نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1928
موضوع بحث: صبر – 1
تاريخ نوار: 15/06/69
بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
در خدمت عزيزانى هستيم كه هر كدام 8 و 9 و 10 سال از عمرشان را در عراق به اسارت به سر مىبردند و به تازگى آزاد شدند گفتيم بحث اين هفته را در زيارت اينها داشته باشيم.
1- اُسرا مصداق كامل صبر
گاهى يك چيزى بوى عطر مىدهد، گاهى يك چيزى خودش عطر است. گاهى يك كسى مىشود صابر گاهى افرادى مىشوند صبار، گاهى افراد از صابر و صبار رد مىشوند اصلاً مىشوند صبر. بر عكس آن مىگويند فلانى ظالم است يا مىگويند فلانى خيلى ظالم است يا ظلام است. گاهى است مىگويند فلانى ظلم است يعنى كارش از ظالم و ظلامى گذشته است. و ما نسبت به اين آزادگان نمىتوانيم بگوييم صابر حتى نمىتوانيم صبار اينها ديگر از صابر و صبار مقامشان بالاتر است، خودشان ديگر شدند صبر. جالب اين است كه قرآن نقل مىكند در قيامت وقتى فرشتهها مىآيند استقبال، مىگويند: (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ) (رعد /24) سلام بر شما به صبرتان. نمىگويند: «سلام عليكم بما صليتم» سلام بر شما به خاطر نمازتان. نمىگويند: «بما صمتم» به خاطر روزهتان يا به خاطر زكاتتان. در روز قيامت مىگويند درود بر صبرتان، مجسمه صبر. صبر در سختىها، صبر در كمبود غذا، صبر در دورى از وطن، صبر در دورى دوستان و همه تازه در ميان دهها سرودى كه اين آزادگان ساختند و سرودند در يكى از اين سرودها اشاره به سختىهاى خود نكرد اين عظمت را ببين. گفتند سلام بر امام سلام بر ملتى كه دورى از ما را تحمل كرديد. امام صدها سطر وصيتنامه نوشت يك سطر آن در مورد خودش نبود، مثل اينها دهها سرود ساختند اما يك كلمه در رابطه خودشان نيست. من شرمنده هستم كه اين حرف را مىزنم خدا را گواه مىگيرم. قرآن مىفرمايد: (وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا) (انسان /12) به خصوص اين دستهاى كه ما در خدمتشان هستيم، به من گفتند در آن دو هزار نفرى كه يك جا بوديم بيشتر از صد نفرشان تمام قرآن را حفظ كردهاند. آدم هنرمند اگر در زندان بغداد هم كه باشد از همان ليموى ترش هم ليمونات مىسازد. اين هنر است كه كسى با آن مكان با آن غذا با همه مشكلاتى كه دارد تمام قرآن را حفظ كند و در سرودهايش ناله زجهاى شكايتى نكند. قرآن مىگويد: (فَصَبْرٌ جَميلٌ) (يوسف /18) از امام مىپرسند صبر جميل چيست؟ امام مىفرمايد صبرى است كه آدم سختى بكشد آه هم نگويد. قرآن مىفرمايد: »وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً« جزاى اينها به خاطر صبرى كه كردند جز بهشت نيست.
2- تنوع پاداشها و پاداش صابران
در قرآن چند رقم حساب است. بعضى از آيهها قرآن مىگويد اگر فلان كار را كرديد »ضعفين« اجر به تو مىدهم ولى دو برابر. يك آيه ديگر هم داريم كه نه دو برابر نيست »أَضْعافاً« يعنى چند برابر مىدهيم. يك آيه ديگر مىگويد »عَشْرُ أَمْثالِها« يعنى ده برابر بعضى آيهها هست كه مىگويد اگر براى خدا چيزى را بدهى 700 برابر. (كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ) (بقره /261) مثل دانهاى كه مىكارى و خوشهاش هفتصد دانه دارد آنها توى پيچ و خم آدم خوبى هستند. قرآن مىگويد: »الصَّابِرُونَ« اما صابرون چى صابرون، ضعف است؟ نه، اضعاف؟ نه، اما آن كسى كه سختى كشيد قرآن مىگويد »بِغَيْرِ حِسابٍ« خدائى مىگويد كه. . . بعد درباره صابرون مىگويد: (إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ) (مومنون /111) خودم بهشان جزا مىدهم آنجايى كه مىگويد(انى) يعنى سر كار آدمهاى مقاوم با خود من است. مثل اينكه قرآن مىفرمايد: »يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً« يكوقت مىگويد برو توى بهشت يك وقت مىگويد برو توى بهشت خودم خودم مىخواهم به تو اجر بدهم. خوشا بحالتان. يك كسى سالها زندان بود وقتى كه از زندان بيرون آمد يكى از مردان خدا يك تلگراف زد برايش متن تلگراف را برايتان بگويم. اين است: (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) (فجر /14) خدا در كمين است تا اجرى كه قول داده بدهد و سختى تمام شد. شما به حق آبرو داديد به ايران درود بر جمهورى اسلامى اسران كه جمعيت خودش آزاد شد ناز احدى را نكشيد خيلى ايران عزيز است البته كاشكى امام بود، البته امام مىداند. يك دكتر كه اسير بود آزاد شده بود در راديو صحبت مىكرد، از او پرسيدند كى فهميدى آزاد مىشوي؟ گفت من از چند ماه قبل مىدانستم گفتند آن موقع كه خبرى نبود گفت من يك شب امام را در خواب ديدم پرسيدم اى امام كى ما آزاد مىشويم؟ امام گفت شما شب شهادت رجايى و باهنر در يزد هستيد، پس امام مىدانست اسرا آزاد مىشوند. مىگفت ما منتظر هشتم شهريور بوديم.
3- اسيران مايه عزت ايران
اگر شما صبر نمىكرديد آنوقت جمهورى اسلامى مجبور بود يك نازى از كسى بكشد. سوختيد ولى ناز نكشيديد و اين خط حسين است كه حسين سر داد ولى بله به يزيد نگفت على اصغرم را با لب تشنه بر روى دست گلويش پاره مىشود اما به حكومت فاسد يزيد بله نمىگويم و به حق فرزندان حسين هستيد خوشا بحالتان. حديث داريم كه امام باقر(ع) فرمود: «مَنْ بُلِيَ مِنْ شِيعَتِنَا بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ» (وسائلالشيعه/ ج3/ ص260) اگر كسى كه در خط ماست مقاومت كند در برابر سختىها خدا پاداش هزار شهيد را به آنها مىدهد. »مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ« كسانى كه اهل تقوا و مقامتند (فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ) (يوسف /90) خدا اينها را ضايع نمىكند. خواهرانى كه بد حجاب هستيد اين آقايى كه 10 سال زندان بوده به اميدى آمده است كه ديگر در مملكت ما بدحجاب نبيند اگر آمد و بدحجاب ديد چنان غمى بر او حاكم مىشود نظير غمى كه دشمن بر دل او ريخت. قرآن مىگويد اجر محسنين را ضايع نمىكند معلوم مىشود كسى كه صبر كند محسن است چون مىگويد: كسى كه اهل تقوا و صبر، و در آيهاى ديگر مىگويد خدا محسنين را دوست دارد پس محسن كسى است كه صبر كند محبوب خدا هستيد از زندگى هم عقب نيفتادهايد. اگر امام حسين از زندگى عقب افتاد شما هم عقب افتاديد ديگران عقب افتادهاند. شماها معطل شديد ولى ايران شد ايران عزيز. قرآن درباره شماها مىگويد (إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً) (شرح /6) در قرآن 12 تا كلمه «عسر» داريم 36 تا كلمه «يسر» عسر يعنى سختى يسر يعنى آسانى. در آيهاى ديگر مىگويد بعد از سختىها شيرينىهاست شيرينى آزادى. تمام دشمنها چه قيفى ساختند و اسلحههايشان را داخل قيف ريختند و از ته قيف هم فشارها روى ما آمده اما الان خود آنها گرفتارند. و سلام و درود خدا بر امام تمام سخنان امام را برداشتند چاپ كردند به نام صحيفه نور در بيست جلد. در جاهايى امام به كشورهاى مرتجع سفارش مىكرد كه آنقدر عليه ايرانى قدم برنداريد كه سيلى خواهيد خورد اى كاش امام مىبود و سيلى را مىديد. ما دو رقم خوب داريم خوبان در آسانى و رفاه، . . . خدا به پيغمبر مىفرمايد تو به آنها صلوات بفرست اما آنهايى كه در آب آتش خوبند مىگويد خودم به آنها صلوات مىفرستم. خدا مىگويد پيغمبر (خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً) (توبه /103) خودت پولهايشان را بگير و خودت به آنها صلوات بفرست. چون اينها در آن حد نيستند من به آنها صلوات بفرستم اما آنهايى كه در آب و آتش مقاومت مىكنند. خداى گفته »صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ« از طرف خود خدا صلوات فرستاده مىشود. مردم ايران بدانيد اينها از امتحان روسفيد بيرون آمدند. ايران به اهدافشان رسيد. بيگانهاى در ايران نيست. مرزها در دست ايران است. جوانهايش برگشتهاند. خدايا به آبروى همه كسانى كه در اين انفلاب براى تو مايه گذاشتهاند خدايا دل بستگان مفقودالاثرها را شاد بگردان. شما ديروز عراق بوديد فردا در كنار بستگان هستيد، خدايا جهان در انتظار مهدى است. خدايا اين انتظار را به سر بياور و حضرت مهدى ظهورش را نزديك بفرما. خدا در قرآن