نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1515
موضوع: دعا و توبه
تاريخ پخش: 75/11/13
بسم الله الرحمن الرحيم
1- توبه بازگشت از كار غلط است
توبه يعني چه؟ تاب يعني برگشت توبه کرده يعني از کار غلط برگشته و کساني توفيق توبه پيدا ميکنند که مورد لطف خدا قرار بگيرند چون اول تا خداوند به انسان نظر نکند انسان توفيق توبه پيدا نميکند. قرآن ميفرمايد (ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا) (توبه /18) «تاب الله» يعني خدا توبه کرد يعني لطفش را که قطع کرده بود به ايشان لطفش را به ايشان برگرداند حالا که خدا لطف خودش را به اينها برگرداند اينها توفيق پيدا کردند که خودشان توبه کنند. کساني که گناه ميکنند و به فکر توبه هم نيستند پيداست که خدا سيم اينها را قطع کرده يکي از سيليهايي که خداوند به آدم ميزند اينست که آدم حاليش نباشد که چه ميکند سيلي خدا صدا ندارد معنايش اينست که قرآن ميفرمايد (نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ) (حشر /19) اينها خدا را فراموش کردند خدا هم به اينها سيلي زد چه کردند؟ اينها خودشان را فراموش کردند انسان گاهي وقتها خودش را هم فراموش ميکند اصلاً نميفهمد کجا بود؟ چه کرد؟ مثلاً اين 200 توماني که گيرش آمد با چند دروغ؟ با چند غيبت؟ کلاه سر کي گذاشت؟ به کي خيانت کرد؟ مقداري ميخواست لذت يابي کند چه کسي را بي آبرو کرد؟
2- اخلاص در كار
من يکبار از در حرم امام رضا(ع) بيرون آمدم درهايي که طلائي است بوسيدم آمدم توي صحن حال نداشتم درهاي چوبي را ببوسم گفتم اِه آقاي قرائتي معلوم است که تو آدم با اخلاصي نيستي. امامتت با طلا قاطي است براي تو که طلا و چوب فرق نميکند هدف امام رضا(ع) است من همانجا مقداري پا در ايستادم تا يکي از علماي مشهد آمد از علماي 80 ساله بسيار متقي گفتم ببخشيد آقا يک مسألهاي براي من پيدا شده که مدتي است پاي اين در ايستادهام گفت چيه؟ گفتم من درهاي طلائي را ميبوسم و درهاي چوبي را نميبوسم متوجه شدم اخلاص ندارم ايشان فکري کرد و گفت برو شکر کن که خدا تو را دوست دارد فهميدي چون ممکن است آدم عمري درهاي طلائي را ببوسد و درهاي چوبي را نبوسد حاليش هم نباشد اصلاً توي فکرش نيفتد. گاهي مريض با اولين حالتي که براي او پيش ميآيد ميفهمد که مريض است گاهي وقتها هم مدتها مريض است و اصلاً به مريضياش توجهاي ندارد که به دکتر برود.
3- گريه از خوف خدا ارزش است
بنابراين کساني که در شب بيست و سوم رمضان عذرخواهي ميکنند پيشاني به خاک ميمالند اشکي ميريزند پيداست که خدا اينها را دوست داشته و خدا گناهکارها را دوست دارد در يکي از مناجاتها داريم «يا اله الْعَاصِينَ» اي خداي معصيت کارها حديث داريم وقت گناهکار به در خانه خدا ميآيد خدا به قدري راضي است مثل کسي که زاد و توشهاش را گم کرده و حالا بعد از مدتها پيدا کرده. بخصوص گريه که خيلي مهم است چشمي که اشک ندارد پيداست سنگدل است. دلهاي سنگ و سفت گريه ندارند و امام زين العابدين(ع) يک لحظه که گريه نميکرد ميفرمود «وَ مَا لِي لَا أَبْكِي» (مصباحالمتهجد/ص590) چرا گريه نميکنم خدايا سنگدل شدم؟ قساوت قلب پيدا کردم؟ گريه از خوف خدا يک ارزش است آنهايي که از خوف خدا گريه نميکنند حلقه طلاشان گم شود گريه ميکنند کفششان تابه تا شود گريه ميکنند. بخصوص گريه جوان حديث داريم چشمي که گريه ميکند روز قيامت که همه گريه ميکنند او گريه نخواهد کرد حديث داريم گريه از هر کسي زيباست اما از جوان زيباتر حديث داريم که امام با عدهاي از ياران طواف ميکرد که فرمود شما(ياران) برويد گفتند چرا؟ ما ميخواهيم خدمت شما باشيم فرمود من ميخواهم گريه کنم داد بزنم ميخواهم تنها باشم گاهي آدم در جايي قرار ميگيرد که همه او را ميشناسند نميتواند گريه کند. امام سجاد(ع) خواست به حاجيها خدمت کند ديد همه او را ميشناسند با يک کاروان ناشناس بعنوان يک جوان عرب ناشناس رفت که فرمود آقا من پول ميدهم خدمات حاجيها را انجام ميدهم ظرف ميشويم غذا ميپزم ميخواهم کسي مرا نشناسد. مدير و صاحب کاروان هم او را نشناخت امام سجاد(ع) لخت ميشد ظرفها را ميشست غذا تهيه ميکرد توي مکه يک نفر ديد و به مدير کاروان گفت ميداني اين کيست؟ گفت نه جوان خوبي است هم پول ميدهد و هم کار ميکند گفت اين امام زين العابدين(ع) است زائرين آمدند گريه، التماس، معذرت ميخواهم، شرمنده شديم. امام(ع) فرمود من ميخواهم به يک عبادتي برسم مردم مرا ميشناسند و آن توفيق عبادت را ندارم.
4- احياء به مسجدي برويد كه شما را نشناسند
چقدر خوب است که آدم وقتي ميخواهد برود احيا به مسجدي برود که او را نميشناسند يک خرده به خودش برگردد قرآن ميفرمايد (فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ) (انبياء /64) يعني به نفس خودش مراجعت کند شما هزار تومان گم کنيد دنبال آن ميگرديد حالا که خودتان را گم کردهايد چرا دنبال آن نميگرديد. ريشت سفيد شد چرا يک رکعت نماز با توجه نخواندي با هر کس و ناکسي حرف ميزني حواست جمع است چرا وقتي با خدا حرف ميزني حواست جمع نيست چطور براي اجناست داد ميزني اما در طول عمرت يک اذان توي خانهات نگفتي از پارسال تا حالا چند بار روي تلويزيونت دست کشيدهاي که گَردَش را پاک کني چرا از پارسال تا حالا دست روي سر يک بچه يتيم نکشيدي؟ اين همه با خانمت رفتي تفريح چرا يک بار خانواده يتيمي را نبردي؟ اين همه پول پس انداز داري چرا اينهمه دختر بي جهازيه و پسر نميتوانند ازدواج کنند؟ اتاق خالي داري چرا به يک مستأجر فقير نميدهي؟
5- توبه نصوح واقعي كنيد
امام کاظم(ع) فرمود مومن واقعي کسي است که هر شبي که ميخوابد يک نگاهي به کارهايش بکند من امروز صبح چکار کردم؟ عصر چه کردم؟ ساعتهايي را که به بطالت گذرانده را پيدا کند. توبه بايد واقعي باشد توبه زباني نيست توبه جدي است کسي که ماري را ديد که وارد اتاق شد و جمعيتي هم نشستهاند نميآيد بگويد «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم» من ماري را تماشا کردم بهتر اين است که شماها خودتان را حفظ کنيد. داد ميزند آدم بايد حساسيت داشته باشد غصه بخورد. قرآن در سوره تحريم دستور توبه دارد (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ) (تحريم /8) اي مومنين «تُوبُوا» يعني واجب است توبه کنيد توبه نصوح يعني توبه جدي. در روايت داريم توبه نصوح توبهاي است که باطن و ظاهر آدم يکجور باشد تصميم بگيرد که ديگر اين کار را نکند استغفار کند لفظي هم نميخواهد همينطور بگويد خدايا من بد کردم حتي گناهش را يواشکي که کسي نفهمد به زبان بياورد اگر کسي گناهي کرده و گناهش را به کسي بگويد گفتنش هم گناه است. آخر بعضيها ميخواهند خودشيريني کنند خودشان را لوس کنند نزديک عالمي ميآيند و ميگويند حضرت آقا من خيلي غلط کردم بعد شروع ميکند که چه غلطي کردهام چه دليل دارد که بگويي؟ هرکس هر گناهي کرده هيچي نگويد بخصوص گناهان شهوتي. اسلام گفته براي دزد دو نفر شهادت بدهند دستش را قطع ميکنند اما گناه شهوتي گفته 4 نفر اسلام ميخواهد گناهان شهوتي مخفي بماند. هرچه ميخواهيد توبه کنيد يواش به خدا بگوئيد من اين غلط را کردم معذرت ميخواهم. توبه واقعي يعني راهش را هم ببندي. توبه پدر و مادري که بچه هايشان بزرگ شدهاند احتمال ميدهد که خداي ناکرده دختر يا پسرش گناهي بکند توبه اين پدر و مادر اينست که زود بچهاش را داماد بدهد. من ديشب به يک کسي زنگ زدم و گفتم پسرت را داماد کن گفت 17 سالش است هنوز زود است گفتم باشد چه اشکال دارد. بايد ازدواج زود باشد وگرنه راه گناه باز است و جوانهاي ما آسيب پذيرند. بله عقد کنند ازدواج بعد از يکي دو سال مدت نامزدي طول بکشد اما ازدواج زود باشد کساني که وضع ماليشان خوب است بايد روز قيامت گناه پسرها و دخترها را به دوش بکشند بعضيها مشکل دارند آنکه مشکل دارد عذر دارد که ازدواج را عقب مياندازد آن هم بايد باتقواي بيشتري خودش را نگه دارد نه اينکه عذر دارد پس گناه کند اما آنکه وضعش خوب است به چه دليل پسر و دخترت را توي خانه نگه داشتهاي؟ پيغمبر(ص) فرمود: «النَّدَمُ تَوْبَةٌ» (منلايحضرهالفقيه/ج4/ص380) اگر آدم پشيمان بشود توبه است خدا نکند که آدم گناه بکند و پشيمان نشود اين معلوم ميشود منافق است. حديث داريم مومن وقتي ياد گناهش ميافتد ناراحت ميشود اما منافق ياد گناه ميافتد ناراحت نميشود. بخصوص مال مردم. توبه هر چيزي به چيزي است.
6- مقام حاج شيخ عباس قمي صاحب مفاتيح
ماه رمضان بيشترين کتابي که مردم بعد از قرآن ميخوانند مفاتيح است صاحب مفاتيح 50 سال پيش زنده بود آمد توي مسجد گوهرشاد پيش نماز بود حاج شيخ عباس قمي که رکوع بود يکمرتبه ديد از آن دور يک کسي ميگويد يا الله. توي ذهنش آمد چه جمعيتي پشت سر من نماز ميخوانند صف جمعيت تا کجا رفته بين دو نماز رفت. مردم فکر کردند مشکلي داشت رفت که دو مرتبه وضو بگيرد ديدند برنگشت پيرمرد عالم محترمي که پشت سر ايشان نماز ميخواند گفت رفتيم خانهاش که آقا چرا نيامدي؟ گفت من در نماز وقتي شنيدم از آن دور ميگويند ياالله غرور مرا گرفت که چه عزتي! چه هيبتي! چه عظمتي! مردم تا کجا صف کشيدهاند! ؟ چون غرور مرا گرفت ديدم که به درد پيش نمازي نميخورم آمدم توي خانه. حاج شيخ عباس قمي به خواب پسرش ميآيد که من مردهام و در برزخ گيرم. آقا گير چه هستي؟ يک کتاب قرض عاريهاي گرفتهام توي خانه يادم رفته آنرا پس بدهم نشانه کتاب اينست در فلان قفسه فلان جلد فلان رنگ زود بردار و آنرا پس بده پسرش ميگفت از خواب بيدار شدم نگاه کردم ديدم کتاب هست با دو رفتم آنرا به صاحبش بدهم لب در پايم گير کرد افتادم و کتاب زخمي شد برداشتم خاکهايش را تميز کردم بروم به صاحبش دادم فردا شب دوباره به خوابم آمد گفت اين کتاب را زخمي کردي چرا به صاحبش نگفتي حلالت کند برو عذرخواهي کن يا پولش را بده و حلاليت بطلب. اينهايي که اينقدر باتقوا هستند خداوند به آنها مزد ميدهد مزدش اينست که هر کسي ميخواهد با خدا گريه کند کتاب حاج شيخ عباس قمي را برمي دارد. اگر ما تقوا داشته باشيم عمرمان برکت دارد.
7- در توبه اعتراف نزد خدا و به كسي كه ظلم شده خوب است
در توبه خوبست که آدم اعتراف کند (وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ) (توبه /102) آدم خوبست که به ذنوب خودش اعتراف کند اصلاً اعتراف چيز خوبي است بعد از امام زمان(عج) از امام(ره) بهتر نداشتيم که در وصيت نامهاش نوشت (و چنانچه در وظيفه خودم کوتاهي تقصير قصوري کردهام من از امت عزيز عذرخواهي ميکنم) انساني که از ترس پشه ميرود توي پشه بند گردن کلفتي براي چه؟ انساني که به درد يک دندان بند است انسان عاجز گردن كلفتي چيه؟ عذرخواهي کن گاهي پدر بچهاش را صدا بزند و بگويد من آنجا بيخود به شما تشر زدم معذرت ميخواهم درست است که نوه شماست ولي اگر بي خودي داد زدي عذرخواهي کن و اعتراف کنيد هم نزد آن کسي که به او ظلم شده و هم نزد خدا.
8- لجبازي نبايد كرد
و شرط سوم لجبازي نکنيد (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَريبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً) (نساء /17) توبه براي کساني است که عمل سوء انجام ميدهند منتهي روي نفهمي يعني لجباز نيستند در مناجات ميگويد خدايا من گناه کردم نه اينکه خدايي تو را قبول ندارم يا غرضم گردن کلفتي باشد جوان بودم گول خوردم تاجر بودم گول خوردم يعني «يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ» بعد «يَتُوبُونَ مِنْ قَريبٍ» زود هم توبه کند. آخر بعضيها ميگويند حالا که دوره جوانيات است پير که شدي توبه کن. بابا شايد من هفته ديگر نبودم. خدا «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» است آنوقتي هم که ما در شکم مادرمان بوديم پدر و مادرمان را يادمان نبود توي آن تاريکيهاي سه گانه خدا ما را درست کرد هرچه هم ميخواستيم به ما داد ابر و باد و مه و خورشيد و فلک براي ماست (خَلَقَ لَكُمْ) (بقره /29)، (سَخَّرَ لَكُمُ) (ابراهيم /32) (مَتاعاً لَكُمْ) (مائده /96) خداوند همه چيز را در اختيارمان گذاشت بعد انبياء و اولياء را فرستاد عقل هم داد فرشته بود علم بود هدايت بود ارشاد بود عالم بود، مسجد بود حالا ما يک سال است که «قدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ» شد و پايمان را توي مسجد نگذاشتيم. از چيزهايي که روز قيامت گواهي ميدهند زمين است از چيزهايي که روز قيامت گله ميکند مسجدهايي است که انسان نماز نميخواند که ميگويد خدايا اين همسايه من بود سالي 100ها بار از کنار من رد شد ولي پايش را توي مسجد نگذاشت عذرخواهي کنيد و خدا «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» است.
9- استغفار و راههاي استجابت دعا
مسأله بعد استغفار (وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ) (انفال /33) قرآن ميفرمايد يا رسول الله تا تو هستي من اينها را عذاب نميکنم پيغمبر(ص) خيلي عزيز بود. در قرآن دو جا داريم که خداوند ميفرمايد به خاطر گل روي تو. يکي ميگويد من قبله را عوض کردم بخاطر گل روي تو. پيغمبر(ص) رو به قبله يهوديها که ميايستاد يهوديها ميگفتند دنباله رو ما هستي پيغمبر(ص) ناراحت شد و به آسمان نگاه ميکرد آيه نازل شد که چرا همچين، همچين ميکني (قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) (بقره /144) من يک قبلهاي ميزنم «تَرْضاها» يعني گل روي تو. يکي هم ميگويد روز قيامت اي رسول خدا اينقدر به تو مقام شفاعت ميدهم که مومنين و امت را شفاعت کني (وَ لَسَوْفَ يُعْطيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى) (ضحى /5) «فَتَرْضى» و «تَرْضاها» يعني تو راضي بشوي يعني گل روي تو اينکه ميگوئيم «بِکَ يا الله» يعني خدايا تو را به حق خودت بعد بمحمدٍ بعلي يکي يکي اينها توسل است و توسل راه خوبي است توسل راه مستقيم است. امام هادي(ع) در زيارت جامعه: «وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ» (منلايحضرهالفقيه/ج2/ص613)، (وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ) (آلعمران /101) در زيارت جامعه داريم هر که به شما متوسل شود به خدا متوسل شد و در قرآن داريم هر که به خدا متوسل شود خطش خط مستقيم است. حديث داريم اگر ميخواهيد دعاي شما مستجاب بشود به چهل نفر دعا کنيد بعد براي خودتان دعا کنيد. آمد گفت من چکار کنم که دعايم مستجاب بشود؟ امام فرمود 6 کار انجام بده 1- از خدا ستايش کن «يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيمُ» فارسي، عربي 2- نعمتهاي خدا را بشماريم شروع کنيم تاريخچه زندگيمان را بگوئيم امام حسين(ع) ميفرمايد خدايا من نبودم از مواد غذايي خاک درست شدم به دنيا آمدم از همان شير مادر مژهها، چشم، مهر پدر و مادر. بعد مرا شنوا، بينا، عاقل، فهيم. چقدر گناه کردم که اگر پدر و مادر ميفهميد مرا از خانه بيرون ميکردند چقدر گناه کردم که اگر مردم ميفهميدند ديگر به من نگاه نميکردند تو همه گناهان را ميداني و پوشاندي از خدا تشکر و تجليل کنيم 3- صلوات بفرستيد 4- لغزش هايتان را بگوئيد و عذرخواهي کنيد دعا مستجاب ميشود. چون شب بيست و سوم است من از همه شما التماس دعا دارم. حتماً همديگر را به اسم دعا کنيد حتي از آنهايي که ناراحتيد به آنها هم دعا کنيد شب، شب مهمي است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1515