responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2485

موضوع بحث: نعمتهاي خدا -10، قرآن – 1

تاريخ پخش: 71/12/20

بسم الله الرحمن الرحيم

روزها و شبهاي متبرك ماه رمضان و تولد امام حسن مجتبي(ع) است. بيننده‌ها بحثي را زماني مي‌بينند و بحث را زماني مي‌شنوند كه نصف ماه رمضان را پشت سر گذاشته‌اند. در يك چنين وقتي، بحث را پاي تلويزيون تماشا خواهند كرد.
موضوع بحثمان نعمتهاي قرآن است. نعمتها را هم نمي‌توانيم بشماريم خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» )نحل/18) نمي‌توانيد بشماريد. ما هم نمي‌خواهيم بشماريم. بعد گفته: (وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ) (بقره /231) نعمتها مادي هست و معنوي. نعمتهاي مادي را بعضي هايش را گفتيم.
امام رضا(ع) فرمود: كسي خواسته باشد خدا بشناسد، بايد علم تشريح بداند اسراري كه خداوند در آفرينش انسان قرار داده. نعمتهاي مادي، نعمتهاي معنوي.

1- راز گريه كودك و شكل گوش

ما ساده مي‌گيريم گريه بچه را. حالا بچه دارد گريه مي‌كند. امام صادق(ع)مي فرمايد: اگر بچه گريه نكند ممكن است بچه ديوانه شود. چون يك رطوبتهايي در مغز بچه است كه در اثر گريه اين رطوبتها مي‌آيد بيرون. كه اگر با اشك اين رطوبتهاي مغز بيرون نيايد، بچه ممكن است ديوانه شود. ولي ما مي‌گوييم بچه شيرخواره، نوزاد زياد گريه مي‌كند. علاوه بر اين كه گريه يك ورزشي است علاوه بر اينكه گريه، تحريك عاطفه مادر است يعني همينطور ساده مي‌گوييم بچه گريه كرد. يا آب از دهان بچه بيرون مي‌آيد. خيلي ساده برخورد مي‌كنيم. امام مي‌فرمايد: رطوبتهاي بدنش از لب بيرون مي‌آيد و رطوبتهاي مغزش از چشم بيرون مي‌آيد.
ساده مي‌گوييم گوش. اما حالا اين گوش، شما الآن در دنياي امروز وقتي مي‌خواهيد موج را بگيريد مي‌بينيد براي گرفتن امواج، قيافه ماهوارهايي كه روي پشت بام‌ها و در قله‌ها و در مناطق بلند مي‌بينند، شبيه گوش است. گوش ما شبيه بشقاب است و تازه اين چين و چروكها چه نقشي دارد.
ساده از نعمتها رد مي‌شويم، يك مقدار فكر كنيم هم نعمتهاي مادي هم نعمتهاي معنوي.
مقداري درباره نعمتهاي مادي در جلسات قبل گفتيم. حالا مقداري از نعمتهاي معنوي را مي‌خواهيم بگوييم مهمترين نعمت معنوي، نعمت معرفت است (شناخت خداوند متعال) قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع): «بِكَ عَرَفْتُك»(المصباح كفعمي، ص‌588) خود خدا كمك كرده كه ما او را شناخته‌ايم. معرفت خدا يكي از نعمتهاي بسيار مهم است.

2- قرآن كتابي است كه عباراتش تحريف نشده است

يكي از نعمتهاي معنوي، نعمت قرآن است. من در اين جلسه مي‌خواهم يك مقدار درباره نعمت قرآن صحبت كنم. كلمه قرآن كه حدوداً 70 مرتبه در قرآن اسمش آمده. با القاب و صفات زياد، تنها كتابي است در ميان كتابهاي آسماني كه تحريف نشده. كتابهاي آسماني همه تحريف شده، تنها كتابي كه تحريف نشده، قرآن است حتي يك حرف پس و پيش نشده. البته تحريف معنوي مي‌شود گاهي تفسير به راي شود اما تحريفي كه عبارتش كم و زياد شود، تا حالا يك چنين تحريفي رخ نداده است، مصون است قرآن فرموده: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ) (حجر /9)
هيچ كتابي به اندازه قرآن خوانده نشده درهيچ كتابي به اندازه قرآن اسرار نيست. هيچ كتابي به اندازه قرآن مصونيت ندارد.

3- اخبار قرآن درباره گذشتگان و آيندگان

قرآن چه كتابي است؟ اميرالمومنين(ع) مي‌فرمايد: خبرهاي قبلي در قرآن هست. امتهاي قبلي چه كردند كه سقوط كردند. جامعه شناسي در قرآن هست. مردم شناسي در قرآن هست عوامل عزت و سقوط جامعه‌ها در قرآن هست. قَالَ الصَّادِقُ(ع): (وَ الْقُرْآنُ كَلَامُ اللَّهِ غَيْرُ مَخْلُوقٍ فِيهِ خَبَرُ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَا يَكُونُ بَعْدَكُمْ أُنْزِلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله) (توحيد صدوق، ص‌226). در آينده چه خبر مي‌شود از عالم برزخ تا عالم قيامت. آينده جهان از لحاظ مسائل حكومتي و سياسي «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ» (اعراف /128)
حكومت جهان در آينده به دست كيست؟ (وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ) (قصص /5).
بالاخره حكومت اين جهان با چه كسي خواهد بود؟ عزت براي كه خواهد بود؟ بعد از اين جهان آينده چه خواهد شد؟ الآن وظيفه چيست؟

4- تفسير قرآن دو سال به دو سال بايد عوض شود

تاريخ انبياء در قرآن است اخلاق در قرآن هست. شيوه زندگي در قرآن است خرجي دادن به زن و بچه در قرآن است. تربيت بچه در قرآن است ازدواج در قرآن است تجارت در قرآن است كشاورزي در قرآن است. قرآن هنوز كشف نشده. هر كلمه قرآن يك حرفي دارد. علامه طباطبائي در تفسير آيه 100 از سوره بقره مي‌فرمايد: اين آيه يك ميليون و دويست هزار رقم معنا دارد. علامه طباطبائي فرمود: دو سال به دو سال بايد تفسير قرآن عوض شود. به خاطر اينكه به مرور زمان علومي كشف مي‌شود كه بايد پرده برداري شود گاهي يك آياتي است كه علماي قديم يك جور ديگر مي‌فهميدند حالا جور ديگر مي‌فهمند. در روايت داريم در دروه آخر زمان خانمهايشان «كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ»(من‌لايحضره‌الفقيه، ج‌3، ص‌390) هم مي‌پوشانند هم پيداست.
زماني كه هم مي‌پوشند هم پيداست مي‌گفتند يعني چه هم مي‌پوشند هم پيداست تا اين لباسهاي بدن نما از كارخانه بيرون نيايد، آدم نمي‌فهمد كه مي‌شود هم لباس آدم بپوشد هم بدنش پيدا باشد. يعني گاهي وقتها رواياتي است كه آدم نمي‌فهمد. مثلا در قرآن آمده: بر آسمانها عبور مي‌كنيد در حال غفلت.
قبل از پيدا شدن هواپيما معناي آيه معلوم نبود. (كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ) (يوسف /105).
آياتي در آسمانهاست كه بشر از آن آيات عبور مي‌كند (وَ الَّذينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ) (يونس /7).
مي گفتند: يعني چه بشر از آسمانها عبور مي‌كند در حال غفلت. قبل از اينكه هواپيما باشد، آدم نمي‌فهميد معناي اين آيه يعني چه.
علامه طباطبايي مي‌فرمايد: دو سال به دو سال تفسير قرآن بايد عوض شود.
نه يعني آنهايي كه گفتيم، غلط گفتيم. چيز نو بفهميم. آنهايي كه گفتيم درست گفتيم. مثل تخصص و فوق تخصص و پروفسور و اگر كسي پروفسور شود معنايش اين نيست كه آب. بابايي كلاس اول غلط است. آنهايي كه گفتيم، درست گفتيم منتها بعدش چه مي‌خواهد بگويد.
بهرحال مسئله قرآن. كتابي كه نگاه كردنش عبادت است. خواندش عبادت است. تدبرش عبادت است.
يك مقداري درباره اهميت قرآن دقت كنيم. به اميد اينكه قرآن خواندن مخصوص ماه رمضان نباشد. جلسات قرآن در هر شهري زياد شود. ما مفتخريم كه در ايران جوانهايي داريم محصل و دانشجو در دنيا و مسابقات قرآن اول شدند. همين چند روز پيش برادر عزيزمان جناب آقاي شهريار پرهيزكار در مسابقات بين المللي بين چهل كشور درجه يك شد. و ما همينطور كه فوتباليست نمونه را مي‌شناسيم، كشتي گير نمونه را مي‌شناسيم، مخترع را مي‌شناسيم، مكتشف را مي‌شناسيم، اگر كسي در دنيا اول شد بايد جوانهاي ما بشناسندش. دولت و ملت ما بايد انواع تشويقات را بكند.
«فيه خبركم» (بحارالانوار،ج89،ص90) ارزش انسان و ارزش ما چيه؟ بشر تو چه كسي هستي؟ شما مي‌دانيد كه دنيايي كه اتم را شكافته نمي‌داند انسان چيست؟ الآن در دنيا مي‌گويند: بشر چيست؟ زندگي چيست؟ جامعه چيست؟ رشد انسان در چيست؟
«فِيهِ خَبَرُ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَا يَكُونُ بَعْدَكُمْ» (بحارالانوار،ج5،ص30) خبر به شما مي‌دهد درباره ارزش ما. ارزش جامعه و مسئولين شما.

5- در قرآن خبر آسمان‌ها و زمين است

خبر خودتان و خبر پيشينيانتان و خبر من بعد. قَالَ الصَّادِقُ(ع): (وَ فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْض) (كافي، ج‌1، ص‌61) بالاخره اين خورشيد آينده‌اش چه مي‌شود؟ «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تكوير /1)
بالاخره در آسمانها مي‌تواند انسان زندگي كند يا نه؟ قرآن مي‌فرمايد: بله. انسان مي‌تواند در آسمانها زندگي كند.
حضرت عيسي در آسمان (بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ) (نساء /158) خداوند عيسي را برد در آسمان و الآن هم زندگي مي‌كند. زندگي در آسمانها مي‌شود يك فرضيه. قرآن جواب مي‌دهد.
اين آسمانها همينطور كه هست توسعه پيدا مي‌كند يا همينطور كه هست همين مقدار كه هست؟
قرآن مي‌گويد: (وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ) (ذاريات /47) ما آسمانها را كه خلق كرديم در حال توسعه هم هستيم.
خبر آسمانها. خبر زمين.
اميرالمومنين(ع) مي‌فرمايد: «ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ»(نهج‌البلاغه، خطبه 158) بنشينيد از قرآن نكته بكشيد بيرون هر چه قرآن را دقت كنيم نكات بيشتري از آن استفاده مي‌كنيم.

