لالان \ lālān \ ، یا لالون، روستایی در بخش رودبار قصران. لالان در فاصلۀ 7کیلومتری شمال شرقی شهر فشم و در فاصلۀ یککیلومتری شمال روستای زایگان و جادۀ فشم به آبنیک در °36 عرض شمالی، و °51 و ´35 طول شرقی، در ارتفاع 418‘2متری از سطح دریا واقع است. نام مزارع، مراتع و مکانهای دره یا تنگۀ لالان از مرز زایگان به سمت شمال عبارتاند از: زاگونچال، آلویک، گُرزچال، قُرابک، چالک، لتمون، گت باباچال، شاخماچین، گودالبند، عسلک، میونچال (چال میانی)، زارع، چالگردن، وَلدره (درۀ کج)، چالبره، کرباسچال، حلبیچالک، چالچنگک، زینسنگ، سریچال (بالای چال)، زرد، پیتون، بالخورتو، وادار، سیاکُر، کشکویک، چمزمین (چمن زمین)، کورچال، کتله، مگسگُلهبند، اوساگهَره (آن طرف گهره، گهره به محل خواباندن گوسفندان گفته میشود)، شعبان بندپشت، میان کوه، تلخاب، آبشار، غولوم (غلام)، بُنرو، خرمنگُله (محلی که گندم، جو و حبوبات را خرمن میکردند و میکوبیدند)، گتچال، فتحاللهگهره، فیلگهره، میشچال، خُلِنو، نَرخُشُون (محل خوابیدن قوچ نر یا قوچ وحشی = شکار)، چشمۀ مَرسنگ، حیدرنو، کلونبستک، سرکچال، امامزاده جعفر، مطبخ، خرمکیا، مَک سنگ نو، بزبزنو، کالکاکبند، برون، سرین گنگرویک، فَشکچال و شیرنِسُم. نام مزارع، مراتع و مناطق درۀ لالان از جنوب به شمال عبارتاند از: امامزاده عبدالله، دُزک، بنداِسبول (بند غار)، کورهچال، کتسی، لپهسنگ (سنگ تخت)، گردنۀ سیلو، چهارسلطان، سیاهچال، خاصهبُن، شیرمرزه، ریاز چالک، فیلگهره، گوسنگ، ریگچال، هفت چشمه، کهو (کبود) و ساکاچال. نام اراضی حدفاصل روستای زایگان و لالان عبارتاند از: کمربن، پی گورک، گرگاه، گَرز گری، پُله، زارع، اِستَلکتنگه (تنگۀ استخر کوچک)، گِلچال، کَشَک، نارکپُله، کیلهبن (زیر جوی)، درازبال، گرمابدره، سیمیون و آهکچال. روستای لالان در محل تلاقی دو دره واقع شده است که پس از پیوستن به یکدیگر در مرکز روستا، به سمت جنوب امتداد مییابد و رودخانۀ لالان از آن میگذرد. تنگۀ شمالشرقی لالان دره یا تنگۀ ورزآب، و تنگۀ شمالغربی تنگۀ لپهسنگ یا ریگچال نام دارد. رودی که از تنگۀ ورزآب جریان دارد، گت روآرک (رودخانۀ بزرگ) نام دارد و رودی که از تنگۀ لپهسنگ جاری است، کوشک روآرک (رودخانۀ کوچک) نامیده میشوند. روستای لالان در تابستان حدود 800، و در زمستان نزدیک 150 خانوار جمعیت دارد. نام خانوادگی اهالی این روستا در بالامحله، آقاسی، رضاقلی، میرمحلهای، محمدخانی، سام، طالبی و حسن بُلْکانی، و نام خانوادگی ساکنان پایینمحله، شفیتبار، طهماسبتبار، تقیتبار، عبدالحسینی، محمد حسینی، سید سادات، حاجی علیتبار، اسکندری، حیدرتبار، اربابا و مَمی است. شغل قدیم اهالی روستای لالان کشاورزی و دامداری بوده است. آنان در مزارع، بهخصوص در برخی از مراتع وسیع و گستردۀ خود اقدام به کشت آبی و دیم محصولاتی مانند گندم، جو، نخود، لوبیا، عدس و ماش میکرده، و عایدات بسیار خوبی داشتهاند. اما امروزه کشاورزی رونق چندانی ندارد؛ مزارع و مراتع دیمزار به چراگاه، و اراضی آبی به باغهای گیلاس، آلبالو و گردو بدل شدهاند و بیشتر محصول گیلاس و آلبالوی آنها به بازار عرضه میشود. آن دسته از جوانان روستای لالان که به شهرهای مجاور، بهخصوص تهران مهاجرت کردهاند، عمدتاً کارمند دولتاند و برخی نیز مشاغل خدماتی دارند. آب موردنیاز کشاورزی این روستا از ریزابههای مختلف رودخانۀ لالان و برخی از چشمههای دیگر پیرامون روستا، و آب آشامیدنی آن نیز از چشمههای تنگۀ ورزآب ــ که چشمههای هاشم و چشمۀ رضا نامیده میشوند ــ تأمین میگردد. در تنگۀ ورزآب، بعد از امامزاده جعفر در محلی به نام بنرو، چشمهای وجود دارد که به آن تلخاب میگویند. به گفتۀ اهالی، این چشمه خاصیت درمانی دارد و آب آن برای درمان بیماریهای پوستی مفید است. در روستـای لالان اثـر تـاریخی ـ فرهنگیای وجود ندارد. بافت قدیم روستا و بناهای تاریخی ـ فرهنگی آن مانند حمام، مسجد، حسینیه و خانههای تاریخی اغلب تخریب، و نوسازی شدهاند؛ حتى بنای امامزاده عبدالله (ه م) که در جنوب روستای لالان واقع است، بهسبب نوسازی، قابلیت خود را برای ثبت در فهرست آثار ملی از دست داده است. بنای امامزادۀ دیگری به نام امامزاده ابراهیم (ه م) که به اعتقاد اهالی، برادر امامزاده عبدالله است، در مرکز این روستا وجود دارد که فاقد ارزش تـاریخی ـ فرهنگی است. افزون بر امامزادههای یادشده، مردم روستای لالان معتقدند که 4 امامزادۀ دیگر از جمله امامزاده جعفر (ه م) در این روستا مدفوناند که تاکنون برای آنها مرقد و آرامگاه ساخته نشده است. به اعتقاد اهالی، 3 امامزادۀ دیگر زیر 3 درخت سرو در روستا مدفوناند. نخستین درخت در شرق روستا ست که اهالی آن را مقدس میشمارند، به آن دخیل میبندند و متوسل میشوند؛ درخت دوم در سمت شمالغربی روستا قرار دارد و برای اهالی مقدس است؛ سومین درخت نیز در جنوب روستا، در محلی به نام هرزه جای دارد و مورد احترام اهالی است؛ آنها به این درخت دخیل میبندند و متوسل میشوند. در اطراف روستای لالان، حداقل 4 غار طبیعی وجود دارد که اهالی دربارۀ برخی از آنها حکایتها و روایتهایی شگفتانگیز نقل میکنند. این غارها عبارتاند از: غار کلهقندی واقع در جنوب روستا، در بالای منطقۀ کورچال با بیش از 400 متر درازا؛ غار تنگۀ ورزآب در ابتدای تنگهای به همین نام با حدود 40 متر طول؛ غار بالای کوه لتمون واقع در شرق روستای لالان با حدود 70 متر طول؛ و غار مقابل امامزاده عبدالله در جنوب روستا با حدود 10 متر طول. روستای لالان از روستاهای بزرگ، آباد و پررونق منطقه است و برخی از اهالی آن از نفوذ اجتماعی زیادی برخوردارند. مدارکی در روستا و در دست شخصی به نام «فرشید ممی» وجود دارد که جایگاه و نقش این روستا را در منطقه، بهخصوص در گذشته نشان میدهد؛ برای مثال، شخصی به نام «حاج علی سلطان»، از طایفۀ اربابون و اهالی لالان، مأمور حکومت قاجار در جمعآوری خراج رودبار قصران، و یا «خانم کوچک»، همسر دائمی ناصرالدین شاه، از اهالی لالان بوده است. نیز گفته میشود «سلطان محمود حاجیعلی» فرمانده گروهی بوده که حکم قتل امیرکبیر را به کاشان برده، و بر اجرای آن نظارت داشته است. روستای لالان در جریان جنگ تحمیلی، 20 تن شهید تقدیم میهن کرده است.