نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2369
1- اشك و گريه همراه با شعور و معرفت 2- رعايت حقوق وقف در حسينيهها و مساجد 3- دوري از رفتارهاي غيراخلاقي در عزاداريها 4- بيان معارف دين در جلسات عزاداري 5- دوري از اشعار بيمحتوا يا غلوّ آميز 6- عزاداري به صورت طبيعي و دوري از قمه زدن 7- نصب كلمات و پيامهاي عاشورا در علامتهاي عزاداري
موضوع: معروفها و منكرها در عزاداريها
تاريخ پخش: 12/10/87
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
چون بينندگان عزيز ماه محرم بحث را گوش ميدهند، آغازش يك سلامي به كربلا بكنيم. «السلام عليك يا ابا عبدالله، السلام عليك و رحمة الله و بركاته».
اين بحث به مناسبت ايام عاشورا هست، من بيست و پنج نكته راجع به عزاداري نوشتم، كه اينها امر به معروفها و نهي از منكرهاي عاشورا است. يعني شيوهي عزاداري… معروفها و منكرها. در عزاداريها! خود امام حسين كه قيام كرد فرمود: من ميروم كه امر به معروف كنم. «الا ترون ان المعروف» نميبينيد كه به خوبيها عمل نميشود؟ نميبينيد كه جلوي فسادها گرفته نميشود؟ نميبينيد امر به معروف و نهي از منكر از بين رفته است؟ هركس هر غلطي ميخواهد ميكند. من ميروم خونم را فدا ميكنم، تا به دنيا بفهمانم. چون خون يكي از اساتيد ما است. «و بَذَلُوا مُهَجَهُم» در زيارت امام حسين داريم خونتان را داديد، خونشان را دادند تا مردم «عَنْ حَيْرَةِ الضَّلَالَة» تا از گيجي و گمراهي بيرون بيايند. يعني گاهي وقتها خون مردم را بصير ميكند. جمعيت انبوهي از طرفداران بني صدر به بهشتي جسارت ميكردند. در 72 تن بهشتي كه قطعه قطعه شد، مردم فهميدند بهشتي حق بوده است. منافقين و بني صدر باطل بودند. يعني گاهي وقتها خون به مردم بصيرت ميدهد. در زيارت امام حسين داريم شما خون داديد اما مردم در عوض بصير شدند. فهميدند حق با چه كسي است. حالا، اولين حرف اين است كه اشك بايد همراه با معرفت باشد. اين يك مورد.
1- اشك و گريه همراه با شعور و معرفت
1- اشك و عزاداري همراه با معرفت. به عبارت ديگر شعار همراه با شعور! بعضيها شعار ميدهند، شعورشان پايين است. بعضيها شعور و معرفتشان بالا است، حماسهشان كم است. غيرتشان كم است. شعار و شعور بايد با هم باشد. از كجا اين حرف را ميزني؟ قرآن ميگويد: («دمع») دمع يعني اشك («الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا») (مائده/83) يعني بر اساس معرفت گريه ميكند. آخر بعضيها همينطور الكي عزاداري ميكنند اما با هدف آشنا نيستند. شعار و شعور بايد با هم باشد. به عبارتي ديگر، بگوييم: تعقّل و حماسه، بايد با هم باشد. اگر عزاداري شور برداشت، اما هدف را گم كرد. بكوب عزاداري ميكند تا دو بعد از نصف شب! نماز صبحش قضا ميشود. آقا جان! خود امام حسين سي تا تير به او زدند. براي دو ركعت نماز ظهر عاشورا، سي تا تير براي دو ركعت نماز! چون امام حسين نمازش دو ركعتي بود. چون نماز مسافر شكسته است. دوم محرم آمد، دهم شهيد شد. دو تا ده، هشت روز ميشود. نماز شكسته را من حساب كردم سي و پنج تا كلمه است. چون دو تا سورهي حمد دارد، دو هفت تا چهارده تا! دو تا هم قل هو الله دارد، دو پنچ تا ده تا و چهارده تا بيست و چهار تا. دو تا ركوع، بيست و شش تا. چهار تا سجده سي تا. «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له» سي و يك، «واشهد ان محمداً عبده و رسوله» سي و دو، (صلوات حضار) «اللهم صل علي محمد و آل محمد» سي و سه، يك سلام بده يا سه تا سلام. سي و پنج، سي و شش كلمه بيشتر نميشود. امام حسين روز عاشورا براي سي و پنج، شش كلمه سي تا تير را به جان خريد. اين چيست؟ يك نماز! حالا ما دائم سينه بزنيم. قمه بزنيم، نماز جمعه نرويم. نماز جماعت نرويم. اين اصل اول!
و لذا امام صادق فرمود كه: با گريه گول نخوريد. ممكن است كسي دو ليتر هم گريه كند، ولي وقت وقتش كم ميآورد. وقت وقتش كم ميآورد.
2- رعايت حقوق وقف در حسينيهها و مساجد
اصل دوم: رعايت حقوق وقف در عزاداريها.
در عزاداريها گاهي وقتها، در وقف ما گناه ميكنيم. چكش دست ميگيريم ميخواهيم سياه پوش كنيم، بكوب! سوال: از همهي مراجع بپرسيد آيا ديوار حسينيه و مسجد را ميشود ميخ كوبيد؟ چرا ديوار را سوراخ سوراخ ميكنيد؟ ميخواهيم سياه پوش كنيم. سياه پوش نكن! طوري سياه پوش كنيد كه با يك نواري، نردهاي، سوراخ سوراخ نكن. همينطور با كفش در حسينيه ميآيد. يك جايي را خراب ميكنند. يك جايي را، خيلي مراعات وقف نميشود. يا مثلاً اگر يك چيزي وقف دعاي كميل بود، ميشود براي دعاي ندبه خواند؟ اگر يك چيزي وقف ابوالفضل بود، ميشود خرج امام حسين كرد؟ وقف خيلي دقيق است. وقف خيلي دقيق است.
يك كسي حالا چه كسي بوده است نميدانم. وقفي دارد، گفته: درآمد اين را روز تولد امام حسين، سوم شعبان انواع و گرانترين ميوه ها و غذاها را بخريد، به پولدارترين آدمها بدهيد بخورند. در مشهد! از امام سوال كردند آقا الآن مثلاً تابستان است 28 رقم ميوه در مغازهها است و گران هم هست. بعد هم همهي ميوهها گران را بخريم، همه ميوهها را بخريم، گرانهايش را هم بخريد، بدهيد به پولدارترين آدمها بخورند. امام فرمود كه: هرطوري وقف كرده است همان را انجام بدهيد. اين معلوم ميشود يك چيزي در ذهنش بوده دلش ميخواسته آدمهايي هم كه پولدارند سالي يك مرتبه با امام حسين نمك گير شوند. چون فقيرها با امام حسين رفيق هستند. اين پولدارها است كه بايد اينها را هم يك طور با امام حسين قلاب شود. گفتند: آقا اين پول را به مستضعفين بدهيم. فرمود: نه! بدهيد به همان كه وقف كرده است. نميتوانيم بگوييم: مثلاً حالا چه فرقي ميكند. حالا زيلوهاي مسجد در حسينيه رفت. زيلوهاي حسينيه در مسجد رفت. نميدانم اينجا چنين شد. آنجا چنين شد. ما براي اينكه پرچم بكوبيم حالا سر گنبد را هم خراب كرديم، نميدانم سر منار هم خراب كرديم، گاهي آدم احساس ميكند كه به موقوفات ضربه ميخورد. اين هم يك مسئله!
ممكن است من اين خاطره را در تلويزيون گفته باشم. ولي اگر هم گفتم تكراري بشنويد. به ذهنم هست، در ذهنم هست كه امام جمعهي شهركرد جناب آقاي ناصريان فرمود: كه امام آمد در سالن نماز بخواند، پشت در كفش بود. امام يك خرده به كفشها نگاه كرد برگشت. گفت: بگوييد: نمازشان را فرادي بخوانند. گفتند: چرا آقا؟ سالن پر است. جمعيت منتظر شما است. گفت: ببين چقدر كفش است؟ من بايد پايم را روي كفشها بگذارم بروم و اين پا گذاشتن روي كفش هم درست نيست. گفتيم: آقا من كفشها را كنار ميگذارم. بفرماييد! گفت: آخر كفشها را كنار بزني، اينها وقتي برميگردند، لنگه كفششان گم ميشود. بايد پي لنگه كفششان بگردند. گفت: آقا راضي هستند. فرمود: راضي باشند. من پايم را روي كفش نميگذارم. بگوييد: نماز را فرادي بخوانند. گاهي وقتها انسان خيلي از منبري خوشش ميآيد ولي احساس ميكند خانمش در خانه تنها ميماند ميترسد. بايد روضه ننشيند. برو خانمت در خانه تنها ميترسد. حالا خانم در خانه ميترسد مرد دارد زار زار گريه ميكند. اين چه گريهاي است؟ زن تو در خانه ميترسد. مراعات وقف! مراعات حقوق مردم، سد معبر…
3- دوري از رفتارهاي غيراخلاقي در عزاداريها
3- طبل و بلندگو در اوقات پاياني شب. سلب آسايش از همسايگان، درست نيست. حقوق وقف، حقوق همسر، حقوق جامعه، حقوق اطفال، ايام عاشورا جايي سخنراني ميكردم، جمعيت زيادي بودند. مسئولين كشوري و لشگري وارد شدند. رئيس هيئت آمد پاي منبر بچهها را بلند كرد. يا الله! بلند شويد! بلند شويد! بچهها را بلند كرد، مسئولين را نشاند و من پاي منبر ديدم جاي مسئولين دزدي است. چون اگر كسي نشسته است بلندش كني، يك بچهي دو ساله، اگر او را بلند كني، رئيس جمهور هم جاي او نماز بخواند و هر آيت الله عظمايي، نماز آن آيت الله و رئيس جمهور هم باطل است.كسي كه نشسته نبايد بلندش كرد. من روي منبر گفتم: مسئولين تشريف آورديد، ايام عاشورا است، خوش آمديد. اما اين رئيس هيئت آمد بچهها را با زور بلند كرد. چون بچهها را با زور بلند كرد جاي شما دزدي است. بلند شويد هركجا، جا بود، بنشينيد. اينها يك خرده خجالت هم كشيدند. براي من هم سنگين بود بگويم ولي نميدانم. اصلاً عاشورا براي امر به معروف است. بالاخره بلند شدند و گفتم: ببخشيد! شرمندهام! هركجا جا هست بنشينيد. اين مسئولين هر كدام پخش شدند و يكجايي نشستند. به بچهها گفتم: بچهها سر جايتان بياييد. بچهها پاي منبر آمدند. يك مرتبه ديدم بچهها پاي منبر چنين ميكنند. (با صداي بوسه) (خندهي حضار) يعني حق ما را گرفتيد. بچه را بايد اين رقمي با اسلام آشنا كرد. امام رضا فرمود: اگر اسلام ناب را به بچهها بدهيم. به بزرگها بگوييم، همه عاشق ميشوند. هركس از اسلام بدش آمده است، اسلام را خوب معرفي نكردهايم.
دوري از تجمعهاي بعد از عزاداري. گاهي وقتها عزاداريهاي ما يك ساعت، دو ساعت است. اما بعد از عزاداري تا صبح مينشينند. حالا اي كاش بنشينند، سالم هم بنشينند. اصلاً دارند حرفهاي ديگر ميزنند. دست به نميدانم سيگار را بياور. قليان را چاق كن. نميدانم و غيره… حالا ديگر و غيره را خودتان ميدانيد. اين كلمهي و غيره خيلي مهم است. يك دكتر نوشته بود امراض داخلي و غيره… يك نفر نزد او رفت گفت: چه شده است؟ گفت: من و غيرهام درد ميكند. (خنده حضار) گفت: و غيرهات كجا است؟ گفت: نميدانم تو نوشتي امراض داخلي و غيره! حالا بنده هم ميگويم: بعد از جلسه، البته نيست. گاهي هست. ولي همان گاهي، ببينيد امام حسين مقدس است. ببين عمامه وقتي سفيد است، يك لكه سياه هم بد است. پيراهن من كه سياه است، خوب همه سياه است. اما در عمامه سفيد، يك لكه سياه هم زشت است. در قرآن داريم، («وَ ما رَبُّكَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ»)(فصلت/46) خدا ظلام نيست. ظلام يعني خيلي ظلم نميكند. ميگويند: مگر خدا ظلام است؟ بايد بگويي: خدا ظالم نيست. ميگويد: خدا («و ليس بي ظلام») ميگويد: ببين خدا از بس كه مقدس است، يك ظلم هم بكند انگار خيلي ظلم كرده است. يعني مثلاً يك مرجع تقليد يك متلك كوچك هم بگويد، مثل يك دلقكي است كه سي ساعت متلك بگويد. آن مرجع تقليد است. از او توقع نيست. از عزاداران امام حسين، چون عزاداران حسين، بازوهاي حضرت مهدي هستند. اول عزادار امام حسين حضرت مهدي است. اول عزادار حضرت مهدي است. شما همكار حضرت مهدي هستيد. چون همكار حضرت مهدي هستيد، مواظب باشيد. ببين وقتي كنار بوعلي سينا نشستي ديگر آنجا ملق نزن. بابا بوعلي سينا اينطرف تو است.
حديث داريم حضرت صادق به يك شاعر گفت: شنيدهام براي امام حسين شعر ميگويي؟ گفت: بله! گفت: بخوان. خواند و امام صادق به قدري گريه كرد كه اشك از ريشهايش روي لباسش ريخت. به شاعر گفت: اي شاعر! به خدا قسم، از روي دستم نميدانم والله داريم يا نه…! يك صلوات بفرستيد. (صلوات حضار) ديشب ميديدم. حالا نميدانم كلمهي والله دارد يا نه، حالا والله را احتياطاً حذف ميكنيم. امام صادق فرمود: آن شعري كه تو خواندي و من گريه كردم، ملائكه در همين جلسه حاضر شدند و بيش از ما گريه كردند. جلسهي عزاداري جلسهاي است كه حضرت زهرا به آن توجه دارد. حضرت مهدي به آن توجه دارد. در بعد از جلسهي عزاداري حيف است عبادت خودتان را با يك كاري خراب كنيد. ميخواهيد بنشينيد، بنشينيد. اما طوري نباشد كه…اصلاً يك چيزي به شما بگويم. امام رضا فرمود: هركاري ميكنيد يك طوري كار كنيد كه بتوانيد در نماز جمعه بگوييد. اين كاري كه ميكني حاضر هستي در نماز جمعه بگويي؟ مثلاً در نماز جمعهي تهران بيايي يا هر شهري كه هستيد، بگوييد: بسم الله الرحمن الرحيم ما اينقدر پول گرفتيم، اين مقدار عزاداري كرديم. اين مقدار…
4- بيان معارف دين در جلسات عزاداري
سهم دين در عزاداري چه بود؟ بايد سهم داشته باشد. مردم بايد نماز بلد باشند. سهم نماز، مثلاً حالا ده شب ميخواهيم روضه بخوانيم، ده شب ده ساعت است. ده ساعت يك شب براي نماز باشد. يك شب براي خمس و زكات باشد. يك شب براي آيين همسرداري باشد. يك شب براي تعليم و تربيت بچهها و پدرها و روابط خانوادگي باشد. يك شب مربوط به اقتصاد و تجارت و رشوه و نميدانم لقمهي حرام باشد. يك شب، اينكه مثلاً ده شب سينه بزنيم، مثلاً وضويش غلط بود، حالا هم وضويش غلط است. لقمهاش حرام بود، حالا هم لقمهاش حرام است. و لذا حديث داريم درود بر كساني كه «أَحْيَا أَمْرَنَا»(الكافي/ج2/ص175) يعني امر ما را زنده كنند. در جلسات عزاداري بايد دين زنده شود. بارها اين كلمه را گفتم. امام حسين يك انرژي هستهاي است. عاشورا را شما نگاه كنيد. كدام كشور يك يا حسين ميگويد، 70 ميليون سياه پوش در خيابان ميريزند؟ كدام رئيس جمهور كلاه، كجاي كرهي زمين، كدام رئيس جمهور در كجاي كرهي زمين ميتواند با يك بخشنامهي 70 ميليون عاشق را به راهپيمايي وادار كند؟ بدون اضافه كار، بدون مأموريت، با عشق، خيلي انرژي هستهاي است. يك يا حسين ميگوييم هفتاد ميليون آماده باش هستند. كشورهاي ديگر اينها را ندارند. اينها خيلي براي ما سرمايه است. اين سرمايهها را ما هدر ندهيم. روايت داريم كسي آب دارد، خاك هم دارد، نان ندارد بخورد، «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ» كسي كه آب دارد، خاك هم دارد، نان ندارد بخورد، «فَأَبْعَدَهُ اللَّه» (وسائلالشيعة/ج17/ص40) خيلي، خدا او را از لطف خودش دور كند. چقدر بي عرضه است. ما اهل بيت داريم، قرآن هم داريم، چه مشكلي بايد داشته باشيم. الآن هم زور امام حسين در دنيا زياد است.
در دانمارك پارسال عاشورا 40 هزار نفر در خيابان عزاداري كردند. تنها وقتي كه در خيابان نيويورك توانستند وسط خيابان نماز جماعت بخوانند، روز عاشورا بود. در نيويورك فيلمش را تلويزيون ايران هم نشان داد. شيعيان آمريكا در نيويورك مهمترين شهر دنيا است. وسط خيابان با زور حسين توانستند نماز جماعت بخوانند. امام حسين خيلي زور دارد. كساني هستند در طول تاريخ، در طول سال پايشان را در مسجد نميگذارند. ولي اينها با امام حسين گره خوردند. چون امام حسين خدا را ديد. دل را چاپيد. يك مثل ايرانيها ميزنند. ميگويند: كدخدا را ببين ده را بچاپ، كدخدا را ببين ده را بچاپ. خدا را ببين دل را بچاپ. امام حسين خدا را ديد و دل را چاپيد. و لذا خيلي افراد هستند خمس و زكاتشان سنگين است بدهند. اما براي حسين حسابي خرج ميكنند. حالا اين هم يكي از تذكرات است. كه نكند خداي نكرده ما مثلاً جُنب باشيم، غسل واجب به گردن ما باشد برويم غسل جمعه كنيم. آدمي كه جُنُب است اول بايد غسل جنابت بكند. تو اگر وجوهات نميدهي عزيز من مسئلهي خمس واجب است. امام حسين وقتي كربلا آمد اول زمين كربلا را خريد. گفت: من نميخواهم خون من در زمين مردم ريخته شود. بعد هم يك عده به اسم زوار سر قبر من ميآيند، و حال آنكه آن زمين براي مردم است. صاحبش راضي نباشد. منطقهي كربلا را امام حسين خريد كه خونش در زمين مردم ريخته نشود، و زوارهايش پايشان را جاي حرام نگذارند. اينها درس است.
دوري از آلات موسيقي، بالاخره هر چيزي يك ظرفي دارد.شما اگر خواستي چاي به مهمانت بدهي در آفتابه نميكني. آفتابه براي چاي مهمان نيست. آن آلات لهو ولعب به كار بردنش در عزاداري، درست نيست. شما حاضر هستي به يك مرجع تقليد ميخواهي آب بدهي در يك ليوان شراب آب بدهي؟ولو آب ميدهي ولي در ليوان شراب! حريم نگه داريد. آخر قداستها را نشكنيد.
من يكجايي رفتم در دانشگاه، چند روز پيش. وقتي وارد شدم براي من كف زدند وقتي هم خارج شدم كف زدند.گفتم: كفي كه ميزديد براي تشكر است. دست شما درد نكند كه از من تشكر كرديد. ولي خانمها و آقايان همهي شما رنگ دكمهتان با رنگ لباستان به هم ميخورد. آخر آخوند با كف تناسب دارد يا با صلوات؟ آخر رنگ دكمه و لباس بايد به هم بخورد. گفتند: راست ميگويي. صلوات فرستادند. امام حسين با آلات موسيقي نميخورد. بنابراين استفاده از آلات موسيقي براي اشعار، اين هم از منكرات است.
7- رعايت بهداشت، نذر ميكند گاوش را بياورد در خيابان بكشد يا گوسفندش را، يا شترش را. اصلاً اين نذرها باطل است. در يك كلمه ميگويم. تكرار ميكنم. بسم الله الرحمن الرحيم. نذري به جا است، كه كار مباح باشد. كار معقول باشد. شما اگر نذر كني سرت را به ديوار بزني، بايد بزني؟ كار غلط است. مثلاً نذر كني سيگار بكشي. اصلاً كار غلط است. خون كردن وسط خيابان، به خصوص اگر باران باشد، اين خون جاري ميشود. شتر رم كند. گاو رم كند. يك عده بترسند. اينها همه درست نيست. نذر شما باطل است. كسي نگويد: چون نذر كردم حتماً بايد وسط خيابان بكشم. مراعات بهداشت را بكنيد. در سفرهها، سفره ميخواهيد بدهيد، اخيراً الحمدلله خوب شده است. در ظرفهاي يكبار مصرف ميدهند و خيلي پلاستيكي، خيلي خوب شده است. قديم كه ما بچه بوديم، در شهرهايي كه ميرفتيم، سفره ميانداختند با جورابهايش در سفره راه ميرفت. جورابهايش بو ميداد، جورابهاي بودار به سفره ماليده ميشود، نان را هم در همان سفره ميريختند. اين نان به جاي جوراب ماليده ميشد، بعد در حلق ما ميرفت. الآن خدا را شكر!قليان و سيگار در جلسات حذف شد. خيلي جلسات! من يادم نميرود بعضي از شهرهاي ايران اصلاً وارد كه ميشدي اصلاً يك اتاق بود براي قليان، سي تا قليان يك مرتبه انگار رژه ميروند. سي تا قليان به دست. غل غل غل غل…. غل غل غل غل… (خنده حضار) بعد هم هو….(با بيان حركت) آقا جان بيا! اين هواي اين سالن براي چه كسي است؟ براي همه است. تو به چه دليل16 نفر هوا را سيگاري ميكني، دود قلياني ميكني، اين تجاوز به حريم هوايي ديگران است. خوب اين بغل شما نشسته است، حق تنفس دارد. تو چرا به حريم هوايي تجاوز ميكني؟ تجاوز به حريم هوايي، يكي هواپيماي دشمن است. يكي هم غل غل قليان تو! اين هم تجاوز به حريم هوايي است. تنفس براي همه است.
5- دوري از اشعار بيمحتوا يا غلوّ آميز
دعوت از مبلغين و مداحان متعهد. شعر كه ميخوانيد شعرهايي باشد كه كمال ابالفضل باشد. چشمت قشنگه!خوب بعضي از عروس ها هم چشمشان قشنگ است. قدت كمونه! چشمت قشنگه! قدت نميدانم چه… خوب اين چيست؟ اين را آدم به يك نفر خوشگل تارك الصلاة هم ميتواند بگويد. به هر خوشگلي ميشود اين حرفها را زد. ابالفضل را در حد يك بچهي خوشگل سوسول معرفي نكنيد. آخر چرا چنين ميكنيد؟ من نميدانم. اين همه… ميدانيد من امسال يك چيزي ديدم كه تا الآن بلد نبودم. 65 سالم است، 50 سال هم هست آخوند هستم. پريشب گفتم: راست ميگويي، بياور ببينم آوردند. خيلي براي من عجيب بود. ابالفضل (ع) قبل از آنكه از مدينه و مكه كربلا بيايند پشت بام مكه رفت. پشت بام كعبه! يك سخنراني كرد، چنان بني اميه را به لجن كشيد، ابالفضل حماسه است. در مكه روي كعبه ميرود و به بني اميه فحش ميدهد. آنوقت قدت كمونه، شكلت قشنگه! چرا اينقدر ابالفضل را پايين ميآوريد؟ بنابراين مداح… منبري هم همينطور است. از منبريها هم تقاضا كنيد كه آقاجان دين را هرچه واجبات دين است روي منبر بگو. خواب نگويند. اصلاً خيلي از خوابها دروغ است.
يك نفر پهلوي من در نهضت سواد آموزي آمد و گفت: امام رضا را خواب ديدم، گفت: غصه نخور. بدهي داري پهلوي قرائتي برو. گفتم: به امام رضا بگو: شماديگر مثل بازاريها چك بيمحل نكش! اول پول بفرست بعد حواله! (خنده حضار) پهلوي آقاي ري شهري آمد گفت: امام فلان خواب من آمده گفته: به آقاي ري شهري بگو تو را مكه ببرد. آقاي ري شهري گفت: به او بگو: خودش به خواب من بيايد. من واسطه قبول نميكنم. خيلي از خوابها دروغ است. خيلي از شعرها دروغ است. خيلي از خوابها دروغ است. خيليها مبالغه است. يعني غلو است. بعضي شعرا حرفهايي زدند سالهاي قبل كه اگر بفهمند چه گفتند نجس هستند. خداي من فاطمه است. بسمه تعالي غلط كرديد. ادا در ميآورند. اصلش خودنمايي است. ميخواهد نگاهش كنند، يك چيزي ميگويد كه كسي تا به حال نگفته باشد. اين است. به يك آدم مشهوري، به برادرش گفتند: برادرت مشهور است. گفت: من هم يك كاري ميكنم مشهور شوم. آن هم يك غلطي كرد كه گفت: خوب من هم از اين راه مشهور ميشوم. حرف منطقي داريم. امام حسين چند تا آيه در راه كربلا خواند؟ آيات را بگوييم. چه جملاتي فرمود؟ همين «هيهات منا الذلة» مداح متعهد، شعراي مداح، منبريهاي متعهد.
برهنه شدن در حضور زنها از منكرات عزاداري است. ريا و تظاهر منكر است. اصلاً ريا شرك خفي است. مثل بت پرستي! عمل را باطل ميكند. براي ريا اين كار را نكنيم. مردم ببينند. مردم بفهمند.
6- عزاداري به صورت طبيعي و دوري از قمه زدن
قمه زدن، بعضيها روي قمه زدن اصرار ميكنند. حضرت عباسي من ديدم. در حرم كربلا يك كسي را ديدم. به او گفتم: بيني و بين الله حالا فرض كنيم قمه حرام كه نيست. فرض كنيم مستحب هم هست. چقدر اين مستحب در سالي يك روز، چقدر مستحب ميارزد كه تو حاضر هستي حرف مقام معظم رهبري را بشكني. حرف يك عده از مراجع ديگر را بشكني. تلويزيونها تو را نشان بدهند. اين چه عبادتي است؟ مثلاً ميخواهي بگويي: من خيلي امام حسين را دوست دارم؟ خوب اگر خيلي امام حسين را دوست داري امام صادق كه بيشتر از تو دوست داشت. يكي از مراجع هم بايد قمه بزند. سوالي كه كرديد سوال انحرافي است. ميگوييد: آيا به عشق امام حسين اشكالي دارد چند قطره خون بريزيم؟ مرجع هم مينويسد نه! اشكالي ندارد. شما اينطور بگو. بگو: ميخواهم طوري عزاداري كنم غير طبيعي! همه چيز ما بايد طبيعي باشد. از زنداري ما، در قرآن حدود 40 مرتبه معروف گفته است. يعني كارهايتان عرفي باشد. هركار شما عرفي نباشد، چرا ميگويند: لباس شهرت حرام است؟ براي اينكه لباس شهرت عرفي نيست. مثلاً من عمامهام را اينجا بگذارم، حرام است. مريضي! مريضي! زلفها، فكلها، انگشتها، بند كفشها، بوق زدنها، صداي موبايلش را صداي خر گذاشته است. (خنده حضار) آخر اين همه صدا است تو صداي خر روي موبايلت ميگذاري؟ اين ميخواهد موبايلش كه صدا ميكند با همهي موبايلها فرق كند. اينها مريض هستند. اينكه ميگويم مريض هستند از امام كاظم است. امام كاظم فرمود: هركس دست به هر حركتي بزند كه با باقيها فرق ميكند اين مريض است. يعني كمبود دارد. آمينش يك طور ديگر آمين ميگويد. همه ميگويند: الهي آمين! خوب تو هم بگو: الهي آمين. الهي آمين! چرا اينطور آمين گفتي؟ عطسهاش با ديگران فرق ميكند. دستهايش را همه اينطور بالا كردند، اين اينطور بالا كرده است. سماور هيئت شما سه تا شير دارد، دستور ميدهند اصفهان يك سماوري درست كنند هفت تا شير داشته باشد. مثلاً فكر ميكند امام حسين روز قيامت ميآيد هر سماور هيئتي شيرهايش بيشتر بود، مدال به او ميدهد. اصلاً ما يك خرده مشكل فكري داريم. اينها منكرات عزاداري است.
دوري از تمثالهاي ساختگي! بابا قبر امام حسين را تمثال كنيد. خوب خود امام حسين را كه ما نديديم. طراح كشيده است. بسمه تعالي غلط كرده كشيده است. مگر من ميتوانم دينم را از ساختههاي فكر يك هنرمند بگيرم؟ هنرمند هنر دارد روي چشم ما! گنبد را بكشد كه ما ديدهايم. راست است. ضريح را كه ما ديديم. چرا از آنهايي كه راست است و واقعيت دارد فيلم برداري نكنيم. عكس حقيقي را نزنيم. عكس خيالي را بزنيم. كسي كه حقيقت را رها ميكند سراغ خيال ميرود، خوب اين خياليسم است. ما نميتوانيم دنبال خيال برويم.
دوري از طولاني شدن برنامهها. برنامههاي عزاداري بايد مختصر باشد. خطبههاي نماز جمعه را اخيراً دستور دادند مختصر باشد. الآن هركس ميخواهد نماز جمعه برود انگار يك جمعهاش هوا است. يك طور باشد ظهر برويم يك بعد از ظهر هم خانه باشيم. خطبههاي نماز جمعهاي كه من ديدم بيش از 4 صفحه و 5 صفحه نيست. 4، 5 صفحهاي فوقش نيم ساعت. خطبهها يك ساعته، دو ساعته، هركس ميخواهد نماز جمعه برود يعني امروز كشك! يعني پروژهي جمعهاش به هم ميخورد. يك خرده عزاداريها و نماز جماعتها و نماز جمعهها آسان شود. عزادارها نبايد از روحاني جدا شوند. اينكه چهار تا مداح بخواند يك طلبه حديث نگويد، اين يعني چه؟ يعني چه؟ ميخواهي بگويي: من نياز به قرآن ندارم. طلبه است كه قرآن را تفسير ميكند. حديث ميگويد، مسئله ميگويد. تاريخ ميگويد. چند تا مداح بدون روحاني اين خطرناك است. منتهي نميخواهم بگويم هر روحاني حرفهايش درست است. من لباس پرست نيستم. ولي بايد در هر هيئتي يك اسلام شناس باشد. بعضيها روحاني كه ميبرند انگار ماشين كرايه كردند. بابا ما زن خصوصي داريم. آخوند خصوصي كه نداريم. من خودم يكجايي رفته بودم، يك هيئتي مرا دعوت كرده بود.يك هيئت ديگر گفت: فلان هيئت چه ساعتي ميروي؟ گفتم: ساعت 9! گفت: ساعت 8 هم هيئت ما بيا. گفتم: چشم! يك مرتبه رئيس گفت: تو را من آوردم. گفتم: مگر من را خريدي؟ گفت: نه! تو آقاي هيئت ما هستي. چرا هيئت آنها رفتي؟ بابا جان شبهاي زمستاني است. يك واعظ خوب ميتواند سه تا نيم ساعت صحبت كند، سه تا محله استفاده كنند. اصلاً پولش را تو بده مفت منبر برود. ما خيلي منكرات داريم. ما بايد افتخار كنيم كه پولي را كه من به اين واعظ ميدهم، از فلان شهر او را آوردم، در عوض به بركت اين مسجد ما يك مسجد ديگر هم استفاده كردند. ما ميگوييم: نه خصوصي! ادا درميآوريم. من سراغ دارم تاجري كه نقاش را خانه ميآورد ترياك به او ميداد، كه اين نقشهاش را بيرون فتوكپي نگيرد. كه بگويد: نقشههاي قاليهاي من در كاشان منحصر به فرد است. بابا آخر يعني دين اسلام هم مثل نقاش ترياكي شده است. اين انحصارها…
7- نصب كلمات و پيامهاي عاشورا در علامتهاي عزاداري
علامتها،آهن سر دل ميكشيم چه پيامي دارد؟ بله اگر اين آهن آلومينيم باشد و كلمات امام حسين باشد روي چشم ما!من خودم هم زير آن ميروم. يك چيز آلومينيمي درست كنيد بنويسيد: «هيهات منا الذلة» زير سم اسب ميروم زير بار زور نميروم. من خودم هم در خيابان حاضر هستم با عمامه سر دل بكشم. حسين ما كيست؟ حسين ما كسي است كه محاصرهي نظامي او را از پا درنياورد. هفتاد و دو نفر در محاصره سي هزار نظامي، محاصرهي اقتصادي او را از پا درنياورد. آب براي علي اصغر نداشت ولي زير بار زور نرفت. كار امام حسين را آلومينيمي بنويسي، سبك، خوانا، بنده هم سر دل ميكشم. اين آهن را نگاه ميكني اين اردك است. اين كفتر است. اين طاووس است. اين ميخواهد چه بگويد؟ اين به شب عاشورا ميخورد. به روز عاشورا ميخورد. ارزان است. سبك است. پيام دارد. لغو در لغو در لغو است. منتهي فكرها متحجّر، ما ميتوانيم پيام امام حسين را روي فلز طراحي كنيم منتهي فلزش سبك باشد، پيامش هم خوانده شود، اين مشكل در مسجدها هم هست. ما الآن مسجدها را كاشيكاري ميكنند، هيچ جني نميتواند يك مترش را بخواند. ميگوييم: آخر اين چيست؟ ميگويد: اين خط كوفي است. اين خط ميخي است. خط سيخي است. ميگوييم: بابا ما بايد عمر و پول مردم را برداريم خرج خط كوفي و ميخي و سيخي كنيم؟ روان بنويس بفهمم چه ميگويي؟ گاهي هم كاشيكاريها دم برف است كه هركس ميآيد بايد چنين كند كه چه ميگويد. خوب جلوي چشم ما بنويس. كاشي كاري بايد يك جايي باشد آدمهايي كه عبور ميكنند همينطور كه نگاه ميكنند رأس چشمشان باشد. هم روان بنويس، هم فارسي بنويس، هم عربي روان بنويس، هم با ترجمهي زبان انگليسي و فارسي بنويس، كه من بفهمم. هم عربي نوشتهاي، هم خط كوفي نوشتهاي، هم 18 متري نوشتهاي. اصلاً غلط در غلط در غلط!منكرات عزاداري زياد است. حيف! حيف كه اين قدرت حسين و عزاداري و اين حماسه و اين ثوابها، اشك ما وصل به اشك حضرت مهدي است. اول روضه خوان خداست. جبرئيل روضه خوانده است. پيغمبر گريه كرده است. عزاداران امام حسين وصل به تاريخ ميشوند. وصل به انبيا ميشوند. 46 حديث داريم كه تمام انبيا، بسياري از انبيا براي امام حسين گريه كردند. در جلسهي روضه داري، جلسهي روضه خواني مورد توجه حضرت زهرا و حضرت مهدي (سلام الله عليهما) است. اين عزاداري مقدس را با اين منكرات نامقدس نكنيد. خوب ديگر حالا من 25 مورد نوشته بودم، چند مورد را بيشتر نتوانستم بخوانم. تند تند بخوانم. توضيح مي خواهد. من هم توضيح بدهم كم ميآورم.
خدايا! به آبروي امام حسين كساني كه در طول تاريخ براي امام حسين عزاداري كردند، الساعه همه آنها را ببخش. الساعه همهي آنها را با شخص امام حسين محشور بفرما. يك امنيت كاملي بر عراق حاكم كن كه همهي علاقهمندان به راحتي با معرفت زيارت اهل بيت را نصيب كن. عزادارهاي ما را چنان دور از منكر قرار بده و چنان خالص قرار بده كه حضرت مهدي در حق ما عزاداران دعا كند. نسل ما را از ياران امام زمان و امام حسين قرار بده. كساني كه به گردن ما حق دارند، ما را با قرآن و اهل بيت آشنا كردند جزاي خيرشان بده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
«سؤالات مسابقه»
1- در آیه 83 سورهی مائده، كدام اشك و گریه مطرح شده است؟ 1) اشك همراه با سوز 2 ) اشك همراه با شور 3) اشك از روی شعور 2- امام صادق(علیهالسلام) فرمود چه كسانی در جلسات عزاداری حضور دارند؟ 1) فرشتگان آسمان 2) اموات مؤمنان 3) شهدای كربلا 3- چه كسی بر بام كعبه، رژیم بنی امیه را رسوا كرد؟ 1) امام حسین(علیهالسلام) 2) حضرت اباالفضل(علیهالسلام) 3) حضرت علی(علیهالسلام) 4- كسانی كه رفتارهای غیر طبیعی از خود نشان میدهند، از نظر امام كاظم(علیهالسلام) چه افرادی هستند؟ 1) منافق 2) ریاكار 3) بیماردل 5- بر اساس روایات، چه چیزی مردم را از حیرت و ضلالت خارج ساخت؟ 1) سخنان امام حسین(علیهالسلام) 2) خون امام حسین(علیهالسلام) 3) اسارت حضرت زینب(سلاماللهعلیها)
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2369