نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2494
موضــوع: نعمتهاي خدا-2، آسمان
تاريخ پخش: 71/12/12
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
دومين بحث از بحثهاي ماه رمضان هفتاد و يك موضوع بحث نگاهي به گوشهاي از نعمتهاي خدا، چون خودش فرموده است اگر بشماريد نميتوانيد «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا» )إبراهيم/34( اگر بخواهيد بشماريد نميتوانيد بشماريد نه ميتوانيم بشناسيم و نه ميتوانيم بشماريم و نه ميتوانيم شكر آنرا بجا بياوريم. اما غفلت هم خوب نيست، در جلسه اول ما اجمالاً نعمت زمين و خورشيد و آب را گفتيم حالا در اينجا نعمت آسمان را ميگوئيم.
1- آسمان و زمين در شش مرتبه آفريده شده است
عايشه ميگويد سحرها پيغمبر به اطراف آسمان نگاه ميكرد و اين آيه را ميخواند (الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ) (آلعمران /191) آسمان كه تقريباً سيصد مرتبه اسم آن در قرآن آمده است، آياتي هست از جمله اينكه آسمان در زمانبندي آفريده شده است، بارها خداوند ميفرمايد «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» آسمان و زمين را يكمرتبه خلق نكرده است، آنرا در شش مرتبه خلق كرده است.
2- مركز مديريت آسمان است
آسمان را برافراشت (اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا) (رعد /2) پايهاي كه شما آنرا ببينيد نيست، نميگويد بي پايه است، پايه دارد شايد همان قانون بر آن پايه هايش باشد (وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا) (انبياء /32) آسمان سقفي است حفاظت شده، نقشهاي بديع و دقيق دارد اعتدال دارد، زيبا است (إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ) (صافات /6) اگر ستارهها توي آسمان نباشد خيلي وحشت آور است، مركز فرماندهي عالم است (يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنْ السَّمَاءِ) (سجدة /5) مركز مديريت آسمان است نه يعني اينكه جاي خدا آسمان است، خداوند مكان ندارد اما برنامه ريزيها از بالاست مخزن ارزاق است (وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ) (ذاريات /22) آسمان قابل گسترش و توسعه است (وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ) (ذاريات /47) قابل توسعه است. تازه هماهنگي بين زمين و آسمان يك مسئله است.
3- خلقت انسان نيكوترين خلقت
در خلقت خودمان فكر كنيم، اگر كف پاي ما اينرقمي نباشد همه بايد چهارپا باشيم، هيچ موجودي نميتواند روي دو پا بايستد غير از انسان، تمام موجودات دمر هستند تنها موجود سيخكي انسان است. (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ) (تين /4) بهترين ساختمان را داديم به تو، اعضاي بدن ما به يك سمت خم ميشود چون نيازي نيست اما گردن چون نياز هست به چهار طرف خم ميشود، نميشود الكي بوده است، كلفت ترين پوست بدن كف پا است كلفت ترين لباسها چرم است آدم ميپوشد سرما ميخورد، اما چشم با پوست نازك در دماي سي درجه زير صفر كسي نگفته است چشم هايم يخ كرده است. ابرو تا موي سر چقدر فاصله دارد؟ اين مو هي بلند ميشود اما موي ابرو، هيچ كس از اول عمر تا آخر عمر نرفته است كه ابرويش را بتراشد، يعني دو تا مو در فاصله يك سانتي يكي رشد دارد يكي رشد ندارد قصه چيست؟ اگر آب دريا شيرين بود همه ميمُرديم اگر آب دريا شور و اسيد گونه نبود اين آشغالهايي كه توي دريا ميرفت بد بو ميشد همه ميمرديم، بايد آب دريا شور باشد كه آشغالها را در خودش بسوزاند. بايد آب دريا شور باشد آب دريا را نميشود خورد اما خدا از كانال ديگر آنرا بخار ميكند باران ميكند آنرا شيرين ميكند. در غذا خوردن چانه پائين حركت ميكند، حالا اگر كله تكان ميخورد بايد سي بار بچرخد تا يك لقمه هضم بشود اينها حكمت نيست؟ ما چرا با همچين خدايي كم رفيق هستيم كي رفيقتر از او؟ يك سند بدي دست كسي داشته باشي از او ميترسي اما همه گناهان ما را خدا ميبيند ولي ستارالعيوب است «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ» (كافي، ج 2، ص 578) اي كسي كه زيبائيها را نشان ميدهي زشتيها را نشان نميدهي. اگر ميوهها پوست نداشت همه ميوها فاسد ميشد، تا حالا كسي ساعت ساخته است كه عقب و جلو نباشد؟ ساعتها يا عقب ميمانند يا اينكه جلو هستند، اما خدا در طبيعت ساعتي ساخته است كه ميداني امروز چندم ماه است، ساعتهاي خدا پول نميخواهد، همه مردم در يك نگاه ميفهمند منظم است، دقيق است، پس و پيش ندارد. قلب چقدر كار ميكند؟ ولي از كار نميافتد، البته يكوقتي از كار ميافتد، اما آنرا با موتور ماشين و موتور هواپيما مقايسه كنيد، موتور ماشين از آهن است، قلب از گوشت است، يك موتور گوشتي ساخته است از تمام موتورهاي آهني كارش بيشتر است، و از همه ديرتر خراب ميشود. خونهايي كه در رگها جريان ميدهد در طول روز هفتصد و پنجاه هزار كيلو متر است از تهران تا نيويورك ميشود آن هم با چه سرعتي. شما تا بحال گفتهاي الحمدلله طوفان آمد؟ واقعاً اگر طوفان نباشد سرما يك قسمت را ميسوازند گرما قسمت ديگر را ميسوزاند اين طوفان جابجا كردن نعمتي است اگر طوفان نباشد سرما يك گوشه زمين را نابود ميكند گرما گوشهي ديگر را نابود ميكند.
4- اهميت لب و زبان در خلقت انسان
شما تا بحال گفتهاي الحمدلله خدا به ما لب داده است؟ اگر لب نبود همه ما مرده بوديم، چون انسان ورودش به دنيا از راه لب و مكيدن است، اگر لب نباشد مكيدن نيست و مرگ است، عامل حيات ما لب است ما با لب زنده هستيم، اگر لب نبود نميتوانستيم حرف بزني، م حيات ما با لب است، سخن گفتن با لب است، در دهان ما اين قسمتي كه مسئول چشيدن مزهها است چقدر كوچك است؟ يعني چند ميلي متر زبان ما مشغول چشيدن است؟ (فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ) (الرحمن /13) امام حسين(ع) ميفرمايد خدا جان هر كس با تو رفيق نيست كي را دارد؟ «ما ذا وجد من فقدك» هر كس تو را ندارد، چي دارد؟ و هر كس تو را دارد، چي ندارد؟ البته اينرا من نبايد بگويم آنهايي بايد بگويند كه مزه عرفان را چشيدهاند اما ما هم داريم تقليد آنها را ميكنيم بقول دعاي كميل «بلسان اهل توحيدك».
5- اهميت قلب در وجود انسان
قلب در يك سال دو ميليون و ششصد هزار ليتر خون جابجا ميكند. غذا خوردن ارادي است اما نفس كشيدن اگر ارادي بود يك لحظه غافل ميشدي خفه ميشدي، غذا خوردن ما تصميم ميخواهد، حالا اگر نفس كشيدن هم تصميم ميخواست، ما خواب هم هستيم نفس ميكشيم، اگر همينطور كه غذا خوردن و نفس كشيدن هم تصميم ميخواست، بشر ميتوانست زندگي كند؟ اگر اينها بود چي ميشد؟ فقط قلب است كه كار ميكند و استراحت ندارد، همه شيفته است، شب و روز ندارد، كي به قلب گفته است كه استراحت براي تو حرام است؟ هر عضوي استراحت دارد الا قلب و كليه خواهر و برادرهايي كه كليهشان از كار ميافتد اينها را هفتهاي يكي دو روز ميبرند دياليز، چقدر بايد بخوابد و چقدر پول بدهد؟ اما يك كليه كوچك دائماً مجاني و مفت دارد كار ميكند.
6- اهميت ابرو براي چشم
هيچ عضوي روپوش ندارد جز چشم اين هم اتوماتيك باز ميشود و بسته ميشود، اين چون ظريف است خدا براي آن روپوش گذاشته است، و اين هم بايد توي كاسه باشد اگر ابروي ما سفيد بود چه خاكي به سرمان ميكرديم، ابروي مشكي جلوي فشار خورشيد را ميگيرد ولذا نور را تعديل ميكند اما اگر ابروي شما سفيد بود نور صاف ميخورد به چشم و اذيت ميشدي. اينهايي كه ابروشان سفيد است پوست ابروشان را جمع ميكنند و نگاه ميكنند يعني با پوست ابروشان سايبان درست ميكنند و اگر ابروي ما مشكي نبود چه ميكرديم؟ خدا حكيم است.
7- همه هستي در وجود انسان
اگر گياه سرخ بود چقدر چشم ما اذيت ميشد يا اگر سياه بود ميدانيد چقدر دل ما ميگرفت؟ آن رنگي كه خيلي براي چشم مفيد است سبز است، اگر كوهها نبود باران ميآمد بعد از دو سه روز باتلاق ميشد، اگر دريا موج نميداشت ميدانيد دريا و اقيانوس چه جوري ميشد؟ اگر پنجاه درصد آب بود و پنجاه درصد خشكي جهان ميسوخت، گرما پدر ما را در ميآورد. خدا هر چي در هستي آفريده در شما آفريده، يك بچهاي را كه تازه متولد شده است را حساب كن كره زمين توي اين بچه است، در هستي رعد است در بچه گريه، در هستي بارندگي است در بچه اشك، در هستي رودخانه در بچه رگ، در هستي گياه است در اين بچه مو، در هستي قلّه و درّه است در اين بچه پستي و بلندي، در هستي معدنهاست در اين بچه استعدادهاست، در هستي آب شور و شيرين است در بچه آب اشك شور و آب دهان شيرين است، هر چه خدا در كره زمين آفريده است ماكت كوچك آن بچه است. ما يك موجود كوچك نيستيم ما يك نظام هستيم، خوب خدايي داريم بايد با اين خدا رفيق شد ديگران ما را براي خودشان ميخواهند هر كس ميگويد عزيز من، اين من را براي خودش ميخواهد، تا ايران نفت دارد ميگويند روابط بين الملل، اگر بدانند اين انار آب ندارد اگر بميريم كسي به ما توجهي نميكند، آمريكا براي حمله صدام به ايران هيچ غلطي نكرد ولي براي حمله به كويت چقدر غلط كرد، هيچ كس حمايت از مظلوم نميكند. ما خدا را داريم «يا غياث المستغيثين» خدايا كمك رسان تو هستي امام خميني(ره) در مقابل شاه ايستاد و تمام ابرقدرتها قيفي درست كردند بنام صدام و تمام اسلحه هايشان را ريختند توي اين قيف و اين هم ريخت سر ما، هشت سال هيچ كاري نتوانست بكند اين «يا غياث المستغيثين» است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2494