کمرد، آبشار \ āb-šār-e kamard \ ، آبشاری واقع در فاصلۀ 800متری شمال روستای کمرد. در انتهای درهای که در شمال روستای کمرد در جهت شمالغربی ـ جنوبشرقی امتداد دارد، در ارتفاع 874‘1متری از سطح دریا، صخرهای آهکی و مرجانی وجود دارد که بلندی آن حدود 30 متر است. از بالا، بدنهها و زیر این صخره آبهایی خارج میشود که سرمنشأ رودخانۀ فصلی و کمآب کمرد را تشکیل میدهد و نام آن آبشار کمرد است. از شواهد و نشانهها و ترکیب ساختاری صخرۀ آبشار کمرد چنین برمیآید که در گذشتههای بسیار دور، آبی در این محل جریان داشته است که دارای املاح آهکی بسیار بوده، و پس از بیرون آمدن از دل کوه و قرارگیری در معرض هوا، بر روی هم رسوب کرده، و به همراه شن و خاک و سنگ، این صخره را به وجود آورده است. این املاح در طول سالهای متمادی به مرور کاهش یافته، و امروزه به حداقل یا صفر رسیده است، به گونهای که این آب قابل آشامیدن است و موجب فرسایش صخره در زمان کنونی میشود. این احتمال نیز وجود دارد که جریان املاح بر اثر حادثهای طبیعی مانند زلزله مسیر خود را تغییر داده، یا به داخل زمین رفته باشد. لایههای رسوبی صخره شامل شن، ماسه و سنگهایی است که اکنون به صورت قطعات نرم و شنی که در لابهلای آنها سنگهایی نیز وجود دارد، دیده میشود. این لایهها با ساختار تپههای پیرامون خود یکسانی و تشابه بسیاری دارد. قطر لایههای رسوبی در برخی از جاها به بیش از 3 متر، و در بعضی دیگر به کمتر از 10 سانتیمتر میرسد. برخی از نقاط این صخرۀ رسوبی بر اثر جریان ـ یافتن آب طبیعی به مرور فرسایش یافته، و ترکیب اولیهاش دگرگون شده است؛ حتى در برخی از نقاط، آب به داخل لایههای رسوبی نفوذ کرده، و موجب پیدایش فضاهای خالی به شکل غار یا حفرههای کوچک و بزرگ در بدنۀ صخره شده است؛ مانند «غار چهلدختران» که بارها با حفاریهای قاچاق، مورد کندوکاو قرار گرفته است. این غار در دورانی که صخره خشک بوده، محل استقرار و اسکان انسان بوده است. این ادعا را تکههای اندک و پراکندۀ سفالهایی که در داخل غار و پای آبشار یافت میشود و عموماً مربوط به دوران پیش از تاریخ، تاریخی و اندکی نیز مربوط به دوران اسلامی است، ثابت میکند. اهالی روستای کمرد در سالهای اخیر برای جبران کمبود آب خود، آب برخی از چشمههای بالادست آبشار را به بالای آبشار رساندهاند و مقداری از آن را برای تأمین آب آشامیدنی اهالی روستا به داخل منبع هدایت نموده، و با لوله به خانهها منتقل کردهاند. مقدار باقیمانده نیز از آبشار سرازیر میشود و سبب دائمیبودن جریان آبشار میگردد. این امر هر چند به آبشار و اطراف آن طراوت و شادابی بخشیده است، اما به مرور، موجب فرسایش و نابودی آن خواهد شد. فضاهای محیط مقابل آبشار که از طرف شرق، شمال و غرب با تپهماهورهایی محصور شده است، محلی دنج، خنک و بسیار باصفا ست. تمام این فضا را که حدود 100 نفر گنجایش دارد، درختهای بلند و تنومند چنار به گونهای پوشانده است که به سختی میتوان آسمان را دید. وزش باد آب آبشار را پراکنده، و زمینهای پیرامون آن را مرطوب میکند. زمینهای بالای آبشار با درختهای عرعر، فضایی شبیه جنگل را به وجود آورده است و اثری از خشکی در اطراف آبشار دیده نمیشود.