نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 373
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
«الحمد للّه الذی جعلنا من المتمسکین بِوِلایة امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ائمة المعصومین» خدا را شکر که ما را از علاقمندان و پیروان آقا امیرالمؤمنین قرار داد بینندگان عزیز بحث را زمانی میبینید که عید غدیر است. راجع به عید غدیر یک سری حرفهای قدیمی دارم یک سری هم حرفهای تازه، توی این 27، 28 ده دقیقهای که هست، 12 دقیقه که ماجرای غدیر را میگویم گرچه گفتم ولی خوب بالاخره من 24 سال که توی تلویزیونم چند روز بعد از انقلاب آمدم توی تلویزیون تا حالا و به لطف خدا هیچ شب جمعهای از طرف من تعطیل نشده. برای غدیر گفتم ولی خوب خیلیها عوض شدند بچه هایی بودند که نشنیدند بزرگ شدند دیگه حالا یا افرادی شنیدند و میخواهند یکبار دیگر تجدید عهدی بشه. ماجرای غدیر را برایتان بگویم با اینکه میدانید ولی یکبار هم از من بشنوید در ظرف 7، 8 دقیقه و بعد هم یک مطالب تازهای هم دارم میگویم: پیغمبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلم) در مکه متولد شد 40 سال زندگی کرد به پیغمبری رسید 3 سال مخفیانه تبلیغ کرد، 10 سال علنی تبلیغ کرد شد 53 سال، 53 سال پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مکه بود این قسمت در مکه بود بعد هجرت کرد از مکه آمد به مدینه فاضله 80 فرسخ 53 سالگی (صدای تحته سیاه) وارد مدینه شد. (مکث کوتاه) 54 سالگی جنگ بدر شد 55 سالگی جنگ احد شد همینطور سال اول هجری، سال دوم هجری تا بالاخره سال دهم هجری. 10 سال هم در مکه ماند شد 63 سال.
نزول آیه تبلیغ در حجة الوداع
پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برود مکه که مناسک حج را از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یاد بگیره. جمعیتی همراه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند مکه بر میگشتند رسیدند به یه همچنین چهار راهی یک راه میرفت یمن، یک راه میرفت عراق، یک راه میرفت مصر، یک راه میرفت مدینه، یک راه مکه اینجا. یک نگاهی بود، اینجا که رسیدند آیه نازل شد؛ «یا ایها الرسول» نگفت «یا ایها النبی، یا ایها الرّسول» چرا؟ برای اینکه خداوند آنجایی که کار به رسالت داره یعنی پیام رسانی باید بگه «یا ایها الرسول» یک وقتی آدم میخواد وزنه بلند کنه میگه پهلوون یه وقتی میخواد پول قرض کنه میگه حاجی آقا یک وقتی یک سؤالی داره میگه استاد یعنی نیاز با خطاب به هم بخوره. اگه میگوید: «والرحمنی» میگوید: «الراحمین» اگه میگوید: «و ارْزُقْنی»، میگوید: «و أَنت خیر الرازقین»، اگر میگوید» «وأَغْفرنی»، میگوید: «و انت خیر الغافرین» یعنی باید تناسب داشته باشد اینجا چون یک کار رسالتی است گفت: «یا ایها الرسول» نگفت «یا محمد» و نگفت «یا ایها النبی» گفت «یا ایها الرسول، بلِّغ» نگفت «أَبْلِغ» گفت «بَلِّغ»، «بَلِّغ» زورش از «أَبلِغ» بیشتر است مثل اینکه میگوئیم رفت یا اینکه فرار کرد فرار کرد بارش با رفتن فرق میکند «بَلَّغ» نگفت «أَبْلِغ»، «یا ایها الرسول بَلِّغ» ما، ما چیزی را ابلاغ کن چی، «ما اُنْزِلَ اِلیک» ابلاغ کن چیزی را که نازل شد به سوی تو نازل شده به مردم بگو. ای رسول داری از مکه بر میگردی دم چهار راه حاجیها پخش میشوند میروند مصر، یمن، عراق، مدینه و اینها تا هنوز پخش نشدند بگو اونی که باید بگی «یا ایها الرسول» فقط رسالتت حالا، بگو، چی چی را بگویم «ما انزل الیک» آنی که به تو نازل شد، از کجا، «من رَبَّک» از طرف خدا نازل شد خوب بگم چی میشه «و إِن لَمْ تَفْعَل» اگر نگویی «فما بَلَّغْتَ الرسالة» رسالت خدا را نرساندی اگر نگویی زحمات 23 ساله ات پوچ میشه تو سال آخر عمرت سال 63 هستی، 2، 3 ماه دیگه از دنیا میروی، بگو نگی زحماتت از بین میرود «و إِن لَمْ تَفعل» اگر نگویی «فما بَلَّغتَ الرسالة» چرا میترسی «واللّه» به درستیکه خدا، «یَعْصِمُک» عصمت حفظ میکند میگن فلانی معصوم یعنی محفوظ «یعصمک» یعنی تو را حفظ میکند از مردم نترس. حالا من دست میگذارم رو کلمه شما معنا کنید. «یا ایها الرسول» ای (جواب دادن مخاطبان) «بَلِّغ» یعنی (صحبت مخاطبان) ابلاغ کن یعنی (صحبت مخاطبان) «اُنزِلَ» (صحبت مخاطبان) «إِلَیک» (صحبت مخاطبان) «من رَبک» (صحبت مخاطبان) ای رسول بگو چیزی که نازل شد از طرف پروردگار «و إِنْ لَمْ تَفعَل» و اگر نگویی «فما بَلَّغتَ رسالة» رسالت خدا را ابلاغ نکردی (صحبت مخاطبان) باقی زحماتت هم هیچی و خداوند تو را از شر مردم حفظ میکند (صحبت مخاطبان) اینجا چند نکته است یکی: این ما چیه؟ برویم سراغ ما. آره رسول بگو اونی که نازل شد ما تمام اصول دین و فروع دین را میریزیم روی تخته سیاه ببینیم ما چیه بگوئید «یا ایها الرسول بلغ ما» یعنی بگو توحید، بگو «لا اله الا اللّه» یا «بَلِّغ» ما بگو نبوت، بگو من پیغمبرم یا «بَلِّغ» ما بگو معاد یا «بلِّغ» ما بگو نماز ما چیه ابلاغ کن اونی که نازل شد یعنی نماز، روزه، جهاد، خمس، زکات (صدای تخته سیاه)، امر به معروف و نهی از منکر چی چیه اینها را ما میخواهیم امروز بفهمیم بگو اونی که بهت گفتم چی چیه این ما را اگر امروز بفهمیم قصد حل شده خدا لب چهار راه به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت تا مردم پخش نشدند بگو اونی که گفتند اون چی چیه یک یک شما نظر بدهید بگید اونی که گفتم یعنی بگو «لا اله الا اللّه» میشه این باشه یعنی میشه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا آخر عمرش به مردم «لا اله الا اللّه» را نگفته با سه بابا سال آخر عمرش این حاجیها رفتند مکه برگشتند آخر حاجی بی «لا اله الا اللّه» که نداریم (خنده) قطعاً توحید نبوده پس این هیچی. «یا ایها الرسول» بگو اونی که گفتم بگو نبوت خودت رو میشه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا عمر نبوت خودش رو به مردم نگفته باشد، میشود؟
بررسی موضوعات مناسب تبلیغ پیامبر در غدیر
«یا أیّها الرّسول» بگو معاد را، معاد و روز اول که نماز آورد تو نماز گفت: «مالک یوم الدّین» اصلاً معاد را روز اول «إذا زُلْزِلَ» سورههای مکی توش معاد بود قطعاً این «ما» اصول دین نیست بیام سراغ فروع دین «یا أیّها الرّسول بلّغ ما أُنزِل» بگو مردم نماز بخوانند یعنی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا سال آخر عمر به مردم نماز نگفته بود قطعاً نیست. یک نکته من اینجا کمک شما کنم قانون روزه، قانون جهاد، قانون خمس، قانون زکات این چهار تا قانون سال دوم هجری نازل شد و الان که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه بر میگرده چندم هجریه؟ دهم، دهم هجریه (توسط حضار گفته شد) با هم بگید دهم هجریه، قطعاً این چهار تا را 8 سال پیش گفته پس قطعاً روزه نیست، قطعاً جهاد نیست، خمس نیست، زکات نیست بگیم امر به معروف و نهی از منکره «یا أیّها الرّسول بلّغ ما أنزل» یعنی بگو مردم امر به معروف کنند میشود این باشد؟ نه. برای اینکه یک چیزی که میترسه. میگوید نترس خدا ترا از مردم حفظ میکند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اگر میخواست از امر به معروف و نهی از منکر بترسد باید روزی میترسید که تنهایی بود و با خداها و بتها مبارزه کرد و نترسید حالا که صد هزار حاجی دنبالش هستند اون روزی که تنهایی بود نترسید بین صد هزار تا مرید بترسد؟ گوش دادید پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داره از مکه برمیگرده حدود صد هزار تا حاجی باهاشن. چطور به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میگه با صد هزار تا مرید نترس. مگه اگر بناست، اولاً که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یکی بود و در مکه تنهایی بود نترسید حالا بین صد هزار تا مریدهاش بترسه، قطعاً امر به معروف و نهی از منکر نیست، اللّه اکبر، چی چیه این «ما» چیه؟ «یا أیّها الرّسول»«بلّغ» بگو اونی که گفتند چی چیه؟ نه اصول نه فروع دین یک چیزیه یک موتوریه،یک منبع اینجا، که میگوید این را بگو «ما» یعنی همین، بعد هم میگه این منبع به همه این لامپها نورسیده که اگر این قطع بشه همه لامپها خاموش میشود «و إنْ لم تَفْعَلْ» اگر انجام ندهی تمام زحمات 23 سالهات پوچ میشود معلوم میشود این لامپها نیست اما یک موتوری هست که به همه این لامپها نور میدهد. نقش امام در اداره امور جامعه اسلامی امامته، امامت که بود توحید توحید میشه، اگر امام حق نبود توحید طاغوت میشه. اگر امام بود سیره پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و راه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زنده میمونه و گرنه خاموش میشه. اگر امام بود مردم یاد معاد میکنند و گرنه «نسّوا یوم الحساب» اگر امام بود نماز به جا اداره میشه، خمس گرفته میشه، زکات گرفته میشه، کسی امر به معروف میکند نمیترسه جهاد فرمانش دست امام هست یعنی این «ما» نه اصول است نه فروع ولی هم «ما» در اصول و هم «ما» در فروع، هیچکدام از این لامپها نیست. اما کنتوری است که به همه این لامپها منبعی است که به همه نور میده. خوب بعدم ببین شما دیگه حالا تحصیل کردهاید باید حرفها به هم بخوره، میگوید: «بَلّغ» بگو بعد باز میگوید: «و إنْ لمْ تُبَلِّغ» بگو و اگر نگی میگم: «و إنْ لم تَفْعَلْ» حالا اینجا یه خورده آخوندی هستشا حالا شما هم میفهمین الحمدللّه ببینید قانونش مثلاً اینکه میگه بگو باید بگم اگر نگی بخور باید بگم اگر نخوری، بپوش اگر نپوشی اینجا باید بگد «بلِّغ» بگو باید بگوید «وإنْ لم تبلّغ» اگر نگویی، عوض اینکه بگوید: «و إنْ لم تُبلّغ» گفته «و إنْ لم تَفْعَلْ» پیداست کارم باید فعل باشد یعنی معرفی علی با سخنرانی نیست باید تحت یک مراسمی باشد یک عملیات لازمه صرف بیان نیست اگر صرف بیان بود مثل واعظی که روضه میخواند باید بگه روضهات را بخوان و اگر نخوانی، مقاله ات را بخوان و اگر نخوانی، انشاءات رو بنویس اگر ننویسی «بلّغ و إِنْ لم تُبلِّغ» گفته «و إنْ لم تَفْعَلْ» از اینکه میگه «تَفْعَلْ»، «تَفْعَلْ» از فعل است، فعل یعنی انجام کار، یعنی باید معرفی علی بن ابیطالب (علیه السلام) با زبون نباشد و طی یک تشریفاتی و عملیاتی باشد، گرفتی چی گفتم؟ تعبیر رو عوض کرد و گرنه فرمش این بود میگه «بلّغ و إنْ لم تبلّغ» میگه «بلّغ و إنْ لم تَفْعَلْ» حالا پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: خیلی خوب یالا یالا (مکث کوتاه) تو راه همیشه جوانان جلو میدوند. فرمود این جلوئیها که توی راه مکه، تو راه مدینه، تو راه یمن، تو راه عراق، فرمود هر کس جلوی بگویش برگرده، برگشتند آمدند اینجا فرمود یک مشت پیرم عقبم واستین تا پیرا هم برسند، رسیدند. جمعیت در غدیر خم چند تا گفتند؟ تو عددها یک عدد تو ذهنتون قلاب میشه میمونه ما عدد انبیاء را حفظیم 124 هزار پیغمبره، یکی از اقوال اینه که جمعیت در غدیر خم 124 هزار نفر بودند حالا این چون عددش با اون عدد گیر میخوره،ها، چون یکی از راههای آموزش و پرورش اینه که ذهن بچه را قلاب کنی به چیزی که تو ذهن بچه هست یکی از فقهای شورای نگهبان میگفت من وقتی قرآن میخواندم این آیه را میخواندم «و مِن المعزِ اثنین و مِنَ الَّضأن اثنین»، نمیدانستم کدامها بزه و کدامها میشه آخرش گفتم معز بزه، آه رو حسابی که آخرش میگفت: چون بز، (ز) داشت این «معز» را با بز قلاب کردم که دیگر از ذهنم نرود، قلاب کنیم، یه چیزی رو تصور، جمعیت وارد شد جمعیت چیز شدند و جمع شدند و بعد خطبهای خواند، خطبه متصل است. سخنرانی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیرخم اولا که بعد از نماز بود، یک؛ 2-هوا داغ بود، شنها میسوزند، لباسهاشون را کندند زیر پاشون گذاشتند بعضی مغزشون، آخه حاجیها سرشون را میتراشند سال اولیها، سرهای تراشیده آفتاب تو کله شون میخورد بعضیها لباسشون را رو کله انداختند، زیر پا انداختند، سه روز، چه خطبهای، چه سخنرانی. آخرش فرمود که: «مَنْ کنْتُ مولاه فَهذا علی مولاه» اصلاً امامت رو باید خدا تعیین کنه. ما شیعهها میگیم امامت رو باید خدا تعیین کند با نمیدونم اجماع و زنده باد و مرده باد نیست.
تعیین امام معصوم، به عهده خداست
به چه دلیل؟ دلیل شیعه اینه که امامت را باید خدا تعیین کنه چون خدا تو قرآن این آیه ای که آیه قرآنه دلیل ما اینه، قرآن میگه: «إنّی جاعِلُک للنّاس اماماً» خود یک آیه قرآن است. خداوند میگه به درستیکه من جعل، نصب میکنم ترا برای مردم امام، یعنی امامت نصب کرده است، با انتخابات نیست که رأی بدیم کی امام بشه، رئیس جمهور، رئیس جمهور رو میشه با انتخابات رأی داد ولی امام منصوب خداست بوعلی سینا هم حرف قشنگی میزند، بوعلی سینا میگه امام باید معصوم باشه و عصمت را ما نمیتوانیم تشخیص بدهیم خدایی که آفریده است میدانه کی معصومه؟ او باید بگه که امام کیه، دست علی بن ابی طالب (علیه السلام) رو گرفت بلند کرد، همانجا بیعت کردند. آقایانی که غدیرخم را قبول ندارند اولا خیلی ظلم کردند، اللّه اکبر، یه چیزی بگم که دلتون بسوزه، در این سفری که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میرفت به مکه قدم به قدم تاریخ ثبت کرده، کجا شب بود؟ کجا روز بود؟ کجا نماز بود؟ کجا نماز خواندند؟ غذا چی خوردند؟ چند نفر بودند؟ قدم به قدم خاطرات سفر رفتن به مکه را گفتند، برگشتن چون صحنه غدیرخم توش بوده یک ضرب قورتش دادند. یعنی رفتن را قدم به قدم تاریخش را قفل کردند برگشتن را اصلاً هیچی به هیچی (دست زدن حاج آقا به هم) آخه آدم وقتی تاریخ رو میخونه جزقاله میشه که چقدر تاریخ میتونه خیانت کنه. دوم، ای کاش اون جادهای که از غدیرخم بود، یادگار بود اگر اون جاده هم بین مکه و مدینه تغییر پیدا نمیکرد، خود اون جاده هم یک کلامی بود. ای کاش در احد پادگان بود که مردم وقتی میروند یاد احد بیفتند در بدر. ما که، عربستان سعودی که پادگان داره محل این پادگانها رو بگذاره همین جور جاها. آخه اینها یک عقدیه، مثلاً خانه امام در قم، این باید باشه، وگرنه حالا خانه امام را بفروشیم بستنی فروشی بکنیم، این دیگه کمال بی عقلیه، پفک نمکی بفروشیم. خونه امام یکی از مراجع منزل مؤسس حوزه علمیه قم آیةاللّه حائری رو خریده بعنوان اینکه بنیانگذار حوزه علمیه قم خونش اینه، این عقل رو کمونیستها دارند، اونا که خدا رو قبول ندارند پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رو قبول ندارند. من رفته بودم کره شمالی خونه کیمیلسونگ تو یکی از این روستاها بود. خونه کیمیلسونگ رهبر اونجا بود که مادرش اینجا نشسته بود، که این چرخ نخبافیاش بود اینجا تنورش بود، اینجا اتاقش بود. کمونیستها که به هیچی اعتقاد ندارد خاطراتشون رو، بزرگانشون رو پاسداری میکنند. البته کاخ شاهها را هم باید نگه داشت که بگیم یک زمان پول مردم اینجوری خرج بشه یعنی باید خونه امام باشه جمارون کاخ شاهم باشه یک کسی بیاد هر دو جا رو ببینه، بگیم این حکومت شاهنشاهی است این حکومت جمهوری اسلامی است. الان اگر دو هزار تا دلیل هم بنده برای خوبی اسلام بیاورم شما میگین میدونیم فلان مسئول چهار سال مدیر بود، وکیل بود، سفیر شد ببین خونهاش از کجا رفت به کجا، همه استدلالهای من با یک عمل برخورد او همهاش میرود رو هوا همینطوره که عمل حرفها را رو هوا میکنه عمل حق هم بسیاری از استدلالها را از بین میبره. من این چند دقیقه آخر میگم، ولایت همتای نمازه، تعبیرات ولایت و نماز رو با هم بگم خیلی بحث قشنگیه برای خودم ابتکاریه، نو… میگن که آقایون که بحث غدیر رو بی مهری میکنند میدونی میگن چی؟ میگن ما غدیر رو قبول داریم اما اینکه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میگه «من کنْتُ مولاه فهذا علی مولاه» مولا یعنی دوستش داشته باشیم، معنای مولا یعنی محبوب یعنی هرکس من را دوست دارد علی هم دوست داشته باشد خیلی و خوب ما علی رو دوستش داشته باشیم میگن بگذار بیا بیا بیا علی رو دوست داشته باش تبریک میخواهد، اونجا تبریک گفتند مسأله سیاسیه.
مولا، محبّت یا ولایت؟
علی را دوست داشتن بیعت میخواهد، آنجا با علی بیعت کردند به امیرالمؤمنین تبریک گفتند آخه دوستش داشته باش سه روز معطلی زیر آفتاب داغ نگه داشتن، دوستیه اصلاً دوستی بیعت میخواد، تبریک میخواهد خوب نخواستن قبول کنن اما بحثی که اینجا دارم نماز و اهل بیت است. تعبیرات نماز و اهل بیت یک جور است مثلاً راجع به نماز داریم که، راجع به نماز داریم، «إنْ قَبِلْت إنْ قُبِلَتْ» اگر نماز قبول شد «قُبِل ما سِواها» اگر نماز قبول شد باقی کارها هم قبول میشود. نماز مثل تمبر است، اگر تمبر پشت پاکت بود، پاکت به مقصد میرسه اگر تمبر نبود هر چی هم پاکت و خط و مطالب مهم باشه چون تمبر نچسبیده نمیرسه. اگر نماز قبول شد باقی کارها هم قبول میشه راجع به ولایت هم داریم اهل بیت داریم که: «بموالاتکم تُقْبَل الطّاعة» یعنی بخاطر یعنی اطاعتها قبول میشه بشرطیکه ولایت علی بن ابیطالب و شما رو داشته باشه شرط قبولی نماز است شرط قبولی ولایت است. در قرآن داریم: «استعینوا بالصبر و الصلوة»، «استعینوا» یعنی اگر گرفتار شدید کمک بخواهید «بالصبر و الصّلوة» اگر گرفتار شدید با نماز کمک بخواهید یعنی اگر فشار رویتان آمد نماز بخوانید، در روایت داریم که «إذا نُزِلَتْ بکم شدیدة» اگر یک کار شدید و سختی به شما نازل شد «استعینوا بنا. استعینوا بنا» اگر سختی به شما هجوم کرد به ما اهل بیت متوسل شوید.
مقایسه نماز و ولایت اهل بیت(علیهم السلام)
درباره نماز داریم، «الصّلوة حِصْن» نماز قلعه است، دژه، داریم «ولایة علیبن ابیطالب حِصْنی» ولایت، محبت و اطاعت علی بن ابیطالب «حِصْن» یعنی قلعه نماز قلعه است ولایت هم قلعه است. داریم، اول چیزی که در روز قیامت سؤال میکنند نماز است، «اوّل ما یُحاسب» اول چیزی که روز قیامت میپرسند نمازه، «اوّل ما یُحاسب» اول چیزی که حساب میشود نماز است. «اوّل ما یُحاسَب حبِّ أَهل بیت، اوّل ما یُحاسب» اول چیزی که روز قیامت سؤال میکنند حب اهل بیته، با پرچم کی سینه زدی؟ حالا این اولاً، اول است، حالا این اول یا اون اول یعنی اصل چیز اوله یعنی هر دو در رأسند مثل اینکه دو تا نمره بیست داریم. در روایت داریم «بُنی الإسلام علی خمس» گنبد اسلام رو پنج تا پایه هست. سقف اسلام «بُنی الإسلام» بنای اسلام «علی خمس» رو پنج تا چیز هست. «الصّلوة» نمازه یکی هم زکات و حج، یکی هم «الولایة»، یعنی همینطور که نماز پایه اسلامه ولایت هم پایه دینه. داریم نماز وسیله تقربه: «الصلوة قربان کلّ تقی» کسیکه میخواهد به لطف خدا نزدیک بشه «الصلوة قربان»، «الصلوة» یعنی نماز، «قربان» یعنی وسیله تقرب به خداست داریم، داریم «إنّی متقرّبٌ بکم» در زیارت داریم خدا (مقداری نامفهومی و یا خرابی نوار) به اهل بیت میگیم «إنّی متقربٌ بکم»، من توسط شما بواسطه شما متقرب قرب به شما پیدا میکنم یعنی با اهل بیت (علیهم السلام)، بوسله امام رضا (علیه السلام) بوسیله امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عشق و اطاعت امام زمان من با اهل بیت به خدا نزدیک میشوم با نماز هم به خدا نزدیک میشم در نماز داریم: «کفارةٌ لذنوبنا» راجع به نماز داریم: «إنَّ الحسنات یُذهِبْنَ السّیئات» کار خوب یعنی نماز که خواندید گناهان قبلی از بین میره، داریم ولایت اهل بیت هم «کفارةٌ لذنوبنا» ببینید نماز گناهان قبلی رو محو میکنه علاقه به اهل بیت و اطاعت اهل بیت هم گناهان قبلی رو محو میکنه. نماز قلعه است. فرق بین قلعه و زندان میدونید چیه؟ قلعه را از تو درش را میبندند، زندان را از بیرون درش را میبندند. آدم تو قلعه که هست در امانه یک دیوار محکمه، میگه اگر دستت را گذاشتی تو دست علی بیمه هستی. دیدید بچّهها میترسند بچّه تنها که راه میرود یک آدم هرزه که نگاش میکنه میترسه اما اگر همین بچّه دستش رو بده تو دست بابا تا یک هرزه نگاش کرد به هرزه میگه این بابا دارد اینکه امام فرمود دستتون را بگذارید تو دست ولایت فقیه بیمه میشوید یعنی دیگه هرچی گرگهای بین الملل، لاتهای بین الملل دندونش و نشون بده امام فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه، اینکه امام فرمود آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه یعنی وقتی مردم دستشون رو تو دست امام گذاشتند، گفتند: مرگ بر آمریکا وگرنه قبلاً اگر پشت سفارت آمریکا آب دهن کسی میریخت، فوری با دستمال کاغذی (هیس هیس آه سفارت آمریکاست) اگر به آجر آمریکا جسارت میشد خودش سکته میکرد با فاستونی کتش پاک میکرد ولی از وقتیکه دستشون را گذاشتند تو دست آمریکا گفتند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند اینکه امام فرمود دستتان را تو دست ولایت فقیه بگذارید بیمه میشوید اگر دستتان را بردارید با یک تشر متلاشی میشوید معناش اینه. بچّه وقتی، ولایت فقیه همینطوره امام هم که از خودش نیست امام دستش رو گذاشته تو دست حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف). امام زمان پیغام داد به مراجع تقلید از زمان قدیم گفت شما به وظیفه تان عمل کنید دم به زنگاه من هستم. حدیث داریم که شما به وظیفه تان عمل کنید وقت خطرناک اون چی میگن فوتبالیستها دقیقه 90 (همراهی مخاطبین) من هستم، منتها به شرطی که شما کمش نگذارید شما کمش نگذارید، شما بنده خوبی باش، دم بزنگاه خدا، قرآن بخوانم، «إِنَّ اللّهَ یُدافِعُ عن الذین ءامنوا»، ممکنه مثلاً یه ابر قدرتی به یک کشور حمله کنه به اون کشور حمله کنه، به اون کشور حمله کنه، به هر جا میخواد حمله کنه، اما ایران صاحب داره، ایران کشور شیعه هست. ایران دستش و تو دست امیرالمؤمنین گذاشته، دستش و تو دست حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گذاشته، ما صاحب داریم، حساب ما با همه جا فرق میکنه اگر دستمون رو تو دست ولی فقیه گذاشتیم یعنی رهبر معصوم و بعد از زمان غیبتم دیگه از افراطها و تفریطها دور میشیم، از تملقها و حسادتها از مقام فراز و نشیبها چون «إهدنا الصراط المستقیم» امام صادق فرمود راه مستقیم مائیم، مگر شما در نماز نمیگوئید: «إهدنا الصراط المستقیم»، راه مستقیم ما هستیم، الگوی راه مستقیم ما هستیم که نه حسادت میورزیم که خوبیها رو نادیده بگیریم چون حسودیم نه تملّق میگیم که نیکی رو خوبی رو ده کیلو بگیم که تملّقه آخه بعضیها خوبی رو کم میبینن حسودن، بعضیها خوبی رو خیلی پررنگش میکنند، متملّقند، عید غدیر بر همه مبارک باشد خدایا این کشور علی بن ابیطالب (علیه السلام) را، این کشور امام زمان را به حق امیرالمؤمنین و به حق فرزندش مهدی کشور را، انقلاب را، نسل را، ناموس را، آبرو را، عزّت را جووناش رو، مرزش و، آب و خاکش و هر چی که به این امّت دادی حفظ بفرما (الهی آمین حضار) بدخواهان ما را شاد نکن (الهی آمین حضار) هر توطئهای علیه مسلمین هست، توطئهها را خنثی، توطئه گران نا اهل را نابود بفرما (الهی آمین) هر چی به عمر ما اضافه میکنی به ایمان ما، به معرفت ما، به عشق و محبّت ما نسبت به خودت و اولیاء خودت بیشتر بفرما. «والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 373