نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1598
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
موضوع بحث ما در رمضان 82 پیدا کردن راه مستقیم، در جستجوی راه مستقیم، این راه راه مستقیم چیه که همه ما در همه نمازها و شبانه روز 10 بار توی 10 تا حمدی که توی 10 رکعت نماز میخوانیم، 7 رکعتش «سبحان اللّه و الحمدللّه» است آن 10 رکعتاش توی همه نمازها باید بگوئیم «اهدنا الصراط المستقیم» خدایا ما را به راه مستقیم هدایت کن، مگر راه مستقیم چیه که اینقدر مهم است که دعای واجب ما شده که توی نماز باید بگوئیم… دو جلسه صحبت کردیم راه مستقیم نه افراط نه تفریط، نه تندروی، نه کندروی، به قول قرآن است وسط راه اعتدال. امسال ماه رمضان ما بتوانیم این بحث را دنبال کنیم آخر ماه رمضان به اینجا برسیم که اسلام مکتب اعتدال است از همه تندرویها، از همه کندرویها جلوگیری میکند، نه کند، نه تند. اعتدال، توازن. حالا این بحث خیلی دامنه دار است.
توازن و تعادل در آفرینش هستی
توازن در آسمانها در زمین، در حیوانها، در غرایز در کلمات قرآن، در بشارتها و اخطارها، این خیلی… که همه چیز را باید توازن داشته باشیم که اگر این توازن به هم یک ذرهاش از این به هم بخورد، فشل میشویم، فلج میشویم آب دهان ما باید به اندازه تولید بشود، بیشتر از حد معمول تولید بشود همه چک چک میچکد به لباسهایمان و هر کسی هم میآید باید یک سطلی زیر چانهاش باشد کم تولید بشود، همهمان مثل اینهایی که سِرُمی هستند باید یک شیلنگی… استخوان… یعنی ستونی میزنند، حساب بکنید این ساختمان چند طبقه است. آهناش چه شمارهای باشد این بدن چه بدنی است و استخوان پا چه جوری باید باشد. توازن بین سلول چشم و سلول استخوان توازن بین اکسیژن و کربن، توازن بین فشار نور و مشکی بودن ابرو، ما به قدری هست مشکی بودنش جلوی فشار نور را بگیرد، اگر کمتر بود گاهی هم مو بود این نور میآمد، چشم را اذیت میکرد این سایه بانی است که جلوی فشار نور را بگیرد توازن بین ضعف بچه و مهر مادر، توازن بین فضایی که دور زمین است و سنگهایی که از کرات پرتاب میشود. باید اینقدر فضای دور زمین کلفت باشد که بتواند این سنگها را مشتعل کند. توازن بین تولد زن و مرد. اگر یک بیست سال همه زنها دختر زائیده، همه پسر بزایند چی میشود. اصلاً به هم میریزد، همه چیزی توازن در کهکشانها، توازن در حرکت کرات، توازن… اصلاً اعتدال و توازن یک بحثی است که عمق ندارد، هر چه میرویم جلو گیجتر میشویم. ولی خوب «اهدنا الصراط المستقیم» توی کار خودمان ما توازن داشته باشیم، خدا کارهایش درست است، یعنی خداوند در آنچه آفریده متوازن آفریده «والسماء رفعها و وضع المیزان» میزان، توازن خداوند آسمانها را برافراشت و در این کرات آسمانی توازن برقرار کرد. بعد گیر توی ماست میگوید: «الا تطغوا فی المیزان» تو در ترازو کماش میگذاری. خدا توازن کهکشانها را تنظیم کرده، توازن تو مشکل دارد حالا…
احکام دین بر اساس اعتدال در زندگی
بحث ما راه مستقیم و توازن است دو جلسه صحبت کردیم، توی این جلسه هم میخواهیم بگوئیم که مثلاً عبادات را حساب کنیم. بحث ما در جستجوی راه مستقیم اعتدال و توازن در آفرینش و در مکتب نمونههایش مثلاً داریم هم نماز، هم زکات در 27 آیه قرآن نماز و زکات به هم چسبیده «یقیمون الصلوة یؤتون الزکاة» «اقام الصلوة آتوا الزکاة» نماز رابطه با خداست زکات رابطه با خلق. عید فطر میگوید نماز عید که خواندی 3 کیلو هم گندم بده به فقرا. عید قربان میگوید رابطه با خدا، نماز عید بخوان، یک گوسفند هم قربانی کن بده به فقرا، یعنی… رمضان میگوید نماز بخوان نان بده. قربان میگوید نماز بخوان، گوشت بده، قربانی کن. نان و گوشت مردم باید تأمین بشود، نماز بخوانی شکمها گرسنه باشد توازن نیست. هم احسان به والدین هم اطاعت، هم تمرّد هم اطاعت از والدین، هم تخلف از دستور والدین، چهار جای قرآن میفرماید: «وبالوالدین» احسان کن به پدر و مار، احسان کن. اما یک جا هم میگوید که نه اگر پدر و مادرت خواستند تو را از خدا جدا کنند، جدا نشو «و ان جاهد…» دو جا میگوید: «و ان جاهداک علی ان تشرک» «جاهدا» یعنی پدر و مادر جهاد کردند. زحمت کشیدند که تو را مشرک کنند یعنی گفتند بابا ول کن خدا را برو سراغ درست، نمیخواهی بروی مسجد، نمیخواهد نمیدانم فرض کنید چی، یعنی اگر تو را از خدا جدا کردند، سراغ چیز دیگر به دخترش میگوید نمیخواهد این. این داماد خوبی نیست، برو سراغ او، او پولش… بابا او پول دارد ولی مشکلات اخلاقی دارد. مشکلات تقوایی دارد. مشکلات… میگوید عوضاش خانه دارد، ماشین دارد، تلفن دارد، فامیل فلانی است، یعنی دختره هی میگوید خدا پدر و مادر هی میگویند پول. اگر پدر و مادر، یک جا رسیدند به اینجا که پدر و مادر دارند از خط خدا خارج میشوند دیگر آنجا میگوید: «فلا تطعهما» «لا تطعهما» اطاعت نکن این توازن است اینطور نیست که من دربست مرید تو باشم حق گفتید روی چشمم اگر خواستید من را منحرفم کنید. «فلا تطع». هم رسالت عمومی، هم رسیدگی به خانواده. اینها دلیل بر توازن است. هم رسالت جهانی، هم رسیدگی به خانواده، قرآن یک جا میگوید که: «و مان رسولاً نبیا» رسالت جهانی داشت. هم میگوید: «وکان یأمر اهله بالصلاة»، «اهله بالصلاة» هم با خانمش صحبت میکرد، یعنی هم رابطه عمومی، هم رابطه خصوصی. اینطور نیست که مثلاً فرض کنید که مقام معظم رهبری فقط بگوید خانوادههای شهدا عزیز ما هستند نه خود ایشان هم میرود خانه… هر چند شب یکبار میرود خانه خانواده شهیدی، چون هم تجلیل عمومی توی تلویزیون، هم رفتن احوالپرسی. هم نماز جماعت داریم توی مسجد هم نماز شب داریم توی خانه خصوصی. هم اذان داریم عمومی، هم مناجات داریم خصوصی. هم جاذبه هم دافعه.
رحمت در کنار قاطعیت
یک جاهایی باید جاذبه داشت، یک جاهایی باید دافعه داشت «اشدّاء علی الکفار» نسبت به افراد… باید خشن بود نسبت به افرادی باید مهربان بود توی همین دعای ماه رمضان یک دعای افتتاح هست میگوید که «ارحم الراحمین» در یک جا «اشد المعاقبین» در یک جای دیگر به خدا میگوید خدایا تو رحمت از همه بیشتر است. آنجایی که جای رحم است، عقوبتت از همه عقوبتها سختتر است آنجایی که جایش است یعنی یک جا باید عقوبت، یک جا باید… یک شعر هم داریم میگوید: ترحم بر پلنگ تیز دندان ستم کاری بود بر گوسفندان.ترحم بر پلنگ تیزدندان را نمیشود ترحماش کرد، یک رحماش کنی همه گوسفندها را از بین میبرد یک جا باید رحمت یک جا باید… هم دعا، هم شمشیر. شب عاشورا اصحاب امام حسین (علیه السلام) هم مناجات و نماز شب خود امام حسین (علیه السلام) فرمود: «انی احب الصلوة» من امشب میخواهم نماز بخوانم ولی در عینی که نماز میخواند و مناجات داشت، شمشیرش را تیز میکرد یعنی هم اسلحه معنوی، هم اسلحه مادی.
جامعیت احکام اسلام در امور فردی و اجتماعی
هم عفو داریم «خذ العفو» قرآن میگوید: «خذ العفو» یعنی ببخشید همدیگر را. هم یک جا داریم رحم نکنید «لا تأخذ بهما رأفة» برخورد کنید، حکم خدا را پیاده کنید غصهتان نشود هم… یک جا میگوید غصهتان بشود. یک جا میگوید غصهتان نشود. در قرآن بسیاری از آیات میگوید: «آمنوا و عملو الصالحات» «آمنوا» ی خالی بسیار نادر است، اکثر جاها ایمان کنار… آمده «والعصر* ان الانسان لفی خسر* الاالذین ءامنوا و عملوا الصالحات» «آمنوا» یعنی قلبات پاک باشد، عملات هم باید درست باشد، اینکه بگوئیم حالا این آقا قلبش پاک است ولو حالا نماز نمیخواند کارهای دیگرش هم درست است، ولی قلبش پاک است، قلبش پاک است درست نیست که. به یک کسی گفتند شما بلدی. گفت 50 درصدی. گفتند چی؟ گفت شیرجه میروم، بیرون نمیآیم. خوب پس بگو هیچی. شنا 50 درصدی نیست، اگر شیرجه رفتی باید بیرون هم بیایی. لاستیک… ماشینات چطور است، عیبی ندارد 50% خوب است. 2 تا لاستیک دارد خوب یعنی ماشین 2 لاستیکه که نمیشود حرکت کند که… بله بعضی چیزها یک درصدش هم میتواند مفید باشد مثل مغز بادام، مغز بادام یکیاش هم مفید است. یک گونیاش هم مفید است، یک کامیونش هم مفید است، یک کشتیاش هم مفید است. اما بعضی چیزها مثل اینکه بگوئیم توپ ولی حالا این توپه یک سوراخ دارد، برویم بازی کنیم، خوب دیگر هیچی توپ یک سوراخ داشته باشد، قابل بازی نیست یعنی گاهی… حالا یک دقیقه قبل از افطار، افطار کن باطل است. یک دقیقه قبل از افطار هم شما روزهات را بشکنی روزهات باطل است. حالا یک دقیقه، بله یک سوراخ دارد توپ ولی بازی به هم میخورد. هم عبادت هم فکر کسی عبادت بکند، فکرش کار نکند. ما در روایات داریم که میآمدند پهلوی امام میگفتند به به چه آدمی امام میفرمود: «کیف عقله» خیلی تعریفش کردی. این مخاش هم کار میکند یا نه بعضیها امام میفرمود:«کیف صلاته» نمازش چه جوری است هر دو را داریم بعضی جاها که مخ کار میکند میگوید خیلی خوب حالا مخاش خیلی خوب است نماز هم میخواند؟ کلهاش خوب کار میکند ولی حالا نماز هم میخواند نماز نباشد فایده ندارد. آقا این نامه چه مطالبی! چه خطی! چه کاغذی! چه قلمی! میگوید خیلی خوب تمبر هم پشتاش هست میگوید نه ببخشید تمبر ندارد خوب نمیرسد. بوعلی سینا بنویسد به پوست آهو بنویسد عالیترین مطالب را بنویسد با آب طلا بنویسد. بوعلی سینا با آب طلا بهترین مطلب را روی پوست آهو بنویسد خوب شد اما تا تمبر پشت آن نباشد نامه از منطقه خارج نمیشود. شما همه کارهایت درست باشد نماز نخوانی صادراتی نیست آقا من میدانی… بابا 2 هزار تا کمال داری تمبری که از اینطرف برود آن طرف تمبرش نماز است رمز صادرات کارهای ما از دنیا به آخرت نماز است کسی تمام انبارها را پر کند اما اگر نماز نخواند… «ان ردت ردّ ماسواها» پلیس راه میگوید آقا گواهینامه رانندگی شما 30 رقم گواهینامه به او بدهی. گواهینامه پزشکی، اجتهاد، گذرنامه سیاسی، پروانه ساختمان، کارت کشتارگاه هر رقم کارت و پروانه به او بدهی اگر گواهینامه رانندگی نباشد پلیس راه جلویت را میگیرد. صادرات بین قبر و قیامت، دنیا و آخرت نماز است. بعضی جا… نماز میخواند ولی متأسفانه کلهاش کار نمیکند نماز میخواند ولی… خیلیها نماز میخوانند ولی نسبت به خلق بیتفاوت هستند. امام حسن مجتبی (علیه السلام) داشت طواف میکرد معتکف بود یک کسی با ا و کار داشت اعتکافش را شکست رفت سراغ کار مردم. گفتند آقا شما مشغول اعتکاف بودید. فرمود بله ولی کار مسلمانها گیر کرده بود من این مشکل مسلمانها را حل کنم ثوابش بیشتر از این عبادت مستحبی است.
هم دنیا، هم آخرت، هم روح، هم جسم
هم دنیا داریم هم آخرت «ربّنا آتنا فی الدنیا و فی الاخرة» هر دو حسنه در دنیا و هم حسنه در آخرت من این را بارها گفتم 115 تا کلمه دنیا توی قرآن است. 115 تا کلمه آخرت توی قرآن است یعنی باید هر… با دو تا بال باید پرواز کرد. نماز میخواند عقلاش کار نمیکند. عقلاش کار میکند نماز نمیخواند این افراط تفریط «اهدنا الصراط المستقیم» هم روحی، هم جسمی بعضیها مثل… بعضی از صوفیها مثل بعضی از بوداییها، بوداییها و صوفیها و هندوها و سکولارها اینها مثلاً میگویند یک رابطه معنوی با خدا داشته باش. دین کار به سیاست و اینها ندارد یک رابطه معنوی داشته باشد. ه… فقط نماز… رابطه معنوی، اگر فقط رابطه معنوی باشد اینکه فقط مسئله روحی است. اگر هم فقط رابطه… نه دین هم رابطه مادی دارد و هم رابطه معنوی اصلاً دیم اگر رابطه معنوی بود که… در قرآن این همه آیه برای جبهه و جنگ نبود که این همه آیه داریم برای جبهه و جنگ. خوب رابطه معنوی جبهه و جنگ ندارد بنشین بین خودت و خدا فکر کن یک ذکری هم بگو. جنگ پیش نمیآید. اصلاً پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) ما اگر صبح تا شام توی مسجدالحرام عبادت میکرد. روزی دو لیتر هم گریه میکرد، جنگی پیش نمیآمد. حضرت علی (علیه السلام) توی نماز شباش جنگ نمیکرد. هم جنگ داریم، هم نماز شب داریم. حاجیها شب عید قربان همه مفاتیح دستشان است زیارت…، دعای عرفه میخوانند. فردا صبح همه حاجیها یک چاقو دستشان است میخواهند خون بریزند. میخواهند گوسفند بکشند یعنی یک دستش به مفاتیح است، یک دستش به چاقو است. بنابراین افراط و تفریط، دین میزان گاهی وقتها کتابهای ما هی هیجانی است، گاهی کتابها می.. استدلالهای خشک که بچهها متنفرند از بعضی بحثها از بس که استدلال خشک گاهی وقتها از آن طرف لوس بازی میشود همهاش…
خداسالاری، نه مردمسالاری
پدر سالاری انحراف است، مادرسالاری انحراف است. فرزند سالاری انحراف است. دولت سالاری انحراف است. ملت محو و…. ملت محوری انحراف است تاجر محوری انحراف است کشاورزی محوری انحراف است هر جا باشد افراط و تفریط است. خط وسط یعنی بنده خدا باش با مردم هم مشورت کن این هم خدامحوری است چون هر چه بنده خداگفت من گوش میدهم هم همان خدا گفته «وشاورهم، وأمرهم شوری بینهم» خود خدا به من گفته از شما مشورت کنم من وظیفهام است از عقل شما استفاده کنم هم از عقل شما استفاده کنم، هم بنده خدا هستم مردم… معنای مردم سالاری دینی هم همینطور است. مردم سالاری دینی یعنی احترام به حقوق بشر ببینیم مردم چه میگویند. نظر مردم رأی بگیریم به مردم احترام کن. رأی اینها را بگیر. نظر اینها را… دینی یعنی بالاخره هم خالق من خداست، هم خالق مردم خداست. من نمیتوانم خدا را به مردم بفروشم. اگر مردم سالاری باشد منهای دین عاشورا پیش میآید. عاشورا 30 هزار نفر بودند. امام حسین (علیه السلام) کم بودند بگوئیم نه ببینیم مردم چه میگویند خوب در مکه همه بتپرست بودند، خداپرست یکی بود. اگر اکثر مردم دروغ گفتند که نمیتوانیم بگوئیم پس ما هم دروغ بگوئیم چون همه میگویند دروغ بگو یعنی ما باید از مردم مشورت بکنیم اما بنده خدا باشیم هر دو باشد دو تا بال توجه به خدا مشورت با مردم، عبد او مشورت با مردم. پس ببینید این را میگویند توازن. یک بار دیگر بخوانم هم خالق هم خلق. نماز، زکات هم احسان به والدین. هم اگر دیدی پدر و مادر تخلف میکنند تمرّد. هم برخورد عمومی، هم برخورد خصوصی، هم جاذبه، هم دافعه، هم دعا، هم شمشیر. شب عاشورا امام حسین (علیه السلام) نماز شب میخواند. شمشیرش هم تیز بود. هم عفو، هم خشونت یک جا، جای عفو است. یک جا، جای خشونت. آقا نظر شما این است که اسلام دین رأفت است یا خشونت؟ بسمه تعالی جابه جا «کنعبد» جابه جا «کنستعین» یک جا باید عفو کرد، یک جا باید… دزدی که قفلی را میشکند روبروی جمعیتی میرود توی خانه مردم اگر خواسته باشیم دست این دزد را قطع نکنیم تمام زن و مردها شب خواب راحت… به کی رحم کنیم به دزد نمیشود رحم کرد، خواسته باشیم رحم به م… دزد بکنیم. امنیت عمومی لطمه میبیند. حتی اگر کسی شمشیرش را کشید. کلتاش را کشید ولی نزد، چاقو کشید، ولی نکشید، چاقو کشید ولی نزد اگر چاقو کشید ولی نزد. اسلحه کشید ولی نزد اسلام این آقا را هم میگوید مفسد فی الارض است بابا من کاری نکردم باشد، این حرکت تو ایجاد وحشت میکند. اگر کسی اصلاً با تیتر روزنامه یک چیزی گفت که توی مردم چا، چا،… چیز انداخت وحشت انداخت. مثلاً تیتر روزنامه نوشته بود که تا 48 ساعت دیگر سیلوها بیشتر گندم ندارد روزنامه چی را مدیر مسئولاش را صاحب امتیازش را هر که هست نویسندهاش را نمیدانم هر کس که این تیتر را نوشته و مسئولیت دارد این را باید برخورد شدید با او کرد. قرآن میگوید: «لنغرینک علیهم»، «والمرجفون فی المدینه»، «والمرجفون فی المدینه لنغرینک بهم» کسی که با تیتر روزنامه یک چیزی، وحشتی در دل مردم انداخت، قرآن میفرماید: پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) تو بر اینها شورش کن «وقتلوا تقتیلا» با سختترین وجه این را اعدام کنید 50 میلیون را دلهره میاندازی سر چی؟ خوب سیلو نیست که نیست به وزیر بازرگانی بگو به وزیر کشاورزی بگو، سریع گندم تهیه کنند. چرا گذاشتی به اینجا برسد؟ قبل از آنکه ایجاد قحطی و وحست توی جامعه راه بیندازید مشکل را حل کنید. تیتر روزنامه چه حلی میکند؟ معلوم نیست آقای فلان و فلان و فلان با چه پولی حج میروند! چشم تو کور شود که معلوم نیست! الو سلام علیکم شما میروید مکه به چه پولی میروید؟ از خودش بپرس چرا از خودش ن… چرا تیتر روزنامه میکنی؟ تو مریضی! واقعاً بعضی نویسندهها مریض مریضاند «فی قلوبهم» تو اگر مریض نیستی، تو اگر شک داری، فلانی چرا میرود مکه یا با چه پولی میرود از خودش… اصلاً با خودش کار ندارد فقط تیتر روزنامه میکند که مردم بگوید ه… خوب بله دیگر همینهاست بخور بخور است! وقتی میگوید بخور بخور است! وقتی میگوید بخور بخور است دیگر هر چه میگویی «قد قامت الصلوة» دیگر مسجد نمیآید میگوید به ما چه ما که مسجد نمیرویم آنکه مکه میرود نمازش را هم بخواند شما بیا بگو آقا چرا رفتی مکه؟ از خودش بپرس، از خودش بپرس. رئیس هیئتی که نماز نمیخواند و روز عاشورا سینه میزند تو مریضی؟ رئیس هیئتها نماز میخوانند بر فرض یک سینهزنی راجع به نماز کاهل است، تنگ گوشاش بگو تو که مرید آقا امام حسین (علیهالسلام) هستی نمازت را هم بخوان، تیتر روزنامه چرا میکنی؟ تو مثلاً میخواهی، عزاداری را زیر سوال ببری خیلی جنایت میکنند، خیلی جنایت میکنند. بنابراین یک جا باید عفو کرد، یک جا باید خشونت کرد.
راه مستقیم بر اساس دستورات الهی
راه مستقیم کدام است؟ در قرآن راجع به راه مستقیم 4 تا آیه داریم یکی میگوید همان راهی که خدا گفته چون خدا گفته. چون خدا که ما را ساخته او میداند چی ساخته همیشه علاالدین را آن مهندسی که ساخته میداند چی ساخته. دستورالعملاش را هم باید خودش بنویسد. بابا کولر که خریدید یخچال که خریدید، رادیو، تلویزیون، پلوپز، زودپز بالاخره یکی از این چیزهایی که خریدید دفترچه توی آن هست دفترچهاش را مهندساش ساخته او مهندسی که ساخته بهتر از هر کسی میداند چی ساخته. دستورش را هم باید خودش بدهد آن دکتری که دارو را ساخته بهتر از هر کسی ترکیبات دارو را میداند. دستورالعمل مصرف را هم باید همان سازنده دارو بدهد. خدا من را ساخته این هم دستورالعملاش است. گفته ببینید بسم اللّه الرّحمن الرّحیم با این قهر کن، با این صلح کن. اینطور بگو، این را بشنو، این را نشنو. این رقم تجارت کن. این رقم تجارت نکن. اصلاً همه دستورالعملها را داده، گفته این رقمی عمل کن. خدا من را ساخته «انّ ربّی علی صراط» میخواهید راه مستقیم باشد. دستور خدا راههای دیگر.. اصلاً آن شبی که مادر ما را زائید بله قربان گو نزائید. آن شبی که ما متولد شدیم همه ما آزاد متولد شدیم، وقتی متولد شدیم، بله قربان گو نبودیم. چطور بزرگ شدیم باسواد شدیم، بله قربان گو شدیم، کی ما را بله قربان گو تربیت کرد ما بله قربانگوی احدی نیستیم ولی بله قربان گوی خالقمان هستیم او ما را ساخته. دکتری که دارو را ساخته باید او دستورش را بدهد. مهندسی که این پلوپز و یخچال و کولر را ساخته همان که ساخته، سازنده باید قانونش را بدهد. همیشه قانون مال حق سازنده است. سازنده ما خداست، قانون هم باید قانون خدا باشد. «انّ ربّی علی صراط مستقیم». حالا ربّ چه جوری میگوید خداوند چطور با ما تماس میگیرد؟ پیغمبر فرستاد «یس* والقران الحکیم* انک لمن المرسلین* علی صراط مستقیم» «انک لمن المرسلین» تو بر راه مستقیم «علی صراط مستقیم» پیغمبر راه تو درست است خوب… پیغمبر چه جوری میگوید، پیغمبر اهل بیت را گذاشته، روایاتی داریم فرمود: «واللّه» حدیث داریم قسم خوردند «واللّه نحن صراط مستقیم» به خدا قسم راه مستقیم راه اهل بیت است. امام صادق (علیه السلام) چه گفته؟ بیخود هم این طرف و آن طرف نرویم. حالا… چند تا نکته در این دو سه دقیقه بگویم یکی اینکه راه مستقیم نسبت به اشخاص و زمانها و شرائط مختلف است. گاهی راه مستقیم سکوت است. گاهی راه مستقیم فریاد است، گاهی راه مستقیم تهدید است. مثلاً توی قرآن داریم، جنگ نکنید، نماز آیهاش این است «کفوا ایدیکم» این است «لیقیم الصلوة» نماز گاهی راه مستقیم نماز است، گاهی مستقیم، راه مستقیم جنگ نکردن است در سال 4 ماه گفتهاند جنگ نکنید. رجب یکی هم ذی القعده، ذی الحجه، محرم سه ماه پشت سر… در هم است ذی القعده. یک ماه قبل از حج ایام حج یکی هم بعد از محرم این سه ماه پشت سر هم است. رجب هم جداست در سال حتی در ایام جنگ سال، چهار ماه آتش بس. بعضی وقتها تنورش داغ میشد بابا حالا تازه جوش آمدیم بگذار… خوب حالا بجنگیم بعداً چیز میکنیم مثل همان یکی از خلفای بنیامیه بود توی فیلم امام علی (علیهالسلام) هم نشان داد، نماز صبح مست بود، سه رکعت خواند. گفتند هو! حواست کجاست. گفت من امروز حالم خوب است، میخواهید بیشتر هم بخوانم، بخوانم یعنی کسانی که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را رها کردند به کسی اقتدا میکنند به پیشنماز مست. خیلی خوشحال باشید که در خط امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هستیم. دو نفر قمار میکردند در جده ورق بازی یک مرتبه مؤذن گفت اللّه اکبر، اللّه اکبر. اذان شد فوری یکی از این قماربازها جلو ایستاد، آن یکی هم گفت اللّه اکبر خوب… همینطور اقتدا میکند اصلاً عدالت شرط… ما یک گناه از یک پیشنماز ببینیم تا آخر عمر پشت سرش نماز نمیخوانیم. راه مستقیم راه اهل بیت است. یک جا سکوت است، بنابراین هر کسی راه مستقیم… مثلاً یادم نمیرود که امام (رحمة الله علیه) اول انقلاب سال 42 فرمود وای بر علمای ساکت مشهد، وای بر علمای ساکت نجف، وای بر علمای ساکت تهران، وای بر… هی میزد روی دستش ما هم طلبه نوی بودیم حدود مثلاً بیست و چهار سال هی میزد روی دستش میگفت وای بر علمای ساکت، چرا فریاد نمیکشید ما یک طلبه نویی بودیم. با یکی از طلبههای نو دیگر گفتیم وظیفه ما چیست من رویم نشد (خجالت کشیدم) بروم آن بغل دستی من گفت من میروم میپرسم رفت پهلوی امام (رحمة الله علیه) گفت آقا وظیفه ما چیه؟ گفت شما چی میخوانی؟ گفت من لمعه میخوانم لمعه. طلبهها سال چهارم آخوندیشان لمعه میخوانند فرمود تو برو درسات را بخوان. من گفتم وای بر علمای ساکت تو که هنوز جزو علما نشدی. یک جا عالم باید زندان برود، ولی عالم باید درساش را بخواند. بنابراین صراط مستقیم هر کسی یک جایی است. همین حضرت زهرا (علیها السلام) که فرمود من، بهترین زن این است که مرد او را نبیند همین حضرت زهرا (علیها السلام) آمد یک چیزی دور سرش پیچید توی مسجد پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: «واعلموا» بدانید «انّی فاطمه (علیها السلام)» من فاطمه (علیها السلام) هستم. میخواهم یک سخنرانی بکنم یک سخنرانی کرده حضرت زهرا (علیها السلام) یکی از علمای سوریه سخن… سوریه یا لبنان، یکی از علما من کتابش را دیدهام. این سخنرانی حضرت زهرا (علیها السلام) را 11 جلد 700 صفحهای هر جلدی 700 صفحه تقریباً شرح کرد. اینقدر این مایه دارد که توانسته اینقدر از این مایه این همه دیگ شربت… اسمش هم اسم کتابش هم این است «واعلموا انّی فاطمه (علیها السلام)»، «واعلموا أنّی فاطمه (علیها السلام)» بدانید که من فاطمه (علیها السلام) هستم. یک جا باید فریاد کشید زینب کبری (علیها السلام) چه سخنرانیهایی کرد. دوم اینکه کسانی که در شرائط راه مستقیم هستند اینهایی که در راه مستقیم… سر به سرشان نگذارند ممکن است شما راهت درست است یک کسی راهش منحرف است. آدمی که راهش منحرف است مثل اینکه پزشک سالم است، بیمار، بیمار است. پزشک سر به سر بیمار نگذارد، یعنی دعوت کنید دیگران را به راه مستقیم مسخرهاش نکنید این هم یکی.
در راه مستقیم تا پایان عمر
یکی دیگر اینکه ممکن است شما امروز راه مستقیم باشید ممکن است فردا مسئلهای پیش بیاید از راه مستقیم… مثل راننده، راننده بگوید ای بابا ما که تا حالا تصادف نکردیم تا میگوید (دیم) میافتد یعنی هنوز (دیم، دیم) در نیامده چپه میشود. خاطرتان جمع نشود که تا حالا راهتان مستقیم است ممکن است فردا کج بشوید. زندگی مثل رانندگی است. به یکی از علما مراجع تقلید گفتند میخواهیم یک کنگره بگذاریم برای عظمت شما. گفت تا من نفس میکشم کنگره نگذارید، بگذارید اگر نفس آخر را سالم کشیدم و اگر سالم مردم حالا خواستید تجلیل کنید، تجلیل کنید ولی شما ممکن است از من تجلیل کنید، کنگره بگیرد. درباره عظمت من صحبت کنید. بعد مثلاً ما آن دو ماه آخر عمر دسته گل آب بدهیم. بگذارید اگر ماشین به گاراژ رسید برای سلامتی راننده… یک وقت میگوئید برای سلامتی راننده شاگرد شوفر صلوات اینها ممکن است وسط کار یک وقت خراب بشود، بنابراین… خوب. انبیاء هم نیاز به راه مستقیم دارند، پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) ما هم در نمازش میگفت: «اهدنا الصراط…» به امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفتند تو که راهت مستقیم است دیگر از تو… صافتر کی؟ فرمود من تا الان راهم مستقیم است. خبر از ده دقیقه بعد ندارم ممکن است یک صحنهای بیاید گول بخورم. خدایا! تو را به حق کسانی که در طول تاریخ راه تو و راه مستقیم را اداره کردند تمام ما را در تمام کارها در راه مستقیم قرار بده. اگر افراط و تفریطی تندروی و کندروی در زندگی ما بوده، آن افراط و تفریطهای گذشته ما را ببخش و عبادات ما را قبول بفرما. «والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1598