6- اثر زكات از نظر قرآن

گاهي در يك آيه كوچولو حالا من چون درسهايي از قرآن است من يك آيه كوچولو بگويم برايتان. در يك آيه كوچولو مثلا ببينيد آيه در مورد زكات است مي‌فرمايد: (خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ) (توبه /103)
ببينيد يك آيه قرآن است 6 تا كلمه هم بيشتر نيست.
اي پيامبر بگير از اموال مردم زكات (از مردم زكات بگير) تا مردم را با گرفتن زكات پاك كني و رشدشان بدهي و وقتي از مردم زكات گرفتي بر مردمي كه از آنها زكات گرفتي بر آنها درود بفرست. درود تو بر آنها آرامش مي‌دهد. اين آيه قرآن است اما در اين يك آيه قرآن ببينيد، وقتي آدم نگاه مي‌كند به اين يك آيه ساده چقدر نكته در آن است:
خُذ: بگير از اين بگير چه در مي‌آيد؟ يعني جامعه حكومت اسلامي دارد يعني حاكم اسلامي بايد برود بگيرد. قدرت هست و حكومت. چون يك آدم عادي كه نمي‌تواند از مردم پول بگيرد. اينكه مي‌گويد از مردم پول بگير اين معنايش چيست؟ معنايش حكومت هست، قدرت هست، لزوم ماليات هم هست.
مِن: بخشي از اموال را بگير. «أَمْوالِهِمْ»: مال خودشان را(مالكيت خصوصي) مالكيت خصوصي محترم است. مال، مال مردم است منتها شما قسمتي را بگير.
صدقه: زكات نشانه صدق ايمان است، صداقت در ايمان است.
كسي كه مي‌گويد من دين دارم ما نمي‌دانيم راست مي‌گويد يا دروغ. اگر زكات داد معلوم است در ايمانش صداقت دارد مثل صداق. يك داماد مي‌رود پهلوي عروس مي‌گويد مي‌خواهم با هم ازدواج كنيم اين عروس شك دارد كه داماد راست مي‌گويد يا دروغ. مي‌گويد خوب يك مقدار پول بده ببينم. (مهريه) اين مهريه را مي‌گويند صداق. يعني داماد در گفتنش صداقت دارد.
چرا به زكات مي‌گويند صدقه؟ به صدقه مي‌گويند صدقه؟ يعني من كه مي‌گويم قيامت هست راست مي‌گويم اين هم نشانه‌اش كه از پول شخصي خودم، خرج مي‌كنم. تا كسي، كسي را دوست نداشته باشد، پول بالايش نمي‌دهد. تو اگر دين داري بايد پول هم خرج كني. صدقه به زكات مي‌گويند.
بگير. گرفتن ماليات از مردم نياز به يك سيستم قدرت دارد. مالكيت مردم محترم است. مال، مال خودشان است. (أَمْوالِهِمْ) (توبه /103) مال، مال مردم است. مالكيت خصوصي محترم است. صدقه: زكات دادن نشانه صداقت است.
(تُطَهِّرُهُمْ) (توبه /103) پاكي پاك كردن مردم از بخل و دنياپرستي. پاكي فقط اين نيست كه بدن انسان نجس باشد آدم بخيل هم نجس است. پولش را بگير در اثر پول دادن او از بخل پاك مي‌شود. از دنيا گرايي پاك شود چون بخشي از پولش را مي‌دهد. سخاوت و پول خرج كردن انسان را از بخل پاك مي‌كند.
(تُزَكِّيهِمْ) (توبه /103) رشد مردم در صورت نبودن فقر است. مردم اگر فقير باشند دست به يك سري گناهها مي‌كنند. بخشي از گناههايي كه در جامعه مي‌شود، به خاطر گرسنگي است. نمي‌خواهم بگويم همه. اما جامعه‌اي كه فقر در آن است فساد هم در آن هست. بسياري از آدمهايي كه دست به گناه مي‌زنند چون گرسنه‌شان است. شما از پردرآمدها زكات بگير به كم در آمدها بده. شكم گرسنه‌ها را سير كن اگر تعادل برقرار شود خيلي از مفاسد، كم مي‌شود.
(وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ) (توبه /103) رابطه مردم و رهبر، رابطه درود است. هم به ما گفته‌اند «صَلُّوا عَلَيْهِ». (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً) (احزاب /56) هم به ما گفته‌اند: «صَلُّوا عَلَيْهِ» هم به پيامبر گفته‌اند: «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ». به ما گفته‌اند: مردم بر پيامبر صلوات بفرستيد. به پيامبر مي‌گويد: ‌اي پيامبر بر مردم صلوات بفرست. رابطه بين امت و رهبر، رابطه ترس و وحشت نيست رابطه سلام و صلوات است. «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ» (درود بفرست.)
(إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ) (توبه /103) مسئله تشويق. تشويق از خوبان. تشويق كند خوبها را.
نه تشويق از خوبان اينطور كه الآن در وزارتخانه‌ها مرسوم شده. كه هر كس خوب است قالي و سكه اينها به او مي‌دهند. تشويق بدون بودجه.
«وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ». تشكر. دعا. تا مي‌گوييم آقا تشويقات. مي‌گويد پول.

7- تشويق پول لازم ندارد

اگر يك تيمسار پيشاني يك سرباز را ببوسد كه نمازش درست است. خود سربازها نمازشان را درست مي‌كنند. پول هم لازم ندارد.
اگر مدير عامل يك كارخانه همين كه ديد بي سواد، باسواد شده گفت بيا ناهار را با هم بخوريم عكس با هم بگيريم همين كار باعث مي‌شود اين كارگر بي سواد كه با سواد شده خوشحال شود. همين بگويد بيا بغل من بنشين. نياز نيست در تشويق پول باشد. امام بدون پول جمهوري اسلامي را راه انداخت و افرادي ميلياردها دلار خرج مي‌كنند يك كودتا هم نمي‌توانند بكنند. به دليل اينكه امام با محبت مردم را راه انداخت ولي كودتا با زور مي‌خواهد اين كار را بكند. زور و پول، زورش از محبت خيلي كمتر است. «إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ»

8- نتيجه عدم پرداخت زكات

شما يك آيه را ببينيد. پيامبر از مردم زكات بگيرد و و اين جمله را بايد بگويم: به عقيده شخصي من، علت اين كه در استانها زلزله و سيل مي‌آيد، اين است كه زكات بر افتاده است. آقا مردم خيلي‌ها خمس مي‌دهند سهم امام خيلي‌ها مي‌دهند. بر افتاده كه مثلا مردم فلان كشور وقتي خرمايشان را از درخت چيدند بعد از آنكه خرما را تحصيل كردند، زكات دهند. خرما زكات دارد. و زكات خرما را نمي‌دهند. اصلاً زكات در كشاورزها ورافتاده، بعضي وقتها حالا من نمي‌گويم همه، مثل چي شده مثل كراوات براي آيت الله شده. اصلاً ورافتاده نيست. وجود خارجي ندارد. اصلاً فكر نمي‌كند اين گندمي را كه مي‌دهد به سيلو بايد زكات هم بدهد. راحت گندم را با كاميون مي‌دهد به سيلو. آنوقت كامپيوتر و اقتصاد دان و سياستمدار و نمي‌دانم محاسبات و كارشناس همه كارهايشان را مي‌كنند يك مرتبه به اندازه يك سوم – يك چهارم مملكت يك ضرر در زلزله يا سيل مي‌آيد. آقا! زكات ورافتاده. نه يك حديث نه دو حديث نه 10 حديث نه 20 حديث نه 30 حديث نه 40 حديث نه 50 حديث، خدا مي‌داند چقدر حديث داريم. اگر جامعه زكات ندهند مالشان آتش مي‌گيرد. يك مقداري را مسئله زكات را بايد رويش تكيه كنند.
برادرها و خواهرهاي كشاورز! خرماداري كشمش داري گندم و جو داري گوسفند داري.
اصلاً دامدارهاي ما زكات مي‌دهند؟ هر 40 گوسفندي مي‌دانند؟ يك گوسفندش زكات است، هر چند شتري مي‌دانند يك شترش، هر چند تا گاوي مي‌دانند يك گاوش زكات است؟ مسئله زكات خيلي كم رنگ است نمي‌گويم نيست خيلي كم رنگ است.
زكات بگيريد اگر زكات بگيريد پاك مي‌شويد از بخل اگر زكات بگيريد جامعه‌تان رشد پيدا مي‌كند. پيامبر! بر اينها كه زكات مي‌دهند دعا كن. دعا براي اينها آرامش بخش است. يك آيه چند كلمه‌اي يك درس زندگي. جامعه بايد حكومت داشته باشد مالكيت خصوصي محترم است. كسي كه مي‌گويد دين دارم نشانه صداقتش اين است كه پول خرج كند. پول خرج كردن انسان را رشد مي‌دهد. از بخل نجاتش مي‌دهد جامعه را رشد مي‌دهد. تشويق يكي اثر بسيار مثبتي در افراد دارد. اين درس زندگي است بياييد به سراغ قرآن. تازه اين را كه من گفتم اين الفباي تفسير است. تفسير به قدري مهم است كه امام بزرگوار بنيانگذار جمهوري اسلامي در حسينيه جماران بحث قرآن را كه كرد، آخر جمله‌اش يك چيزي را فرمود. فرمود: خدايا! نسيمي و بويي از معارف قرآن به ما بچشان.
اين پيداست كه ديگر دست ما به قرآن نمي‌رسد همين نسيمش بس است. نسيمي اين هم نه براي ما براي رهبر انقلاب.
حالا اين قرآن تعليم و تعلم آن چقدر فايده دارد.

9- تعليم و تعلم قرآن

حديث داريم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنْ أَرَدْتُمْ عَيْشَ السُّعَدَاءِ وَ مَوْتَ الشُّهَدَاءِ وَ النَّجَاةَ يَوْمَ الْحَشْرِ وَ الظِّلَّ يَوْمَ الْحَرُورِ وَ الْهُدَى يَوْمَ الضَّلَالَةِ فَادْرُسُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ كَلَامُ الرَّحْمَنِ وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ رُجْحَانٌ فِي الْمِيزَانِ»(جامع‌الأخبار، ص‌41) اگر مي‌خواهيد با سعادت زندگي كنيد. اگر مي‌خواهيد به درجه شهيد برسيد، زندگيتان باسعادت باشد و مرگتان، مرگ شهيد باشد. يعني ثواب شهيد را داشته باشيد يا با شهدا باشيد، اگر مي‌خواهيد قيامتتان آباد باشد، مي‌خواهيد در آن داغي قيامت، در سايه زندگي كنيد به قرآن پناه ببريد.
درس قرآن را تكيه كنيد. اين مدارسي كه براي قرآن هست حالا تحت عنوان مدرسه قرآن كلاس قرآن، دارالقرآن مكتب قرآن، محفل قرآن، شبي با قرآن، اين مجالس قرآن را به آن بها بدهيد. بخشي از وقفها، وقف قرآن باشد. مقداري كه براي امام حسين(ع) وقف شده براي قرآن نشده قرآن و امام حسين(ع) با هم هستند. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»(وسائل‌الشيعه، ج‌27، ص‌33).
الآن براي امام حسين(ع) موقوفات زياد است اما براي وقف قرآن كم است. ما بودجه‌اي وقف قرآن بكنيم، نداريم. مثلاً فرض كنيد 400 تا شهر در ايران داريم هر شهري يك ميليون بگوييم، براي نشر فرهنگ قرآن چهارصد ميليون تومان پول داريم.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «خِيَارُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَ عَلَّمَهُ»(أمالي طوسي، ص‌357) بهترين آدمهاي شما آني است كه قرآن ياد بگيرد. «وَ عَلَّمَهُ» معلم قرآن شود.
امام صادق(ع) فرمود: «يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لَا يَمُوتَ حَتَّى يَتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ أَوْ يَكُونَ فِي تَعْلِيمِهِ»(كافي، ج‌2، ص‌607).
مومن خوب است قبل از آنكه بميرد قرآن ياد بگيرد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «مُعَلِّمُ الْقُرْآنِ وَ مُتَعَلِّمُهُ يَسْتَغْفِرُ لَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ حَتَّى الْحُوتُ فِي الْبَحْرِ»(مستدرك‌الوسائل، ج‌4، ص‌235) همه موجودات براي معلم قرآن استغفار مي‌كنند. احترامي كه سني‌ها به قرآن دارند بيش از احترامي است كه ما به قرآن داريم. سني‌ها قرآن را روي زمين نمي‌گذارند با كمال تاسف شيعه‌ها قرآن را روي زمين مي‌گذارند. حتي مي‌بينيم در محراب آقايان، قرآن روي زمين است. قرآن بايد بالا باشد روي رحل باشد. يا روي جعبه باشد آنجايي كه شما پايتان را مي‌گذاريد نبايد قرآن را بگذاريد. آنجايي كه شما مي‌نشينيد كنار نشستن شما نبايد قرآن باشد. سني‌ها پايشان را از روي قرآن بر نمي‌دارند كلمات قرآن را در روزنامه يافتيم بايد تجليل كنيم. دست بي وضو نبايد داشته باشيم.
برادر‌هايي كه زنجير طلا گردنشان مي‌كنند دو تا گناه با هم انجام مي‌دهند. يكي طلا براي مرد حرام است، يكي كلمه «الله» به بدن بي وضو مي‌خورد. به چه دليل دو تا گناه بي دليل. نمي‌شود گفت چون حلقه نامزدي است طلا دست كرد. دائما در حال گناه نماز هم با آن باطل است يعني آدم عروس را بيش از خدا دوست داشتن؟ يعني چه؟ چرا عروس راضي مي‌شود كه شوهرش هميشه در حال گناه باشد.
براي قرآن تفسيرهاي زيادي نوشته شده تا آنجايي كه من اينجا يادداشت كرده‌ام 2200 رقم تفسير تا حالا شناخته شده و خيلي تفسيرها خطي است و شناخته نشده. عالمي بود كه تفسير نوشته ولي مرده است و تفسيرش هم چاپ نشده است. آن مقداري كه چاپ شده و در كتابخانه‌ها كدبندي شده 2200 رقم تفسير نوشته شده.

10- پيامبر براي تعليم قرآن نماينده مي‌فرستاد

حضرت وقتي افرادي را مي‌فرستاد براي نمايندگي خودش از جمله معاذبن جبل فرمود: «يا معاذ! علمهم كتاب الله» ‌(تحف‌العقول،ص 25) و در شرح وظائف اين است وقتي منطقه مي‌روي اول روي قرآن كار كني. نمايندگان حضرت امام در استانها فرض كنند نماينده پيامبر صلي الله عليه و آله هستند. پيامبر چند تا ماموريت مي‌دهد به نماينده‌ها. پيامبر صلي الله عليه و آله هم نماينده مي‌فرستاد به اطراف. معاذ بن جبل نماينده پيامبر صلي الله عليه و آله در يمن بود. مصعب نماينده پيامبر بود در مدينه. جعفر طيار نماينده پيامبر بود در حبشه. اميرالمومنين(ع) خودش نماينده پيامبر بود. پيامبر گاهي نماينده مي‌فرستاد و در شرح وظائف نماينده‌ها مي‌فرمودند: برويد به اينكه قرآن ياد مردم بدهيد. الآن مقام معظم رهبري صدها نماينده دارد در استانها در هر شهري در هر منطقه‌اي گاهي در شهري چند تا نماينده دارد اگر همانطور كه نماينده پيامبر مسئول احياء قرآن بود نمايندگان امام هم مسئول احياء قرآن باشند در جلسات قرآن شركت كنند بودجه بگذارند از مردم بودجه تهيه كنند يعني مسئول مسئله قرآن را يك خرده به آن توجه كند، خيلي عالي مي‌شود.
قرآن 268 تا قصه دارد. پيامبر با همين قصه‌ها سلمان و ابوذر درست كرد. ما اگر قصه‌هاي قرآن را جمع كنيم و در هر شب يك قصه گو داشته باشيم و بچه‌ها تابستان و زمستان بروند آنجا براي قصه‌هاي قرآن. آنوقت تفسير هم چند رقم بايد داشته باشيم. تفسير ساده باشد، تفسير نيمه عميق باشد اگر فرهنگيان هر شهري البته الحمدلله اين هست حالا اينجا در اين ساختماني كه هستيم اين ساختمان آثار باستاني اصفهان حالا آمديم اصفهان گفتيم فيلم هم بگيريم آثار باستاني اصفهان انگورستان ملك. ما تا به حال اينجا نيامده بودم اينجا را تا به حال نديده بودم جاي قشنگي هست. بهر حال خوب است كه استفاده شود از آن. برنامه‌هاي قرآن گفتند اينجا ضبط مي‌شود.
در هر شهري يك جاي زيبايي كه دارند بگذارند براي آنهايي كه خانه قشنگي دارند از خانه قشنگ‌شان اصولاً حديث داريم كه خانه‌اي كه در آن قرآن خوانده نشود، قبرستان است. منتها مرده‌هايي كه نفس مي‌كشند. يكي از بركات نماز اين است كه وقتي آدم نماز مي‌خواند بالاجبار روزي 120 تا آيه قرآن بخواند. چون آدمي كه نماز مي‌خواند 17 ركعت است 10 ركعت آن حمد و سوره است 10 تا حمد بايد بخواند 10 تا قل هو الله. ده تا حمد يعني 70 تا آيه. ده تا هم قل هو الله 50 تا آيه كه با هم 120 تا. يعني آدمي كه نماز مي‌خواند بايد 120 تا آيه هم مجبور است بخواند يعني از بركات نماز يكي قرآن خواندن است. خانه‌اي كه قرآن در آن خوانده مي‌شود، نوراني است پهلوي اهل سماء. همينطور كه شما ستاره‌ها را مي‌بيني خانه‌اي كه در آن قرآن خوانده مي‌شود اهل آسمان اين خانه را مي‌بينند.

11- كيفيت خواندن قرآن و حفظ برخي آيات كوچك

براي خواندن قرآن گفتند بايد با وضو باشيم، با صوت حزين بخوانيم، سوره كوچولوها را به بچه هايمان بگوييم حفظ كنند. آياتي كه مورد نياز است مثلا وقتي بحث غيبت است همه ايراني‌ها اين آيه را بلد باشند. (وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً) (حجرات /12) آيه قرآن است دو كلمه بعضي غيبت بعضي ديگر را نكنيد. تا رفت متلك بگويد شهري، دهاتي، سياه، كوتاه، فقير، گدا بگويد (لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ) (حجرات /11) همديگر را مسخره نكنيد. تا بحث آبجو مي‌ايد (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ) (مائده /90) رزق شراب حرام و نجس است. آيه كوچولو‌ها را مثل (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم) (حجرات /13) 200 – 300 تا آيه كوچولوي دو حرفي است سه حرفي است اينها را لااقل استخراج كنيم حفظ كنيم. بهرحال ما بايد آموزش و پرورشمان و مساجدمان هر مسجدي نماز مي‌خواند فقط يك مسجدي در تهران ديدم كه به عنوان مسجد نمونه بايد استفاده كنم يك طلبه فاضل جواني داشت به نام حجت الاسلام غياث در نارمك تهران من از اين مسجد بسيار كيف كردم يعني به نظرم مسجد نمونه بود.

12- مسجد نمونه در تهران

از اين مسجد عبور مي‌كرديم گفتيم برويم داخل مسجد نماز بخوانيم. نمي‌دانستيم وضع پيش نماز اين مسجد چگونه است. گفتند طلبه جواني است. رفتيم ديديم بله ايشان رفيق ما هست. مسجدش هم گنبد و باره نداشت يك جايي خيلي خيلي ساده. رفتيم نشستيم ديديم مسجد ساده ولي پر از جمعيت آخر بعضي مسجدها 100 ميليون خرجش كردند ولي جمعيت آن 20 نفر پيرمرد هست ولي اين مسجد يك ميليون خرجش نبود ولي پر از جمعيت تا گفت: «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته» در فاصله يك دقيقه قرآن تقسيم كردند بعد پيش نماز رفت نشست و گفت: (وَ أَمَّا الَّذينَ في‌ قُلُوبِهِمْ مَرَض) (توبه /125) همينطور شروع كرد يك جمله يك جمله خواند و همه هم خواندند تا 10 تا آيه بعد گفت: ‌اي مردم اين 10 تا آيه حرفش اين است: . . . و السلام عليكم. مي‌گفت: من شبي ده دقيقه بعد از نماز 10 تا آيه مي‌خوانم و همه مردم هم با من قرآن را مي‌خوانند و تا حالا سه مرتبه همه قرآن را با مردم مسجد خوانديم و تمام مردم منطقه قرآن ياد گرفته‌اند. و با تفسير بسياري از آيات قرآن هم آشنا شده‌اند.
من گفتم يك طلبه جوان توانسته است مردم يك منطقه را قرآن خوان كند و مردم هم اين طلبه را مي‌پرستيدند. مسجد ساده، آخوندش خوش سليقه و مردم با همت چه مي‌كند. از طرف ديگر مسجدهاي چند ميليوني به علت بي همتي مردم آن قرآن در آن سوت و كور است. بياييد قرآن را زنده كنيم. قرآن هم ما را زنده كند.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2485
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست