responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 278

موضوع: امام خميني (ره)، ابتکارات

تاريخ پخش: 76/03/15

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

در سالگرد رحلت حضرت امام خميني (ره) هستيم. بحث در جماران ضبط مي‌شود. برکات حضرت امام خميني (ره) خيلي زياد است و نمي‌توان به همه آنها پرداخت. ولي به صورت تيتروار چند تا از ابتکارات ايشان را بيان مي‌کنم:

1- تشكيل حكومت اسلامي

1- تشکيل حکومت اسلامي: اين اولين ابتکار حضرت امام بود. هرکجاي دنيا يک کار جديد که شخصي انجام مي‌دهد سريع آن را ثبت مي‌کنند. اصلا ثبت يعني چه؟ کاري که براي خداست انحصاري نيست. من تعجب مي‌کنم از کساني که مي‌گويند: راضي نيستيم از اين ورقه کپي شود و… البته بعضي چيزها محرمانه است. (لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ) (مائده /101) اگر روشن شود صلاح نيست، بايد محرمانه باشد. ولي کارهاي خير را بايد همه ياد بگيرند. قرآن مي‌فرمايد: ‌اي پيغمبر تو هم از کارهاي خير ديگران ياد بگير: (فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ) (انعام /90) به هدايت انبياء قبل اقتدا کن. ما گاهي تقليد از کار خوب را حسادت مي‌دانيم! اصلا ما مأموريم کارهاي خوب ديگران را ياد بگيريم حتي از مخالفين.
به حضرت گفتند که: يا رسول الله کفار به طرز جديدي مي‌جنگند! فرمود: ده نفر مسلمان تيز هوش بروند و روش آنها را ياد بگيرند و به ديگران ياد بدهند. ما از کفار هم برخي چيزها را ياد مي‌گيريم چه رسد به مسلمانها. حديث داريم: با سواد ترين مردم کسي است که اطلاعات ديگران را به اطلاعات خودش اضافه کند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «أَعْلَمُ النَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النَّاسِ إِلَى عِلْمِهِ» (من‌لايحضره‌الفقيه/ج‌4/ص‌394).
اصولاً هرکس جز اولياي خدا حکومت تشکيل دهد باطل است (إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ) (انعام /57). کسي حق داوري حکومت ندارد جز خدا. مادران ما، ما را بله قربان گو نزاييدند. ما آزاد متولد شديم. فقط خدا حق فرماندهي ما را دارد. و کسي که در رکوع نمازش زکات داد. ببينيد چه کسي است؟ ديدند که علي(ع) است.
حالا اين که اين حکومت اسلامي چه کرد، خودتان بهتر مي‌دانيد. هر کس مي‌تواند مقايسه کند. ما خودمان در نهضت سوادآموزي خيلي پيشرفت کرده‌ايم قبلا فاصله سواد مرد و زن خيلي زياد بود ولي الان کم کم است. اکثر روستايي‌ها بيسواد بودند. کلاسهاي نهضت سوادآموزي در روستاها بيشتر تشکيل مي‌شود. حالا ما يک نخود در اين ديگ هستيم. کتابهاي شهيد مطهري 5 هزار تا چاپ مي‌شد، الآن چند صد هزارتا چاپ مي‌شود. ملت ترسو شجاع شده‌اند. آمريکا ما را تحقير مي‌کرد و حالا ما آمريکا را تحقير مي‌کنيم.
از کفر مي‌ترسيديم و حالا کفار از ما مي‌ترسند. اين خيلي است. با اين حال امام (ره) به همه اهدافش نرسيد. گروه فرقان و منافقين و ليبرال و ترور، انفجار حزب، شهادت رئيس جمهور،… جنگ و… اصلا نشد. با اين احوال سر افراز ترين کشورها هستيم. دليلش: 42 مدالي که جوانهاي ما آوردند. اينها همه از برکات امام (ره) است.

2- تشكيل بسيج عمومي

2- تشکيل ارتش 20 ميليوني: اين خيلي مهم است. قبل از انقلاب مي‌گفتند: اگر آخوند لباس ارتش (رزمي) بپوشد. در رساله‌ها هم بود. امام فرمود: اين حرفها چيه؟! همه قبول دارند که اگر اين حمله در زمان شاه صورت مي‌گرفت قطعا ايران تسليم مي‌شد و هر زماني که قسمتي از ايران گرفته شد زماني بود که حکومت آخوندها نبوده. آخوند چيزي به کسي نمي‌دهد. ايران خيلي بزرگ بوده است. يک تکه‌اش مانده است. شاه که نمي‌توانست مردم را بسيج کند. اين که امام توانست علتش اين بود که اول پسرش رفت. 2300 طلبه قم شهيد شدند، مردم هم رفتند. تشکيل ارتش 20 ميليوني از ابتکارات امام (ره) است. ما منتظر امام زمان(ع) هستيم. امام زمان (عج) مي‌آيد تا يک انقلاب جهاني کند. انقلاب جهاني يک جنگ جهاني مي‌خواهد، جنگ جهاني نيز يک آمادگي جهاني مي‌خواهد و امام (ره) در اين تکه از کره زمين (ايران) اين انقلاب و آمادگي را ايجاد کرد (بسيج عمومي).
خصوصيات بسيج: بسيج به کسي مي‌گويند که دلسوز است. حتما لباس پوشيدن نيست. يعني شجاعت، سادگي، اخلاص و انگيزه. همه جا و همه کس و در هر کاري. به اين آدم بسيجي مي‌گويند. يعني حاضر در صحنه. اين روحيه بسيجي است. مثل امام حسين(ع) که برايش دوش پيغمبر و زير سم اسب فرقي نمي‌کند (رضاي خدا را مي‌خواهد).
انگيزه مسئله مهمي است. به عنوان مثال: اگر کسي جنب باشد و او را در اقيانوس بيندازند که غسل شود درست نيست. طرف خودش بايد غسل کند. اصل اين است که انسان خودش تصميم بگرد (داوطلبي) و الا آدم از ترس نمره به معلمش سلام کند که فايده ندارد. کساني که براي ديدن امام (ره) به جماران مي‌آمدند شارژ مي‌شدند. من در لحظه رحلت کنار امام (ره) بودم. چند بار به بدن آقا شوک وارد کردند که بي فايده بود. من بعد از رحلت امام(ره) وقتي به جماران آمدم و با صندلي امام(ره) روبرو شدم دلم گرفت و غصه دار شدم. مثل آن لحظه‌اي که ذوالجناح آمد بدون امام حسين(ع).
ما بايد اين روحيات را حفظ کنيم. مملکت ما را اخلاص نگه مي‌دارد. يک آيه در قرآن داريم که مي‌فرمايد: اگر شما آدم خوبي باشيد من عيبهاي شما را مي‌پوشانم و اصلاح مي‌کنم. آيه 2 سوره محمد (ص): (وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‌ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ) (محمد /2)
در حکومت اسلامي دست گل آب نداديم؟ چرا. ممکن است عزلي، نصبي، حرکتي، حمله‌اي، طرحي و… ممکن است که به شکست هم بيانجامد اما ما باز هم مي‌گوييم: خوب هستيم. به دليل آيه دوم سوره محمد صلي الله عليه و آله و سلم. معني آيه اين است: کساني که ايمان آورده‌اند و عمل صالح انجام مي‌دهند… اينها لغزشي هم داشته باشند خداوند مي‌پوشاند و دست گلها که آب داده‌اند خداوند اصلاح مي‌کند.

3- حج با اعلان برائت

3- حج ابراهيمي: ما در زمان شاه 50 درصد مسلمان بوديم. چون قرآن مي‌فرمايد: مسلمان 2 تا بال دارد: (فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ) (بقره /256) هم بايد نسبت به طاغوت، کافر شويم و بگوييم: مرگ بر طاغوت، مرگ بر آمريکا. و هم بايد به خدا ايمان داشته باشيم. ما در زمان شاه، يکفر بالطاغوت نداشتيم.
کشورهاي اسلامي الآن هم همينطورند! امام (ره) فرمود: هرکه مي‌خواهد خدا را عبادت کند، بايد کفر به طاغوت هم داشته باشد. ما در زمان شاه تولي داشتيم، برائت و تبري نداشتيم. دين ما، دين ولايت و برائت است. «إِلاَّ اللَّهُ» خالي فايده ندارد. اول بايد بگوييم: «لا إِلهَ» بعد بگوييم: «إِلاَّ اللَّهُ». «لا إِلهَ» يعني باقي را قبول ندارم «إِلاَّ اللَّهُ» يعني خدا را قبول دارم.
اگر بگوييم: خدا را قبول دارم. ممکن است غير خدا را هم قبول داشته باشم. نمي‌شود گفت: هم حسين هم بني اميه. الان عده‌اي از مسلمانها مي‌گويند: حالا اشکالي ندارد، هم معاويه هم علي!؟! يعني چه؟! اصحاب پيغمبر (ص) هم درجاتي دارند. ما که نمي‌توانيم آيات قرآن را لغو کنيم: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ) (حجرات /13). قرآن مي‌فرمايد: انبياء در يک درجه نيستند: (وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى‌ بَعْضٍ) (اسراء /55) ما در بين مراجع اعلم و غير اعلم داريم. در اصحاب پيغمبر (ص): (وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ) (نساء /95) يک عده‌اي جهاد مي‌کنند و عده‌اي… کساني که جهاد مي‌کنند؛ (لا يَسْتَوي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ) (حديد /10) کساني که قبل از فتح مکه پول داده‌اند ارزششان بيشتر است. (وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ) (واقعه /11-10). فقهاي ديگر را قبول داريم: چند درصد. بعضي فقهاء را هم صد در صد. اما ما دستمان را در دست اهل بيت سلام الله عليهم اجمعين مي‌گذاريم. چون اهل بيت (ع) از زمان پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده‌اند. باقي فقهاء قرن دوم متولد شده‌اند. ما فقهمان را از اهل بيت (ع) مي‌گيريم. فقيه من علي ابن ابيطالب و ائمه ديگر (عليهم‌السلام) (قُتِلُوا في‌ سَبيلِ اللَّهِ) (آل‌عمران /169) در راه خدا شهيد شدند. فقهاي ديگر حتي يک سيلي هم نخوردند. اصلا فرار شاه به خاطر برائت بود. چون مردم گفتند: مرگ بر شاه. اگر فقط مي‌گفتند: الله اکبر که شاه نمي‌رفت. انقلاب ما بر اساس ولايت و برائت بود. حج ابراهيمي، برائت را با خود آورد.

4- همراهي دين با سياست

4- دين و سياست: مي‌گفتند: دين و سياست از هم جدا هستند. هنوز هم مي‌گويند. امسال در مکه بودم. راديو گوش مي‌دادم. ديدم تمام آخوندهاي مکه همه مي‌گويند: در مکه فقط ذکر خدا، اصلا کاري به سياست نداشته باشيد.
در قرآن کريم صدها آيه درباره سياست داريم. و کسي که دين را از سياست جدا مي‌داند برخي آيات قرآن را انکار مي‌کند. من در يکي از کشورها به حوزه علميه آنجا رفتم و سر کلاس نشستم! ديدم يک شيخ قد بلندي آنجا نشسته است. ديدم استاد درس مي‌دهد. نوشت: دين چيست؟ نوشت: دين شامل: توحيد، نبوت، معاد، نماز، روزه و… همه را روي تخته سياه نوشت. جهاد را ننوشت!!! من بلند شدم و گچ را از او گرفتم. گفتم: شما چرا جهاد را ننوشته‌ايد؟! و نوشتم: جهاد. رنگ استاد پريد. دين منهاي جهاد يعني پيغمبر منهاي جنگها! امام (ره) هرچه دارد از اسلام دارد. اسلام مي‌گويد قرآن مي‌فرمايد: (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ) (حجرات /10). همه برادريد. ما در نماز مي‌گوييم: «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ» سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا. نمي‌گوييم: سلام بر ما و بر (ترکها، فارسها، عربها و…) امام اين مطلب را زنده کرد و اتحاد ايجاد کرد. اولين مأموريت حضرت موسي(ع) درگيري با شاه (فرعون) بود: (اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌) (طه /24) با اين حال مي‌شود گفت: دين از سياست جداست. اصلا اگر حکومت اسلامي نباشد دين نيست. قرآن مي‌فرمايد: (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ) (انفال /60). دشمن خدا را بترسانيد. آيا تک تک مي‌شود دشمن خدا را ترسانيد؟! تا حکومت نباشد دشمن خدا نمي‌ترسد.
قرآن مي‌فرمايد: امر به معروف و نهي از منکر کنيد. آيا به تنهايي مي‌شود؟ به تو چه!؟ اما اگر ديدند که تو نماينده حکومت هستي، مي‌ترسند. اگر حکومت نباشد احکام الهي انجام نمي‌شود. اينها حرفهاي امام (ره) است.

5- احياي مساجد و مسجديان

5- مسجد را زنده کرد: در مساجد ما نسل منقرض بودند (فقط پيرها) جوان در مسجد نبود. الان بسياري از مساجد را جوانها اداره مي‌کنند و اين بايد گسترش پيدا کند. مسجد بايد پايگاه جوانها باشد. اصلا پيرمردها بايد صف اول نماز را به جوانها بدهند. حديث داريم: اگر پول به فقير مي‌خواهي بدهي، به فرزند پسر بده تا به او بدهد. تا هم شکم فقير سير شود و هم يک نفر آموزش ببيند. ما پدرها گاهي بايد براي پسرها جا خالي کنيم. امام (ره) فرمود: رهبر من… حسين فهميده است! (پسر 13 ساله) به پسر 13 ساله فرمود: تو رهبر مني. اين خيلي مهم است. فرمود: زنها رهبر من هستند. اصلا سوره‌اي که مربوط به حضرت زهرا(س) است همه وجودش تک است. سوره حضرت زهرا (سلام الله عليها) اين است: (إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ) (كوثر /1) اين جمله در کل قرآن فقط در اينجا است؛ (فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ) (كوثر /2) جمله فصل لربک در هيچ جاي قرآن نيست جز در اينجا. کلمه وانحر فقط در اين سوره است. (إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ) (كوثر /3) کلمه «شانِئَكَ» فقط در اين سوره است. کلمه «اَبْتَر» فقط در اين سوره است. اين سوره منحصر به فرد است.
بعد هم پيغمبر (ص) فرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا» (المناقب/ج‌3/ص‌343).

6- گوشه‌اي از خصوصيات اخلاقي امام

اينجا حسينيه جماران است. حضرت امام (ره) در اينجا يک چاي ريز به نام حاجي عيسي دارد (پيرمردي است). بارها امام (ره) فرمود: ‌اي کاش من حاجي عيسي بودم! مي‌فرمود: حاجي عيسي از من بهتر است! حاجي عيسي مي‌گفت: آقا من نوکرتم، اين حرف را نزن. آقا رئيس اداره نشسته براي او چايي مي‌آوردند (مثل برج زهرمار!) مي‌گويند: آقا تشکر کن!! مي‌گويد: چه تشکري؟ او وظيفه‌اش را انجام مي‌دهد و به او حقوق مي‌دهد. و طبق تبصره فلان موظف است براي من چايي بريزد. خوب بگو: دستت درد نکند.
سالگرد رحلت امام (ره) است. امام (ره) وقتي مي‌خواستند در بيمارستان بقية الله بستري شوند به خانمش فرمود: خانم خداحافظ! خانم متوجه نشد. امام (ره) مثل اينکه مي‌دانستند که بيماريشان خوب شدني نيست. باز هم فرمود: خانم خداحافظ! خانم با بچه حرف مي‌زد و متوجه نشد. دفعه آخر، امام (ره) دستش را روي سينه‌اش گذاشته فرمود: خانم خداحافظ! خيلي مهم است که يک رهبري که دنيا را تکان داد پيش همسرش اينقدر متواضع باشد. حالا ما مي‌گوييم: مرد که نبايد از زن عذرخواهي کند!! چرا؟ بايد گفت: معذرت مي‌خواهم، مرا حلال کن.
اصلاً کارهاي امام (ره) همه‌اش ابتکار است. اصلا اسلام همه‌اش ابتکار است. عبادت‌هاي اسلام همه ابتکار است. صفهاي نماز، وضو (طهارت)، با هم نماز خواندن، پيشنماز عادل، مسجد زيبا: همه ابتکار است. اصلا حج ابتکار است: پوشيدن کفن، لباس ندوخته، همه مثل هم، بدون پزدادن (انگشتر، مو و…)، پابرهنه، و لبيک گويان در بيابان: عرفات، مشعر، بيابانهاي مکه. هيچ شخصيتي شب عيد قربان در مشعر فرش زيرش نيست. بهترين فرش يک گوني است. شب مشعر ديدني است. در قرآن يکجا کلمه مکه، بکه نوشته شده است که همان مکه است. بکه يعني: همه به هم تنه مي‌زنند و کسي فکر ديگري نيست. آنجا شهوت فراموش مي‌شود. اين طراحي اسلام است. در جاهاي ديگر هر کسي مي‌خواهد مردم را متوجه خود کند. اصلا کربلا سياست بود: محاصره نظامي و محاصره اقتصادي.
غدير يک سياست بود. غدير يعني از حج چگونه استفاده کنيم. اصلا همه انبياء هنرمند بودند.

7- ابتكارات سياست خارجي امام

6- ابتکار ديگر امام نه شرقي و نه غربي بود. اينکه بگوييم: نه شرقي، نه غربي خيلي مهم است. اين خيلي هنر مي‌خواهد که بتوان اتحاد ايجاد کرد.
7- حماسه حسيني: اين عزاداري، عزاداري سنتي.
8- نامه‌اي که به گورباچف نوشتند: اين ابتکار بزرگي بود. آن زمان کمونيستها خيلي مهم بودند. گورباچف يک کسي بود. امام نوشته بود: (براي همه روشن است که از اين پس کمونيست را بايد در موزه‌هاي تاريخ سياسي جهان جستجو کرد.)!! يعني کمونيست خلاص! آدم به رهبر کمونيست بگويد: تو هيچي، تو پوچي. اينها را به يک ابر قدرت جهان فرمود.
9- حکم اعدام سلمان رشدي (لعنة الله عليه): خيلي مهم بود. ابتکار بزرگي بود. در تركيه يک ميليون نفر به حمايت از فتواي حضرت امام (ره) راجع به اعدام سلمان رشدي حمايت کردند.
10- تسخير لانه جاسوسي: به قدري آمريکايي‌ها تحقير شدند. مگر کسي جرأت مي‌کرد مرگ بر آمريکا بگويد.
11- معرفي اسلام ناب محمدي (ص): مادو تا اسلام داريم: اسلام امريکايي و اسلام ناب. خلاصه امام (ره) حق حيات به گردن ما دارند.
حالا بايد به اهداف امام عنايت کنيم. نگذاريم اين اهداف از بين بروند. هريک از ما مسئوليم. ما با جوانان (18 ميليون دانش آموز) خيلي کارها را نکرده‌ايم! شهيد رجايي مي‌فرمود: در تابستان تعليم تعطيل است ولي تربيت تعطيل نيست. امسال طرح هجرت طلبه‌ها به روستا انجام مي‌شود.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 278
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست