کمیتۀ آهن \ komīte-ye āhan \ ، یا کمیتۀ زرگنده، کمیتهای که توسط گروهی سری، پیش از کودتای سوم اسفند 1299 با رهبری سید ضیاءالدین طباطبایی، و در خانۀ وی در زرگنده تشکیل میشد. با پیروزی انقلاب اکتبر 1917 در روسیه که نقشۀ تقسیم ایران میان روسیۀ تزاری و بریتانیا از میان رفت، بریتانیا به قدرت بلامنازع در ایران بدل شد و بزرگترین فرصت برای تصرف غیرمستقیم ایران توسط این دولت به دست آمد (شیخالاسلامی، 1 / 103، 105، 108). قرارداد وثوقالدوله یا قرارداد 1919 نیز که در روز نهم اوت آن سال میان سر پرسی کاکس، وزیرمختار بریتانیا در تهران و میرزا حسن خان وثوقالدوله، نخستوزیر ایران به امضا رسید (همو، 1 / 214)، در پی مخالفت تودۀ مردم و چهرههای مذهبی و ملی، مخالفت دولتهای فرانسه و آمریکا، و همچنین عدم تصویب آن در مجلس شورای ملی بهسبب تعطیلی مجلس، عملاً ناکام ماند (نک : همو، 1 / 253، 327 بب ، 413 بب ؛ غنی، 68، 79). در چنین فضای سیاسیای بود که دولت بریتانیا میکوشید با به وجود آوردن جریانهای سیاسی خاص در ایران، به اهداف خود برسد. از جملۀ این تلاشها، برپایی کمیتۀ آهن بود (دولتآبادی، 4 / 150). در اوایل سال 1336 ق / 1918 م، کمیتۀ آهن با حمایت کنسولگری بریتانیا در اصفهان توسط حسین کیاستوان و به دستیاری کلنل هیک پایهریزی، و سپس با نام کمیتۀ زرگنده در خانۀ سید ضیاءالدین طباطبایی تشکیل شد. آگاهی چندانی از تشکیلات، مرامنامه و اعضای کمیتۀ آهن در دست نیست، تاآنجاکه در مورد تعداد اعضا و اسامی آنها اختلافات قابلتوجهی در منابع تاریخی دیده میشود (همانجا، نیز 4 / 219). حسین مکی اعضای کمیتۀ آهن را اپیکان ارمنی، آبکار ارمنی، ماژور اسفندریان خان، عدلالملک (دادگر)، سلطان محمد خان عامری، میر موسى خان، میرزا کریم خان رشتی، ماژور مسعود خان کیهان، معززالدوله، غفار خان سالار منصور قزوینی، کلنل کاظم خان، دکتر منوچهر خان، سلطان اسکندر خان و منصورالسلطنه عنوان کرده، و نوشته است اشخاص دیگری نیز در این کمیته عضویت داشتهاند که اطلاعی از اسامی آنها در اختیار ندارد، و برخی از افراد نامبرده عضویت خود را در کمیتۀ آهن تکذیب کردهاند (1 / 189-190). عباس اسکندری، نمایندۀ همدان در دورۀ پانزدهم مجلس شورای ملی، به هنگام مخالفت با انتصاب محمود جم در سمت وزیر جنگِ کابینۀ حکیمی در جلسۀ رسمی مجلس، وی را از اعضای کمیتۀ آهن معرفی کرد. بنابه اظهارات او کمیتۀ آهن 8 عضو ایرانی و 3 عضو خارجی داشته است. وی ژنرال آیرن ساید، کلنل اسمایس و سر والد اسمارت را 3 عضو خارجی کمیته میداند. در این جلسه برخی از نمایندگان با اظهارات اسکندری به مخالفت برخاستند (همو، 1 / 189، حاشیۀ 1). سیروس غنی اعضای همیشگی کمیتۀ آهن را حسین خان عدلالملک، معاون وزیر کشور در کابینۀ سپهدار، منصورالسلطنه عدل و معزالدوله