responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2469
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

 سوره‌ی الرحمن را داشتیم تفسیر می‌كردیم رسیدیم به این آیه كه «والحب ذو العصف والریحان» همانطور كه پیداست این سوره اولش الرحمن است رحمت‌ها و نعمت‌ها را می‌شمرد از جمله می‌گوید یكی از نعمت‌ها حبوبات است «حب» حبوبات، منتهی حبوباتی كه كاه دارد اسم كاه‌اش را هم برده ما برای گندم الحمد لله می‌گوئیم اما برای كاه‌اش دیگر بنده كه تا حالا الحمد لله نگفته‌ام «عصف» یعنی كاه «ماكول» یعنی خورده شده خداوند هم حبه را آفرید هم محافظش را آفرید، هم مغز گردو هم پوستش، هم گندم هم غلافش، چون اگر آنها نباشد حفاظت نیست كه در جلسه‌ی قبل هم گفتم یوسف(علیه السلام) گفت اگر می‌خواهید بدون سیلو گندم هایتان بماند «فذروه فی سنبله» گندم توی سنبلش باشد حفاظت می‌شود، تا رسیدیم به اینجا كه «فبای الاء ربكما تكذبان» قول دادم در این جلسه دلیل تكرار را بگویم.

فلسفه تكرار برخی آیات قرآن

 چون بیشترین آیه‌ای كه در یك سوره تكرار شده این آیه است، تكرار در طبیعت، تكرار در تعلیم و تربیت، اصلاً فلسفه‌ی تكرار بمناسبت آیه‌ی «فبای آلاء ربكما تكذبان»‌ای جن و انس به كدام یك از آلاء(جمع نعمت است)، به كدام یك از نعمت‌ها. . . كدامها را زیرش می‌زنید چرا زیرش می‌زنید؟ چرا تكذیب می‌كنید؟ این تكرار شده اول اینكه هر جنسی یك فاكتور دارد شما اگر در یك فروشگاه بزرگی وارد شدید دنیا كه اینطوری است، بیست قلم جنس خریدی هر قلمی یك فاكتور دارد چون هر قلمی یك فاكتور دارد هر نعمتی هم «فبای الاء. . . » این فاكتورش است.
دوم: هستی با تكرار اداره می‌شود اگر حركت خون در بدن تكرار نشود مرده‌ایم. حركت ورود و خروج باد در ریه تكرار نشود مرده‌ایم. تابش خورشید تكرار نشود هیچ میوه ایی نمی‌رسد. مكیدن بچه از غذا و مصرف غذا برای كوچك و بزرگ تكرار نشود مرده‌ایم. بنابراین تكرار یك چیزی است كه هم در گناه نقش دارد هم در عمل. اگر گناه تكرار بشود عقوبتش سنگین‌تر است قرآن انتقاد می‌كند از اینهایی كه گناه را تكرار می‌كنند «وكانوا یصرون على الحنث العظیم» یصرون، اصرار بر گناه، گناه صغیره را اگر انسان تكرار كند دیگر ویتامین گناه كبیره دارد. پیش نماز اگر گناه صغیره بكند از عدالت نمی‌افتد اما اگر گناه صغیره را تكرار كرد، تكرار در عدالت و فكر اثر دارد. اگر كسی جرمی كرد دفعه‌ی اولش بود یك حكم دارد اما اگر خلاف را تكرار كرد عقوبتش بیشتر می‌شود. مسافر یكبار باشد نمازش دو ركعتی است اما اگر سفر تكرار شد مثل راننده شد حكمش. . . یعنی تكرار در نماز اثر دارد، نماز مسافر تكرار. در كیفر و حد و حدود شلاق زدن اثر دارد، تكرار در ملامت اثر دارد، داریم اگر می‌خواهید بچه‌تان را تربیت كنید یكبار انتقاد كنید دفعه‌ای یكبار، پاشو توی كلاس رفوزه شدی! به خانمت، پاشو تو كه گوشت را سوزاندی پا شو تو كه یك دفعه. . . اگر انتقادی را همسر از همسر تكرار كند تكرار انتقاد و ملامت. . .

نقش مثبت و منفی تكرار در امور زندگی

 حدیث داریم اگر انتقاد و ملامت تكرار بشود بچه لجوج بار می‌آید اگر كتك زدن به بچه كه یك بار آن هم ممنوع است جز در شرایط خاصی، اگر كتك تكرار بشود، اگر گناه تكرار بشود، اگر انتقاد تكرار بشود، اگر سفر تكرار بشود، خلاصه این جهات منفی است.
جهت مثبت: كپسول را به تو می‌دهند می‌گویند شش ساعت به شش ساعت بخور. اثر این كپسول و قرص اینست كه این خوردنها تكرار بشود دارو و درمان اینطوری است در اول دعا می‌گوئیم(اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتك العصم) تهتك العصم: یعنی پرده پاره می‌شود چون تا پرده پاره نشده آدم حریم نگه می‌دارد پرده كه پاره شد به گناه عادت می‌كند سیگار اول كه آدم می‌كشد سرفه می‌كند تكرار كه كرد دیگر از سیگار كشیدن لذت هم می‌برد دیگر برایش بد نیست.
 قاتلی از منافقین نوزده نفر را ترور كرد قاضی‌اش می‌گفت به او گفتم نترسیدی؟ گفت اولی را كه زدم افتاد ترسیدم دیگر ترورهای بعد برایم مشكلی نبود دفعه‌ی اول آدم مرغ می‌كشد دستش می‌لرزد بعد آدم هم بكشد دستش نمی‌لرزد مسئله‌ی تكرار، تكرار در مسائل اخلاقی تكرار در. . . بنابراین گاهی تكرار واجب است «وذكروا الله كثیرا» گفته‌اند ذكر خدا را تكرار كن «وسبحه لیلا طویلا» شب تا صبح «یبیتون لربهم» قرآن بسیاری از عبادتها را می‌گوید «كانوا یعملون» یعنی كارشان تكرار شده بود اگر «بما كنتم تعلمون» « كانوا یعلمون» كان و كنتم یعنی این كار برای شما تكراری بود یعنی دیگر جزو خصلتتان شده بود بسیاری از الطاف خدا مال كارهای تكراری است بسیاری از قهر و غضب خدا مال گناهان تكرای است خوب. . .
 در جلسه‌ی قبل گفتم اگر گناه تكرار بشود خطر دارد كسی با كسی بحث می‌كند ناراحت می‌شود قهر می‌كند حالا زن و شوهری یا دوستی تا سه روز اینها حق داردند قهر كنند(لا هجره بعد الثلاث) اگر سه روز با دوستی قهر كردی روز چهارم نرفتی آشتی كنی پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود هیچكدام از ما نیستید یعنی تكرار نباید باشد میهمان تا سه روز میهمان است اگر تكرار شد دیگر آنچه می‌خورد، چون صاحبخانه خسته می‌شود می‌گوید صدقه است(الضیافه ثلاثه ایام فما زاد فهو صدقه)

تكرار سخن حق برای فرهنگ سازی

 گاهی برای فرهنگ سازی یك چیزی را باید تكرار كرد. امام(رحمه الله علیه) در این اخر عمرش همه‌اش می‌گفت اسلام امریكایی به هر مناسبتی یك كلمه اسلام امریكایی می‌گفت تا معلوم بشود دو تا اسلام داریم اسلام ناب، اسلام امریكایی.
یك روز پیغمبر(صلی الله علیه و آله) پنج نفر را زیر عبای مشكی خود برد فرمود: اینها اهل بیت من هستند اینها كه زیر این عبا هستند اهل بیت من اینها است چند ماه از شش ماه تا نه ماه گفته‌اند، چند ماه هر روز صبح به صبح پیغمبر(صلی الله علیه و آله) می‌آمد در خانه‌ی حضرت زهرا(علیها السلام) زیارت نامه می‌خواند می‌گفت(السلام علیكم یا اهل بیت النبوه) یعنی اهل بیت همین پنج تا هستند همین كه در خانه‌شان را می‌زنم)فردا كسی سوار شتر نشود توی جمل بگوید من هم جزو اهل بیت هستم كسی بگوید من هم پسر عمو هستم، عمو هستم، اهل بیت من فقط اینها هستند پنج نفر را زیر عبا كرد مثل اینكه شما توی مسجد یك گوشه را كاشی می‌كنی یعنی قبله اینجاست به سمت‌های دیگر نماز نخوانید اهل بیت همین‌هایی هستند(كه زیر عبا هستند افراد دیگر هم خواستند بیایند فرمود شما آدمهای بدی نیستید ولی فعلا نیائید اهل بیت همین‌ها هستند و برای اینكه اهل بیت را تثبیت كند، بعنوان یك فرهنگ اینرا تكرار كرد.
 بارها در مواقع مختلف پیغمبر(صلی الله علیه و آله) این جمله را تكرار می‌كرد(انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و اهل بیتی) اینها(لن یفترقا) از هم جدا نمی‌شوند از همین(لن یفترقا) ما امروز می‌توانیم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ثابت كنیم چون حالا كه قرآن هست پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود اهل بیت من از قرآن جدا نمی‌شوند قرآن امروز هست باید امروز اهل بیتی هم باشد باید امروز هم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد چون فرمود(لن یفترقا) بعد هم گفت اگر به قرآن و اهل بیت تمسك كنید(لم تضلوا) هرگز گمراه نمی‌شوید و در نماز همه‌اش می‌گوئیم «ولا الضالین» خدایا من می‌خواهم جزو ضالین نباشم می‌خواهم(لن تضلوا) نباشم «ولا الضالین» یعنی خدایا من را از(لن تضلو ها) قرار نده اگر می‌خواهی لن تضل نباشی كتاب الله و عترتی.

