نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 135
موضوع: استفاده از فرصتها
تاريخ پخش: 78/09/18
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي»
1- توجه به عناصر مقدس در ماه مبارك
بينندگان بحث را در آستانه ماه رمضان ميبينند موضوع بحث بهرهگيري از فرصت است.
الف: عنصر مكان، مكانهاي خاص مانند مسجد
ب: زمان، زمانهاي خاص
ج: قرآن و نزول آن
د: روزه
ه: دعا
خواهش دارم بحث را روحانيون عزيز، هيات امناء و خادمين مساجد، و مسئولين امور فرهنگي، ديني، به بحث عنايت داشته باشيد.
اول: عنصر مكان مسجد:
2- بنيان مسجد براساس تقواست
خداوند در قرآن دربارهي مسجد ميفرمايد برويد كه: (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى) (توبه /108).
منافقين مسجدي در مدينه ساختند خواستند پيامبر(ص) را براي افتتاح ببرند، آيه نازل شد كه شركت نكن زيرا كه منافقين اين مسجد را براي قتنه ساختند و خانه تيمي است.
مي فرمايد: (إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ) (توبه /107) اين مسجد رصدخانه براي دشمنان خارجي است كجا برويم:
«لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى»: مسجدي كه اساسش بر تقوا است. و هر چيز كه براساس تقوا باشد ارزش دارد، (تحصيل علم: يك وقت ميخواهد ليسانس بگيرد براي اينكه دختر عمويش ليسانس دارد، حال كه هيات آنها 30 تا گوسفند ميدهد هيات ما 40 تا بدهد، چشم و هم چشمي است، حال كه او سه طبقه ساخته من از همه بانكها وام ميگيرم تا 4 طبقه ميسازم، ماشين او فلان مدل ماشين است من فلان مدل را ميگيرم.
يكي از قبيلهها شتري را نحر كرده و آبگوشتي درست كرد و ظرف، ظرف، درب خانه فقرا داد به يك نفر هم داد كه رئيس قبيله بود ناراحت شد و لگد زد به ظرف، غذاها را ريخت و دستور داد هياتش 2 شتر كشت ديگري گفت پس ما 3 شتر چشم و هم چشمي رفت تا صد شتر، علي(ع) فرمود اين شترها براساس تقوا ذبح نشدهاند گوشت آنرا بريزيد در بيابان شغالها بخورند.
3- مسجد براي همه نه گروه خاصي
مسجد براي همه است قرآن درباره كعبه دارد: (إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ) (آلعمران /96) براي همه مردم است.
يعني مسجد براي همه است كه متاسفانه بعضي مساجد براي گروه خاصي است و اگر يك غريبه وارد شود به هم ديگر نگاه ميكنند، مثلاً صف اول مخصوص افراد خاص است، حتي بعضي جاها ديدهام كه افراد را بلند كرده و ديگران را مينشانند.
4- وجوب رعايت حقوق ديگران در مسجد
و حال آنكه در رساله مراجع است كه اگر يك دختر 9 ساله در مسجد جايي دارد بزرگترين شخصيت مملكتي به جاي او بنشيند نمازش باطل است و جايش دزدي است. مسجد بانك نيست كه هر كس پولدارتر است چايي پررنگ بخورد، درب مسجد بايد بر همه باز باشد.
5- گناه بزرگ منع كردن رفتن به مسجد
منع و كم رونقي مساجد: اگر بچه ميخواهد مسجد برود پدرش نميگذارد برود، قرآن ميگويد اين پدر بدترين آدمهاي كره زمين است ميفرمايد: (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها) (بقره /114).
بدترين پدر و مادر آن است كه به بچهاش بگويد مسجد نرو. بچههاي مسجد فاسد نيستند ولي جاي ديگر فاسد پيدا ميشود. يا منع كنيم و كم رونق كنيم. مثل طول دادن نماز، و تبعيض قائل شدن.
بچه 12 سالهاي به من نامهاي نوشت كه تا آخر عمرم ديگر مسجد نميروم به دليل اينكه در ايام عاشورا رفتم مسجد غذا ميدادند، همه غذا خوردند به ما كه رسيد غذا تمام شد به ما گفتند بچهها شما برگرديد منزل، ما دو ساعت معطل شديم و به ما غذا ندادند و لذا من تا آخر عمر مسجد نميروم
حرف بي محتوا زدن روي منبر: چون ميبينند حرف تازهاي ندارد، حديث داريم: هر روز امام جماعت بايد حرف تازه و جديد براي مردم داشته باشد.
مي فرمايد: شما مسجد كه ميرويد فوائدي دارد يكي از آنها: «أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً» (منلايحضرهالفقيه/ج1/ص237) «مستطرف»: يعني يك نكته جديد. الان كه الحمدالله تفسيرهاي فارسي و عربي زياد است و كتابهاي مفيد مثل الحياه، و ميزان الحكمه، كافي و بحار موجود است. يك حديث را انتخاب كرده و ميگويد. و سخنراني لازم نيست 40 دقيقه طول بكشد، سخنرانيهاي 2 دقيقهاي و 3 دقيقهاي كافي است.
بايد از هيچ كس ترسي نداشته باشند و انقلابي باشد، بعضي محترم هستند ولي وارفته و شل. قرآن ميفرمايد: آدم شل بدرد حكومت نميخورد. (وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ) (انبياء /105).
نمي فرمايد: «عِبادِيَ المجْتَهِدُون» نمي فرمايد به نماز شب خوان ميدهم، چون گاهي نماز شب ميخواند ولي شل است براي خريدن دو كيلو پنير كلاه سرش ميرود، بايد صلاحيت داشته باشد و اين معناي «صالحون» است ممكن است خانواده شهيد هم باشد، چون خانواده شهيد است خوب است ولي آدمهاي شلي هستند، و ممكن است آيت الله باشد ولي آيت الله شل است. پس غير از علم و تقوا و انقلاب بايد عرضه هم داشته باشد، بايد غير از عرضه متقي هم باشد.
قرآن درباره توليت مسجدالحرام ميفرمايد: (إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ) (انفال /34) اولياء مسجد الحرام بايد متقين باشند.
مسجدالحرام اُم القري است «ام» كه اين صفت را داشت بچههاي آن (ساير مساجد) در سراسر كره زمين بايد اين صفت را داشته باشند.
7- خادم مسجد بايد جوان و توانا باشد
خادم مسجد:
خادمين مسجد 4 نفر هستند، 1- ابراهيم 2- اسماعيل 3- زكريا 4- فرزند مريم
براي ابراهيم و اسماعيل ميفرمايد: (أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ) (بقره /125).
و فرزند حضرت مريم: (إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً) (آل عمران /35).
(الان خادم مسجدها چه كساني هستند، از كارهايي كه جمهوري اسلامي بايد انجام دهد اينكه خادمهاي پير را واگذار كند به تامين اجتماعي و كميته امداد كه زندگي آنها تامين شود،
هر مسجد يك آدم زرنگ و متقي ميخواهد، چون شما يك مغازه سه ميليوني را به يك آدم شل نميدهي چطور يك مسجد صد ميليوني را به يك آدم بي حال دادهاي؟ در يك مغازه 5 ميليوني براي شركت ميگويي آدم زرنگ ولي مساجد 5، 10، 20، 50، 100 ميليوني را توجه نداريم، نميگويم بي حالها محترم نيستند محترم هستند، پيري و بي حالي گناه نيست ولي دادن اين پست به اين آدم درست نيست.
8- عدم تجاوز به حقوق ديگران در مسجد
بهداشت مسجد:
در مسجد سيگار نباشد، تجاوز به حريم هوايي دو رقم است:
الف: توسط هواپيماهاي متجاوز
ب: سيگار كشيدن، اگر دود سيگار ريه ديگران را اذيت كند اين هم به حريم ديگران تجاوز است چون بايد هواي سالم استفاده كنند و نه تنها در مسجد كه در تاكسي و اتوبوس هم ممنوع است.
مسجد بايد زينت داشته باشد و كساني كه ميآيند بهترين لباس را بپوشند ميفرمايد: (يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) (اعراف /31).
حديث: هر كسي مسجد ميرود درب مسجد نگاه به ته كفشش كند
حديث: مستراح مسجد داخل مسجد نباشد، فاصله زياد داشته باشد
صوت بلند حرام است.
حاج حسن آقا خميني فرزند مرحوم حاج احمد آقا، نوه حضرت امام خميني(ره) در اجلاس نهم نماز امسال خاطراتي را از امام خميني(ره) نقل ميكرد ميگفت امام كسي را براي نماز بيدار نميكرد ميفرمود خواب است وظيفه ندارد چرا من او را بيدار كنم، براي نماز واجب بيدار نميكرد ما براي سحر خواني بيدار ميكنيم، و براي زيارت عاشورا و دعاي كميل و ندبه، بخوان دو ليتر هم گريه كن ولي همسايه چه گناهي كرده نميخواهد دعا بخواند بلندگو را بلند ميكني؟
من اين حرفها را گفتهام باز هم براي ماه رمضان امسال ميگويم.
9- آزار ديگران به هر دليل حرام است
مردم آزاري حرام است گرچه به اسم دين باشد، و به اسم دين حرامش دوبل است و دو برابر ميشود. به دليل اينكه: قرآن به زنان پيامبر(ص) ميگويد: (يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً) (احزاب /30). زن پيامبر(ص) خلاف ميكند گناهش دو برابر است چون عنوان ديني دارد مردم آزاري به اسم دين گناهش بيشتر است، به همين دليل گفتهاند خداوند گناه هفتاد جاهل را ميآمرزد قبل از آنكه يك گناه از عالم ببخشد، چون عالم رنگ ديني دارد، معلم هم همينطور پدر و مادر اگر ميخواهند به همديگر جسارت كنند روبروي فرزند گناهش دو برابر است، دختر شما وقتي ديد كه شما حرف زشت زدي او هم خانه شوهر همينطور برخورد خواهد كرد.
زينت براي نماز و مسجد:
سوال: زن برود مسجد؟ جواب: بله.
چون قرآن دارد كه هم زن و هم مرد مسجد بروند چون:
الف: يك جا دارد (وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعينَ) (بقره /43). نماز جماعت مردان.
ب: يك جا دارد (وَ ارْكَعي مَعَ الرَّاكِعينَ) (آل عمران /43). نماز جماعت زنان اين آيه مربوط به حضرت مريم است يعني اگر زن خصلت حضرت مريم را دارد برود مسجد، بله گاهي زن شل است و محيط فاسد است حسابش جداست ولي اگر رگ و غيرت ديني چون حضرت مريم داشت در جماعت شركت كند.
10- عوامل تضعيف كننده مساجد
از آفات مسجد خط بازي است. مسجد نبايد در اختيار خط خاصي باشد. از آفات مسجد وراثت است. گاهي فكر ميكنند چون مرحوم آقا اينجا نماز خوانده پسرش هم بايد نماز بخواند، ممكن است مردم آقا را قبول ولي پسرش را قبول نداشته باشد و اگر آقازاده بداند كه الآن 30 نفر به جماعت ميآيند ولي اگر مسجد را رها و جاي ديگر برود 200 نفر خواهند آمد بداند كه مانع 170 نفر به جماعت شده وراثت، هيات و خط بازي ممنوع است.
توجه به وقف:
خداوند مرحوم ميرزا جواد تهراني رحمت كند. وصيت كرده بود ختم مرا در مسجد نگيريد چون همان موقع ممكن است يكي بخواهد در مسجد نماز بخواند و نتواند. و اين ختم باعث شود كه يك نفر در مسجد نماز نخواند.
مساجدي كه ختم است بايد يك درب جداگانه داشته باشد كه مانع از نماز گذاردن ديگران نشويم كه خداوند ميفرمايد:(مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ) (بقره /114).
حذف اولويتهاي كاذب:
برنامههاي مسجد شروطي دارد، چون اين بحث در آستانه ماه رمضان است من اين مطالب را از قرآن و احاديث تهيه كردهام خواهش ميكنم عنايت داشته باشيد.
11- عوامل تقويت كننده مساجد
اول: علم مفيد
350 بار كلمه «أَعُوذُ» در كامپيوتر آمده است. يعني: پناه ميبرم يكي از آنها اين است كه: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ» (كنزالفوائد/ج1/ص385) پناه ميبرم از سخنان بي فايده.
تفسير قرآن ميگويد، چاه كنعان، شمال بود يا جنوب؟ چه فايدهاي دارد كه مردم ايران اين مطلب را بفهمند، يوسف را در چاه انداختند حال اينطرف يا آن طرف شهر، اولين پرده كعبه را در يمن يا شام بافتند چه اثري دارد؟
بسياري از تحقيقات مزخرف است و بعضي از علوم مزخرف است، مزخرف است يعني مفيد نيست و اگر مفيد نباشد شيطان است.
حديث داريم: پيامبر اكرم(ص) ميفرمود: هر روز «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ» پناه ميبرم به تواي خدا از علمي كه نفع نداشته باشد حرف خوب تبعيت ميخواهد چون ميفرمايد: (الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) (زمر /18).
پس حرفي را گوش بده كه از خوبي آن ميخواهي، آن را عمل و تبعيت كني، پرده مكه را شام بافتند يا يمن نميشود تبعيت كرد، سخني بايد گفت كه مردم آن را عمل كنند. اطلاعاتي كه مثلاً كوه هيماليا چند متر است. «يَتَّبِعُونَ كوه هيماليا» يعني علمي است كه پي گيري ندارد.
دوم: ضروري باشد
بعضي از مساجد ما از قديميها يك سنتي دارند كه سنت غلط است. واعظ ده شب در رابطه با يك موضوع سخنراني ميكند، ده شب درباره هجرت، مردم چيز ديگري نميخواهند؟ همه مشكلات آنها هجرت بود؟ روحاني و طلبهاي كه ميرود در روستا از حمد و سوره گرفته تا كتك زدن به الاغ، تا بهداشت آب، و كمك به فقراء مهريه سنگين خانمها، ظلم شوهرها به زنها، همه چيز حرفهاي ضروري باشد و لازم نيست از اول تا آخر منبر در رابطه با يك چيز صحبت كند.
مختصر باشد:
خواهش ميكنم توجه كنيد مردم 20 دقيقه بيشتر گوش نميدهند، 20 دقيقه دوم دل نميدهند گوش ميدهند، 20 دقيقه سوم نه دل و نه گوش ميدهند، نگاه ميكنند. هر چه صحبت داريم در همان 20 دقيقه اول مگر اينكه خنده داشته باشد.
خداوند رحمت كند مرحوم فلسفي را كه ميفرمود: هر واعظي ميتواند مردم را بخنداند و ميتواند بيشتر از 20 دقيقه سخنراني كند والا بيشتر نباشد خنده مثل چايي قهوه خانه است چند كيلومتر ميرود يك چايي و آبي به صورت ميريزد و دوباره چند كيلومتر، ولي اگر يكدفعه بخواهد صد كيلومتر برود خسته ميشود.
متنوع باشد:
مسئله، تاريخ، قصه، تازه باشد بعضي مطالب يكبار دانستن آن كافي است مثل سوراخ كردن گوش دختران براي گوشواره، ولي بعضي حرفها دائمي بايد باشد مثل تنفس و لذا گفتهاند امام جمعه در همه خطبهها درباره تقوا بگويد: ميفرمايد: (وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً) (جمعه /10) «خدا را زياد ياد كنيد». هر روز بايد نماز بخوانيم، معاد را هر روز (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) (فاتحه /4) راه راست، (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ) (فاتحه /6).
كمك به فقرا:
من چند سالي است در دانشگاه تهران ماه رمضان ظهرها هستم روز آخر گفتم دانشگاه شما دو تا عيب بزرگ دارد. مسجد دانشگاه هم از اساتيد و دانشجوها پر بود يكي را ميگويم ديگري را نه. شما يكماه نماز خوانديد ولي به فقير كمك نكرديد، اگر هم پول نداريد يك تومان و ده تومان كه ميتوانيد در مساجد بايد پول جمع شود، اينكه مساجد دولتي است، از دولت كمك بگيريم، مسجد را بايد مردم بسازند، نگوييد پول من چيزي نيست چرا يك برگ زرد است كه اگر در حوض افتاد كشتي 50 مورچه ميشود، و لذا اين پولهاي كم بركاتي دارد، گفتم بنابراين امروز همه دانشجوها پول بدهند اتفاقا دانشجويي مشكلي داشت 200 هزار تومان ميخواست به او دادم.
12- نمونهاي از كمك مادي علي(ع) در مسجد هنگام نماز
علي(ع) اجازه نميدهد كمك به فقرا بعد از نماز باشد و در ركوع در راه خدا انگشتر به فقير داد در مسجد پول جمع شود براي كارهاي خير و اسم هم برده نشود.
پس اطلاعات براي مردم در مسجد خوب است مفيد و ضروري باشد مثلاً بداند استادش چند كيلو است و يا 70 و يا 80 كيلو، اين كه ميگويم نخنديد الآن توي روزنامهها پر است از اين حرفها، مثلاً سؤال ميكنند كه اين آيه در كدام سوره است حال سوره نحل باشد يا يوسف چه خاصيتي دارد؟ (يك وزير آمد توي تلويزيون گفت كدام «الله» در آيه قرآن است كه بين دو «ابل» است بعد هم يك سكه داد اين كار چه خاصيتي دارد، اين حديث از امام صادق(ع) يا «امام كاظم (ع) چه فرقي ميكند؟
از امام(ع) پرسيد كه من يك مطلبي شنيدهام يادم نيست كدام يك از شما فرمودهايد، فرمود عيبي ندارد اگر از امام صادق(ع) باشد بگويي امام باقر(ع)، بسياري از اطلاعات مسابقات كه امور تربيتي، آموزش و پرورش، در روزنامهها و انجمن اسلامي هست. مثلاً سؤال ميكند اين مطلب در نهج البلاغه است يا كافي هر كجا ميخواهد باشد.بايد دقت كنيم.
اين مسائل در مساجد نباشد ميگويد يك لوستر براي مسجد و يك سماور براي هيات و يك علامت جلو هيات كه مشابه نداشته و از همه بزرگتر باشد اينها خودنمايي است ميخواهم منار اينجا از همه منارها بزرگتر باشد، اينها تقواست يا خودنمايي؟
13- بركات روزه از زبان امام(ع)
عنصر زمان:
در آستانه ماه رمضان بينندهها بحث را گوش ميدهند. هر كس ميخواهد ببيند ماه رمضان چه ماهي است دعا وداع ماه رمضان از امام زين العابدين(ع) را امسال قبل از پايان رمضان بخواند چون آخر كه ميخواند ميگويد از دستم رفت.
حضرت ميفرمايد: خداحافظ اي ماهي كه عيد اولياء و امام زين العابدين منتظر تو بود و زود گذشتي، و نرفته دلتنگ تو شدم، و خداحافظاي شب قدر، و چقدر چشمها از توتر و اشك ريزان شد و چقدر مجرمين در تو بخشيده شد، نفس كشيدن ثواب «سبحان الله» و عبادتها قبول و تلاوت يك آيه آن ثواب ختم قرآن را دارد، روزها بهترين روزها و شبها بهترين شبها است، مهمان خدا هستيم.
اكثر گناهان ما يا از غضب و يا از شهوت، حال گرسنگي و تشنگي غضب و شهوت را متعادل ميكند وقتي ريشه كنترل شد آثار آن هم كنترل ميشود يعني آب كه به ريشه نرسيد شاخهها هم خشك ميشود. و لذا در طول تاريخ حتي زمان شاه در ماه رمضان آمار گناه كم بوده است.
3- تقويت عاطفه
گرسنگي را تحمل كن تا بتواني بفهمي گرسنهها چكار ميكنند.
4- تقويت اراده
نان و آب خود را نخور تا به نان و آب مردم كه رسيدي بتواني خود را كنترل كني به خانم خود دست درازي نكن تا در برخورد با ديگرا ن بتواني خود را كنترل كني.
5- تقويت جسم
گرسنگي موادزائدبدن رامي سوزاند و معده استراحت ميكند كتابي را فردي نوشته كه مسلمان هم نيست ميگويد 19 رقم مريضي با روزه خوب ميشود البته او ميگويد «امساك» يعني پرهيز.
نزول قرآن:
من يك متني نوشته و خدمت علماء شهرستانها فرستادهام، هر كس به دستش نرسيده من از تلويزيون ميخوانم چون عظمت ماه رمضان به قرآن است نه به روزه چون ميفرمايد: (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ) (بقره /185).
عزت رمضان به قرآن است نه به روزه، رمضان از «رمض» ميآيد يعني ماه گناه سوزي مثل اينكه ميگويد زباله سوزي
و از دوازده ماه فقط ماه رمضان اسمش در قرآن آمده و الا ماه رجب و شعبان و … در قرآن نيامده.
من اين نامه را ميخوانم براي اينكه همه براي توجه به قرآن بسيج شويم و اينجا هم كه دارالقرآن است و در محضر علما هستيم و ميارزد كه عنايت كنيد.
14- معاني القاب قرآن
قرآن لقبهايي دارد حدود چهل، پنجاه، لقب در قرآن است، من چند تا از آنرا ميخوانم قرآن بينه است يعني: دليل روشن و «عبرت» است يعني: عبور بخوان و رد شو ببين بعد از آن چيست؟ «نور» «تذكر و ذكر» و «بيان» و «رشد» و «برهان» و «فرقان»: وسيله شناخت حق و باطل.
حتي گفتهاند اگر حديثي صحتش را نميداني با قرآن متر كن، طبق قرآن صحيح و ضد قرآن بود بزن به ديوا. ر
(برخورد ما با قرآن برخورد خوبي نيست، تشريفات است و يا قسم ميخوريم به آن، و يا روي كيف عروس، و يا «بك يا الله» و يا با هنر معماري كاشيكاري كرده كه هيچ جني هم نميتواند آن را بخواند، و يا (وَ إِنْ يَكادُ الَّذينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ) (قلم /51) آن را مينويسيم به شاخ گاو ميبنديم تا شيرش زياد شود و يا چهار «قُلْ» آويزان ميكنيم تا ماشين سرنگون نشود، و يا (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ) (حجرات /13) روغن نباتي و كاشي فلان و گاز و چراغ گاز فلان و آيات آن را دستاويز كالاهاي كارخانهها ميكنيم و بالاي سر مسافر، خانه نو، و براي استخاره استفاده ميكنيم.
قرآن ميگويد: من مجيد هستم ولي ما تمجيد نكرديم. كريم هستم ولي ما تكريم نكرديم. عظيم هستم ولي ما تعظيم نكرديم.
15- داستاني از شكوه پيامبر از مهجوريت قرآن
يكي از علما در حرم پيغمبر گريه و زاري و حالي كرد بعد به پيامبر گفت: از ما راضي هستي يا نه توسلي پيدا كرده و عرض كرد يا رسول الله حالت چطور است من به قرآن تفال ميزنم قرآن را باز كرد اين آيه آمد: (وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً) (فرقان /30). در قيامت ميگويد و گفت پيامبر كه اي پروردگار قوم من اين قرآن را رها كرده و غريب گذاشته اند.
در قرآن داريم: (فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا) (فاطر /6).
قرآن جلو شما باشد. ما گفتيم (وَراءَ ظُهُورِهِمْ) (بقره /101) پشت سر باشد. چي بود چي شد؟ بايد جلو باشد انداختيم عقب.
16- دوري از قرآن عامل بدبختي
حالا هر درسي را نخوانيم نميگويند بدبخت، فق و اصول و فلسفه، و … ولي درباره تدبر در قرآن اگر نباشد ميگويد بدبختي، ميفرمايد: (أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَام عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها) (محمد /24). در قرآن تدبر نميكنيد، آيا قلبها قفل شده است.
قانوني داريم كه اگر وظيفهاي به دوش شما آمد بايد آنقدر عمل كني، تا مطمئن شوي كه به وظيفه عمل كردهاي مثلاً:
لباس نجس شده بايد آنقدر آب بريزي تا مطمئن شوي كه پاك شده. يا در مكه ميگويندسنگ به فلان ستوان (رمي جمرات) بزنيد، اگر شك داريم 6 يا 7 سنگ ريزه زدهام بايد آنقدر بزنيم تا خاطرمان جمع شود.
ما مديون قرآن هستيم، و بايد آنقدر كار كنيم تا دينمان اداء شود و با اين تلاوتها و ترتيل و تواشيح از دين قرآن بيرون نميآييم.
علما شهرستانها و طلاب ما مديون بوده و با اين درسهاي رسائل و مكاسب و آيا از دين بيرون ميآييم. قرآن چقدر در جامعه ما مطرح است و در شهرها چند جلسه تفسير برگزار ميشود؟ و چه جلسهاي است كه دانشجوها چيزي ياد بگيرند.
كنگره ملاصدرا هم كه گرفتند همه رفتند تجليل كردند كسي اين مطلب را نخواند البته ما از يك طريقي خوانديم نشد كه همه بگويند و ما نگوييم كه ببينيم ملاصدرا چه ميگويد.
بسيار به مطالعه كتب حكما پرداختم «إِنِّي ظَنَنْتُ عَلَي شَيْءٍ» تا آنجا كه گمان كردم كسي هستم. ولي همينكه كمي بصيرتم باز شد خودم را از علوم واقعي خالي ديدم، و در آخر عمر به فكر فرو رفتم كه به سراغ تدبر در قرآن و روايات محمد وآل محمد(ص) بروم.
من يقين كردم كه كارم بي اساس بوده زيرا در تمام عمرم به جاي نور در سايه ايستاده بودم و خيال ميكردم در نور هستم از غصه جانم آتش گرفت قلبم شعله كشيد تا رحمت الهي دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا و شروع به تدبر در قرآن كردم درب خانه وحي را كوبيده دربها باز شد و پردهها كنار رفت و ديدم كه فرشتگان به من ميگويند: «ملاصدرا سَلامٌ عَلَيْكُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ» ولي افسوس، كه در پيري فهميد، و اكنون كه دست به نوشتن تفسير قرآن زدهام اقرار ميكنم كه قرآن درياي عميقي است كه جز با لطف الهي امكان ورود در آن نيست چه كنم؟ عمرم رفت بدنم ناتوان شد قلبم شكست سرمايهام كم و ابزار كارم ناقص و روحم كوچك شده.
ملاصدرا خيلي شخصيت علمي مهم است و مريداني دارد مثل علامه طباطبايي و شهيد مطهري، اينها سر سفره ملاصدرا تغذيه ميشوند. (درباره فيض كاشاني) استاد ما نقل ميكرد كه امام فرمود: فيض كاشاني آنقدر كتاب نوشته كه از ورق زدن آن خسته ميشويم.
18- اقرار فيض كاشاني به بركات بينظير قرآن
فيض كاشاني ميگويد: من مدتها در مطالعه مجادله متكلمين فرو رفتم (متكلمين علمايي هستند كه درباره خدا بحثهايي ميكنند از قرآن و نهج البلاغه و …) كوششها كردم ولي همان تحقيقات ابزار جهل من بود، مدتها در راه فلسفه به تعلم و تفهم پرداختم بلند پروازيهاي اين و آن را ديدم مدتها در گفتگوي اين و آن بودم، كتابها نوشتم (ايشان حدود 200 كتاب دارند) و گاهي ميان كلام فلسفه و متصوفه و متكلمين جمع بندي ميكردم، و حرفها را به هم پيوند ميدادم ولي در هيچ يك از اين علوم دوايي براي دردم و آبي براي عطشم نيافتم بر خود ترسيدم بسوي خدا فرار و انابه كردم تا خداوند دست مرا گرفت و وارد تفسير قرآن كرد
امام خميني كه ما او را با تمام وجود نائب امام زمان(ع) ميدانيم جملاتي گفته كه من نميخوانم چون خيلي به خودش تشر زده است و بعد نوشته از عمرم به شدت غصه ميخورم ايكاش از اول جواني تمام وقت خود را صرف تفسير كرده بودم.
آيت اله وحيد خراساني (از مراجع هفتگانه قم) ايشان در مسجد اعظم قم نكتهاي فرمود بعد هم نوارش را به من داد هم شفاهي به من گفت و هم نوارش را داد گوش دادم.
آيا ما در نكات فقه و اصول مغز را به كار برديم يا تدبر در قرآن؟
به هر حال ماه رمضان ماه قرآن، اوقاف يك كار قشنگي را دو سال است انجام ميدهد مديران كل اوقاف در هر شهري خدمت علما ميرسند و تقاضاي تشكيل جلسه تفسير در آن مسجد را دارند.
19- مهجوريت قرآن در تبليغ و منابر
سازمان تبليغات، دفتر تبليغات، حوزههاي علميه، منبرهاي ما قرآني شود (ديروز پاي منبر يكي بودم خيلي منبرش خوب بود، گفت چطور بود؟ گفتم آبش زياد بود، شما حرف كه ميزنيد ميتوانيد قدم به قدم از قرآن استفاده كنيد)
مثلاً ميخواهيد بگوييد مسجد با آيه، نيت با آيه، هيات امناء با آيه، و بهداشت و …. وقتي محمدحسين طباطبايي با قرآن حرف ميزند زشت است حجه الاسلام 30 دقيقه بالاي منبر دو آيه قرآن معني نميكند.
آقا قرآن را بالاي منبر ببريم دو آيه بخوانيم بگوييم اين دو آيه اين را ميگويد. خيلي هم باز نكنيم بعضي وقتها خيلي باز ميكنيم، خيلي بازش نكنيم، 5 دقيقه، ده دقيقه، يك ربع ميشود صحبت كرد تحصيل كردهها به خصوص فرهنگيها، در هر جلسهاي از عالمي كه سه شرط داشته باشد استفاده كنيم.
1- متخصص تفسير و عالم باشد.
تفسير قرآن بداند. ما خيلي عمامه پرست نيستيم پدر دكتر شريعتي محمدتقي شريعتي يك تفسيري دارد به نام تفسير نوين كت و شلواري هم بود انصافاً تفسير خوبي است ما لباس پرست نيستيم، مقدمات علمي است و گاهي يك الف و و لام پايين و بالا شود معني فرق ميكند كلمات جابجا شود همينطور مثل اينكه آمپول بزني در رگ خوب ميشود بزني توي گوشت، بايد آمپول زن باشد، گاهي در قرآن لطيفههايي است. فرهنگيها، دانشجوها و در خوابگاههاي دانشجويي، آنها را از طلاب فاضل بخواهيد، تفسير نمونه هست الميزان عربي، فارسي را آقايان و عربي را آقايان روحاني، 20 دقيقه بيشتر نكشد يك مسأله يا يك حديث بخوانيم با متن وحي آشنا شويم.
ماه رمضان ماه قرآن است به اميد روزي كه در همه كوچههاي ما تفسير راه بيافتد و منبريهاي ما به جاي سخنراني تفسير بگويند، ساده و نرم!
خدايا آنچه را در ماه رمضان به همه اوليائت ميدهي به همه ما رحمت كن
كساني كه ماههاي رمضان قبل بودند الآن اسير خاك هستند همه را بيامرز.
قيامت را روز حسرت و خسارت ما قرار نده.
آنچه نسبت به قرآن بي اعتنايي كرديم، قرآن ذكر است و: (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَه ضَنْكاً) (طه /124).
و آنچه نسبت به قرآن اعتراض كرديم و دچار زندگي پيچ در پيچ شديم.
نفت ارزان است تا نفت گران ميشود زلزله ميشود، بعد سيل تا بعد چه ميشود، ميفرمايد: (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري) (طه /14) اگر خدا قرآن و نماز را كنار گذاشتيم زندگي تاب برمي دارد مرتب كميسيون، كنگره، ميگذاريم قصه حل نميشود.
خدايا ما را از غافلين نسبت به قرآن و نماز و اهل بيت(ع) قرار نده.
اميدوارم در تبليغات و مساجد و جلسات قرآن، يك تحولي پيدا شود.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 135