نبوی، از مقامات عالیرتبۀ وزارت خارجه، سرهنگ کاظم خان سیاح و سرگرد مسعود خان کیهان، از افسران ژاندارمری، اپیکیان، از رؤسای جامعۀ ارمنی ایران، کریم خان رشتی، از ملاکان بانفوذ و ثروتمند گیلان، مؤدبالدوله نفیسی و سید محمد تدین معرفی میکند. بنابه نوشتۀ او، محمود خان مدیرالملک (جم) و محمدتقی بهار (ملکالشعرا) نیز در برخی از جلسات کمیته شرکت میکردند (ص 175-176). یحیى دولتآبادی، میرزا محمود خان مدیرالملک، رئیس انبار ارزاق؛ دکتر منوچهر خان، طبیب ژاندارمری؛ میرزا موسى خان، رئیس خالصجات؛ و مسعود خان، سرهنگ ژاندارمری را از اعضایی میداند که خود در قلهک و زرگنده منزل ییلاقی داشتهاند. بنابه نوشتۀ او محمدتقی بهار، میرزا کریم خان گیلانی، دکتر مؤدبالدوله کرمانی، سید محمد تدین بیرجندی، اپیکیان ارمنی و چند تن دیگر نیز برای شرکت در جلسات کمیتۀ آهن از تهران به زرگنده میآمدهاند. برخی دیگر از دوستان وثوقالدوله که در کابینۀ مشیرالدوله از سمتهای خویش برکنار شده بودند، به کمیته پیوستند؛ یکی از آنها وستهال سوئدی، رئیس نظمیه در زمان وثوقالدوله بود (4 / 150-151). عضویت آبکار ارمنی، ماژور اسفندریان خان، سلطان محمد خان عامری، غفار خان سالار منصور قزوینی، و سلطان اسکندر خان را در کمیتۀ آهن تنها حسین مکی تأیید کرده است (نک : 1 / 189). از طرفی عضویت ماژور مسعود خان کیهان، میرزا کریم خان رشتی و اپیکیان ارمنی را در کمیته همۀ منابع تأیید میکنند. به نظر میرسد که گزارش دولتآبادی از اعضا و همکاران کمیتۀ آهن به واقعیت نزدیکتر باشد، زیرا منزل ییلاقی او در نزدیکی خانۀ سید ضیاءالدین طباطبایی واقع بوده و وی برخی از اعضای کمیته را از نزدیک میشناخته است (نک : همانجا). گروه دیگری به مدیریت آقا میرزا محمدصادق طباطبایی با کمیتۀ آهن همکاری میکردند؛ بیشتر اعضای این گروه از مهاجران محرم 1334 بودند (همو، 4 / 151). این مهاجران کسانی بودند که در زمان جنگ جهانی اول، به قصد مخالفت با دولتهای روسیه و بریتانیا به هواخواهی از آلمان برخاسته بودند، اما در پی پیشروی قوای روسیه به سوی تهران، همراه با پرنس رویس، سفیر آلمان، به قم مهاجرت کردند؛ محمدتقی بهار نیز یکی از آنان بود (ملایی، 152، 166-167). در 1299 ش و همزمان با قدرتگرفتن بلشویکها در روسیه، این گروه به قصد فریب بلشویکها خود را سوسیالیست میخواندند درحالیکه سابقۀ آنها با ادعایشان منافات داشت (دولتآبادی، همانجا). همراهی مهاجران محرم 1334 با کمیتۀ آهن نشان میدهد که دستکم برخی از اعضای این دو گروه طرفدار بیچونوچرای بریتانیا یا آلمان نبودهاند، بلکه بنابه شرایط سیاسی روز، مصلحت را در هواخواهی از یک دولت خارجی بر ضد دولت دیگر میدانستهاند. احتمالاً مخالفت این هر دو گروه با نفوذ روسیه در ایران، موجب همپیمانی آنان در 1299 ش شده