نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1759
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد
بینندگان عزیز این بحث را بعد از تاسوعا و عاشورا میبینند یك سلام كوتاهی به امام حسین(علیه السلام) داشته باشیم بحث را ادامه میدهیم السلام علیك یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائك علیك منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل والنهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتكم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین. در جلسه قبل كه یكی اول محرم بود و یكی هم هفتم محرم بود راجع به این بود كه زینب كبری كه به نمایندگان یزید سخناش این بود(ما رأیت إلا جمیلا) من چیزی نمیبینم جز زیبائی هر چه میبینم زیبائی میبینم این یعنی چه؟ زیبائیهایی كه در لشگر امام حسین(علیه السلام) بود در مقابل زشتیها و ننگها و جنایتهایی كه در لشگر یزید بود جنایتهای یزید را میدانید به بچه آب نمیدهند دوازده هزار نامه میفرستند كه بیا، در تاریخ مهمانی، مهمانی كه دوازده هزار نامه دعوت داشته باشد جز امام حسین(علیه السلام) نیست در تاریخ مهمانی، مهمانی كه بین دو تا نهر آب تشنه شهید بشود نیست در تاریخ مهمانی كسی مهمان و بچه شیر خوارش را روی دستش بكشد روبروی چشم بابا در تاریخ مهمانی سابقه ندارد اصلاً چیزهای كربلا با هیچ چیز قابل قیاس نیست.
1- جوانمردی و غیرت در كربلا
زیبائیهای كربلا تفسیر جملــﺔ(ما رایت إلا جمیلا) چیزی ندیدم جز زیبائی. چهارده تا را گفتیم حالا، 15- جوانمردی و غیرت، این جمله معروف است كه شك كردند امام حسین(علیه السلام) هنوز زنده است یا شهید شد گفتند حمله كنید به خیمه ایشان دریای غیرت است اگر حتی یك نفس. . . یك سوال ایدئولوژی، آخرین سخن امام چه بود؟ دفاع از ناموس، نهی از منكر، دفاع از مظلوم، بعد میگوید(إن لم یكن لكم دین فكونوا احراراً فی دنیاكم) این خیلی مهم است یعنی اگر میخواهی امر به معروف و نهی از منكر كنی لازم نیست كه بگویی تو كه حزب اللهی هستی ممكن است حزب اللهی نباشد بگو انسان كه هستی، اگر دین ندارید بابا آزاد باشید، مسلمان نیستی ایرانی كه هستی خدا را دوست نداری خودت را كه دوست داری وطن را كه دوست داری یعنی برای جلوگیری از فساد لازم نیست كه از قلاب ایمان استفاده كنید از هر قلابی میتوانید استفاده كنید مثلاً كسی فحش میدهد بگویی فحش حرام است میگوید برو بابا آقا شیخ حرام حرام در آوردهای، بگوئیم آقا تو دانشمند هستی تو تحصیلكرده هستی این حرف قشنگ آدم تحصیلكرده نیست اگر میدانی كه كلمــﺔ تحصیل را مطرح كنی فحش نمیدهد اینجا نگو تو مگر مومن نیستی اینجا شرعاً حرام است از مدرك بگو، بگو تو كه فوق لیسانس هستی فوق لیسانس كه نباید این حرف را بزند امام حسین(علیه السلام) به ما یاد داد جلوی فساد را بگیرید حتی اگر از اهرم دین استفاده نشد از هر چی شد استفاده كن. جامعــﺔ ما باید جامـــعـﺔ سالم باشد هر چی شد از راه دین و هر چی هم شد از راه علم هر چی شد از راه عقل و هر چی شد از راه عاطفه.
2- برخوردهای عاطفی و انسانی قرآن با مردم
قرآن گاهی وقتها برای اینكه پول مردم را در بیاورد یعنی به مردم بگوید كه كمك كن گاهی میگوید بابا جهنم پول نمیدهی (;فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ) (التوبة/35) فلز داغ را داغ میكنند میگذارند به پیشانیات و میگویند (;هَذَا مَا كَنَزْتُمْ) (التوبة/35) این همان پولهایی بود كه قایم كرده بودی گاهی افراد را از جهنم میترساند. گاهی افراد را تشویق میكند میگوید اگر پول بدهی مثل دانهای است كه میكاری هفت تاخوشه میدهد و هر خوشه صد تا دانه میشود هفتصد گاهی میگوید بابا گیرم قیامت را قبول نداری تشویق هم نمیخواهد تو آدم كه هستی (;یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ) (البلد/15) یتیم فامیل تو است (;مِسْكِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ) (البلد/16) بابا روی خاك نشسته است تو دو تا قالی روی هم انداختهای او روی خاك نشسته است تو چند تا چمدان لباس زیادی داری او دارد میلرزد بحث ایمان نیست یعنی خداوند برای اینكه به فقرا كمك كنیم حتی از مسائل روانی استفاده میكند میگوید از اینهایی كه زكات میگیری (;وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ) (التوبة/103) وقتی پیغمبر به آنها دعا میكند دعای پیغمبر برای كسی كه پول داده و زكات داده است آرامبخش است اگر با تشكر تلفنی این شارژ میشود او را شارژ كن خلاصه باید كار خیر بشود. از طریق دین شد چه بهتر اگر نشد از طریق علم. . . یكوقت میگوئیم سیگار حرام است مثل اینكه بعضی از مراجع هم فرمودهاند كسی كه سیگاری نیست با دود خودش را سیگاری میكند به بقیه ظلم میكنی به خودت ظلم میكنی هوا را آلوده میكنی كه چی؟ یكوقت میگویی آقا ما كاری به حلال و حرامی آن نداریم، این آهنگ حلال است؟ ما كاری به حلالی و حرامی آن نداریم من مخام را در اختیار این خواننده نمیگذارم چون مخ من حیف است اگر با مخام فكر كنم بهتر از این خواننده میتوانم مسائل را درك كنم من یك دانشجو هستم من یك دبیرستانی هستم من بهتر میتوانم فكر كنم چرا مخام را در اختیار این خواننده قرار دهم مگر همه حلالها را باید ما انجام بدهیم پس ببینید گاهی میگوئیم آهنگ حرام است گاهی میگوئیم تو حیف هستی گاهی میگوئیم بده خدا به تو میدهد گاهی میگوئیم بابا بده فامیل تو است روی خاك نشسته است از همه امكانات برای رشد خوبیها ما باید استفاده كنیم. امام حسین(علیه السلام) فرمود شما حر باشید یعنی مرد باشد. . . .
3- قیام امام حسین(علیه السلام) برای اصلاحات
مسئله اصلاح گری، ببینیم اصلاح گر كی است بعضیها گفتند ما خواهان اصلاحات هستیم امام حسین(علیه السلام) فرمود من اصلاح طلب هستم، 16- طرفدار اصلاحات، فرمود(خرجت) من از مدینه آمدم كربلا برای چی؟ (لطلب الاصلاح) من میخواستم اصلاح كنم برای طلب اصلاح، چی را میخواستی اصلاح كنی؟ (فی امت جدی) اصلاحات. . . رهبر خط اصلاحات باید امام حسین. . . امام حسین چه كرد اگر خط ما به خط امام حسین(علیه السلام) میخورد ما هم طرفدار اصلاحات هستیم اما اگر كلمــﺔ اصلاحات را گفتیم اما كار دیگری كردیم این خودش یك نفاق است كه آدم بگوید بیا تو را ببوسم بعد گاز بگیرد بگوید بیا مهمانی بعد به او سم بدهد لفظ لفظ حسینی باشد عمل عمل. . . به قول مقام معظم رهبری فرمود اصلاحات آمریكایی یعنی اصلاحاتی كه آمریكا شاد بشود ما. . . من خیلی لذت میبرم تا الان كه خدمت شما نشستهام در آستانـــﺔ شصت سال هستم هنوز یك كلمه پیدا نكردهام كه یك حرف نو داشته باشد هر كه هر حرف زیبائی دارد ما بهتر آنرا در قرآن داریم مثلاً سخن از سازندگی میشود سازندگی كار خوبی است اما قهرمان سازندگی ذوالقرنین است سدی ساخت كه چند قرن میخ توی آن فرو نرفت. گفتگو با ملتها با تمدنها حرف خوبی است ولی باز هم قرآن پیشقدم است چون تمام(قالوا)(قل)، (قالوا) یعنی آنها گفتند(قل) یعنی تو هم بگو این گفتگوی تمدن هاست. هر كسی هر حرفی میزند رهبرش یا قرآن است یا اهل بیت، چرا از خودم بگویم امام رضا(علیه السلام) به دو نفر فرمود(شرقا او غربا) به شرق بروید یا به غرب بروید كسی حرف نو برای زدن ندارد جز اینكه ما قبل از او زدهایم امام رضا(علیه السلام) فرمود حرفی كه میزنم اگر تعجب میكنید شما از امام رضا هم تعجب نكنید به من بگوئید كه این حرف نو را از كجا در آوردهاید تا من بگویم این حرف نو از كدام آیـــﺔ قرآن است یعنی هیچكس حرف نو ندارد جز اهل بیت و اهل بیت هم فرمودند حرف نو ما از قرآن است این خیلی جالب است. 17- استفاده از ابزار مشروع و قانونی، شخصی حرف هرزهای به امام حسین(علیه السلام) زد، خدایا عذاب او را زیاد كن، یك جسارت كرد یكی از یاران امام سوخت نزدیك حضرت رفت و گفت آقا بزنم توی دهانش تیر اندازی كنم حضرت فرمود بنشین و تیر اندازی نكن(لا ترمی فإنی اكره عن ابدئه بالقتال) بحار ج5ص5 من نمیخواهم كه به من بگویند اولین تیر انداز حسینیها هستند بگذارید اگر آنها تیر اندازی كردند ما جنبـــﺔ دفاعی داشته باشیم نه جنبــــه تهاجمی. 18- بی رغبتی و زهد در دنیا، سادگی و زهد، توی جمهوری اسلامی اول انقلاب خیلی زندگیها ساده بود روز به روز دارد تجملات اضافه میشود میزها مبلها ماشینها دكورها و اینها. . . (حتی فیلمهای تلویزیون تمام خواستگاریها و نامزدیها و عروس و دامادها در خانههای قشنگ و. . . ما توی همین جمهوری اسلامی كسی را داریم كه دو دور وزیر بود الان هم از چهرههای بسیار عزیز است پاسدارش میگفت ما یك شب دیدیم خانـــﺔ ایشان بیش از قاعده مهمان آمد مثلاً مهمانی ایشان ده نفره و پنج نفره بود یك شب دیدیم ایشان سی و پنج تا مهمان داشت ولی ما نفهمیدم چیه؟ گفتیم آقای وزیر مثل اینكه امشب سر شما شلوغ بود گفت دخترم عروسیاش بود عقد دخترم بود گفتیم اِه! یعنی عقد دخترش در حدی بود كه پاسدارهایش فهمیدند ایشان مهمانهایش بیشتر است ما این رقمی هم داشتهایم حالا آقا تالار بگیر چی بگیر حالا در حد معقول طوری نیست چشم و هم چشمی. . . ازدواج را برده به سمتی كه. . . حالا انشاء الله اگر من زنده باشم محرم و صفر تمام بشود من میخواهم چند ماه راجع به ازدواج آسان حرف بزنم حرفهای استاتید دانشگاه را گرفتهام حرفهای كتابها را گرفتهام خودم مطالعه كردهام خیلی اطلاعات جمع كردهام شاید یك. . . الان ازدواج فقط شده مال بچه پولدارها فقرا دیگر آه میكشند اینكه ازدواج نشد ازدواج اسلام غیر از ازدواج ما است یعنی ما خیلی داریم منحرف میشویم.) در زیارت نامه میخوانیم(كنت زاهداً فی الدنیا) حسین جان! در دنیا زاهد بودی(و همتك عن زینتها مصروفه) همت تو از زینت دنیا منصرف شد البته آدم یك ذره یك ذره اینطور میشود مثلاً من فكر میكنم كه اگر با پیكان بروم این توهین به من است فكر میكنیم فكر میكنیم همهاش خیال است.
4- كسب آگاهی و اطلاعاتی سیاسی
19- یكی از زیبائیهای كربلا جنگ یك جنگی بود كه. . . كسب اطلاعات، آگاهی به امور سیاسی و اطلاعاتی، این هم یكی از زیبائیهای كربلا بود چون امام حسین(علیه السلام) به محمد حنفیه برادرش گفت تو كربلا نیا و مدینه باش(علیك أن تقیم بالمدینه) لازم است تو در مدینه بمانی(فتكون لی عیناً علیهم و لا تخفی عنك شی من امور) تو چشم من باش وهیچی از امور مدینه از من مخفی. . . یعنی لحظه به لحظه كارهایم را. . . ما در اسلام سه رقم اطلاعاتی داریم اطلاعاتی داریم اطلاعات عمومی و مردمی اطلاعات با ابلاغ اطلاعات ویژه، اطلاعات عمومی، در نهج البلاغه داریم كه حضرت امیر(علیه السلام) به استاندارش میگوید(بلغنی) یعنی به من گزارش دادهاند كه تو همچین كاری كردهای، (بلغنی) یعنی به قول آقای شهید رجایی اطلاعات سی و شش میلیونی، یعنی همه مردم اطلاعاتی باشند اگر یك خانمی دید كه شوهرش هروئین رد و بدل میكند این را اطلاع بدهد به مواد مخدر نگوید این شوهر من است نانش قطع میشود بابا تو میروی نان خودت را قطع كنی جوانهای مردم نابود میشوند همه ما باید نسبت به مسائل عمومی اطلاعات بدهیم به اهل آن. دومی را بگویئم مأموریتی، كسانی كه از وزارت اطلاعات حقوق میگیرند از حراست از نمیدانم. . . از حفاظت اطلاعات، اصلاً پول میگیرد حقوق میگیرد اینرا میگوید(وابعث العیون) یعنی یك چشمهایی را انتخاب كن كه بروند گزارش تهیه كنند یك اطلاعات ویژه داریم نهج البلاغه داریم(عینی بالمغرب) یعنی چشمی كه در مغرب دارم یعنی یك بازرش ویژه، عیون جمع عین است یعنی هم بازرس حقوق بگیر داریم هم بازرس ویژه داریم هم بازرس مردمی. یعنی معنای حزب اللهی این نیست كه آدم دستش را هم بگذارد و از هیچی خبر نداشته باشد باید انسان هم ریز مسائل را بداند و هم. . . (آخر ببینید مسافرهای زمینی تپهها واینها را میبینند مسافرهای هوایی توی هواپیما قلهها را میبینند دیگر از این جادههای فرعی غافل هستند آن كسی كه میخواهد عمیق باشد باید هم راههای فرعی و ریز را بلد باشد هم قلههای. . . یعنی باید هم توجه به مسائل داخلی و خارجی داشته باشد. لذا داریم اگر مجرمی در یك كشوری جنایت كرد فرض كنید یك مسلمانی در اتریش جنایت كرد میفرماید كه در اتریش به او شلاق نزنید برای اینكه مردم نگاه میكنند میگویند این مسلمان یك كاری كرده چون آبروی كشور اسلامی میریزد اینرا ببرید توی كشور اسلامی بزنید دستش را قطع بكنید اما بگذارید آبرویمان پیش بیگانهها نرود دست دزد را باید قطع كرد حتی میگوید (;وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ) (النور/2) در مواردی هم باید كه روبروی مردم شلاق زد ولی خودیها بفهمند بهتر از این است كه بیگانهها بفهمند ولی من نمیدانم این افرادی كه مختصر چیزی را روی اینترنت میگذارند و به همه دنیا پاس میدهند آقا ما رفتیم دارو گیرمان نیامد ما رفتیم تخم مرغ گران شده تا یك مسئله جزئی هست تنها وقتی كه با این. . . آخر اینرنت یعنی دیوارها را برداشتهاند همه خانهها به هم سوارخ شده همه دنیا به هم سوراخ شده است هر كس هر چی دارد میتواند به همه بگوید خیلی خوب تكنولوژی است و ما هم استفاده میكنیم بنده هم خودم اینترنت دارم یعنی سایت دارم ولی استفاده از تكنولوژی یك مسئله است آبروی نظام را ریختن یك مسئلهای دیگر است انسان حق ندارد آبروی خودش را بریزد حدیث داریم شما حق نداری كه بگویی من بدبخت و ضعیف حالا با خدا مناجات میكنی بگو المسكین الفقیر الحقیر اما آقا میدانی چی شد ما دیشب گوشتمان سوخت چرا میگویی؟ سوخت كه سوخت چون خانم تا به شما نگاه میكرد فكر كرد كه یك خانم حسابی هستی حالا فهمید كه یك خانمی هستی گوشت را میسوزانی یعنی خودت خودت را. . . یعنی حدیث داریم خدا اجازه نمیدهد كه مؤمن خودش آبروی خودش را بریزد آنوقت شما اجازه میدهی كه آبروی نظام را بریزی بخاطر اینكه. . . عیب كه داریم)
5- شیوه برخورد ما با مشكلات نظام
ممكن است كه نظام ما مشكلاتی داشته باشد مسئولین آن ممكن است مشكلات داشته باشند عادیاش ممكن است مشكلات داشته باشند ولی نقل مشكلات به دیگران درست نیست ما داریم كه امر به معروف بكن نهی از منكر بكن اما تضعیف. . . من جملهای هست توی تلویزیون گفتهام ولی چون مال چند سال پیش است اجازه بدهید كه تكرار كنم طوری نیست این جمله یادتان نرود بخصوص دانشجوها خواهش میكنم این سه تا كلمه را میتوانید حفظ كنید. توجیه حماقت است، این جمله مال آقا شیخ علی صفائی است بنام عین صاد توی كلماتش حرفهای درخشندهای داشت میگفت توجیه حماقت است آقا همه مسئولین عادل هستند همه با تقوا هستند همه زاهد هستند نه خیر این خبرها نیست خود بنده كه رئیس نهضت سواد آموزی هستم اگر بگویند عیب هایت را بنویس شاید پنجاه تا عیب خودم از خودم بگیرم بعضیها دسته گلهایی آب میدهند رئیس جمهور یونسكو رئیس جمهور فرانسه زنگ زد به رئیس جمهور ایران تلفنی از نهضت سواد آموزی تشكر كرد بعد هم سفیر آمد یك لوح به ما بدهد جشن هم گرفتند سفرا آمدند تصادفاً آنجا لوح گم شده بود نوار هم بناست سرود بخوانند نوار هم خراب شد قاری هم دیر كرد اصلاً همه دست به دست هم داد آن جلسه بد شد ولی هر كس هم نگاه میكنی. . . كسی هم تقصیر نداشت بد شد یك بار هم گاز قطع میشود هم برق قطع میشود هم بچه میافتد هم دست آدم میرود لای در یكباره میبینی همه به هم ور میشود گاهی یك چیزهایی پیش میآید توجیه نكنید حماقت است. تضعیف جنایت است، ما بیائیم بگوئیم حالا كه فلانی فلان عیب را دارد پس بیائیم نظام را تضعیف كنیم توی انتخابات به نظام رئیس جمهور رأی ندهیم به وكیل رأی ندهیم پایمان را كنار بكشیم به شورای اسلامی رأی ندهیم نماز جمعه نرویم جماعت نرویم تضعیف كنیم ما چند هزار جوان شهید و جانباز و اسیر دادیم این جمهوری گران تمام شده مگر میشود كه تضعیف كرد جنایت به خون شهداست. تكمیل رسالت است، رسالت ما این است كه بیائیم عیبها را برطرف كنیم توجیه حماقت است تضعیف جنایت است تكمیل رسالت است رسالت ما این است كه بیائیم با امر به معروف خوبیها را تكمیل كنیم با نهی از منكر جلوی بدیها را بگیریم تذكر بدهیم به افراد كه آقا این كار را بكنید این كار را نكنید.
