responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2683
بسم الله الرحمن الرحیم
 الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.

در محضر مبارك گروه‌هایی هستیم كه بد نیست در یك دقیقه اسم آنها را ببریم در دقایق اول یك بسیج دانش آموزی استانی است كه زیر یك میلیون جمعیت دارد ششصد و چهل دانش آموز شهید داده است یعنی در كل ایران نسبت كه جمعیتش استان كهكیلویه شهیدش از همه بیشتر است در محضر مبارك اینها هستیم كه بحث هم در آستانـﺔ روز دانش آموز پخش می‌شود روز شهادت حسین فهمیده(رحمه الله علیه) در محضر مبارك همكارانمان هستیم در نهضت سوادآموزی كه كار بسیار سختی را می‌كنند كه تك تك باید در خانه‌ها را بزنند بی سوادها را جمع كنند خیلی كار سختی است توی روستاها با اقل حقوق و بهرحال. . . من یكوقت خدمت امام بودم عروس امام یك مدتی توی نهضت سوادآموزی بودند احوال نهضت را كه پرسیدند كه ما چه جور بی سوادها را جمع می‌كنیم حقوق ما چقدر است و من خدمت‌شان رسیدم فرمود توی شهرها كه می‌روید سلام مخصوص من را به آموزشیاران نهضت سواد آموزی برسانید ما از زحمات شما تشكر می‌كنیم. در محضر مبارك جهاد كشاورزی هستیم كه امسال خیلی كار قشنگی شد الحمدلله بعد از سالها بیست و پنج سال است كه توی انقلاب هستیم قبل از انقلاب هم زمان شاه ما گندم می‌خریدیم و امسال الحمدلله اولین سالی است كه جمهوری اسلامی از نظر گندم خودكفا شد و امیدواریم كه خداوند به همـﺔ شما سلامت بدهد این. . . حالا بحث من راجع به كل كشور است بحث من راجع به نهضت سواد آموزی و بسیج و سازمان كشاورزی نیست ولی چون مخاطبین هستند لازم بود كه یك اظهار ارادتی به شما بكنم بحث من تفسیر قرآن است كه به درد همـﺔ مردم بخورد بخصوص كه داریم به شب‌های قدر هم نزدیك می‌شویم عرض كنم به حضور شما كه مسئله امسال ما موضوع این بود كدام آیات قرآن اشاره دارد كه برجسته ترین نمونه‌اش اهل بیت هستند موضوع رمضان هشتاد و سه در یاسوج این است قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) آیاتی داریم گرچه عام است اما بالاترین و برجسته ترین نمونه‌اش اهل بیت هستند.

1- خوف بندگان خدا از عذاب دوزخ

 یكی آیات آخر سوره فرقان است كه می‌فرماید «وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ» بندگان خوب خدا كسانی هستند كه دو سه تا را جلسـﺔ قبل گفتیم حالا «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ» كسانی هستند كه می‌گویند (;رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا) (الفرقان/65) بندگان خوب خدا صفاتی دارند چند تا صفت را در جلسـﺔ قبل گفتیم حالا این صفت. . . می‌گویند پروردگارا عذاب جهنم را از ما باز گردان كه عذاب آن دامن گیر است(غرام) به مصیبتی می‌گویند كه آدم نتواند از آن فرار كند یعنی روی دوشش افتاده التزام و تعهد روی دوشش افتاده چاره‌ای هم ندارد مثل اینكه ما می‌گوئیم تاوان آنرا باید بدهی می‌گویند خدایا عذاب جهنم را از ما برگردان این كلمـﺔ برگردان یعنی آمده و من از خدا می‌خواهم اینكه آمده برگردد یعنی بندگان خوب خدا هم در معرض آسیب هستند كه امام باقر(علیه السلام) فرمود مراد از اینها اهل بیت هستند یعنی بهترین نمونه‌اش اهل بیت هستند.

2- دعا برای نجات از دوزخ در ماه رمضان

بگذارید یك خورده روشن‌تر بگویم در وسط ماه رمضان دعائی هست توی ماه رمضان بنام دعای مجیر كه شصت هفتاد بار هی می‌گوید سبحانك یا قدوس سبحانك سبحانك بعد می‌گوید اجرنا من النار یا مجیر این كلمـﺔ اجرنا من النار یا مجیر یعنی خدایا مرا از دوزخ نجات بده شب قدر دعای(الغوث الغوث) صدر مرتبه سه تا شب قدر داریم سیصد مرتبه اولیاء خدا می‌گفتند(الغوث الغوث خلصنا من النار)(خلصنا من النار) یعنی من را از نار خلاص كن پس پیداست آدم توی آن هست یعنی الان ما توی فساد هستیم باید بیائیم بیرون یعنی شیطان هوس شایعه سوء ظن اصلا گناها ما را احاطه كرده باید زود با طناب تقوا بیرون بیائیم این تعبیرها پیداست كه انسان را احاطه كرده(خلصنا) یعنی توی آن افتاده ام(اجرنا) یعنی توی آن افتاده‌ام من را بیرون بیاور(اصرف عنا) یعنی منصرف كن از ما، یعنی عذاب آمده ما را از آن منصرف كن برگردان این خودش یك نكته است كه انسان اگر غافل بشود یك چیزی است كه. . . چون گناه اول مثل یك قطر? سیاه مثل اینكه روح انسان یك جای آن آسیب می‌بیند یك ذره یك ذره مثل میكرب سرطان یعنی هی همه جا را می‌گیرد گاهی وقتها كه یك موش وارد خانه می‌شود همینطور می‌بینی با یك فاصله همـﺔ كتاب را می‌خورد همـﺔ آستانـﺔ در را می‌جود گناه را باید اول جلویش را گرفت یعنی اولین گناه باید مقاومت كنیم دیگر انسان توی آن كه افتاد دیگر هی گناه گناه می‌زاد هر گناهی سبب گناهی دیگر می‌شود یعنی اول تخم مرغ می‌دزدد یعد دستش عادت می‌كند مرغ می‌دزدد بعد ماشین می‌آورد كل دام را می‌دزدد تا كم كم می‌بینی كشتی نفت را توی دریا دزدید بعد می‌بینی افغانسان را دارد می‌دزدد یعنی دزد از ریز شروع می‌شود صفت‌های بد ذره ذره رشد پیدا می‌كند بندگان خوب خدا مواظب هستند هی می‌گویند خدایا عذاب دوزخ را از ما دور كن.

3- اقدام عملی برای نجات از دوزخ

بعد می‌فرماید (;إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا) (الفرقان/66) كه این دوزخ جایگاه بد و منزلگاه بدی است البته فرار از دوزخ با زبان هم نیست باید با عملیات باشد امام علی چاهای زیادی را می‌كند خدا قمست كند بروید مكه بین مدینه و مكه از مدینه كه بیرون می‌آئید اسمش هست(آبار علی) آبار، جمع بئر است بئر یعنی چاه یعنی چاههایی كه امام علی كنده و وقف كرده جالب اینست كه ما رفتیم آنجا الله اكبر این آبها شیرین است آبهای اطراف شور و دیدیم كه شیعیان مدینه با ماشین می‌آمدند آنجا آن آبها را می‌بردند هم بخاطر شیرینی‌اش هم بخاطر اینكه یادگار حضرت علی است الان هم حكومت سعودی لیوانهای آبی دارد كه بسته بندی می‌كند روی آن نوشته آبار علی یعنی این آب از همان چاه است امام وقتی این چاهها را می‌كند توی فیلم هم بود كه یك لحظه‌اش این بود كه از چاه خاك بیرون می‌ریخت با دست خودش چاه می‌كند یكی از این چاهها تا به آب رسید آب مثل گردن شتر بیرون ریخت گفتند بشارت یا علی چه آبی؟ ! چقدر آب زیاد چقدر زلال بشارت، فرمود به من بشارت ندهید من همـﺔ این چاهها را می‌خواهم وقف مسلمانها كنم بعد وقف می‌كرد توی وقف نامه‌اش می‌نوشت خدایا من این آب را وقف كردم تو هم علی را از جهنم نجات بدهد یعنی اینطور نیست كه یك پولدار همینطور بخواند(اجرنا اجرنا) یك خورده پولش را باید چند تا دختر جهازیه بدهد چند تا پسر را داماد كند چند تا بیكار را كار بدهد یعنی نجات از جهنم فقط این نیست كه(یقولون) درست است كه قرآن می‌فرماید یقولون با زبان می‌گویند اما با عمل باید انسان یك كارهایی را بكند.
امام سجاد چون نمی‌توانست حوزه علمیه داشته باشد امام حسین را كشتند بعد از امام حسین امام سجاد امام شد حكومت بنی امیه ترس وحشت خفقان ملاقات‌ها ممنوع امام سجاد هیچ كاری نمی‌توانست بكند نه سخنرانی نه حوزه علمیه هیچی، بعد امام سجاد(علیه السلام) برده می‌خرید برده خریدن آزاد بود برده می‌خرید توی خانه به اسم برده با آنها كار می‌كرد اینها را تربیت می‌كرد شب عید فطر اینها همه را آزاد می‌كرد یعنی اسم آن برده خریدن و اینها بود اما واقعش یك دانشكده سری بود كه فارغ التحصیل هایش برده. . . بعد امام سجاد شب عید فطر می‌فرمود خدایا من برده هایم را آزاد كردم بعد می‌گفت خدایا تو هم امام زین العابدین را از آتش جهنم آزاد كن یعنی اینكه می‌گویند بندگان خدا می‌گویند خدایا عذاب جهنم را از ما دور كن گاهی باید یك زندانی را پول داد از زندان آزادش كرد امروز برده نیست بسیاری از زندانیها به خاطر یك مبلغ گرفتار شده‌اند خوب بعضی زندانیها مجرم هستند خوب ما مجرم را كاری نداریم اما نه آدم خوبی بوده اما تصادفاً داشته می‌رفته یك كسی آمده جلوی ماشینش به او خورده یعنی ناخودآگاه جریمه پیدا كرده آنهایی كه ناخودآگاه هستند اسیرند بسم الله خدایا بیا ما امشب دو تای اینها را آزاد كنیم ما كه سپرده توی بانك داریم ما كه سرمایه داریم پنج تای اینها آزاد چه اشكالی دارد؟ گاهی می‌شود خیلی كارها را كرد استان فارس چند روز پیش خیرین آن دور هم جمع شدند و جمعیت زیادی را از زندانیها آزاد كردند در تهران باز این هست جاهای دیگر هم هست.

4- قیام در شب، نشانه بندگان خدا

آیه‌ای كه در جلسـﺔ قبل من گفتم و شما نبودید این است بندگاه خوب خدا كسانی هستند كه (;وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا) (الفرقان/64) یعنی شب‌ها تا صبح گریه می‌كنند عبادت می‌كنند در عین اینكه عبادت می‌كنند مغرور نیست یعنی یكوقت كسی اگر چهار تا روزه گرفت چهار تا ختم قرآن كرد غرور او را نگیرد بندگان خوب خدا اولیاء خدا اءمـﺔ اطهار با اینكه امام رضا ماه رمضان ده مرتبه همـﺔ قرآن را می‌خواند فرمود من می‌توانم بیشتر هم بخوانم منتهی چون توی هر آیه‌ای فكر می‌كنم كه این آیه كجا نازل شد و مربوط به چی است زمستان نازل شد یا تابستان در جبهه بود یا در غیر جبهه نمی‌دانم موضوع آن چی بود چون من با توجه به معانی دارم می‌خوانم ده مرتبه افرادی هستند چندین برابر ما عبادت می‌كنند و خدا اسمش را گذاشته(و عباد الرحمان) اینها بندگان خوب خدا هستند اما با همـﺔ اینكه شب زنده دار هستند باز هم(یقولون) می‌گویند خدایا ما را ببخش یعنی یكوقت كسی با عبادت خودش مغرور نشود آخر ما زود مغرور می‌شویم بعضی از ما.

5- میانه روی در انفاق و كمك به محرومان

یكی دیگر از خوبیهای بندگان خوب خدا این است «وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا» بنده خوب خدا كسی است كه وقتی پول خرج می‌كند (;لَمْ یُسْرِفُوا) (الفرقان/67) زیاد خرج نكند اسراف نكند «وَلَمْ یَقْتُرُوا» یعنی تنگ هم نگیرد نه ولخرجی كند و نه مشت آن هم باشد پس چه جوری باشد (;وَكَانَ بَیْنَ ذَلِكَ قَوَامًا) (الفرقان/67) بین این ولخرجی و مشت همی(قوام) مسئله قوام با فتح قاف، قوام به معنای حد وسط است قِوام وسیله قیام است اینها معنایش فرق می‌كند مثل كلمـﺔ جِنازه كلمـه جَنازه جِنازه مال آن چوب زیر است جَنازه مال آن بدنی است كه رو است چون بدن رو است آنرا می‌گویند جَ چوب زیر است می‌گویند جِ، در اینجا هم قَوام است یعنی حد وسط بیائیم روی این صحبت كنیم پول خرج كردن چقدر باید باشد؟ آخر امروز وسائل كمك آموزشی می‌گویند پیغمبر ما وسائل كمك آموزشی‌اش كم خرج بود گفت بیائید من حد وسط را به شما بگویم حدیث داریم كه دست برد یك مشت سنگ ریزه برداشت محكم گرفت گفت این اقتار است(لم یقترو) یعین مشتش هم است این رقمی نباشید سنگ‌ها ریخت كنار دو مرتبه دست كرد سنگ برداشت دستش را شل كرد همـﺔ سنگ‌ها ریخت فرمود این رقمی هم نباشید این هم اسراف است دفعـﺔ سوم یك مقداری سنگ برداشت آسان گرفت چند تای آن ریخت چند تا ماند فرمود این درست است نه مشت را هم بگذارید كه هیچی از شما به هیچكس نرسد نه همچین مشت خودتان را شل كنید كه هرچی دارید خرج كنید فردا به گدایی بیفتید پیغمبر ما سه سنگ ریزه مشت كرد یك بار دستش را شل كرد همـﺔ ریخت فرمود این اسراف است یك مرتبه چنان بست كه هیچی از آن نریخت فرمود این تقطیر است(لم یقتروا) یك مرتبه میانگین كه بخشی از آن ریخت و بخشی از آن. . . یعنی با این وسیله تبلیغات سمعی و بصری آموزش داد كه متوسط باشید.
در هر كاری حد وسط من یك ماه رمضان راجع به(اهدنا الصراط المستقیم) صحبت كردم میانه روی در هر كاری كمال است دعا می‌خواهی بخوانی به مقداری كه حال داری بخوان حال نداری نخوان با كسی دوست می‌شوی یكمرتبه همچین دوست می‌شود كه قربانش می‌رود بدون او نه ورزش می‌رود نه پارك می‌رود نه حمام می‌رود نه مدرسه می‌رود اصلا هر جا می‌رود مثل دو قلو به هم چسپیده‌اند گاهی هم چنان با هم قهر می‌كنند كه شش ماه به شش ماه نه به هم تلفنی نه نامه‌ای نه سلامی نه علیكی رفاقت میانه عبادت میانه.

6- ماجرای انفاق پیراهن توسط پیامبر

 یك زنی آمد گفت برو پهلوی پیغمبر بگو پیراهنت را من می‌خواهم برای تبرك آمد گفت مادرم سلام رسانده گفته پیراهنی كه پوشیده‌ای برای تبرك به من بده حضرت هم پیراهنش را داد ظهر شد بلال اذان گفت پیغمبر هم همان یك پیراهن را بیشتر نداشت توی خانه نشست لخت كه نمی‌تواند برود مسجد آیه نازل شد پیغمبر كی گفت این رقمی خرج كنی؟ «وَلَا تَجْعَلْ یَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ» نه مثل آدمهایی باشد كه دستش به گردنش غل و زنجیر است یعنی هیچوقت این دست توی كیسه نمی‌رود این رقمی نباش كه دستت توی كیسه‌ات نرود (;وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ) (الإسراء/29) اینطور هم نباشد كه تو یك دانه پیراهنت را می‌دهند مردم قد قامت الصلا? می‌گویند نماز جماعت تعطیل می‌شود خدا به پیغمبر هم فرمود خرج كردنت میانه روی باشد نه آنچنان به درس بچسپیم كه اسلحه بلد نباشیم نه آنقدر صبح تا شام توی اسلحه باشیم كه درسمان شانزده تا تجدیدی بیاورد یعنی میزانِ میزان دفاع اندازه دارد تحصیل اندازه دارد عبادت اندازه دارد خوردن اندازه دارد (;وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا) (الأعراف/31) خوردن اندازه دارد مطالعه اندازه دارد حتی در اصول كافی بابی داریم(باب الاقتصاد فی العباد?) اقتصار یعنی میانه روی یعنی در عبادت هم باید انسان میانه رو باشد بندگان خوب خدا كسانی هستند كه در خرج كردن هم میانه رو هستند انسان مالك هست اما در خرج كردن محدودیت دارد نگو آقا مال خودم است مگر مال خودت است می‌توانی خرج كنی مال خودت است مالك هستی اما حق خرج كردن نداری.

7- تصرف در اموال در چهارچوب قوانین الهی

به حضرت شعیبِ پیغمبر گفتند تو چرا اجازه نمی‌دهی ما هر جور دلمان می‌خواهد توی مال خودمان تصرف كنیم چون حضرت شعیب اجازه نمی‌داد مردم در مال خودشان هم طبق سلیقـﺔ خودشان خرج كنند «أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ» آیا نمازت تو را وادار كرده كه اینطور بر ما حكومت كنی تو بخاطر نمازی كه می‌خوانی اجازه نمی‌دهی ما در یك تیكـﺔ آیه یادم رفت این تیكه كه یادم هست اینست (;أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ) (هود/87) انجام بدهیم در اعمالمان هی چی دلمان می‌خواهد تو بخاطر نمازت می‌گویی این رقمی خرج كن این رقمی خرج كن به تو چه؟ ما می‌خواهیم هر جور دلمان می‌خواهد خرج كنیم آقا من هر جوری دلم می‌خواهد می‌خواهم بیایم توی خیابان نه خیر، این قیافه‌ای كه می‌آیی توی خیابان هواسها را پرت می‌كند خیابان مال شهرداری است خیابان مال نیروی انتظامی است خیابان مال كل جمعیت شصت میلیونی است خوب بنده مثلا عمامه‌ام را بگذارم روی دماغم خوب شوفور تاكسی اینقدر می‌خندد كه می‌زند به كسی دیگر مگر كسی می‌تواند هر جوری كه دلش می‌خواهد. . . هر چیزی كه هواس عمومی را پرت كند اصلاً اسم شهدا توی جاده‌ی بین قم و تهران بود برداشتند از قم تا تهران هر چه عالم شهید بود عكسش روی اتوبان بود نیروی انتظامی گفت این عكسها باعث می‌شود كه راننده نگاه می‌كند ببیند این كی بود تصادف می‌كند ما عكس آیت الله‌مان هم وقتی باعث تصادف است می‌گوئیم بردار كلماتی كه بیش از دو تا كلمه توی تابلو نباید باشد حالا البته بعضی‌ها بی سلیقه هستند تابلو می‌نویسند مثل اینكه این آقا بازنشست شده یك عینك هم گذاشته روی یك چهارپایه نشسته می‌خواهد بخواند كنار جاده دو تا كلمه حسن آباد خلاص، نماز یك كلمه، تابلویی كه آدم عبور می‌كند باید یك كلمه بیشتر نباشد یكوقت یكی از شهرداریها می‌خواست برای نماز پول خرج كند حالا نمی‌گویم شهرداری كجا بود آبروریزی است پول داد به یكی از این، آخر این هنرمندها هم این وسط بعضی می‌آیند فرصتی دست می‌گیرند هنر نمایی كنند همه‌شان نیت‌شان هنر است و كارهای خدمت اما خوب باید دید كه این هنر. . . یك پول سنگینی از شهرداری گرفت زیر یكی از این پل‌های شهر یك عكسی كشید چند صد هزار تومان بعد هم به من گفت آقای قرائتی برای نماز تبلیغات كرده‌ام برو ببین زیر پل چه خبر است؟ ما هم عبوری، حالا نرفتیم برای آن پل ولی عبورمان رسید ترمز كردم هر چی نگاه به این عكس كردم نفهمیدم با تلفن همراه زنگ زدم كه آقا من الان زیر پل هستم از این چیزی نمی‌فهمم گفت ببین این عكس چهل متر است گفتیم خیلی خوب با تاكسی می‌رویم سر و ته آنرا می‌فهمیم این چیه؟ گفت ببین نوك آن یك ماهی نیست؟ گفتم چرا عكس كلـﺔ ماهی را دیدم، گفت دُم آنرا دیدی؟ حالا برو، گفتم خوب رفتم دم آنرا هم دیدم گفت توی سینـﺔ ماهی یك چیزی است مثل بقچه، گفتم آره دیدم، گفت این حضرت یونس است! در شكم ماهی گیر كرده این (;سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنتُ مِنْ الظَّالِمِینَ) (الأنبیاء/87) این مثل سبحان ربی العظیم و بحمده نماز است پس تبلیغ نماز است گفتم اُه اُه! من باید صبر كنم بازنشست كه شدم یك چهارپایه بیاورم بیایم اینجا یك عینك بزنم چهل دقیقه نگاه كنم خودت طراح هم بیاید بگوید غرض من از این طرح چی بود؟ بابا ول كنید به اسم هنر مردم را گیج می‌كنید هنر این است كه آدم در ساده ترین نگاه مطلب را به دیگران منتقل كند اگر من شما را گیج كردم و بعد از گیجی یك چیزی یاد تو دادم این كه هنر نیست هنرمند اینست كه. . . قرآن بخوانم چرا از خودم بگویم قرآن می‌گوید خدا هنرمند است بخاطر اینكه (;وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ) (القمر/17) هنر این است كه انسان با یك طرحی، عكس‌های گل آقا هنرمند است یعنی یك عكس می‌كشید مقایسه می‌كرد آدم با یك نگاه كلی چیز می‌فهمید هنر این است كه انسان با یك نگاه مطالب زیادی بفهمد اگر با وقت كم مطلب زیاد فهمیدی هنر است اما اگر با وقت زیاد مطلب كم فهمیدی. . .) اقتصاد هم همینطور است در بحث اقتصاد اگر تولید زیاد بود مصرف كم این اقتصاد پیش می‌رود چون یك میلیون گیر می‌آورد دویست هزار تومان خرج می‌كند این می‌شود پس انداز این موفق است بعضی آدمها تولیدشان كم است مصرفشان زیاد است یعنی اگر با كار كلفت نان نازك خوردی پس انداز داری اگر با كار نازك نان كلفت خوردی باقی. . . اگر به اندازه بود یعنی مصرف و تولید یك جور بود هیچوقت پس انداز نداری انسان باید همیشه. . . حدیث داریم(من سئله فی صغر اجاب فی الكبر) اگر بچگی‌ات سوال كردی از استاد هی نوشتی بزرگ كه بشوی جواب می‌دهی اگر بچگی آدم بی تفاوتی بودی سر كلاس كه نشستی همینطور مثل بشكه هیچوقت بزرگ بشوی پاسخگوی مردم نیستی اما اگر بچه عقب دبیر رفت عقب استادش رفت ما سراغ داریم كه مرحوم شهید مطهری وقتی می‌آمد قم درس می‌داد طلبه توی ماشین ایشان می‌نشست توی جاد? قدیم تهران دو سه ساعت می‌رفت تا تهران توی ماشین از ایشان سوال می‌كرد تهران پیاده می‌شد و برمی گشت یعنی دوسه ساعت می‌رفت و برمی گشت كه چند تا سوال از مرحوم مطهری بكند حضرت موسی به شعیب. . . حضرت موسی به خضر گفت اجازه می‌دهی توی بیابانها عقب تو بیایم به شرطی كه گاهی یك چیزی یاد من بدهی(من سأل فی صغر) كسی كه در بچگی‌اش هی سوال كند بنویسد سوال كند بنویسد این مهم است.

8- دوری بندگان خدا از اسراف

برادرها و خواهر‌ها اینرا تكرار می‌كنم اسراف گناه كبیره است گناه كبیره سبب این می‌شود كه آدم فاسق بشود اسراف در آب اسراف در برق ریـﺔ سالم را شما با سیگار دودی می‌كنی این اسراف نیست؟ بارها گفته‌ام‌ای كاش سیگاریها هر وقت می‌خواستند سیگار بكشند یك اسكناس هزاری آتش می‌زدند بنده الان بعنوان یك طلبه بگویم اگر كسی اسكناسش را آتش بزند گناهش كمتر از این است كه سیگار بكشد چون اسكناس كه آتش بگیرد پولم رفت اما ریه‌ام هست وقتی اسكناس دادی سیگار كشیدی هم پول می‌رود هم ریه می‌رود هر كس می‌خواهد سیگار بكشد یك اسكناس را بردار آتش بزند بریزد دور اسكناس را پاره كنی بریزی دور پول تو از بین رفته ولی ریه‌ات سالم است سیگار می‌خواهی بكشی خوب سیگار مصداق اسراف نیست؟ بنده خوب خدا نباید سیگاری باشد تریاكی كه دیگر هیچ میانه روی در هر كاری عبادت است.

9- معنای درست شرك و توحید

(;وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ) (الفرقان/68) بندگان خوب خدا كسانی هستند كه. . . بعضی‌ها كه می‌گویند كار نیست راست می‌گویند اما بعضی‌ها كار هست حال كار نیست. امام جمعه‌ای می‌گفت، در یكی از این مناطقی كه گوسفند زیاد است می‌گفت یك جوانی آمد گفت من جوانم می‌خواهم كار بكنم گفت ما چهار نفر را دعوت كردیم از كمیتـﺔ امداد از محترمین از خیرین مثلا ده تا گوسفند گرفتیم به شما دادیم گفت آقا شما ده تا گوسفند به من بدهی كی اینها را بچراند؟ امام جمعه گفت والله من جمعه‌ها خطبه دارم باقی‌اش را می‌خواهی من بیایم برایت بچرانم! باقی‌اش را می‌خواهی من بیایم برایت چوپانی كنم، جوان گوسفند به او می‌دهی. . . بله یكوقت منطقه منطقـﺔ دامداری است كس اهل كار باشد می‌تواند از درآمدهای كم كار بكند بعضی وقتها كار نیست بعضی وقتها عار نیست یعنی همت و غیرت كار نیست بعضی وقتها كتاب نیست بعضی وقتها كتاب هست انگیزه مطالعه نیست آدم اگر خواسته باشد نماز بخواند با برگ هم نماز می‌خواند مهر نماز نیست با برگ ولی آدم هم اگر نخواسته باشد نماز بخواند انواع سجاده‌ها توی خانه‌اش است نمی‌خواند بسیار آدمهایی داریم كه در محدودیتها رشد كرده‌اند و بسیار آدم داریم كه در رفاه‌ها شكست خورده‌اند چقدر وقت داریم؟ دو دقیقه،
می فرماید «وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ» بندگان خوب خدا كسانی هستند كه دعوت نمی‌كنند دیگران را همراه خدا. . . حالا ما با سنّی‌های ایران مشكلی نداشته‌ایم و نخواهیم داشت انشاءالله ولی یك مشت سنّی هستند اینها سنّی نیستند وهابی هستند وهابی‌ها یك عقیده بسیار بدی دارند كه سنّی قبول دارد نه شیعه مثلا می‌گوید شما كه می‌گویی یا ابوالفضل مشرك هستی یا حسین مشرك هستی می‌گوئیم چرا؟ می‌گوید بگو یاالله چون قرآن گفته «وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ» دعوت نمی‌كنند با خدا خدایی دیگر را، می‌گوئیم ما امام حسین را بعنوان خدا دعوت نمی‌كنیم آنكه شرك است اینست كه انسان كسی را صدا بزند بعنوان اینكه تو هم خدا هستی ان شرك است اما اگر گفتیم یا ابوالفضل یا فاطمه زهرا یا مهدی این توسل‌های ما دعوت می‌كنیم غیر خدا را اما بعنوان خدا دعوت نمی‌كنیم بعنوان ولی خدا دعوت می‌كنیم فرق می‌كند یكوقت می‌گوئیم حسین تو خدایی یكوقت می‌گویم حسین تو شهید شدی در راه خدا، اینكه می‌گوید با خدا كسی را نخواهید این تیكه را فهمیده‌اند با خدا كسی را نخواهید قبول است اما با خدا كسی را بخواهند قرآن می‌گوید بعنوان الها آخر یعنی بعنوان خدا نخواهند چَشم ما هیچكس را بعنوان خدا نمی‌خوانیم پس شرك ممنوع این آیه می‌گوید شرك بعد می‌گوید «وَلَا یَقْتُلُونَ» كسی را هم نمی‌كشند «وَلَا یَزْنُونَ» زنا هم نمی‌كنند شرك به هیچ عنوان قابل قبول نیست هیچوقت شرك جایز نیست همیشه شرك ممنوع است زنا همیشه ممنوع است اما قتل هم قتل حق داریم هم قتل باطل ولذا درباره قتل گفته «وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ» اگر به حق بود او را بكش مگر كشتن حق هم داریم؟ بله، قاتلی كه یك نفر را كشته باید او را كشت زنای با محرم كشتن است مرتد كشتن است اینها قتل حق است زناكاری كه زن را مجبور بكند آن زناكار را باید كشت زنای كسی كه همسر دارد قتل است كسی كه ادعای پیغمبری می‌كند قتل است كسی كه مثل سلمان رشدی به پیغمبر به اولیاء خدا به حضرت زهرا جسارت كند قتل است كسی كه با سحر و جادو افكار عمومی را منحرف كند قتل است مفسد، كسی كه اسلحه دست بگیرد مردم را توی خیابانها بترساند قتل است كسی كه بر امام عادل خروج كند قتل است ما سه تا گناه داریم می‌گوید مومن سه تا خلاف را نمی‌كنند شرك قتل زنا شرك همیشه حرام است و ممنوع اما قتل به حق جایز است كشته باید او را كشت كسی كه امنیت عمومی را به خطر انداخته یك كسی كه اسلحه دست گرفته توی كوچه راه می‌رود همـﺔ زن و مرد از او می‌ترسند خوب این امنیت عمومی را بهم زده محارب است ناموس مردم را با تهدید وادار به زنا كرده با محرم خودش خلاف كرده بنابراین این كلمـﺔ لا یقتلون) كلمـﺔ(الا بالحق) آمده پس ببینید قرآن چه قشنگ است شرك(الا) ندارد زنا(الا) ندارد اما قتل(الا) دارد یعنی بعضی گناهان همه جا همیشه برای هر كسی ممنوع است بعضی كارها در صورتی حلال است در صورتی حرام است كه موردش را باید خود اسلام تعیین كند.
(حرفهایم تمام توی این جلسه چه گفتیم؟ گفتیم آیاتی كه برترین مصداق آن اهل بیت هستند آخر سوره فرقان چند تا آیه هست جلسـﺔ قبل شروع كردیم این جلسـﺔ دوم بود قرآن و اهل بیت بندگان خوب خدا كسانی هستند كه دو تا صفت را جلسـﺔ قبل گفتیم این جلسه هم گفتیم (;رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ) (الفرقان/65) گناه كه می‌كنند عذاب جهنم را می‌بینند می‌دانند كه این گناه پاخور دارد (;إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا) (الفرقان/65) عذاب آن دامنگیر است جدی است و شوخی ندارد در پول خرج كردن نه ولخرج هستند نه كنس بعد به این مناسبت گفتیم در عبادت در ورزش در تفریح در جبهه در خدمت به مادر همه كارها ما باید میانه رو باشیم حتی خدا به پیغمبر فرمود تو كه یك پیراهن داری چرا دادی؟ نه باید اینقدر خرج كنیم و نه باید دست هایمان مثل غل به گردنمان بسته باشد بعد هم فرمود عباد الرحمان سه تا گناه نمی‌كنند شرك زنا قتل شرك همه جا زنا همه جا قتل(الابالحق) قتل ممنوع است مگر در مواری كه طرف جان كسی را گرفته امنیت جامعه را گرفته ناموس مردم را گرفته در مواردی كه حاكم شرع دستور می‌دهد و دیگر مربوط به قوه قضائیه است.)
خدایا داریم تفسیر عباد الرحمان را می‌كنیم تو را به آبروی عباد الرحمان ما را از عباد الرحمان قرار بده. ما را از خطرات مختلف، چون انسان دو تا گناه دارد گناهان ما از دو غریزه است یا غضب است یا شهوت توی یك آیه می‌گوید غضب(یقتلون) قتل است آدم قتل روی غضب است شهوت زنا است از نظر عقیده فكر، فكر كج عمل كج توی عملیات یا بخاطر غریزه غضب است می‌كشد یا بخاطر غریزه شهوت است زنا می‌كند. خدایا در همـﺔ حوادث ما را از طوفان حوادث و از انحراف فكری و عملی و زبانی از همـﺔ انواع انحراف نسل و ناموس ما را حفظ بفرما. بار دیگر از تك تك شما كه تشریف آورده‌اید تشكر می‌كنم.
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2683
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست