responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2667


1- انتخابات، از بركات انقلاب اسلامي
2- انتخابات، محل آزمايش نامزدها
3- دوري از تعصّب‌هاي حزبي و قومي در انتخابات
4- مجلس، امانت است نه طعمه
5- توجه به بيداري اسلامي در سطح منطقه
6- وفاداري به امام و شهداي انقلاب
7- به خشم آوردن دشمنان با شركت در انتخابات
8- بستن راه‌هاي فشار دشمن بر كشور

موضوع: وظيفه مردم در انتخابات

تاريخ پخش: 11/12/90

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

عزيزان بحث را در شبي گوش مي‌دهند كه شب انتخابات است، انتخابات سال 90 براي مجلس شورا. من ديشب مطالعاتي كه داشتم به سي، چهل نكته رسيدم، خيلي فهرست وار بايد بگويم كه بتوانم در 28 دقيقه، نيم ساعت همه‌ي اينها را بگويم. «إِنْ شاءَ اللَّه‌» سعي هم مي‌كنم حرف من منطقي باشد يعني هر آدمي ولو مشكلي با نظام داشته باشد نتواند حرف مرا رد كند. يعني حرف تعصبي نيست. حرف خيلي منطقي است.

1- انتخابات، از بركات انقلاب اسلامي

پس موضوع بحث ما انتخابات است و وظيفه‌ي مردم. اول اينكه انتخابات از بركات جمهوري اسلامي است كه سالي يك مرتبه حالا يا رئيس جمهور است يا نماينده مجلس است، يا خبرگان است يا شوراي شهر است. بالاخره در اين 33 سال تقريباً هر سالي يك انتخابات بوده است. از بركات نظامي است كه ما را به حساب مي‌آورند. قرآن مي‌گويد: (وَ شاوِرْهُم‌) (آل‌عمران /159) قبلاً مي‌گفتند: «هُم» براي خواص است. اما «وَ شاوِرْهُم‌» يعني مردم دورترين منطقه و نزديك‌ترين منطقه. و بي اعتنايي به انتخابات كفران نعمت است.

يك نظامي سر پا آمده كه از شما مي‌پرسند: نظر شما چيست؟ بي‌اعتنايي كني، اين كفران نعمت است.

عدالت در انتخابات معلوم مي‌شود. در انتخابات اول امام آمد رأي‌اش را داد فيلم‌بردار نتوانست فيلم‌برداري كند. گفتند: آقا شما يكبار ديگر اين رأي‌ات را در صندوق بيانداز ما فيلم‌برداري كنيم. فرمود: خميني يك رأي بيشتر ندارد. من يك رأي را دادم. گفتند: آقا فيلم‌برداري نكرديم. گفت: نكرديد، نكرديد. قله‌ي عدالت است، در كشور ما تنها چيزي كه همه‌ي مردم مساوي هستند، انتخابات است. چيزهاي ديگر بالاخره هنوز عدالت كامل پياده نشده. بعضي جاها اصلاً عدالت پياده نشده است. اما جايي كه عدالت به طور صد در صد پياده شده انتخابات است. هر نفر يك رأي به طور مساوي.

صندوق‌ها امانت است. همين‌هايي كه دور صندوق هستند ذره‌اي رفيق‌بازي كنند، حبي و بغضي داشته باشند خيانت كردند. اصلاً قرآن وقتي مي‌خواهد بگويد: (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ) (مؤمنون /1) مؤمن رستگار است، مي‌گويد: يكي از شرايط مؤمن اين است كه (وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ) (مؤمنون /8) يعني خيانت نمي‌كند. صندوق‌ها امانت است. نظام امانت است. دهها هزار جوان عزيز تكه تكه شدند، اسير شدند، شهيد شدند، جانباز شدند تا اين نظام را درست كردند. انوقت ما خيانت كنيم براي اينكه فلاني مجلس برود يا فلاني رئيس جمهور شود.

2- انتخابات، محل آزمايش نامزدها

انتخابات آزمايش نامزدها است. قرآن مي‌فرمايد: (فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْض‌) (انعام /53)

پس انتخابات: 1- بركت است. همه در انتخابات يكسان هستند، يك رأي دارند. انتخابات امانت است. انتخابات آزمايش است. قرآن مي‌فرمايد: «فَتَنَّا» يعني امتحان مي‌كنيم «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْض» آيه‌ي ديگر مي‌فرمايد: (وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُم‌) (مائده /48) يكي رأي مي‌آورد يكي رأي نمي‌آورد، مي‌خواهد شما را امتحان كند. «وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ» آيه‌ي قرآن است. در انتخابات يكي رأيش بيشتر است و يكي كمتر است. هم آن كسي كه رأيش بيشتر است انتخاب مي‌شود، كه غرور او را مي‌گيرد يا نه و هم كسي كه رأيش كمتر است انتخاب مي‌شود. كه تو اگر براي خدا آمدي براي خدا برو. چطور وقتي مي‌خواستي خودت را كانديدا كني گفتي: من احساس وظيفه‌ي شرعي مي‌كنم. حالا رأي نياوردي برو كنار!

چند وقت قبل مجلس از من دعوت كرد يك سخنراني براي نماينده‌ها داشته باشم. پرسيدم كه اين آقايان، گفتند: همه‌ي اينها تقريباً، حالا يك تقريباً بگويم، تقريباً همه نماينده‌ها براي اين دوره هم خودشان را كانديدا كردند. من گفتم: آقا والله والله والله والله والله عزت شما به اين نيست كه رأي بياوريد. خدا خواسته باشد ذليلت كند در همين مجلس با دست‌هاي خودت، خودتان را ذليل مي‌كنيد. يك مثل برايشان زدم. گفتم: يادتان هست شما يك قانون تصويب كرديد كه هركس دو سال كار سياسي كند تا آخر عمرش بالاترين حقوق را مي‌گيرد. ديديد مردم هورا كشيدند، تحقير شديد رأيتان را پس گرفتيد! خدا خواسته باشد شما را ذليل كند، 280 عاقل مي‌نشينيد، با دست خودتان، خودتان را ذليل مي‌كنيد. ما داشتيم در مملكت كه به اسم دكتر مي‌خواست عزيزشود، همان لقب دكتر، چون دكتر نبود زمين خورد. ما داشتيم يك تابلويي تجريش نوشته بود: آيت الله العظمي، دفتر آيت الله العظمي. يك جواني را كه ده، دوازده سال از من سنش كمتر است. گفتم: آخر صبر كن عجله نكن. تابلويش را برداشتند و خودش هم دادگاه ويژه روحانيت خواستند. عجله نكنيد! شد، شد. نشد، نشد!

يك وقت مي‌بيني امام جمعه وسط استان مركز استان، امام جمعه درجه يك، يك چيزي از دهانش بيرون مي‌آمد كه همان كلمه باعث افتش مي‌شود. الهي! دعاي مناجات شعبانيه است. «اِلَهي بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي» (بحارالانوار/ج91/ص96) به دست تو است، نه به دست ديگران زيادي من و نقص من. رأي بياورم يا نياورم دست خداست. اينطور نيست كه كسي احساس كند، كانديداي ما رأي نياورد، شد، شد. نشد، نشد! از امام ياد بگيريد. مگر شما خودتان را طرفدار امام نمي‌دانيد؟ امام در هواپيما نشست دوازده بهمن از پاريس به ايران بيايد. قيافه‌اش هم تقريباً اينطور بود. مصاحبه كرد با ايشان و فرمود: آقا چه احساسي داريد؟ فرمود: هيچي! با اينكه حكومت دست بختيار و آمريكا و اينها بود. يعني ممكن است هواپيما سرنگون شود، شد كه شد. كلمه‌ي هيچي خيلي مهم است. من دارم بعد از 15، 16 سال تقريباً وارد ايران مي‌شوم، رفتم جمهوري اسلامي را تشكيل دادم، «الْحَمْدُ لِلَّه‌». هواپيما سرنگون شد و شهيد مي‌شويم، «الْحَمْدُ لِلَّه‌»! روح بايد بزرگ باشد. اينطور نباشد، «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْض‌» يعني يكي براي ديگري مايه آزمايش شود. شما را با رقيب‌ها آزمايش مي‌كنند. «وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ» آيه‌ي قرآن است. يكي بالا مي‌رود و يكي… يكي پولدار مي‌شود. من و شما مي‌رويم كنار دريا تور مي‌اندازيم. من تور را بالا مي‌كشم صد تا ماهي گرفتم، شما تور را بالا مي‌كشي ده تا ماهي گرفتي. من پولدار مي‌شوم و شما… قرآن مي‌گويد: به تو پول داديم، به او هم نداديم، مي‌خواهيم هردو را امتحان كنيم.

ولذا پيروزي‌ها و شكست‌ها ابزار امتحان است. قرآن مي‌فرمايد: (وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها) (آل‌عمران /140) يك روز براي اين بهار مي‌شود و او پاييزش مي‌شود. دور دوم آن پاييزه بهار مي‌شود، و بهاري پاييز مي‌شود. قرآن مي‌گويد: «وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاس‌» هر دو سه روزي يك كسي رئيس مي‌شود، چرا؟ «لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا» خدا مي‌خواهد امتحان كند. جوهرتان كشف شود.

3- دوري از تعصّب‌هاي حزبي و قومي در انتخابات

يك آيه داريم قرآن مي‌گويد: (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‌ أَهْلِها) (نساء /58) خدا سفارش كرده امانات را به اهلش بدهيد. چه كسي را مجلس مي‌فرستيد؟ چند تا نه بايد باشد.

1- اگر كسي خواست مجلس برود، مي‌رويد رأي بدهيد چهره‌ي آراء چطور باشد. 1- نه انتفاعي، به اين رأي بدهيم كه فردا يك كاري براي ما بكند. به قصد سود نباشد. ممكن است اين رأي نياورد و ممكن است اين رأي آورد براي شما كاري انجام ندهد، ممكن هم هست سفارش كند ديگران گوش به حرف ايشان ندهند. از كجا ايشان رأي بياورد. گيرم رأي آورد، از كجا براي شما، به نفع شما نامه بنويسد. گيرم رأي آورد و به نفع شما نامه نوشت، از كجا نامه‌اش مؤثر شود؟ انتفاعي نباشد.

2- نه عاطفي، عاطفي نباشد. فاميلمان است. بچه‌ محله ما است. سيد است. روحاني است. پيرمرد است. خانواده شهيد است. عاطفي نباشد. واقعاً روي معيارها باشد.

3- نه صنفي، صنفي نباشد. ديگر چه؟ همكار ما است. هم لباس ما است.

4- تعصبي نباشد، نه تعصبي، حديث داريم «مَنْ تَعَصَّبَ» كسي كه تعصب داشته باشد، «أَوْ تُعُصِّبَ لَه‌» كسي كه خودش تعصب داشته باشد يا مريدهايش قربانش بروند و برايش يقه چاك كنند، «خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِهِ» (كافي/ج2/ص307) ريسمان ايمان از گردنش بيرون مي‌آيد. يعني ديگر در مدار اسلام نيست. آدمي كه متعصب شد نمي‌تواند حق را ببيند. مي‌گويد: الا و بلا من بايد رأي بياورم! اگر رأي آوردم نظام درست است، رأي نياوردم تقلب است.

يكي از آنهايي كه به خارج فرار كرده است، اول انقلاب خودش را كانديدا كرده بود. براي اينكه رأي جمع كند مي‌گفت: ملت قهرمان ايران! وقتي رأي‌ها را شمردند، رأي نياورد گفت: اين توده‌ي ناآگاه! يعني پيش از ظهر ملت قهرمان بودند، بعد از ظهر شدند توده ناآگاه! تعصب نداشته باشيم.

نه با منت، منت كه… نه خودفروشي، نه اسارت، اگر يك نماينده‌اي از يك كسي پول گرفت و خرج انتخاباتش كرد اسير او مي‌شود. واقعاً براي خدا نيست.

يك وقتي يك پولي، پول كمي حدود دويست هزار تومان، چند سال پيش شايد بيست سال پيش، بين پانزده سال… نمي‌دانم چند سال پيش. يك كسي دويست هزار تومان به من داد و گفت: اين را به فقيري بده كه سراغ داري. ما هم در نهضت سواد آموزي گفتيم: اين را بدهيد به كساني كه حقوقشان خيلي پايين است. به مناسبت عيد نفري ده تومان به اينها بدهيد. به ده، بيست نفر. بعداً اين بنده خدا رفت و گير كرد و يك جايي يك كار غلطي كرده بود به زندان افتاد. ديديم زن و بچه‌ي اين آمدند كه آقاي قرائتي ايشان گير كرده، گفتم: به قانون جواب بدهد. گفت: ايشان براي شما پول فرستاده است. گفتم: دويست هزار تومان فرستاد، من هم نمي‌دانستم مي‌خواهد دسته گل آب بدهد. و در ثاني ببينم من آقاي قرائتي حجت‌الاسلام هستم يا گاو؟ تو فكر كردي من گاو هستم كه علف بدهي و شير مرا بدوشي؟ من آدم هستم. اين نماينده اينطور نيست كه ما امروز خرج انتخاباتش را بدهيم، فردا از او كار بكشيم.

4- مجلس، امانت است نه طعمه

حضرت امير مي‌فرمايد: «يَتَقَارَضُونَ الثَّنَاء» (نهج‌البلاغه/ص307) «يَتَقَارَضُونَ» يعني قرض مي‌دهند، «يَتَقَارَضُونَ» يعني به هم قرض مي‌دهند «الثَّنَاء» يعني مدح و ثنا، يعني اين تعريف او را مي‌كند و او هم تعريف اين را مي‌كند. او مي‌گويد: شما آدم فرهيخته و او هم مي‌گويد: اصلاً تو از عرفا هستي. نه او عارف است و نه او فرهيخته، به هم قرض مي‌دهند. نه با منت! ما به تو رأي داديم و فلان…

اميرالمؤمنين مي‌گويد: «وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَة» (نهج‌البلاغه/ص366) مجلس طعمه‌ي چربي نيست. «وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ» امانت است، طعمه نيست. اصلاً من تعجب مي‌كنم.

وقت انتخابات جمعيت انبوهي همه احساس وظيفه شرعي مي‌كنند. حالا يك چند تا مجلس مي‌روند و چند تا هم نمي‌روند. شما كه نرفتي كار واجب ديگر نيست؟ اصلاً حالا ديگر قهر مي‌كنند، البته همه اينطور نيستند ولي تك و تايي هم هستند. انگار ديگر مثلاً ورشكست شده، انگار ديگر… شد، شد. نشد، نشد!

(عَسى‌ أَنْ تُحِبُّوا) (بقره /216) در قرآن يك آيه داريم. مي‌گويد: خيلي وقت‌ها يك چيزي را دوست داري ولي متوجه نيستي. ضررت است. گاهي يك چيزي را بدت مي‌آيد، متوجه نيستي، به نفع تو است. «عَسى‌ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً» دوست داريد، (وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ) (بقره /216) «عَسى‌ أَنْ تَكْرَهُوا» از كجا شناخت من درست است؟ از كجا؟ مگر ما پشيمان نشديم. از كجا اينجا پشيمان نشويم؟ از همه گذشته بگذار من يك حرف راست راست بزنم. همه‌ي حرف‌هايم راست است چون از قرآن است. ولي حالا مي‌خواهم لخت حرف بزنم. آقاياني كه يك دوره نماينده شده‌ايد، براي نماز چه كرديد؟ كه حالا دفعه دوم خودتان را كانديدا كرديد؟ قرآن مي‌گويد: (الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاة) (حج /41) مؤمن زماني كه قدرت را به دست آورد بايد به فكر نماز و زكات باشد. دهها هزار منطقه داريم، جمعيت چند هزار نفري است، مسجد ندارند. چه بودجه‌اي براي ساخت مسجد تصويب شد؟ اگر شما نماينده مجلس شوي، رئيس جمهور شوي، وضع نماز مملكت خوب نباشد، روز قيامت گير هستي. خوشي نكن كه حالا رئيس جمهور هستي، يا نماينده مجلس؟ يكبار ديگر قرآن را بخوانم. سوره حج آيه 41. «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ» مؤمنين كساني هستند كه وقتي قدرت را به دست گرفتند، وكيل، وزير، سفير شدند، «أَقامُوا الصَّلاة» كار اولشان، اقامه نماز باشد. مثل پيغمبر وارد مدينه كه شد اول مسجد ساخت. در قبا اول مسجد ساخت. خدا مي‌گويد: اولين جاي كره‌ي زمين كعبه است. (إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاس‌) (‌آل‌عمران /96) اول جاي كره‌ي زمين كعبه است. كار اولتان بايد نماز باشد. من شما را نمي‌شناسم، ممكن هم هست كارهاي خوبي كرديد، دستتان درد نكند. ممكن هم هست واقعاً چهار سال نماينده بودي، هشت سال رئيس جمهور بودي براي نماز كاري نكردي. اگر نكردي مي‌خواهي دوباره چه كار كني. هي وزر روي وزر! براي زكات چه كرديد؟ شما مي‌داني مردم ايران گندمي كه در شكمشان است، گندم زكات نداده است. همه‌ي گندم‌ها تقريباً در سيلوها مي‌رود، از سيلوها مي‌آيد آرد و خمير مي‌شود، نانوايي شما نان مي‌خوري. گندم زكات نداده، وقتي شكم من گندم زكات نداده باشد آنوقت شما با كامپيوتر و اردو و خطاطي و تواشيح مي‌خواهي آدم تربيت كني؟ وقتي در شكم هواپيما قير است، هي صندلي‌هاي هواپيما را عوض مي‌كني، بدنه هواپيما را عوض مي‌كني، موتورش را عوض مي‌كني، نمي‌پرد، قير درونش است. هواپيما بايد بنزين مخصوص داشته باشد و برود. لقمه حرام است!

يك چيزي بگويم خيلي تعجب نكنيد. تمام دكتراي تعليم و تربيت كره‌ي زمين، شرق و غرب هيچ كدام، خوب گوش بدهيد، هيچ كدام، هيچ كدام، هيچ‌كدام به فكر اين نيستند كه لقمه هم در تربيت اثر دارد. همه از روانشناسي و اينها شروع كردند. يك نفر به عقلش نيامد، ما نمي‌دانيم اين دكترها چرا از اسلام جدا مي‌شوند؟ لقمه‌ي حلال و لقمه‌ي حرام در تربيت اثر دارد.

يك چيز ديگر هم بگويم براي دكتراي حقوق. سه تا تجاوز داريم. تجاوز به جان، چاقو كشي و ترور. تجاوز به مال، سرقت. تجاوز به آبرو. مال، جان، آبرو. يك سؤال مي‌كنم همه با هم جواب بدهيد. كدام تجاوزها در جامعه بيشتر است. آيا تجاور به مال بيشتر است، يا جان يا آبرو؟ آبرو، با هم بگوييد… آبرو! و هيچ دكتري روي كره‌ي زمين، دكتراي حقوق، قانوني براي تجاوز به آبرو وضع نكرده است. يعني هيچ جاي كره‌ي زمين نيست كه شما برويد در يك دادگستري بگوييد: آقا ايشان آبروي مرا ريخته است. مي‌گويم: قانون نداريم. بيشترين تجاوز، تجاوز به آبرو است، تمام دكترهاي حقوق خوابشان برده است. بيشترين نقش راجع به لقمه است، و تمام دكترهاي تعليم و تربيت خوابشان برده است. مگر اين دكترهايي كه غير از اصطلاحات شرقي و غربي دستشان به قرآن هم باشد. اگر دستشان را در دست اسلام گذاشتند، خالق مي‌گويد: راه تربيت چيست؟ مخلوق از روانشناسي شروع مي‌كند، از لقمه غافل است. امام حسين روز عاشورا فرمود: علتي كه حرف من اثر نمي‌كند، فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ (بحارالانوار/ج45/ص8) لقمه‌ي حرام در شكمشان است. لقمه را به حساب نمي‌آوريم. تجاوز به آبرو را حساب نمي‌آوريم. تصميم بگيريد اگر رأي آورديد نذر كنيد يك كاري براي نماز كنيد. تا روستا مسجد ندارد به چيزهاي ديگر نرسيم. در مسجد جمع شوند، خود مردم كه در مسجد جمع شدند، جاده‌شان هم آسفالت مي‌كنند، براي فقرا پول جمع مي‌كنند، زكات هم مي‌شود، مسجد تنها جايي است كه سريع جمع مي‌شوند، جاي مقدسي است.

5- توجه به بيداري اسلامي در سطح منطقه

عرض كنم به حضور شما كه در انتخابات بايد شركت كنيم. ببينيد آقا هم دوست گفته و هم دشمن. ديگر چانه نزنيد. دوست و دشمن گفته: الگوي انقلاب‌ها و بيداري اسلامي ايران است. هم به زبان مي‌آورند و هم در دلشان مي‌گويند. ما الآن امام انقلاب‌ها و بيداري اسلامي هستيم، يعني مصر از ما الهام مي‌گيرد. بحرين از ما الهام مي‌گيرد. امام فرمود: انقلاب را صادر مي‌كنيم، صادر شد. آنوقت زشت نيست بگويند: مصر در انتخابات 60 درصد شركت كرد، آنوقت جمهوري اسلامي زير شصت درصد! آبروي ما مي‌ريزد. بايد براي حفظ آبرويمان همه شركت كنيم. ممكن است من از فلان وزير و وكيل و سفير و رئيس جمهور خوشم نيايد، خوب خوشت نيايد، گاهي وقت‌ها آدم در خانه با خانمش دعوايش است، اما وقتي يك مهمان مي‌آيد، هيس… باشد بعد! مهمان است. الآن دنيا دارند نگاهمان مي‌كنند. حالا يك قبيله كانديدايش رأي نياورده است، حالا مي‌خواهي به هم بپري. مي‌داني اگر به هم بريزي آمريكا چه فيلم برداري مي‌كند. الآن ديگر خانه‌‌ها ديوار ندارد، همه به هم سوراخ شده است. يك چيزي كه مي‌گويي: اس ام اس آن، آن طرف دنيا هست. عطسه و سرفه شما را دنيا نشان مي‌دهد. حالا رأي آورد، آورد و نياورد، نياورد. چرا با هم دعوا؟ چرا با هم قهر؟ چرا پوستر همديگر را خراب مي‌كنيم؟چرا تحقير مي‌كنيم؟ اينها را آمريكا نشان مي‌دهد، تضعيف نظام، امام فرمود: همه كه امام را قبول دارند. همه‌ي خطوط سياسي امام را قبول دارند، لااقل با زبان. امام فرمود: حفظ نظام از نماز واجب تر است. حفظ نظام از نماز واجب‌تر است. آنوقت شما كانديدايت رأي نياورده، رأي نياورد كه نياورد. بعد از اينكه چه كسي مجلس رفت و چه كسي نرفت با هم رفيق باشيد. اين تبديل به كينه نشود.

6- وفاداري به امام و شهداي انقلاب

به چند دليل بايد در انتخابات شركت كنيم كه من در اينجا تقريباً ده تا دليل نوشتم.

1- وفاداري، حضرت ابراهيم خيلي كمال داشت. در قرآن چند تا كمالش را در يك آيه آورده است. فقط يك آيه داريم كه يك كمالش را آورده است. مي‌گويد: (إِبْراهيمَ الَّذي وَفَّى) (نجم /37) جاي ديگر مي‌گويد: (إِبْراهيمَ حَنيفا) (بقره /135) نمي‌دانم و چه و چه… يعني آيات ديگر چند تا كمال را در يك آيه گذاشته است، ولي به وفا كه رسيده، كلمه‌ي وفا را يك كلمه‌ي مستقل گفته است. مي‌گويد: «إِبْراهيمَ الَّذي وَفَّى». شما گفتيد: استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، بايد وفادار باشيد.

ما به خاطر وفا بايد پاي صندوق‌ها برويم. حالا به هركس مي‌خواهي رأي بدهي انتخاب كن. اين هم يك مورد. به خاطر اينكه اصلاً در شركت در انتخابات حق اجتماعي، حق سياسي و حق شهروندي ما است. عمل به فرمان خداست كه گفته: امانت را به اهلش بسپاريد. اطاعت از امام است كه فرمود: در انتخابات شركت كنيد. اصلاً كسي كه در انتخابات شركت نكند مسلمان نيست. اوه مسلمان نيست! حديث است. بگذاريد حديث را با هم بخوانيم. حديث‌ها را هم خيلي‌ها حفظ هستند. ولي من باز هم مي‌نويسم. حديث داريم مَنْ أَصْبَحَ خيلي حديث داغي است. مَنْ أَصْبَحَ يعني كسي كه صبح كند لَا يَهْتَمُّ اهتمام، يعني جدي نگيرد، لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِين كسي كه صبح كند و جدي نگيرد امور مسلمين را. فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ (كافي/ج2/ص163) مسلمان نيست. كسي كه صبح كند ولي امور… آخر رئيس مجلس از امور مسلمين است، نماينده مجلس از امور مسلمين است. اگر كسي اهتمام بورزد، اگر كسي صبح كند و نسبت به امور مسلمين بي‌خيال باشد، فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ. وظيفه‌ي ما است در انتخابات شركت كنيم. فردا نگويند كه مثلاً هرچه از انقلاب مي‌گذرد، آمار شركت كنندگان كم مي‌شود. اين تضعيف نظام است.

7- به خشم آوردن دشمنان با شركت در انتخابات

در قرآن خيلي آيه است، همه‌ شما خوانديد. قرآن مي‌گويد: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ…» بگوييد… (وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‌) (بقره /277) اين عمل صالح چيست؟ قرآن مي‌گويد: هركاري كه دشمن عصباني شود، عمل صالح است. آيه‌اش اين است مي‌گويد: (وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغيظُ) (توبه /120) اين كلمه نوكش را مي‌نويسم. «يَغيظُُ الْكُفَّارَ» هركاري كه كفار را به غيظ دربياورد، (كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِح‌) (توبه /120) اين عمل صالح است. هرچه بيشتر در انتخابات شركت كنيد آمريكا غيظ مي‌كند، همين كه آمريكا غيظ كرد براي شما… گرفتيد چه مي‌گويم؟ معلم قرآن هستم از قرآن بگويم.

آخر بعضي‌ها فكر مي‌كنند انتخابات سياسي است، نه مكتبي است. قرآن مي‌گويد: (لا يُصيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَة) (توبه /120) آيه طولاني است. مي‌گويد: هر تشنگي، گرسنگي، دردسر و هر مانور دسته جمعي «وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئا» هر مانور دسته جمعي، «وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً» آقا مي‌گويد: هر كاري كه ملاكش اين باشد، «يَغيظُُ الْكُفَّارَ». هركاري كه آمريكا عصباني شود، «كُتِب» براي شما نوشته مي‌شود عمل صالح.

يك عمري گفتيد: (وَ الْعَصْرِ) (عصر /1) (إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَات‌) (عصر /3) عمل صالح يكي‌اش اين است. عمل صالح اين است. يكي از مصاديق عمل صالح اين است كه آدم به داماد تنگ نگيرد. آمده سراغ دخترت بهانه نگير مي‌خواهد درس بخواند. ازدواج را آسان بگيريد. قرآن مي‌گويد: شعيب به داماد، موسي جوان بود آمد دختر شعيب را بگيرد. يعني شعيب گفت: دخترم را به تو مي‌دهم. گفت: (وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُق‌) (قصص /27) قرآن بنويسم. «وَ ما أُريدُ» يعني اراده نكردم، «وَ ما أُريدُ» يعني من اراده نكردم، «أَنْ أَشُق» مشقت بياندازم، تو داماد هستي، نمي‌خواهم به تو سخت بگذرد. «وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُق‌» نمي‌خواهم به تو سخت بگذرد. «سَتَجِدُني‌» يعني خواهي ديد، «إِنْ شاءَ اللَّه‌» خواهي ديد كه (مِنَ الصَّالِحينَ) (قصص /27) خواهي ديد كه من آدم صالحي هستم. موسي دخترم را به تو مي‌دهم، مهريه خواستي هشت سال براي من كار كني، خواستي ده سال اختيار با خودت است. من اراده نكردم تو به مشقت بيفتي، تالار باشد يا نباشد. هرطور برايت آسان است. پيراهن عروس كرايه كنيم يا بخريم هرطور آسان است. ماشين را گل بزنيم ده تا ماشين، پنج تا ماشين، مي‌گويد: ببين هرطور كه برايت آسان است. من بنا ندارم تو به مشقت بيفتي. خواهيد ديد كه «إِنْ شاءَ اللَّه‌» من صالح هستم. خدا در قرآن به چه كسي صالح مي‌گويد؟ به پدر زني كه به دامادش تنگ نگيرد. آنوقت شما در نماز مي‌گويي: «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِين‌» يعني السلام علينا و علي هر پدرزني كه گير ندهد. چون قرآن مي‌گويد: «سَتَجِدُني‌ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحينَ» به چه كسي مي‌گويد؟ به چه كسي مي‌گويد صالح؟ عمل صالح كاري است كه آمريكا عصباني شود. اسرائيل عصباني شود. راهپيمايي قدس، راهپيمايي 22 بهمن، هركاري كه دشمن ما عصباني شود عمل صالح است. ما در انتخابات بايد شركت كنيم، چون هرچه شركت ما بيشتر باشد دشمن ما بيشتر عصباني مي‌شود. همين كه دشمن عصباني شد عمل صالح است.

من دوست دارم اينها كه پاي تلويزيون هستند اين دو تا كلمه را حفظ كنند. «يغيظ، عمل صالح»! دو تا كلمه «يغيظ» يعني دشمن را به غيظ دربياور. براي تو عمل صالح نوشته مي‌شود. به داماد گير نده! البته بعضي‌ها هم به پدرزن گير مي‌دهند. اين جهازيه چيست، ور افتاده است و نمي دانم يخچالت فلان است. بعضي دامادها هم بد دامادهايي هستند. ما داماد احمق در اين ايام پيدا كرديم كه خانه‌ي عروس رفت و گفت اِ… اِ..اِ… جهازيه‌ات را كميته امداد به تو داده است؟! عروس زير گريه زد. اين داماد خيلي احمق است. الآن كميته امداد پولش براي امام است، بنيان‌گذارش امام است، بچه‌هاي كميته امداد فرزندان امام هستند، طوري نيست. حالا اگر بر فرض كميته امداد به يك عروس كمك كرد، آنوقت تو داماد احمق بايد عروس را بشكني. همه ما گير داريم. گاهي پدر زن گير دارد، گاهي خواهر زن، گاهي برادر زن، گاهي برادر داماد، گاهي خواهر داماد، يعني همه راه نمي‌دهيم آنوقت خودمان هم در آن گير مي‌كنيم. هرچه آسان بگيريم زندگي شيرين‌تر مي‌شود. حالا او سلام نكرد تو سلام كن. او به تو چاي نداد تو به او چاي بده. او خانه‌ي عمه‌ تو نرفت، تو خانه‌ي عمه او برو. كه چه انتقام مي‌كشيد؟ خوب انتخابات…

8- بستن راه‌هاي فشار دشمن بر كشور

خوب گوش بدهيد مي‌خواهم چيز ديگري بگويم. در انتخابات شركت مي‌كنيم به دليل اين آيه. قرآن يك آيه داريم خيلي‌ها پاي تلويزيون حفظ هستند. قرآن مي‌گويد: «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ» يعني خدا اجازه نداد، (لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً) (نساء /141) يعني كفار نبايد راه فشار بر مؤمنين داشته باشند. و اگر ما در انتخابات شركت نكنيم، بلندگوهاي دشمن راه فشار بر جمهوري اسلامي پيدا مي‌كنند. من دلم مي‌خواهد اين آيه را بنويسم. خيلي آيه‌ي قشنگي است. «لَنْ» يعني هرگز «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ» خدا هرگز قرار نداده براي كفار، چه چيز قرار نداده؟ «عَلَى الْمُؤْمِنينَ» خدا قرار نداده «عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً»، «سبيل» يعني راه نفوذ، راه فشار. خدا اجازه نمي‌دهد كفار بر مؤمنين، راه فشار پيدا كنند. و اگر ما در انتخابات كمرنگ باشيم، دشمن راه فشار را روي ما پيدا مي‌كند. اين آيه‌ي قرآن است.

ما سراغ قرآن نرفتيم. فكر كرديم قرآن يك كتاب مقدسي است، سياست هم چيز ديگر. اصلاً آنهايي كه چه مي‌گويند…؟ سكولارها كه مي‌گويند دين يك رابطه‌ي شخصي است. حكومت سوا است اين هم سوا. يا مثل وهابي‌ها كه مي‌گويند: دين از سياست جداست. كساني كه مي‌گويند: دين از سياست جداست، تكليفشان را روشن كنند. در قرآن حدود 500 آيه سياسي داريم. من به عنوان يك طلبه‌اي كه حالا سي، چهل سال است با قرآن هستم، در قرآن حدود 500 آيه سياسي داريم. كساني كه مي‌گويند دين از سياست جداست، بايد اين 500 تا آيه را دور بريزند. معلوم مي‌شود در اسلامشان شك است. (نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ) (نساء /150) بعضي را قبول داريم و بعضي را قبول نداريم. حدوداً 500 تا آيه سياسي داريم. قرآن مي‌گويد: بابا اگر در انتخابات شركت كني كفار غيظ مي‌كنند. براي شما عمل صالح است. مي‌گويد: اگر شركت نكني، كفر بلندگوهايشان عليه ما فعال مي‌شود، شما راه نفوذ پيدا كردي. اين آيه‌ي قرآن قشنگي است.

بايد در انتخابات شركت كنيم. چون پاسداري از خون شهداست. جلوگيري از نيش دشمن است. وفاداري است، (قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا) (احقاف /13) مقابله با تبليغات دشمن است.

از همه گذشته مقام معظم رهبري مي‌گويد شركت كنيد، مراجع مي‌گويند: شركت كنيد، اين حجت بين خداست. آقا مراجع معصوم هستند؟ مقام معظم رهبري معصوم است، ما نگفتيم معصوم است، مي‌گوييم: حجت هستند. حجت يعني چه؟ يعني روز قيامت جواب داريد. دكتر حجت است. ولو ممكن است يك وقت يك دكتر در هزار تا نسخه يكي از قرص‌هايش را هم اشتباه بدهد، ولي اگر شما قرص اشتباهي هم خوردي و مردي، من خوردم و مردم، باز حجت است. روز قيامت نمي‌گويند: خودكشي كردي. مي‌گويند: بابا پزشك حاذقي بود. حالا در چهار هزار تا نسخه يكي از قرص‌هايش اشتباه درآمد، ما نمي‌خواهيم بگوييم: كسي اشتباه نمي‌كند. مي‌خواهيم بگوييم: حجت است. ما بيمار كه شديم بايد نزد دكتر برويم. دكتر حجت است. ولو بميريم هم حجت است.

اما كسي بگويد: فلان حزب گفته شركت نكنيد. فلاني گفته تحريم مي‌كنيم. فلاني گفته كه گفته… اينها حجت نيستند، نه سوادشان بيشتر از ما است، نه عقلشان بيش از ما است و نه تقوايشان بيش از ما است. حجت نيستند بر ما! ما بايد كارهايمان حجت داشته باشيم. «قِفُوهُمْ» توقف! (إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ) (صافات /24) به چه كسي رأي دادي؟

روز قيامت از چهار چيز سؤال مي‌كنند. درآمد، مصرف، عمر، يكي ولايت. پاي پرچم چه كسي سينه زدي؟ تمام احزاب سياسي تحريم كنند به اندازه‌ي پشه ارزش ندارند. چون آنها براي ما حجت نيستند. مردم دنيا براي شما نسخه بدهند، شما حق نداري نسخه‌شان را مصرف كني. حجت نيستند، چون پزشك نيستند. مگر همه پزشك‌ها عادل هستند؟ نه، ممكن است يك پزشك اشتباه كند. اما حجت دارد. شما اگر سوار يك ماشيني شدي كه راننده‌اش گواهي نامه دارد، تصادف هم كني در راه خدا مردي. من مردم! اما اگر سوار ماشيني شدي كه راننده‌اش گواهي نامه ندارد، هرچه هم خودش سوپردولوكس، ماشينش سوپر دولوكس، بابا ماشين لوكس است، راننده هم لوكس است اما تو به چه دليل سوار شدي؟ حجت نداري. «قِفُوهُمْ» نگه داريد! اين عربي‌هايي كه مي‌خوانم قرآن است. توقف! «إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ». (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤاد) (اسراء /36) چشم و گوش و دست همه روز قيامت شهادت مي‌دهند. كجا رفتي؟ چه حرفي زدي؟ بايد مواظب باشيم.

به كسي رأي بدهيم كه طرفدار محرومين باشد. الله الله في الطبقة السفلي به كسي رأي بدهيم كه الگويش شرق و غرب نباشد. فقط بگويد: خدا، (قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ) (انعام /91) بگو خدا شرق و غرب را گنار بگذار. (لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم‌) (مائده /54) اصلاً از نيش و نوش نترسد. جگر داشته باشد، مدرس باشد. همه‌ي نماينده‌ها رفتند و مدرس ماند! براي اينكه ايستاد. نماينده‌ها مي‌آيند و مي‌روند. ببينيد كدام نماينده خون مدرس در بدنش است؟ زندگي ساده، صلابت و قاطعيت! مدرس براي ما الگوي خوبي است.

حرف‌هايم تمام نشد ولي خوب… اميدوارم كه همه شركت كنيد. خدايا انتخابات ما و نظام ما را طوري قرار بده كه حالا كه الگو شديم، الگو بودن ما تقويت شود. عيب و نقص‌هايي داريم، اگر يك روز بگوييم: نظام ما عيب ندارد، معلوم مي‌شود آدم متملقي هستيم. عيب و نقص داريم. عيب‌هاي ما را خودت برطرف كن. روح بزرگي به ما بده كه با رأي آوردن مغرور نشويم و با رأي نياوردن احساس شكست نكنيم. شكست و غناي ما را در تقوا و ايمان و حمايت از اصل نظام قرار بده. دلهاي ما را به هم مهربان كن. اميدوارم يك انتخاباتي شود كه سيلي به صورت دشمن و عزت براي مسلمين، قلب امام زمان راضي باشد «إِنْ شاءَ اللَّه‌». وضو گيريد، قصد قربت كنيد، خرده حساب‌هايي هم كه داريم، من از فلاني بدم آمد، يكي مي‌گفت: من ديگر در هيچ انتخاباتي نمي‌روم.به او گفتيم: چرا؟ گفت: فلاني كه بد درآمد، فلاني هم كه بد درآمد، فلاني هم كه … گفتم: خيلي خوب چهار نفر بد شدند. صد تا بد شدند، آدم خوب هم كه خيلي داريم. اگر يك جايي آتش گرفت، بگو: آقا من مي‌ايستم بسوزم، اين در بسته است، آن در بسته است، مي‌گويم: اگر چهار تا در بسته است، چهار تا در هم باز است. شما حق نداري اگر يك در باز است بايستي بسوزي. يك آدم خوب باشد شما حق نداري بگويي: چون فلاني و فلاني و فلاني بد شدند، من ديگر مي‌ايستم بسوزم. يك داروخانه باز باشد شما حق نداري خانمت، بچه‌ات، با بي‌دارويي از دنيا برود. يك داروخانه شبانه‌روزي كه بود. يك آدم خوب هست شما حق نداري بگويي: من نيستم. حالا گيرم فلاني و فلاني و فلاني هم بد شدند، يك آدم خوب كه هست. به خاطر چهار تا آدم بد شما حق نداري، به خاطر اينكه داروخانه‌ها بسته هستند حق نداري بگويي بچه‌ي من بي‌دارو بميرد.

ما حجت داريم. حجت ما اين است كه تكليف شرعي ما چيست. همه بايد شركت كنيم. به خاطر وفا، به خاطر خون شهدا، به خاطر قرآني كه مي‌گويد: «يغيظ» كفار را به غيظ دربياور با شركتت. به خاطر اينكه اگر نرويم كفار نفوذ پيدا مي‌كنند. «لن يجعل الله» به خاطر اين بايد در انتخابات شركت كنيم. ما شركت كنيم، اگر نا اهلي هم رفت خود خدا مشت او را باز مي‌كند. خدا گفته تو به حرف من گوش بده، اگر يك نااهلي تا داخل مجلس هم رفت، من آنجا مشت او را باز مي‌كنم و خرابش مي‌كنم. تو بندگي خودت را بكن، خدا بلد است خدايي كند. اگر ما بنده‌ي خوب خدا باشيم، خدا دم بزنگاه‌ها، دست ما را مي‌گيرد. اگر يك نماينده‌اي رند بازي كرد و با يك كسي گاوبندي كرد و پولي گرفت و با شرقي، با غربي، با يك سرمايه داري، اگر يك رندي بود، اگر شما براي خدا، گفتي خدايا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‌»، خودت كشور را حفظ كن. اگر براي خدا قيام كردي، خدا كمكت مي‌كند دم بزنگاه آنجا هم كه از دستت در رود خدا مچش را مي‌گيرد.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

«سؤالات مسابقه»

1- آیه 159 سوره آل عمران بر چه امری تأكید دارد؟
1) مشورت با متخصصان
2) مشورت مسئولان با مردم
3) سپردن مسئولیت به مردم
2- آیات اولیه سوره‌ی مؤمنون، بر كدام ویژگی مؤمنان تأكید می‌ورزد؟
1) رعایت حقوق یتیمان
2) رعایت حقوق همسران
3) رعایت عهد و امانت
3- بر اساس قرآن، اولین وظیفه‌ی حاكمان اسلامی چیست؟
1) رسیدگی به امور اقتصادی
2) رسیدگی به امور اجتماعی
3) رسیدگی به امور دینی
4- شركت در انتخابات، بیانگر چه امری است؟
1) وفاداری به امام و شهداء
2) مبارزه‌ی با دشمنان و بدخواهان
3) هر دو گزینه
5- آیه 141 سوره‌ی نساء بر كدام وظیفه‌ی مؤمنان تأكید دارد؟
1) بستن راه‌های فشار كفار بر مؤمنان
2) جنگ و جهاد علیه كافران
3) صلح و سازش تاكتیكی با دشمنان

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2667
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست