responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2563

موضوع بحث: نماز، رکوع و سجده – 3

تاريخ پخش: 73/12/01

بسم الله الرحمن الرحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

1- نماز شب قدر

ماه رمضان امسال بحثمان درباره‌ي عبادت بود. از مقدمات نماز شروع کرديم و به رکوع و سجود رسيديم. در شب‌هاي قدر، شب بيست و سوم از همه مهم‌تر است. اما اهميت شب بيست و يکم در اين است که شهادت حضرت علي است. نماز شب قدر دو رکعت است. در ركعت اول يک بار سوره‌ي حمد و هفت بار سوره‌ي توحيد را مي‌خواني و بعد از هر رکعت هم هفتاد بار «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» مي‌گويي. امام صادق فرمود: هر کس اين دو رکعت نماز را بخواند، خدا پدر و مادر او را آمرزش مي‌كند. شب قدر، شب مناجات، شب بازگشت به خويشتن، شب شهادت اميرالمومنين است.
اين جلسه هم ادامه‌ي بحث سجده را مي‌گوييم. سجده مخصوص خداوند است. اين هم که خدا به فرشته‌ها گفت: به طرف آدم سجده کنيد، به اين خاطر بود كه مقام انسان را نشان بدهد. قدرت آفرينش را نشان بدهد. سجده مخصوص خدا است.
وقتي اولين گروه مهاجرين از مکه هجرت کردند و به حبشه رفتند، مخالفين هم يک گروه را به حبشه فرستادند. مخالفين براي نجاشي سجده کردند، ولي مسلمانان سجده نکردند. وزير دربار گفت: چرا شما براي شاه سجده نکرديد؟ گفتند: ما به غير خدا براي احدي سجده نمي‌کنيم. اما بت پرست‌ها سجده کردند. اگر سجده براي غير خدا بود، ما به اولياء و انبياء سجده مي‌کرديم. من از شما تقاضا مي‌کنم كه وقتي وارد حرم امام رضا(ع) مي‌شويد، سجده نکنيد. امام رضا را زيارت کنيد و براي ايشان نماز بخوانيد. بعد از نماز هم رو به قبله سجده کنيد و بگوييد: (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ) (فاتحه /2) خدا را شكر كه من توفيق زيارت را پيدا کردم. به پيامبر(ص) فرموده‌اند: «أَفْضَلُ مَا يَسْجُدُ عَلَيْهِ الْمُصَلِّي الْأَرْضُ النَّقِيَّةُ»(دعائم‌الإسلام، ج‌1، ص‌178) يعني به زميني که تميز باشد، مي‌شود سجده كرد.

2- سجده بر خاك كربلا

اثر خاک کربلا براي سجده چيست؟ اگر کسي بر خاک حسين سجده کند، نمازش قبول مي‌شود. اما اگر خاک حسين و کربلا نباشد، نمازت به شرطي قبول مي‌شود که حواست جمع باشد. ارزش خاک امام حسين اين است.
چرا سجده بر خوردني‌ها جايز نيست؟ مثلاً مي‌گويند: به برگ سجده کن. اما اين برگ نبايد خوردني باشد. مثلاً برگ کاهو و برگ اسفناج نباشد. چرا نبايد خوردني و پوشيدني باشد؟ براي اينکه مردم بنده‌ي شکم و لباس هستند. اگر شما به چيزهاي شکمي و لباسي سجده کنيد مثل اين است که به امير مردم سجده کرده‌اي.
هشام بن الحكم مي‌گويد: «لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَخْبِرْنِي عَمَّا يَجُوزُ السُّجُودُ عَلَيْهِ وَ عَمَّا لَا يَجُوزُ قَالَ السُّجُودُ لَا يَجُوزُ إِلَّا عَلَى الْأَرْضِ أَوْ عَلَى مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا أُكِلَ أَوْ لُبِسَ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الْعِلَّةُ فِي ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّ السُّجُودَ خُضُوعٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ عَلَى مَا يُؤْكَلُ أَوْ يُلْبَسُ لِأَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْيَا عَبِيدُ مَا يَأْكُلُونَ وَ يَلْبَسُونَ وَ السَّاجِدُ فِي سُجُودِهِ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَضَعَ جَبْهَتَهُ فِي سُجُودِهِ عَلَى مَعْبُودِ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا الَّذِينَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا وَ السُّجُودُ عَلَى الْأَرْضِ أَفْضَلُ لِأَنَّهُ أَبْلَغُ فِي التَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»(من‌لايحضره‌الفقيه، ج‌1، ص‌272).
امام صادق(ع) فرمود: «لِأَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْيَا عَبِيدُ مَا يَأْكُلُونَ وَ يَلْبَسُونَ». مردم دنيا بنده‌ي لباس و شکم هستند. يک شخصي خيلي سجده مي‌کرد. آنقدر سجده کرد، تا اينكه حضرت موسي دلش سوخت و گفت: خدايا اگر اين بنده‌ي من بود، من او را مي‌بخشيدم. خدا فرمود: موسي گول سجده‌هاي او را نخور. اين آدم اگر لقمه‌ي حرام ببيند سريع به طرف آن مي‌رود. سجده‌اي قبول است که انسان لقمه‌ي حرام نخورد.

3- شب قدر با ارزش‌ترين شب

از من پرسيدند: شب قدر چه شبي است؟ گفتم: شبي است که سيم ما وصل بشود. اگر لامپ تو سالم باشد به هر سيمي بزني، وصل مي‌شود. اما اگر لامپ تو سوخته باشد، به شب نوزدهم بزني، روشن نمي‌شود. به شب بيست و يکم بزني، روشن نمي‌شود. به شب بيست و سوم بزني، روشن نمي‌شود. شب قدر شب با ارزشي است. لامپ تو سوخته است. هيچ مي‌داني چقدر پس انداز داري اما خمس نمي‌دهي؟ خدا به تو صد تومان داده است. مي‌گويد: (مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً) (بقره /245). از اين صد تومان20 تومان آن را به من بده تا سال خمسي شما را حساب کنم.
حديث دارم وقتي سجده طولاني مي‌شود. شيطان فرياد مي‌زند و مي‌گويد: اين فرد دارد به خدا نزديک مي‌شود. تمام رشته هايم پنبه شد.
امام کاظم(ع) مي‌فرمايد: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ»(كافي، ج‌3، ص‌323). خدايا مرگ من را راحت کن. کساني که به اين دنيا چسبيده‌اند و زکات و خمس نمي‌دهند. بد جان مي‌کنند. وقتي پشت دست بريده مي‌شود و ما آن را چسب مي‌زنيم، اين چسب خوب مي‌چسبد. چون پشت دست مو دارد. اما وقتي کف دست بريده مي‌شود، چسب خوب نمي‌چسبد و راحت جدا مي‌شود. آدم‌هايي که به دنيا چسبيده‌اند وقتي مي‌خواهند جان بدهند، بد جان مي‌دهند و با بغض خدا مي‌ميرند. عمري نعمت خدا را خورده‌اند. در آخر هم با بغض خدا از دنيا مي‌روند. امام کاظم در دعاي خود مي‌گويد: خدايا گناه من بزرگ است. اما لطف تو خيلي زياد است. واي به حال کسي که ماه رمضان تمام شود و خدا او را نبخشيده باشد. ماه رمضان ماه بخشش است.

4- باب توبه

خدا در اين ماه بابي را به نام باب توبه باز کرده است. بعد هم مي‌گويد: (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابين) (بقره /222) مي‌گويد: خداوند توبه كنندگان را دوست دارد. قبول کردن توبه مثل آزاد كردن زنداني از زندان است. خداوند فقط در ماه رمضان نمي‌بخشد، بلكه غير از ماه رمضان هم مي‌بخشد. ماه رمضان براي آدم‌هاي عادي است. امام در مناجات مي‌گويد: خدايا اگر خوب‌ها را ببخشي گنهکاران کجا بروند. امام در يک جمله‌اي با خدا صحبت مي‌کند و مي‌گويد: خدايا من را مي‌بخشي يا نمي‌بخشي؟ اگر من را ببخشي رسول الله شاد مي‌شود که امتش بخشيده شده است. اگر من را نبخشي شيطان خوشحال مي‌شود که يک نفر را بيشتر جهنمي کرده است. امام يك طوري با خدا حرف مي‌زند که انگار خدا را مجبور مي‌کند که ما را ببخشد.
خدا مي‌گويد: سر و گردن و موهايت را به نامحرم نشان نده. يکي از بت‌هاي جامعه‌ي ما، بت مدرک است. دختر من بايد ليسانس بگيرد. من دخترم را به كسي مي‌دهم كه ليسانس داشته باشد. نبايد اينطور باشيد. مگر ديپلمه‌ها چه اشكالي دارند. حديث داريم اگر پدر و مادر بتوانند فرزندان خود را به ازدواج برسانند، اما کوتاهي کنند، هر گناهي که دختر و پسر بکنند، به گردن پدر و مادر است. آنقدر پدر داريم كه امشب در مسجد گريه مي‌کند به خاطر اينكه دخترش به راه خلاف كشيده شده است.
شب بيست و يکم شب مهمي است. شب شهادت حضرت علي(ع) است. علي ابن ابيطالب در جنگ نهروان تکبير مي‌گفت. هريک از افراد طاغوت را با گفتن يک الله اکبر مي‌زد. علي نترس بود. چند جمله را از وصيت نامه‌ي حضرت علي بخوانيم. اميرالمومنين در شب شهادت خود فرمود: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ»(نهج‌البلاغه، نامه 47) به يتيم‌ها برسيد «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآن»(نهج‌البلاغه، نامه 47). در جمهوري اسلامي آموزش‌هاي خوبي در مورد آموزش قرآن، انس به قرآن، حفظ قرآن و مسابقات قرآن به وجود آمده است. از جوان‌هايي که هر سال در مسابقات بين المللي رتبه‌ي عالي كسب مي‌كنند، تشکر مي‌کنم. اين از افتخارات جمهوري اسلامي است. اما بعد از حفظ نوبت به تفسير قرآن مي‌رسد. ما در کشور خود چند جلسه‌ي تفسير قرآن داريم. آيا فکر نمي‌کنيد كه قرآن غريب است؟ اين قرآني که ما امشب بر سر مي‌گيريم از ما شكايت مي‌كند و مي‌گويد: تو از پارسال تا الان کجا بوده‌اي؟ «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآن»(نهج‌البلاغه، نامه 47). «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ»(نهج‌البلاغه، نامه 47). آيا همسايه اين است که همديگر را با فيلم و ماهواره گمراه کنند؟ يا اينکه وقتي به نماز جمعه مي‌رود، بگويد: تو هم بيا با هم برويم. «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُم»(نهج‌البلاغه، نامه 47). «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ»(نهج‌البلاغه، نامه 47).

5- اهميت زكات

مقام معظم رهبري براي «اللَّهَ اللَّهَ» يک معنايي کردند. ايشان فرمودند: يعني تو مي‌داني و خدا! «اللَّهَ اللَّهَ فِي الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا تُطْفِئُ غَضَبَ رَبِّكُم»(كافي، ج‌7، ص‌51)، زکات غضب خدا را از ما دور مي‌كند. در کشور ما مسأله زکات فراموش شده است. کشاورزها و بخصوص ديمي کارها يك دهم مال خود را براي زكات بدهند. «اللَّهَ اللَّهَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ»(كافي، ج‌7، ص‌51). «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاكِين»(كافي، ج‌7، ص‌51). «اللَّهَ اللَّهَ فِي ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكُمْ»(كافي، ج‌7، ص‌51). ما براي امام حسين خوب عزاداري مي‌کنيم. اما اصلا متوجه شهادت امام دهم نمي‌شويم. مسئولين آموزش و پرورش تصميم گرفتند که انشاء الله روز شهادت امام‌هاي ديگر هم با بچه‌ها عزاداري كنند. امامان ما سوختند تا اسلام را به ما رساندند.
«اللَّهَ اللَّهَ فِي النِّسَاءِ وَ فِيمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ»(كافي، ج‌7، ص‌51) شخصي به امام صادق رسيد. ديد رنگ امام خيلي پريده است. گفت: آقا چه شده است؟ فرمود: من خيلي ناراحت هستم. چون بارها به همسر خود گفته‌ام که به بالاي پشت بام نرود. وارد خانه شدم. ديدم خانم من بچه را بغل کرده و به پشت بام مي‌رود. او تا من را ديد، ترسيد و بچه از دستش افتاد و مرد. امام صادق فرمود: من از مرگ بچه ناراحت نيستم. از اين ناراحت هستم که چرا همسر خود را ترسانده‌ام. ما تا به حال چقدر همسران خود را ترسانده‌ايم؟ واي بر مردي که زنش از او بترسد.
در همين مجلس يک جواني آمد و به من گفت: من پيش يک نفر کار مي‌کردم. هر روز ظرف غذا را به من مي‌داد و من به چلوکبابي مي‌رفتم و براي او غذا مي‌گرفتم. او غذا را در مقابل من مي‌خورد و من دهانم پر از آب مي‌شد. من بچه بودم و او يک لقمه هم به من نمي‌داد. قرآن مي‌گويد: آتش جهنم دل را مي‌سوزاند. يک مقدار اين چيزها را رعايت کنيد. حضرت علي فرمود است: «الصَّلَاةَ الصَّلَاةَ الصَّلَاةَ»(كافي، ج‌7، ص‌51) اميرالمومنين براي همه چيز تذکر داده است.

6- اهميت نماز و سفارش علي(ع)

اما براي نماز هم اول و هم آخر وصيت خود تذکر داده است. در آخر گفته است: «لَا تَخَافُوا فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ»(كافي، ج‌7، ص‌51) خجالت نکشيد. وسط پارک بايستيد و نمازتان را بخوانيد. هيچ وقت از نماز خواندن خجالت نکشيد. ما بايد به نماز خواندن تظاهر کنيم. شب قدر شبي است که براي يکسال برنامه ريزي مي‌شود. آخرين کلمه‌ي علي ابن ابيطالب «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بود. علي(ع) با تکرار اين کلمات از دنيا رفت. کسي مي‌تواند بگويد «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» که مادرش از او راضي باشد.
حضرت علي(ع) قنات مي‌زد. يک مرتبه آب زيادي بيرون ريخت. گفتند: بشارت! بشارت! قنات چه آبي دارد. فرمود: به من بشارت نگوييد، اين چاه براي فقرا است.
يک بار پيامبر اسم علي را نمي‌برد. حضرت رسول الله(ص) فرمود: مي‌دانيد چرا اسم علي را نبردم؟ چون وضو نداشتم. من مي‌خواهم اسم علي را بدون وضو نبرم. يک روز علي ابن ابيطالب آمد، نشست. پيغمبر ديد که او بسيار عرق كرده است. به علي نگاهي کرد و ديد از پيشاني او عرق مي‌ريزد. پيغمبر به پيشاني علي دست کشيد و گفت: اين عرق علي است و من خود را تبرک مي‌کنم. «قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِيَاءِ»(إقبال‌الأعمال، ص‌296). وقتي خبر شهادت علي را شنيدند، عده‌اي سجده کردند و گفتند: خدا را شکر که علي شهيد شد. بعد هم گفتند: مگر علي نماز مي‌خواند؟ ببينيد كه چقدر شايعه‌ها مي‌كردند. وقتي به مسجد مي‌رويد، از شايعه‌هايي که شنيديد و يا ايجاد کرده‌ايد، توبه کنيد. با شايعه آبروهاي زيادي ريخته مي‌شود.
خدايا ما تو را صدا مي‌زنيم اما تو مي‌داني که ما پس انداز داريم و خمس آن را نداده‌ايم. خدايا تو مي‌داني كه افراد زيادي در راه تو شهيد شدند اما من به وظيفه‌ام عمل نکرده‌ام. خدايا خودت کمک کن و يک توبه واقعي نصيب ما بفرما.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2563
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست