باغ ـ دره، قلعۀ باستانی \ qalʾe-ye bāstānī-ye bāq-darre\ ، قلعهای باستانی در موقعیت جغرافیایی °35 و ´49 و ´´56 عرض شمالی، و°51 و ´39 و ´´47 طول شرقی و ارتفاع 863‘1 متر از سطح دریا که در فاصلۀ حدود 600 متریِ ضلع شمال محلۀ ناران و بر بلندیِ منتهاالیه سمت جنوب شرقیِ کوه کند ــ که در مجاورت و جبهۀ شرقی دره یا تنگۀ رودخانۀ افجه به نام «کوه باغدره» خوانده میشود ــ و در جبهۀ جنوب غربیِ آبشار هنزک واقع شده است. ارتفاع محلی که قلعه بر فراز آن قرار دارد، از سطح جادۀ آسفالتۀ افجه حدود 150 متر است. وضعیت قرارگیری قلعۀ باغدره بر بالای کوه باغدره به گونهای است که بر آبادیهای سمت جنوب نظیر بخش شرقی شهر لواسان، محلۀ ناران، روستاهای سبوکوچک و سبوبزرگ و دشت سمت جنوب آنها و همچنین جادۀ عبوری لواسان به روستاهای سمت شمال نظیر هنزک و سینک اشراف کامل دارد. در جبهۀ شرقیِ قلعۀ باغدره ابتدا دره و مسیل رودخانۀ افجه و در آن طرف، کوه نسبتاً بلندی واقع است که کوه کهو نامیده میشود. وسعت محوطۀ قلعه با تبعیت از وضعیت کوهی که بر فراز آن قرار دارد، حدود 20×10 متر دانسته شده که در جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی گسترده است. قطعاً وسعت اولیۀ این قلعه بیش از ابعاد نوشتهشده بوده، اما در شرایط فعلی و تا قبل از انجامگرفتن مطالعات باستانشناختی، چون اظهار نظر تنها بر مبنای مشاهدات ظاهری صورت میگیرد، ابعاد مذکور بیان شده است. در محدودۀ یادشده آثار و بقایای پیهایی بهصورت عرضی و طولی و دستکم شواهد پی دو برج در انتهای شرقی قابل مشاهده است، اما حفاریهای غیرمجازی که در آنجا صورت گرفته، وضعیت محل را بهشدت آشفته کرده است. در سطح و پیرامون محل، بقایای شواهد و مواد فرهنگی نظیر قطعات ملاط گچی، خاکستر و تکههای سفالی ــ که عمدتاً مربوط به ظروف بزرگ نظیر خمرههای ذخیرۀ آذوقه است و غالب آنها دارای نقوش کنده، زیگزاگی، موجی و برخی نیز نقش افزودهاند ــ پراکنده، و قابل مشاهده و مطالعه است. اهالی روستای ناران معتقدند که قلعۀ باغدره محل اولیۀ روستای ناران بوده است، اما وسعت اندک این محل و موقعیت مکانی آن این نظر را تأیید نمیکند. به نظر میرسد که این قلعه بیشتر کاربرد نظامی داشته، و بنای آن دارای تأسیساتی برای حفاظت و تأمین امنیت راهها و روستاهای سمت شمال بوده است. بهگمان، اهالی روستا در مواقع ناامنی و آشوبها در آن مکان مستقر، و نسبت به نظارت و کنترل راهها اقدام میکردهاند. اگر نظر اهالی ناران مبنی بر این مطلب که اسم روستایشان بهسبب وجود آتشکدهای در محل، «ناران» انتخاب شده است، درست باشد، در آن صورت قلعه میتواند محل آن آتشکده بوده باشد. تمامی اینها فرضیههایی است که با صورتگرفتنِ کاوشهای علمی باستانشناسانه میتواند اثبات یا رد شود. این قلعه نخستینبار توسط مؤلف این مقاله در 1381 ش شناسایی و مستندسازی شد و پروندۀ ثبتی آن تهیه گردید و سرانجام، در مهر 1382 با شمارۀ 375‘10 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. قدمت این قلعه به دوران هخامنشی و ساسانی بازمیگردد و پس از آن دیگر مورد استفاده قرار نگرفته است. در دوران اسلامی در مواقع ناامنی و آشوبها استفاده از آن بهصورت استقرارهای موقت جهت نگهبانی و تأمین امنیت روستاهای سمت شمال و کنترل گذرگاه باغدره امری عادی و طبیعی بوده است. این شیوه و نحوۀ عمل در تمامی قلعههای راهداری تنگهها و گذرگاههای کشور در طول تاریخ رایج و معمول بوده است. برخی از کهنسالان روستاهای اطراف این قلعه را به اسم «قَلاتورک» میشناسند. در برخی از متون تاریخی این نام دیده میشود؛ اما «قلاتورک» به عنوان یکی از قلعههای ناحیۀ طبرستان بوده است. گفتنی است که قصران نیز در بسیاری از منابع و در برهههای زیادی از تاریخ در قلمرو طبرستان قرار داشته است، اما اطمینانی نیست که این قلعه همان قلاتورک باشد. «تورک» منسوب به تور برادر سلم و ایرج از پادشاهان پیشدادی است.