نماز، تكرار نیست، تعمیق است

گاهی می‌پرسند این نماز تكراری است جوابش اینست كه نماز تكرار نیست. كسی كه چاهی را می‌كند یك عوام فكر می‌كند كه این كلنگ تكراری است ولی هر كلنگی یك خورده از عمق چاه. . . كسی كه از نردبان بالا می‌رود با چشم ظاهر تكرار می‌كند ولی هر پله‌ای یك قدم می‌رود. . . نماز سه شنبه غیر از نماز دوشنبه است نماز عصر ما غیر از نماز. . . یعنی هر نمازی عمقش باید بیشتر بشود هر كلنگی كه می‌زنی عمق چاه بیشتر می‌شود.
تكرار زیارت اولیاء، در زیارت عاشورا صد بار می‌گویی(اللهم العن اول ظالم) صد بار می‌گویی(السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین) برای عظمت است. گاهی تكرار برای عظمت است در همه‌ی كشورها سالروز انقلاب كشورشان را جشن می‌گیرند و هر سال اینرا تكرار می‌كنند در تمام دنیا تمام كشورها سالروز تولد بزرگ هایشان را جشن می‌گیرند تكرار در دنیا هست با یكبار فیلم پرجاذبه افراد قانع نمی‌شوند افرادی یك فیلم را می‌بینند باز چند بار می‌روند آن فیلم را می‌بینند گاهی هویت انسان به تكرار است. اگر لحظه لحظه برق به لامپ تكرار نشود لامپ خاموش است یعنی ادامه‌ی نور مربوط به رسیدن برق و تكرار شدن این است. قرآن شجره ا‌ی طیبه را شجره‌ی می‌داند كه «تؤتی أكلها كل حین» یعنی دائماً میوه بدهد دائماً. . . اجمالاً همه كمالات انسان در اثر تكرار پیدا می‌شود. . . با یك مرتبه مرگ بر شاه، شاه نمی‌رود با یك مرتبه مرگ بر امریكا، امریكا تحقیر نمی‌شود با یك مرتبه مصرف دارو مریض خوب نمی‌شود با یك سلام خشك و خالی محبت ایجاد نمی‌شود فوتبالیست‌ها با یك مرتبه شركت در مسابقات اشباع و قانع نمی‌شوند گاهی وقتها یك مرتبه آدم به بچه‌اش بگوید نماز بخوان نماز خوان نمی‌شود و لذا می‌گوید «وأمر أهلك بالصلوه» بچه هایت را امر به نماز كن بعد می‌گوید «واصطبر علیها» یعنی این را هی تكرار كن در اذان تكرار است خود نماز تكرار است تلاوت قرآن تكرار است در مسائل تربیتی تلقین تكرار است با یك شلاق مجرم تنبیه نمی‌شود باید شلاقها تكرار بشود. در تلویزیون ما با یكبار تبلیغات جنس كارخانه فروش نمی‌رود به هر حال مسئله‌ی تكرار برای این است كه انسان انس بگیرد خو بگیرد و این جزو ماهیتش بشود جاده‌هایی كه خطرش زیاد است یك مرتبه نمی‌نویسند خطر، می‌نویسد خطر، بیست متر آنطرف‌تر می‌نویسد خطر خطر یعنی جاده ایی كه حساس است با یك تابلو كافی نیست اینها مواردی است كه من هی به ذهنم آمده و نوشته‌ام اگر خواب عمیق باشد با یكبار صدا زدن بیدار نمی‌شود.

تكرار برخی آیات در برخی سوره‌های قرآن

گاهی تكرار از آدمهای مختلف است. سوره شعرا اسم هر پیغمبری را می‌برد می‌گوید «ان اجری الا علی الله» این پیغمبر گفت من از شما پول نمی‌خواهم باز حضرت شعیب(علیه السلام) گفت من از شما پول نمی‌خواهم حضرت صالح(علیه السلام) گفت من از شما پول نمی‌خواهم یعنی این «ان اجری» از زبان همه با یك عبارتی تكرار شده و لو اینكه تمام انبیاء یك خط داشتند یك هدف داشتند یك شعار داشتند گاهی تكرار بخاطر اینست كه بگوئیم در طول تاریخ وحدت رویه بوده وحدت هدف بوده وحدت شعار بوده برای این تكرار می‌شود یا مثلاً در سوره‌ی شعرا داریم «ان ربك لهو العزیز الرحیم» این پایان هر فصلی تكرار شده در سوره‌ی قمر «ولقد یسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر» در سوره‌ی الرحمن تكرار شده سوره‌ی حمد خیلی از كلماتش تكراری است رحمن و رحیم تكرار است اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین حتی داریم در غذاهای مختلف اگر تا حالا ابگوشت می‌خوردی برنج خوردی از برنج خواستی نان و پنیر بخوری همین كه نوع غذایت عوض شد یك بسم الله بگو یعنی هر نعمتی یك حساب دارد هر جنسی گفتم یك فاكتور دارد خلاصه این بحث مال بحث تكرار.
سوره‌ی الرحمن هستیم در زمین میوه‌ها است «والنخل ذات الاكمام» خرما است خرمایی كه توی پوستش است خرما را گفته با پوستش «والحب ذوالعصف» دانه را گفته با كاه‌اش با جایش با ظرفش چون ظرفش هم مهم است این سوره خیلی. . . چون سوره‌ی رحمن است همه‌اش نعمت شماری است و این نعمت‌ها مهم است هر كسی بنشیند نعمت‌هایی را كه خدا به او داده بنویسد، من یك شب نشستم نعمت‌هایی را كه خدا به خود بنده داده كه به كسی دیگر نداده تا نود و چند تا نوشتم هر كسی را خدا به او نعمتی داده كه به دیگری نداده یكی خط دارد یكی صدا دارد یكی جسارت دارد یكی شجاعت دارد یكی شكل دارد یكی طبع شعر دارد یكی هوش دارد یكی فامیل خوب دارد یكی تیز هوش است یكی هوشش كم است اما حوصله‌اش زیاد است یكی حوصله‌اش كم است اما. . . همه چیزی را خدا یك جور خدا قاطی كرده.
)یك جایی سخنرانی می‌كردم دختری بلند شد و گفت خدا عادل است یا ظالم؟ گفتم خدا عادل است گفت اگر خدا عادل است چرا بعضی از ما دخترها زشت هستیم خواستگار گیرمان نمی‌اید، جوابش را توی نهج البلاغه دارد می‌گوید اگر شكلت یك درجه كمتر است ببین چه كمالی به تو داده ممكن است از یك جا كم رنگ است از یك جایدیگر ممكن است كمالی داشته باشی چون حضرت امیر می‌فرماید(ماد القامه قصیر الهمه) قامتش كشیده است همتش كوتاه است(طلیق السان) بیان نرم است(حدید الجنان) قلب سنگ است نگاه كنیم خدا چی به ما داده هر كسی نعمت‌هایی دارد غیر از نعمت چشم كه مال همه است نعمت وجود نعمت. . . ما تا حالا گفته‌ایم الحمد الله خدا گندم داد ولی تا حالا هیچكس برای كاه گندم الحمدلله نگفته ولی خدا می‌گوید مواظب باش كاه‌اش هم هست «والحب ذو العصف» الحمدلله خرما خوب است می‌گوید نه، خرما را به تنهایی نگو پوستش را هم بگو «وانخل ذات الاكمام» كم، پوست خرما با پوستش گندم با كاه‌اش بعد هم می‌گوید ساده نگیرید، نباشد از بین می‌رود اگر پوست میوه‌ها نباشد خلاص.)
 اسلام به ما گفته میوه‌ها را بشورید با پوست بخورید آن انرژی و ویتامین‌هایی كه در اثر خورشید جذب پوست شده توی خود میوه نیست بشورید و با پوست بخورید هم خودش و هم پوستش.
آیه‌ی بعد می‌فرماید كه «فاكهه» من راجع به فاكهه گفتم كه اسم یازده تا درخت توی قرآن هست میوه‌هایی كه توی قرآن است از نظر میوه شناسی مهمترین میوه‌ها است بیست بار اسم خرما اورده شده زیتون انجیر انار موز «و طلح منضود» طلح، یعنی موز، ابشار «ماء مسكوب» یعنی ابشار نعمت‌ها را دقت كنید ساده نگیرید الان دكترهایی دارند كه فقط گیاه شناسی.

آفرینش انسان از خاكِ سرد بی جان

 یك كلماتی توی قرآن است كه این كلمات می‌تواند سرسلسله‌ی یك تحقیقاتی بشود «خلق الإنسان من صلصال كالفخار» صلصال گل خشك شده ایی كه وقتی به آن تنگول می‌زنی یك درینگی دارد آن را می‌گویند صلصال درباره‌ی خلقت انسان تعبیرها مختلف است یك جا می‌گوید «من تراب» خاك یك جا می‌گوید «من طین» یك جا می‌گوید «طین لازب» چسپنده یك جا می‌گوید «صلصال» این مراحل وجودی انسان است از خاك است و از گل است و از گل خشك شده است و از سفال است مواد غذایی این است چون همه‌ی ما از نطفه هستیم نطفه هم از میوه است از غذایی است كه بابا و ننه می‌خورند سیب زمینی و برنج و میوه‌هایی كه خورده‌اند ما از نطفه هستیم نطفه از غذای والدین است غذای والدین هم از این خاك است، این یك معنا یا آن آدم ابوالبشر كه از خاك است هر دو معنا قابل تطبیق است «خلق الانسان من صلصال كالفخار» از گل خشكی مثل سفال «وخلق الجان من مارج من نار» هم از سرد می‌تواند آدم درست كند هم از گرم. از گرم از آتش شیطان درست می‌كند جن درست می‌كند «والجان خلقناه من قبل» خداوند دستش باز است یك چوب را می‌زنی به‌تری خشك می‌شود می‌زنی به خشكی‌تر می‌شود «اضرب بعصاك البحر» جای دیگر می‌گوید «اضرب بعصاك الحجر» عصایت را بزن به دریای‌تر خشك می‌شود به سنگ سفت بزن آب در می‌اید به آب‌تر بزن. . . یعنی اب را سنگ می‌كند دست خدا باز است از مواد سردی ««خلق الإنسان من صلصال كالفخار» می‌زنی به گرمی «خلق الجان من مارج من نار» الله اكبر هم می‌تواند توی ده كوچك توی مسجد كوچك آدم مربی بوعلی سینا بشود هم می‌تواند توی شهر بزرگ بالاترین مسجد هیچ كاری نتواند بكند.

اراده مهم است، نه امكانات

 ما تهران یك حوزه علمیه داریم حوزه‌ی علمیه‌ی آقای مجتهدی كه اخیراً هم توی تلویزیون بحث هایش را می‌گذارد چند هزار روحانی مفید از این حوزه بیرون آمده چند هزار روحانی چه روحانیونی! خیلی هاشان مجتهد هستند خیلی هاشان مجتهد هستند همین آیت الله استادی آیت الله خرازی الان خیلی از علمای ما از آنجا هستند دو سه هزار روحانی از توی كوچه و پس كوچه‌ها داده بیرون از یك مدرسه‌ی بسیار محقر، مدرسه هم داریم كه منارش آدم نگاه می‌كند هو یك ربع سوت می‌كشی یك كبك هم توی آن بزرگ نمی‌شود.
در افریقا یك طلبه من را برد توی خانه‌ای گفت این اتاق چند متر است نگاه كردم دیدم این اتاق دوازده متر نیست یعنی فرش دوازده متر توی آن نمی‌افتاد كوچك بود گفت قیافه‌اش؟ گفتم قیافه‌اش هم سیاه است گفت من در این اتاق محقر كوچك هزار تا شیعه درست كرده‌ام و آدم هم هست كه مسجدش مثل كاسه‌ی بلور است بین خادمش و امام جمائتش و بسیج‌اش و هیئت امنائش و هیئت آن وحدت نیست آدم هست با خادمش دعوا دارد توی ناف شهر هیچ كاری نمی‌كند آدم هم هست كه توی روستای افریقا. . . مهم نیست كه شما كی هستی گاهی تار عنكبوت پیغمبر(صلی الله علیه و آله) را توی غار حفظ می‌كند و سنگ مرمر یك گنجشك را حفظ نمی‌كند مهم نیست كه كدام شهر درس می‌خونیم و چه كتابی می‌خوانیم شهری هستیم یا روستایی خدا می‌فرماید «لا یستوی البحران» دو تا دریا مثل هم نیست «هذا عذب فرات و هذا ملح اجاج» یكی شیرین است یكی شور مهم نیست شیر. . . شیرین است یا شور «و من كل تاكلون لحما طریا» تو صیاد باشی توی هر دو ماهی هست «و تستخرجون حلیه» غواص باشی توی هر دو لؤلؤ و مرجان هست «و‌تری الفلك فیه مواخر» تو ناخدا باشی توی هر دو می‌توانی قایقرانی بكنی نگو والله ما كه كامپیوتر نداریم موفق نیستیم ما كه كتابخانه نداریم موفق نیستیم اگر عرضه‌ی درس باشد دانشجو در ساده ترین جاها و طلبه در ساده ترین جاها پیشرفته ترن. . . البته هر چه امكانات باشد توفیق بیشتر است اما حرف اول را امكانات نمی‌زند حرف اول را اراده‌ی ما می‌زند به تریاكی گفتند چطور تریاكی شدی گفت امان از رفیق بد بعد یك خورده نگاه كرد گفت زغال خوب هم بی اثر نیست. به هر حال امكانات بی اثر نیست ولی حرف اول را امكانات نمی‌زند حرف اول را اراده می‌زند شما اراده كردی یا اراده نكردی حالا چون كاشان هستید من این جمله را بگویم.
لمعه می‌خواندم تابستان شد یكی از علمای كاشان كه مقیم نیاسر بود الان هم شنیدم كه در كاشان متولی مدرسه‌ی شده از علما بود ما بهش گفتیم اقا شما تابستان نیاسر هستی ما اگر بیائیم می‌توانیم باندازه‌ی یك سال به ما لمعه درس بدهی؟ حدود سی سال پیش گفت جا نداریم گفتم بالاخره مرده شور خانه كه هست ما برویم توی مرده شور خانه‌ی نیاسر. . . یك حسینه ایی بود حوض ابی هم بود تابوتی هم بود گاهی مرده می‌شستند گاهی هم روضه می‌خواندند ما در كنار همان حسینیه یك تابستان ماندیم و به اندازه‌ی یك سال لمعه خواندیم این «رحله الشتاء و الصیف» اگر راه بیفتد تعطیلات حوزه و دانشگاه نصفه می‌شود یك استاد برداریم برویم یك جایی پهلویش درس بخوانیم اراده اگر باشد می‌شود اگر بگویند چقدر می‌دوی می‌گویی دو كیلومتر یك گرگ دنبال ما بدود سی كیلومتر می‌دویم پیداست كه بیست و هشت كیلومتر دیگر در ما توان هست منتهی باورمان نمی‌اید كه این همه ما توان داریم. علم به توان پیدا نكرده‌ایم. برویم سراغ آیه‌ی بعد یك صلواتی بفرستید.

پدیده‌های طبیعی، بیانگر توحید در ربوبیت

آیه‌ی بعد می‌فرماید كه سوره الرحمن را حفظ هستید؟ من كه حفظ نیستم بعد از. . . بله پیدا شد «رب المشرقین و رب المغربین» پروردگار دو مشرق پروردگار دو مغرب حالا اینجا مغرب و مشرق داریم مشرقین و مغربین هم داریم مشارق و مغارب هم داریم این تعبیرات مختلف بهترین دلیل برای این است كه زمین كره‌ای است و در حال حركت است چون اگر زمین كره‌ای و در حال حركت باشد همیشه برای یك جا مشرق هست برای یك مغرب داریم یا كره‌ی زمین را به دو قطب تقسیم كنیم مشرقین‌اش كنیم یا مشارق و مغارب لحظه به لحظه حساب كنیم تازه می‌گوید همه‌ی اینها یك رب است بر خلاف عقیده‌های قدیم كه می‌گفتند هر چیزی یك ربی دارد «رب المشرقین و رب المغربین» «قل اعوذ برب الناس» «الحمد لله رب العالمین» رب یك است چه رب العالمین چه رب الناس چه رب المشارق همه‌اش یكی است رب المشرقین و رب المغربین «فبای الاء ربكما تكذبان» به كدامیك از نعمت‌ها را تكذیب می‌كنید كسی كه نعمتی را تكذیب كند مورد توبیخ است خدا به موسی(علیه السلام) گفت مردم را عاشق من كن تا نماز بخوانند، خیلی از من می‌پرسند چه كنیم كه بچه‌مان نماز بخواند نسخه‌اش را خدا داد به موسی(علیه السلام) مردم را عاشق من كن تا عبادت كنند گفت چه جوری؟ گفت نعمت‌ها بشمار،)نعمت‌ها را بشمار همین نعمت ابرو همین نعمت چشم همین نعمت دست همین نعمت آب دهان همین نعمت اكسیژن همین نعمت كربن همین نعمت گیاه اگر نعمت‌ها را بشماریم شمارش نعمت‌ها عشق را زیاد می‌كند سوره‌ی الرحمن هی نعمت‌ها را می‌شمارد آخرش هم یك خورده گوش را فشار می‌دهد می‌گوید «فبای الاء ربكما تكذبان» و لذا حدیث داریم بخوانید(لا بشیء من آلاء رب اكذّب) خدا یا من تكذیب نمی‌كنم نعمت‌ها را، بشمارید نعمت آزادی، شما یك نگاه كن به افغانستان یك نگاه كن به عراق یك نگاه بكن به كشورهای عربی یك نگاه بكن به كشورهایی كه دریا ندارند یك نگاه بكن به كشورهایی كه جنگل ندارند كشورهایی كه معدن ندارند كشورهایی كه استعداشان بالا نیست كشورهایی كه امنیت ندارند كشورهایی كه طاغوت به آنها حكومت می‌كند نگاه كن به. . . این نعمت‌های ساده‌ی ساده فقط باید یك خورده دقت كنیم كه خدا چه كرده. تا حالا گفته كسی كه الحمدلله من از مادر متولد شدم مك زدم هیچ انسانی نمی‌گوید كه خدایا شكر من مكیدم همین مكیدن نباشد تمام كارشناسان و مراجع تقلید و اساتید دانشگاه جمع بشوند كه زنمان زائیده نمی‌مكد فود می‌كند پستان مادرش، هیچ یك از مراجع و هیچ یك از اساتید دانشگاه با هیچ یك از وسایل كمك آموزشی نمی‌توانند به بچه‌ی روز اول مكیدن را یاد. . . نعمتی است كه حیات ما بند به آن است و احدی هم به فكر این نعمت نیست تا حالا گفته‌ای الحمدلله گوشم چین و چروك است؟ اگر گوش ما مثل پیشانی صاف بود صدا را می‌شنیدیم اما جهتش را تشخیص نمی‌دادیم نعمت‌هایی است كه اگر نبود چه می‌كردیم؟
خدایا ما غافل هستیم ما را خودت(نبهنی فی ذكرك فی اوقات لغفله) دعای مكام الاخلاق می‌گوید خدایا هر وقت غافل هستم تو من را به هوش بیاور خدایا ما را از غافلین. . . آنوقت می‌دانید قرآن راجع به افرادی گفته مثل سگ مثل گاو به آدم غافل گفته «بل هم ازل» از چهار پا بدتر است چرا؟ می‌گوید «اولئك هم الغافلون» اگر كسی غافل باشد خیلی خطرناك است.
 خدایا ما را نسبت به خودت نسبت به خلق خودت و فقرا نسبت به وظیفه‌مان نسبت به رسالت و وظیفه‌مان نسبت به خون شهدا نسبت به زحمات اولیائ قبل از ما، خدایا ما را نسبت به هیچكدام از اینها غافل قرار نده(الهی امین).
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2469
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست