نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1408
موضوع: خطر اسراف در مصرف
تاريخ پخش: 03/04/1400
عناوين:
1- نزول باران بر اساس اندازه و تقدیر الهی
2- جایگاه آب در عبادات دینی
3- اسراف، گناه کبیره
4- رعایت برادری دینی در مصرف آب
5- خطر اسراف در مهمانیها و پذیراییها
6- هستی، امانت خدا در دست بشر
7- ترویج فرهنگ دوچرخهسواری در حمل و نقل شهری
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه
اللهم صل علی محمد و آل محمد، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
موضوع بحث ما در این بیست و چند دقیقه مسألهی مصرف است، یک چیزی است که همه به آن گرفتاریم و چهار فصل هم به آن نیاز داریم. زمستان یک جور بد مصرف میشود، تابستان یک جور دیگر، به خصوص مصرف آب. من چون معلم قرآن هستم، از قرآن میخواهم نکاتی برایتان بگویم.
1- نزول باران بر اساس اندازه و تقدیر الهی
اول که این بارانها الکی نیست، اندازه دارد. قرآن میفرماید: (أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ) (مؤمنون /18) از آسمان آبهایی که ما دادیم جیرهبندی است. فکر نکن رگبار آمد، سیل آمد، « بِقَدَرٍ» یعنی اندازهگیری شده، حساب و کتاب دارد. بعد میفرماید: (فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ) (مؤمنون /18) این آب را در زمین ذخیره میکنیم برایتان، (وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُون) (مؤمنون /18)، خواسته باشیم هم آن را ببریم، میبریم. یعنی میتوانیم شما را گرفتار کمبود آب بکنیم. یک چیزی را من دیشب متوجه شدم، تا دیشب توجه نداشتم، برای من نو است، هر چیزی کمبود بود، نماز ندارد. مثلاً نان کمبود بود، نماز نان، لباس کم بود، نمیدانم هوا سرد بود، ولی میگوید وقتی آب نیست، نماز باران دارد. یعنی برای هیچ کمبودی در اسلام نماز خاص ندارد، اما برای کمبود آب نماز باران دارد، این هم با یک شکل خاصی. بنابراین باران یک پدیدهی طبیعی بیهدف و بیحساب نیست، باران پدیدهای است هدفمند، جیرهبندی شده. آب را خداوند پاداش قرار میدهد، میگوید اگر شما در دینتان استقامت کنید، پاداش شما این است که آب فراوان به شما میدهم، آیهاش این است: (وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ) (جن /16)، اگر شما که راه حق را انتخاب کردید پایدار باشید، وفادار باشید، چه میکنم؟ (لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً) (جن /16) آب فراوان برایتان میفرستیم. خدا آب را پاداش استقامت قرار داده، پاداش استقامت در راه حق، پاداشش آب است. هیچ کمبودی نماز ندارد، مثلاً کمبود میوه، نماز ندارد، ولی آب کمبودش، نماز باران دارد. باز قرآن میگوید که شما گاهی که گرفتار کمبود آب میشوید به خاطر بعضی از عملهایتان است، عذرخواهی از خدا کنید، استغفار کنید، آب جاری میشود: (يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ) (هود /52) استغفار کنید، (تُوبُوا إِلَيْهِ) (هود /52)، توبه کنید، (يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً) (هود /52) آسمان را دستور میدهیم برایتان آب میفرستیم. این پیداست که اعمال ما و گناهان ما در باران اثر دارد.
2- جایگاه آب در عبادات دینی
مهمترین عبادات ما نماز است، دروازهی نماز است، یعنی شما خواسته باشی نماز بخوانی باید اول وضو بگیری، غسل کنی، کلید رابطهی خلق با خالق نماز است و این رابطه از آب شروع میشود، از وضو و طهارت شروع میشود. با چهقدر آب باید وضو بگیریم؟ ده سیر، مقداری که گفتهاند صاع، صاع یعنی ده سیر. غسل چهقدر؟ حالا من خودم هم این حرفهایی که میزنم از خدا خجالت میکشم، چون خیلی از ماها گرفتار اسراف آب هستیم. با یک لیوان آب میشود وضو گرفت. آدم وقتی میخواهد، ببینید این را بگویم برایتان، این هم نکتهی نو و جدیدی است که میخواهم بگویم، جدید است، توجه کنید. قرآن راجع به اسراف میگوید: (كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا) (اعراف /31) بخورید، بیاشامید، اسراف نکنید. مثلاً آدم بخواهد آب بخورد چهقدر اسراف کند، فرض کنید با یک لیوان تشنهاش است، اگر اسراف کند میشود یک و نیم لیوان، دو تا لیوان. پس خداوند به یک لیوان آب گفته اسراف. توجه کردید. نکتهی مهمی بود هان. ما فکر میکنیم اسراف این است که با شلنگ آب ماشین بشوریم، خانه بشوریم، نمیدانم باغ و باغچه را آب بدهیم، قرآن به یک لیوان آب اسراف گفته است، کدام آیه؟: میگوید: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا»، «كُلُوا» یعنی بخورید، «وَ اشْرَبُوا» یعنی بیاشامید، «و اشْرَبُوا» آب بخورید، بعد میگوید اسراف نکنید. مگر آدم در آب میتواند اسراف کند، فوقش یک آدم شکمو هم باشد به جای یک لیوان، دو تا لیوان آب میخورد ولی به لیوان دوم گفته اسراف. اسراف که شد چی؟ آخ! یک میگوید: 1- دوستت ندارم: (لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ) (اعراف /31) محبوب خدا نیستی، چون اسراف کردی. 2- خدا یک جا کمش میگذارد: روایت داریم امام سجاد یک ذرهای غذا را دید که دارد حرام میشود، دستور داد به همین مقداری که در این جلسه غذا حرام شد، جیرهبندی را کم میکنم. ما اگر یک روز، دو روز از امام سجاد یاد بگیریم، واقعاً بگوییم دو تا قاشق زیاد آمد، شب دو تا قاشق کمتر مصرف کنیم، یعنی زن و بچهمان را وادار کنیم که صرفهجویی کنند، خیلی اسراف میشود و فکر میکنیم قحطی نیست، هنوز هم که بنده خدمت شما هستم مناطقی واقعاً خیلی به سختی زندگی میکنند. امام رضا علیه السلام دید که یک سیبی را نیمهخور کردند. عصبانی شد فرمود: بابا شما شکمتان سیر است، افرادی هستند که همین سیب نیم خورده را. (الكافی، چاپ الإسلامية، ج 6، ص 297) 3- اسراف، گناه کبیره چیزی را حرام نکنیم. اسراف گناه کبیره است. گناه کبیره یعنی آدم عادل اگر این کار را بکند، فاسق میشود. سه تا کلمه از امام میخواهم بگویم پهلوی هم بنویسید، ببینید چه میشود. سه تا جمله را پهلوی هم بگذارید: 1- دور ریختن نصف لیوان آب اسراف است؛ داشته باشید؛ 2- و اسراف گناه کبیره است، داشته باشید؛
3- و گناه کبیره عادل را فاسق میکند.
نتیجه چه هست؟ این یعنی بنده اگر بخواهم وضو بگیرم اسراف کنم به خاطر اسراف گناه کبیره کردهام، فاسق شدم، پشت سر من نمیشود نماز خواند. چرا؟ به خاطر یک لیوان آب. این مهم است. یک آیه بخوانم: (وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفين) (انبیاء /9) آیه قرآن است. ما مسرفین را هلاک میکنیم. شوخی نگیریم. حتی بعضیها مثلاً میخواهند وضو بگیرند شیر را باز میگذارند، دارد صورتش را میشوید، آب هم الکی میرود، خب شیر را ببند. سلام و صلوات خدا بر امام خمینی، وضو که میگرفت، تا مشتش پر میشد شیر را میبست. در زندگی ایشان نوشتهاند در وضو اینقدر دقت داشت. از مرحوم حاج احمد آقا نقل شد که امام یک لیوان آب خورد، بعد یک کاغذ در لیوان گذاشت، کاغذ را هم فشار داد که به لیوان بچسبد، گفت: آقا برای چی؟ گفت: من عصر هم تشنهام بشود، آن نصفش را هم میخورم، یعنی نصف این لیوان آب را برای عصرش نگه میداشت. بعد میدانید مگر مالک همه چیز خدا نیست؟ خدا اجازه نمیدهد ما بیش از اندازه تصّرف کنیم. این اسمهایی هم که رویش میگذاریم، آخه زنها، مردها، بعضیها که آب میریزند میگویند آدم تمیز باشد خوب است، یک کلمهی تمیز باشد خوب است میگوید، شلنگ را باز میکند، این حیاطی که میتواند جارو کند، با شلنگ برگهایش را جمع میکند.
4- رعایت برادری دینی در مصرف آب
ما به این آیه معتقد هستیم یا نه؟ (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة) (حجرات /10) آیه قرآن است، همهی مسلمانها برادرند، من اگر شما را برادر بدانم، بدانم اینجا که آب زیاد مصرف شد، یک منطقه آبش کم میشود. من آب زیاد مصرف میکنم، یک منطقه کمبود آب دارد، مسئلهی مهمی است. راجع به آب و راجع به هر چیزی، بنزین، گازوئیل، خوراک، لباس، دارو، درمان، کاغذ. من از معاون وزیر آموزش و پرورش شنیدم، معاون وزیر قبل، که بعضی کشورها که تولید کاغذ میکنند و به دنیا میفروشند، خودشان یک کتاب آموزش و پرورش را نُه بار میخوانند، یعنی امسال این بچه میخواند، سال دیگر یک بچه دیگر، سال دیگر یک بچه دیگر، با اینکه تولید کاغذ میکند، خودش صرفهجویی میکند، ما که کاغذ میخریم. یک نامهای که مثلاً میشود با یک همچین نامهای نوشت، چرا نامهی بزرگ؟! امیرالمؤمنین فرمود: «قلمتان را تیز کنید، سطرها را کنار هم بنویسید، … بیتالمال تحمل این همه ضرر را ندارد.» (وسائل الشيعة، ج 17، ص 404) ما خیلی گرفتار اسراف هستیم. هم بد مصرف میکنیم، هم کج مصرف میکنیم، هم مصرف خودمان را گناه نمیدانیم. ما وقتی که میگوییم گناه، مثل اینکه یک کسی دزدی کرده میگوییم گناه است، اختلاس گناه است. اختلاس یعنی چه؟ یعنی مال را از این بانک به نفع خودت کشیدی بیرون، خب آب را هم از این لوله به نفع خودت بیرون میکشی. این اختلاس است دیگر. اختلاس که فقط مال نیست. بد مصرف کردن اسراف است. گفتند دم غروب مطالعه نکن، دم غروب نور برای مطالعه کم است. شما اگر دم غروب با زور مطالعه کردی، اسراف کردی. این چشم امانت است، امانت را باید خوب نگه داری، آب امانت است، خاک امانت است. همه چیز امانت است، بچههای دست ما امانت است. تفریحمان به این است که بیخود گاز بدهیم، بیخود ترمز کنیم، مردم نگاهمان کنند. که چی؟! راجع به آب، بگو آقا پولش را میدهم. خب پولش را بدهی حلال میشود؟ با الفاظ که حلال و حرام نمیشود که. من این را در تلویزیون یک وقتی گفتم، یک کسی جگر خرید، برید، به سیخ کشید، روی آتش گذاشت، شروع کرد به باد دادن، گربهها جمع شدند. یک مرتبه به گربهها گفت: بلال است، بلال است! یعنی جگر نیست. حالا اگر به جگر بلال گفتی بلال، گربهها میروند. میگوییم آقا حلقهی طلا بر مرد حرام است، نماز هم باطل است. میگوید: نامزدی است، نامزدی است!! یعنی با تغییر اسم که عوض نمیشود که.
5- خطر اسراف در مهمانیها و پذیراییها
یا اسراف، چرا باید غذا اینقدر بماند؟ غذا مانده برای چی بخورند الآن؟ میگوید خب حالا یک بار میبینی کم میآید، خب یک بار هم میبینی زیاد میآید، از آن طرفش هم بگو، میترسم کم بیاید، خب میترسم زیاد بیاید، آن هم ترس دارد. یک وقت یک کسی به من گفت: انگشترت را به من بده، گفتم: چرا؟ گفت: میخواهم نگاهش کنم بگویم این را آقای قرائتی به من یادگاری داده است. گفتم: تو اگر میخواهی یاد من بیفتی، به تو نمیدهم تا دیدی نیست، بگو قرائتی هم انگشتر را نداد، تو که میخواهی یاد من باشی، همانطور که نگاهش میکنی یاد من؟! شما میگویی میترسم کم بیاید، از آن طرف بگو میترسم زیاد بیاید. آن هم یک ترس است. به هر حال کشور ما و مردم ما خیلی اسراف میکنند، خیلی اسراف میکنند. دوش گرفتن را سفارش شده بیش از پنج دقیقه نباشد. پنج دقیقه هم زیاد است. گیاه درست میکنیم، ببینید چه گیاهی نیاز به آبش کمتر است، از آن گیاه استفاده کنید. لولههای آب گرم را عایقبندی کنید. آخه ما الآن زمستان شیر آب را باز میکنیم صبر میکنیم تا بیاید تا آب داغ بشود، اگر لولهها عایقبندی بشود، دیگر لازم نیست کلی آب مصرف بشود تا به آب داغ برسیم. شیر بستن را به کودکان هم یاد بدهیم. اصلاً همهی کارها را باید به بچهها یاد داد. کارهای خوب را باید به بچهها یاد داد. حدیث داریم پول میخواهی به فقیر بدهی، خودت به فقیر نده، به بچهات بده بگو تو بده به فقیر، که این هم. در مراسم انتخابات دیدند یک زنی دو، سه تا بچه آورده است، گفت: بچههایم را آوردم ببینند، یاد بگیرند. یک تاجری بود وقتی میخواست خمس و سهم امام بده، بچههایش را هم میبرد خانهی آیت الله، میگفت: آقا اینها بچههای من هستند، من وقتی میخواهم خمس به شما بدهم، میآورم ببینند که من خمس دادم که اینها هم یاد بگیرند. میخواهی افطاری بدهی، به بچهات بگو من غذا تهیه میکنم تو همشاگردیهایت را دعوت کن، افطاری را تو بده. یاد بده که بچهی شما هم افطاری بدهد، بچهی شما هم به فقرا کمک کند، بچهی شما هم خمس بدهد، شیر آب را یادش بده، ببند شیر آب را. به هر حال اسراف گناه کبیره است و ما هم مرتکب این گناه میشویم، با کمال تأسف. این برای این قسمت.
6- هستی، امانت خدا در دست بشر
خدا هستی را آفریده و چیزهایی را که خدا در اختیار ما قرار داده، امانت است، اسراف یعنی خیانت به امانت. من چون هر چیزی. میتوانم در گوش خودم بزنم؟ نه؛ صورت شما امانت است، دست شما امانت است، بد استفاده کردن نوعی خیانت است. بالاترین اسراف، اسراف عمر است. الآن تابستان حوزه و دانشگاه تعطیل است، آموزش و پرورش تعطیل است. خب هوا داغ است، باید مراعات کرد، این اصلش درست است، اما هیچ نباید مطالعه کرد؟ یعنی هوا که داغ است سه ماه تابستان، صبح ساعت پنج و شش و هفت و هشت هم نمیشود مطالعه کرد؟ تابستان هم از دو، سه ساعت به ظهر داغ میشود تا چهار و پنج بعد از ظهر، کسی اگر اهل مطالعه باشد که میتواند کار کند. افرادی بودند در زندان کتاب نوشتند. افرادی بودند در تابستان مطالعه کردند. از پاره وقتها، عمرمان را تلف میکنیم، اسراف عمر: (قُلْ إِنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ) (زمر /15) قرآن میگوید خاسر، زیانکار واقعی کسی است که دارد عمرش را، جوانیاش را از دست میدهد. در کدام خانه یک ساک لباس زیادی نیست؟ شاید پیدا نکنی. هر خانوادهای یک ساک لباس زیادی دارد، حالا بعضیها که چمدان لباس زیادی دارند، ما خانهی فقیرها را میگوییم. شما حساب کن چند میلیون، چند صد هزار تا خانه در ایران هست، هر خانهای یک ساک لباس، چند تا قطار لباس زیادی ما داریم؟ در مقابلش آدم داریم که برای لباس گیر است. یک حدیث دیدم، حدیث قشنگی است. «إِصْلَاحُ الْمَالِ مِنَ الْإِيمَانِ.» (الكافي، چاپ الإسلامية، ج 5، ص 87). عجب حدیث قشنگی است. «إِصْلَاحُ الْمَالِ مِنَ الْإِيمَانِ.» یعنی اگر شما ایمان داری، مالت را تعمیر کن، چرا دور میاندازی، اسقاطی. چرا اسقاطی؟ «إِصْلَاحُ الْمَالِ مِنَ الْإِيمَانِ.» چرا از رده خارجش میکنی؟ خانه را بازسازی کن، چرا از بُن تخریب میکنی؟ خانهای که قابل استفاده هست. بعضیها خیلی مواظب بودند. خدمت یکی از علمای بزرگ نود ساله نشسته بودم، در هواپیما. میوه آوردند، از آن میوههایی که در هواپیما به همه میدهند، خیاری بود و نمیدانم یک چاقو. من کنارش نشستم دیدم این با چاقو خیار را پوست کند خورد، بعد این چاقو را در کیسهاش گذاشت. من خندیدم گفتم: آقا شما چاقو را در کیسه ات گذاشتی؟ گفت: بله. گفتم: چرا؟ چاقو یک بار مصرف است، گفت: یک بار مصرف یعنی چی؟ این را من میبرم دو تا، سه تا خیار دیگر هم خانه با آن پوست میکنم، یک بار مصرف یعنی چه؟ یک بار مصرف مال چیزی است که میکروبی بشود، آلوده بشود، بهداشتی نباشد، خب یک بار مصرف، اما این چاقو که همانطور که این خیار را پوست کند، یک خیار دیگر را هم میتواند پوست بکند، انتقال میکروب که نیست. من همین طور ماندم که چه جوری اینها صرفهجویی میکنند و چه جوری کشتی نفت را در دریا میفروشند میخورند، یعنی چه دزدیهایی میشود، از آن طرف چه آدمهایی چهقدر دقت میکنند. جیرهبندی را قرآن به ما گفته حضرت یوسف، شاه مصر یک خوابی دید، خوابش را گفتند یوسف میتواند تعبیر کند، تعبیر که کرد، گفت: بله، تعبیر خواب شما این است. گفت: حالا باید چه کرد؟ گفت: باید گندم را ذخیره کنید، شما امسال هر چه گندم هست، آن مقداری که واجب است بخورید، بخورید، باقیاش را ذخیره کنید، آن هم در خوشهی خودش ذخیره کنید، در آن زمانها سیلو نبوده است. از این معلوم میشود که وجود گندم در خوشه باعث حفظ خوشه است. گفت: هفت سال ذخیره کنید. جیرهبندی آب در قرآن آمده است. حضرت صالح به مردم گفت: این آبی که میآید یک روز مال شما، یک روز مال شتر، یعنی قسمت کرد. یعنی جیرهبندی گندم در قرآن آمده است، جیرهبندی آب در قرآن آمده است. بعضی فقرا هم اسراف میکنند. فکر نکنید اسراف مال پولدارها است، هم روایت داریم، هم با چشمهایمان میبینیم: «رُبَّ فَقِيرٍ أَسْرَفُ مِنْ غَنِيٍ» (الكافي، چاپ الإسلامية، ج 3، ص 562) فقیر است، ولی اسرافش از غنی بیشتر است، وضع مالیاش خیلی بد است، ولی سیگار میکشد، خب سیگار اسراف است، بارها من این را گفتهام، ولی باز هم باید بگویم: هر کس میخواهد سیگار بکشد، پول آتش بزند؟ چرا؟ چون اگر پولت را آتش بزنی، پولت از بین رفته، ولی اگر این پول را سیگار خریدی، سیگار کشیدی، هم پولت از بین رفته، هم ریهات، ریهی خودت را از دست میدهی. گاهی افراد فقیر هم هستند، در زندگیشان به شانزده تا بانک، یک کسی میگفت از همهی بانکها وام گرفتهام جز بانک خون، خب بانک خون هم، خون میگیرد. «رُبَّ فَقِيرٍ أَسْرَفُ مِنْ غَنِيٍ». کجا مصرف کنیم؟ از آن طرف روایت گفته اگر میخواهی ببینی پولت برکت دارد، اگر پول اینجا مصرف شد، پول مبارکی است. کجا؟: 1- «خَيْرُ الْأَمْوَالِ مَا أَعَانَ عَلَى الْمَكَارِمِ.» (عيون الحكم و المواعظ، ليثي، ص 238): بهترین مال این است که کمالات را در تو زنده کند. پول بدهی برای تحصیل، برای کتاب، برای مجلهی مفید، یعنی پولی که دادی یک چیزی گیرت بیاید، کمال گیرت بیاید، اگر پول خرج کمال کردی. خیلیها هستند تابستان خیاطی یاد میگیرند، گلدوزی یاد میگیرند، نقاشی یاد میگیرند، یک کتابی، یک درسی، شنا یاد میگیرند، این پول، پول ارزش است، «خَيْرُ الْأَمْوَالِ مَا أَعَانَ عَلَى الْمَكَارِمِ.» حدیث است. 2- «أَفْضَلُ الْمَالِ مَا قَضَيْتَ بِهِ الْحُقُوقَ.» (عيون الحكم و المواعظ، ليثي، ص 122): بهترین مال، مالی است که حق مردم را بدهی. از این پولی که ذخیره کردی حق مردم، حق همسایه، حق فقراء، خمس، زکات. «أَنفع الْمَالِ مَا قُضِيَ بِهِ الْحَقوق». این پولهایی است که مصرفش به جا است.
7- ترویج فرهنگ دوچرخهسواری در حمل و نقل شهری
توازن بین دخل و خرج مهم است، تولید چه قدر است، مصرف چه قدر است. این فرهنگ دوچرخهسواری را، گاهی هم مسئولین اقدام میکنند ولی پشتش را نمیگیرند، یا پشتش را کم میگیرند، کم میگیرند، ولی مثلاً فرهنگ دوچرخه. لاأقل خیابانهایی که، بعضی از خیابانها سربالایی است، طولانی است، خب یک مشکلاتی دارد، اما گاهی وقتها از یک خیابان مثلاً یک خیابان جلوتر است، خب با دوچرخه میشود رفت. این زنده کردن فرهنگ دوچرخهسواری، این صرفهجویی خوبی است. اگر دوچرخهسواری راه بیفتد، پنج تا از مشکلات مملکت حل میشود: مشکل نرخ ماشین، مشکل ترافیک، مشکل دود و دم و محیط زیست، اینها همه حل میشود. هوای سالم، مشکل ورزش، ما وقتی میخواهیم جوانهایمان ورزش کنند، میلیاردها باید خرج کنیم برای زمین و فلان، خب بعضی ورزشها این طوری است ولی ورزش عمومی، راه رفتن. حدیث داریم بهترین دوای مریضها راه رفتن است: «خَيْرُ مَا تَدَاوَيْتُمْ بِهِ الْمَشِي» (بحارالأنوار، ج 59، ص 128) حدیث است، یعنی بهترین دوای شما این است که قدم بزنی. اصلاً عبادتهای ما روی ورزش است، مثلاً نمیگوید هر کلمهای که یاد گرفتی چهقدر ثواب دارد، میگوید هر قدمی که برای تحصیل برداشتی، نمیگوید هر نگاهی که توی صورت عمه کردی چه قدر ثواب دارد، میگوید هر قدمی که برای صلهی رحم برداشتی. هر قدمی که برای جماعت، هر قدمی که برای صلهی رحم، هر قدمی که برای تحصیل، اصلاً ثوابها را برده روی قدم زدن. عنایت دارد یعنی مسئلهی ورزش. اگر فرهنگ دوچرخهسواری راه بیفتد، مشکل هوا حل میشود، مشکل ترافیک حل میشود، مشکل نرخ ماشین حل میشود، خیلی چیزها حل میشود، مشکل ورزش حل میشود. ما متأسفانه این سبک زندگی هم که مقام معظم رهبری فرمود سبک زندگی یعنی سادگی. منتها چیز خوب خوردن اسراف نیست هان. یک کسی آمد خدمت امام، خرمای خوبی بود، برای امام خواست امام را نصیحت کند، گفت: (ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ) (تکاثر /8)، آیه قرآن است، ترجمهاش این است: روز قیامت باید جواب نعمتها را بدهید. امام فرمود: خدا روز قیامت ما را زنده میکند که بگوید چرا خرما خوردی؟! خرما خوردی خدمت مادی است، آن نعیمی که قرآن گفته روز قیامت میپرسد به چه کسی رأی دادی؟ پشت سر چه کسی رفتی؟ رهبرت چه کسی بود؟ خط فکریات را از چه کسی گرفتی؟ الگوی تو شرق بود یا غرب؟ نه الگوی تو این است که خرما خوردی یا نخوردی؟ این مسئله مهم است. حدیث داریم «المالُ وبالٌ على صاحِبِه إلّا ما قدَّمَ مِنه» (غرر الحكم و درر الكلم، ص 108) اگر صرفهجویی کنی، فقیر نمیمانی. داریم در روایات که هر جا میبینید فقیری هست، کنارش یک آدم دو پرس خورده، فقیری را نمیبیند مگر اینکه کنارش یک پرخور هست. چه اسرافهایی در کشور ما میشود. چند ماه پیش بود، یک برنامهای تلویزیون نشان داد که جوجههای یک روزه را، همه را با تراکتور زیر خاک کردند، من این صحنه را دیدم، و نمردم و دیدم بعد از یکی دو ماه بحث گوشت مرغ مسئله شد که مسئولین کشوری هم نتوانستند، مسئولین نظام هم نتوانستند حل کنند. یعنی در نظامی که جوجهی یک روزهاش را زیر تراکتور دفن میکنند، بعد از چند روزش مینشینند در صف تخم مرغ میایستند، اینها انتقام است، یکی از لقبهای خدا «ذُو انْتِقام (مائده/ 95) است. در قرآن گفته ما انتقام میگیریم فکر نکن حالا. بله. قهقهههای بلند، حدیث داریم که اگر یک جا رفتید قهقهه کردید فوری بگویید خدایا مرا ببخش، قهقهه نه، خنده طوری نیست، تبسم طوری نیست، اما بد مستی، خندههای تند عقوبت دارد، چون یک عده دارند غصه میخورند. به ما گفتهاند در تشییع جنازه خندهات هم گرفت خودت را نگه دار، خب یک عده مصیبتزده هستند، در بین مصیبتزدهها چرا بخندیم؟ یک عده ندارند بخورند. حدیث داریم اگر میوه نوبر است، به بچهات نده در کوچه بخورد، چون بچههای همسایه میوه را میبینند، به مادرشان میگویند میوه میخواهیم. اصلاً علتی که به مسکین، مسکین میگویند، چون مسکین از مسکن است، مسکن یعنی خانه، مسکین کسی است که پول ندارد برود بیرون، در خانه مینشیند، میگوید بروم بیرون بچهام میگوید موز میخواهم، بروم بیرون بچهام میگوید بستنی میخواهم، من هم که ندارم، من بروم آنجا مهمانی، من هم باید یک مهمانی بدهم، من که نمیتوانم مهمانی بدهم، پس نمیروم این را مسکین میگویند، یعنی رفته در مسکنش نشسته به خاطر اینکه پول ندارد. مسکین «مَن أسکَنَهُ فَقرُه» فقرش او را زمینگیر کرده، ما میگوییم زمینگیر. «إِنَّ خَيْرَ الْمَالِ مَا أَوْرَثَكَ ذُخْراً وَ ذِكْراً وَ أَكْسَبَكَ حَمْداً وَ أَجْراً.» (عيون الحكم و المواعظ، ليثي، ص 153) میگوید پولت را میخواهی خرج کنی چرا اسراف میکنی؟ ما یک کاری یک وقت آرایشگاهی رفته بودیم، این آرایشگاهی یک قیچی دست گرفت یک مو میزد، بعد همینطور الکی به هم میزد، باز میآمد یک مو میزد، به او گفتم: آقا یک مو اینجا زدی، باز چرا الکی میجنبانی؟ گفت: آخر باید فضاسازی کنم، یعنی یک عده. یعنی از یک قیچی گرفته تا. اگر مسئلهی قناعت و مسئلهی زهد و مسئلهی سادهزیستی و مسئلهی صرفهجویی در همه چیز، در آب، در نان. شهردار هر منطقه بیاید نانوایی که خوب نان میپزد تشویقش کند، الآن نانوا خوب بپزد یا بد بپزد، فرقی نمیکند، کسی از آنها تفقدی نمیکند. باید ما الگوهای مصرفمان را نشان بدهیم که چهطور با پول کم، زندگی راحتتری میشود انجام داد. امیدوارم به خصوص در این تابستان، عرض کنم به حضور شما که در مصرف آب و در مصرف عمر تابستانی و در همه چیزی صرفهجویی کنیم تا قهر خدا ما را نگیرد و تا دیگران گرفتار کمبود نشوند.
«و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
«سؤالات مسابقه»
1- آیه 18 سوره مؤمنون به چه امری اشاره دارد؟ 1) نزول باران به اندازه 2) ذخیرهسازی آب در زمین 3) هر دو مورد
2- آیه 52 سوره هود، به کدام یک از آثار توبه و استغفار اشاره دارد؟
1) دوری از آتش دوزخ 2) ورود در بهشت الهی 3) نزول باران از آسمان
3- در فرهنگ اسلامی،حکم اسراف در مصرف چیست؟
1) گناه کبیره 2) گناه صغیره 3) مکروه
4- آیه 9 سوره انبیاء، به هلاکت کدوم یک از گروهها تأکید دارد؟
1) منافقان 2) مسرفان 3) مشرکان
5- آیه 15 سوره زمر، به کدام یک از اقسام اسراف اشاره دارد؟
1) اسراف در عمر 2) اسراف در مال 3) اسراف در انفاق
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1408