responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2067

موضــوع: عيد قربان

تاريخ پخش: 11/1/59

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنته الله علي اعدائهم اجمعين من الان إلي قيام يوم الدين.

يكي دو تا نشست كوتاه درباره عيد و اعياد داشتيم بد نيست كه نگاهي هم به اعياد اسلام بيندازيم درباره عيد نوروز هم گفتيم كه در طبعيت دگرگوني ايجاد ميشود و چه خوب است انسان هم كه جزو طبيعت است خودش را هماهنگ با كل كند تا وصله ناهمرنگي نباشد همينطور كه درخت شكوفا شد ما هم شكوفا بشويم همينطور كه طبيعت متعادل شد ما هم خودمان را متعادل كنيم وقتي ميرويم گردش از طبيعت درس بگيريم و فقط از طبيعت استفاده‌هاي مادي نكنيم و مقداري هم درباره تفريح صحبت كرديم و گفتيم كه امام رضا (ع) فرموده است كه مقداري هم براي تفريح وقت بگذاريد اگر تفريح نكنيد به كارهاي ديگرتان هم نميرسيد يوسف را به بهانه تفريح بردند و پدر يوسف نگفت كه بچه نياز به تفريح ندارد تا برادرها گفتند ميخواهيم برويم تفريح گفت او را ببريد و امام علي (ع) ميفرمايد هر كس بچه دارد بايد بچه بشود تفريح بچه‌اش را تامين كند و گفتيم كه اگر پدر و مادر به فكر تفريح بچه‌شان نباشند بچه‌شان نيازش را از جاي ديگر تامين ميكند و قهراً ممكن است كه در تامين انحرافاتي هم باشد.
ما چند نوع عيد داريم يك نوع عيد داريم عيد طبيعي مثل همين عيد نوروز يك عيد داريم عيد تشريفاتي مثل اينكه بعضي‌ها سالروز خودشان را و سالروز بچه‌شان را عيد ميگيرند اين عيبي ندارد ولي به تشريفات شايد شباهت بيشتري داشته باشد يك عيد داريم عيد شروع به كار روزي كه انسان كاري را فتح ميكند فتح كارخانه، فتح انقلاب، فتح شهر، كلنگي را ميزند، افتتاحي ميكند، يك عيد داريم عيد نتيجه گيري، اين چهار نوع عيد است.

1- انسان مي‌تواند تابع وظيفه باشد و هم تابع غريزه باشد

اعياد اسلامي همين عيدهاست يكي از عيدهاي رسمي ما عيد قربان است، چرا عيد قربان عيد است؟ ما يكسري موجودات داريم كه فقط تابع وظيفه هستند مثل ملائكه خداوند ملائكهاي را آفريده است كه هر چه فرمان خدا باشد انجام ميدهند و معصيت هم نميكنند يكسري موجوادت داريم تابع غريزه هستند بنام حيوان يك موجودي داريم بنام انسان هم ميتواند تابع وظيفه باشد هم ميتواند تابع غريزه باشد هر زماني كه انسان وظيفه‌اش پيروز شد ملحق ميشود به حزب فرشتگان و هر زماني كه حاكم بر انسان غريزه شد بطوري كه انسان وظيفه‌اش را زير پا گذاشت هر چه كيف او ميخواهد انجام ميدهد اين انسان ملحق ميشود به حزب حيوان.
انسان هم ميتواند به پيروي از وظيفه كار بكند و هم ميتواند به پيروي از غريزه عمل كند هر زماني كه انسان به وظيفه عمل كرد آن روز عيد است تا آزمايش پيش نيايد و تا تضاد پيش نيايد تا امتحان پيش نيايد مقطع‌ها و راهها پيش نيايد انسان خودش را نمي‌شناسد خيلي وقت‌ها انسان خيال ميكند كه آدم خوبي است بعد كه صحنه‌هايي پيش ميآيد مي‌بيند كه نه آن خوبي كه هم كه فكر ميكرد نيست مثلاً گاهي وقتها انسان خيال ميكند كه خيلي وارسته است بعد در عالم خواب خواب ميبيند كه دست به يك كار بسيار زشت و خطرناكي زد اين معلوم ميشود كه روح او همان است منتهي اگر دست به آن كار نميزند توي رودربايستي گير كرده است توي تشريفات مانده است ولذا حقيقت او كشف نميشود و در عالم خواب دست به كارهاي خطرناكي ميزند اگر انسان ميخواهد بداند كه چي هست بايد ببيند چه خوابي ميبيند.

2- عيد قربان روز پيروزي وظيفه بر غريزه است

حقيقت افراد در لابلاي اجتماع پيدا نميشود امتحان كه پيش مي‌آيد حقيقت پيدا ميشود، عيد قربان عيد است قصه‌ي حضرت ابراهيم را شنيدهايد من يك بار ديگر ميگويم حضرت ابرهيم بچه دار نشد پير شد در سن پيري از خدا خواست صاحب فرزند شود و فرمود خدايا پير شدم ذريه‌اي ندارم تو كه قدرت بي نهايت هستي اولادي به من مرحمت كن خدا اولادي به او داد بعد اين اولاد به سرنوشت‌هايي مبتلا شد تا اينكه سيزده سالش شد فرمان خدا صادر ميشود(وظيفه) كه بچه را بكش و غريزه علاقه به بچه ميگويد كه بچه را نكش بالاخره ابرهيم بين غريزه و وظيفه گير كرد و بعد غريزه را محكوم كرد به فرمان خدا به بچهاش گفت بچه جان من مامور شده‌ام كه تو را بكشم بچه‌اش گفت هر چه خدا گفته همان را انجام بده دستورات خدا گاهي آدم علتش را نمي‌فهمد و بعداً ميفهمد. ابرهيم بچه‌اش را به قربانگاه برد بچهاي كه بند دلش است بچه‌اي كه اين همه از خدا خواسته است كه آنرا به او داده است نور چشمش است بچه سيزده ساله ميگويد بابا وقتي من را كشتي رويت را برگردان ممكن است من توي خون خودم دست و پا بزنم دلت تاب نياورد علاقه و عشق تو به خدا كم بشود اين چنين بچهاي را برد و خواباند قرآن ميفرمايد (فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ) (الصافات /103) وقتي بچهاش را خواباند و كارد را گذاشت گفتيم كه نكش ما ميخواستيم تو را امتحان كنيم كه ببينيم در راه خدا از بچه ميگذري يا نميگذري. اين روز عيد است يعني روز پيروزي وظيفه بر غريزه.

3- حج يعني دوري از همه چيز براي خدا

حاجي‌ها مي‌روند مكه، انسان در زندگي‌اش همه‌اش از وقتي كه به دنيا مي‌آيد توي تجمل زندگي ميكند در حج. . . حاجي كه مي‌رود مكه گذشت از زن و فرزند وادي را طي كرده تا به مكه رسيده است آنجا گذشت از ژست‌ها و تجملاتي كه دارد هر چه تجملاتي داري بايد دور بريزي عمامه‌ات را بردار زلف هايت را بردار موها را تيغ بزن لباس و كفشات را بكن لخت مادر زاد شو فقط كفن بپوش كفن هم دوخته نباشد كه با نخ سبز و سرخ بدوزي و با رنگاورنگ آنجا پُز بدهي بو هم نزني كه آنجا با بوي عطرت معلوم بشود تو يك شخصيتي هستي كفش تو رويه نداشته باشد تا معلوم نشود تو كي هستي لخت شو كفن را بپوش يواش هم نبايد راه بروي تا نگويند اين كيه كه يواش راه ميرود، كسي كه اين همه كار را كرده است به وظيفه‌ي خودش عمل كرده است بهترين شهرها را ول كرده رفته وسط كوه‌هاي داغ اين انسان از همه چيزي گذاشته است برادري و مساوات، دور خانه خدا طواف كن، يعني چه؟ يعني دور شرق و غرب طواف نكن براي خدا حج كن همه به يك سو همه يك شعار همه يك كتاب همه يك قبله انساني كه توانست از خودش و از زن و فرزندش بگذرد خستگي‌ها را تحمل كند اين چنين انساني اعمالش را انجام داده به وظيفه‌اش عمل كرده است بايد يك روز عيد بگيريد و اين روز عيد قربان است.

4- در اعياد اسلامي رابطه فرد با خدا زياد مي‌شود

اما عيد فطر، سي روز غريزه ميگويد بخور وظيفه ميگويد نخور، تشنگي و گرسنگي ارتباط با زن و همسر تمام اين ارتباطات غريزي قيچي ميشود مسلماني كه سي روز وظيفه را بر غريزه پيروز داد يك روز عيد ميگيرد بنام عيد فطر، عيد ما عيد قربان است كه حاجي وظيفه را بر غريزه ترجيح داد ولذا حديث داريم عيد روزي است كه معصيت انجام ندهيد. امتياز اعياد اسلامي اين است كه انسان رابطه دارد با خدا نماز عيد دارد نماز عيد با شكوه نماز عيد اسلامي به قدري باشكوه است كه امام رضا (ع) يك نماز عيد خواند حكومت مامون را به هم زد بني اميه و بني عباس نماز عيد ميخوانند اما تشريفاتي بود اما رضا (ع) فرمود اگر من نماز بخوانم همان نماز رسول الله را ميخوانم پيرايههايي كه به آن بسته شده است همه را دور بريزيد حضرت پابرهنه شد اين راهپيمايي كه ما فكر ميكنيم دو سه سال است كه مد شده است در اسلام دو تا راهپيمايي هست يكي اين است كه رهبر مسلمانها پياده ميرود تا بيابان پشت شهر نماز عيد ميخواند دو تا خطبه ميخواند. در عيد ما رابطه با خدا زياد ميشود عيدي نيست كه مشروبات در آن خورده بشود بريز و بپاش بيخود نيست.
در عيد انسان لباس خوب ميپوشد اما دعا و نماز هم دارد اجتماع هم دارد روز عيد روز عياشي نيست اين غرب است كه براي جشن هايشان و عيدهايشان به قدري مشروبات و به قدري خطرهايي كه پيش ميآيد آمار جناياتي كه شبهاي عيد در كشورهاي غرب بوجود ميآيد چندين برابر آمار جنايات وقتهاي معمولي است.

5- اهميت عيد غدير

يكسري عيدهايي هم داريم كه اسلام سفارش كرده است ولي خيلي رسميت ندارد مثلاً عيد غدير از همه عيدها مهمتر است اگر شما يك ماشين عالي داشته باشي تا يك راننده لايق پشت فرمان آن ننشيند اين ماشين ارزش ندارد عيد غدير عيدي است كه نصب رهبر شد روزي است كه نتيجه گيري ميشود روزي است كه براي اين جامعه رهبر تعيين ميشود.

6- هجرت پيامبر مبدأ تاريخ

روزهاي تولد ارزش دارد اما رسميت آن باندازه عيد قربان و عيد فطر نيست وقتي ميخواستند براي اسلام تاريخ درست كنند گفتند تولد پيغمبر(صلي الله عليه و آله) را مبدأ تاريخ قرار بدهيم امام علي (ع) قبول نكرد چون تولد يك چيز اختياري نيست چون انسان وقتي از مادر متولد بشود دست خودش نيست گفتند اولين روزي كه وحي نازل شد، باز آمدن وحي هم اختياري نيست بالاخره انتخاب كردند بعد گفتند مبدأ تاريخ روزي باشد كه پيغمبر قدرت تبليغ علني پيدا كرد باز هم امام نپذيرفت فرمود بايد هجرت باشد چون هجرت انتخابي است مسلمانها هجرت به حبشه هم داشتند اما هجرت به مدينه خيلي مهمتر از هجرت به حبشه بود اول اينكه در هجرت به حبشه مسلمانها بودند اما در هجرت به مدينه شخص پيغمبر هم بود در هجرت به حبشه دعوتي از طرف حبشه نبود اما در هجرت به مدينه از مسلمانها دعوت كردند.

7- دنيا براي ما و ما براي عبادت

اسلام عيد طبيعي يعني نوروز را ميپذيرد عيد تشريفاتي را نميپذيرد به عيد شروع اين عيد را هم ميپذيرد اما تكيه اسلام روي اعيادي است كه نتيجه دارد نتيجه آفرينش اين است (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِي) (الذاريات /56) من همه را براي شما آفريدم اما انسان براي عبادت است و اين عبادت يعني پيروزي وظيفه بر غريزه. دنيا براي ما بدليل «خَلَقَ لَكُمْ»، «سَخَّرَ لَكُمْ» پس دنيا براي ما است و ما براي عبادت هستيم البته عبادت فقط نماز نيست فكر و مطالعه و تحصيل هم عبادت است هر كاري كه براي خدا باشد عبادت است. هر روزي كه اين وظيفه به نحو كامل انجام شد هدف آفرينش انجام شده است چون آفرينش براي ما است و ما براي عبادت هستيم و هر روزي كه اين عبادت انجام شد و وظيفه بر غريزه پيروز شد آن روز هدف آفرينش انجام شده است.
دنيا براي انسان است ما هم براي عبادت آفريده شده‌ايم و هر روزي كه اين عبادت در حد اوج و اعلي قرار بگيرد آن روز روز عيد است عيد قربان عيد است چون بالاترين روزها پا گذاشتن روي هوا و هوس است عيد فطر عيد است چون سي روز غريزه گفت بخور وظيفه گفت نخور من كه سي روز فرمان خدا را انجام دادم و پا روي هوي و هوس گذاشتم اين روز عيد است و گفتيم كه عيد رسيدگي به خلق دارد عيد شعار دارد عيد يعني رابطه امت با امام هر عيدي بايد امت و امام با هم. . . روز عيد رابطه انسان با مشروبات و ورزش و تفريح نيست روز عيد انسان رابطه‌اش با امامت با خلق و با خدا است.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2067
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست