امامه، قلعه \ qalʾe-ye a(e)māme\ ، قلعهای تاریخی در آبادی امامۀ بالا، واقع در بخش رودبار قصران. این قلعه که ویرانههایی از آن برجای مانده است، بر فراز صخرهای سنگی در جادۀ ارتباطی آبادی امامۀ بالا به روستای راحتآباد، و در میانۀ شمال درهای که از ارتفاعات شمالی روستا آغاز شده و از شرق روستاهای امامۀ بالا و پایین از سمت شمال به جنوب امتداد مییابد و به نام باغتنگه شهرت دارد، قرار گرفته است. محل قلعه در جایی که باغتنگه به دو شاخۀ شرقی و غربی تقسیم میشود، در °51 و ´35 طول شرقی، و °35 و ´54 عرض شمالی واقع شده است.
قلعۀ امامه بر فراز صخرۀ سنگیِ انتهای جنوبی یکی از یالهای کوه همهن، در جهت شمال به جنوب، احداث شده است. سمت جنوب و غرب این صخره در زمان آبادانی قلعه غیرقابل دسترسی بوده است؛ اما امروزه، که قسمتهای زیادی از برج و باروی آن تخریب شده است و نگهبانی در آنجا مستقر نیست، با دشواری میتوان به داخل قلعه راه یافت. از سمت شرق و بهخصوص شمال، راه ورود به قلعه نسبتاً سادهتر است؛ اما در قدیم در این قسمتها نیز دیوار و برجهایی وجود داشت که ورود افراد بیگانه را بسیار دشوار میکرد و تنها از طریق درهایی که در این سمت تعبیه کرده بودند، با اجازۀ نگهبانان، ورود به قلعه ممکن میشد. ارتفاع صخرهای که قلعه بر فراز آن احداث شده، از محوطۀ باغدره حدود 235 متر بلندتر است. از شواهد و قراین موجود از بقایای معماری اولیۀ قلعۀ امامه چنین برمیآید که قلعه شامل دو قسمت مجزا بوده است: بخش اول، که در سمت شمال واقع است، عامهنشین، محل آذوقه و تدارکات و نگهبانان قلعه بوده است. در این قسمت، شواهدی از اتاقهای متعدد، زاغهها و بقایای یک چاه، قنات یا آب انبار وجود دارد که در شرایط فعلی، به علت ریزش بخشی از سقف و پرشدن فضای داخلی، کاربری دقیق آن را نمیتوان تشخیص داد. در پیرامون این قسمت، دیواری قطور و مستحکم، و بقایای حداقل 6 برج نگهبانی در ورودی اصلی دیده میشود. اتاقها ابعاد و اندازههای گوناگونی دارند و با توجه به پیشرفتگی و پسرفتگی ساختار صخرهای کوه نقشۀ آنها متغیر است. ظرفیت جمعیت این قسمت دستکم 500 تن بود. این تعداد در شرایط اضطرار تا 000‘1 نفر میتوانست افزایش یابد. بخش دوم قلعه، ارگ یا حاکمنشین آن بود که در قسمت جنوبی بخش اول و در انتهای یال کوه، بر لبۀ صخره ساخته شده بود. این بخش دارای استحکامات مضاعف، دیوارهای بسیار قطور با پشتبندهای مقاومتبخش و حداقل 3 برج نگهبانی در دو طبقه بود. تمام مسیرهایی که ممکن بود کسی بتواند با هر وسیلۀ ممکن از آنجا به قلعه دسترسی یابد، کلاً مسدود و بسته شده بود. در این بخش دیوارهای دفاعی کنگرهدار قرارداشته، که دیدبانی و تیراندازی را ممکن میکرده است. در این بخش، دیوار اتاقها با آجر ساخته شده بودند. یکی از آجرها که سالم به دست آمده، دارای ابعاد 3× 18× 18 سانتیمتر است و با خاک رس و مخلوط شن قالبگیری شده است. یکی از جنوبیترین برجهای قلعه در این بخش، که بر لبۀ پرتگاه برپا شده بود، به علت صعوبت دسترسی و مصون ماندن از تعرض مهاجمان و حفاران قاچاق نسبتاً سالم مانده است و از فاصلۀ دور از سمت جنوب قابل دیدن است و نظر هر بیننده را به قلعه جلب مینماید. نقشۀ این بخش از قلعه تابعی از شرایط صخرهها و عقب و جلو رفتن آن است. در بخشهایی از کوه که دارای بریدگی شدید بود، از سطوح بسیار پایین نسبت به زیرسازی آن اقدام، و آن را تا سطح قلعه ادامه دادهاند و بدینوسیله تلاش کردهاند تا سطح همواری را برای احداث اتاق یا برج و یا استقرار به هر نحو فراهم نمایند. در برخی از نقاط قلعه که صخرۀ کوه به صورت برآمده بوده و مزاحمت ایجاد میکرده، آن را تراشیده و تسطیح کردهاند تا سطح هموار محوطۀ قلعه برای زندگی ساکنان بیشتر شود. در احداث قلعه از هر نوع وسیلۀ ممکن در دسترس، از جمله گِل، خشت، سنگ، گچ، آهک، چوب و حتى اجساد مردگان، استفاده کردهاند. قلعۀ امامه به سبب موقعیت سوقالجیشی آن، که در مرز طبرستان و ری قرار داشت، بارها میان فرمانروایان طبرستان و ری دست به دست شده و بارها ویران و دوباره ساخته شده است؛ از اینرو، مصالح احداثی آن در زمانهای مختلف بسیار متفاوت بـوده است. محوطۀ قلعۀ امامه حدود 900 مـ2 وسعت دارد. تا زمان تألیف این مقاله (1390 ش)، در این محوطه کاوشهای باستانشناختی صورت نگرفته است، اما از آثار به جای مانده چنین پیدا ست که این قلعه دارای حداقل 30 اتاق کوچک، 3 اتاق بزرگ و راهروهایی در حدفاصل آنها، 11 برج نگهبانی، یک آبانبار بزرگ، دو آبانبار کوچک و احتمالاً 5 زاغۀ زیرزمینی بوده است. با توجه به مطالعات اولیه و نمونۀ سفالهایی که در سطح و پیرامون قلعۀ امامه یافت شده است، میتوان گفت که این قلعه حداقل از اوایل سدۀ نخست اسلامی مورد استفاده و بهرهبرداری بوده است. قطعاً در جریان حملۀ اعراب به ایران، بسیاری از مردم رودبار قصران، بهویژه رودبار قصران خارج، از حومۀ ری گریخته، به رودبار قصران داخل و مناطق امن آن مانند قلعۀ امامه پناه برده بودهاند. اینان بهعنوان دیدهبانان اسپهبدان مازندران در خط مقدم مرزی نقش ایفا کرده، تحرکات فرماندهان عرب را در شهرهایی واقع در دامنههای جنوبی البرز زیرنظر داشته، و بـه حاکمان طبرستان و دیلمان گزارش میدادهاند. یاقوت حموی در اوایل سدۀ 7 ق/ 13 م، از این قلعه به عنوان قلعهای نزدیک ری یاد کرده است (1/ 369). کاملترین توصیف از این قلعه نوشتهای است که عارف خان افندی در 1304 ق، به دستور اعتمادالسلطنه تهیه کرده است. عارف خان افندی در این گزارش در کُراسهای که افضلالملک گردآوری کرده است، ضمن اشاره به محدودۀ جغرافیایی قلعۀ امامه به جزئیات و مشخصههای این قلعه پرداخته است. او در کنار این گزارش، نقشهای شبیه مثلث متساویالساقین از این قلعه ترسیم کرده است (بـرای آگاهـی بیشتر، نک : ص 1130، 1162-1163؛ کریمان، 1/ 436- 438). به گمان قوی، قلعۀ امامه در دورۀ حاکمیت مغولان بر ایران تخریب شده است و از آن زمان دیگر جایگاه اولیۀ خود را باز نیافته، و جز استقرارهای اضطراری و کوتاهمدت، کاربردی نداشته است. قلعۀ امامه در تاریخ 10/ 7/ 1380 ش با شمارۀ 972‘ 3 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و مشمول قوانین حفاظتی است.
مآخذ
عارف افندی، «وضع طبوگرافی قریۀ امامه»، کراسۀ المعی، به کوشش غلامحسین افضلالملک المعی، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ مجلس شورا، شم 221‘ 18؛ کریمان، حسین، قصران ( کوهسران)، تهران، 1356 ش؛ یاقوت، بلدان.