سربند، قلعه \ qalºe-ye sar-band \ ، یا ساکا، قلعهای بر بالای قلۀ ساکا، در ضلع شمالی روستای افجه. قلعۀ ساکا در °35 و ´53 و´´5 عرض شمالی، و °51 و ´40 و ´´45 طول شرقی بر بالای قلۀ ساکا به بلندی 310‘ 3 متر از سطح دریا قرار دارد. در سمت شمال شرقی قلۀ ساکا، قلۀ ریزان با بلندی 571‘ 3 متر، در شمال آن، قلۀ آتشکوه با بلندی 713‘ 3 متر، و در شمال غربی آن، قلۀ مهرچال با بلندی 912‘ 3 متر قرار گرفتهاند. در فاصلۀ حدود 300متری شمال غربی قلعۀ سربند و بر بالای شیارهای صخرهای جبهۀ جنوب غربی آتشکوه، قلعۀ کوچک دیگری قرار دارد که به نامهای قلعۀ پیرزن، قلعۀ کند یا قلعۀ یخچال خوانده میشود و جزو آثار تاریخی روستای کند بالا به شمار میرود. ساکنان قلعۀ ساکا در زمان رونق آن بهراحتی میتوانستند بر بخش وسیعی از منطقه شامل روستاهای امامه، راحتآباد، ناصرآباد، کند بالا و پایین، افجه، هنزک، سینک، سبوبزرگ، سبوکوچک، لواسان و حتى جاجرود و شرق تهران اشراف داشته باشند و اگر وضعیت هوا مناسب باشد، هرگونه جابهجایی را تحت کنترل خود بگیرند. این قلعه که در نقشهها و متون تاریخی و جغرافیایی بهنام ساکا ثبت شده است و نزد اهالی به نام سربند شهرت دارد، در زمان کاربری خود نقش مهمی در تأمین امنیت منطقه ایفا میکرده است. دسترسی به قلعۀ سربند از دو طریقِ سختگذر ممکن است. راه اول، بالارفتن از سینهکش جنوبی قلۀ ساکا، یعنی از سمت شمال روستای افجه است که به حدود 5 ساعت وقت نیاز دارد و باید راهی دشوار با سربالایی تند را طی کرد. راه دوم، از طریق دشت هویج، آبشار سوستان و جبهۀ شرقی قلعۀ ساکا ست که دارای شیب کمتر، اما نیازمند زمانی بیشتر از 7 ساعت است. وسعت سطح قلعه و نقاطی که آثار معماری در آن دیـده میشـود، حـدود 350 مـ2 است. در این گستره، بقایای دو حوض کوچک با ابعاد 5 / 1 × 2 متر به چشم میخورد. همچنین یک دیوار محیطی در آنجا ست که بخشهای زیادی از آن تخریب و بهکلی محو شده، و تنها پیهای آن دیده میشود. نیز شواهدی از وجود دستکم 4 اتاق قابل مشاهده است که بخش بزرگی از آنها بهسبب انجام کاوشهای غیرمجاز بهکلی نابسامان شده است. در پیرامون قلعه بقایای دستکم 4 برج نگهبانی دیده میشود که دو برج در سمت شرق قرار دارد. به نظر میرسد درِ ورودی قلعه نیز از این جبهه بوده است. مصالح قلعه از سنگ لاشه، آجر، گچ سنتی، خشت و گِل، و در قسمتی از فضاهای داخلی (مانند حوض) از ساروج است. در سطح و پیرامون قلعۀ ساکا بهویژه داخل حوض و اتاقها، آثار گودبرداریهای فراوانی دیده میشود که تا عمق 5 / 2متری نیز ادامه یافته است. حاصل این گودبرداریها، تخریب ابنیه و پراکندهشدن انبوهی از مصالح ساختمانی و سفالهای دورههای مختلف در اطراف و سطح قلعه است که به نوبۀ خود موجب بروز مشکل در فهم وضعیت اصلی قلعه شده است. قطعات سفالهای موجود در سطح و پیرامون قلعۀ ساکا از نوع سفالهای اواخر دورۀ تاریخی و سدههای اولیۀ اسلامی تا اواخر سدۀ 9 ق است و حجم سفالهای متعلق به سدههای 6 و 7 ق بیش از دیگر انواع سفال است. بر این اساس، میتوان اوج رونق و بهرهبرداری از قلعۀ ساکا را همزمان با دورۀ اسماعیلیه دانست. وسعت کم قلعۀ ساکا، نبود امکانات معیشتی مخصوصاً آب، دشواربودن مسیر دسترسی، و سرمای شدید منطقه که امکان بهرهبرداری از قلعه را در بیش از 5 ماه از سال بسیار دشوار میکرد، عواملی هستند که براساس آن نمیتوان این قلعه را یک قلعۀ نظامی یا استقراری دانست، بلکه احتمالاً یک قلعۀ راهداری و محل هماهنگی، اطلاعرسانی و دریافت خبرها، و به عبارتی محل فرماندهی و ابلاغ فرمانها و دستورها بوده است. با توجه به نمونۀ سفالهای موجود در سطح و پیرامون قلعۀ ساکا که از انواع نخودی، قرمز، منقوش و غیرمنقوش، استامپی، نقش زیرلعاب، نقش افزوده، و لعابدار سبزرنگ، لاجوردی و آبیاند، میتوان آنها را متعلق به سدههای نخستین اسلامی تا اوایل دورۀ صفویه دانست. این قلعه در مهرماه 1382 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و مشمول قوانین حفاظتی شد، اما بهسبب دور و دشواربودن راه دسترسی به آن و عدم نظارت و کنترل مدیران میراث فرهنگی، فعالیت حفاران قاچاق بهصورت مداوم در آن جریان دارد.