است. اعضای کمیتۀ آهن پیشبینی میکردند که عمر کابینۀ مشیرالدوله بهزودی پایان خواهد یافت و آنان خواهند توانست دوباره قدرت را به دست گیرند (همانجا). بیرونکردن صاحبمنصبان روسی از قزاقخانه و دخالتدادن صاحبمنصبان بریتانیایی، جمعآوری اردوی متفرقشدۀ قزاق در اطراف قزوین، و به اجرا گذاشتن روح قرارداد وثوقالدوله از اهداف دیگر کمیتۀ آهن بوده است (همو، 4 / 219). اردوی قزاق پیش از اقامت در قزوین، در گیلان مشغول مقابله با نیروهای میرزا کوچک خان بودند تا آنکه به دستور رؤسای روسی خود به سمت قزوین عقبنشینی کردند (همو، 4 / 160-161). بلشویکها پس از مدتی درصدد گونۀ دیگری از نفوذ در ایران برآمدند. میرزا کوچک خان با مراکز مسلمان و ضدبریتانیایی قفقاز و داغستان در ارتباط بود و ازهمینرو، مورد توجه روسیۀ بلشویک قرار گرفت (همو، 4 / 134). اعضای کمیتۀ آهن از حمایت دولت بریتانیا برخوردار بودند. بیشتر آنها از هواخواهان بریتانیا و مخالف سرسخت بلشویکها به شمار میرفتند (غنی، 175). وثوقالدوله و سید ضیاءالدین طباطبایی، مدیر روزنامۀ رعد، در پی تضعیف نیروهای جنگل، متعلق به میرزا کوچک خان برآمدند تا از نفوذ بلشویکها در ایران جلوگیری کنند. سردار محیی عبدالحسین خان معزالسلطان، ظاهراً با دستور مخفی صادرشده از سوی کمیتۀ زرگنده، همراه با برادر کوچک خویش به گیلان رفته و برای تضعیف میرزا کوچک خان، به دروغ، خود را بلشویک خواندند. آنان با اقدامات افراطگرایانۀ خود، زمینۀ اختلاف میان انقلابیهای گیلان را فراهم نمودند و درنهایت با عقاید بلشویک ساختگی به مقاصد ضدبلشویک خود رسیدند (دولتآبادی، 4 / 151-152). دولت بریتانیا پس از ناکامی قرارداد 1919، در پی سپردن ایران به رهبری قدرتمند و نظامی برآمد تا بتواند کشور را نظم و سامان بخشیده و از نفوذ بلشویکها در ایران جلوگیری کند؛ و اینگونه بود که مقدمات کودتای 1299 ش فراهم شد (غنی، 178). اعضای کمیتۀ آهن در جلسات خویش برای اجرای کودتا برنامهریزی میکردند (مهدینیا، 4 / 364). پس از کودتا و در کابینۀ سید ضیاءالدین طباطبایی، ماژور مسعود خان کیهان وزارت جنگ، غفار خان سالار منصور قزوینی حکومت زنجان، کلنل کاظم خان حکومت نظامی تهران، و سلطان اسکندر خان سمت آجودانی ریاست وزرا را بر عهده گرفتند. عدلالملک نیز پس از کودتا، ریاست چند دورۀ مجلس شورای ملی را بر عهده داشت (مکی، 1 / 189).
مآخذ
دولتآبادی، یحیى، حیات یحیى، تهران، 1362 ش؛ شیخالاسلامی، محمدجواد، سیمای احمد شاه قاجار، تهران، 1368 ش؛ غنی، سیروس، ایران، برآمدن رضا خان، ترجمۀ حسن کامشاد، تهران، 1385 ش؛ مکی، حسین، تاریخ بیستسالۀ ایران، تهران، 1358 ش؛ ملاییتوانی، علیرضا، ایران و دولت ملی در جنگ جهانی اول، تهران، 1378 ش؛ مهدینیا، جعفر، زندگی سیاسی سید ضیاءالدین طباطبایی، تهران، 1369 ش.