آمریکایی، بیمارستان پرسبیتری \bīmārestān-e peresbīterī-ye āmrīkāyī\، بیمارستان و مرکز آموزشی ـ درمـانی میسیون مذهبی آمریکـایی در تهران که در منابع دورۀ قاجار از آن با نام «مریضخانۀ ینگه دنیایی» نیز یاد شده است (1272-1320 ش/ 1311-1360 ق/ 1893-1941 م). مکان بیمارستان نزدیک پارک امینالدوله (سالور، 1/ 865)، حوالی آبسردار، اول خیابان ژاله (مجاهدین اسلام کنونی)، پشت مجلس شورای ملی، مقابل دیوار چاپخانۀ مجلس بود (شهری، 1/ 294). از همین مکان با نشانی خیابان دوشانتپه نیز یاد شده است (کریمی، 35). نخستین خدمات پزشکی آمریکاییان در تهران پس از استقرار میسیون آمریکایی در تهران و تأسیس مدرسۀ آمریکایی در این شهر آغاز شد. در 1298 ق/ 1881 م و در دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه، میسیونرهای آمریکایی دواخانهای در تهران افتتاح کردند (ریشتر، 321؛ فلور، 29). در 1305 ق/ 1888 م، پزشکی آمریکایی به نام تورنس از سوی میسیون آمریکایی مأمور انجام خدمات پزشکی در تهران شد. پس از چندی در 1307 ق/ 1890 م، یک پزشک زن به نام ماری اسمیث نیز به تهران آمد؛ اسمیث به مدت 34 سال در تهران اقامت داشت و به معالجۀ بیماران میپرداخت (ریشتر، همانجا؛ الدر، 42؛ قس: فلور، همانجا). در سال 1309 ق/ 1892 م، و پیش از افتتاح بیمارستان آمریکایی، بیماری وبا در شهر تهران همهگیر شد و مردم برای نجات از بیماری، ناگزیر به حومۀ شهر پناه بردند. میسیون آمریکایی بیمارستانی موقت در مسیر تهران به شمیران برپا کرد که در آن چند پرستار به همراه 6 تن از دانشآموزان پسرِ مدرسۀ آمریکایی تهران به مراقبت از بیماران میپرداختند (الدر، 43). میسیون آمریکایی در 1304 ق/ 1887 م، توانست زمینی برای برپایی بیمارستانی دائمی در تهران خریداری کند. هزینۀ ساخت بنا از سوی یک زن نیکوکار آمریکایی اهل ایلینوی به نام مادام فری تأمین شد و ساختمان بیمارستان را معماری انگلیسی به نام ارنست ترنر ساخت. این بیمارستان در میان آمریکاییان مقیم تهران به مناسبت نام مؤسس آن به بیمارستان فری نیز شهرت داشت (هروی، 10؛ «روابط ... »، 914-915؛ فلور، همانجا). ناصرالدین شاه نیز در فرمانی، از تأسیس بیمارستان حمایت کرد، گرچه همین فرمان عملاً تأسیس بیمارستان را به تعویق انداخت؛ در فرمان شاه تصریح شده بود که بیمارستان آمریکایی باید یک نفر مؤذن داشته باشد تا در اوقات شرعی مردم را به نماز دعوت کند. همچنین ناصرالدین شاه تأکید داشت که زنان بیمار حق ورود به بیمارستان آمریکایی را ندارند. رعایت این شرایط برای میسیون آمریکایی ناممکن مینمود و به همین سبب، راهاندازی بیمارستان متوقف شد و دکتر تورنس از سمت خود در ایران استعفا داد و به آمریکا بازگشت. مدتی بعد، امینالدوله به میسیون آمریکایی اجازه داد که بدون درنظرگرفتن شرایط مورد نظر شاه، بیمارستان را راهاندازی کنند. میسیون آمریکایی برای ادارۀ بیمارستان از دکتر ویشارد که سابقۀ طبابت در ایران را داشت، درخواست کرد تا به تهران آمده و مسئولیت بیمارستان را بر عهده گیرد. افتتاح بیمارستان آمریکایی در پاییز 1311 ق/ 1893 م، رسماً با مدیریت دکتر ویشارد آغاز شد. دکتر ویشارد تا 1328 ق/ 1910 م در تهران اقامت داشت (ویشارد، 5؛ ریشتر، همانجا؛ الدر، 42-44). در سال 1315 ق/ 1897 م، بیمارستان آمریکایی این امکان را یافت که بخشی مستقل ویژۀ زنان دایر سازد (فلور، 29؛ سالور، 1/ 865). ریشتر، مورخ میسیون پروتستان، دربارۀ چگونگی راهاندازی بخش زنان بیمارستان آمریکایی گزارش داده است که همسر یکی از رجال ایرانی دچار بیماری گشته، و نیازمند عمل جراحی بود. ناصرالدین شاه موافقت کرد که بیمار در بیمارستان آمریکایی تحت عمل جراحی قرار گیرد. نتیجۀ عمل موفقیتآمیز بود و بیمار بهبود یافت. انتشار خبر موفقیت این عمل جراحی و نیز اجازۀ ناصرالدین شاه برای ورود زنان به بیمارستان آمریکایی باعث شد که شمار قابل ملاحظهای از بیماران زن اهل تهران برای بهرهمندی از خدمات درمانی به بیمارستان آمریکایی مراجعه کنند و پزشک زنِ بیمارستان آنها را معاینه کند؛ از فردای روز انتشار خبر، بیمارستان انباشته از زنان بیمار بود (ص 322). در همان سال یک بانوی ثروتمند تهرانی که نامی از او برده نشده است، هزینۀ ساخت بخش زنان بیمارستان آمریکایی را بر عهده گرفت و حتى هزینۀ لوازم و تجهیزات بخش زنان را نیز پرداخت کرد. بخش زنان بیمارستان آمریکایی دارای اتاق عمل نیز بود (ویشارد، ریشتر، همانجاها). ویشارد ضمن اشاره به حمایت امینالدوله از مریضخانۀ آمریکایی، یادآور شده است که خانوادۀ امینالدوله سرمایۀ مورد نیاز بیمارستان زنان یا بخشی از این سرمایه را در اختیار میسیون آمریکایی قرار دادند. ازآنجاکه او این کمک را مربوط به زمانی میداند که امینالدوله (د 1322 ق/ 1904 م) درگذشته بود (ص 241)، نمیتوان تأسیس بخش زنان بیمارستان آمریکایی را در 1315 ق/ 1897 م، به این کمک مربوط دانست. به گفتۀ دکتر ویشارد، بیمارستان آمریکایی 40 تخت برای بستری بیماران داشت و دارای امکانات مناسب برای جراحی بود و در کنار آن یک پزشکخانه (مطب پزشک) نیز دایر بود که سالانه حدود 20هزار بیمار به آن مراجعه میکردند. عمدهترین جراحیها در بیمارستان به جراحی چشم اختصاص داشت و حدود دوهزار بیمار در بیمارستان آمریکایی جراحی چشم شده بودند (ص 234-235). بیمارستان آمریکایی افزونبر ارائۀ خدمات درمانی، یک موسسۀ آموزش پزشکی نیز به شمار میرفت. بخش مردان بیمارستان آمریکایی در 1330 ق/ 1912 م و نیز سالهای 1334-1335 ق/ 1916-1917 م، بهسبب نداشتن پزشک مرد، چندی تعطیل بود و مدتی بعد در 1337 ق/ 1919 م، با آمدن دکتر پُست به تهران دوباره بازگشایی شد (فلور، 29-30). قهرمان میرزا سالور در خاطرات خود نوشته است: در بیمارستان آمریکایی بیش از 30 بیمار بستری هستند. مریضخانه دارای عمارت و باغ مفصلی است. از کسانی که توانایی پرداخت هزینههای درمانی را دارند، فقط هزینۀ تهیۀ دارو را دریافت میکنند و از افراد بیبضاعت همان را هم نمیستانند و رایگان دارو میدهند. بیماران بیشتر در روزهای جمعه و دوشنبه به بیمارستان مراجعه میکنند (1/ 865). با شیوع بیماری وبا در تهران به سال 1322 ق که بیش از یک ماه به درازا کشید، در تهران 8هزار تن، و در روستاهای نزدیک آن 5هزار تن دراثر ابتلا به این بیماری درگذشتند. بیمارستان آمریکایی برای خدماترسانی و درمان بیماران، افزونبر ساختمان اصلی آن که در شرق تهران قرار داشت، بیمارستانی در غرب شهر و نیز درمانگاهی در تجریش دایر کرد. همچنین در محلۀ یهودیان تهران بیمارستانی برپا شد (ویشارد، 229؛ تربیت، 1735-1736). در این مراکز درمانی 80 تن پزشک، داروساز، پرستار و نیروهای کمکی فعالیت داشتند. دانشآموزان مدرسۀ آمریکایی، کارکنان بانک شاهنشاهی، و بسیاری از مسلمانان، مسیحیان، زردشتیان و یهودیان که توانایی کمک به بیماران را داشتند، در این مراکز به کار مشغول بودند. چند درشکه نیز بهصورت مستمر در شهر به گردش میپرداخت و بیمارانی را که در کوچهوگذرها ناتوان افتاده بودند، به مراکز بیمارستانی منتقل میکرد. در مدت 20 روز، 4هزار بیمار به این مراکز انتقال داده شدند و همگی بهصورت رایگان و بدون پرداخت هزینهای، از خدمات درمانی برخوردار گشتند. بااینحال از هر 100 بیماری که به بیمارستان منتقل شدند، تنها 40 تن زنده ماندند؛ درصورتیکه بیماران در ابتدای مراحل ابتلا به بیمارستان مراجعه میکردند، آمار بهبود آنها به 50٪ افزایش مییافت. بیمارستان آمریکایی برای درمان بیماران مبتلا به وبا درمجموع 549‘5 تومان هزینه کرد (همانجا؛ ویشارد، 233). بخشی از هزینههای درمانی بیمارستان از سوی دولت، و بخشی دیگر از طریق اعانههای نیکوکاران تأمین میشد. بیمارستان برای پیشگیری از گسترش بیماری وبا، دستورالعملی را بهصورت جزوه به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر کرده بود. کارکنان بیمارستان افزونبر فعالیتهای درمانی، به جمعآوری اجساد مردگانی نیز میپرداختند که براثر بیماری جان خود را از دست داده، و در شهر رها شده بودند (همو، 229-230). گفتنی است امینالسلطان در دوران صدارت خود با حضور وزیرمختار آمریکا از مریضخانۀ آمریکایی بازدید کرد (همو، 240). در زمان شیوع دیگربارۀ بیماری وبا در تهران به سال 1334 ق/ 1916 م، مریضخانۀ آمریکایی را پزشکی به نام دکتر کوک اداره میکرد. در آن هنگام کشیشی آمریکایی به نام مستر داگلس در مریضخانۀ ینگهدنیایی اقامت داشته است. بیمارستان آمریکایی در این ایام شعبهای در «پـای ماشین» (ایستگاه راهآهن تهران ـ ری) داشت و در آنجا به نیازمندان و گرسنگان کمکهای مالی و غذایی ارائه میکرد (حکمت، 2/ 44، 72، 508). پس از جنگ جهانی اول نیز بیمارستان آمریکایی در تهران ادامۀ فعالیت داد. دکتر بلیر که همزمان با فعالیت در بیمارستان آمریکایی، در دانشکدۀ پزشکی تهران نیز به تدریس بیماریهای چشم، حلق و بینی، و تشریح میپرداخت، بهعنوان پزشک