نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1238
موضوع: حضرت زهرا(س)
تاريخ پخش: 70/10/05
بسم الله الرحمن الرحيم
1- نهضت سواد آموزي و دستآوردهاي آن
به مناسبت هفتم دي ما ه سالگرد نهضت سواد آموزي در پيش است. و امسال نهضت سواد آموزي توانست با همکاري و حمايتهاي مقام معظم رهبري و رياست جمهوري و همکاري آموزش و پرورش و صدا و سيما و ديگر ارگانها در دنيا کشور دوم شود و از يونسکو مدال افتخاري بگيرد. اما چه يونسکو مدال افتخار بدهد چه ندهد. چه سازمان ملل حقانيت ما را در جبهه و جنگ تاييد بکند چه نکند، چه صدام را پيش قدم در جنگ بداند چه نداند حقانيت ما، براي ما روشن است آنها خواستند چشمشان را باز ميکنند و حقانيت ما را ميبينند. چشمشان را باز کنند يا نکنند تا حقانيت ما را ببينند يا نبينند بحمدلله جمهوري اسلامي بعد از آن که در جنگ شکست نخورد و دشمن را به عقب راند، هر سال قدم به قدم جلو ميآيد از لحاظ عزت اجتماعي. الان ما در دنيا، عزيز هستيم الآن ابر قدرتها دوست دارند که ما به آنها لبخندي بزنيم. الآن هر کشوري ميخواهد بگويد با غيرت و شجاع باشيد ميگويد از ايرانيها ياد بگيريد. رئيس جمهورهاي ديگر ميترسند آن حرفها را بزنند، يا جرات ندارند يا آن بينش را ندارند. مقام معظم رهبري زماني که رئيس جمهور بودند تشريف بردند سخنراني کردند در يکي از اين اجلاسهاي بين المللي حالا غير متعهدها بود يا سازمان ملل، ايشان فرمودند: رئيس جمهورهاي متعدد، چند تا از رئيس جمهورهاي کشورهاي ديگر آمدند گفتند: خوشا به حالت، جگرداري بگويي ما ميفهميم اما دل نداريم بگوييم. جايي که همه در مقابل اسراييل شهامت حرف زدن ندارند در برابر جسارت آمريکا شهامت حرف زدن ندارند. خدا را شکر ما، رهبرمان، مسئولين ما، امت ما، زن و مرد ما جرات دارد، شهامت دارد، در جنگ يپروز شديم، حالا بعد از آنکه يکي دو سال است جنگ متوقف شده حالا ميآيند ميگويند حق با شماست خيلي خوب حالا باز هم دستتان درد نکند. حالا بالاخره بعد از دو سال دستتان درد نکند. ولياي کاش آن مقدار که قضاوت کرديد يک خورده سريعتر و بجا بود. از افتخاراتي که جمهوري اسلامي نصيبش شد آزادي اسرا بود. از افتخاراتي که جمهوري اسلامي نصيبش شد مدال افتخاري بود که در سواد آموزي بزرگسالان، نهضت سواد آموزي دريافت کرد. من ميخواستم در اين زمينه صحبت کنم ولي چون خودم در نهضت سواد آموزي هستم نميخواستم خيلي مانور دهم امشب هم نميخواهم روي اين زمينه… فقط ميخواهم بگويم آموزشيارهاي سراسر ايران دستتان درد نکند. هم مردم را با سواد کرديد هم با گرفتن مدال، جمهوري اسلامي در دنيا عزيز شد. خداوند عزت دنيا و آخرت به تک تک شما مرحمت بفرمايد و انشاء الله از اين به بعد هم بتوانيد چنان کلاسها را گرم نگهداريد که بتوانيم هرچه بيشتر مسأله بيسوادي را حل کنيم که اگر بتوانيم بگوييم کشور ما بي سواد ندارد اين يک عزت فوق العادهاي براي ما است. و من بايد از دست اندرکاران تشکر کنم بخصوص از برادر دانشمند و بزرگوارمان جناب آقاي دکتر شهيدي که به خاطر قلم خوب، فکر خوب و اطلاعات گسترده ايشان کتابهايي را که مينويسد هر سال مدال افتخاري که از جمهوري اسلامي ميگيرد هديه ميکند و امسال 14 تا سکهاي که به عنوان کتاب نمونه گرفتند به آموزشياراني که در مناطق دور هستند دادند (آموزشياران نهضت سواد آموزي) من از اين استاد دانشمند دانشگاه لازم است تشکر کنم. و ما مفتخريم که در جمهوري اسلامي ما اساتيد دانشگاهي اينچنين پيدا ميشوند، و عدهشان کم هم نيست. يکي اينکه سفارش کنيم به مردم که حالا که اين خواهرهاي بزرگوار ميآيند در خانهها را ميزنند و منت ميکشند، اينها نبايد منت شما را بکشند شما بايد منت اينها را بکشيد. اينها آمدند در خانه شما را ميزنند که به شما نور بدهند علم بدهند. هر يک از اين خواهرهاي عزيز دست به هر کاري بزنند در آمدش بيشتر از نهضت سواد آموزي است. دست به گلدوزي، خياطي، نقاشي هر کار دستي حتي اگر سادهترين کارها حتي اگر بعضي از آنها قالي بافي هم بکنند در آمد يک زن قالي باف بيش از يک معلم نهضت است اين که ميآيد در خانه شما به خاطر پول نيست چون راههاي ديگر هست. شغلها و حرفهها و هنرهاي ديگر هست که درآمدش بيشتر است اما اين که ميآيد در خانه شما ميخواهد به شما نور بدهد، علم بدهد شما استاد را احترام کنيد. در کلاسها گرم برخورد کنيد. نهضت سواد آموزي فرزند امام است. کساني که در اين 10 – 12 سال لبيک گفتند، ميليونها افراد باسواد شدند شکر خدا. و ما مفتخريم در جمهوري اسلامي کارمان سواد آموزي است. مناسبت مهمي که بايد در اين جلسه صحبت کنم تولد حضرت زهرا(س) است. گرچه تولد حضرت عيسي را هم داريم يعني ما نميدانيم از مريم بگوييم يا از زهرا(س). گرچه قرآن درباره حضرت مريم(س) آيات زيادي را بيان کرده. درباره حضرت زهرا(س) چند جملهاي صحبت کنم.
2- سيمايي از حضرت زهرا
تولد ايشان، کودکي ايشان، همسرداري ايشان، زهرا و جبهههاي جنگ، زهرا و عبادت، زهرا و عروسي، زهرا… کمالاتي که دارد زهرا(س) در قرآن. زهرا در سخنان پدر، زهرا در سخنان شوهر، زهرا در کتابهاي اهل سنت. حالا من اين عناوين را بنويسم تا ببينم چه قدر از آن را ميتوانم بگويم. موضوع: سيمايي از حضرت زهرا(س) تولد، زهرا در قرآن، زهرا در ديدگاه پدر، زهرا در ديدگاه شوهر، زهرا در کتب اهل سنت تولد زهرا امام باقر(ع) ميفرمايد: به رسول اکرم گفتند، يا رسول الله(ص) شما خيلي محبت ميگذاري به فاطمه زهرا(س) چه خبر است. فرمود براي اينکه زهرا(س) نژادش از ميوههاي اين دنيايي نيست. غذاي ويژهاي براي من آوردهاند. و خوردم و فاطمه زهرا از آن غذاي ويژه درست شد. من براي اينکه خدا به من زهرا بده ببينيد يک چيزهايي يک سري تشريفات دارد ما دو رقم تشريفات داريم. يک تشريفاتي است که واقعا تشريفات است، نميارزد. يک تشريفاتي است که ميارزد. مثلا مکه رفتن تشريفات دارد ميگويند بايد از اول همه لباسهايت را دربياوري بگذاري کنار دو تا لباس سفيد بپوشي به نام لباس احرام. يکي مثل لنگ يکي مثل حوله. يکي را به کمر يکي را بدوش کفشهايت را بکن، کلاهت را برداري، رفتن به مکه تشريفات دارد. حضرت موسي وقتي ميخواهد برود کوه طور ميگويند اينجا با باقي زمينها فرق دارد تشريفات دارد (فَاخْلَعْ نَعْلَيْك) (طه /12) کفشهايت را بياور بيرون. کربلا رفتن تشريفات دارد ميگويند با همان گرد و خاک سفر وارد شويد. مکه ميخواهي بروي برو صابون بزن. مکه ميخواهي بروي با باقلوا برو. اما زين العابدين(ع) مکه که ميخواست برود مغز بادام را با روغن و شکر قاطي ميکرد من فکر کردم که مغز بادام با روغن و شکر چه ميشود ديدم ميشود باقلوا. امام سجاد براي مکه باقلوا با خودش ميبرد. و زياد هم ميبرد در سفر به دوستان هم ميداد. اما براي کربلا نه. شانه هم نميکرد. لباسهاش را هم اتو نميکرد. همان گرد و خاک سفر. يعني حرم امام حسين(ع) رفتن يک فرهنگ دارد مثل موسيقيها، موسيقي روز عزا با موسيقي روز شادي فرق ميکند. خرما شيرين است بعضي ميوههاي ديگر هم شيرين است ولي در عزا يک رقم ديگر شيريني ميدهند و در شادي يک رقم ديگر. اين نژاد و فرهنگش فرق ميکند. خداوند وقتي به موسي ميخواهد بگويد بايد تورات بگيري، تورات گرفتن تشريفات دارد. اول ميگويد: (وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ) (اعراف /142) موسي سي شب بايد تشريف بياوري. چشم، بعد ميگويد سي شب کم است. ده شب ديگر «وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ» چهل شبانه روز بايد موسي آماده شود تا ظرفش، روحش بتواند تورات را بگيرد. پيامبر يک مرتبه از خواب بيدار نميشود وحي به او نازل شود. بايد مدتها در غار حرا، خودسازي کند تا روح پيامبر آماده گرفتن وحي شود. روي پشت بام آنتن بايد در جهت خاصي باشد تا موج را بگيرد. روح ما بايد در يک شرايط خاصي وحي را بگيرد. اينها تشريفات است. کربلا رفتن، مکه رفتن، (فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً) (اعراف /142) در کوه طور، چهل شبانه روز براي گرفتن تورات اينها تشريفات است.
3- خصوصيات و مشخصات حضرت زهرا
خدا وقتي ميخواهد به پيامبر زهرا(س) را بدهد. همينطور، اين طور نيست که حالا خانمش بچه آورد. دختري بود. نخير. پيامبر ميخواهم به تو زهرا بدهم چهل شبانه روز بايد از خديجه جدا باشي، ميخواهم به تو زهرا بدهم. مريم با تمام کمالاتش مادر يک عيسي است و زهرا مادر يازده عيسي. زهرا را گفتم عصاره¬ي هستي. من در شهادت زهرا اين کلمه را گفتم. در تولدش هم بگويم. عصاره هستي زهرا(س) است. پيامبر به چيزي نگفت نور چشم جز به فاطمه زهرا(س) و نماز به نماز هم ميگفت نور چشم. زهرا يک مولود طبيعي نيست که بگوييم خوب دختري است مثل باقي دخترها. پيامبر 40 شبانه روز فاصله بگير. چهل شبانه روز جدا شد از خديجه. غذاي ويژه باشد. چه خبر است؟ ميخواهم زهرا به تو بدهم. سلول بدن زهرا بايد از اول… جمعا شايد چهل، پنجاه تا کتاب تربيتي در کتابخانهام داشته باشم. در اين چهل، پنجاه تا که ما نديدم يک مربي و يک کسي را در مورد مسائل تربيتي، روانشناسي و روانکاوي و مسائل تربيتي که در مورد نسل و نطفه صحبت کند. همش ميگويند بچه را خواسته باشي تربيت کني اينطور کني عقدهاي ميشود اينطور کني لوس ميشود. براي اينکه ميزان روحش را چگونه تربيت کنيم همش بحثهاي تربيتي بعد از تولد است. ولي اسلام نظرش اين است که اگر خواستي کسي را تربيت کني بايد از قبل از… کشاورز خوب کشاورزي نيست که فقط بگويند چگونه آبياري کن، چگونه سمپاشي کن. سمپاشي و آبياري بعد از کشت است. يک مقداري از اهميت کشاورزي اين است که آن دانهاي که ميخواهي بذر کني يعني دقتها بايد روي بذر باشد يک اسمي مهم دارد اصلاح بذر اشتباه که نميگويم. بذر اصلاح شده، ان تخم و بذر اصلاح شده آن نقش مهمي در تربيت دارد. وگرنه… چند وقت پيش يک جايي بودم همه امور تربيتهاي يک استان بودند در اصفهان به آنها گفتم خواهرها و برادرهاي امور تربيتي شما چه ميکنيد؟ ميخواهيد بچهها را تربيت کنيد. پدر و مادر را صدا بزن بگو چه لقمهاي ميدهي بچهات بخورد اگر لقمه حرام بخورد شما هر چه تربيت کني… امام حسين هرچه رفت مردم را روز عاشورا تربيت کند. آخرش فرمود شکمتان لقمه حرام توش است لقمه حرام را که نميشود، ذاتشان… زهرا يک زن ويژهاي است. چهل شبانه روز جدا شد بعد پيغام داد به خديجه، اي¬خديجه اگر من 40 شب خانه نيامدم فکر نکن قهر کردهام. آمدن زهرا، مادرش هم بايد چهل شبانه روز برنامه ويژه داشته باشد. پدر هم بايد برنامه ويژه داشته باشد. حتي حديث داريم که هر گاه پيامبر اسلام هوس ميکردند، تمايل ميکردند که مرغ بخورند مرغ نميخريدند بخورند. مرغ يا خروس را ميخريدند درخانه ميبستند چند شبانه روز دانه به آن ميداد و بعد از آن که چند شبانه روزي گذشت بعد آن مرغ را ذبح ميکردند ميخوردند. بهرحال سلول بدن پيامبر بشود هر مرغي هر خروسي که نميشود. اين ويژگي در مورد اصل تولد. در اين که کي متولد شد. بين ما و اهل سنت در تاريخ اختلاف است، اختلافها گاهي وقتها روي کلمات است مثلا ميگويند حضرت زهرا چند دفعه شهيد شده؟ ميگوييم: يک دفعه. ميگويند: پس چرا دو بار ميگويند فاطميه ميبينيد گاهي داريم… يک همچين عبارتي در تاريخ است. اين را شما چه ميخوانيد هم ميشود خواند تشعين يعني چه؟ يعني هفتاد تا تشعين يعني 90 تا. چون در تاريخ يک جملهاي اين طوري آمده علما نميدانند چه جوري بخوانند. نقطه گذاري هم در اول تاريخ دقيق نبوده و لذا دو تا فاطميه کنند. آيا 5 سال بعد از بعثت بوده يا قبل از بعثت معلوم نيست. وقت تولد زهرا زنها اعتصاب کردند همه با خديجه، خديجه را بايکوت کردند به قول امروزيها هرچه خديجه پيغام داد بابا امشب من بچهدار ميشوم بياييد کمک من کنيد همه زنهاي مکه اعتصاب کردند. و نرفتند بشارت دادند که اين موجودي که متولد ميشود، اين يگانه، دختر است و نوع غذا و نوع برخوردها بايد ويژه باشد. چرا ميگويند فاطمه؟ فاطمه يعني کسي که جدا است. از فکر ما جداست يعني عقل ما به شناخت او نميرسد. مردم قدرت درک او را ندارند. يک جمله به شما بگويم رک و پوست کنده: ما روي کره زمين هنوز پيدا نکرديم يک نفر را که هر چه حرفش را ميزنيم جواب که ميدهد بتواند از قرآن کمک بگيرد. کسي باشد که هرچه ميخواهد حرف بزند حرفهاي عاديش را از آيههاي قرآن بزند. فقط در تاريخ يک زن پيدا شده که هر چه از او سؤال کردند به عوض جواب يک آيه گفت که ضمنا جوابش در آن آيه هم بود. آن زن فضه بود و فضه زني بود که شاگرد و خادم حضرت زهرا(س) است به فاطمه ميگويند فاطمه، فاطمه است. يعني فاطمه، جدا است علاقه مندانش از قهر خدا جدا هستند. خصلتهايش از بقيه زنها جدا است. اسمهاي مختلفي دارد اسمهايش فاطمه، صديقه، مبارک، طاهره، زکيه، راضيه، محدثه و زهرا هم هست اسمهاي مختلفي دارد. روي هر اسمي ميشود بحث کرد. زکيه يعني چه؟ راضيه يعني چه؟ و اسمهايي که پيغمبر انتخاب ميکند غير از اسمهايي است که ما الکي… ما گاهي وقتها ممکن است به يکي بگوييم فقيهي، در عمرش يک کلمه فقه هم… لقب يکي ممکن است باشد سخايييک ذره سخاوت هم نداشته باشد ممکن است اسم يکي باشد زلفعلي اصلاً کلهاش زلف نداشته باشد. اسم بنده قرائتي، اصلا صوت قرائت قرآن ندارم. يکي کسي يک مناجات درست کرده بود گفته بود الهي به فقاهت فقيهي يعني هيچي، و به سخاوت سخايييعني هيچي و به شجاعت شجاعي يعني هيچي، البته هستند آدمهايي که فقيهي و سخاييو شجاعي و قرائتي که فقه و سخاوت و شجاعت و صوت قرائت دارند. يک وقت توهين نشود به کساني. تصادفاً يک وقت ميبيني اسم کسي سخاييهست واقعا سخاوت هم دارد يک وقت ما غيبت کسي را نکرده باشيم. ولي در ميان ما اسم مانند حقوق بين الملل. حقوق بين الملل چيزي که در آن نيست حقوق ملتها است.
4- عروسي حضرت زهرا
فاطمه در شب عروسي يک گوسفندي در خانهشان بود ذبح کردند و خوب براي عروس بايد احترام گذاشت سال اول انقلاب بود ما را بردند يک جايي مهماني، نان و هنداونه به ما دادند خوب ما خورديم و هيچي نگفتيم گفتيم لابد چيز ديگري نيست بعد ديديم نه اينها دارند تند ميروند. گفتند: آقاي قرائتي ما برنامه داريم که زهد اسلامي پياده کنيم. گفتم زهد يعني چه؟ گفت يعني نان و هنداونه گفتم: کي گفته؟ زهد يعني نخور نه اينکه به مهمانهايت نده. اين بخل اسلامي است اين که شنيدهايد حضرت علي(ع) زاهد بود يعني خودش نميخورد نه اينکه به مهمانش نميداد. بعد ديدم که يکي از اينها در جلسه گفت: ما يک ازدواج اسلامي کرديم. گفتم: ازدواج اسلامي چيست؟ گفت شبي که عروس را ميآورديم به همه فاميل عروس و اينها که در خانه بودند نان و ماست و خيار داديم. گفتم که البته من کلمه زشتي به او گفتم چون آخه گاهي وقتها بايد يک چيز زشت بگوييد، گفتم خيلي خري! به او بر خورد و گفت چرا؟ گفتم اين عروس خانم وقتي دختر بود بدنيا آمد اسلام نگفته بود براي سلامتي اين دختر و براي افتخار اين دختر يک گوسفند عقيقه کن آبگوشت بده مردم بخورند جمع شدند شکمشان سير شد دعا کنند که قدمش مبارک باشد چطور آن موقع که هيچي سرش نميشد احترامش در حد کشتن يک گوسفند بود حالا که عروس است و با سواد است و جهازيه و کمال دارد و آمده خانه تو ماست و خيار دادهاي؟ آنروزي که هيچي نداشت اسلام برايش کرامت قائل بود حالا که همه چيز دارد… و در ثاني اين ماست و خيار را که تو دادي با اين پزي که ميدهي که ازدواج من اسلامي بود اين پز بيشتر تو را طاغوتي ميکند ميخواهي بگويي همه مردم از دم وضعشان خراب است. يک آدم حسابي است آن هم من هستم. ماست و خيار دادم اين ماست و خيار تو باعث غرور تو شده هي ميگويي من، من تو اگر چلو کباب ميدادي اينقدر من، من نميگفتي خدا راضيتر بود که ماست و خيار بدهي و هي من، من کني. شب عروسي حضرت زهرا(س) منافقين آمدند ديدند آبگوشت است. ديدند يک ديگ است و يک گوسفند صوت کشيدند به همديگر گفتند بياييد همهمان امشب برويم خانه حضرت زهرا(س). عروسي حضرت امير به قدري شلوغ کنيم که غذا کم بيايد علي شرمنده شود. گفتند خوب است. بالاخره هر کاري دستمان هست بايد بکنيم تمام منافقين جمع شدند مطمئن بودند که غذا به اندازه مثلا 150 نفر است واينها الآن 2000 نفرند. آقا هرچي از اين غذا کشيدند کم نشد. اين منافقين آمدند گفتند همين است ديگر به هم نگاه کردند قصه چيست؟ گفتند: آقا شوخي نداريم هر چه بر ميداريم کم نميشود. خدا نميخواهد آبروي علي بريزد. نميخواهد زهرا شب عروسي شرمنده شود. صد نفر از منافقين شب عروسي زهرا(س) ايمان آوردند وقتي بنا است خدا عزت دهد. هر چه توطئه ميکنند صدا خفه شود بيشتر جلوه ميکند هر کمالي مريم داشت حضرت زهرا(س) هم داشت. درباره مريم داريم: (وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا) (آلعمران /37). پيامبري به نام زکريا متکفل حضرت مريم(س) شد. چون ژانويه تولد حضرت عيسي هم هست يک کلمه هم از حضرت مريم(س) بگوييم. «وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا» متصدي و کفيل حضرت مريم(س) حضرت ذکريا پيغمبر شد. متکفل حضرت فاطمه زهرا(س) حضرت محمد(ص) بود. آيهاي که خدا به مريم گفته (يا مَرْيَمُ اقْنُتي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدي وَ ارْكَعي مَعَ الرَّاكِعينَ) (آلعمران /43) مريم قنوت و سجده و رکوع را بپا دار. همان آيه را رسول اکرم و ا هل بيت ما گاهي براي شخص زهرا(س) ميخواندند اينجا اسمهايشان را نبرم آبروريزي ميشود چند نفر که حالا صلاح نيست اسمهايشان را بخوانم آمدند خواستگاري حضرت زهرا(س) يکي از آنها گفت من ده هزار دينار ميدهم. صد تا شتر جهازيه ميدهم هرچي آمدند. اين دخترهاي ما ياد بگيرند. وقتي شوهر ميآيد سراغشان نگويند خانه دارد؟ حقوقش چقدر است؟ من کمال ميخواهم، صد شتر و ده هزار دينار. دينار يک مثقال طلاست ده هزار مثقال طلا. الآن مثقالي چند است؟ نرخ دولتي را بگوييد؟ آقاي قرائتي و آموزشيارهاي نهضت سواد آموزي پولشان به طلا نميرسد. ولي چرا بالاخره يک مثقال طلا هيچ کس قيمتش را نميداند. حالا نميدانيم. حالا اينها که پاي تلويزيون هستند، ميدانند. ده هزار مثقال طلا، صد تا شتر، نميخواهم. علي هيچي ندارد. علي بن ابيطالب خواستگاري آمد. به پيغمبر گفت که يا رسول الله من از طرف اميرالمؤمنين آمدم براي خواستگاري حضرت فاطمه زهرا(س). رسول اکرم(ص) فرمود: اجازه بدهيد دخترم اجازه دهد. پدر حق ندارد بدون اجازه دخترش قول دخترش را به کسي بدهد گرچه رسول الله هرچه بگويد حضرت فاطمه(س) گوش ميدهد. اما بايد خانم اجازه بدهد. رفت پهلوي فاطمه گفت فاطمه جان، علي آمده خواستگاري، حاضريد با ايشان ازدواج کنيد؟ زهرا سرش را پايين انداخت هيچي نگفت، و ميگويند سکوت دختر موجب رضايت است، آنوقت جهازيه چي؟ وقتي عقد را بستند حضرت پول داد به اصحاب فرمود: برويد جهازيه بخريد. يک قواره پيراهن يک روسري بزرگ حوله يکي تختخواب هم داشتند تشک دو تا بالش چهار تا پرده پشمي. يک حصير. يک قطعه سبو دو تا چادر هم بردند. اينها جهازيه فاطمه زهرا(س) بود. عروس خانم نداشتن جهازيه عيب نيست البته متمولين خودشان بايد در جريان باشند اينها همهاش بايد با هم باشند. گاهي وقتها داماد نق ميزند نه دامادهاي ما دامادهاي خوبي هستند و نه عروسهاي ما بعضيهايشان و نه دامادهاي ما بعضيهايشان البته آدم خوب خيلي پيدا ميشود ولي گاهي… پسري آمد پهلوي ما گفت: آقاي قرائتي همين هفته پيش يک جواني آمد گفت آقا من 25 – 26 سالمه هر خانهاي ميرويم ميگويند چند هزار تومان بگو دخترها ارزانش کنند. ميداني به او چه گفتم. گفتم: خواهر داري؟ گفت: بله گفتم: جوان بفرستم خواستگاري خواهرت چقدر ميدهي؟ گفت او اختيارش با پدرم است گفتم: وقتي ميخواهي دختر مردم را بگيري ميگويي فتيله را کمي پايين بياورند روي شمعک وقتي ميخواهي خواهرت را بدهي ميگويي اختيارش با… بايد با هم… فاطمه زهرا(س) در قرآن (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى) (شورى /23). قرآن ميفرمايد: من هيچ مزدي از شما نميخواهم جز رسالت جز مودت در قربا.
5- فاطمه، فاطمه است
فاطمه را دوست داشته باشيد فاطمه به خاطر دختر پيامبري نه بابا. فاطمه به خاطر دختر پيامبرش نبود. پيامبر دختر ديگر هم داشت ولي خوب از دنيا رفته بودند ولي آيا شما يک حديث راجع به آن دخترها شنيديد؟ همسر علي(ع) نه والله نه به خاطر همسر علي(ع) همسر علي بودن کمال است ولي نه به خاطر همسر علي بودن براي اينکه اين مقداري که زهرا گفتن به خاطر همسر علي اگر همسر علي مهم است همسر حضرت رسول(ص) که مهمتر است نه به خاطر مادر امام براي اينکه خوب امام رضا(ع) هم مادر داشت امام جواد هم مادر داشت امام عسگري هم مادر داشت. فاطمه زهرا(س) چيز ديگري بود. نه به خاطر همسريش بود که حضرت خديجه همسر رسول الله است. نه به خاطر مادريش بود که هر امامي مادر دارد. نه به خاطر دختريش بود که حضرت محمد(ص) دختر ديگر هم داشت. اصلاً فاطمه، فاطمه است. آيت الله العظمي خوانساري در وصيت نامهاش نوشته بود آيت الله العظمي خوانساري در زهد و علم و تقوا خيلي مهم بود. به قدري ايشان از لحاظ تقوا بالا بود که حاج شيخ عبدالکريم حائري موسس حوزه علميه قم خمسها را با ايشان احتياطاً دست گردان ميکرد که از دست ايشان هم تصاحب کند. بعد بدهد حضرت امام(س) وقتي بحث شطرنج ميشود، ميگويند: آقا شما چرا شطرنج را حلال کردي؟ ميفرمايند: به من ميگوييد چرا حلال کردي؟ آيت الله العظمي خوانساري که در علم و تقوي بي نظير است او هم نظرش در مورد شطرنج اين است. علم آيت الله خوانساري به قدري است که امام هم به نظر علمي و تقواي ايشان… ايشان در وصيت نامهاش بعد از سن تقريبا 90 سالگي ميگويد: هر چه فکر کردم براي قيامت چه کنم درس خواندي که خواندي خوب باسواد شدي، آخر ميگويند آقا، قدر علما. قدر عالم ارزش علم قدر علم، جايزه علم يعني باسواد شدن. خود باسواد شدن جايزه علم است درس دادي؟ چه کردي؟ چه کردي؟ آخرش گفت هر چه فکر کردم براي قيامت… ديدم که براي قيامت چيزي ندارم جز آن عشق و علاقهاي که به زهرا دارم. من نسبت به حضرت زهرا(س)… يک کسي آمده بود چنگول گرفته بود تو صورت کسي خوني شده بود اين آقايي که خوني شده بود آمد خدمت امام گفت: آقا اين يار تو و از شيعيان تو صورت مرا چنگول زده خوني کرده. حضرت فرمود: چرا چنگولش گرفتي؟ گفت آقا: نسبت به حضرت زهرا جسارت کرد گفت: خوب ميکشتي او را. به زهرا جسارت کرده او را ميکشتي. زهرا مقامي دارد که وقتي ميخواهد به کفار، پيامبر دعا کند در مباهله به زهرا ميگويد: زهرا جان من ميروم دعا کنم تو هم بيا آمين بگو. يعني رسول الله چشم داري به آمين زهرا(س).
6- مقام كوثر
خداوند در قرآن به هيچ چيز نگفته کوثر. به کل هستي ميگويد: (قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ) (نساء /77). کره هستي کم است. خوب بله کم هم هست کره زمين يک تکه از منظومه شمسي است. منظومه شمسي يک تکه از کهکشان است. حضرت اميرالمؤمنين ميفرمايد: آسمان اول پهلوي آسمان دوم مثل يک حلقه در بيابان است آسمان دوم پهلوي آسمان سوم مثل يک حلقه در بيابان است آسمان سوم پهلوي آسمان چهارم مثل يک حلقه در بيابان است واقعا «مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ» اما خداوندي که به کل هستي ميگويد: کم. به زهرا ميگويد: زياد. (إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ) (كوثر /1) ما به تو کوثر داديم. چرا به زهرا ميگويند زهرا. زهرا يعني درخشنده. حديث داريم به زهرا ميگويند درخشنده چون وقتي مشغول نماز ميشد چنان اوج عرفاني ميگرفت که خداوند به فرشتگان ميگفت: ببينيد چگونه زهرا عبادت ميکند. فرق مريم و زهرا هم همين است خدا به مريم ميگويد يا مريم سجدي مريم سجده کن ولي سجده زهرا طوري است که او مباهات ميکند.
7- سيادت را زنده نگه داريم
زهرا کسي است که هر امامي وقتي ميخواهد ناز کند ميگويد: مادرم زهرا است. من اينجا يک جمله بگويم: سادات کساني که پاي تلويزيون هستيد. من به عنوان يک برادر خواهش ميکنم، خواهش ميکنم تقاضا ميکنم ترا به خود زهرا هر کدامتان سيد هستيد پاي امضاهايتان اسم سيد را بنويسيد. بنويسيد سيد ابوالقاسم. سيد محمود، سيد احمد، اين سيد را بنويسيد. بگذاريد معلوم شود نسل زهرا، چون کفار خيلي لذت ميبردند و ميگفتند: پيامبر يک دختر دارد. دختر هم يک آدم نيست نسل آدم که از دختر قطع ميشود يک دختر است، ميميرد و تمام ميشود خدا فرمود: دختر جز آدم نيست؟ ما با همين يک دختر «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» ما با همين يک دختر نسل… در هر جلسهاي سيدها بلند شوند بايستند. آنهايي که خودشان سيد هستنديا مادرشان سيد است. ولي خمس را نميشود به او داد يک مسأله فقهي است. مثل زن با تقوا. زن با تقوا قطعا عادل است. قطعا عادل است حالا پيش نماز باشد يا نباشد نظر علما اين است که زن پيشنماز باشد يا نباشد صلاح است يا صلاح نيست اين ربطي به تقوا و عدالت… زن تقوا و عدالتش قطعي است وليکن حالا به دليلي ممکن است بگويند شما اين شغل را انجام نده. کسي که مادرش سيد است اگر بلند شود بايستد و کسي که پدرش سيد است بلند شود بايستد معلوم ميشود که يک سوم مردم از نسل زهرا(س) هستند. سيدها سعي کنند اگر به يک دکمه سبز هم هست اگر به شال گردن سبز هم هست اگر به نگين انگشتر سبز هم هست اگر خيلي همه راهها بسته، تابلوي مطبشان را سبز بنويسند. پيدا باشد که او سيد است. در امضا حتما بنويسيد سيد است ما مفتخريم که مادرمان حضرت زهرا(س) است. امام زين العابدين در مسجد شام گفت: من مفتخرم که مادرم حضرت زهرا(س) است. امام حسين(ع) وقتي به او گفتند: يک بله بگو و يزيد کارت ندارد گفت: من بله بگويم مادرم زهرا(س) است. به يزيد بله بگويم. امام حسين(ع) افتخار ميکند و حضرت مهدي مفتخر است که مادرش حضرت زهرا(س) است. و حضرت امام در وصيت نامهاش فرمود: ما مفتخريم که مصحف فاطمه از ماست. مصحف فاطمه چيست؟ يک کتابي بوده حضرت زهرا داشته علوم غيب در آن کتاب بوده اين مثل دفتر تلفن که هست شما ميخواهيد هر شماره را ياد بگيريد. هر وقت از امام صادق علم غيب ميپرسيدند ميگفت: صبر کنيد بروم مصحف مادرم را ببينم. امام صادق مصحف مادرش را ميديد و از آينده خبر ميداد. مصحف فاطمه کتابي بوده مال حضرت زهرا، علوم آينده در آن بوده و تمام ائمه ما يعني 118 ائمه بوده. ما مفتخريم که مصحف فاطمه از ماست. خدا را شکر که ما زهرا داريم. اسم دخترهايتان را زهرا بگذاريد حتي اگر… ولي نگذاشتند و من خودم سه تا دختر دارم يکي را گذاشتم فاطمه يکي را گذاشتم زهرا و سومي را ميخواستم بگذارم زهرا شماره 2 همه خنديدند نگذاشتند چه مانعي دارد حالا بعضيها فکرشان اوه… اوه… اوه… ميگويد من اگر اسم بچهام را بگذارم فاطمه، خواهرم هم فاطمه است. خواهرم ميگويد هنوز من نمرده اسم بچهات را از اسم من گذاشتي. فاطمه مگر اسم تو است. فاطمه اسم تمام دخترهاي مسلمان است. يک عقايد خرافي است ميگويند چون اسم عمه من زهرا است. هنوز عمه من نمرده اگر اسم بچهام را بگذارم آيا نخواهد گفت هنوز من نمرده… يک عقايد خرافي اگر صد تا دختر داشته باشيم. اسمشان را بگذاريم زهرا… امام حسين(ع) اين کار را کرد. چون معاويه گفت اسم علي غدقن است. امام حسين(ع) گفت: به کوري چشمت صد تا پسر داشته باشم اسمشان را ميگذارم علي شماره گذاري ميکنم. علي شماره يک علي اکبر علي شماره 2 علي اوسط علي شماره 3 علي اصغر حالا که بنا است… يکي از تهاجمهاي فرهنگي مظهرش اين است که آدم عشق به اين اسمهاي مقدس نداشته باشد. زهرا يعني درخشنده چه اسمي ميخواهي بگذاري از نورانيت و درخشندگي قشنگتر. حتما امضاهايتان را سيد بنويسيد. حتما اظهار کنيد که سيد هستيد. کسي که سيد است. خوشم آمد استاد دانشگاهي وقتي صحبت ميکرد در تلويزيون گفت چگونه اجازه بدهم آخر من خون زهرا در بدنم است. خون زهرا در بدن من است. افرادي که سيد هستند وقتي ميگويي تو فرزند زهرا هستي يک مرتبه شکه ميشود ميگويد درست است معذرت ميخواهم. اگر سيد نباشد گناه کند نميشود حرفش را زد اما وقتي بگويي آقا شما مادرت زهرا است چرا اين کار را کردي. فوري يک خورده احساس ميکند که عجب وصل به کسي است که زهرا… خدايا هر چه به عمر ما اضافه ميکني به ايمان و عشق و معرفت ما نسبت به زهرا(س) بيافزاي. الهي آمين. و بالاخره عملياتي که در جبههها به نام زهرا شد. شهيد داديم اما بعد از جنگ دنيا قبول کرد که حق با ايران است. نام زهرا و عشق زهرا نگذاشت که ما شکست بخوريم. اينهم درست است به قول آقاي حسام که ميفرمايد: اين اقرار دنيا به حقانيت ما هم در ايام فاطميه بود. خدايا مملکت ما مملکت حضرت زهرا(س) است اين مملکت را، رهبرش را، امتش را نسل و ناموس و عقايد و افکار و مرز و بومش را حفظ بفرما. الهي آمين. خوب جناب آقاي حسام چون تولد حضرت زهرا(س) است و ديگر آنقدر حضرت زهرا(س) مهم است که ما يادمان رفت که بگوييم 7 دي سالگرد نهضت سواد آموزي است يعني عظمت زهرا نهضت را با خودش برداشت برد. و گرنه اگر تولد حضرت زهرا(س) نبود ما روي نهضت سواد آموزي و آمار نهضت يک خورده صحبت ميکرديم ولي ديگه مال حضرت زهرا است و ما بايد کنار باشيم. خدايا تو را به حق حضرت زهرا(س) و پدرش، زهرا و شوهرش، زهرا و فرزندانش تويي که روز تولد حضرت زهرا به ما امام امت دادي. يکي از هدايا اين بود که تولد حضرت امام هم روز تولد حضرت زهرا بود همانطور که روز تولد حضرت رسول اکرم روز تولد حضرت امام صادق(ع) بود روز تولد حضرت زهرا روز تولد حضرت امام خميني بود. خدايا تو را به حق زهرا(س) و بچه هايش مملکت ما را، رهبر و امت ما را، افکار و عقايد ما را، مرز و بوم ما را حفظ بفرما. ايمان کامل، بدن سالم، فکر بلند، قلب پاک، نيت خالص، رزق حلال، اولاد صالح، علم مفيد، عمر با برکت، عزت حسن عاقبت به همه ما مرحمت بفرما. پدران و مادراني که ما را علاقه مند به زهرا و بچههايش و پدر و شوهرش تربيت کردند و الآن زير خاک هستند همه را مادرهايمان را با حضرت زهرا محشور و پدرانمان را با اميرالمؤمنين محشور بفرما. نسل ما را زهرا دوست، زهرا صفت، زهرا پيرو قرار بده.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1238