ابنسینا، کتابخانه \ketāb-xāne-ye ebn-e sīnā\، از مهمترین کتابفروشیهای تهران در دورۀ پهلوی که در میدان مخبرالدوله قرار داشت (1309-1353 ش/ 1930-1974 م). در سال 1309 ش یک مؤسسۀ فرهنگی خصوصی با هدف ارائۀ کتابهای چاپی فرانسوی و انگلیسی بهصورت مغازهای در چهارراه مخبرالدوله افتتاح شد. این مؤسسه که با مشارکت جمعی از فرهنگدوستان تأسیس شده بود، به روال نامگذاری آن دوره «کتابخانۀ ابنسینا» نامیده شد. گفتنی است دستکم از اواخر دورۀ قاجار، شماری از کتابفروشیهای معتبر تهران از عنوان کتابخانه بهجای کتابفروشی استفاده میکردند («کتابخانه ... »، 111). جمعی از شرکای کتابخانۀ ابنسینا عبارت بودند از زمان خان بهنام، شاهزاده محمود میرزا اعتضادالدوله، حسین داریوش و مسعود کیهان («یادگارهایی ... »، 34-35). محل کتابخانه در یکی از پررفتوآمدترین خیابانهای تهران جا داشت و ازآنجاکه مؤسسان کتابخانه علاقهمند به مسائل سیاسی بودند، محل کتابخانه برای مدتی محفلی برای حضور نمایندگان مجلس و دیگر افراد اهل سیاست بود، بهطوریکه کتابخانۀ ابنسینا در دور اول فعالیت خود بیشتر از آنکه مرکزی برای فعالیتهای علمی باشد، محفلی برای گردهمآمدن اهل سیاست بود؛ به تعبیر دیگر، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، پاتوقی برای بحثهای اجتماعی، ادبی و تاریخی به شمار میآمد (همان، 35). گرچه در آغاز فعالیت کتابخانۀ ابنسینا هدف اصلی آن تهیه و ارائۀ کتابهای خارجی بود، اما یک سال پس از آغاز فعالیت آن، شرکا به این نتیجه رسیدند که ادامۀ کار کتابفروشی بدون ارائۀ کتابهای فارسی عملاً ممکن نخواهد بود؛ ازاینرو از کتابفروشی به نام محمود رمضانی دعوت کردند تا بخش کتابهای فارسی و ایرانی را در این کتابخانه راهاندازی کند («کتابخانه»، همانجا). محمود رمضانی مغازهای در کنار کتابخانۀ ابنسینا اجاره، و آن را ضمیمۀ کتابخانه کرد («یادگارهایی»، 34). کتابخانۀ ابنسینا تا سال 1315 ش به این روش ادامۀ فعالیت داد. در آن سال، محمود رمضانی ایران را بهقصد اقامت در اروپا ترک کرد و برادر خود ابراهیم رمضانی را بهعنوان مسئول رسیدگی به بخش کتابهای فارسی تعیین کرد. ابراهیم رمضانی در 1297 ش متولد شده بود و در آن زمان دانشآموز دبیرستان بود. خانوادۀ رمضانی از خاندانهای قدیمی مرتبط با نشر کتاب در تهران به شمار میرفتند. حاج علیاصغر پدر ابراهیم رمضانی (1252-1316 ش) از کتابفروشان قدیمی تهران بود و در تیمچۀ حاجبالدوله تجارتخانه و حجرۀ کتابفروشی داشت. برادران رمضانی نیز اغلب به کار چاپ و نشر کتاب میپرداختند. محمد رمضانی کتابفروشی و چاپخانۀ «کلالۀ خاور» را داشت و محمود رمضانی نیز قبل از همکاری با کتابخانۀ ابنسینا صاحب کتابفروشی شرق بود (آذرنگ، 60). کتابخانۀ ابنسینا تا سال 1319 ش، و همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم بهصورت شراکتی ادامۀ فعالیت داد («کتابخانه»، همانجا). با آغاز جنگ جهانی، مشکلاتی برای خرید و واردات کتابهای خارجی پدید آمد. درگذشت زمان خان بهنام، از شرکای کتابخانه نیز عاملی شد تا دیگر شرکا تصمیم به توقف فعالیت کتابخانه بگیرند. در همین هنگام حاج علیاصغر پدر ابراهیم رمضانی درگذشت و محمود رمضانی نیز به برادر خود اطلاع داد که قصد بازگشت به ایران را ندارد و در اروپا ماندگار شده است («یادگارهایی»، همانجا). ابراهیم رمضانی به سبب پیشینۀ خانوادگی و دلبستگیای که به کتاب و چاپ و نشر آن داشت، تصمیم گرفت که بهتدریج سهام شرکت را از شریکان خریداری کند. رمضانی از ارثیۀ پدری اقدام به خرید سهام شریکان کرد و در طول 6 سال (تا 1326 ش) مالک تمامی کتابخانۀ ابنسینا شد («کتابخانه»، همانجا؛ «یادگارهایی»، همانجا، نیز 37). نخستین کتابی که توسط ابراهیم رمضانی در کتابخانۀ ابنسینا به چاپ رسید کلبۀ عمو توم اثر هریت الیزابت استو بود که توسط حسین کیانی شوهر خواهر رمضانی ترجمه شده بود. دومین کتاب هم داستانی آلمانی با عنوان در غرب خبری نیست توسط هادی سیاح سپانلو ترجمه شد و به چاپ رسید (همان، 34). رمضانی به عنوان مالک کتابخانۀ ابنسینا، در طول 3 دهه فعالیت تا سالهای میانی دهۀ 1340 ش، 170‘1 عنوان کتاب چاپ کرد که تیراژ آنها در مجموع به دوونیممیلیون نسخه میرسید («کتابخانه»، 111). کتابفروشی ابنسینا افزونبر فروشگاهی که در میدان مخبرالدوله داشت، چند انبار برای نگهداری کتاب نیز داشت و در آنها در حدود دومیلیون جلد کتاب نگهداری میشد («یادگارهایی»، 35). کتابخانۀ ابنسینا سالانه فهرستی از کتابهای چاپی خود را منتشر میکرد (سالنامه ... ، 27). این فهرستها بر اساس نظام طبقهبندی دیویی تنظیم شده بود و کتابها بهصورت موضوعی معرفی میشدند («یادگارهایی»، 37). موضوع کتابهایی که انتشارات کتابخانۀ ابنسینا منتشر میکرد، بنابر یک نسخه از فهرست انتشارات کتابخانۀ ابنسینا، بدینصورت طبقهبندی شده بود: کلیات آثار علوم؛ فلسفه، اخلاق، روانشناسی؛ ادیان و مذاهب؛ علوم اجتماعی، سیاسی، اقتصاد؛ زبان و فرهنگ؛ علوم عملی، فنون و صنایع؛ ادبیات ایران، تاریخ ادبیات، تذکره، دیوانها و متون کهن؛ شعر نو؛ داستان ایرانی؛ مقالات و متون؛ ادبیات و داستانهای خارجی؛ کودکان؛ تاریخ و جغرافی؛ سفرنامه، خاطرات و بیوگرافی (نک : سراسر اثر). تشکیلات کتابفروشی به کمک 14 کارمند اداره میشد و خود ابراهیم رمضانی بر کارهای کتابفروشی نظارت داشت. رونق کتابخانۀ ابنسینا در دهۀ 1340 ش، به گونهای بود که نخستین کتابفروشی کشور بهلحاظ تکفروشی کتاب به شمار میرفت («کتابخانه»، همانجا). از نوآوریهای کتابخانۀ ابنسینا ارائۀ کتابهای قطع جیبی بود. این سری کتابها که قیمت ارزانتری نسبت به دیگر کتابها داشت، با استقبال خوانندگان روبهرو شده و تیراژ بالاتری نسبت به کتابهای معمولی داشت. گفتنی است تیراژ معمول یک کتاب در آن زمان حدود 000‘1 نسخه بود، ولی کتابهای جیبی تا 000‘ 3 نسخه تیراژ و چاپ میشدند. ابراهیم رمضانی بهمنظور ساماندادن به انتشار کتاب، انجمنی از نویسندگان و دانشمندان به نام «مجمع ناشر کتاب» تشکیل داد. یکی از وظایف مجمع ناشر کتاب، بررسی ارزش کتابهایی بود که از سوی نویسندگان یا مترجمان برای چاپ به کتابخانۀ ابنسینا ارائه میشد («یادگارهایی»، 36). تنی چند از اهل فرهنگ همچون دکتر رضازادۀ شفق، ذکاءالملک فروغی، رشید یاسمی و مهندس رضا از اعضای این مجمع بودند و علی کاظمزادۀ دیدهبان نیز سرپرستی مجمع را بر عهده داشت. مجمع ناشر کتابْ دو سال فعالیت کرد و 11 جلد کتاب برای چاپ به کتابخانۀ ابنسینا سپرد. پس از پایان فعالیت این مجمع، کتابهای آن به نام کتابخانۀ ابنسینا بازنشر شد. نویسندگان و مترجمان پرشماری با کتابخانۀ ابنسینا همکاری داشتهاند. محمد حجازی ملقب به مطیعالدوله ــ نویسندۀ رمـانهای ایرانی همچون زیبا و آئینه ــ آثار خود را برای چـاپ و نشر به این کتابخانه میسپرد. از دیگر نویسندگانی که با کتابخانۀ ابنسینا همکاری داشتند، میتوان از رشید یاسمی، ذکاءالملک فروغی، علی دشتی، سعید نفیسی، رضازادۀ شفق و علیاکبر سیاسی نام برد (همان، 34). در سال 1332 ش کتابخانۀ ابنسینا برای عرضۀ بهتر و رونق کار کتابفروشی اقدام به انتشار کوپنهایی مخصوص کرد. دارندگان این کوپنها میتوانستند با هر یک از آنها که 100 ریال ارزش داشت، معادل 120 ریال کتاب خریداری کنند (سالنامه، 27). از دیگر فعالیتهای کتابخانۀ ابنسینا در دهۀ 1320 ش خرید مجموعههای کتابهای شخصی بود. این مجموعهها پس از خرید فهرست میشدند و بهصورت تکفروشی در اختیار متقاضیان قرار میگرفتند («یادگارهایی»، 35). همچنین کتابخانۀ ابنسینا آثار مربوط به «مکتب فلسفی مبارز» را که در سال 1332 ش، توسط دکتر رضا کاویانی و دکتر محمدحسن لطفی و شماری دیگر پدید آمده بود، به چاپ میرساند (همان، 37). ابراهیم رمضانی در سالهای پایانی دورۀ پهلوی، با چند مرکز چاپ و نشر کتاب نیز همکاری داشت. از جملۀ آنها «شرکت انتشار» بود که در 1337 ش توسط مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، آیتالله طالقانی و کاظم یزدی تأسیس شده بود. رمضانی در 1344 ش به تشویق آیتالله طالقانی و مهندس مهدی بازرگان و احمد آرام، بخشی از سهام شرکت انتشار را خریداری کرد و پس از چندی به ریاست هیئتمدیرۀ آن انتخاب شد. در 1353 ش ابراهیم رمضانی در جریان این همکاری و به جرم آنکه شرکت انتشارْ کتابی را بدون مجوز منتشر کرده است، بازداشت، و 8 ماه زندانی شد. رمضانی پس از آزادی از زندان، دلزده از ناسپاسی و عدم توجه به یک عمر فعالیت علمی و نشر کتاب، کتابهایش را واگذار کرد و بهاینترتیب کتابخانۀ ابنسینا تعطیل شد (همان، 38؛ آذرنگ، 94). انتشارات ابنسینا در اواخر فعالیت خود محل کتابخانه را از میدان مخبرالدوله تغییر داده، و در میدان هفت تیر کنونی شعبهای افتتاح کرده بود (همو، 93-94). پس از تعطیلی کتابخانه، ابراهیم رمضانی از ایران مهاجرت کرد و امتیاز انتشار کتابهای او به مؤسسۀ انتشاراتی امیرکبیر منتقل شد (همو، 26، 34). ابراهیم رمضانی در طول فعالیت حرفهای خود الهامبخش شماری از ناشران موفق ایران بوده است. برای نمونه، عبدالرحیم جعفری مؤسس انتشارات امیرکبیر، و محمود علمی صاحب انتشارات دنیای نشر از ابراهیم رمضانی بهعنوان سرمشق و الگوی خود در امر نشر کتاب یاد کردهاند (همو، 21، 39، 142).
مآخذ
آذرنگ، عبدالحسین، تاریخ شفاهی نشر ایران، به کوشش علی دهباشی، تهران، 1382 ش؛ سالنامۀ پارس، تهران، 1332 ش؛ فهرست انتشارات کتابخانۀ ابنسینا، تهران، بیتا؛ «کتابخانۀ ابنسینا یکی از بزرگترین و باسابقهترین کتابخانههای ایران است»، اطلاعات سالانه، تهران، 1343 ش، شم 5؛ «یادگارهایی از نشر ایران در گفتوگو با مدیر انتشارات ابنسینا»، به کوشش سیروس سعدوندیان، جهان کتاب، تهران، 1374 ش، شم 10-11.