6- بهره گیری از همه امكانات در قیام عاشورا
20- یكی از زیبائیهای كه امام داشت ضمن اینكه رفت كربلا و میدانست كه شهید میشود باید از این خون حداكثر استفاده را بكند، استفاده حد اكمل، بهترین بهره گیری، بعضیها هستند امكانات دارند اما خوب بهره گیری نمیكنند امام حسین(علیه السلام) قبل از اینكه بیاید مكه و كربلا وقتی یزید به حكومت رسید به فرماندار مدینه گفت از امام حسین(علیه السلام) بیعت بگیر امام فهمید كه. . . در مسجد نشسته بود گفتند آقا دارالعماره شما را احضار كرده است باید بیائید امام فهمید كه معاویه مرده و یزید به حكومت رسیده است به فرماندارش گفته بیعت بگیر بعد گفته بود فرماندار اگر امام بیعت نمیدهد توی خانه او را ترور كن بكش امام فرمود(فدعا بجماعه) یك جماعتی را دعوت كرد از یارانش(من اهل بیته و موالیه) از دوستان و فامیل هایش دعوت كرد(و كان ثلاثین رجلا) اینها سی نفر بودند گفت شما سی نفر(و امرهم بحمل السلاح) فرمود شما اسلحه بردارید من میروم دارالعماره(فاجلسوا الباب) شما پشت دیوار بنشینید و كمین بگیرید(فان سمعتم صوتی قد علی) اگر صوت من را شنیدید، اگر دیدید كه نعره كشیدم(فادخلوا علی لتمنع علی) از دیوار بپرسید تو كه جلوی كشتن من را. . . امام حسین(علیه السلام) حرفی ندارد كه كشته بشود اما نمیخواهد توی اتاقی كشته بشود كه هیچ خبری. . . گفت بگذار بروم مكه دو سه ماه مكه ماند تا حاجیها آمدند سخنرانی كرد صد و بیست و پنج روز در مكه سخنرانی كرد اصلاً نگفته رفت مردم دیدند كه امام نیست چی شده؟ دیروز دالعماره امام را احضار كرده از دیشب تا حالا نیست مثل اینكه مردم ببینند امام در جماران نیست مقام معظمی در محل خودش نیست به هیچكس هم نگفت نگفته رفت تا ول وله. . . یكوقت میگویم آقا بنده بروم یك تلفن جواب بدهم و برگردم شما آرامش دارید چون میگوئید قرائتی رفت تلفن جواب بدهد اما یكوقت میكرفن را پرت میكنم و میروم و به كسی هم نمیگویم كه چیه این ول وله میافتد از مدینه رفت تا ول وله بیفتد صد و بیست و پنج روز توی مكه سخنرانی كرد تا همه اهل مكه بفهمند حكومت یزید اسلامی و شرعی و قانونی نیست. حاجیها كه آمدند باز ایشان رفت تا باز موج بیندازد وقتی هم رفت از وسط جمعیت رفت روز هم رفت سوار هم شد رفت كاروان هم راه انداخت اینها همهاش فرمول دارد اگر امام تنهایی میرفت كسی نمیفهمید میگفتند آقا كجا داری میروی ما از دنیا آمدهایم مكه شب عید قربان همه حاجیها دارند میآیند تو چرا میروی؟ مخصوصاً روز رفت تا ببینند از وسط جمعیت رفت تا بپرسند كاروان راه انداخت تا بفهمند دارد هجرت میكند وإلا اگر خودش تنهایی سوار اسب میشد كسی نمیفهمید بعد هم تا میگفتند آقا كجا میروی میایستاد و سخنرانی میكرد میگفت نمیدانید كه چه خبر است؟ یزید به حكومت رسیده میخواهند از من بیعت بگیرند من پناهنده شدهام به مكه میخواهم در مكه به خانه من بریزند حریم مكه شكسته میشود من از مكه میروم كربلا سلام من را به فامیل هایت برسان بعد از حج بگو حكومت یزید قانونی نیست و حسین(علیه السلام) رفت كربلا یعنی این كپسول خالیها كه آمده بوند مكه این حاجیها، تمام این كپسول خالیها در مكه پر از گاز شدند همه اطلاعات را گرفتند هر حاجی وقتی برگشت بعنوان یك خبر تازه. . . خبر تازه این بود كه شب عید قربان كه همه حاجیها جمع شدند امام حسین(علیه السلام) رفت بعنوان خبر تازه موج انداخت بناست كه. . . ما گاهی وقتها برای مقابله با فساد از هر امكاناتی باید استفاده كنیم بهترین استفاده را هم بكنیم. (آقا یك سوال، بنده الان تنهایی حریف شما میشوم یا نه؟ نه، چون من یك نفر هستم شما یك جمعیت هستید اما من میتوانم عمامهام را بردارم با سر برهنه بروم توی خیابان بگویند آقای قرائتی عمامهات كو؟ والله مردم فلان منطقه بردند میگویندای خدا لعنتشان كند یعنی من میتوانم با برداشتن عمامه تمام در و دیوار را علیه شما بشورانم این خیلی مهم است) امام حسین(علیه السلام) وقتی میخواست برود با خودش خبرنگار برد هم خبرنگار زن برد زینب كبری(علیها السلام) هم خبرنگار مرد برد امام سجاد(علیه السلام) چهل پنجاه تا ضبط صوت برد كوچولوها همه ضبط صوت بودند آمدند با چشم هایشان فیلم برداری كردند با گوش هایشان نوار گرفتند هر بچه كوچولویی میآمد میگفتند آقا زاده تو هم كربلا بودی؟ آنچه را دیده بود و شنیده بود نقل میكرد و مردم زار زار گریه میكردند امام حسین(علیه السلام) علی اصغر را با خودش برد علی اصغر كوچولو است ولی یك امضای كوچولو به یك ورق بزرگ ارزش میدهد علی اصغر به كربلا ارزش سندی داد اگر علی اصغر نبود میگفتند بابا دو گروه میخواستند حكومت كنند جنگ شد یكی یكی را كشت الان میگویند علی اصغر چه گناهی كرده بود؟ این سند خیلی مهم است بهترین استفاده را امام حسین(علیه السلام) برد بهترین بهره گیری را كرد. (حالا چون. . . یك چیزی هم از ارتش و قوای مسلح بگویم در قوای مسلح میگویند قوایی ارزش دارد آن لشگری ارزش دارد كه آخرین فشنگ را بكار ببرد اگر یك سربازی هنوز فشنگ دارد و شكست خورد میگویند بی عرضه تو باید آخرین فشنگ را سربازی را میگویند آفرین كه تا آخرین نفس دفاع كند باز اگر هنوز نفس دارد و شكست خورد میگویند تا آخرین نفس دفاع نكردی ارتشی ارزش دارد كه سپاهی ارزش دارد كه آخرین نفر باشد یعنی آخرین فشنگ آخرین نفر و آخرین نفس امام حسین(علیه السلام) سه تا آخرین را داشت آخرین نفر علی اصغر آخرین نفس در گودی قتلگاه فرمود به زن و بچهام كاری نداشته باشید و اما آخرین فشنگ، یكی از یزیدیها سر یكی از یاران امام حسین(علیه السلام) را برید برای اینكه دل مادرش را بسوزاند كلـــﺔ این شهید را انداخت جلوی مادرش حالا یك مادر بچــﺔ شهیدش را سرش را اندختند توی دامنش چه حالی پیدا میكند؟ مادر هم نگاهی كرد و گفت چیزی كه در راه خدا دادیم پس نمیگیریم سنگ كه ندارم از كلــﺔ تو بجای سنگ استفاده میكنم كلــﺔ بچهاش را گرفت زد به آن سرباز یعنی حتی از سر بچهاش. . .) كربلا خیلی زیبائی دارد خوب حرفها كه تمام نشد این جمله را هم بگویم استادی ارزش دارد كه از جرقهها جریان درست كند امام حسین(علیه السلام) نفرمود من بیعت نمیكند میگفتیم خیلی خوب آن حسین(علیه السلام) است و پسر زهرا(علیها السلام) البته نباید بیعت كند اما فرمود(مثلی لا یبایع مثله) هر كس مثل من است رنگ من را دارد فكر من را دارد خون من توی بدنش است اعتقاد من را دارد هر كس مثل من است نباید با مثل یزید بیعت كند این جرقه بود یعنی امام حسین(علیه السلام) خودش یك جرقه و یك حادثــﺔ فرد به فرد بود اما از حادثـــﺔ فرد به فرد یك قانون درست كرد گفت فكر نكنید كه من هستم و او در طول تاریخ هر كسی فكر حسینی داشته باشد نباید بیعت كند با كسی كه فكر یزیدی دارد فرمود مثل من با مثل یزید خیلی قشنگ است كه آدم بتواند از جرقهها جریان درست كند یعنی از یك حادثــه. . . (قرآن هم همینطور استشان نزول كه میگویند یعنی حادثهای پیش آمده است امام علی(علیه السلام) میخواست برود دید دو نفر دارند به هم فخر میفروشند یكی میگوید زنده باد من كه كلید دار كعبه هستم دیگری میگوید زنده باد من مسئول آبرسانی هستم حضرت فرمود كلید داری و مسئول آب خیلی مهم نیست من بیشتر از شما هم توی جبهه بودهام هم ایمانم قبل از شما بوده به اینها برخورد كه جوانی بنام علی آمده سراغ دو تا پیرمرد میگوید من از شما بهترم رفتند نزد پیغمبر حضرت فرمود(أجعلتم سقایــه الحاج و اماله مسجد الحرام كمن آمن بالله) یعنی شما كلید داری كعبه و آبرسانی را كنار ایمان میگذارید مقام ایمان از همه چیز. . . این جرقه بود تبدیل به یك جریان شد یعنی هیچ مسئلهای را كنار ایمان نگذارید دو تا خواستگار میآید برای دخترت یكی خانه و ماشین و تلفن دارد اما نماز نمیخواند گاهی هم میخواند نسبت به دیناش شل است یك كسی خانه و ماشین و تلفن ندارد اما دین او سالم است هیچ چیز را پهلوی دین نگذارید در انتخاب شوهر در انتخاب عروس در انتخاب شغل، یك شغل درآمد دارد اما توی آن دین فروشی است یك شغل درآمد آن كم است اما ایمان شما ثابت است این. . .) یا مثلاً میگوئیم ابوالفضل آب را آورد تا رفت بخورد یاد تشنگی بچهها افتاد آب را نخورد این یعنی چه؟ یعنی شما هم تا یك امكاناتی داری یاد محرومین بیفت یك خورده از امكاناتت كم كن حالا نمیگوئیم آب را نخور او ابولفضل بود كه آب را نخورد باقی مردم را میگوید(الاّ من اغترف غرفه بیده) حالا یك مشت یا دو مشت خوردید طوری نیست اما به فكر فقرا باشید. خوب بس است. آخر بحث هم یك سلام به امام حسین(علیه السلام) بكنیم السلام علیك یا ابا عبدالله السلام علیكم و رحمه الله و بركاته. خدایا به امام حسین(علیه السلام) قسم، به برادرهایش و فرزندانش و خواهرش و اصحابش و زوارهای مخلصاش قسم، این عراق را از شر آمریكا و از شر هر صاحب شری و از شر اشراری كه در خود عراق هستند نجات بده. خدایا همینطور كه طاغوت ایران و عراق را شكستی همه طاغوتها را بشكن. خدایا ما را هم مثل امام حسین(علیه السلام) یعنی از فكرش از ایمانش از مناجاتش از اخلاصاش هر چه كه به امام حسین(علیه السلام) دادی. . . سی تا تیر به او زدند نمازش را خواند نه تنها نماز بلكه با مستحبات خواند آخر نماز اول وقت و نماز جماعت مستحب است اذان مستحب است نماز را با مستحبات خواند خیلی آدم خیلی خجالت میكشد سی تا تیر. . . نماز امام دو ركعت بود شكسته بود چون دوم آمد دهم شهید شد بخاطر هشت روز نمازش شكسته است نماز شكسته را من شمردم دو تا حمد دارد دو هفت تا چهارده تا دو تا هم قل هو الله دو پنج تا ده تا و چهارده تا بیست و پنج تا دو تا ركوع بیست و شش تا چهار تا سجده سی تا تشهد سی و پنج تا یعنی با سی و پنج چهل تا كلمه سی تا تیر یعنی تقریباً هر یك كلمه یك تیر خیلی مهم است كه آدم اینقدر از نماز حمایت كند ما سر یك چیزی نماز را عقب میاندازیم نماز را نمیخوانیم. خدایا از ایمانش از عشقاش از معرفتاش هر كمالی كه به محمد و آل محمد دادی پرتوی از آن كمالها را به ما و به نسل ما مرحمت بفرما. والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1759