responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1110
1- توليد در روستا، مصرف در شهرها
2- توليد و توسعه، نه تعطيل سرمايه
3- بيكار بي عار، دور از رحمت خدا
4- طرح و برنامه خداوند براي خلقت و توليد انسان
5- توليد بيش از مصرف، نه مصرف بيش از توليد
6- مالكيت زمين، مشروط به آبادي و احياي آن
7- كار و توليد، عبادت و جهاد
8-تولد ملي، اشتغال جوانان ايراني

موضوع: توليد ملي، وظيفه مردم، وظيفه دولت(1)

تاريخ پخش: 11/03/91

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

ماه خرداد و در آستانه‌ي 15 خرداد و سيزده رجب هستیم و بيننده‌ها بحث را شب تولد امام جواد مي‌بينند. مي‌توانم راجع به هر مناسبتي يك چيزي بگويم، ولي امسال مقام معظم رهبري، راجع به توليد ملي صحبت كرده و من يك بحث اين رقمي دارم، رويش هم كار كرده‌ام و پر از نكته و آیه و لطيفه. اين بحث را انجام مي‌دهم، چيزي كه ندارم، ولي اگر اين بحث ثواب دارد، ثواب اين بحث را هديه به امام جواد مي‌كنيم. هديه‌ي روح امام مي‌كنيم. هديه‌ي روح شهداي 15 خرداد مي‌كنيم، شهداي انقلاب، چيزي كه نداريم. اگر ثواب دارد ثوابش را هديه مي‌كنيم.

1- توليد در روستا، مصرف در شهرها

منطقاً چون شما وراميني هستيد و پيشوا و منطقه‌اي كه اطراف تهران هستند، ولو شهرتان كوچك است ولي راستش را بخواهيد تهراني‌ها سر سفره‌ي وراميني‌ها نشسته‌اند. اصلاً شهري‌ها سر سفره‌ي غير شهري‌ها نشسته‌اند. يعني بنده كه در تلويزيون بلبل زباني مي‌كنم، از سرتاپايم براي شماست. چون اين عمامه روي سر از پنبه است، پنبه هم توليد كشاورز است. كفش من هم چرم است، چرم پوست گاو است، گاو هم دامداري كشاورز است. يعني من حجت‌الاسلام، بنده از مخ تا كف پا به روستايي مديون هستم. دانشجوها هم همينطور هستند. دانشجوها هم مديون روستايي‌ها هستند. دولت بايد براي همه امكانات فراهم كند، در خيلي از روستاها از قديم دبستان نبوده آنوقت براي شهري‌ها دانشگاه ساختند. يعني از دبستان او كم گذاشتند، به دانشگاه او اضافه كردند، او ليسانس شده و او بي‌سواد مانده. البته «الْحَمْدُ لِلَّه‌» اين قدم‌هايي كه بعد از انقلاب برداشته شد، خيلي چيزها را حل كرده است. توسعه‌ي دانشگاه، ديگر ما «الْحَمْدُ لِلَّه‌» بي‌سواد نداريم. فوقش نه درصد، هشت درصد، ده درصد، مناطقي تا 15 درصد، يعني بين 5 درصد تا 15 درصد. بي‌سوادي هم «الْحَمْدُ لِلَّه‌» ريشه‌كن شد. يك مقداري مانده كه «إِنْ شاءَ اللَّه‌» آموزش و پرورش همت مي‌كند و همت كرده است و «إِنْ شاءَ اللَّه‌» حل مي‌شود. خوب پس در منطقه‌ي توليد هستيم نه منطقه‌ي مصرف. راجع به توليد، قرآن چه مي‌گويد، برايتان بگويم.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‌»

از بركات يادداشت برداري اين است كه بنده حدود چهل سال است، هرچه گفتم تقريباً يادداشت كردم. حالا چند تا گوني يادداشت دارم. اينها را تايپ كرديم در يك سي‌دي. چند هزار سخنراني در يك سي‌دي، بي‌قفل هركس مي‌خواهد تكثير كند. جايي كه مي‌نشينيد دل بدهيد پاي تلويزيون. اگر دل بدهيد يك ساعتش به اندازه‌ي 50 ساعت است. وگرنه مي‌شويد مثل من. من چند هزار ساعت در ماشين نشستم، دل ندادم، هنوز رانندگي ياد نگرفتم. اگر سي ساعت دل مي‌دادم، ياد مي‌گرفتم شما به خصوص، دانشجو، طلبه، استاد دانشگاه، با قلم و كاغذ باشيد، يكي از اساتيد مي‌گفت: در رختخوابتان هم قلم و كاغذ باشد. چون قبل از خواب ممكن است يك چيزي به ذهنت بيايد، تا مي‌گويي: صبح يادداشت مي‌كنم، مي‌پرد. همان در رختخواب، پهلوي چراغ در آشپزخانه هم يك قلم و كاغذ باشد. اين يادداشت برداشتن خيلي مهم است.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‌»، توليد ملي. توليد كننده، مصرف كننده، وظيفه‌ي دولت.

2- توليد و توسعه، نه تعطيل سرمايه

راجع به توليد، اصلاً خدا بي‌كاري را قبول ندارد. حتي بي‌كاري جمادات. مي‌گويد: از جمادات هم بايد كار بكشي. اگر كسي يك قطعه زميني دورش را سنگ چين كرد، تا سه سال كشاورزي نكرد، آباد نكرد، سنگ‌ها را برداريد دور بياندازيد و تصرف كنيد. يعني اينكه من دورش سيم خاردار كشيدم، سيم خاردار سه سال ارزش دارد. شما حق نداري زمين خدا را معطل كني.

پول حق ندارد معطل شود. در قرآن داريم اگر كسي پولش را بخواباند، كنز كند، طلا و نقره را گنج گند، و در راه خدا خرج نمي‌كند، قرآن مي‌گويد: همين فلز را روز قيامت داغ مي‌كنند، (فَتُكْوى‌ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُم‌) (توبه /35) فلز را داغ مي‌كنند به پيشاني و پهلو و بعد مي‌گويند: «هذا»، «هذا» يعني چه؟(هذا ما كَنَزْتُم‌) (توبه /35) اين همان گنج است. پول نبايد راكد باشد. زمين و آب نبايد راكد باشد. نيروي انساني نبايد راكد باشد.

پيرمردي در خانه نشسته بود، حضرت فرمود: چه مي‌كني؟ گفت: ديگر كار نمي‌كنم. اينقدر داريم كه اين آخر عمري بخوريم. فرمود: بي‌عقل شدي. آدم تا نفس آخر هم بايد كار كند. داري بخوري يعني چه؟ مگر بناست كار بكني بخوري. برو كار كن بگذار ديگران بخورند. خودت خوردي كافي نيست. برو از تجريباتت استفاده كن.

علم راكد، اوه اوه اوه… يك آيه داريم كه توبيخش از زنا و لواط و رشوه و ربا و دزدي و آدم‌كشي هم بدتر است. مي‌گويد چه؟ «يَكْتُمُون» كتمان مي‌كند، مي‌داند و نمي‌گويد. علم راكد. كساني كه كتمان مي‌كنند (أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ) (بقره /159) خدا لعنتشان مي‌كند، «وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» لاعن يعني لعنت كننده. «اللاَّعِنُونَ» يعني همه‌ي لعنت كننده‌ها، جن و انس و فرشته، خدا و جن و انس و فرشته، «يلعنُ» در طول تاريخ، براي هميشه. هميشه خدا و انسان‌ها و فرشته‌ها و جنيان، لعنت مي‌كنند به كسي كه علم را راكد بگذارد «يَكتُمون». علم نبايد راكد شود. بايد هميشه در حال توليد باشيم.

چرا قمار حرام است؟يكي از عيب‌هاي قمار اين است كه ركود است. من و شما مي‌نشينيم، قمار بازي مي‌كنيم. يك پولي از جيب من در جيب شما مي‌آيد. يا من برنده مي‌شوم، پول شما در جيب من مي‌آيد. اين كه آدم پولش را از اين كيسه در آن كيسه بگذارد. يعني توليد نشده، پول جا به جا شده است. در قمار توليد نيست، جابه‌جايي است. توليد نيست حرام است.

داريم اگر خياط پارچه را مي‌گيرد و مي‌دهد به شاگردهايش مي‌دوزند، هرچه مي‌گيرد حرام است، جز اينكه خياط هم يك كاري كرده باشد. مثلاً برش، تأمين، نظارت، مديريت، كنترل، تعليم بچه خياط‌ها، اگر يك نقشي دارد مي‌تواندكت و شلوار را از من بگيرد فلان مبلغ، مقداري‌اش را بردارد و باقي‌اش را به شاگردها بدهد، شاگردها بدوزند. اما اگر هيچ خاصيتي ندارد، فقط استاد خياط است و هيچ نقشي ندارد. اگر هيچ خاصيتي ندارد، اين استاد حق ندارد پول بردارد. چون كاري نكرده.

3- بيكار بي عار، دور از رحمت خدا

اصلاً اگر كسي سفره پهن شود بيايد بخورد، وقت كار در برود اين مورد لعنت است. «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاس» (كافي/ج4/ص12) ركود ممنوع! كار و توليد. لازم نيست حتماً سود داشته باشد. كار مردم راه بيفتد، ممكن است سود هم نداشته باشد. اصل كار راه‌اندازي است. منتها در كار راه ‌اندازي سود هم باشد چه بهتر. منتها اگر هم سود نبود نگو آقا چون سود ندارد، ما فعلاً بيكار نشستيم. بابا سود ندارد، ضرر هم كه ندارد فوقش ير به ير است.

(فَامْشُوا في‌ مَناكِبِها وَ كُلُوا) (ملك /15) قرآن مي‌گويد: «فَامْشُوا في‌ مَناكِبِها وَ كُلُوا» يكي از آيات توليد است. حركت كنيد از كوه‌ها بالا برويد، از دامنه‌ي زمين بالا برويد، جست و خيزي داشته باشيد، توليد كنيد. (وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْل الله‌) (جمعه /10) مي‌گويد: نماز جمعه هم كه تمام شد، برويد بازار را باز كنيد. يك ساعت جمعه تعطيل باشد. من نمي‌دانم چرا جمعه از صبح تا شام تعطيل است. فقط «إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوة»‌ (جمعه/9) صداي اذان بلند شد، «ذَرُوا» يعني مغازه را ببند. (فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَوةُ) (جمعه /10) نماز كه تمام شد، باز دنبال كار برويد. حال كار نداريم، ايام عيد 25 روز تخمه‌ي كدو مي‌شكنيم. اين آتش زدن عمر در ايران و در خيلي از كشورهاي ديگر است. خيلي راحت عمر را تلف مي‌كنيم. عمر نبايد معطل بماند.

«فاذا…» اين آيه را خيلي از ايراني‌ها حفظ هستند. شايد 90 درصد حفظ باشند. (فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ) (شرح /7)، «فَرَغْتَ» يعني فارغ شدي، «فَانْصَبْ» صاد، يعني «اتعب نفسك» يك كار سخت‌تر شروع كن. بي‌كاري ممنوع! كار تمام شد. اين كتاب تمام شد، يك كتاب ديگر. اين كار تمام شد، يك كار ديگر. كارها هم خط داشته باشد، هدفمند باشد. (وَ إِلى‌ رَبِّكَ فَارْغَبْ) (شرح /8) يعني كار الكي هم نباشد.

حديث داريم «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ يُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ» (كافي/ج5/ص84) آدمي كه دائم مي خوابد و بي‌كار است، يك چنين آدم‌هايي مورد غضب خدا هستند. كار بايد با كيفيت باشد. قرآن راجع به كيفيت مي‌دانيد چه مي‌گويد. مي‌گويد: (وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ) (عصر /1-3) نگفته: «وَ عَمِلوا» عمل نيست، «عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ» صالح، صالح يعني كار شايسته. كار بايد شايسته باشد. (أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) (هود /7) كار بايد به بهترين وضع باشد. بايد برسيم به جايي كه با شنيدن نام كالاي ايراني، اوه… آري! حالا مي‌گويند: ژاپني است. … اوه… بايد اين نام ژاپن را به نام ايراني تبديل كنيم.

يك سري چيزها هم خودباختگي است، من چند جا ديدم. مثلاً مي‌گويند: شيريني دانماركي! شيريني فرانسوي، حضرت عباسي به گرد شيريني ايراني نمي‌رسد. اما خودباختگي است. خمير است، لايش هم يك چيزي مثل روغن وازلين است كه شكر دارد. اين خودباختگي است. بعضي چيزها، خودباختگي است. بعضي وقت‌ها روشن فكري چه تعبيري كنم. گيج هستيم. مي‌گوييم اسم دختر چيست؟ مي‌گويد: سيتينيا! مي‌گوييم: سيتينيا چيه؟ مي‌گويد: يك تيغي است در بلغارستان! (خنده حضار) آخر آدم خوب است يك مقدار توجه كند. گفتم: ايران اين همه گل دارد، رفتي يك تيغ پيدا كردي در بلغارستان. خوب بعضي‌ها مي‌خواهند روشن فكر شوند، گيج هستند. در مذهبي‌ها هم بعضي‌ها گيج هستند. مثلاً اسم دختر را مي‌گذارد الهه! الهه يعني خداي ماده، خدا نر و ماده ندارد. يك مقدار فكر كنيم چه مي‌كنيم. خيلي‌ها گيج هستند.

يك چيزهايي را كار مي‌دانيم، كه حضرت عباسي كار نيست. يك چيزهايي را استراحت مي‌دانيم كه حضرت عباسي مورد لعنت است. ايشان چه مي‌كند؟ استراحت. حديث است «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ يُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ»، آدمي كه بي‌كار است دائم مي‌خوابد. يعني خيلي مي‌خوابد، ملعون است. كار با كيفيت، عمل كيفيت، آيه‌ي كيفيت. «أَحْسَنُ عَمَلاً»، آيه‌ي كيفيت، «عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ».

توليد كننده‌ها بايد از الهام خدا غافل نباشند. گاهي وقت‌ها اين ابتكارات الهام است. كسي نگويد مال من بود. خدا به ذهنت انداخت اين كار را بكني. بنده كه سخنراني مي‌كنم، حضرت عباسي به اين قرآن قسم، بسياري از حرف‌ها وسط سخنراني به ذهنم مي‌آيد. همينطور كه دارم حرف مي‌زنم، يك چيزي به ذهنمان مي‌آيد همان را مي‌گويم. (وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا) (هود /37) گفت: كشتي مي‌سازي زير نظر ما «وَ وَحْيِنا» طبق دستور كشتي بساز، خيلي چيزهايي كه به ذهن مخترع مي‌آيد، اين جرقه الهي است. از الهامات الهي غافل نباشيم.

اصلاً اولين توليد كننده خداست. چه چيز توليد كرده؟ مارا. در توليد يك شرايطي لازم است.

4- طرح و برنامه خداوند براي خلقت و توليد انسان

شرايط توليد، شرايطش چيست؟

بايد هدف داشته باشد. بايد مواد داشته باشد. بايد طرح داشته باشد. بايد برنامه و زمان‌بندي داشته باشد. بايد محل توليد معلوم باشد. بايد هدايت و كنترل شود. بايد خدمات بعد از توليد، چه مي‌گويند؟ گارانتي، خدمات بعد از توليد، بايد تعمير و اصلاح، خدا مي‌خواهد انسان توليد كند. هدف خدا چيست؟ قرآن مي‌فرمايد: هدف، (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ) (ذاريات /56) هدف (سَخَّرَ لَكُمْ) (ابراهيم /32)، (خَلَقَ لَكُم‌) (بقره /29)، (مَتاعاً لَكُم‌) (مائده /96) ابر و باد و مه و خورشيد و فلك مال تو هست، تو هم براي عبادت هستي. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ». اصلاً هدف اين است كه تو از خاك و افلاك، مادي و معنوي شوي. خدايي شوي، «صبقة الله» رنگ آميزي الهي داشته باشي. هدف چيست؟ بندگي خدا. مواد چيست؟ تُراب! تراب مي‌دانيد يعني چه؟ خاك، نطفه، (مِنْ طين‌) (انعام /2)، (مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ) (حجر /26)، (صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ) (الرحمن /14) مواد همين مواد است.

خوب طرح چيست؟ (خالِقٌ بَشَراً) (حجر /28) انسان‌سازي. برنامه چيست؟ (إِلى‌ قَدَرٍ مَعْلُومٍ) (مرسلات /22) تا چه زماني؟ زمان‌بندي. محلش كجاست؟ در محل سه تا «في» داريم. (في‌ بُطُون‌) (انعام /139) در شكم مادر. (في‌ قَرارٍ مَكينٍ) (مؤمنون /13)، (في‌ ظُلُماتٍ ثَلاث‌) (زمر /6) سه تا «في» است. «في‌ بُطُون‌»، «في‌ قَرارٍ»، «في‌ ظُلُماتٍ». محل توليد، رحم مادر. هدايت، (إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‌) (ليل /12) خدمات بعد از توليد، حالا كه توليد شد، بچه وقتي توليد شد، شير مي‌خواهد. شير در سينه‌ي مادر تعبيه شده است. اكسيژن مي‌خواهد،اكسيژن هست. (نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ) (زخرف /32) ما بعد از توليد به او مي‌گوييم چه كند. اصلاحات، رهنمودها و جبران‌ها و عقل و توبه و اصلاح و خودسازي، اينها براي اصلاحات است.

خوب راجع به توليد اصولي را بايد دقت كنيم.

1- توليد بي‌زور، بعضي‌ها توليد مي‌كنند با زور. افطاري مي‌دهد، يا الله ديگر. تو مي‌خواهي افطاري بدهي، چرا به خانمت زور مي‌گويي؟ شما حق نداري زور بگويي. امسال مثلاً شما جمعي‌تان، گندم و جو و محصولاتي توليد كرديد، دامداري‌ها و زكات داديد، امروز هم يك لوحي از دست امام جمعه محترم گرفتيد، توليد با زور نبايد باشد كه من مثلاً به اين كارگر تحميل كنم. اين قالي بايد فلان ساعت پايين بيايد. اين غذا بايد فلان ساعت پخته شود. مثلاً مبلغ زكات بايد به فلان درجه برسد. اين كتاب را بايد من تا صبح بخوانم. توليد خوب است، به شرطي كه زور در آن نباشد. حفظ قرآن را مقام معظم رهبري سفارش كرده كه سفارش به جايي است. اما به شرطي كه به بچه تحميل نشود. با زور نمي‌شود. توليد بدون زور. حق كارگر از بين نرود.

2- توليد بدون تحقير، گاهي وقت‌ها در كارخانه‌ها، در مراكز توليدي، افرادي را تحقير مي‌كنند. خاك بر سرت! بد بخت، چرا تحقيرش مي‌كني؟ حق نداري تحقير كني. پس بگذاريد اينها را بنويسم شايد تابلو شود. توليد بدون زور، توليد بدون تحقير، ديگر چه؟ توليد بدون تبعيض، توليد بدون منت، همه را آيه و حديث داريم. توليد همراه با هدف. توليد همراه با رشد، داريم اگر دو روزتان مثل هم است، واي به حال شما!

خدا به پيغمبرش مي‌گويد: تو هم بايد توليد علم كني. (وَ قُلْ رَبِّ زِدْني‌ عِلْماً) (طه /114)، «رَبِّ زِدْني‌ عِلْماً» يعني تو نبايد سوادت يكطور باشد. حضرت فرمود: شبي بخوابم علم من زياد نشود، آن روز براي من بركت ندارد. علم هي توسعه پيدا كند. توليد همراه با توسعه.

5- توليد بيش از مصرف، نه مصرف بيش از توليد

مردم سه دسته هستند. بعضي‌ها توليدشان خوب است، مصرفشان كم است. اين عالي است. مثل حضرت امير، هزار درخت خرما كاشت اما خودش چهار تا خرما مي‌خورد. اگر توليد زياد بود، مصرف كم بود اين جامعه رشد مي‌كند. بعضي‌ها توليدشان كم است، مصرفشان زياد است. بعضي‌ها توليدشان با مصرفشان يكسان است. ما بايد توليدمان بيش از مصرف باشد. البته خانم‌ها نگويند: قرائتي در تلويزيون گفت: توليد بيشتر، پس ده تا غذا بپزيم، سه تا را بخوريم و هفت تا را دور بريزيم. معناي اين كج فهمي نباشد.

ما چهار رقم حيوان داريم، بدترين‌اش انسان‌ها است. بعضي حيوان‌ها هم خوب مي‌خورند و هم خوب توليد مي‌كنند، مثل زنبور. از گل خوب مي‌مكد، توليدش هم عسل است. زنده باد زنبور! بعضي‌ها ساده مي‌خورند، چيز خوب توليد مي‌كنند، مثل گوسفند. پوست خيار، پوست هندوانه، علف مي‌خورد، ولي شير مي‌دهد، گوشت مي‌دهد، ساده مي‌خورد، با ارزش تحويل مي‌دهد. بعضي‌ها هم بد مي‌خورند و هم بد توليد مي‌كنند مثل خوك! هم آشغال مي‌خورد و هم گوشت خوك حرام است. بعضي‌ها چيز خوب مي‌خورند، بد توليد مي‌كنند، مثل انسان. جوجه كباب مي‌خورد، دروغ مي‌گويد. (خنده حضار) عسل مي‌خورد، فحش مي‌دهد.(خنده حضار) فحش مي‌دهد. يكبار ديگر من مي‌گويم، شما اسمش را بگوييد.

هم خوب مي‌خورد و هم خوب توليد مي‌كند؟ زنبور عسل. هم بد مي‌خورد و هم بد توليد مي‌كند؟ خوك. ساده مي‌خورد، خوب توليد مي‌كند؟ گوسفند. علف مي‌خورد گوشت مي‌دهد. خوب مي‌خورد، خراب مي‌كند؟ انسان. انسان‌هاي بد. همه‌ي انسان‌ها اينطور نيستند. انسان‌هاي بد! نعمت خدا را مي‌خورد…

در توليد بايد خودكفا باشيم. آيه براي خودكفايي در قرآن چيست. اگر پرسيدند در قرآن كدام آيه مي‌گويد: خودكفا باش؟ اين آيه است. مي‌گويد: (فَاسْتَوى‌ عَلى‌ سُوقِه‌) (فتح /29) قرآن مي‌گويد: امت اسلامي بايد مثل درختي باشد كه «فَاسْتَوى‌ عَلى‌ سُوقِه‌» روي پاي خودش بايستد. «فَاسْتَوى‌ عَلى‌ سُوقِه‌» آيه‌ي استقلال است. يعني روي پاي خودت بايست. در نماز خوداتكايي هست. مي‌گويد: آدم مي‌خواهد نماز بخواند حق ندارد تكيه بدهد. شما حق نداري چنين نماز بخواني. «مالك يوم الدين، اياك نعبد و اياك…» بايد روي پاي خودت بايستي. براي نماز، وضو مي‌گيري كسي حق ندارد آب دستت بريزد. كارهاي خودت را بايد خودت بكني.

آيت الله كوهستاني، خدا رحمتش كند. گفت: در عمرم لباس غير ايراني نپوشيدم. آيت الله مدرس مي‌گفت: جنس تمام لباس‌هايم ايراني است. گاندي گفت: من از نمك خودي استفاده مي‌كنم، نمكي كه در انحصار انگليسي‌ها است از ان نمك استفاده نمي‌كنم. اسلام براي توليد تشويقاتي دارد.

6- مالكيت زمين، مشروط به آبادي و احياي آن

1- مي‌گويد: هركس زميني را آباد كرد براي خودش است. «مَنْ أَحْيَا مَوَاتاً فَهُوَ لَهُ» (كافي/ج5/ص279) هركس زميني، زمين كويري را، زمين بي‌صاحبي را آباد كرد براي خودش مي‌شود. براي حمايت از توليد. «من حاز ملك»، حيازت كردن، هركس بتواند يك چيزي را حيازت كند، براي خودش است. يعني شما رفتي يك چيزي را از بيابان، مثلاً بنده مي‌روم يك دُرّي را از بيابان نجف، دُر براي نجف است. در بيابان‌ها يك دري را مي‌بينم برمي‌دارم. ديگر براي خودم است. چيزي كه مالك ندارد، تلاش كني چيزي پيدا كني براي خودت است. البته نبايد براي مردم باشد.

در اينجا ما يك سفارش‌هايي هم داريم. توليد كمش نبايد بگذاريم. دو دقيقه وقت داريم؟ اي بابا! (أَلاَّ تَطْغَوْا فِي الْميزانِ) (الرحمن /8) در ترازو تجاوز نباشد. (وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ) (مطففين /1) واي به آنهايي كه كم‌فروشي مي‌كنند. جنس كم مي‌دهند. سود كم، سود كم، سود زياد است. من يادم هست يكبار ديگر هم اين را گفتم. دقت كنيد اين را كه مي‌خواهم بگويم.

من داشتم مي‌رفتم يك بازاري در خيابان تهران، تابلوي بزرگي زده بود در ماشين كه بودم اين تابلو را خواندم و خيلي خوشم آمد. نوشته بود: سود كم، مشتري زياد! مشتري كه زياد شد، قهراً سود هم زياد مي‌شود. پس سود كم مشتري را زياد مي‌كند، مشتري زياد سود را بالا مي‌برد. بعضي‌ها فكر مي‌كنند، سود خوبي را گرفتند، بله سود خوبي گرفتند ولي اين بعداً مي‌فهمد كه جاي ديگر ارزان‌تر مي‌دهند، دفعه‌ي ديگر به شما مراجعه نمي‌كند. پس فقط يكبار مشتري شماست. سود كم، فروش زياد، فروش زياد، سود را هم زياد مي‌كند.

7- كار و توليد، عبادت و جهاد

بايد توليدكننده‌ها هم كار خودشان را عبادت و جهاد بدانند. جهاد اقتصادي، يعني واقعاً نگاه ما نگاه عبادت باشد. امام باقر كشاورزي مي‌كرد، يك كسي گفت: ببين پسر پيغمبر چطور دارد عرق مي‌ريزد و بيل مي‌زند؟ بروم نصيحتش كنم. پهلوي خودش مي‌خواست به امام باقر نصيحت كند. گفت: آقا الآن اگر عزرائيل بيايد، اين رقم داري عرق مي‌ريزي در بيابان مدينه، كشاورزي مي‌كني، در چه حالي هستي. گفت: در بهترين حال. يعني كشاورز بداند دارد عبادت مي‌كند. زن در خانه عبادت مي‌كند. تمام كارهايي كه شما در خانه انجام مي‌دهيد، حديث داريم ظرفي كه جابه جا مي‌كنيد عبادت است. اين درخت تسبيح خدا را مي‌كند. چرا درخت را مي‌شكني‌؟ اين گنجشك‌ها و صداي حيوان‌ها ذكر خداست. حيوان جير جير مي‌كرد، امام فرمود: مي‌داني چه مي‌گويد؟ گفت: چه مي‌گويد؟ گفت: ذكر خدا مي‌گويد. ما اگر بدانيم همه‌ي هستي در حال تسبيح است، چرا درخت را مي‌شكنيم؟ چرا اين گياه را پامال مي‌كنيم؟

نگاه ما به كار عزت جمعي باشد. ايران سرافراز! ايران سربلند! سود شخصي نباشد، گاهي وقت‌ها سود شخصي ندارد اما براي عزت ايران ارزش دارد. من سود نمي‌برم اما به درد ايران مي‌خورد. اتفاقاً اگر ديگران از شما استفاده كردند به درد مي‌خورد. من اين را به طلبه‌ها گفتم. گفتم: اگر من يك چيزي را خودم در تلويزيون گفتم اين معلوم نيست براي خدا باشد. چون خودم مجري هستم معلوم نيست، اما اگر حرف‌هايم را گذاشتم در يك سي‌دي، قفل هم نگذاشتم، گفتم: اين سي‌دي را ببينيد طلبه‌اي كه اين سي‌دي مرا برمي‌دارد، نگاهش مي‌كند، يك چيزي هم از خودش روي آن مي‌گذارد. مي‌رود در يك شهر ديگر، در يك كشور ديگر، مي‌گويد: آن براي قيامت من مي‌ماند. چون من كمك به اين طلبه كردم، و آنجا هم مردم مرا نمي‌شناسند. اگر يك شاعري شعرش را خودش خواند، كه هنر نكرده. اما اگر من شعر گفتم، به شما دادم، شما رفتي خواندي، اين براي قيامتم مي‌ماند. سعي كنيد يادداشت‌هايتان را، در اختيار ديگران هم بگذاريد.

فصل ميوه كه مي‌شد امام صادق مي‌گفت: در باغ را باز كنيد، مردم بيايند ميوه بخورند و بروند. حتي بگذاريد يك حديث بخوانم. حديث داريم اگر گندم و دانه‌هاي شما را مور و ملخ هم خوردند چون يك مورچه‌اي از اين دانه خورد، براي كشاورز اجر مي‌نويسند. حديث داريم. نگاهمان اين باشد كه چيزي حرام نمي‌شود. اين هستي چيزي‌اش هدر نمي‌رود، خدا مي‌داند. توليد كار انبياست. كار ائمه بوده.

ايجاد اشتغال براي يك فرد يعني چه؟ شما وقتي ايجاد اشتغال براي يك فرد كردي يعني چه؟ يعني يك بنده را آزاد كردي. از چه؟ از بيكاري آزاد كردي، از غصه آزاد كردي، از اينكه هرجا مي‌رود به او دختر نمي‌دهند. مي‌گويند: شغلت چيست؟ مي‌گويد: هيچي. از عزب بودن نجاتش دادي. از بيكاري، از غصه، بيكارها خيلي‌ها گرفتار گناه و اعتياد مي‌شوند. به انواع خلاف‌ها آدم بيكار دست مي‌زند. ايجاد اشتغال را يك عبادت بدانيد. خيلي خوشي نكنيد. چقدر پول در بانك داريم. يك زمين خريده، اين زمين همينطور خود به خود گران مي‌شود. مي‌گويد: خوب «الْحَمْدُ لِلَّه‌» ما برنده شديم. اين زمين را اينقدر خريدم، حالا اينقدر شده. خيلي خوب خيلي زحمت كشيدي. اين خاكت گران شد، خودت چه كردي؟ براي چه جواني ايجاد شغلي كردي؟ عروس خوب كسي است كه لباس عروسي‌اش را، بعد از عروسي بدهد به يك مؤسسه‌ي خيريه‌اي، بگويد آقا به يك جوان ديگر بدهيد او هم بپوشد. چه اشكالي دارد، يك پيراهني را بپوشيد، چند نفر بپوشند. من خودم پيراهن عروسي دخترم را نه تا عروس تا به حال پوشيده‌اند. هنوز هم كسي عروس شود به او مي‌دهيم بپوشد. چه اشكال دارد يك پيراهن عروس را چند تا عروس بپوشند؟ چطور يك… حالا زشت است بگويم. نمي‌گويم… ديگر حالا به زبان ما آمد، بگويم؟ چطور يك تابوت را همه در آن مي‌خوابيم؟ (خنده حضار)

هر آدمي كه يك تابوت نمي خواهد، يك تابوت است دو ساعت در آن مي‌خوابي مي‌روي. حالا آن در عزايش، در عروسي‌اش، نمي‌خواستم بگويم عروسي و عزا يكي است. اين به ذهنم آمد. اشكالي ندارد آدم يك كتابي مي‌خواند، به ديگري بدهد او مي‌خواند.

خدا آيت الله مشكيني را رحمت كند. مقداري كتاب داشت آورد در مسجد معصوميه پشت ميدان باغ. شب‌ها مي‌گفت: هر طلبه‌اي كتاب ندارد بيايد آنجا مطالعه كند. چيزهايمان را در اختيار همديگر بگذاريم. اگر كسي يك استخر دارد، لااقل در شهرهاي كوچك اين كار مي‌شود، شهرهاي بزرگ نمي‌شود. چون هم استخرش نيست، هم هزار و يك مشكل بعدي دارد. اما يك جايي است مثلاً در يك روستايي است، يك جايي يك شهر كوچكي است، يك استخري است. آن صاحب استخر بگويد: آقاجان! يك مربي را بگيريد، انجمن اسلامي‌ بايد خاصيتش اين باشد. يك مربي شنا مي‌گيرند و تمام بچه‌هاي آن منطقه را زير نظر يك مربي شنا ياد بگيرند. بگويند: حالا استخر كه هست، آب جمع مي‌شود مي‌رود به مزرعه خوب، بچه‌هاي محله هم شنا ياد بگيرند. يك كاري كنيم كه ايجاد…

(إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُم‌) (اسراء /7) گاهي وقت‌ها مثلاً مي‌گوييم اين كار مشكل است، من ديگر كاسبي نمي‌كنم. همان دلال شويم بهتر است. يا فلان كار را كنيم. اين كارها درد سر دارد، مشكل نيست. شما به بركتش نگاه كنيد. نانوايي شغل سنگيني است. اما نانوا با كراوات فروش يكسان است. ممكن است يك كراوات فروش دو تا كراوات بفروشد، سود يك شبانه روز يك نانوا، اما قداست كار… اين كراوات را آويزان مي‌كني، هيچ خاصيتي هم ندارد.

ما اتريش بوديم، يك همه‌پرسي كرده بودند كه بي‌خاصيت ترين لباس‌ها كراوات است. چون لباس بايد يك علامت داشته باشد. مثل عمامه علامت اين است كه من آخوند هستم. مسائل ديني را از من پرسيد. اين علامت اين است كه پزشك است، لباس جراح است. اين لباس خلبان است، اين لباس كارگري است. لباس بايد يا سرد كند، يا گرم كند، يا علامت يك سني، سوادي، تخصصي باشد. بي‌خاصيت‌ترين لباس‌ها، چون نه علامت سن است، هم جوان گردن مي‌كند و هم پير. نه علامت سواد است، نه علامت تخصص است. بي‌خاصيت ترين لباس است. حالا ممكن است كسي يك لباس بي‌خاصيت بپوشد و درآمدش هم بيش از يك نانوا باشد. او نبايد بگويد: والله پسر عمه‌ام يك كراوات مي‌پوشد، درآمدش بيش از من است. حالا ديگر كراوات فروشي در ايران نيست. حالا مثل مي‌گويم به زبانم آمد. نگاه كنيد اين كار چقدر مقدس است. كار مقدس است.

من از مرحوم مطهري پرسيدم، فلسفه بخوانم؟گفت: نه! گفتم: شما خودت فيلسوفي، گفت: من فيلسوف هستم، تو نخوان. گفتم: چرا؟ گفت: براي اينكه با همين قرآن و حديث، فايده‌ات ميليوني است. فيلسوف بشوي بايد سر كلاس بروي براي 5 نفر حرف بزني. جرثقيل كرايه‌اش سنگين است اما جرثقيل ماهي دو بار مصرف دارد. اما تاكسي صبح تا شب همه از آن استفاده مي‌كنند. فرق است بين عصا و اكسيژن. عصا را يك پيرمردي، دست مي‌گيرد. اكسيژن را هر روز همه‌ي مردم از آن استفاده مي‌كنند. حساب كنيد چه كسي بيشتر از آن استفاده مي‌كند. ارزان‌ترين، پر فايده ترين، ايجاد اشتغال، يك جوان بيكار را كار بدهيم همه مشكلاتش حل مي‌شود. هم به او زن مي‌دهند، هم از غصه بيرون مي‌آيد. مشغول مي‌شود. زن هم همينطور است. به ام سلمه گفتند: شما زن پيغمبر هستيد، زشت است كار مي‌كنيد. گفت: زن بيكار باشد فتنه مي‌كند. مرد هم همينطور است، آدم بيكار فتنه مي‌كند.

8-تولد ملي، اشتغال جوانان ايراني

توليد خوب، توليد ملي، مصرف كالاي ملي. آنوقت ما بياييم جوان‌هاي خودمان را بيكار كنيم، جنس خارجي مصرف كنيم براي جوان‌هاي بيگانه ايجاد اشتغال كنيم. هر جنسي كه هر ايراني مي‌خرد از خارج، ايجاد اشتغال براي بيگانه است و بيكار كردن خودي. آنوقت اين جوان‌هايي كه خودشان جبهه رفتند و تكه تكه شدند، كشور را براي شما امن كردند، حالا اگر بناست يك ايجاد شغلي كنيم، ايجاد شغل براي همين خانواده‌هاي شهدا كنيم. براي همين بچه‌هاي ايران كنيم كه اگر به ايران حمله شد، اينطور نشان مي‌دهد. آن بيگانه كه ديديد ديگر ما بيگانه‌ها را امتحان كرديم. هشت سال كشورهاي دنيا سر ما بمب ريختند، يا با واسطه يا بي‌واسطه با كم و زيادش. بيگانه چه خدمتي كرده كه حالا جنسشان را بخريم.

اول همه هم خود دولت است. خود دولت تصميم بگيرد، امسال جنس خارجي نخرد. امام يك سيلي در صورت شاه و صورت آمريكا زد. فرمود: شير نفت را ببنديد. شاه فلج شد. سربازها از سربازخانه فرار كنند. شاه فلج شد. ما مي‌توانيم دنيا را فلج كنيم. حالا اين نمي‌دانم گلش چطور است. اين چيست و آن چيست. اصلاً خيلي از چيزها خيال است.

خدايا كشور ما را روز به روز به سمت خودكفايي، عزت. توليد كنندگان ما را به سوي آن راهي كه تو دوست داري، مصرف كنندگان ما را به سوي راهي كه خودت دوست داري هدايت بفرما. تولد امام جواد را به همه‌ي عزيزان تبريك مي‌گوييم.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

 

«سؤالات مسابقه»

1- آیه 35 سوره توبه بر چه كاری وعده عذاب می‌دهد؟
1) بیكاری در دوره‌ی جوانی
2) راكدگذاردن سرمایه
3) راكدگذاردن آب و خاك
2- دستور قرآن، پس از اقامه نماز جمعه چیست؟
1) تفریح و استراحت
2) تلاوت قرآن و عبادت
3) كسب و كار و تجارت
3- آیه 114 سوره طه، به چه امری سفارش می‌كند؟
1) تولید و توسعه علم
2) توسعه كشاورزی
3) خدمت رسانی به مردم
4- در فقه اسلامی، احیای زمین موات چه نتیجه‌ای به دنبال دارد؟
1) مالكیت زمین
2) حق بهره‌برداری از زمین
3) درختكاری در زمین
5- درباره كار و تولید، در روایات چه تعبیری آمده است؟
1) عبادت در راه خدا
2) جهاد در راه خدا
3) هر دو مورد

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست