درس هایی از قرآن - محسن قرائتی - کتابخانه مدرسه فقاهت

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1277

موضوع: حق طبيعت (1)، عيد غدير

تاريخ پخش: 78/01/12

بسم الله الرحمن الرحيم

«اللهي انطقني بالهدي والهمني التقوي»

بينندگان عزيز مناسبتهايي را در پيش داريم، در آستانه روز جمهوري اسلامي 12 فروردين و تولد امام هادي(ع) و بعد عيد غدير و روز طبيعت (منابع طبيعي) را در پيش داريم. (از نظر ملي هم سيزده بدر نزديك است)
محور بحث استفاده از طبيعت و قدرداني وحق طبيعت و بهره برداري از طبيعت و منابع طبيعي، و محيط زيست است. دو جمله قبل از ورود به بحث روز 12 فروردين روزي است که مردم به حکومت شاهنشاهي گفتند نه و به جمهوري اسلامي گفتند بله، رأي گيري بي نظير و کم نظير بود.

1- برتري جمهوري اسلامي در ساير حكومت‌ها

در دنيا جمهوري زياد است ولي ما جمهوري اسلامي داريم. يعني هرچه دنيا دارد از آراء و کرامت و افکار و راي و حق مشارکت و تمام شعارهايي که در دنيا مطرح است و يک چيز اضافه و آن رضاي خدا و نظر خدا و ولايت فقيه مثل مسلمانها که مومسي و عيسي(ع) که يهودي‌ها و مسيحي‌ها قبول دارند ماهم داريم و اضافه برآن بنام محمدابن عبدالله ما سرفرازيم و آنهايي که دم از جمهوريت بدون اسلام مي‌زنند رسواهستند. مي‌گوييم ما اضافه داريم ميگويد اضافه را قيچي کن قرآن ميفرمايد: درباره جبهه گلوله خوردي دشمن هم خورده ولي تو اضافه داري (وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ) (نساء /104) شمايک ايمان و اميدي به خدا داريد که دشمن ندارد. هرچه در گلاب است درعطر هم هست، هم سبکتراست وهم بويش بهتر، دنيا چي دارد که ما نداريم.
مي‌گفت: اين پيامبر(ص) وآيات مال 1400 سال پيش اين دنيا‌ي علم وپيشرفت و پتروشيمي، اف16و17 تسخير فضا گفتم ميفهمي يا نمي‌فهمي نگاهت به چه خورده خودت را باخته‌اي. قرآن را نشناخته‌اي؟ گرچه ممکن است آدم خوبي باشي مثلا تلفني همراه شماره مي‌گيري صداي طرف را مي‌آورند ماهواره چه ميکند تصويردارد قرآن ميفرمايد: حضرت سليمان(ع) ياراني داشت که کاخ و تخت بلقيس را آوردندآنهم به يک چشم برهم زدن نه تنها صدا يا تصوير را. (مثلا با اف14و16 رفتيد بالاي ابرها خجالت هم خوب چيزي است)
قرآن مي‌فرمايد: (سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ) (اسراء /1).
خداوند پيامبر(ص) را به اوج آسمانها برد. شماتا بالاي ابرها رفته‌ايد (حالا خوب است که اين هم نرفته ديگران رفته انداين آروغش را ميزند، گاهي يکي فکلش را درست کرده يك کروات هم ميبندد هيچ خاصيتي هم ندارد بازاگر مخترع باشد، يك آدمهاي جلف کم سواد، تمام کتابهايي که خوانده 200 تا بيشتر نيست، حيا هم خوب چيزي است. واقعا اگر انسان دين ندارد لااقل حيا کند آدمهايي 5000 کتاب خوانده‌اند ادعا ندارند و اين با 200 تا کتاب مدعي است که حالا اسلام…. مگر ما معراج پيامير(ص) و داستان تخت بلقيس را در قرآن نداريم. من نه يك مجتهد يك فيلسوف و فقيه يك تاريخدان و نه عارفم هرکسي مدرنترين حرفها را دارد بزند من سي چهل پله بالاترش را از قرآن و حديث برايش بگويم.
يک طلبه عادي هستم اميدوارم خداوند از هرکس دين را ميگيرد حيا را نگيرد. اول انقلاب با يکي از جوجه منافقين دريکي از شهرهاي مازندران بحث آزاد گذاشتيم گفت ما جنگ مسلحانه راقبل شما آخوندها شروع کرديم گفتم سن شما چقدر است گفتم زماني که توي قنداق بودي و سرشيشه به دهان داشتي نواب صفوي(ره) اسلحه زير عباش بوده، حيا کن و آنزمان شهيد سعيدي در زندان شهيد شد، بگو من انقلابي‌ام ولي نگو قبل از تو، مثل اينكه يک نوه به پدربزرگ بگويد من سنم از تو بزرگتر است (حيا خوب چيزي است) هر چه همه جمهوريهاي دنيا دارندماهم داريم زمان انتخابات چند درصد مردم آنهاپاي صندوق هستند؟ هر چيز و آزادي دارند ما اضافه داريم وآن وحي است عصمت و يا عدالت رهبر، ما اضافه بر آنها ميگوييم بايد امام و پيشواي ما بايد معصوم، عادل، اعلم، شجاع، بصيرت و سابقه درخشان نه رهبران ظالم و ستمگر و اگر يك رقاصه بيايد ورأي بياورد رئيس جمهور ما مي‌گوييم غير از آراء مردم علم و تقوا و کمالاتي هم در او شرط است.
پس روز جمهوري اسلامي مي‌گويد دنيا هرچه شما داريد ما اضافه برآن داريم. روز مبارکي است. خداوند ما را پاسدارخون شهدا قرار بدهد. تولد امام دهم را تبريک مي‌گوييم.

2- آموزه‌هاي طبيعت از ديدگاه قرآن

بحث ما منابع طبيعي، نه بخاطر سيزده بدر که مردم مي‌روند علف گره مي‌زنند. همين بحث امروز ما براي مقايسه با حرفهايي که دنيا درباره منابع طبيعي دارد کافي است. (يک مقايسه‌اي کنيد بين صوت اذان و صداي ناقوس، دنيا ناقوس و ما اذان مقايسه به اينکه اذان چه مي‌گويد و ناقوس چه؟ کافي است)
قرآن مي‌فرمايد: 1- طبيعت کلاس توحيد است کلاس را بهم نزنيد.
(وَ يَتَفَكَّرُونَ في‌ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ) (آل‌عمران /191) به عايشه گفتند يك خاطره شيرين از پيامبر(ص)بگو گفت: همه خاطراتش شيرين است و يکي از آنها که سحرها مي‌آمد به اطراف آسمانها نگاه ميکرد «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً».
کلاس توحيد همين شعر است
برگ درختان سبز در نظر هوشيار *** هر ورقش دفتري است معرفت کردگار
در نظر هوشيار، اگر هوش نباشد نمي‌فهمد، ما دورقم آدم داريم يکي خواب و ديگري که خودش را به خواب ميزند، آدم خواب را دو مرتبه صدا مي‌زنيد بيدار ميشود ولي اگر خود را به خواب بزند لگد هم به شکمش بزني بيدار نمي‌شود، اگر کسي بخواهد بفهمد مي‌فهمد.
2- طبيعت حساب دارد حساب و کتاب را بهم نزنيد.
اينطور نيست که حالا اين درخت را قطع و اين جنگل را و اين نهنگ هم بميرد ما حساب و کتابش را نمي‌دانيم. (ما در يک سفر سوار هواپيما شديم مسافرها و باررا پياده کردند، علت پرسيديم گفتند يك سوسک رفته توي هواپيما ممکن است يکي از سيمهاي حساس را قطع کند و باعث سقوط هواپيما شود.
در مغز ما سلولهايي است که اگر يکي از آنها جا بجا شود همه محاسبات بهم مي‌ريزد.
يك کرم کوچک توي خاک تکان مي‌خورد، حضرت موسي(ع) گفت خدايا اگر نبود چي ميشد خداوند فرمود دفعه اول بود اين سؤال را کردي اين کرم ده بار پرسيده خدايا اگر موسي نبود چي ميشد؟ قبلا مي‌گفتند مرد پستان مي‌خواهد چه کند روده کور چه خاصيتي دارد؟
عالم حساب و کتاب دارد محيط زيست را بر هم نزن.
قرآن مي‌فرمايد: (وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ) (سبأ /15).
ما مي‌گوييم اسلام يك چيزي بيشتر دارد.
(اينکه مي‌گوييم مايك چيزي بيش از اسلام داريم) همه مهندسين و شهر سازهابه اين فکر مي‌کنند اينکه مي‌گويند: پارک، سبزي، فواره، گل و بلبل، چمن براي اينکه دلپسند باشد، قرآن هم دارد«بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ» شهر دلپسند يك چيزي هم اضافه دارد «وَ رَبٌّ غَفُورٌ» يعني در اين شهري که خوش هستي، بد مستي نکني، توجه به خداي بخشند ه هم داشته باش، مثل غسل و آب تني همه دنيا مي‌روند زير دوش منتها مسلمان نيت غسل هم ميکند.
3- طبيعت سود است آنرا به ضرر تبديل نکنيد
مي‌گويند «لَه» يا «عَلَيْه» به نفع يا ضرر.
قرآن مي‌فرمايد: (خَلَقَ لَكُمْ) (بقره /29)، (سَخَّرَ لَكُمْ) (ابراهيم /32)، (مَتاعاً لَكُمْ) (مائده /96) يعني همه چيز براي سود دهي انسان خلق شده «عَلَيْکُم» به ضرر تبديل نکنيد، ابرو بادو مه و خورشيد به نفع شماست، اين شاخه درخت به نفع شماست چرا مي‌شکني.
4- طبيعت حق است، حق را بايد باطل نکنيم
قرآن مي‌فرمايد: (وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ) (انبياء /16) اينکه گفته ميشود آنها که ميگويند اسلام براي 1400 سال پيش است معرفت ندارند اين است که امام مطالبي را مي‌فرمودند بعد مي‌فرمودندمعناي اين را حالا نمي‌فهميد، فرق بين خطبه و خطابه چيست؟
خطابه: يعني حرفهايي مي‌زني و مردم مي‌فهمند
خطبه: يعني حق را بگو فهميدند بهتر نفهميدند بعد خواهند فهميد
ولذا مي‌گويند خطبه‌هاي نهج البلاغه، اميرالمؤمنين(ع) چيزهايي را گفته که بعدا مردم متوجه مي‌شوند. حضرت فرمود آسمان اول نسبت به آسمان دوم و همچنين اول و دوم نسبت به سوم و همه نسبت به چهارم و… ششم نسبت به هفتم مثل يک حلقه است دربيابان. چندي پيش تلويزيون گفت کهکشاني کشف شده که فاصله‌اش با ما 30ميليون سال نوري است. حالا مي‌فهميم که حضرت علي(ع) فرمود مثل يک حلقه در بيابان. يك مورچه افتاد توي يک استکان آب گفت: دنيا را آب برد گفتند دنيا سرجايش هست تو افتادي توي آب.
5- طبيعت زينت است زيباييهارا خراب نکنيم
قرآن مي‌فرمايد: (إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) (كهف /7) هر چه از آبشارها و درختها، گلها، رنگها، زينت زمين است. منتهي جمهوري اسلامي اضافه دارد، گل و بلبل زينت زمين است «لَها» از زمين است شما هم استفاده کنيد.
زينت انسان چيست؟ ايمان.
قرآن مي‌فرمايد: (حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في‌ قُلُوبِكُمْ) (حجرات /7)
زينت انسان دين اوست ولي از زينت زمين هم استفاده کند هرچه از زينت دنيا مي‌گويد ما قبول داريم منتهي يك زينت باطني هم داريم که دنيا معرفت ندارد مايك قدم جلوتريم. (و جمهوري اسلامي يك سروگردن برجمهوريها مقدم است)، هر چه آنها دارند ما هم داريم يه چيزي اضافه داريم.
6- طبيعت امانت الهي است به امانت خيانت نکنيم
چرا آب را فاسد و براي گرفتن ماهي موادي استفاده کنيم که ماهي‌ها بميرند، اميرالمؤمنين(ع) در جبهه دستور حمله ميداد. ولي ميفرمود درخت را قطع نکنيد، فضاي سبز است بايد محفوظ بماند، حمله کنيد ولي آب آشاميدني را مسموم نکنيد.
امام صادق(ع) به فردي که در چشمه غسل ميکرد فرمود: «لَا تُفْسِدْ عَلَى الْقَوْمِ مَاءَهُمْ» (كافي/ج‌3/ص‌65) آب آشاميدني را (که حق مردم است) فاسد نکن.

3- توجه به تفسير صحيح احاديث

ولي ما بعضي از احاديث را بد معني مي‌کنيم وقتي بد معنا مي‌کنيم اشکال مي‌کنيم يك کسي آمد دکان ليوان فروش، ليوان فروش آنها را از پشت گذاشته بود اين آقا گفت، اين ليوان که درب ندارد، بعد گفت ته هم ندارد بلور فروش گفت اگر ليوان را درست بدست بگيري هم ته دارد هم درب دارد.
کساني که به اسلام اشکال مي‌کنند اسلام را عوضي گرفته‌اند، حديثي داريم که وارد شدي آب حمام را بخور، مي‌گويند اسلام دستور غير بهداشتي داده بگو من نفهميده‌ام اسلام نمي‌گويد آب حمام را بخور مي‌گويد آبي که در حمام مي‌خواهي استفاده کني بايد قابل خوردن باشد.
(يك حديثي را معنايش را ديشب فهميدم ريشم سفيد شد معناي حديث را نفهميدم چهل سال هم هست که آخوند هستم بايد بخنديم به اسلام شناسهاي پلاستيکي. واقعا ما بعد از سي سال آخوندي مي‌خوانيم مي‌بينيم هنوز بلد نبوده‌ايم. آمد به امام گفت مي‌خواهم بروم سياحت (گردش) حضرت فرمود: برو مسجد. مسجد که جاي گردش نيست با يک محيط کوچک و محدود يعني مسجد مسلمانها بايد آنقدر بزرگ و با صفا باشد که هر کس مي‌خواهد خستگي بدر کند برود مسجد، مثلا اصفهان قديم را نگاه کنيد خانه‌ها کوچک مسجدها بزرگ خانه‌ها با خشت و گل ولي مسجد‌ها با آجر و (محکم و کاشيکاري و همراه با هنرو زيبايي‌هاي خاص) «إِنَّ سِيَاحَةَ أُمَّتِي فِي الْمَسَاجِدِ» (عوالي‌اللآلي/ج‌3/ص‌291)
يعني فرهنگ (شهري) ما بايد با مسجد انس بگيرد و خرجهايي که متفرقه مي‌کنيم براي مسجد بکار گيريم. پولهاي متفرق مکاهاي متفرق انسانها متفرق، بعد مسجد کوچک است، مسجد جاي پيرمردها، و جوانها مسجد نمي‌آيند مي‌داني چرا نمي‌آيند براي اينکه پولها ميليارد، ميليارد خرج جاهايي غير از مسجد شد، مسجد هم به صورت انزوايي کنار ماند.
«إِنَّ سِيَاحَةَ أُمَّتِي فِي الْمَسَاجِدِ» يعني تمام امکانات و موارد (حلال) دلشاد کننده بايد در مسجد باشد، بزرگي، نور و…«الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ» (تحف‌العقول/ص‌171) مؤمن ايينه مؤمن است.
اينکه مي‌گويم اسلام را نمي‌فهميم تا چند شب قبل فکر مي‌کردم معناي حديث اين است که لطيفه‌هايي دارد مثل اينکه عيب‌ها را بي سرو صدا مي‌گويد، عيب را بزرگ نمي‌کند، روبرو مي‌گويد نه پشت سر، خوبها را هم بگو، رعايت پست ومقام را نمي‌کند، خورده‌هاي ايينه هم عيبها را مي‌گويد او را هم که بشکني دست از حرفش بر نمي‌دارد ما هم بايد مثل ايينه باشيم (با برادران ديني خود) اخيرا يکي از علما برداشت جالب ديگري داشت که: مؤمن ايينه مؤمن است يکي از اسماء الهي مؤمن است
(هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ) (حشر /23) يعني مؤمن ايينه خداست.
شعر شهريار:
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين *** به علي شناختم من به خدا قسم خدارا
تا حالا به اين شکل معنا نکرده و اين حديث را به اين نکته برخورد نکرده بوديم. ما معناي زميني ميکرديم و او معنا را برد در آسمانها، يعني انسان ايينه خداست و عظمت خدا در انسان پيدا مي‌شود، طبيعت، ايينه و صنعت و تدبير خداست و حکمت و لطف خداست به طبيعت احترام بگذاريد.

4- گناه اسراف و اتلاف طبيعت

مي‌گويد: مالک درخت خودم هستم مي‌خواهم قطع کنم، مي‌گوييم مالکيت دليل بر تلف کردن نيست. مي‌گويد: آب حمام را هر چه مي‌خواهم مصرف مي‌کنم پول مي‌دهم، باز هم اسراف و اسراف گماه است. حديث داريم: انسان مسئول است و قيامت بايد حساب پس دهد تمام گناهان به خاطر اين است که ما قيامت را فراموش مي‌کنيم، شخصي باري را بر الاغش داشت ايستاده بود با دوستش صحبت مي‌کرد حضرت فرود صاحب الاغ خودت را براي پاسخ قيامت آماده کن چرا به حيوان ظلم کردي؟ به ما گفته‌اند حيوان را با آهن بکشيد با شيشه نمي‌شود چون زجرکش مي‌شود و شما چنين حقي را نداري اميرالمؤمنين(ع) فرمود: اگر خواستيد ابن ملجم را قصاص کنيد با يک ضربت چون او هم يک ضربت. يکي ميزند مي‌گويد به من زدي از شمال و جنوب و مشرق و مغرب او را به کتک مي‌گيرد. اگر ابن ملجم به دستت آمد حق نداري او را سوراخ، سوراخ کني، يک به يکي. حديث داريم: «إِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ» (نهج‌البلاغه/خطبه‌167) نسبت به بقعه‌ها و حيوانات مسئول هستيد. آيه‌اي ديگر با معنا و برداشت جديد: (إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها) (زلزال /4-1) ميفرمايد «أَخْبارَها» نه «أَخْبارَكم» يعني زمين از خودش خبر مي‌دهد. که من بودم و فلاني هم از من استفاده و کشاورز‌ي نکرد رفت گندم از آمريکا خريد. حتي زمين مي‌گويد من از او بهتر بودم يک دانه گرفتم يک خوشه دادم او خورد و براي خدا يک سجده هم نکرد.
لذا قرآن ميفرمايد: (وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَني‌ كُنْتُ تُراباً) (نبأ /40) کافر (روز قيامت)مي گويد‌اي کاش من خاک بودم زمين يک را يک دانه دادي يک خوشه داد.
فردا سيزده بدر مي‌رويم اين خوشه را پايمال مي‌کنيم حال او بهتر است يا من اگر ما روزي محاکمه شويم و حيوانات مثلا مار، او مي‌گويد من از تو بهترم من روزي يک نفر را و تو روزي 30 نفر را مي‌گزيدي من از نزديک تو از دور هم مي‌گزيدي.
طبيعت بر ما حق دارد آب را آلوده نکنيم، نهر آب و زير درخت را نبايد با ادرار آلوده کرد با سيگار حق نداريم هواي تاکسي و اتوبوس و… براي ديگران آلوده کنيم.
(اين هم تجاوز به حريم هوايي ديگران است يه وقت تجاوز با اف 14 و16 است. که دشمن اينکار را مي‌کنيم يه وقت هم با دود کردن سيگار ديگران را اذيت مي‌کنيم)حتي در اطاق پدر سيگار مي‌کشد به بچه خود ظلم مي‌کند.
طبيعت را احترام کنيم، نه آبي را آلوده و نه هوا را، نه شاخه‌اي را شکسته و نه درختي را قطع و نه چمن و سبزي را پايمال و نه حيواني را اذيت و آزار. توجه، اگر کسي شکار را از روي تفريح و عياشي هدف گيرد گوشت اين شکار خوردني نيست براي گوشت و (هدف و مقصود صحيح) اشکال ندارد ولي حوس نمي‌شود زد توي گوش يک نفر. به (جهت هدفي معقول) عيب ندارد ولي الکي نمي‌شود. تشنه گذاشتن حيوان درست نيست حتي اگر يک ليوان آب داريم، يك گوسفند تشنه است و يك سگ بايد بدهيم به سگ، برا‌ي اينکه گوسفند را مي‌شود ذبح کرد و حلال کرد ولي سگ را نمي‌شود و حق حيات دارد، و طبيعت و حيوانات هم شعور دارند.

5- داستاني درباره ظلم به حيوان

يک روز يکي از دوستان ما را دعوت کرد براي استراحت به مزرعه‌اش برويم، گفت ما 40 نفر اينجا شريک هستيم و داستاني هم دارم و آن اينکه اين مزرعه سگي هم دارد. روزي به صاحب اين مزرعه گفتم (آهسته هم گفتم) اين سگ را از مزرعه بيرون کن، گذشت رفتم تهران و به قصد زيارت علي ابن موسي الرضا(ع) به مشهد، در آنجا خواب ديدم همان سگ آمد مقابل من و به زبان آمد و گفت، گفتي مرا از مزرعه بيرون کنند چرا؟ من يک استخوان مي‌خورم شب تا به صبح پاس مي‌دهم و بي خوابي مي‌کشم تو که اينهمه مي‌خوري چقدر خدمت مي‌کني؟ گفت من در خواب از اين سگ خجالت کشيدم، بيدار شدم، تلفن زدم به محل و گفتم سگ را از مزرعه بيرون نکنيد، هستي و حيوانات شعوردارند
قرآن ميفرمايد: حيوان در آسمان فهميد مردم خورشيد پرست هستند آمد نزد سليمان و گزارش داد، فهميد خداپرستي و خورشيد پرستي را. وقتي هستي شعور دارد چرا ما از بين ببريم (و تلف کنيم)
قرآن مي‌فرمايد: (وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ) (الرحمن /6) ستاره و درخت سجده مي‌کنند. حتي حق نداريم سنگ به سگ بزنيم و براي کيف کردن پرنده را در قفس کنيم خدا به او بال داده تا بپرد ما چرا حق پرواز را از او مي‌گيريم اسراف گناه کبيره و امام(ره) مي‌فرمايد: دور ريختن نصف ليوان آب اسراف است. (استفاده از سنگ مي‌شود ولي انفجار کوه برا‌ي سرمايه داري که مي‌خواهند خانه را سنگ کنند درست نيست) استفاده از نفت درست ولي نفت را (تاراج دادن) و فروختن براي اينکه ما خوش باشيم نادرست.

6- اهميت آباد كردن طبيعت از ديدگاه قرآن و روايات

قرآن مي‌فرمايد: (وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ) (نحل /5) زمين را خدا خلق کرده براي شما زمين از براي همه است، مالک هستيم ولي نمي‌شود هر چه مي‌خواهد استخراج کند. و ظيفه انسان اين است که زمين را آباد کند.
قرآن مي‌فرمايد: (هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها) (هود /61). انشاء يعني ايجاد شما را آفريدم و استعمار يعني از شما خواستم که زمين را آباد کنيد. اينکه به استعمار مي‌گويند استعمار يعني به اسم آبادي و آباد کردن آمده ولي خراب کرده مثل نخود سياه که بد نيست ولي بچه‌ها را به قصد سرگرم کردن به دنبال نخود سياه فرستاده‌اند چيز بدي شده است.
حديث داريم: اگر در دستت نهالي و يا بذري است و زمين لرزه شد و مي‌خواهد قيامت به پا شود ولي شما مي‌توانيد و فرصت داري اين نهال و بذر را بکاري، بکار. ايران هم آب دارد و هم خاک، برويم به سمت کشاورزي، درختکاري، توليد، و حفظ منابع طبيعي و محيط زيست و احترام طبيعت.
خداوندا بحق محمد و آل محمد(ع) ايران ما را ايراني آزاد، آباد، آگاه، مؤمن، متحد، انقلابي زير سايه رهبري مسئولين خوب، امت حزب الله قرار بده.
رفتار و گفتار و کردار و نيات و افکار ما را جوري که خودت مي‌پسندي قرار بده.
کسي هستي و منظومه شمسي به او مي‌چرخد، قطب عالم هستي حضرت مهدي (عج) قلب مطهرش را از ما راضي بگردان.

7- هديه دادن در ايام مبارك عيد بهتر است

پيشاپيش عيد غدير را تبريک مي‌گويم همانطور که براي شهادت امام حسين(ع) عزاداري مي‌کنيم براي غدير و نصب اميرالمؤمنين(ع) هم جشن بگيريم، چادر که برا يخانم مي‌خري عيد غدير بخر، گوشواره که براي دختر مي‌خري عيد غدير بخر.
حديث داريم: اگر کسي روز عيد غدير به يک نفر غذا بدهد مثل اين است که به تمام انبياء غذا داده و پذيرايي کرده. پزشکها عيد غدير يا لااقل دو ساعت در آنروز را (به احترام غدير)پول نگيرند.
راننده‌هاي تاکسي از ساعت 12 تا 1 بعداز ظهر پول نگيرند، چون ظهر علي(ع) نصب شد بگويند به احترام منصوب شدن حضرت، پيدا باشد غدير، چراغاني مدارس، مساجد، بازار، کشور ما کشور علوي است.
خدايا کشور ما را در پناه حضرت مهدي (عج) حفظ بفرما.

«والسلام عليکم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1277

فرمت PDF

شناسنامه

فهرست