responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1242

موضوع: حضرت زهرا(س) در قرآن، سيما

تاريخ پخش: 18/05/80

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

1- حضرت زهرا در قرآن

ببنندگان عزيز بحث را در ايام فاطميه گوش مي‌دهند ما هم مي‌خواهيم در رابطه با حضرت زهرا(س) صحبت كنيم. حضرت زهرا(س) چند جاي قرآن مطرح است: يك در سوره‌ي (هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسان‌) (انسان /1) دو ماجراي اهلبيت(ع) سه ماجراي مباهله.

2- ماجراي مباهله و حضرت زهرا

در چند مورد حضرت زهرا(س) مطرح است، بنابراين بحث‌مان اين باشد. حضرت زهرا(س) در قرآن.
در ماجراي مباهله، قصه‌ي مباهله اين است كه:
پيامبر اسلام(ص) و سلم، وقتي مي‌آيد اول بيان مي‌آورد كه حرف من اين است، براي بيانش دليل هم مي‌آورد و غير از دليل معجزه هم مي‌آورد، بعد از معجزه اگر مخالفين دست به شمشير بردند، جنگ هم دارد.
دليل يك، معجزه دو، جنگ سه. يك طرحي هم پيدا شد، طرح نفرين، هر نفريني مستجاب شد معلوم مي‌شود صاحب نفرين كننده حق است، و كسي كه از بين رفته باطل.
(نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا) (آل‌عمران /61) خودمان، زن‌مان، بچه‌هايمان را دعوت مي‌كنيم ما به آن‌ها نفرين مي‌كنيم و آن‌ها هم به ما نفرين مي‌كنند نباشد كه اين را به شور بگذارند، مسيحي‌ها بارئيسشان تماس گرفتند. پيشنهاد نفرين شد، قبول شد، رئيسشان گفت ببنيد مسلمان‌ها با چه كساني مي‌آيند اگر با تانك و توپ و طبل و دهل و اگر با راهپيمايي و سر و صدا آمدند، شما هم خيلي نترسيد برويد جلو نفرين كنيد اما اگر ديد دو، سه نفري آمدند بترسيد.
مسيحي‌ها آمدند و آماده شدند براي نفرين كردن، ديدند پيامبر(ص) و سلم با چهار، پنج نفر آمد، علي بن ابيطالب(ع)، امام حسن و امام حسين(ع) دو تا كوچولو بودند، حضرت زهرا(س) را هم آورد.
كه از اين معلوم مي‌شود كه علي بن ابيطالب جان پيامبر است، چون در قرآن مي‌گويد: بياييد جان‌مان را دعوت كنيم، «انفس»، «نفس» يعني خودمان، بياييد خودمان را دعوت كنيم، خودمان، بچه هامان، خانم‌مان، علي بن ابيطالب كه آمد معلوم مي‌شود جان پيغمبر(ص) است. «نساء» فاطمه، بچه‌ها «ابن»، «ابناء»، حسن و حسين(ع).
رئيس مسيحي‌ها گفت: اين قيافه‌ها كه من مي‌بينم اين‌ها هر نفريني كه بكنند گيرا مي‌شود و به هر حال ترسيدند و نفرين نكردند.
و از اين معلوم مي‌شود كه پيغمبر چقدر به هدفش ايمان دارد، چون گفت: اين دختر من و اينها نوه‌هاي من و اين داماد من است كسي كه حاضر شود خودش را در معرض نفرين مسيحي‌ها قرار بدهد، پيداست خيلي به هدف خودش ايمان دارد، يعني نفرين كن خودم و بچه‌هايم از بين بروم. شما كجا مي‌گويي جون بچه‌ام، بچه‌ام بميرد اگر دروغ بگويم، آن جا كه خيلي صد در صد مطمئن باشيد كه انسان كسي زود به زود خودش را مطرح نمي‌كند، و زود به زود بچه‌هايش را به ميدان نمي‌فرستد.
اين كه پيامبر حاضر شد، پيداست كه چقدر ايمان به هدف داشته، يكي از ماجراها اين است، اين را بهش مي‌گويند مباهله، در قرآن مي‌گويد:
(نَبْتَهِل) (آل‌عمران /61) يعني نفرين كنيم جاي مباهله هم در كنار مدينه است كه حالا جزو شهر شده و هنوز هم يك مسجدي هست به نام مسجد «مباهله»، مسجد «اجابه و استجابه» يكي از جاهايي كه نام حضرت زهرا(س) مطرح شده آن جايي است كه اسلام در مقابل مسيحيت قرار گرفت و بعد از اين كه استدلال فايده‌اي نكرد معجزه فايده‌اي نكرد، نباشد از راه نفرين به هم معلوم شود حق با كيست؟ كه اين جا پنج نفري كه آمدند يكي از آن‌ها حضرت زهرا(س) بود، اين كلمه «أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا» آيه قرآن است كه مراد از «نِساءَنا» هم شيعه و هم سني گفته‌اند كه مراد حضرت زهرا(س) است و پيامبر اسلام هيچ زني را براي نفرين همراه خودش نبرد. اين يكي از موارد.

3- سوره كوثر و حضرت زهرا

يكي ديگر از مواردي نام حضرت زهرا(س) در قرآن مطرح است يعني نه نام زهرا به نام فاطمه يعني كمالاتي آمد كه فقط مربوط به حضرت زهرا(س) است. مسأله كوثر است. پيامبر ما چون پسر نداشت متلك بهش مي‌گفتند، مي‌گفتند: پيغمبر ابتر است بميرد چراغش خاموش مي‌شود پسري ندارد كه دنبال كارش را بگيرد. سر و صدايش همه خاموش مي‌شود. تنها اميد كفار هم همين بود چون با پيغمبر پنج، شش رقم برخورد كردند و در همه موارد شكست خوردند. اول آمدند گفتند بگوييد، با زبان او را بشكنيد، شاعر است، كاهن است، ساحر است، مجنون است يك عده چيزي يادش مي‌دهند، (أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ) (فرقان /4) (يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ) (نحل /103) دوره ديده، آموزش ديده رفته شام يك چيزهايي ياد گرفته، ديدند نشد. صدايش زدند گفتند: اگر پول مي‌خواهي، همسر مي‌خواهي، خانه مي‌خواهي، سرمايه مي‌خواهي، هر چه مي‌خواهي بهت مي‌دهيم نشد. جنگ‌ها كردند در بسياري از جنگ‌ها شكست خوردند، و مسلمان‌ها پيروز شدند. پس با تهمت و فحش پيغمبر اسلام شكسته نشد، با جنگ پيغمبر اسلام شكسته نشد، با وعده و پول و همسر و خانه و سرمايه پيغمبر شكسته نشد، هر كاري مي‌كردند پيغمبر را بشكنند شكسته نشد.
گفتند: خيلي خوب پيغمبر پسر كه ندارد ديگه سنش هم از شصت رد شده يك دو، سه سالي مي‌ميرد پسر هم ندارد، خلاص ديگه نمي‌خواهد اين قدر دعوا كنيم، منتظر مرگ پيامبر(ص) بودند، چون مي‌گفتند: پيغمبر ابتر است ابتر يعني عقبه ندارد بعد خداوند وقتي اين متلك را از آن‌ها شنيد اين سوره نازل شد. (إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ) (كوثر /1) پيغمبر نه به تو يك فرزند داديم و كثير داديم «كوثر» داديم، چون «كوثر» غير از «كثير» است «كثير» يعني زياد، «كوثر» يعني خيلي مبارك، خيلي زياد، ما به تو يك چيز خيلي زيادي داديم، يك دختر است اما خيلي زياد است، خيلي زياد است، از يك دختر ببين ما چه مي‌كنيم، چقدر نسل اين دختر را مبارك خواهيم كرد. به پيغمبر گفتي «ابتر»؟ پيغمبر پسر ندارد عقبه ندارد، «إِنَّ شانِئَكَ» يعني دشمن تو (هُوَ الْأَبْتَرُ) (كوثر /3) خودش ابتر است او با داشتن پسران زياد اسمي ازش نيست و پيغمبر با نداشتن پسر اسمش هست. پس يكي از موارد سوره‌ي مباهله است آيه مباهله و يكي از موارد «كوثر» است.
يكي از موارد مسأله اهلبيت(ع) است:

4- آيه تطهير و حضرت زهرا

يه روز پيغمبر اسلام آمد عباي مشكي كشيد روي سر خودش زهرا و اميرالمؤمنين(ع) آمد حسن و حسين(ع) هم آمدند همه را زير عبا رفتند و به مردم گفت: اهلبيت من همين‌هايي هستند كه زير عبا هستند. فردا كسي نگويد من هم زن پيغمبرم سوار شتر شود و بگويد جزو اهلبيت هستم جنگ جمل راه بياندازد فردا كسي نگويد: من عمه‌ام، عموام، من خاله‌ام، همه جزء اهلبيت هستيم، اهلبيت همين‌ها هستند كه زير عبا همين‌ها اهل بيت‌اند، با اين عبا كه كشيد سر اين‌ها و به مردم هم گفت اهل بيت اين‌ها هستند و حتي عايشه خواست بيايد زير عبا گفت: نه تو نيا، ‌ام السلمه خواست بيايد گفت نه تو نيا، گفت اهلبيت همين‌ها هستند با كشيدن عبا رو سر اين‌ها گفت: همين‌ها هستند، يعني اگر كسي گفت حديث از اهلبيت خيلي معتبر است، اهلبيت معصوم‌اند مراد همه‌ي فاميل‌ها نيستند اين‌ها هستند. كلمه‌ي اهلبيت توي قرآن آمده با اين لقب (وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً) (احزاب /33) اهلبيت را خدا اراده كرده كه معصوم باشند و فاطمه معصوم است و فاطمه جزو اهلبيت است و با عبا روي سر فاطمه كشيدند و با انگشت نشان دادند و گفتند فاطمه همين است، اهلبيت هم همين است و اين‌ها هستند كه «وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» اين هم يك مورد.

5- سوره «هل اتي» و حضرت زهرا

يكي از مواردي كه نقش حضرت زهرا(س) مطرح است سوره‌ي هل اتي است. ماجراي سوره‌ي «هَلْ أَتى» را هر كس نشنيده است بشنود.
دو تا كوچولوها مريض شدند امام حسن و امام حسين(ع)، كوچولو بوند پيامبر اسلام با جمعيت آمدند عيادت كه اين خود يك درسي است كه بزرگ‌ها عيادت كوچولوها مي‌روند، وقتي مي‌خواستند بيايند بيرون، مردم پيشنهاد كردند به حضرت علي(ع) كه شما نذر كني كه اگر بچه‌ها خوب شدند روزه بگيري، نذر كني، پيشنهاد روزه هم دادند يا نه، پيشنهاد نذر را دادند، نذر كن براي سلامتي بچه‌ها، گفت: باشه، اين خودش يك درس است كه علي بن ابيطالب(ع) پيشنهاد مردم را پذيرفت. نذر كرد دو تا كوچولوها هم خوب شدند، نذر چي بود؟ روزه، روزه گرفتند غذا توي خانه نبود، اميرالمؤمنين با يك مشكلاتي غذا تهيه كرد فاطمه زهرا(س) اين را آرد كرد، خمير كرد و نان كرد و دم افطار كه رفتند بخورند، نماز مغرب را خواندند و رفتند بخورند در خانه را زدند كيست؟ يتيم است، گرسنه هسيتم غذا دادند به يتيم آب خوردند، نان نخوردند، شب دوم همين قصه مطرح شد، اسير آمد، شب بعد همين مطرح شد، (و يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً) (انسان /8) مسكين، يتيم، اسير، سه شب سه رقم محتاج آمدند، يك شب يتيم آمد و يك شب اسير آمد، يك شب مسكين آمد و سه شب اين‌ها غذا نخوردند، رنگ‌ها پريده ضعف گرفته تا بالاخره اين آيه نازل شد: «و يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» در چند مورد نام حضرت زهرا در قرآن و صفات زهرا در قرآن و كارهايي كه حضرت زهرا كرده مطرح است. فاطمه‌ي زهرا داريم: «قُرَّةِ عَيْنِ الرَّسُول» (بحارالانوار/ج30/ص347) نور چشم پيغمبر است.
اميرالمؤمنين(ع) گفت: وقتي توي خانه مي‌آمدم همه‌ي غصه هايم برطرف مي‌شد. در جنگ احد فاطمه‌ي زهرا(س) رفت ديد خون از صورت بابايش مي‌آيد هر چه شست ديد خون بند نمي‌آيد يك حصيري پيدا كرد. حصير را آتش زد، خاكستر را به عنوان يك پمادي روي زخم گذاشت، خون بند آمد گاهي بابايش مي‌گفت: فداي تو بشود باباي تو «فِدَاهَا أَبُوهَا» (بحارالانوار/ج43/ص20) بابايت فداي تو بشود. روي حساب دختري نبوده كه آدم به دخترش مي‌گويد قربانت بروم، پيغمبر ما وقتي تعريف مي‌كند توي قرآن ما اين حرف‌ها نيست.
قرآن به پسر نوح هم مي‌گويد: پسر نوح نااهل است، پسر پيغمبر هم كه باشد برو گم شود نااهل است، زن پيغمبر فاسد است برو كنار، زن نوح، زن لوط، بد بودند، عموي پيغمبر ابولهب است، مركب بر ابولهب (تَبَّتْ يَدا أَبي‌ لَهَبٍ) (مسد /1) قرآن مي‌گويد يك كسي خوب است نه به خاطر خويش و قومي است، در قرآن به خويش قوم‌هاي انبياء نفرين شده به خويش و قوم‌هاي پيامبر نفرين شده «تَبَّتْ يَدا» به خويش و قوم نوح نفرين شده، به خويش و قوم لوط نفرين شد، از پسر نوح انتقاد شده (إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِك) (هود /46) نه خير پسر تو نيست. وقتي پيغمبر مي‌گويد پدرت فداي تو بشود. نه به خاطر دختر و پدري است بلكه به خاطر كمالاتي كه دارد، مي‌گويد: «ام ابيها» يعني مادر پدرش است. دختر است اما كار مادري مي‌كند، پرستاري مي‌كند، تسكين مي‌دهد شوهرش را تشويق مي‌كند.

6- خصوصيات اخلاقي حضرت زهرا

ماه عسل حضرت علي(ع) در جبهه، تولد امام حسن(ع) حضرت علي توي جبهه، فاطمه‌ي زهرا(س) با رنگ پريده داشت كار مي‌كرد، به او گفتند، فاطمه جان آخه فضه كنيز توست بگو بيايد كمك كند شما توان نداريد، فرمود: بابام گفته عادل باش، كارهاي‌تان را يك جور تقسيم كنيد، من و كلفتم يك جور كارها را تقسيم كرده‌ايم يك روز من بايد كار فضه استراحت كند و يك روز او كار كند من استراحت كنم و چون امروز نوبت من است ولو فضه بيكار است من صدايش نمي‌زنم، نوبت من است، نوبت من است با هر زجري باشد كار مي‌كنم و صداي او نمي‌زنم ولو كلفت من است، كنيز من است اما من و كنيزم مثل هم هستيم.
سراغ داري زني را كه شب تا به صبح همه‌ي همسايه‌ها را دعا كند بعد پسرش به او بگويد: مادرجون، دعايي هم به خودت كن، فرمود: اول همسايه بعد خودمان.
سراغ داريد در تاريخ عروس خانه‌ي داماد ببرند، تو راه عروس ببيند فقير هست به زن‌ها بگويد دور من جمع شويد بدن من پيدا نباشد پيراهن عروسيش را رها كند، پيراهن ساده بپوشد، پيراهن عروسي‌اش را بدهد به فقير. سراغ داريد ماه عسل شوهر جبهه باشد. تولد اولين بچه شوهر جبهه باشد.
سراغ داريد زن كتابي بنويسد كه امام صادق(ع) از آن استفاده كند. سراغ داريد در مسجد مدينه همچين سخنراني كند كه حكومت آن زمان و شخص اول زمان را در ماجراي فدك استيضاح كند. سراغ داريد يك كسي سني هجده سال داشته باشد اين همه بركات. سراغ داريد يك كسي مثل زهرا(س) نسلش آن قدر پربركت باشد.
فاطمه استثنايي است خداوند به هيچ چيز در قرآن كوثر نگفته به آسمان‌ها نگفته كوثر است، خير زياد، خورشيد با همه انرژي و نور و حرارت نگفته كوثر است باران با همه‌ي بركاتش كوثر است، گنج‌هاي طلا، نقره نمي‌گويد كوثر است. تعداد نسل بشر، تعداد رنگ‌ها، آب‌ها، معدن‌ها، درآمدها خداوند به هيچ چيز كوثر نگفته به يك دختر گفته كوثر. فاطمه كيست؟

«و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست