responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1516

مزرعه


نویسنده (ها) : ناصر پازوکی طرودی

آخرین بروز رسانی : سه شنبه 27 خرداد 1399

تاریخچه مقاله

مزرعه \ mazraºe \ ، اصطلاحی که در لواسان و رودبار قصران برای زمینهای خاصی که قابلیت کشاورزی داشته باشند، به‌کار می‌رود.
در مناطق دشتی که عموماً همه جای آنها قابلیت کشت دارد، مزرعه اسمی عام است که برای تمام نقاط آنها به‌کار می‌رود؛ اما در مناطق کوهستانی و در جاهایی نظیر لواسانات و رودبـار قصران ــ که بیشتر زمینهای آن کوهستانی، و دارای کوه، تپه و دره است و نمی‌توان در همۀ نقاط آن کشت و زرع انجـام داد ــ مزرعه به مناطق خاصی گفته می‌شود که قابلیت کشاورزی در آنها وجود داشته باشد و طبیعتاً این مناطق محدود و معدودند. مزرعه‌ها در مناطق کوهستانی به دو دستۀ عمدۀ آبی و دیمی یا دیمزار تقسیم می‌شوند.
مزارع آبی، که درگذشته از مراکز مهم کشاورزی به‌شمار می‌رفتند، به زمینهای هموار یا زمینهایی با شیب نسبتاً ملایم گفته می‌شد که در حاشیۀ دره‌ها و رودخانه‌ها یا در کنار چشمه‌هایی با آب دائمی جای داشتند و کشاورز محصول موردنظر و متناسب با خاک و آب‌وهوای منطقه را در فصل مناسب در آن کشت می‌کرد و با استفاده از آب رودخانه یا چشمه، آن را آبیاری می‌نمود و پس از پایان یافتن یک دورۀ زراعی ــ که بیشتر در اوایل بهار آغاز می‌شد و در اواخر تابستان پایان می‌یافت ــ نسبت به برداشت محصول اقدام می‌کرد.
محصول به‌دست آمده در این نوع کشاورزی، به علت بهره‌گیری از آب موجود و دائمی و آبیاری به موقع، کیفیت بهتری داشت و بیشتر بود؛ در نتیجه، از این نوع کشاورزی استقبال می‌شد. در این نوع کشت، محصولاتی کاشته می‌شد که نیازمند آب بیشتر و به‌موقع بود و اگر حتى یک نوبت آب کافی به آن نمی‌رسید، منجر به خشک‌شدن محصول، و ضرر و زیان کشاورز می‌شد. محصولاتی نظیر صیفی‌جات (خیار، خربزه، هندوانه، گوجه و سبزی)، لوبیا، سیب‌زمینی، پنبه، ذرت و انواع درختان میوه (زردآلو، سیب، به، هلو، انار، گردو، گیلاس، انگور و جز آنها) از این دسته از محصولات کشاورزی به‌شمار می‌آمدند.
در مزارع دیم، محصولاتی کاشته می‌شدند که عموماً نیازمند آب کمتری بودند و احیاناً اگر یک نوبت آب به آنها نمی‌رسید، آسیب چندانی نمی‌دیدند و در برابر کمبود آب مقاوم بودند. این نوع محصولات بیشتر در اواخر پاییز و قبل از شروع فصل بارش، یا در اوایل بهار و با چشمداشت به بارشهای جوی، کاشته، و در اوایل تابستان برداشت می‌شدند. اگر در سالی باران به حد کافی می‌بارید، محصول خوبی برداشت می‌شد؛ در غیر این صورت، کشاورز مجبور می‌شد حتى از بذر کاشته‌شده هم بگذرد و چشم به سال بعد بدوزد.
در این نوع کشاورزی، بیشتر محصولاتی نظیر گندم، جو، عدس، ماش، نخود و جز آنها کاشته می‌شد. زمینهای مورد استفاده برای کاشت این محصولات آنهایی بودند که به علت کمبود آب امکان آبیاری آنها وجود نداشت. البته این محصولات را نیز در صورت وجود زمینهای آبی می‌توانستند به صورت کشت آبی بکارند و قطعاً محصول مرغوب‌تری برداشت می‌کردند، اما همیشه این امکان در همه‌ جا، و برای همه فراهم نبود.
به زمینهایی که به یکی از دو روش یادشده قابل کشت نبودند و رستنیهایی در آنها بود، مرتع، و به جمع آنها مراتع می‌گفتند و آنها را برای چرای دام در نظر می‌گرفتند. زمینهایی که به صورت دیم یا آبی کاشته می‌شدند، پس از برداشت محصول و تا آغاز فصل بعدیِ کاشت، تبدیل به مرتع شده، از ته‌ماندۀ محصولات کشاورزی در آنها برای چرای دام استفاده می‌شد. اصطلاحاً به این‌گونه زمینها «ته‌چر» می‌گفتند.
چرای دام در زمینهای کشاورزی دیم و آبی هم موجب پاک‌سازی زمین، و هم موجب تقویت بنیۀ آن می‌شد. در بسیاری از مراتع و در بسیاری از مناطق، زمین را یک‌سال در میان می‌کاشتند، یعنی یک‌سال می‌کاشتند و سال دیگر آن را شخم می‌زدند و به حال خود رها می‌کردند تا زمین آفتاب بخورد و خاک آن تقویت شود. این کار را اصطلاحاً «آیش» می‌گفتند. در برخی از مناطق که با کمبود زمین مواجه بودند و امکان نداشت که یک سال زمین را نکاشته رها کنند، نوع محصول کاشته‌شده در زمین را عوض می‌کردند؛ مثلاً اگر در سالی در زمینی گندم می‌کاشتند، سال بعد در آنجا نخود کشت می‌کردند تا زمین توانایی پرورش محصول را داشته باشد. همۀ اینها علم، اطلاعات و تجربه‌ای بود که کشاورزان طی سالیان متمادی آموخته بودند تا بتوانند با طبیعت سازگار شوند و ضمن مدارا با آن، مایحتاج خود را تأمین کنند.
برخی از مهم‌ترین مزرعه‌ها در لواسان و رودبار قصران عبارت‌اند از: سیستان یا به قول برخی از اهالی روستاهای لالان و زایگان، سیبستان؛ مزرعۀ لپه‌سنگ حدفاصل لالان و شمشک که دیمزار بود؛ مزرعۀ کناررو و میان‌رو در شرق افجه؛ مزرعۀ دیمزار کلاک در نزدیکی گردنۀ افجه‌بشم؛ مزرعۀ سادات و کردیان در جنوب روستای بوجان؛ مزرعۀ آبی لت‌مون در شرق روستای امامه؛ مزرعۀ لجنی در شمال روستای روته؛ مزرعۀ آبی شکرآب در غرب روستای آهار؛ مزرعۀ شاه‌نشین در شرق روستای علایین؛ مزرعۀ سماوا در شرق روستای نیکنام‌ده؛ مزارع زیادآباد، آلون، پلکدی، سوآدر و هنزا در غرب و جنوب روستای نیکنام‌ده؛ مزرعۀ سیال در غرب روستای افجه؛ مزرعۀ کیور در جنوب روستای کند پایین؛ مزارع سیدپیاز و دستگرد در جنوب شهر لواسان؛ توک‌مزرعه در غرب شهر لواسان؛ مزرعۀ میش‌دیزک در حد فاصل روستاهای زردبند و امین‌آباد، و دهها مزرعه در دامنۀ جنوبی بلندیهای البرز مرکزی و مجاور دشت ری که بیشتر آنها آبی بودند و با آب دره‌هایی نظیر دارآباد، دربند، اوین و درکه و یا با آب قناتهایی که در مناطقِ یادشده حفر کرده بودند، آبیاری می‌شدند و نیاز اهالیِ دَهها روستای پیرامون خود را تأمین می‌کردند.

ناصر پازوکی طرودی

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1516
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست