سریونجه \ sar-yonje \ ، زمین و باغی قدیمی در انتهای شمالی درۀ دارآباد در مجاورت باغچۀ خلیل. باغ سریونجه که امروزه بیشتر آنرا با نام باغچۀ خلیل میشناسند، درواقع باغی بزرگ در دارآباد بود. در گذشته که هنور باغچۀ خلیلی وجود نداشت، سریونجه زمینی کشاورزی و باغی با درختان میوۀ بسیار بود که وسعتش 2 یا 3 برابر باغچۀ خلیل و آبادتر از آن بود. در آن زمانها، باغ و زمینهای سریونجه در تملکِ یکی از اهالی دارآباد بـه نام مرشد غلامرضا ــ نوحهخوان روستای دارآباد ــ قرار داشت. در زمان پهلوی اول که زمینهای کوهستان دارآباد در شمار مناطق حفاظتشده و یا شکارگاه سلطنتی اعلام شد، سریونجه نیز همراه بسیاری از بخشهای دارآباد مشمول این قانون گردید و ورود به آن جهت استفادۀ شخصی یا شکار بدون مجوز ممنوع اعلام، و شخصی به نام عبدالوهاب به سِمَت قرقبانی و حفاظت این زمینها گماشته شد. به گفتۀ کهنسالان دارآباد، عبدالوهاب در جریان یک درگیری با مرشد غلامرضا، تفنگ شکاری او را توقیف کرد و در ازای واگذاریِ زمینِ سریونجه، تفنگ را به او پس داد. پس از عبدالوهاب زمین توسط افراد مختلف خرید و فروش شد و دستبهدست گشت تا سرانجام، یکی از اهالی جمالآباد شمیران به نام خلیل این زمین را خرید و آباد کرد، درختان میوۀ بسیاری در آن کاشت و در زمان ثبت اسناد رسمی برای این زمینها سندی به نام خود گرفت. خلیل جمالآبادی باغچهای کوچک در بخش بالای این زمینها احداث کرد که به باغچۀ خلیل معروف شد. درختان باغ سریونجه عمدتاً گردو، گیلاس و آلبالو بود و کمکم بر اثر استفادۀ نادرست افراد، بخشی از آن رو به نابودی نهاد. پس از مرگ خلیل، باغش به یکی از فرزندان وی به نام جلیل به ارث رسید. او نیز که کارمند دولت بود، کار نگهداری و رسیدگی باغ را به افراد دیگری واگذار کرد و امروزه تنها بخش کوچکی از سریونجه و باغچۀ خلیل در جوار هم باقی مانده است.