بیمارستان آمریکایی فعالیت داشت (الدر، 84). بیمارستان آمریکایی همزمان با ارائۀ خدمات درمانی، دورههای آموزش پزشکی و پرستاری هم برگزار میکرد (فلور، 31). در دورۀ مشروطه، گواهینامۀ آموزش پزشکی که از سوی پزشکان بیمارستان آمریکایی صادر میگشت، از سوی نهادهای حکومتی و مجلس شورای ملی به رسمیت شناخته میشد (روستایی، 1/ 4، 18)؛ ازجمله 3 تن از فارغالتحصیلان پزشکی بیمارستان آمریکایی در 1328 ق، پس از گذراندن 6 سال دورۀ آموزشی، از سوی وزارت معارف اجازۀ طبابت و جراحی دریافت کردند (همو، 1/ 86-87). برنامههای آموزشی بیمارستان آمریکایی با آغاز جنگ جهانی اول (1332 ق/ 1914 م) متوقف شد و پس از جنگ (1336 ق/ 1918 م) نیز با تأسیس دانشکدۀ پزشکی نیاز به آموزش در بیمارستان آمریکایی نبود (الدر، 83-84). گویا در بیمارستان آمریکایی، پزشکان ایرانی نیز فعالیت داشتند. در یک آگهی در روزنامۀ رعد، به تاریخ 25 سنبلۀ (شهریور) 1295، چنین نوشته شده است: «دکتر صفرعلی خان طبیب سابق مریضخانۀ ینگیدنیایی در آخر خط واگون دروازهقزوین محکمه (مطب) دارند» (ص 4). در سال 1337 ق/ 1919 م، دکتر مکداول ادارۀ بیمارستان آمریکایی تهران را بر عهده داشت. بنای بیمارستان در 1309 ش/ 1930 م گسترش یافت و 60تختخوابی شد. بخشهای تخصصی گوش، چشم و بینی، زایمان، و عکسبرداری با اشعۀ ایکس نیز به آن افزوده گشت (الدر، 84-85؛ نیز نک : روستایی، 1/ 483). گویا فعالیت بیمارستان میسیون آمریکایی در تهران پس از جنگ جهانی دوم پایان یافت و بعدها در «سرآب کرج» (بلوار کشاورز کنونی) بیمارستان دیگری با عنوان آمریکایی برپا شد که بهظاهر از سوی میسیون مذهبی حمایت نمیشد. این بیمارستان که بیشتر پزشکان آن ایرانی بودند، تا سالهای میانی دهۀ 1350 ش فعالیت داشت و پس از آن بیمارستـان ساسـان (ه م) جـای آن را گرفت (تاجبخش، 211).
مآخذ
الدر، جان، تاریخ میسیون آمریکایی در ایران، ترجمۀ سهیل آذری، تهران، 1333 ش؛ تاجبخش، حسن، تاریخ بیمارستانهای ایران، تهران، 1379 ش؛ تربیت، تهران، 1322 ق، س 7، شم 353؛ حکمت، علیاصغر، رهآمـوز حکمـت، به کوشش محمد دبیرسیاقی، قزوین، 1383 ش؛ رعد، تهران، 1334 ق، س 7، شم 243؛ روستایی، محسن، تاریخ طب و طبابت در ایران، تهران، 1382 ش؛ سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ فلور، ویلم، بیمارستانهای ایران در زمان صفویه و قاجار، ترجمۀ ایرج نبیپور، بوشهر، 1393 ش؛ کریمی، علیرضا و علی کریمی، «لهستانیهای مهاجر در ایران (1320-1323 ش)»، تاریخ معاصر ایران، تهران، 1378 ش، شم 9؛ ویشارد، جان، بیست سال در ایران، ترجمۀ علی پیرنیا، تهران، 1363 ش؛ نیز:
Foreign Relations of the United States, for the Year 1887, Government Printing Office, Washington D. C., 1888; Heravi, M. and K. K. Key, Iranian-American Diplomacy, USA, 1999; Richter, J., A History of Protestant Missions in the Near East, Edinburgh/ London, 1910. مسعود تاره