آصفالدوله \āse(a)f-od-dowle\، حاج غلامرضا خان (د 1327 ق/ 1909 م)، حاکم تهران در 1317 ق/ 1899 م. غلامرضا خان پسر حسین خان شهابالملک شاهسون اینانلو بود. پدرش به دورۀ جوانی، با منصب یوزباشیگری در شمار صاحبمنصبـان نظامی درآمد و به هنگام جنگ هرات، منصب سرتیپی گرفت و به شهابالملک ملقب، و امیر توپخانه شد. حسین خان شهابالملک با گذر زمان به رتبۀ امیرنویانی رسید و چندی حاکم خراسان بود و در 1292 ق/ 1875 م درگذشـت ( ایران، 1292 ق، شم 248، ص 4). در 1291 ق، چون حسین خان لقب نظامالدوله گرفت، پسرش غلامرضا خان ملقب به شهابالملک شد. از این زمان تا 1304 ق/ 1887 م، نام غلامرضا خان در شمارههای مختلف سالنامههای ایران بهعنوان یکی از سرتیپان توپخانه ثبت شده است (نک : چکیده ... ، بندهـای 015‘1، 916‘1، جم ). غـلامرضـا خـانِ شهـابالملـک از 1309 ق بهبعد، به نظامالدوله امیرتومان ملقب شد (همان، بندهای 519‘12، 109‘ 13). غلامرضا خان در 1295 ق/ 1878 م، به حکومت کرمان و بلوچستان منصوب شد و یکسال پسازآن، هنگامیکه یحیى خان، کلانتر کرمان، در حادثۀ بلوای عام کرمان به قتل رسید، از حکومت کرمان برکنار شد و به تهران بازگشت. او چندی بعد در 1298 ق بهجای بدیعالملک میرزا حشمتالسلطنه به حکومت کرمانشاه تعیین شد و در 1299 ق از سوی کامران میرزا نایبالسلطنه که حکومت مازندران در شمار ابوابجمعی او بود، بهعنوان مباشر تعیین گشت و عملاً به حکومت ایالت مازندران رسید. چون کامران میرزا در 1302 ق/ 1885 م غلامرضا خان سرتیپ را از حکومت مازندران کنار نهاد، غلامرضا خان برای دادخواهی، چندی در خانۀ امینه اقدس، همسر ناصرالدین شاه، بست نشست، و در 1305 ق/ 1888 م دیگربار به حکومت مازندران رسید و نیز یکی از اعضای مجلس شورای دولتی گردیـد (بـامداد، 3/ 14-16). او در طی سالهای 1306-1307 ق والی کردستان، و از 1308 تا 1309 ق والی خوزستان بود (چکیده، بندهای 127‘10، 979‘10، 504‘11، 519‘12). غلامرضا خان در رجب 1313/ دسامبر 1895، لقب آصفالدوله گرفت و به حکومت خراسان و سیستان تعیین شد ( ایران، 1313 ق، شم 873، ص 2). آصفالدوله بـرای دستیابی به حکومت خراسان، باغ قیطریۀ شمیران را که ملک شخصی او بود، به صدراعظم میرزا علیاصغر خان اتابک پیشکش کرد (سعادت، 85). آصفالدوله در مدت حکومت خراسان تولیت آستان قدس رضوی را نیز بر عهده داشت (افضلالملک، 77، 89، 96)، و پس از آن در 1315 ق/ 1897 م، حاکم کرمان و بلوچستان شد و تا صفر 1317/ ژوئن1899، بر این سمت باقی بود (همو، 184؛ بامداد، 3/ 16). حاج غلامرضا خان آصفالدوله امیرنویان، پس از پایان حکومتش در کرمان، به تهران آمد و در ربیعالآخر 1317، به خواست میرزا علیاصغر خان امینالسلطان، صدراعظم، بهعنوان حـاکم تهران تعیین شد ( ایران، 1317 ق، شم 963، ص 2؛ افضلالملک، همانجا). در فرمانی که از سوی مظفرالدین شاه قاجار صادر گشت، آصفالدوله وظیفه داشت به حفظ امنیت و نظم شهر بپردازد و مانع افزایش نرخ نان و دیگر ارزاق باشد. او در این دوره افزونبر حکومت تهران، بهعنوان وزیر خالصجات نیز تعیین شد و ادارۀ امور خالصجات را به پسر خود شهابالملک واگذار کرد. همچنین رسیدگی به امور ایلات اطراف تهران بر عهدۀ او قرار گرفت ( ایران، همان چ، ص 2-3؛ سپهر، 1/ 533). بهاینترتیب حكومت بلوک خوار و ایلات پنجگانۀ تهران از قبیل هداوند، سیلسیر، قراجورلو، عرب میشمست و طوایف مهاجر فارسی و انبار دیوانی كه پیشتر هریك بهصورت مستقل اداره میشدند، جزو حكومت آصفالدوله شد. وی توانست ادارۀ امور نانواییهای تهران را سامان بخشد و نرخ نان را نیز تثبیت کند؛ ازاینرو، صدهزار تومان پاداش از خزانه دریافت كرد (نظامالسلطنه، 1/ 286-287) و با خلعت و سردوشی الماس، مورد تفقد شاه قرار گرفت ( ایران، همان چ، شم 974، ص 4). حکومت آصفالدوله در تهران همزمان با دریافت دومین وام خارجی ایران از روسیه بود. مظفرالدین شاه قاجار از طریق این وام، دومین سفر خود به اروپا را در پیش گرفت. در نبود شاه، پسرش شعاعالسلطنه بهعنوان نایبالسلطنه در تهران تعیین شد. آصفالدوله که از کارگزاران امین صدراعظم به شمار میرفت، با داشتن اختیاراتی گستردهتر از اختیاراتِ دیگر حکام تهران، وظیفه داشت در نبود شاه، مانع هرگونه شورش و هرجومرج گردد، اما در این کار موفق نبود؛ با خارجشدن مظفرالدین شاه از ایران، بهای نان در تهران افزایش یافت و در کار نانواییها نیز خلل وارد شد. پس از دو ماه، مردم تهران بهواسطۀ گرانی نان و دیگر ارزاق، دست به شورش زدند و مقر حکومتی و حتى خانۀ آصفالدوله را سنگباران كردند. این اعتراضات مردمی با دخالت وجیهالله میرزا سپهسالار فروکش کرد (نظامالسلطنه، 1/ 271، 286-287؛ سالور، 2/ 1466؛ نیز نک : اسپرینگرایس، 41، 92-95). در آغاز حکومت آصفالدوله در تهران، مسئولیت نظمیه و احتسابیۀ شهر بر عهدۀ مختارالسلطنه بود. مختارالسلطنه شخصاً نرخ اجناس را تعیین، و به درخواستها و تظلمات مردم تهران رسیدگی میکرد. آصفالدوله که خواستار رسیدگی شخصی به امور نظم و امنیت شهر و تعیین نرخ ارزاق بود، در محرم 1318/ مۀ 1900، مختارالسلطنه را وادار به استعفا کرد. پس از او، امور نظمیه و احتسابیۀ تهران و ریاست سوارۀ ژاندارم به عبدالحسین خان سالارالملک امیرتومان، پسر حسنعلی خـان امیرنظـام واگذار گشت ( ایران، 1318 ق، شم 976، ص 4؛ افضلالملک، 420). روزنامۀ حبل المتین چاپ کلکته، گزارشی دربارۀ گرانی ارزاق در تهران و اجحاف آصفالدوله در حکومت تهران منتشر کرده بود. گویا نسخهای از آن هم، در استانبول به دست مظفرالدین شاه ــ که در راه بـازگشت بـه ایران بود ــ رسیده بود. آصفالدوله از ایـن گزارش بسیار آشفته گردید و ترتیبی داد که با تصویب وزرای دولت، توزیع روزنامۀ حبل المتین در ایران ممنوع گردد (نک : سپهر، 1/ 528). از جملۀ نهادهایی که زیر نظر آصفالدوله در تهران تأسیس شد، ادارۀ کل فلاحت ممالک محروسۀ ایران بود. آصفالدوله از آن جهت که وزیر خالصجات بود، وظیفۀ رسیدگی به زمینهای کشاورزی دولتی را نیز بر عهده داشت. این اداره بر آن بود که امور مربوط به کشاورزی در ایران را بهبود بخشد و مقدماتی برای آموزش کشاورزی در مدرسهها تهیه کند. مدرسۀ فلاحت تهران زیر نظر وزارت خالصجات تأسیس شد و روزنامهای نیز به نام فلاحت مظفری از سوی این نهاد انتشار یافت (نک : فـلاحـت ... ، شم 1، ص 2، 4-6، نیز شم 2، ص 19؛ تربیت، 835-836؛ اطلاع، 3). نرخ محصولات کشاورزی در تهران نیز در روزنامۀ فلاحت مظفری منتشر میشد (نک : شم 1، ص 14-15). در 1318 ق، آصـفالـدولـه از حکومت تهران برکنار شد و به جای او، شاهزاده عینالدوله حاکم تهران گشت (بامداد، 2/ 95). آصفالدوله از این پس چندی حاکم کرمان بود تا اینکه در اواخر سال 1318 ق، مردم كرمان شوریدند و موجبات عزل او را از حکومت فراهم کردند (نظامالسلطنه، 1/ 310). او در 1322 ق/ 1904 م دیگربار به حکومت خراسان تعیین شد. در این دوره، نارضایتی اهالی خراسان از وی باعث شد در تهران شایعه شود که آصفالدوله بهسوی گنبد بارگاه امام رضا (ع) آتش گشوده است. او تا 1325 ق/ 1907 م بر سمتش باقی بود، تا اینکه پس از استقرار مشروطیت در ایران با اصرار وکلای مجلس شورای ملی از حکومت برکنار گشت. نمایندگان مجلس شورای ملی، آصفالدوله را به بیکفایتی و مخالفت با مشروطه متهم کرده بودند. او متهم بود که اصرار او در دریافت مالیات باعث شده است تا شماری از خانوادههای قوچانی بهناچار دختران خود را به ترکمنهای یموت بفروشند. همچنین اخباری مبنیبر این منتشر شد که آصفالدوله در خراسان مانع انتخاب وکلای مجلس است. آصفالدوله پس از برکناری از حکومت به تهران آمد (ناظمالاسلام، 2/ 64، 68، 92، 103)، و به خواست مجلس شورای ملی، دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات او و سالار مفخم، حاکم قوچان تشکیل شد. این نخستین دادگاه رسمی پس از استقرار مشروطیت در ایران به شمار میرود. آصفالدوله در پایان دادرسی، محکوم به پرداخت دوهزار تومان جریمه شد (آدمیت، 406؛ بـرای شرح محاکمات، نک : حبل المتین، شم 47- 48، 51-52، 54-55، 58- 59، 61). وی در دورۀ سلطنت محمدعلی شاه در کابینۀ ناصرالملک قراگوزلو بهعنوان وزیر داخله معرفی شد (رمضان 1325/ اکتبر 1907)؛ این کابینه کمتر از دو ماه فعالیت داشت (دولتآبادی، 2/ 152). آخرین سمت او حکومت بر شیراز در 1326 ق است (تفرشی، 145). آصفالدوله عمارت و باغی در تهران داشت. امروزه کوچۀ باغ آصف در خیابان ری، در محل باغ و عمارت آصفالدوله قرار دارد. آصفالدوله در 1327 ق/ 1909 م در تهران درگذشت و در گورستان چهاردهمعصوم به خاک سپرده شد (بلاغی، تاریخ ... ، «قسمت ... »، 18، «متمم ... »، 31).
مآخذ
آدمیت، فریدون، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، تهران، 1387 ش؛ اسپرینگرایس، س. آ.، نامههای خصوصی، ترجمۀ جواد شیخالاسلامی، تهران، 1375 ش؛ اطلاع، تهران، 1318 ق، شم 526؛ افضـلالملک، غلامحسیـن، افضـل التواریـخ، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، 1361 ش؛ ایران، تهران، 1288 ق بب ؛ بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، تهران، 1371 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، «قسمت جنوبی و مضافات»، تهران، 1350 ش؛ همو، همان، «متمم تاریخ قسمت شرقی تهران و مضافات»؛ تربیت، تهـران، 1318 ق، س 4، شم 208؛ تفرشی حسینی، احمـد، روزنامۀ اخبارمشروطیت، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1351 ش؛ چکیده و متن کامل سالنامههای ایران (1290-1312 ق)، به کوشش فرید قـاسمی، تهـران، 1389 ش؛ حبـل المتین، تهـران، 1325 ق؛ دولتآبادی، یحیى، حیات یحیى، تهران، 1362 ش؛ سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374- 1378 ش؛ سپهر، عبدالحسین، مرآت الوقایع مظفری، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1386 ش؛ سعادتنوری، حسین، «آصفالدولهها: حاج غلامرضا خان آصفالدوله شـاهسون»، يغما، تهران، 1342 ش، شم 178؛ فلاحت مظفری، تهران، 1318 ق؛ ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداریایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1357 ش؛ نظامالسلطنه مافی، حسینقلی، خاطرات و اسناد، به کوشش معصومه نظاممافی و دیگران، تهران، 1361 ش.