آسیاب والی \āsiyāb-e vālī\، بنایی از دورۀ قاجار، واقع در منطقۀ 13 شهرداری تهران، به نشانی میدان ابنسینا (دروازهشمیران)، خیابان مازندران، خیابان انتظاری، کوچۀ امامی (والی سابق). این بنا در تاریخ 3/ 11/ 1379 ش به شمارۀ 029‘ 3 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. آسیاب والی یکی از معدود نمونههای برجامانده از آسیابهای آبی است که روزگاری در تهران وجود داشتهاند. دربارۀ دیرینگی این آسیاب گفته شده که قاسم خان والی آن را در 1250 ق در زمینهای بیرون از حصار شاهتهماسبی ساخت ( آسیاب ... ، 2). گفتنی است در تهران دورۀ قاجار، و در شمال حصار ناصری، نهری جریان داشت که از آن به نهر قاسمخانی یـاد شـده اسـت (وقـایع اتفـاقیه، س 1269 ق، شم 126، ص 2). چند آسیـاب آبی در کنار این نهر قرار داشت که همگی به آسیابهای قـاسمخانی شهرت داشتند (همان، س 1275 ق، شم 437، ص 2) و احتـمـالاً آسیـاب والـی یکی از آن آسیابها ست؛ گرچه در پروندۀ ثبتی میراث فرهنگی گفته شده است که آسیاب والی از طریق جریان قنات آبسردار به چرخش درمیآمده است. ظاهراً قدیمترین سند مربوط به مالکیت آسیاب والی به دو برادر از فرزندان قاسم خان والی به نامهای محمد خان و علی خان والی تعلق دارد ( آسیاب، همانجا). قاسم خان والی، پسر دوستعلی خان اول، ملقب به معیرالممالک و نوادۀ حسینعلی بیک بسطامی بود. حسینعلی بیک از دورۀ نادر شاه لقب معیرالممالک داشت و این لقب تا پایان دورۀ قاجار در میان افراد این خاندان باقی ماند (بامداد، 1/ 433). دوستعلی خان اول دو پسر داشت؛ یکی حسینعلی خان بود که لقب معیرالممالک در میان خانوادۀ او باقی ماند. حسینعلی خان معیرالممالک در 1249 ق/ 1833 م، داماد فتحعلی شاه شد. پسر دیگر، قاسم خان والی نام داشت که بانی آسیاب والی به شمار میرود. پسر قاسم خان به نام علی خان والی در روزگار ناصرالدین شاه از پیشخدمتان حضور همایون بود و در 1296 ق/ 1879 م به حکومت مراغه گمارده شد (همو، 3/ 126). همچنان که نامگذاری کودکان به نام پدربزرگها در خانوادۀ معیرالممالک رسم بوده، پسر علی خان نیز نامِ قاسم خان گرفت و از او هم با لقب والی یاد کردهاند (معیرالممالک، 179؛ ممتحنالدوله، 74). قاسم خان اول در نوجوانی در شمار پیشخدمتان خاص محمد شاه قاجار درآمد (معیرالممالک، 177) و با بهسلطنترسیدن ناصرالدین شاه، بیش از پیش مورد توجه شاه قاجار قرار گرفت؛ بهطوریکه در 1268 ق/ 1852 م، بهجای احمد خان نوایی، ملقب به عمیدالملک، به سمت ژنرال قنسول ایران یا کارپردازی تفلیس تعیین شد. او سپستر (در 1271 ق/ 1855 م) به سمت مستشار سفارت ایران در روسیه گمارده شد و به همراه سفیر ایران، عباسقلی خان سیفالملک به روسیه رفت. قاسم خان از 1273 ق، سمت وزیرمختار ایران در سنپترزبورگ را داشت و تا 1377 ق، در این سمت باقی بود. قاسم خان پس از بازگشت از سفارت روسیه در 1278 ق، به حکومت گیلان گمارده شد (بامداد، 3/ 127- 128). به گفتۀ بامداد، از همین ایام نیز ملقب به «والی» شد، گرچه معیرالممالک (ص 178) دربارۀ لقب والی چنین گزارش میدهد که طولانیبودن زمان والیگری او باعث شد که بهتدریج به قاسم خان والی ملقب شود و این نام بعدها در شماری از اعضای خانوادۀ او نیز برجای ماند. قاسم خان در 1289 ق/ 1872 م، در شیراز درگذشت و در حافظیۀ شیراز به خاک سپرده شد (بامداد، همانجا؛ معیرالممالک، 177، 179). شماری از املاک خانوادۀ والی پس از تخریب حصار شاهتهماسبی در 1284 ق/ 1867 م، در داخل حصار جدید تهران و در محدودۀ شرقی محلۀ دولت قرار گرفت. در نقشۀ تهران ترسیم عبدالغفار نجمالدوله (1309 ق/ 1892 م)، بخشی از زمینهای شرق مسجد سپهسالار جدید با عنوان کوچههای باغ والی مشخص شده، و در انتهای یکی از این کوچهها عمارت والی جانمایی شده است. آسیاب والی با وجود گسترش تهران، و ایجاد حصار ناصری، همچنان در خارج دارالخلافه و در جبهۀ شمال شرقی حصار جدید قرار داشت. ازآنجاکه نیروی محرکۀ این نوع از آسیابها جریان آب بود، به منظور سوارشدن آب بر چرخ آسیاب، سازه و تجهیزات آن در دل زمین ایجاد شده است، بهگونهای که بام آسیاب همسطح کوچه است. عملکرد آسیابهای آبی بدینگونه است که ابتدا آب در مخزن عمیق قیفیشکلی انباشته میشود. سپس از مجرای باریکی که در انتهای قیف قرار دارد، با فشار و سرعت، روی پرههای آسیاب میریزد و چرخ آن را به حرکت درمیآورد. بر اثر این گردش، محور آسیاب که به سنگ آسیاب متصل است، به حرکت درآمده، و کار ساب غلات را انجام میدهد. پیرامون آسیابها بهطور معمول، فضای سبز و خرمی وجود داشته و نهرهای جاری در اطراف آنها، درختان را سیراب میکرده است. ازاینرو، در گذشته حاشیۀ آسیابها از تفرجگاههای عمومی به شمار میآمد. آسیاب والی تا حدود سال 1358 ش به کار خود ادامه داد؛ تا اینکه چند سال پس از آن، ادارۀ امور اوقاف، حکم به تفکیک زمین آسیاب داد و آن را به 3 بخش تقسیم کرد: بخشهای واقع در جبهۀ شمالی و جنوبی آسیاب، هریک بهصورت استیجاری در اختیار اشخاص حقیقی قرار گرفتند و بخش میانی که دربرگیرندۀ هستۀ اصلی آسیاب بود، همچنان در مالکیت خاندان والی برجای ماند. ازاینمیان، زمین جنوبی که در اصل بارانداز، و ورودی آسیاب بود، به اجارۀ آخرین آسیابان این آسیاب ــ محمد قندی ــ درآمد.
ویژگیهای بنا
آسیاب والی دارای قطعهزمینی مستطیلشکل، در راستای شمالی ـ جنوبی است. این زمین یک برِ آزاد در جبهۀ شرقی دارد که به کوچۀ امامی محدود میشود و از 3 جبهۀ دیگر، به املاک مجاور متصل است. مساحت کل زمین آسیـاب پیش از تفکیک، 850 مـ2 بود. امروزه دو قطعۀ شمالی و جنوبی آسیاب با معماری ناهماهنگ تبدیل به بنای مسکونی شدهاند. قطعهزمین میانی، بخش بازمانده و اصلی آسیاب به شمار میرود و مساحتی برابر 300 مـ2 دارد؛ این بخش با توجه به فرسودگیها و تخریب ناشی از گذشت زمان، همچنان سالم بر جا مانده است، اما نیاز مبرم به استحکامبخشی و بازسازی دارد. سازۀ آسیاب والی با مصالح آجر و پوشش طاق ضربی برپا شده است. بهواسطۀ قرارگیری آسیاب در عمق زمین، این بخش از ساختمان فاقد نورگیر سطحی است و تنها راه تأمین روشنایی آن بهصورت روزنهای سقفی، بالای طاقها و پشت بام بنا تعبیه شدهاند. بخش میانی، شامل 12 طاقچشمۀ گنبدی و 3 دهانه طاقآهنگ است. نحوۀ تقسیمبندی طاق و چشمهها به گونهای است که در جبهۀ غربی آسیاب فضاهایی قابل تفکیک از یکدیگر به وجود آورده است. بر بدنۀ دیوار این فضاها، طاقچههای گود هلالیشکل به چشم میخورد. همچنین دو ردیف پلکان در جبهۀ شرقی و جنوبی آسیاب قرار دارد. پلکان جنوبی با گذر به عمق، به دهلیز اصلی آسیاب منتهی میشود. در دو طرف دهانۀ ورودی، دو فضای جانبی قرار گرفته که محل انبار غلات بوده است. محل قرارگرفتن سنگ آسیاب و آردکردن غلات نیز در انتهای شمالی بنا، و در ارتفاعی پایینتر از دیگر فضاها ست ( آسیاب، 3). آسیاب والی بهعنوان یک سازۀ کاربردی برای تأمین نیازهای غذایی شهر، فاقد تزیینات معماری است، اما چشمهها و لنگهطاقهای آجری اجراشده بر پوشش بنا ــ بـا درنظرگرفتن ایـن نکته کـه طـاقزنی در معماری کنونی ایران تکنیکی رو به فراموشی است ــ خود نمونهای از وجوه زیباییشناختی معمارانۀ آن به شمار میرود.
مآخذ
آسیاب والی، گزارش ثبتی ادارۀ کل میراث فرهنگی استان تهران، تهران، 1378 ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، تهران، 1347 ش؛ معیرالممالک، دوستعلی، رجال عصر ناصری، تهران، 1361 ش؛ ممتحنالدولۀ شقاقی، مهدی و میرزا هاشم، رجال وزارت خارجه در عهد ناصری و مظفری، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1365 ش؛ وقایع اتفاقیه، تهران، 1269 و 1275 ق.