نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1145
1- یاد مظلوم در قرآن کریم 2- تجلیل از بزرگان در مراسم حج 3- مقایسه حضرت قاسم با حضرت اسماعیل 4- حرم امام حسین علیهالسلام، خانه زائران کربلا 5- نقش محرم در پیروزی انقلاب اسلامی 6- مراعات بهداشت و حق الناس در عزاداریها 7- دوری از اسراف و تبعیض در مراسم عزاداری
موضوع: جایگاه عزاداری در فرهنگ اسلامی تاريخ پخش: 07/06/98
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
عزیزانی که پای تلویزیون هستند، بحث را دو شب به محرم میشنوند. یعنی در آستانهی محرم هستیم. شهادت شهید رجایی و شهید با هنر هم هست. برای شادی روح این دو عزیز هم صلواتی بفرستید. (صلوات حضار) این مسألهی عزاداری و جشن و مصیبت و این مراسم ریشهاش کجاست؟ امام فرمود: اگر حدیثی از ما ائمه شنیدید، از ما بپرسید که این حدیث ریشهاش کجاست تا ما بگوییم: ریشهی این حدیث در این آیه است. ریشهی عزاداری کجاست؟ افرادی که گول وهابیها را خوردند خواهش میکنم این چند دقیقه را با عنایت گوش بدهند. چون وهابیها این عزاداریها را بدعت میدانند، جشنها و چراغانیها را بدعت میدانند. اما عرض بنده و امثال من، عزاداری ریشهاش در قرآن است و اول روضهخوان خداست. این هم برای مؤمن روضه نخوانده است، برای کافر روضه خوانده است. در جاهلیت دخترها را زنده به گور و میکشتند.
1- یاد مظلوم در قرآن کریم
قرآن با یک لحن تندی و با یک ریتم خاصی، (إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ، وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ، وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ، وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ، وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ) (تکویر /1-5) یک ریتم خاصی، آخر میگوید: «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» (تکویر/8و9) این بچه چه گناهی کرده که زنده خاکش کردی؟ ولو کافر است آخر مسمانها که بچه در گور نمیکردند. بت پرستها دختر در گور میکردند اما بالاخره درست است کافر است و پدرش هم کافر است، خود دختر هم کافر است، اما مظلوم که هست، «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» چه گناهی کرده که زنده به گورش میکنی؟ اول روضهخوان خداست، این هم نه برای مؤمن، برای کافر، منتهی کافر مظلوم، این دلیل قرآنی است. بسم الله، هرکس حرف دارد بزند. یک روضه دیگر هم در قرآن داریم که روضه برای مؤمن خوانده است، سورهی بروج آخر قرآن است میگوید: (قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ) (بروج /4) اخدود، خد یعنی گودی، یک گودی کندند و پر از هیزم کردند، آتش برافروختهای درست کردند، مؤمنین را در این آتش میانداختند، جزغاله میشدند و میمردند. خدا میگوید: مرگ بر اصحاب دره، آنهایی که دره درست کردند و چوب و هیزم و آتش و مؤمنین را سوزاندند. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» مرگ بر اینها، چرا؟ برای اینکه (وَ هُمْ عَلى ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ) (بروج /7) شاهد بودید، کنار دره مینشستید و جزغاله شدن مؤمنین را میدیدید. پس خداوند برای مظلوم روضه خوانده است، چه کافر و چه مسلمان!
2- تجلیل از بزرگان در مراسم حج
تجلیل از بزرگان در قرآن هست، شما مکه که میروید، ابراهیم اینجا چنین کرد، تو چنین کن. اسماعیل اینجا چنین کرد، تو چنین کن. یعنی تمام رفتارهای قبلی را خودمان عملاً در قالب ابراهیم و هاجر کارهای مکه را انجام میدهیم. یعنی آن خاطرات باید زنده بماند. اگر چند هزار سال پیش یک مرد خدایی مثل ابراهیم حاضر شد زن و بچهاش را در بیابان برای فرمان خدا بگذارد، تو هم حاضر شو از چیزی بگذر. (رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ) (ابراهیم /37) خدایا من زن و بچهام را در این بیابانی آوردم که هیچ برگ سبزی و هیچ قطره آبی نیست، برای اقامه نماز آوردم. این خاطرات باید بماند. حج یک روضهخوانی عملی است. بگذریم که روضهها هم ریشه در قرآن دارد. پارسال یک کتابی چاپ کردم، ده بیست تا روضه قرآنی در این کتاب چاپ کردم. یکی را برای شما میگویم. روضه حضرت قاسم در قرآن، اسم حضرت قاسم نیست ولی تاریخ حضرت قاسم را میگویم، بعد حساب کنید حضرت قاسم با حضرت اسماعیل، با هم مقایسه کنید. هرکس مکه رفته، رفته و هرکس نرفته مثلش این است. این میز کعبه است، فاصلهی یک متر و نیم اینجا خالی است. یک نیم دایره به نام حجر اسماعیل، این هم قبر اسماعیل است. حاجیها همه باید هفت بار دور این بگردند. هر حاجی 21 بار، سه تا هفت بار، هفت بار برای عمره، هفت بار برای حج و هفت بار برای طواف نساء یا وداع، یعنی هر حاجی 21 بار واجب است بگردد با فاصلههای مختلف، این انگشتهای مرا فرض کنید حاجی، دارد میآید، به اینجا میرسد. اینجا میتواند میانبر بزند، تلویزیون نشان میدهد؟ دست مرا نشان بده. یک آقا بالای منبر بود، هرطور میگفت این فیلمبردار طور دیگری نشان میداد. میگفت: یوسف در چاه رفت، دستش را چنین می کرد. بعد میگفت: پیغمبر هم معراج رفت. (خنده حضار) این باید همینطور که من میگویم باشد. بگویید این چه بود؟ کعبه، این چیه؟ حجر اسماعیل، یک نیم دایره است، اینجا وسطش خالی است، حاجیها وقتی طواف میکنند میتوانند از این وسط بیایند، ولی حق ندارند باید چنین طواف کنند. اینطور…. سؤال: دور کعبه میگردیم خانه خداست، این نیم دایره چیست؟ قبر اسماعیل است. میگوییم: قبر اسماعیل هم باید دورش بگردیم؟ بله، چه کسانی؟ هرکس. امام زمان هم که مکه میآید باید دور این قبر بگردد؟ امام زمان هم باید بگردد. چه کرده که همهی پولدارهای کره زمین واجب است مکه بیایند و مکهایها واجب است طواف کنند و در طوافها واجب است دور این قبر بگردند؟ مگر این چه کرده است؟ اسماعیل فرزند حضرت بگویید… ابراهیم است. تا حدود صد سال حضرت ابراهیم بچهدار نشد. تا بالاخره در پیری بچهدار شد. بچهاش ده، سیزده ساله شد. خدا به ابراهیم گفت: سر بچهات را ببر. صد سال هم به من ندادی حالا که دادی و راه افتاده باید سرش را ببرم. این مسأله را با اسماعیل طرح کرد. گفت: «يا بُنَيَّ» پسر کوچولو، (إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ) (صافات /102) من پی در پی خواب میبینم سر تو را میبرم. گفت: چه؟ گفت: «يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» هی اشاره میکنند بلند شو بنویس.
3- مقایسه حضرت قاسم با حضرت اسماعیل
[پای تخته مینویسند…] «يا أَبَتِ» پدرجان، «افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» انجام بده، هرچه خدا گفته انجام بده، «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ» خواهی دید انشاءالله من صبر میکنم. یک پسر سیزده ساله که صد سال است پدرش منتظرش است، مأمور میشود پدرش او را ذبح کند، میگوید: پدرجان، خدا گفته شک نکن. این را تحمل میکنم و خواهی دید من صابر هستم. هردو تسلیم شدند، پدر و پسر، «فَلَمَّا أَسْلَما» یعنی پدر و پسر تسلیم شدند، (وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ) (صافات /103) اسماعیل را روی زمین خواباند و کارد را اینجا گذاشت، آیه نازل شد و وحی آمد که کارد را بردار، نمیخواستم خون ریخته شود، میخواستم ببینم تو دل میکنی یا نمیکنی؟ این آزمایش بود، دل میکنی یا نمیکنی؟ اگر یک کسی تسلیم خدا بود و دل کند، امام زمان و همه پولدارهای کره زمین در طول تاریخ واجب است 21 بار دور این بگردند. در کربلا چه؟ حضرت قاسم هم سیزده ساله بود، حضرت اسماعیل هم سیزده ساله بود. سیزده ساله مکه را همه دورش می گردند، سیزده ساله کربلا حضرت قاسم، پسر امام حسن مجتبی(ع) عمویش امام حسین پرسید: مرگ چطور است؟ نگفت: من تسلیم هستم. گفت: «احلی من العسل» از عسل شیرینتر است. از عسل شیرینتر یعنی من عاشقش هستم. تسلیم مهم نیست، تمام بیمارستانها، عمل جراحی که میکنند به مریض میگوید: پایت را قطع نکنیم این قند به چشمت میخورد و نابینا میشوی. میگوید: قطع کن. آقا این روده را اگر قیچی نکنیم ممکن است این سرطان توسعه پیدا کند و نابودت کن. خوب یک مقدار روده را قیچی کنید. این چشمت را میخواهیم تخلیه کنیم، تخلیه کنید. در عمل جراحی انسان تسلیم میشود اما عاشق، بگویید… عاشق نیست. تسلیم است، اگر کسی تسلیم بود، امام زمان دور قبرش میگردد، اگر کسی عاشق شد، چه؟ البته معنای این حرف این نیست که حضرت قاسم مهمتر از امام زمان هست، قدردانی خدا را میگویم که از یک عمل نیم ساعته چطور قدردانی میکند. کسی اگر تسلیم بود همه حاجیها دور قبرش میگردند، اگر کسی عاشق شد، عاشق مهمتر از تسلیم است. این کربلا یک نمونهاش حضرت قاسم است و خیلی مهم است. یک نفر نصف روز 72 شهید، در تاریخ بی نظیر است. کربلا قابل مقایسه با هیچی نیست. یک نفر، نصف روز و 72 شهید، چه کسی شهید شد؟ نوجوان، جوان، اصحاب، پیرمرد، بچه شیرخوار، در تاریخ مهمانیها هیچ مهمانی روی کرهی زمین نبود که 12 هزار نامه دعوت برایش بیاید. مهمانیها یک کارت و تلفنی، امروزیها چه میگویند؟ اس ام اس بزنند، از طریق سایتهای، مهمانی یک قلم… دوازده هزار نامه دعوت که حسین به کربلا بیا ما رژیم را برمیداریم. خیلی مهم است. کربلا یک چیز استثنایی است، لب زدن به خاک حرام است، جز خاک کربلا، سه چیز باعث میشود نماز قبول شود. یک آدم سر نماز حواسش جمع باشد، ما که حواسمان پرت است. خوب حواست پرت است لااقل نافله بخوان، حال نافله هم نداریم. میگوید: حداقل اگر حواست پرت است و حال نافله هم نداری لااقل مُهر تو مُهر کربلا باشد. مهر کربلا باعث میشود به خاطر امام حسین نمازت قبول شود.
4- حرم امام حسین علیهالسلام، خانه زائران کربلا
هرجا میروید مسافرت نمازتان شکسته است، روی کره زمین چهار جا هست میگوید: اینجا ولی مسافر هم هستی نمازت را درست بخوان. یعنی آنجا خانه خودت است. یکی در مسجد الحرام نمازت را درست بخوان. یعنی چه؟ یعنی مسجدالحرام ولو در عربستان است ولی خانه خودت هست، هر حاجی آنجا را باید احساس کند آنجا خانهی خودش است. دیگر کجا؟ خانهی الوهیت، خانهی ولایت، مسجد کوفه، مقرّ قضاوتها و عبادتهای حضرت امیر، قتلگاه حضرت امیر، خانهی ولایت، خانهی شهادت در حرم امام حسین هم ولو مسافر هستی میتوانی نمازت را چهار رکعتی بخوانی. خانه رسالت، در مدینه هم میتوانی این کار را بکنی. در حرم امام حسین می روی نمازت را درست بخوان، یعنی چه؟ یعنی اینجا خانه خودت است. نگاهت به حرم خانه خودت باشد، هر آبی که میخوری، کنارش سلام بر حسین! امام حسین در همه مراسم مذهبی هست، شب قدر مگر شب شهادت امیرالمؤمنین نیست؟ شب بیست و یکم شب شهادت امیرالمؤمنین است ولی یکی از اعمال شب بیست و یکم سلام بر امام حسین است. مگر نیمه شعبان برای امام زمان(ع) نیست؟ یکی از اعمال نیمه شعبان سلام بر امام حسین است. یعنی امام حسین در همه مراسم حضور دارد. اگر احساس خطر کردی، مکه واجب نیست اما اگر احساس خطر کردی، کربلا مستحب هست. خیلی مهم است، احساس خطر کردی حج مستحب نیست، اما اگر احساس خطر کردی، کربلا مستحب است. این خیلی مهم است. بچه متولد که میشود در زایشگاه یا خانهی خودش میگویند: لبش را به خاک کربلا بمال، مُهر کربلا را به لبش بزن. وقتی هم میخواهند در قبر بگذارند، میگویند: مستحب است خاک کربلا را به صورت این مرحوم بزنی. یعنی کربلا باید از تولد تا قبرستان، از زایشگاه تا قبرستان باید با امام حسین باشیم. ما گاهی وقتها میگفتیم: کربلای ایران، کربلای ایران، ما کربلای ایران بارها جبهه رفتیم، با تانکر آب میبردند. در کربلا ابالفضل با مشک نتوانست آب ببرد. آنجا با تانکر آب بردند. هیچی مثل کربلا نیست. این عزاداری سرمایهای است. منتهی خوب هرچیز خوبی را میشود استفاده بهتری هم کرد. چگونه عزاداری کنیم؟ در عزاداری ممکن است گناه هم بشود. عزاداری هم آسیب شناسی دارد. عزاداری را باید نگه داشت، آسیبهایش را… 1- صدای بلندگوها نباید ایذایی باشد. بی وقت صدای بلندگو نخواند. در همان حسینیه و مسجدها هرکس میخواهد داخل میرود. بلندگو و مردم آزاری نمیشود گفت: حالا که امام حسین است، حرام شد. برای امام حسین هم اگر این بلندگو مردم را اذیت میکند، عاشورا هم اگر باشد این آقایی که بلندگو را روشن کرده، گناه کرده است. صدای بلندگوها، حرفهایی که زده میشود، حرفهای پرمغز باشد، یا قرآن باشد، یا روایات باشد یا تاریخ معتبر باشد، این عزاداریها، طولانی نشود. عزاداریها منهای دین نباشد. دربارهی عزاداری روایت داریم «أحیا امرنا» (معانی الاخبار/ص180) سلام و درود بر کسانی که امر ما را زنده کردند. یعنی در عزاداری باید…
5- نقش محرم در پیروزی انقلاب اسلامی
حضرت امام انقلاب را روی عزاداری بار کرد. ما جوان بودیم، امام قیام کرد و مردم ورامین و پیشوا، اینها همچنین بعد هم مردم تهران و جای دیگر، اصلاً بار انقلاب اسلامی را امام خمینی روی عاشورا گذاشت وگرنه نمیرفت. یادم نمیرود آن زمان این شعر را میخواندند. من اهل شعر نیستم متأسفانه، ولی شعرش از بس خوشم آمد، شعارشان این بود:
گمگشته کربلا، فیضیه قتلگاه *** شد موسم یاری مولانا الخمینی
قصه را روی کربلا و قتلگاه بردند. یادم نمیرود یک هیأت داشت این شعر را میخواند. مردم دو دسته شده بودند، یکی میگفت:
برنامهی من جنگ با فساد است *** آزادی گفتار و عدل و داد است اقیمواالصلاه است، و آتوا الزکاة است *** این است مرامم این است مرامم
دسته بعدی میگفت:
در زیر بار زور و ننگ و ذلت *** این زندگی توأم بود به خجلت مرگ بر آن ملت است *** تا که در ذلت است
این شعرها شاه را بیرون کرد. امام انقلاب را روی عاشورا گذاشت. مثل ماشینهای آمبولانس که میرود و چند تا موتور و ماشین هم عقب او میرود. از این فضایی که ایجاد کرده اینها هم استفاده کردند. امام حسین فضایی را ایجاد کرد که… الآن زور آمریکا سر چیست؟ تحریم اقتصادی، کربلا الگوی تحریم اقتصادی است، آب خوردن هم پیدا نمیشد. حالا ما قطعات هواپیما نداریم، آب خوردن هم حتی برای علی اصغر نبود. محاصره اقتصادی دارویش کربلا است. محاصرهی نظامی در کربلاست. در طول تاریخ کجا محاصرهی نظامی شده است که 72 نفر بین سی هزار نفر، این محاصرهی نظامی است. یعنی محاصرهی اقتصادی نسخهاش کربلاست. محاصرهی اقتصادی، محاصرهی نظامی، محاصرهی تبلیغاتی، چه موجی راه انداختند که حسین خروج کرده بر حکومت یزید، (فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما) (حجرات /9) چون خروج کرده حسین را باید کشت. امام را باید کشت. ارزش نماز در کربلا معلوم میشود. نماز امام حسین شکسته بود. چون دوم محرم وارد کربلا شد و دهم شهید شد. دوم تا دهم هشت روز است. مسافر هشت روزِ نماز شکسته، علاوه بر اینکه نماز جنگ حساب دیگر دارد. من حساب کردم دو رکعت نماز امام حسین چند کلمه است. دو تا حمد دارد، هر حمدی هم هفت آیه دارد، دو هفت تا، 14 تا، یک الله اکبر دارد، پانزده تا، دو تا رکوع دارد هفده تا، چهار تا سجده دارد، بگویید… بیست و یکی، تشهد هم چهار کلمه، 25 کلمه امام حسین خواست بگوید، سی کلمه خواست بگوید، سی تا تیر به امام حسین زدند. این نماز در تاریخ نبود. یک نماز دو رکعتی هر کلمهای یک گلوله، اصلاً نماز… اصلاً هیچ چیز در کربلا به هیچ چیزی شباهت ندارد. اینکه میگویند: «لا یوم کیومک یا أباعبدالله» حالا این عزاداری چه سرمایهای است. همین بعد از 1400 سال، راهپیمایی اربعین خیلیها را دیوانه کرده است. بهت زده کرده و سیاسیون دنیا مینشینند نگاه میکنند قصه چیست. کدام زائر بعد از 1400 سال چند میلیون پیادهرو دارد. کربلا خیلی سرمایه مهمی است.
6- مراعات بهداشت و حق الناس در عزاداریها
در آستانهی محرم هستیم، در جلسات مراعات آیهای که اسلام گفته را بکنید. مراعات بهداشت را بکنید. گوسفند میکشید در خیابان نکشید. در خیابان که گوسفند میکشید کلی هم شیلنگ و آب باید مصرف شود، شتر نذر کرده، شتر را بکشید اما چرا وسط مردم که رَم کند و یک عده را بترساند. میخواهید عزاداری کنید چرا با کفش داخل حسینیه میشوید؟ شما داخل خانه خودت کفشهایت را میکنی، آنوقت خانه امام حسین با کفش میآیی؟ میخواهد پرچم بکوبد، پرچم سیاه پوش طوری نیست. ولی این کاشیکاریها را با میخ و چکش میزنی، برای اینکه من میخواهم سیاه پوش کنم و بعد اوقاف باید اینها را تعمیر کند. سعی کنیم این سرمایهی مقدس را خراب نکنیم و روی گریهها هم خیلی عنایت داشته باشید. یکی از مراجع بزرگ که من افتخار داشتم مقلد او بودم. در وصیتنامهاش نوشت: من مرجع تقلید هستم. اما هرچه به زندگیام فکر میکنم، چیزی را که دل من خوش است، اشکهایی بوده که برای امام حسین ریختم. دلم به آن اشکها خوش است. اینکه آقا لیسانس است و دکتر هست، اینها را ول کنید. عزاداری همه شرکت کنید. عارتان نشود! در همه خانهها اسم حسین و علی و فاطمه باشد. نگویید: برادرم حسین دارد و خواهرم فاطمه دارد. خوب برادرت یخچال دارد و خواهرت هم فریزر دارد. چطور آنجا نمیگویی: برادرم دارد؟ در هر خانهای میگویی: تلفن، یخچال، موبایل، در همه خانهها اسم اینها باشد. عزاداری مهم نیست کجا چند تا شیپور باشد و چند تا دیگ باشد، به باطن عزاداری برسید. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار) جلسهها طول نکشد و جلسهها متنوع باشد. قدیمیها رسم بود، نمیدانم ریشه این رسم کجاست چون ریشه قرآنی و حدیثی که ندارد. عادت بود، مثلاً میگفتند: این آقای واعظ ده شب در مورد یک چیز صحبت میکرده است. مثل اینکه بگویند: این آقای واعظ هرچه پول دارد پتو خریده است. خوب بیخود خریده است. پتو لازم است اما تو همه پولهایت را پتو خریدی؟ یک طلبه و روحانی که جایی میرود، از او بخواهید در مورد نماز بگوید، در مورد زکات بگوید، در مورد مسائل خانواده بگوید. در مورد تعلیم و تربیت بگوید. لازم نیست سخنرانی کند. همینطور عادی صحبت کند. این سخنرانی یک هنر است. ولی اگر کسی گفت: هنر ندارم معنایش این نیست که خیلی کارها طبیعی، یکوقت خانه نشسته بودم. نوهی من آمد گفت: آقاجان، گفتم: بله، دو سه ساله بود. گفت: علی اصغر را میشناسی؟ گفتم: بله، گفت: چه کسی است؟ گفتم: پسر امام حسین است. گفت: میدانی او را کربلا بردند؟ تشنه شد، آب خواست، پدرش گفت: آبش بدهید، تیر زدند اینجای گلویش مرد! این بچه دو سه ساله طوری روضه خواند که تا مدتی من گریه میکردم. عزاداری هرچه پاکتر باشد قداست دارد. شیپور و بوق اینها برای جمع کردن مردم خوب است، اما محور نیست که دور طبل سی تا جوان باشند و پای منبر پنج نفر بنشینند! این گیر اینجاست. دو تا طبل که میزنی جوانها پای طبل جمع میشوند، هر چیز خوبی آفت دارد. عزاداری یک سرمایهای است، تنها جایی که روی کرهی زمین گفتند: کنار این قبر دعا مستجاب میشود دعا کنار قبر امام حسین مستجاب میشود. زیر قبّه، امام هادی خودش امام دهم است، فرمود: تو وکیل من، برو به نیابت من کربلا کنار قبر امام حسین مرا دعا کن. گفت: آقا خود شما امام هستی، فرمود: من امام هستم، ولی دعا بغل قبر امام حسین…
7- دوری از اسراف و تبعیض در مراسم عزاداری
اسراف نشود، حتی یک دانه برنج و لپه اسراف نشود. هم تورم و گرانی است و هم اسراف … حاج احمد آقا میگفت: امام آب خورد. احتمالاً این را یک جایی گفتم. آب خورد، بعد یک دستمال کاغذی برداشت، این در… حاج احمد آقا فرمود: چرا چنین میکنید؟ گفت: نصف لیوان آب خوردم و نصفی زیاد است. دور ریختن نصف لیوان آب اسراف است و اسراف گناه کبیره است. ما چقدر برنج، فرش، کاشیکاری، لامپ اضافه، این چیزهای مقدس را حفظ کنید. قرآن در مورد نماز میگوید: حافظون، باید حفظ کرد. جالب این است که قرآن میگوید: باید ناموست را هم حفظ کنی. در عزاداریها نباید تبعیض باشد. یکوقتی رفتم جایی سخنرانی کنم، دیدم هرچه مرد است آمدند حسینیه و روی فرش نشستند و زنها در کوچه نشستند. چرا؟ یکبار رفتم یک جایی نماز جمعه در یکی از استانهای بزرگ، قبل از خطبهها سخنرانی کنم، همین که رفتم بالا سخنرانی کنم، نگاه کردم دیدم هرچه قالی است زیر پای مردهاست و زنها همه روی موکت نشستند. این ظلم است. گفتم: آقایان اگر میخواهید من صحبت کنم قربان پای شما، همه بلند شوید. بلند شدند ایستادند. گفتم: مردها کنار بروند و یک ده بیست تا از این قالیها را بفرستید سمت خانمها، هیچی ایستادیم آنجا، قالیها را لوله کردند و سمت زنانه فرستادند، گفتم: سخنرانی من همین است، خداحافظ! ما ده روز در مورد عدالت صحبت میکنیم و همان لحظه خودمان بی عدالتی میکنیم. این آقا چون بانی است، پس باید غذای بیشتری بدهیم، نه! بانی قبل از اینکه گوسفند را بکشد، مالک گوسفند است اما همین که نذر کرد گوسفند را کشت و در دیگ افتاد، این بانی با باقیها فرق ندارد. نگو چون صاحب گوسفند است پس یک خرده غذایش را چربتر بگیریم. میشود برنامهها را جوری انجام داد که مهم باشد. عزاداری، خدا رحمت کند مرحوم کوثری میگفت: روز عاشورا که میروم برای امام روضه بخوانم، امام میگوید: این روضه در حسینیه بود و من سیر نشدم. بیا در اتاقم یک روضه خصوصی برای من بخوان. آقای کوثری میگفت: به اتاق امام رفتم، آنجا که روضه میخواندم امام فریاد میکشید. قدرت خدا را نگاه کنید، امام حسین را برای چه زیر سم اسب کردند؟ خوب آدم میکشد میرود، گفتند: میترسیم بماند. طوری زیر اسب باشد که محو شود. چون آنها گفتند: امام حسین محو شود، هیچ اسمی مثل امام مطرح نشد. الآن کلمهی حسین شاید از بیشترین کلماتی که در خانههاست، کلمهی حسین است. چون میخواست محو شود. برادران یوسف، یوسف را در چاه انداختند، محو شود، هیچکس مثل یوسف جلال و جبروت پیدا نکرد، غیر از حضرت سلیمان. شاه میگفت: عکس خمینی هرجا هست صاحبخانه را بگیرید. هیچ مرجع تقلیدی به اندازهی امام خمینی عکسش چاپ نشد. کشتی خدا با غیر خدا، مسألهی کربلا همه عبرت است. گفت: بدنم سوراخ سوراخ میشود و سر به نی میدهم اما سر جلوی نا کس خم نمیکنم. زیر سم اسب میروم اما زیر بار زور نمیروم. نسخهی فرجام و برجام همین است. امام حسین فرمود: زیر سم اسب میروم و زیر بار زور نمیروم. به هر حال یک سرمایهای عاشورا جلو است، این سرمایه را… خواهران عزیز بخاطر امام حسین حجاب خود را حفظ کنید. ما همه به امام حسین نیاز داریم. به معنویت نیاز داریم. در جلسات لازم نیست حتماً از این خیابان یا از این کوچه برویم تا ترافیک شود و نیروی انتظامی بیاید و اینها با هم درگیر نشوند. حالا مگر امام حسین در این کوچه است؟ در کوچه بغلی امام حسین نیست؟ چه دلیل دارد؟ آخر پدران ما از این کوچه میرفتند. خوب پدران شما از این کوچه میرفتند، شما از یک جای دیگر برو، ما در عزاداریها و در همه کار هم میگوید: مقلد باشید و هم میگوید: خودتان مدل ساز باشید. یک آیه میگوید: کارهای خوب دیگران را یاد بگیر. آیهاش این است (فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ) (انعام /90) ای پیغمبر اسلام کارهای خوب انبیاء را اقتدا کن، هرکار خوب کرده انجام بده، از یک سمت دیگر قرآن میگوید: (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً) (فرقان /74) لازم نیست همه کارها را دیگران بگویند، یک کار را هم شما مبتکر باش. ابتکار داشته باشید. در اشعار و سخنرانیها، به هر حال در آستانهی محرم این بحث را گوش میدهید، خداوند انشاءالله بالاترین درجهی ایمان و معرفت و ولایت و اطاعت را به همه ما مرحمت بفرماید. خدایا همینطور که ابراهیم و اسماعیل، دل کندند از بچهشان، امام حسین از همه چیز دل کند، ایمانی به ما بده که هرجا بناست دل بکنیم با کمال خلوص دل بکنیم. ما را اسیر خیالات و توهمات و شهوات و زرق و برق دنیا قرار نده. یک سلام هم بدهیم ولو هنوز محرم نشده و دو روز دیگر هست. یک سلام بدهیم «السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابداً ما یقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم، السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمة الله و برکاته»
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
«سؤالات مسابقه»
1- آیات اولیه سوره تکویر از کدام مظلوم یاد میکند؟ 1) مؤمنان شهید در جبهه 2) دختر کافر زنده به گور 3) ساحران مؤمن به حضرت موسی 2- آیه 103 صافات به تسلیمشدن چه کسی در برابر دستور خدا اشاره دارد؟ 1) حضرت ابراهیم 2) حضرت اسماعیل 3) هر دو مورد 3- قرآن در سوره بروج، ماجرای شهادت چه کسانی را بیان میکند؟ 1) اصحاب الجنة 2) اصحاب الاُخدود 3) اصحاب المَیمنة 4- خواندن زیارتنامه کدام معصوم در همه مناسبتهای مذهبی توصیه شده است؟ 1) امام حسین علیهالسلام 2) امام علی علیهالسلام 3) امام زمان علیهالسلام 5- آیه 90 سوره انعام، به چه کاری فرمان میدهد؟ 1) الگوگیری از کارهای خوب دیگران 2) الگودادن به دیگران 3) الگوشدن برای دیگران
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1145