دوم رئیس مجلس شورای ملی بود، به انجـام رسیـده است. عبـدالله ریـاضی هنرستانی فنی ـ حرفهای نیز در این شهر احداث کرده بود که در چند سال اخیر تخریب شده، و قرار است به جای آن هنرستان جدیدی احداث شود. شهر فشم در شرایط فعلی دارای 4 مدرسۀ ابتدایی و راهنمایی، یک دبیرستان دخترانه و یک هنرستان فنی ـ حرفهای کار و دانـش پسرانه است. این شهر تنها شهر رودبار قصران است که دارای یک واحد پمپ بنزین است. فشم دارای شعبههای بانکهای ملی، تجارت، صادرات و کشاورزی است، و یک واحد ارائۀ خدمات درمانی به نیازهای اهالی در این زمینه پاسخ میدهد. مردم شهر فشم در جریان جنگ عراق با ایران، 20 شهید، دو مفقودالاثر و دو آزاده تقدیم میهن اسلامی کردهاند.