responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 551

بومهن


نویسنده (ها) : ناصر پازوکی طرودی

آخرین بروز رسانی : شنبه 16 آذر 1398

تاریخچه مقاله

بومهن \ būmehen\ ، روستایی واقع در 3کیلومتری شمال شرقی شهر بومهن.
شهر بومهن که امروزه محدودۀ وسیعی را در بر گرفته و جمعیت قابل توجهی را در خود جای داده است و حدود 15 روستای کوچک و بزرگ را زیر پوشش دارد، نام خود را از روستایی تاریخی گرفته است که در منتهاالیه شمال شرقی آن همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد. روستای بومهن (به مرکزیت مسجد روستا) در فاصلۀ دو تا 3کیلومتری (از مسیر و راههای مختلف، فاصله‌ها متفاوت است) سمت شمال جادۀ تهران ـ بـومهن ـ رودهـن و در سمت غـرب مسیـل رودخانۀ سیاه‌رود، و در فاصلۀ حدود یک‌کیلومتری جنوب دامنۀ کوه «شِخا» و حدود 5/ 2کیلومتری جنوب شرقی آق‌داغ (سفیدکوه)، در ارتفاع 776‘1 متر از سطح دریا واقع شده است.
این روستا تا پیش از حکومت پهلوی و احداث راه جدید تهران به مازندران (هراز) و راه تهران به فیروزکوه (راهی که امروزه از میان شهر بومهن در جهت غرب به شرق عبور می‌کند)، در مسیر راه قدیم ارتباطی مناطق یاد‌شده قرار داشت، اما پس از احداث راه جدید، در کناره قرارگرفت و به مرور زمان، مردم آن برای رونق کسب‌و‌کار و ارائۀ خدمات به مسافران عبوری، به حاشیۀ راه جدید نقل مکان کردند. توسعه و رونق تهران و افزایش جمعیت آن در دوران حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی، و به تبع آن رشد سرسام‌آور هزینه‌ها موجب شد تا بسیاری از مهاجران اقصانقاط ایران به تهران، برای کاستن از بار مالی زندگی خویش، به شهرها و روستاهای اطراف تهران ازجمله کرج، ری، ورامین و بومهن روی آورند و بدین‌ترتیب، مقدمات شکل‌گیری شهر جدید بومهن در کنار روستای بومهن فراهم شود؛ شهری که به گفتۀ اهالی اصیل و بومی رودهن، شهر هزارطایفه است و از ترک، لر، تات، گیلک، کرد، بلوچ، ترکمن، افغان و جز آنها در آن می‌توان یافت. به نظر می‌رسد که اولین دسته، گروه و طایفه‌ای که وارد منطقۀ عمومی بومهن شدند، تبعیدیانی بودند که شاه اسماعیل صفوی آنان را از ناحیۀ آذربایجان، و در جریان تعقیب حسین کیای چلاوی و تسخیر دژ باستانی گلخندان و از دم تیغ گذراندن مردم آنجا به این مکان کوچاند.
روستای بومهن که امروزه مانند بسیاری از روستاهای اطراف تهران در گسترۀ شهر بومهن مستغرق است، حدود 300 خانوار جمعیت دارد و در محدودۀ مرکزی و اصلی آن، جز چند خانوادۀ انگشت‌شمار، غریبه‌ای نمی‌توان یافت. نام خانوادگی اهالی بومی و اصیل این روستا به ترتیب کثرت جمعیت و سابقۀ حضور، پازوکیان، بخششی، اقتداری،غریبی، صدهزاری و نیز خانواده‌هایی هستند که اصالتاً اهل روستاهای اطراف مانند لوران، سیاه‌بند، گلخندان، و واصفجان بوده، اما از میانه‌های سدۀ 14 ش به این روستا مهاجرت کرده‌اند.
شغل سابق اهالی روستای بومهن کشاورزی، دیم‌کاری و دامداری بود. عواملی مانند حاصلخیزی زمینهای کشاورزی که بیشتر حاصل آبرفتهای سیاه‌رود است، دسترسی به سرمنشأ آب، وجود تپه‌ماهورهای کم‌ارتفاع با پوشش خاک مناسب، وجود کوهها و بلندیهای سمت شمال روستا، و جمعیت زیاد این روستا نسبت به روستاهای اطراف، مشاغل سابق اهالی این روستا را بسیار پررونق و پربرکت می‌کرد، به گونه‌ای که همه‌ساله حجم فراوانی از محصولات آنها به بازارهای تهران منتقل می‌شد و به فروش می‌رسید.
کهن‌سالان روستا می‌گویند که مردم این آبادی تا اواسط حکومت پهلوی، بیش از 000‘4 رأس گوسفند داشتند و نیز هریک از چند رأس گاو و چهارپایان دیگر مانند اسب، الاغ و قاطر نگهداری می‌کردند. شماری از مردم این روستا «چاروِدار» یا چهارپادار بودند و محصولات این روستا و روستاهای مجاور را خریداری می‌کردند و در تهران به فروش می‌رساندند. همچنین آنها از تهران به ورامین و ایوانکی می‌رفتند و نمک می‌خریدند و در مازندران می‌فروختند و به جای آن برنج خریداری می‌کردند و در برگشت آن را در روستاهای بومهن یا تهران می‌فروختند.
امروزه هیچ کدام از مشاغل سابق در این روستا رواج ندارد. حتى باغداری که در بسیاری از روستاهای اطراف به جای کشاورزی متداول شده است، در روستای بومهن وجود ندارد، زیرا همۀ زمینها و مزارع روستا به فروش رفته و بدل به واحدهای مسکونی شده است. فقط در بعضی از خانه‌ها که شکل سابق خود را حفظ کرده‌اند و دارای وسعت چندصد متری هستند و یا در حیاط خانه‌های جدید، می‌توان درختان میوه‌ای همچون گردو، گیلاس، سیب، آلبالو و انگور مشاهده کرد.
امروزه بیشتر جوانان روستا که موفق به ادامۀ تحصیل شده‌اند، به تهران مهاجرت کرده‌اند و دارای مشاغل دولتی هستند. شمار بسیاری از مردم روستای بومهن برای کسب‌وکار به تهران رفته‌اند و بیشترشان در اطراف خیابان منوچهری و باغ سپهسالار سابق به حرفۀ چرم و کیف و کفش‌دوزی اشتغال دارند و از وضعیت مالی خوبی برخوردارند. دستۀ دیگر جوانان و اهالی روستا که در بومهن مانده‌اند، بیشتر در حاشیۀ جادۀ اصلی دارای مشاغل خدماتی، واحدهای پذیرایی یا مغازه‌های فروش کالا هستند. این افراد مزارع و زمینهای خود را که گاهی چند هزار متر وسعت داشتند، به بسازوبفروشها فروخته و با پول آن، مغازۀ چند ده متری خریداری کرده و به کسب مشغول‌اند.
بیشتر بافت قدیم و بناها و خانه‌های تاریخی روستای بومهن تخریب شده و اثری از آنها باقی نمانده‌است. برخی از این آثار که عمومی بودند، تخریب و نوسازی شده‌اند و از آنها استفاده می‌شود. تنها بنای تاریخی و دارای ارزش فرهنگی روستای بومهن که بیش از 600 سال قدمت دارد، بنای امامزاده «شاهزاده سلطان مُطهّر» است که به وضعیت اولیۀ خود همچنان پابرجا ست. به‌جز بنای یادشده، کهن‌ترین بناها و خانه‌های تاریخی این روستا، بنای مسجد و مدرسه و حدود 150 خانۀ متعلق به دوران پهلوی اول و دوم است که برخی از آنها صاحب سبک‌اند و قابلیت حفاظت و نگهداری دارند. حمام تاریخی روستا که گفته می‌شود متعلق به دورۀ زندیه بود، در اواخر دورۀ پهلوی اول تخریب، و به جای آن حمام دیگری احداث شد که تا سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی از آن بهره‌برداری می‌شد، اما به مرور زمان تعطیل و متروکه شد، و سرانجام تخریب، و به جای آن ساختمان مسکونی احداث گردید.
مسجد روستای بومهن که در ابتدا خشت و گلی بود و سقف آن را با تیرهای چوبی پوشانده بودند و حدود 100 مـ2 وسعت داشت، در سالهای دهۀ 1340 ش تخریب، و با افزودن فضاهایی به آن بازسازی شد و با اندکی تغییر همچنان مورد استفادۀ عموم قرار دارد. این مسجد که به نام مسجد حضرت موسی بن جعفر (ع) شهرت دارد و در مرکز روستا واقع شده، دارای ابعاد 15×20 متر است و یک طبقۀ کامل آن برای استقرار آقایان، و نیم‌طبقه‌ای برای اقامۀ نماز خانمها ست.
مسجد دارای 3 ردیف ستون فلزی چهارتایی در جهت شمال ـ جنوب است که سطح آنها با آجر 3 سانتی پوشیده شده است. کف مسجد با موزاییک، و ازاره‌های آن تا ارتفاع یک‌متری با سنگ خاکستری، و بدنه‌ها و زیر سقف مسجد با گچ و رنگ سبز کم‌رنگ پوشانده شده است. مسجد در سمت جنوب، دارای محراب کاشی‌کاری نسبتاً بزرگی است که نوشته‌ها و خطوط و نقشهای اسلیمی و هندسی و قابهای آجری، ترکیب موزون و زیبایی به آن بخشیده است. در گرداگرد فضای محراب، فرازهایی از آیات سورۀ نور، و در بدنۀ داخلی آن به خط افقی، آیات سورۀ عصر دیده می‌شود؛ نیز در لابه‌لای کاشی‌کاریهایی با زمینۀ آبی آسمانی و نقوش گل‌وبوته‌هایی به رنگ زرد، سبز و قهوه‌ای، قابهای کوچکی کار شده که روی آنها برخی از آیات کوتاه قرآن و اسماء جلالۀ خداوند نوشته شده است. قسمت ازارۀ محراب مسجد با سنگهای مرمر قهوه‌ای‌رنگ مرغوب بیرجندی، و سقف مسجد با تیرآهن و به‌صورت مسطح پوشیده شده است. قسمت پیشانی نیم‌طبقۀ زنانۀ مسجد نیز به‌طورکامل کاشی‌کاری شده است. در گرداگرد این سطح کاشی‌کاری‌شده، آیات سوره‌های توحید، ناس، فلق و کافرون به‌طورکامل، و در وسط آنها اسامی چهارده معصوم (ع)، و در قابهایی اسامی متبرک خداوند نوشته شده است. کاشیهای این قسمت نیز دارای نقوش اسلیمی بر زمینۀ آبی آسمانی و لاجوردی است. در هر سمت شرقی و غربی محراب یک پنجرۀ فلزی، در ضلع غربی مسجد 3 پنجره و دو در فلزی با قوس جناغی، و در بالا و ضلع شمالی آن 3 پنجرۀ فلزی مربع‌شکل وجود دارد. درِ ورودی مسجد در ضلع غربی آن تعبیه شده است و به حیاط کوچکی باز می‌شود که در سمت جنوب شرقی آن، فضای آبدارخانه و محل توزیع غذا در مناسبتهای مذهبی قرار دارد.
بر پیشانی خارجی درِ مسجد که به حیاط بازمی‌شود، قاب کاشی‌کاری‌شده‌ای نصب شده که در بالای آن کلمۀ «الله» و در زیر آن نام مسجد و در زیر نام مسجد آیۀ تطهیر: «اِنَّما یُریدُ اللّٰهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمُ تَطْهیراً» (احزاب/ 33/ 33) نوشته شده است.
درِ ورودی از کوچه به مسجد تا 1387 ش در ضلع شمالی غرب مسجد قرار داشت و مسجد فاقد سردر ورودی مناسب بود. در آن سال، اهالی روستا اقدام به احداث سردر، در قسمت پنج‌گوشۀ شمال غربی مسجد کردند و شخصی به نام حاج جعفر صدهزاری ــ که نامش بر روی کاشیهای سطح سردر آمده است ــ اقدام به کاشی‌کاری آن کرد. کاشی‌کاریهای سردر ورودی مسجد دارای قابهای آجری و نقوش اسلیمی و هندسی بر زمینۀ لاجوردی است و ترکیب زیبایی دارد. بر پیشانی سردر ورودی، آیۀ «اِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّٰهِ» (توبه/ 9/ 18) و بر بدنۀ کاشیها قابهایی مشتمل بر اسماء متبرک الٰهی و در عمق نیم‌گنبد سردر عبارت «مسجد حضرت موسی بن جعفر (ع)، تأسیس 687» نوشته شده است. قطعاً تاریخ 687 برای این مسجد واقعیت ندارد، اما متولیان مسجد می‌گویند که قدمت بنای اولیۀ آن، برابر با قدمت بنای امامزاده شاهزاده سلطان مطهر است.
بر بالای سردر ورودی مسجد روستای بومهن، دو منار فلزی با گلدسته به بلندی حدود 4 متر نصب شده که با ورقهای فلزی به رنگ طلا پوشیده شده است. در نیمۀ جنوبی صحن مسجد زیرزمینی احداث شده است که از آن به عنوان حسینیۀ روستا، و عموماً در مراسم عزاداری ایام محرم استفاده می‌شود. در سمت غربی بنای مسجد و در آن سوی خیابان مجاور مسجد، ساختمان دوطبقه‌ای وجود دارد که در طبقۀ اول آن، چند باب مغازه و در طبقات بالای آن، واحدهای مسکونی احداث‌شده‌است. این ساختمان متعلق به مسجد است و درآمد حاصل از اجارۀ مغازه‌ها و واحدهای مسکونی آن را صرف هزینه‌های مسجد می‌کنند. از فضای زیرزمین این ساختمان به‌عنوان آشپزخانۀ مسجد بهره‌برداری می‌شود.
در روستای بومهن دو باب مدرسه وجود دارد: مدرسۀ شهید رجایی که دانش‌آموزان دختر و پسر در دو نوبت صبح و عصر تا پایان مقطع راهنمایی در آن مشغول تحصیل هستند؛ و مدرسۀ شهید باهنر که پسرانه است و تا مقطع پایان دبیرستان دانش‌آموز دارد و بیشتر دانش‌آموزان روستا و شهر بومهن و روستاهای اطراف در آن تحصیل می‌کنند.
روستای بومهن به‌رغم جمعیت نسبتاً زیاد بیمارستان ندارد و تنها دارای یک واحد خانۀ بهداشت است که به‌صورت سرپایی بیماران را مداوا می‌کند و درصورت ضرورت آنها را به تهران می‌فرستد.
آب مصرفی و آشامیدنی مردم روستای بومهن در گذشته از چشمه‌ای به نام قنبربُلاغو (چشمۀ قنبر)، که در فاصلۀ حدود 100متری شمال شرقی مسجد قرار داشت، تأمین می‌شد. در 1342 ش، به‌سبب کمبود آب روستا، آب دره‌ای به نام قاسمعلی دره‌سی (درۀ قاسمعلی)، واقع در فاصلۀ حدود دوکیلومتری شمال غربی روستا را لوله‌کشی، و به داخل روستا منتقل کردند، اما به‌سبب افزایش روزافزون جمعیت، کمبود آب جبران نشد تا اینکه در اواخر دهۀ 1370 ش، آب دریاچۀ لار و سد لتیان به‌وسیلۀ لوله به منطقۀ بومهن منتقل شد؛ پس‌ازآن بیشتر مناطق شمالی شهر بومهن و روستاهای اطراف بدین‌وسیله مشروب می‌شوند، اما همچنان مشکل کمبود آب وجود دارد.
روستای بومهن در گذشته متشکل از دو محله بود و به آن پایین‌قلعه و بالاقلعه می‌گفتند. پایین‌قلعه به بخش شرقی روستا که مجاور سیاه‌رود بود، و بالاقلعه به بخش غربی روستا که مجاور بقعۀ امامزاده شاهزاده سلطان مطهر بود، گفته می‌شد.
در سمت جنوبی روستای بومهن، دو تپۀ منفرد نسبتاً بلند وجود دارد که یکی از آنها که به روستا نزدیک‌تر است، «اصلان‌تپه»، و دیگری که در سمت جنوبی اصلان‌تپه واقع شده و بـه جادۀ اصلی تهران ـ مازندران نزدیک‌تر است، «اوزون‌تپه» (تپۀ بلند) نامیده می‌شود. امروزه به‌سبب افزایش روزافزون جمعیت شهر بومهن و گرانی زمین، تمامی سطح اوزون‌تپه به ساخت‌وساز مسکن اختصاص یافته است و اثری از تپه دیده نمی‌شود. امـا اصلان‌تپه به‌سبب وجود آثـار و شواهـد تـاریخی ـ فرهنگی و بقایای زندگی انسان از دوران ساسانیان تا سده‌های 11 و 12 ق در کلیۀ سطوح آن، در تاریخ 10/ 9/ 1354 ش با شمارۀ 126‘1 در فهرست آثار ملی ثبت، و مشمول قوانین حفاظتی شد؛ به همین سبب، در وضعیت اولیۀ خود باقی ماند، هرچند تعرضاتی به دامنه‌های آن صورت گرفته است.
از آثار تاریخی ـ فرهنگی بسیار با ارزش دیگر روستای بومهن، بنای برج آرامگاه امامزاده شاهزاده سلطان مطهر است که در سمت غربی روستای بومهن واقع شده است. این بنای ارزشمند که از آثار سدۀ 9 ق است، در تاریخ 1/ 4/ 1354 ش با شمارۀ 092‘1 در فهرست آثار ملی ثبت، و مشمول قوانین حفاظتی شده‌است. با توجه به شواهد فرهنگی به دست آمده از سطح اصلان‌تپه و چند نقطۀ باستانی دیگر، دیرینگی استقرار و حضور انسان در ناحیۀ بومهن دست‌کم به عصر آهن (هزارۀ 2 و 1 ق‌م) بازمی‌گردد. هرچند منطقۀ بومهن با توجه به قرارگرفتن در کنار تمدنهای بزرگ ری، چشمه‌علی و دماوند نمی‌توانست خودنمایی و بروز آن‌چنانی داشته باشد، اما همین موقعیت استثنایی خود دلیل روشنی بر هم‌زمانی دیرینگی آن با فرهنگها و استقرارهای اطراف است. گفتنی است که حوضۀ آبریز سیاه‌رود پیش از آنکه از سوی باستان‌شناسان مطالعه شود، بر اثر تهاجم و استقرار انسانهای عصر حاضر، همۀ مناطق آن تخریب، و بسیاری از آثار آن نابود شده است.
بومهن در زبان فارسی به معنای زلزله است. شاید این عامل نیز سبب دیگر تخریب و نـابودی آثـار تاریخی ـ فرهنگی این نواحی بوده باشد. مردم روستای بومهن در جریان 8 سال دفاع مقدس 14 تن شهید تقدیم سرزمین اسلامی ایران کرده‌اند.

ناصر پازوکی طرودی

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 551
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست