نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1641
1- معنویت، در کنار تحصیل علم و دانش 2- جایگاه نماز در میان دستورات الهی 3- نماز، مهمترین کار فرهنگی دینی 4- رابطه متقابل والدین و فرزندان در امر نماز 5- اقامه نماز و قرآن، دو محور اساسی دین 6- نقش نماز در غفلتزدایی از نسل نو 7- تلاش و دلسوزی برای ترویج دین در جامعه
موضوع: رسالت حکومت اسلامی در اقامه نماز (1) تاريخ پخش: 25/11/97
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
گاهی میپرسند این اجلاس نماز چه فایدهای دارد؟ حالا یک فایدهای دارد که آقا، مقام معظم رهبری هرسال پیام میدهد. ما هم که نماز، حزب و روزنامه و بودجهای ندارد، با یک اجلاس افراد علاقهمند جمع میشوند، نیروهای افتخاری و یک نمازی برپا میشود. بالاخره شما الآن حدود دو هزار تا مسجد در جادهها دارید. خوب اینها نبود. ظهر عاشورا مردم سینه میزدند و نماز نبود. در فیلمها سر و کله نماز نبود. حدود سیصد رقم کتاب نماز در این چند سال نوشته شده است. نماز خانه سازی، بعضی مدارس یک نمازخانه داشت، الآن جزء برنامه دولت است که هرجا مدرسه میسازند باید یک سالن چند منظوره یا نمازخانه بسازند. یک کارهایی شده حالا اگر خدا قبول کند الحمدلله و اگر قبول نکند که دست ما چیزی نیست. امروز میخواهم در مورد نماز صحبت کنم. اولاً اینکه نماز برای اسلام نیست. قرآن میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» قاری: (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ) (نحل /36) «فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» همه امتها رسول داشتند، وظیفهشان هم «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ». [امروز آشپز دو تا شده است. دو تا صدابردار آمدند، ما خودمان صدابردار داریم. برادرها خبر نداشتند آوردند، آنوقت دو تا آشپز که شد غذا یا شور میشود یا بی نمک… بحث امروز در مورد نماز است، نماز را میخوانیم ولی گاهی یک سؤالاتی هم پیش میآید. یکی از سؤالاتی که گاهی از من پرسیدند، این اجلاس نماز چه فایدهای دارد؟ مثل اینکه همه کارهای ما فایده دارد و فقط اجلاس نماز است که فایده ندارد. یکوقت یک کسی داشت میرفت، یک حیوان ریزی را دید در خاک است، اندازه یک دانه خشخاش، سر سوزن، نگاه کرد و گفت: خدایا این چه فایدهای دارد؟ گفت: بار اولت است این سؤال را کردی. این حیوان ریز تا حالا ده بار از من پرسیده که تو چه فایدهای داری؟ مثل اینکه کارهای مملکت ما، همه بودجهها درست است، همه آدمها درست هستند، فقط یک مشکل داریم، اجلاس نماز چه فایدهای دارد؟ 1- معنویت، در کنار تحصیل علم و دانش
اصلاً اگر آموزش و پرورش ما و دانشگاه ما نمازخوان تربیت نکند، دیپلم که آمریکا هم تربیت میکند. لیسانس که فرانسه هم لیسانس تربیت میکند. ما مشکل علم و دانشگاه نداریم، مشکل ما این است که این علم، علم مفید نیست و این ادب و اخلاق و تقوا ندارد. مشکل ما اینجاست. ارزش جمهوری اسلامی حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورشی این است که هم درس بخوانند و هم بنده خدا باشند. الآن آمریکا مشکل علم دارد یا مشکل اخلاق؟ اروپا الآن مشکلش، مواظب باشیم مثل آمریکا و اروپا نشویم. یک جمله هست خیلی تلخ است ولی خبر تلخ را بشنوید. هر کشوری دانشگاهش بیشتر است، آمار جنایتش هم بیشتر است. این کلمه زشت است و نباید اینطور باشد. کشورهای پیشرفته متجاوز هستند یا کشورهای معمولی؟ در خودمان، در آموزش و پرورش، دبستانیها احترامشان بیش از راهنماییهاست به معلم و پدر و مادر، راهنماییها بیش از دبیرستانیها، دبیرستانیها بیش از دانشجوهاست، دانشجوها سال اولیهایشان بهتر از سال دومیها هستند. من پیشنماز مسجد دانشگاه تهران هستم. سالهای اول و دوم تعداد دانشجویش بیشتر است. این علمی که انسان را از خدا جدا میکند مثل نخی که از سوزن جدا میشود. نخی که از سوزن جدا شود فقط خون میاندازد. اگر میخواهید بدوزد باید نخ با سوزنش باشد. «یزکیهم» با «یعلمهم» باشد. لذا همه انبیاء محور کارشان نماز بود. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا» قاری: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»… «فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
2- جایگاه نماز در میان دستورات الهی
نماز وجوبی است که برای همه عمر است. تمام واجبات مثلاً ماه رمضان سالی یکبار واجب است. حج عمری یکبار است. زکات اگر گندم درو شد. 1- نماز در تمام عمر است. تمام اعمال ما تابع نماز است. اگر نماز قبول شود باقی کارها قبول میشود. اگر سوزن داخل پارچه رفت نخ هم میرود، سوزن نرفت، نخ هم میایستد. اگر نماز قبول شد، پلیس راه در جاده میگوید: گواهینامه رانندگی، اگر گواهینامه رانندگی داشتی باقی گواهینامهها ارزش دارد. اما اگر گواهینامه رانندگی نداشته باشی، صد تا گواهینامه هم نشان بدهی، نمیگذارد رد شوی. نمیشود گفت: فلانی نمازش ضعیف است، البته ولی خوب درسهایش بیست است. خوب درس بیست، زمان جنگ خود بنده رفتم کشورهای غربی برای کمک، از چه کسی؟ از بچه مسلمانهای ایرانی، ایرانیهای مقیم آنجا، فرانسه، آمریکا، کانادا، هرجایی که بود میتوانستیم برویم، رفتیم. میدانید به من چه میگفتند؟ میگفتند: ما اینجا راحت هستیم. یعنی آن روزی که دبیرستان آمد، خواست دبیرستان طی کند، دانشگاه یک مدرکی بگیرد و راحت زندگی کند. کار ندارد وظیفهاش چیست، میگفت: ما اینجا راحت هستیم. آنهایی که دیگر خیلی به غیرتشان برخورد میگفتند: کمک دارویی بخواهید میکنیم، دلار هم بخواهید میدهیم، دارو و دلار میدهیم اما حالا بیاییم بسیجیها آنجا تکه تکه شدند، عمل جراحی بکنیم، نه! ما اینجا راحتتر هستیم. این خروجی آموزش و پرورش و دانشگاه، اگر دور از تقوا و اخلاق و ایمان باشد، خروجیاش دنیا را به فساد میکشد. اولین واجب نماز است. روزه سال پانزدهم، یعنی پیغمبر وقتی پیغمبر شد تا پانزده سال روزه نبود. بعد از پانزده سال آیه نازل شد، «کتب علیکم» قاری: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ) (بقره /183) بعد از پانزده سال روزه واجب شد. زکات بعد از پانزده سال نازل شد. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ» قاری: (خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ) (توبه /103) زکات هم بعد از پانزده سال، روزه پانزده سال، خمس هم بعد از پانزده سال. «وَ اعْلَمُوا أَنَّما» قاری: (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ) (انفال /41) خمس، زکات، روزه و جهاد، چهار تا از واجبات بعد از پانزده سال واجب شد ولی نماز از ساعت اول واجب شد. لذا این اجلاس نماز بالاخره یک موجی است، آقا پیام میدهد و رئیس جمهور افتتاح میکند. از ارشاد و سازمان تبلیغات میآیند، حوزه میآیند، آموزش و پرورش میآیند، شعرا و نویسندهها، افرادی میآیند و یک حرکت فرهنگی میشود.
3- نماز، مهمترین کار فرهنگی دینی
همین خیرین مسجد ساز، ما یک بودجههایی داریم، بودجههای فرهنگی، نماز در رأس فرهنگ ما هست. فرهنگ ما نماز درونش است. تابلوی مسلمان نماز است. یک کسی میخواهد ببیند مسلمان هست یا نیست، چه چیزی از او میپرسند؟ میگوید: پول داری یا نه؟ از لباس و پول و مدرکش میفهمیم. آرم اسلامی، اینکه میگویم از خودم نیست. حدیث داریم پرچم اسلام و تابلوی اسلام نماز است و این پرچم باید برافراشته باشد. شهرداری پول دارد، پول فرهنگی، دانشگاه پول دارد، آموزش و پرورش، هرکس پول دارد، خیرین، ما الآن خیرین ازدواج داریم، خیرین مسکن داریم، خیرین مدرسه داریم، اینها همه کارهای خوبی است که میکنند، دیگر بعد از چهل سال زشت است مدرسه باشد و نمازخانه نداشته باشد. بعضی میگویند: پول نداریم بسازیم، میتوانی موکتها را عوض کنی. میتوانی اینجا را رنگ کنی. ما روی حسابی که دولت میگوید: پول نداریم و ما هم همکارانمان نجیب هستند، افرادی هستند که ماهها میروند نماز میخوانند و کسی پول تاکسی به اینها نمیدهد. پول ایاب و ذهاب هم… نباید مثلاً بودجههای فرهنگی خرج همه جا شود و به نماز که رسیدند بگویند: بودجه نیست. این قابل قبول نیست. نماز را پاس ندهید. آموزش و پرورش میگوید: تقصیر پدر و مادرش است. پدر و مادرش نماز نمیخواند، این هم نماز نمیخواند. بله چند درصد از بچههایی که نماز نمیخوانند بخاطر پدر و مادر است. اما اگر پدر و مادر کوتاهی کرد ما باید زیادش کنیم. یعنی اگر یک کسی آمد یک سرکه در سکنجبین ریخت، دیگر سرکه ریخته چه کنیم. شما باید شکرش را زیاد کنی. اگر پدر و مادر کوتاهی میکنند آموزش و پرورش باید جورشان را بکشد. اگر پدر در خانه از دنیا رفت، بالاخره مادر دست به کار میشود. این خانوادههای چه میگویند، سرپرست… مادر، رزق و روزی برای پدر است، اما اگر پدر مُرد مادر جورش را میکشد. آن هم میگوید: دست حوزه علمیه است و حوزه علمیه هم میگوید: دست آموزش است. یک خرده به همدیگر پاس میدهیم. یعنی باورمان نیامده که مسئول هستیم. قرآن بخوانم، لقمان به پسرش گفت: «یا بنیَّ أقم الصلاة» قاری: (يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ) (لقمان /17) لقمان به پسرش چند چیز گفت. گفت: «يا بُنَيَّ» آقازاده، «أَقِمِ الصَّلاةَ» نماز، بعد گفت: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» چرا«وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» گفت؟ باید میگفت: «أقم الصلاه و آتوا الزکاة» در قرآن همیشه نماز و زکات با هم چفت شده است. «یقیمون، یعطون»، «اقیموا، آتوا الزکاة» اما به بچه که میرسد میگوید: بچه جون، نماز بخوان و امر به معروف کن. چون بچه پول ندارد که زکات بدهد. چون بچه پول ندارد، اسم زکات برده نشده است. میگوید: «یا بنیَّ» حرف بزن،«يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» یعنی تو بچه هم امر به معروف کن.
4- رابطه متقابل والدین و فرزندان در امر نماز
ما داشتیم نمونههایی که بچهها وادار کردند مادرشان نماز خوانده است. بچه، یکوقت مدیر کل آموزش و پرورش یکی از استانهای بزرگ آمد گفت: امروز یک دختری آمد گفت که آقای مدیر یک خبر خوش، گفتم: بگو، گفت: مادرم تا دیشب نماز نمیخواند. دیشب نشستم و گفتم: مامان جون مرا دوست داری؟ گفت: بله من جونم فدای شماست. بابا را دوست داری؟ خانه را دوست داری؟ همه را، من صبح تا شب برای شما زحمت میکشم چرا دوست نداشته باشم؟ گفت: خدا را هم دوست داری؟ گفت: بله، خدا را هم دوست دارم. نعمتها همه از خداست. گفت: اگر خدا را دوست داری چرا با خدا حرف نمیزنی؟ نماز یعنی گفتگو با خدا، شما به عروس بگو: عروس خانم، من شما را دوست دارم ولی با من حرف نزن. عروس قبول میکند؟ اگر دوست داری… شما امشب به خانمت بگو: من دوستت دارم. میگوید: بلند شو بازار برویم. اگر نماز… بگویی دوستت دارم بازار نروی میگوید: دروغ میگویی. علت اینکه به مهریه صداق میگویند، چون داماد به عروس میگوید: دوستت دارم. میگوید: بده بیاید چند سکه! اگر سکه دادی معلوم میشود راست میگویی، وگرنه میخواهی کلاهبرداری کنی. به مهریه صداق میگویند، صداق از صدق است و صدق یعنی راستگو، صداق یعنی علامت این است که تو راست میگویی، اگر دوستم داری بده چند سکه بیاید. مسلمان که… یک کسی به کسی میگفت: ببین نماز نمیخوانی نخوان، روزه میخوری بخور. خمس نمیدهی نده، فلان کار را انجام بده ولی مسلمان باش. گفت: پس چه چیزی ماند؟ چهره دین ما نماز است. بهترین جای بدن پیشانی است که از همه بالاتر است. پیشانی هم هیچ خاصیتی ندارد جز برای سجده، هر عضو ما، گوش، چشم، ابرو، لب، زانو، انگشت شصت، نعمتهایی است که آدم نمیفهمد. یک بنده خدایی انگشت شصتش بریده شده بود و نمیتوانست راه برود. میگفت: باور نمیکردم این انگشت شصت نظام بدن را نگه میدارد. شصتم بریده شده هی زمین میخورم! حالا یکسری چیزها را آدم نمیفهمد. ما خطوط پیشانی را نمیفهمیم چرا اینطور است؟ حالا نگاه میکنیم اگر خطوط اینطور بود هرکس عرق میکرد عرق در چشمش میرفت. این پوست پیشانی طوری تنظیم شده که عرقها از این طرف میآید. هرکس کار میکند عرقهایش از این طرف میآید و در چشمهایش نمیریزد. حالا آنچه ما میفهمیم. پیشانی برای چیست؟ برای سجده است. نمیگوید: به جای پیشانی، آرنجت را به خاک بمال. زانویت را به خاک بمال، بالاترین نقطه را روی زمین بگذار. این هم بیش از همه عضوها، 34 بار. هفده رکعت و هر رکعت دو تا سجده، 34 بار بلندترین نقطه بدن خاک مالی شود. چرا؟ حضرت زهرا فرمود: میخواهد تکبرت… از تکبر پاک شوی. آدم غرور میگیرد و متکبر است. وقتی پیشانیاش را خاکمالی کرد، یک خرده… منتهی حالا ما توجه نداریم، مزه نماز را نچشیدیم، مشکل درون ماست.
5- اقامه نماز و قرآن، دو محور اساسی دین
جامعه میخواهیم اصلاح شود. قرآن نسخه داده است. قرآن را به قصد نسخه نگاه کنید نه به قصد اینکه ثواب دارد. نسخه امروز ما چیست. قرآن میگوید: اگر میخواهید جامعه اصلاح شود دو تا کار بکنید. قرآن را محور کارهایتان قرار بدهید. قانونتان قرآن باشد، نماز هم بخوانید. آیهاش این است. «يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ» قاری: (وَ الَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ) (اعراف /170) «يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ» یعنی قانونتان قرآن باشد. «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» اگر قرآن و نماز درست شد، بعد میگوید: «إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ» مصلح اینجا نبود. یعنی جامعهای مصلح است، چون در مقابل مصلح، مفسد است. اگر میخواهید جلوی فساد را بگیرید، قرآن و نماز را مطرح کنید. چون قرآن فرمود: «ان الصلاة تنهی» قاری: (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ) (عنکبوت /45) زمان شاه به تاکسیهای قم گفتند: کراوات بزنید. قم هم شهر کراوات نیست. اینها خیلیها درشکه داشتند فروختند، تاکسی خریدند. حالا این کراوات… من به یکی از این تاکسیها گفتم: این توجیهاش چه بود؟ گفت: رئیس شهربانی آن زمان ما تاکسیها را دعوت کرد، گفت: حتماً باید کراوات بزنید. آنوقت دلیل میآورد و میگفت: اگر کراوات بزنید فکر میکنید شخصیت هستید. حالا شخصیت موهوم، وقتی کراوات زدی دیگر فحش نمیدهی. حساب میکنی من کراوات زدم لابد آدم خوبی هستم. حالا آن بنده خدای کج فکر میکرد کراوات آدم را درست میکند. قرآن میگوید: اگر میخواهید جامعه اصلاح شود… به کشور ما حمله شد و همه بودید. بالای 95 درصد از بچههایی که رفتند کشور را نجات دادند بچههای مسجد بودند. چند نفر از سینما و فیلم و فرهنگسرا و موسیقی… من کار به حلال و حرامیاش ندارم، یک کسی هندوانه دزدید و میخورد، گفت: حرام است. گفت: من برای خنکیاش میخورم. کار به حلال و حرامش ندارم! کار به حق و باطلش ندارم، اما اینکه میگویم، رئیس بنیاد شهید گفت. گفت: در زمان جنگ بالای 95 درصد از بچههایی که جبهه رفتند بچههای مسجد بودند. تک و تایی بودند افرادی که جبهه رفتند و اهل مسجد نبودند. اگر میخواهید مملکت حفظ شود باید نماز را در مسجد… البته مسجدهای ما مریض است الا… یک الا بگوییم که بعضی از مسجدها هم مریض نیستند. در مسجد کدخدا نباید داشته باشیم. یا اگر کدخدا هست باید خود مردم کدخدا را تعیین کنند. اینکه کسی را بالای سر بگذاریم، مسجد ارثی نیست که چون پدر نماز خوانده، بعد از پدر هم پسرش نماز بخواند. نه اینطور نیست. هرکس جمعیت بیشتر میشود، او باید پیشنماز شود. در مسجد باید حرف تازه گفته شود. حرفها از خودم نیست. حدیث داریم هرکس مسجد میرود به هشت چیز میرسد و یکی این است. «و علماً مستطرفا» مستطرف یعنی حرف تازه. اینکه میگویند: هرکس مسجد برود حرف تازه میشنود، یعنی چه؟ یعنی باید پیشنماز مرتب مطالعه کند. مسائلی بگوییم مورد نیاز باشد. کم صحبت کنیم. بین دو نماز سخنرانی نکنیم. بین دو نماز گروگانگیری است. بعد از نماز یک دقیقه صحبت کنیم. میشود یک دقیقه حرف زد. بیست ثانیه میشود حرف زد. ده ثانیه هم میشود حرف زد. بچهها روز انتخابات که انگشت میزنید، مهر نماز از این بند نباید کوچکتر باشد. والسلام علیکم، تمام شد و رفت. بچهها در قرآن چند بار گفته: «کلوا» بخورید. هروقت میگوید: بخورید، کنارش یک مسئولیت است. بخورید خالی در قرآن نیست. یکجا میگوید: (كُلُوا… وَ اشْكُرُوا) (بقره /172) خوردی شکر خدا را هم بکن. یعنی رابطه شکم با خدا، «کلوا… اطعموا… انفقوا» خوردی به فقرا هم بده. یکجا میگوید: (كُلُوا … وَ اعْمَلُوا صالِحاً) (مومنون /51) خوردی از انرژیاش یک عمل صالحی انجام بده. یکجا میگوید: (كُلُوا… وَ لا تُسْرِفُوا) (انعام /141) خوردی، پرخوری نکن. یکجا میگوید: «کلوا» هرجا میگوید: «کلوا» یک مسئولیتی است. «کلوا کلوا» هست، اما بخور بخور نیست. کنار خوردن یک مسئولیتی دارد. والسلام علیکم و رحمة الله! سخنرانیهای یک دقیقهای، دو دقیقهای و سه دقیقهای، بچهها با مسجد… این منطقه صحبت شد که بعضی از روحانیون با بچهها میروند و میآیند. باید این کار را کرد. مساجد موقوفه دارد. البته وقف مسجد را نمیشود برد بیرون خرج کرد. اگر این مسجد موقوفه دارد، نمیتوانند پولهایش را در مدرسه برد. اگر شکری دادند و گفتند برای روز تاسوعا است، شما روز عاشورا حق نداری شربت بدهی. وقف را نمیشود تکان داد، اما اگر وقف مسجد است میشود بچهها را در مسجد برد و یک پذیرایی از این بچهها کرد و دو تا کلمه هم با آنها حرف زد. روحانیونی که در ادارهها نماز میخوانند، اگر کنار آن اداره و وزارتخانه و سازمان، مدرسهای است پر از جوان و نوجوان ولی پیشنماز ندارد، به چه مجوزی بنده میروم در کلانتری نماز میخوانم سیاسی و عقیدتی برای اینکه سی تا سرباز دارد. بغل کلانتری 250 تا بچه را رها کردم. نمیگویم: کلانتری نروید. یکی دو روز به جای مسجد، به جای کلانتری و اداره و سازمان، این مدرسه را هم برویم. اگر میگوییم عدالت، عدالت فقط این نیست که ماهی 45 تومان تقسیم کنیم و بگوییم: عدالت تثبیت شد. یکی از عدالتها، عدالت نیروهاست، یک ساختمان را نگاه میکنی سی تا پزشک درونش است، یکجا هم پزشک ندارند. محرم در یک خیابان هجده سخنرانی و روضه خوانی است و یکجا اصلاً طلبه ندارند برایشان صحبت کند. عدالت در پزشکها، در طلبهها، در جلسات، یکجا میبینی مسجد چند میلیاردی میسازند، چند تا شهرک است که اصلاً مسجد ندارد. اینها را باید حل کرد.
6- نقش نماز در غفلتزدایی از نسل نو
نسل نو ما از دو راه گزیده میشوند، غفلت و شهوت، گناهانی که بچهها، نسل نو ما میکنند یا از غفلت است یا از شهوت است. دوای غفلت نماز است. دوای شهوت همسر است. ازدواج را عقب نیاندازیم آمار گناه کم میشود. نماز و همسر هردو یک خاصیت دارند، هم (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ) (عنکبوت /45) هم «ان همسر تنهی عن الفحشاء و المنکر» دوای شهوت، همسر است و دوای غفلت… و ما غافل میشویم. یا خدا را فراموش میکنیم، میگوید: «نَسُوا اللَّهَ» قاری: (وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ) (حشر /19) «نَسُوا الله» خدا را فراموش میکنند، با نماز آدم یادم خدا میافتد. (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي) (طه /14) نماز یاد خداست. انسان گاهی معاد را فراموش میکند. (وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى) (طه /126) روز قیامت به بعضی میگویند: تو در دنیا فراموش کردی خدا را و اینجا هم فراموش میشوی. فراموش، فراموش! خدا در قرآن خیلی آیه بده و بستان دارد. میگوید: هرطور تو کنی من هم همانطور عمل میکنم، «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» قاری: (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُون) (بقره /152) «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» یادم باشی یادت هستم. «نسیتَ تنسی» فراموش کردی، فراموش میکنم. (زاغُوا أَزاغَ) (صف /5) کج رفتی، کجت میکنم. (إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ) (محمد /7) کمک کنی کمکت میکنم. فراموش کنی، فراموشت میکنم. کج بروی، کجت میکنم. هرطور، یک تابلو است. مثل آینه، هرطور راستش بایستی همانطور نشانت میدهد. بهترین دبیرستان آن نیست که بچههایش فقط کنکور بروند. این یک کمال است، این یک ارزش است که بچهها خوب درس بخوانند و کنکور بروند. این یک توفیقی است و ما نمیتوانیم منکر شویم. اما اگر کنکور رفت ولی نماز نمیخواند. شما برای قیامتت چه ذخیره کردی؟ او بخاطر زحمت شما، بعد هم مشکل است و فکر میکنیم نماز برای امور تربیتی است. از آیت الله العظمی مکارم نقل شد که ایشان فرمود: دلیل طلبه شدن من دبیر فیزیکم بود. اتفاقاً اگر دبیر فیزیک از نماز بگوید، شاید اثرش بیشتر باشد. یک خلبان اگر امر به معروف کند از یک طلبه شاید مفیدتر باشد چون این خلبان، میگویند: طلبه شغل و کارش است، ولی خلبان… جلسهای داشتیم دویست، سیصد تا خلبان بودند. گفتم: شما نمازتان را پای هواپیما بخوانید که این مسافرها نگاه کنند آقای خلبان هم دارد نماز میخواند. اصلاً گاهی وقتها مدیر مدرسه روبروی بچهها نماز بخواند، اگر نماز را به نمازخانه و امور تربیتی سپردیم. دبیر فیزیک و شیمی و مدیریت در دفتر نشست چای خورد، خودت عمل کن. قرآن وقتی میخواهد بگوید: صلوات بفرست، نمیگوید: مردم صلوات! میگوید: ببین، خدا صلوات میفرستد. «ان الله» قاری: (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ) (احزاب /56) «إِنَّ اللَّهَ» خدا، «وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ» خدا و ملائکه «يُصَلُّونَ» بعد بخشنامه میکند «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ» اگر میخواهید مردم به حرف شما گوش بدهند، خودت هم باید به بخشنامه خودت عمل کنی. یکوقت اگر بناست تلویزیون تبلیغ کند برای عید، مثلاً بچههای محروم، خود پرسنل صدا و سیما هم یکی یک مبلغی بدهند. حالا مبلغ ولو کم، اگر همه پول جمع کردند بعد در تلویزیون گفتند، اثر دارد. اصلاً اگر دل بخواهد، انگیزههای درونی روی بچه اثر دارد. یک تحقیقی خارجیها کردند، یک سمینار پزشکی بود ما سخنرانی رفتیم، آیات و روایات پزشکی را بگوییم. یک چیز جالبی این دکتر میخواند. من پایین نشسته بودم و این آقا هم مقاله میخواند، در مقاله این بود. یک تحقیقی کردند کسانی که با اشتها غذا بخورند، شما نگاهش کنی، شما هم دهانت پر از آب میشود و به اشتها میآیی. اما کسانی که سیر است و فیلم بازی میکند، غذا بخورد، شما نگاهش کنی گرسنه نمیشوی. معلمی که سوز دارد حرفش اثر دارد. من شنیدم این را که آیت الله العظمی گلپایگانی میگفت: من وقتی میفهمم حوادثی برای قم پیش میآید که طلبهها کم درس میخوانند آنقدر غصه میخورم که میافتم و تب میکنم. من گفتم: عجب، اگر همه بچههای من هم رفوزه شوند، داد میزنم و عصبانی میشوم ولی تب نمیکنم. او برای پسر مردم تب میکند.
7- تلاش و دلسوزی برای ترویج دین در جامعه
حدیث داریم خدا به پیغمبر گفت: میدانی چرا تو را پیغمبر کردم؟ گفت: نه، گفت: در تو یک سوزی بود که در دیگران نبود. به بنده ابلاغ نشده است. این جزء مأموریت من نیست. من مدیر کل پیاز هستم، او مدیر کل سیر است و او مدیر کل گوجه است. او هماهنگی بین رب گوجه و… همینطور مدیر کل، استاندار، معاون، چند میلیون کارمند دولت داریم، چقدرشان مفید هستند؟ چیزهای تلخی میشنوم، میگویند: میانگین کارمندهای دولت فلان مقدار است. شاید کم داشته باشیم آدمی که ده ساعت کار کند. دو ساعت، سه ساعت، سه ساعت و نیم و چهار ساعت. یک مقدار از این بدنها کار بکشیم. دو سه روز دیگر نیستیم. انسان خیلی ظرفیت دارد. بنده که الآن با عصا راه میروم و زانو و کمرم درد میکند، یک گرگ دنبالم کند، سی کیلومتر میدوم. یعنی چه؟ یعنی توان شما بیش از اینکه هستید، هست. اصلاً کارهای آموزش و پرورش را انجام بدهید… ولی گاهی… دیدید سر سفره بعضی غذا میخورند، یک قوطی در میآورد و وسط غذا یک قرص میخورد. میگوییم: قرص چه بود؟ میگوید: دکتر گفته بین غذا قرص بخور. بعضی را باید غذای عمومی داد، همین کتابهای درسی، بعضی را باید خصوصی صحبت کرد. آموزش و پرورش باید گاهی مربیها و مدیرها، خصوصی با بچه حرف بزنند. ممکن است شنیده باشید از من، یک دیوانه در مسجد کاشان آمد و دید مسجد پر از جمعیت است. یک نگاهی کرد و گفت: پدر سوختهها! همه خندیدند. دیوانه بود دیگر. دید میخندند گفت: مادر سوختهها! هرچه فحش داد خندیدند. این دیوانه دید هرچه فحش میدهد همه میخندند. رفت در محراب گفت: حضرت آقا به تو بودم، آمد صف اول گفت: به تو بودم، به تو بودم، تا گفت: به تو بودم، این را بغل کردند و بیرون انداختند. من از این دیوانه یک نکته یاد گرفتم که سخنرانی عمومی فایده ندارد. یعنی گاهی باید مدیر بچه را صدا بزند و با او خصوصی حرف بزند. مرحوم کوثری میگفت: روز عاشورا که حسینیه جماران روضه میخوانم، امام به من میگوید: شما در اتاق خصوصی بیا و یک روضه هم خصوصی برای من بخوان! من سیر نشدم از گریه، اینکه میگویند: مسجد برو ولی نماز شب را در خانه بخوان، یعنی چه؟ یعنی مسجد هم کافی نیست. هم علنی و هم مخفی، (بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً) (بقره /274) هم یواشکی و هم… کمک به فقرا، میگوید: هم علنی کمک کن که دیگران یاد بگیرند و هم یواشکی که کسی نفهمد. برای اخلاصت یواشکی و برای دعوت دیگران علنی، «سِرًّا وَ عَلانِيَةً… بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ» هم شب و هم روز. خودتان را کشف کنید. یک سرمایهدار، آموزش و پرورش در کشور سرمایهدار ترین آدمهاست. چون همه مردم سرمایهدار بندگان خدا چه دارند؟ یک برج دارند. قالی ابریشم دارند. استخر در خانه دارند. هواپیمای شخصی دارند. همه جماد است. استخر جماد است. هواپیما جماد است. قالی جماد است. برج جماد است. اما شما انسان داری و میلیونها بچه در اختیار شماست. تربیت دخترها از پسرها مهمتر است. تربیت یک دختر مساوی است با چند پسر. ما سؤال کردیم از بچهها کجا نماز یاد گرفتید؟ خانه، مدرسه، مسجد. اکثراً گفتند: خانه، خانه گفتیم: از پدر یا مادر؟ گفتند: از مادر. یک خانم دبیر، یک مدیر مدرسه، یک دبیر فیزیک و شیمی و ورزش، اگر در نمازخانه نماز بخواند این اثر میگذارد روی بچهها. یکسری از بلاهایی که داریم بخاطر این است که به نماز نمیرسیم. قرآن اینطور میگوید: میگوید (فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِم) (آلعمران، 11) گناه کردی گرفتارت کردم. اینقدر که ما مینشینیم میگوییم چند میلیمتر آب آمده و نمیدانم سد ساختیم و چند میلیون متر معکب آب داریم، این محاسبات را بکنید. این محاسبات را آمریکا هم میکند. ما یک چیز دیگر داریم. ما یک بال دیگر هم داریم. اگر باران کم است نماز باران هم بخوان. به یک نفر گفتیم: چرا نماز باران نمیخوانی؟ گفت: میترسم بخوانم باران نیاید. گفتم: خوب نیامد یکبار دیگر بخوان. این چه منطقی است؟ منطق غلط است. به یک فوتبالیست بگوییم: برو گل بزن، بگوید: میترسم گل نزنم. یا میزنی یا میخوری. فوتبالیست باید برود ورزش بکند. زد، زد و خورد خورد. شما آخوند هستی باید نماز باران بخوانی. آمد الحمدلله و نیامد یکبار دیگر بخوانیم. دو بار میخوانیم. سه بار میخوانیم. تازه اگر خواندیم و نیامد، بازرسی میکنیم، کجای کار من گیر است؟ خدا گفته: «أدعونی…» بگویید… «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (غافر /60) پس چرا نماز باران میخوانم نمیآید؟ پیداست یک گیری دارم. لقمه من گیر دارد. خودم گیر دارم، نیتم گیر دارد. یکجای من گیر است. گاهی نیتها اثر میکند. دو نفر نزد امام رضا آمدند و گفتند: نماز ما چطور است؟ فرمود: تو شکسته و تو درست. گفت: یعنی چه؟ دو برادر از یک خانه و منطقه آمدید. فرمود: او نیتش زیارت مأمون الرشید است و طاغوت، زیارت طاغوت به قصد دیدن طاغوت آمدی سفرت حرام و نمازت چهار رکعتی است. تو به قصد زیارت امام رضا آمدی، سفرت عبادت است و نماز شما شکسته است. اینکه میگویند: نماز چهار رکعتی، دو رکعتی باشد، به شرط اینکه سفر، سفر حرام نباشد. تو سفرت حرام است چون نیت تو زیارت اوست. نیتها در عمل اثر دارد. اگر میخواهید وضع مملکت خوب شود یک مقدار مسجدها را پر کنید. ببینید این اختلاسگرها بچه مسجد بودند. این دزدیهایی که میشود مسجدیها دزدی میکنند؟ یک مقدار مملکت ما سیلیهایی که میخورد بخاطر بی اعتنایی به نماز است حدیث داریم امام کاظم فرمود: اگر پول حلال را ندهید، خدا زندگیتان را چنان تاب میدهد تا دو برابرش را در راه باطل بدهید. مثلاً ده میلیون باید خمس بدهد، نمیدهد خدا یک خرج بیست میلیونی در سفرهاش میگذارد. یک خرج بیست میلیونی در سفرهاش میگذارد. حدیث است هرکس پول حلالی را ندهد، خدا زندگیاش را تاب میدهد تا دو برابرش را در راه باطل خرج کند. به نماز برسیم. هم نماز خودمان… هر معلمی یک کتاب نماز مطالعه کند. ما یک میلیون معلم با کم و زیادش داریم. خود کتاب، ما ستاد نماز آمادگی داریم بهترین کتابهایی که داریم مجانی در اختیارشان است. الآن هم که دیگر فضای مجازی آمده و کتابها را در سایت میگذارند و دیگر پول کتاب هم لازم نیست بدهیم. شبهای زمستانی به خصوص، شبی یک ربع، بیست دقیقه، یک کتابهایی مفید است. کتابی را مطالعه کنیم که نویسندهاش بالای پنجاه سال درس خوانده باشد. از این کتابهایی که سطحی هستند نخوانیم. مثل کتابهای مطهری… خدایا این نسلی که به ما سپردهای، در دانشگاه، در حوزه، در آموزش و پرورش، بچههای خودمان، ما را نسبت به این نسل خواب و خائن قرار نده. یادمان بده وظیفه ما چیست توفیق بده عمل کنیم و یادمان بده وظیفه ما چه نیست و توفیق بده دوری کنیم.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
«سؤالات مسابقه»
1- اولین کاری که بر مسلمانان واجب شد، کدام بود؟ 1) نماز 2) روزه 3) حج 2- اولین فرمان لقمان به فرزندش چه امری بود؟ 1) اقامه نماز 2) امر به معروف 3) نهی از منکر 3- آیه 170 سوره اعراف، به چه کاری سفارش میکند؟ 1) تمسّک به قرآن کریم 2) اقامه نماز 3) هر دو مورد 4- بر اساس قرآن، با نماز، کدام خطر از انسان دفع میشود؟ 1) خطر غفلت 2) خطر شهوت 3) خطر معصیت 5- آیه 274 سوره بقره به چه امری سفارش میکند؟ 1) کار نیک علنی 2) کار نیک مخفی 3) هر دو مورد
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1641