آبجی گلبهار \ābjī gol-bahār\، از نمایشهای شادیآور زنانه که در تهران و بیشتر مناطق ایران اجرا میشده است. این نمایش زنانه که در مقایسه با برخی نمونهها کوتاهتر است، در دورۀ قاجار در مهمانیهای خصوصی زنانه، عروسیها و ختنهسورانها با همراهی سازهایی چون تنبک (دنبک) یا دایره (داریه) با شیوهای رقصگونه به اجرا درمیآمد. با توجه به جنبۀ سرگرمکنندگی و محفلی نمایش، حتى اگر نوازنده و ساز در دسترس نبود، موسیقی نمایش با ضربگرفتن بر پشت وسایل خانه، چون سینی و قابلمه فراهم میشد (انجوی، 57، 60؛ صالحپور، 86). گزارشهایی از اجرای این نمایش دستکم تا دهۀ 1360 ش وجود دارد. این نمایش در قالب یک بازی انفرادی با بازی یکی از دختران یا زنان جوان و خوشسروزبان که صدای خوبی داشت و در اجرای رقص و حرکات موزون نمایشی توانا بود، اجرا میشد (انجوی، 57؛ فتحعلیبیگی، 211). گفتنی است که سبب اشتهار این نمایش به آبجی گلبهار یا آبچی گلبهـار آن بود که بـازیگر زن، بستـه به روایت نمایش، در ابتدا یا در طول اجرا، گاه شخصی فرضی به نـام آبجی گلبهار را مخـاطب قرار میداد (نک : انجوی، همانجا، نیز 62؛ همایونی، 212). داستان از این قرار است که زنی جوان وانمود میکند که مشغول شستن لباس شوهر و اقوام شوهرش است. در این حین، هرگاه به شستن لباسهـای خواهرشوهر و مـادرشوهرش میپردازد، شروع به اعتراض میکند، درحالیکه هرگاه نوبت به شستن لباسهای شوهر و برادرشوهرش میرسد، قربانصدقۀ ایشان میرود و در هر قسمت بهتناسب اشعار، ترانه را همراه با حرکات نمایشی ادا میکند (انجوی، 57). درواقع، داستان نمایش بازتاب زندگی زناشویی بسیاری از زنان، و بستری برای بیان احساسات عروس نسبت به خانوادۀ شوهر بوده است؛ ازاینرو، امروزه برخی از پژوهشگران افزونبر سرگرمی، کارکرد رواندرمانی نیز برای اینگونه نمایشها قائل شدهاند؛ چراکه برخی از تماشاگران با موقعیت بازیگر نمایش احساس نزدیکی میکردند و بدینسان ازنظر روحی حمایت میشدند (شای، 21؛ حجازی، 149). هرچه بازیگر نمایش خلاقتر و طنازتر میبود، قدرت و جذابیت نمایش افزونتر میشد. هنگامی که بازیگر برای افزودن بر جذابیت نمایش، بهتناسب موقعیتها شروع به رقص میکرد، به کلام خود حالت میداد، سر و گردنش را با شیوهای خاص تکان میداد، ابروی خود را لنگهبهلنگه بالا میانداخت و سرانجام اخم میکرد و رو در هم میکشید، یا رویش گشاده میشد و میخندید و به ابتکار خود به انواع بداههپردازیها میپرداخت؛ درعینحال، در برخی از اجراها تماشاگران نیز با بداههپردازیهایی، به جذابیت اجرا میافزودند (انجوی، همانجا؛ شهریاری، 1/ 11؛ صالحپور، 88). زنان گاه برای اجرای کاملتر نمایش، از وسایلی ساده برای طراحی صحنه استفاده میکردند؛ مثلاً یک تشت خالی و چند تکه لباس در میان صحنه میگذاشتند (انجوی، همانجا). به نظر میرسد که این نمایش در بیشتر مناطق ایران اجرا میشده است، هرچند تنها چند گزارش محدود از روایتهایی که بهطورکامل مکتوب شدهاند، باقی مانده است (نک : همو، 64).
مآخذ
انجوی شیرازی، ابوالقاسم، بازیهای نمایشی، تهران، 1352 ش؛ حجازی، بنفشه، زنان ترانه، تهران، 1384 ش؛ شهریاری، خسرو، کتاب نمایش، تهران، 1365 ش؛ صالحپور، اردشیر، ترانۀ نمایشهای پیشپردهخوانی در ایران، تهران، 1388 ش؛ فتحعلیبیگی، داوود، «تقلید زنانه، یک سنت نمایشی»، تئاتر، تهران، 1387 ش، شم 42-43؛ همـایونی، صـادق، زنـان و سرودههـایشان در گسترۀ فرهنگ مردم ایرانزمین، تهران، 1389 ش؛ نیز:
Shay, A., «Bazi-ha-ye Nameyeshi: Iranian Women’s Theatrical Plays», Dance Research Journal, Chapel Hill, 1995, vol. XXVII, no. 2. نسیم مقرب