نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1796
موضوع: سود و زيان در قرآن
تاريخ: 21/09/64
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي لا تجعلني من الخاسرين
1- دنيا همچون بازار است
بحث امروز ما بحث سود و زيان است در قرآن روي اين خيلي مايه گذاشته. اين واژهها توي قرآن هست، تجارت، خسارت، ثمن، اين واژهها توي قرآن هست فروشنده، خريدار، در نهج البلاغه داريم سوق، بازار، در جهان بيني اسلامي كل جهان بازار است. كل جهان بازار است. انسانها فروشنده هستند. جنس جان و مال، و خريدار خدا و شيطان نرخ پوچي و دوزخ يا بهشت و ابديت اسلام اين را را به ما ميگويد تمام قرآن هم حرفش همين است.
اگر قرآن از ظالمها ميگويد يعني اينكه اينها توي اين بازار خودشان را باختند و اگر از اصحاب خوب ميگويد ميخواهد بگويد اينها توي اين بازار اگر ميخواهد به سمت خدا بيائيد از شيطان دوري كن ميخواهد بگويد مشتريات را فراموش نكن اگر ميگويد اخلاص داشته باش و ريا نداشته باش و اگر ميگويد اين كارها را بكن و اين كارها را نكن همه اينها حال و هوايش يك كلمه است و آن اينكه اي بشر! سرمايهاي داري كه داري آن را ميفروشي مواظب باش ارزان خودت را نفروشي. اگر ميگويد خودت را درست كن تقوا داشته باش حرف بد نزن يعني حالا كه ميخواهي اين جنسها را به خدا بفروشي صافكاري كن و بفروش چرا به هر كس و ناكسي جنس ميفروشي رنگ كاري و رفو ميكني جنسي را كه ميخواهي بفروشي خوب تحويل ميدهي تنها كسي كه جنس آشغال به او ميدهي خداست. بسيار بد نماز ميخوانيم.
2- مواظب باش خودت را ارزان نفروشي
(إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنْ الْمُؤْمِنِينَ) (توبه /111) خدا مشتري است، جنس را از مؤمنين ميخرد، خدا از غير مومنين چيزي نميخرد شما آب را از توي ليوان ميخوري آب را توي چيز بدي بريزند نميخوري خدا از مؤمنين جنس تحويل ميگيرد ولذا قرآن ميفرمايد (عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ) (نحل /97) اگر در ظرف ايمان باشد از او تحويل ميگيريم خدا جنس بي استاندارد قبول نميكند اينكه همينطور كنار خيابان يك گوسفند بكشي اينرا نميگيرد بايد بهداشتي باشد با استاندارد داشته باشد چند تا آيه داريم كه ميفرمايد «و هو مومن» و إلا اگر بنده چيزي را بدزدم و در راه خدا صدقه بدهم قبول نميشود.
«أَنْفُسَهُمْ» جان ميخرد «وَ أَمْوالَهُمْ» مال ميخرد چند ميخرد (بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة) (توبه /111) به بهشت ميخرد اين وعدهاي است كه خدا داده است و سند آن در تورات و انجيل و در قرآن هم هست اينها هم سند تجارت است بعد ميگويد بشارت باد به كساني كه جنسشان را به خدا فروختند. بعد ميگويد اينها به فوز بزرگ رسيدند.
توي بازار فروشنده ميتواند جنس را بفروشد و ميتواند كه نفروشد. اما شما نميتواني نفروشي. لحظه به لحظه عمرت دارد ميرود قالي خانه را ميتواني نفروشي اما عمرت را بخواهي يا نخواهي دارد ميرود ميشود در يك جنس خوبها را نگه داشت و آشغالها را رد كرد. اما جنس ما از دم همهاش دقيقه به دقيقه دارد ميرود. بالاخره شما خودت را ميفروشي. حالا يا براي رضاي حق يا براي رضاي خلق بالاخره لحظه به لحظه داري ميفروشي.
طاها حسين ميگويد توي بازار مصر ديدم يك كسي دارد گريه و ناله ميكند. ميگفت: تو را خدا بخريد نعره ميكشيد كه بخريد رفتم ديدم يخ فروش است و آنجا معناي آيه (إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ) (عصر /2) را فهميدم كه يخ فروش اگر جنس را از او نخرند يخ نميماند بلكه آب ميشود خسارت معنايش اين است كه سرمايه از بين ميرود.
3- خداوند همه نوع جنسي را ميخرد
خدا از بعضيها دو برابر و از بعضيها چند برابر و از بعضيها ده برابر ميخرد گاهي از بعضي افراد هفتصد برابر ميخرد ميگويد در راه خدا پول بدهي مثل دانهاي است كه بكاري هفت تا خوشه و در هر خوشه صد تا (فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ) (بقره /261) بعد ميگويد يك دقيقه را در مقابل كل هستي ميخرم «لضربه علي في يوم الخندق افضل من عباده الثقلين» (اقبال/ص467) بخاطر اخلاص علي و حساسيت شرايط جنگي يك ضربه به اندازه عبادت ثقلين است.
در يك جا ميگويد اين كار را بكن بهشت به تو ميدهم در جاي ديگر ميگويد اين كار را بكن فرودس به تو ميدهم داريم فرودس عالي ترين درجه بهشت است بعضي آيهها ميگويد جنات و فرودس نميخواهي بيا پيش خودم. گاهي ميگويد من به تو سلام ميدهم «وَرِضْوَانٌ مِنْ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» التوبة/72 درجات فرق ميكند.
(فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَه) (زلزله /7) خدا جنس كم را هم ميخرد خدا جنس معيوب را هم ميخرد اصولاً سرمايه براي خداست امام علي(ع) ميفرمايد به كمتر از بهشت خودت را بفروشي باختهاي دنيا چيزي نيست. خدا ما را براي چي آفريد؟ براي اينكه در خط خدا گام برداريم اگر در خط غير خدا گام برداريم باختهايم.
فروشندهها وقتي بيدارند جنس ميفروشند شما وقتي هم خواب هستي هر نفسي ميكشي داري عمرت را ميفروشي يعني خوابت هم بايد با هدف باشد انسان اگر براي هدف مقدسي بخوابد عبادت است. يعني انسان فروشنده است ولو در حد خواب ديگران در بيداري ميفروشند. پيغمبر فرمود افرادي كه روز قيامت خيلي پشيمان هستند كساني هستند كه آخرت را فروختند براي اينكه وضع ديگران خوب بشود. من ميگويم اگر آدم جهنم هم ميرود خوب است كه براي خودش جهنم برود. ما بعضي جهنم ميروم كه ديگران وضعشان خوب بشود اين خيلي رسوايي دارد من دروغ بگويم كه او پولدار بشود.
اگر چيزهايي از تو ميگيرند بهشت به تو ندهند خيلي باختهاي، چه كسي روسياهتر است از كسي كه آخرتش را بدهد براي دنيا، انسانيت ما به معنويات ما است وگرنه شكم همه حيوانات دارند زنبور عسل بدون مهندس خانه ميسازد، اگر عمرت رفت و روز به روز باسواد نشدي خسارت است در خطرات مادي خانه و ماشين از دست ميرود در خطرات معنوي انسانيت سقوط ميكند خسارتهاي ديگر قابل جبران است اما عمر كه رفت قابل جبران نيست پس واقعاً خسران مبين است.
در يكي از آيات قرآن سه مرتبه ميگويد واي واي واي! (فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ) (بقره /79) واي به كساني كه چيزي را مينويسند و ميگويند اسلام اين را ميگويد براي اينكه مردم به او پولي بدهند ميخواهند به مردم خط بدهند هوي و هوس خودشان را ميآورند روي روزنامه و سخنراني و كتاب ميگويند اين خط مستقيم است براي اينكه به دنيا برسد در حالي كه دنيا قليل است دو مرتبه ميگويد واي، واي به كسي كه راهزن فكر باشد قرآن به كسي كه فكر شما را بدزدد ميگويد اظلم (فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا) (انعام /144).
5- معناي تغابن
يكي از اسمهاي روز قيامت (يَوْمُ التَّغَابُنِ) (تغابن /9) است يعني كلاه سرش رفته، يعني روزي است كه انسان ميفهمد كلاه سرش رفت. حديث داريم كه وقتي انسان ميرود بهشت جايش را توي جهنم به او نشان ميدهند. ميگويند اگر بد بودي آنجا جاي تو بود به جهنميها هم نشان ميدهند كه اگر آدم خوبي بودي آنجا جاي تو بود يعني بهشت را به او نشان ميدهند اين دلش ميسوزد حساب ميكند كه خيلي مغبون است.
(وَبَدَا لَهُمْ مِنْ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ) (زمر /47) آدم آنجا ميفهمد كه كلاه سرش رفته است حديث داريم روز قيامت يك قطره خون ميريزند به آدم چي بود؟ ميگويند تو هم در خون فلاني شريك بودي. ميگويد من چه كردم؟ ميگويد: فلاني قاتل بود يك احسنت به او گفتي به همين مقداري كه راضي بودي در خون فلاني شريك هستي.
كلاهي كه اينجا سر هم گذاشتهايم آنجا پرده كنار ميرود. معلوم ميشود كه چه كردهايم مستكبرين به مستضعفين ميگويند چه كرديد؟ ميگويند والله ما هيچ كاري نكردهايم شما مسئولين مملكتي بوديد هر دو به هم ميگويند كه كلاه سر من گذاشتهاي علامه طباطبايي ميفرمايد كه مستكبرين به مستضعفين ميگويند اگر شما زنده باد نميگفتيد ما بالا نميآمديم آنها هم ميگويند اگر تو آن بالا كج نميرفتي ما عقب تو كج نميرفتيم. خلاصه عين سوزن و نخ با هم دعوا ميكنند. نخ به سوزن ميگويد اگر تو نميرفتي من عقب تو نميآمدم سوزن هم ميگويد اگر تو به من بند نميشدي سوزن خالي را كسي به اينطرف و آنطرف حركت نميداد. مستضعفين ميگويند خدايا عذاب اين مهرههاي درشت را دوبله كند (رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنْ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا) (احزاب /68) خدا ميگويد خفه شويد (لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ) (اعراف /38) شما هم دوبله، چون گداها هم با تعريف و تمجيد آنها را بالا بردند. روز قيامت عدهاي از مستضعفين به عدهاي از مستكبرين ميگويند (لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ) (سبأ /31) اگر شما نميبوديد ما مومن ميشديم ما حق را پيدا ميكرديم آنها هم ميگويند (بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ) (صافات /29) خودتان مايه نداشتيد، روز قيامت روز تغابن است يعني هر چه براي غير خدا دويدهايم آنجا پرده كنار ميرود ميزنيم توي سرمان كه چه ضرري كرديم.
آنهايي كه ميفهمند گناه كردهاند به بهشت نزديك هستند چون ميگويد من آدم بدي هستم بالاخره يكوقت توبه ميكنم اما واي به حال كساني كه جنايت ميكنند و خيال ميكنند كه آدم خوبي هستند اين خيلي خطرناك است (قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا) (كهف /103) ميدانيد آنكه بيشتر از همه توي اين بازار باخت كيه؟ (الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا) (كهف /104) آن كسي است كه بيشتر از همه باخته است كه نميفهمد باخته است، هر كس بداند كه نداند اين خوب است واي به كسي كه نداند كه نداند ميگويد من دانشمند هستم اين بدبختي است.
خوارج امام علي (ع) را كشتند به قصد اينكه عبادت ميكنند. زمان شاه طلبهاي را برده بودند دربار ميزدند. گفت چرا من را ميزنيد؟ گفت آقا من حقوق ميگيرم اگر شما را نزنم شرعاً اشكال دارد بخاطر اينكه درآمد ما حلال باشد بايد دو سه نفر را بزنيم! واي به كسي كه خلاف ميكند و شرعي هم ميگويد. تحت عنوان ايدئولوژي اسلامي محمد منتظري و آيت الله بهشتي و هفتاد و دو تن را تكه تكه ميكنند. تحت عنوان برخورد انقلابي، گروه فرقان مطهري را قربة الي الله ميكشد. تحت عنوان قاطعيت خشن است اينها را به هم قاطي ميكند در بازار دنيا اينها از همه زيانكارتر هستند خيال ميكند كه كارهايش درست است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1796