مىگويد: »وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ« عاقب با متقين است »وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى« تفسيرش شما هستيد بالاخره ايران پيروز شد. حالا بايد ببينيم مردم در مقابل اين خدمات شما چه مىكنند كه مردم هم مردم خوبىاند. حديث داريم: (وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَيْتُمُونا) (ابراهيم /12) قرآن نقل مىكند ما خيلى از امت پيغمبر بهتر هستيم. رسول اكرم داشت توى نماز جمعه خطبه مىخواند يك سر و صدايى كه بلند شد براى جنس ارزان همه مردم كه پاى سخنرانى نشسته بودند پا شدند و رفتند و فقط 12 نفر ماندند يعنى رسولاللَّه را رها كردند به خاطر جنس ارزان. و به خاطر همين روايات داريم كه اكثر ياران مهدى ايراني هستند. اين آيه وقتى نازل شد (مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ) (مائده /54) هر كس بى دين شد به درك ما يك گروهى را مىفرستيم مسلمان و ديندار رسول اكرم به سلمان گفت اى سلمان! اينها همشهريهاى هستند اينها ايرانىها هستند كه هر چه مىشود بشود توى ايران كمبود دين همه دنيا جبران مىشود. وقتى مقام معظم رهبرى در دورانى كه رئيس جمهور بودند تشريف بردند آفريقا در هيأتى كه بنده هم افتخار داشتم كه جزو آنها بودم در يكى از كشورهاى آفريقايى رهبرش برگشت گفت من هفت سال زندان بودهام. توى اين هيأت يك شخصى بود از روحانيون و 12 سال در زندان بود در زمان شاه و بعد مقام رهبرى گفت بيا گفت: چند سال زندان بودى گفت 7 سال گفت مگر در آفريقا سابقه ندارد كسى هفت سال زندان باشد؟ گفت اين آقا را مىبينى 12 سال زندان بوده است، يك مرتبه آن آفريقايى زد به گاراژ. گفت ما آدمهاى عاديمان 12 سال زندان بودند ادعايى هم ندارند.
4- درجات بر پايه تحمل سختيها
سختىها را آدم كشيد درجات پيش مىآيد. حضرت ابراهيم مقام گرفت پشت سر هم هر سختى پيش مىآمد يك مقام مىگرفت اول حضرت ابراهيم عبداللَّه بود يعنى بنده خدا بعد مقامش بالاتر شد نبى اللَّه بعدش شد رسولاللَّه، بعدش بالاتر رفت شد خليلاللَّه بعد كه مقامش بالاتر رفت شد امام. رهبر كل كه حتى به پيغمبر هم مىگويند رهبرى را از امام ياد بگير. حالا اين درجاتى را كه گرفت بر اساس سختيها بود. از زن و فرزند بگذر، گذشت، يك درجه گرفت توى آتش انداختند هيچى نگفت. امام كاظم(ع) فرمود: مؤمن از كوه محكمتر است چون كوه ريزش مىكند مؤمن ريزش نمىكند. خواستند نيش بزنند به زينب كبرى و بعد اسارت و شهادت و داغها گفتند چطور بود وضع كربلا گفت آنچه ديدهام راضىام «ما رأيت إلا جميلا» من از خدا جز زيبايى نديدم. ممكن است توى كوچه و بازار ببيند يك كسى دروغ گفت، يك كسى دزدى كرد شما از عراق آمديد خيال نكنيد همه عادلند ايران كشور خوبى است نه كه همه آدمها دانه دانه آدمهاى خوبىاند اگر به يك آدم نامرد رسيديد وحشت نكنيد. اميدوارم مردم ايران حتى نخالهيشان هم شما را ديدند خجالت بكشند از دزدى، از گرانفروشى، از رشوه. ايشان همه چيزش را براى اسلام داد من لااقل يك مقدارى تنبيه بشوم. اميدوارم برخوردهاى شما و قيافههاى شما در آن يك درصد هم اثر بگذارد. شما مجسمه صبر هستيد. خدايا ناموس ما، وطن و عزت ما، رهبر ما و مردم را حفظ بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1928