responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 375

موضوع: امام علي(ع)، وصيت

تاريخ پخش: 76/10/29

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

مطالب مختلفي را بايد بگويم. اول اينکه بايد به وصيت حضرت امير اشاره کنم. اين وصيت را من از کتاب «من لا يحضر» نقل مي‌کنم که در نهج البلاغه هم با کمي تغيير آمده است.

1- وصيت امام علي به امام حسن

حضرت در آستانه‌ي شهادت به امام حسن وصيت کرد و فرمود: «يَا بُنَيَّ الْزَمْ بَيْتَكَ وَ ابْكِ [عَلَى‌] خَطِيئَتِكَ» (أمالي مفيد/ص‌220) مراقب خانه‌ي خودت باش. مناجات و اشک را داشته باش.
يکي از چيزهايي که ما از آن بهره مي‌بريم، مسئله اشک است. اشک خيلي چيز خوبي است. حاج احمد آقا مي‌گفت: امام وقتي هنگام سحر گريه مي‌کرد، دستمال کاغذي جواب نمي‌داد. با حوله اشک هايش را مي‌گرفت. امامان ما اشک داشتند. در دعاي ابوحمزه كلمه‌ي «أَبْكِي» خيلي آمده است. امام حسين در دعاي عرفه به قدري گريه مي‌کرد که اشک‌ها از گونه و چانه مبارکشان مي‌ريخت و شن‌هاي زير چانه‌شان‌تر شده بود. گاهي چشم ما اشک ندارد. اشک از همه چيز بيشتر ارزش دارد. به خصوص اشك جوانان ارزش بيشتري دارد.
علي(ع) مي‌فرمايد: «أُوصِيكَ يَا بُنَيَّ بِالصَّلَاةِ عِنْدَ وَقْتِهَا وَ الزَّكَاةِ فِي أَهْلِهَا» حسن جان من دارم مي‌روم. اما تو نمازت را اول وقت بخوان. بياييد شب 21 قراردادي با خدا بگذاريد. پنج دقيقه مغازه‌تان را ببنديد. خير مي‌بينيد. به بچه هايتان خير مي‌رسد. فکر نکنيد كه در ده دقيقه دو مشتري را از دست مي‌دهيد. بد است كه به ما بگويند: بازار ابوسفيان حجاز هفته‌اي 35 بار براي نماز تعطيل مي‌شود و بازار جمهوري اسلامي تعطيل نمي‌شود. چند دقيقه مغازه‌ي خود را تعطيل كنيد.
اما در مسجد نماز بايد سريع باشد. بين دو نماز به روحاني نگو: آقا استخاره کن. حق نداريد كه وقت همه مردم را بگيريد. مردم آمدند نماز بخوانند. او مي‌گويد: آقا يک استخاره برايم بگير. مردم مي‌خواهند نماز بخوانند و بروند. کسي نبايد بين دو نماز دعا بخواند. دو نماز را سريع بخوانيد. بعد هرکس هر سؤالي داشت بپرسد. مسائل شخصي خود را براي بعد از نماز بگذاريد. با اين كار مسجد شلوغ مي‌شود. افرادي مي‌خواهند به مسجد بيايد و نماز بخوانند. اما فکر مي‌کنند كه نماز خواندنشان 40 دقيقه طول مي‌کشد و از خير نماز مي‌گذرند. مي‌بيند كه اگر خودش نماز بخواند 10 دقيقه طول مي‌كشد. اما در مسجد نيم ساعت نماز مي‌خواند. كاري کنيم که به خاطر اين مسائل و دعاها ارزش مسجد كم نشود.

2- اهميت توجه به مسجد

نماز اول وقت بخوانيم. «أُوصِيكَ يَا بُنَيَّ بِالصَّلَاةِ عِنْدَ وَقْتِهَا» به مسجد عنايت داشته باشيم. زمان جنگ بود. مشكل دولت جنگ بود. من به ياد دارم كه در تلويزيون گفتم: والله قسم ثواب مدرسه سازي از مسجد سازي بيشتر است. آن زمان اين را گفتم. الآن به حمدالله مشکل مدرسه دارد حل مي‌شود. به مسجد برسيم. شما مي‌دانيد كه امامان ما در مسجد سوختند. علي بن ابي طالب در مسجد شهيد شد. امام حسن در مسجد ديد که معاويه بالاي منبر رفت و صلح نامه را پاره کرد و گفت: من اصلاً کاري به نماز شما ندارم. من مي‌خواهم حکومت کنم. امام سجاد ديد که در مسجد اموي از يزيد تجليل مي‌کنند. امام باقر در مسجد مي‌نشست و مي‌ديد که امام جمعه دارد به علي بن ابي طالب ناسزا مي‌گويد. اينها همه در مسجد سوختند. مي‌ديدند كه در مسجد همه‌ي حقشان از بين رفت اما در عين حال سفارش مي‌کردند كه به مسجد برويد. هزار و چند سردار شهيد داريم. تاريخ سرداران را که بررسي کردند، ديدند كه بيش از 45% ايام فراغت اين سرداران در مسجد بوده است و 1% ايام فراغتشان در پارک و سينما بوده است. اگر قرار است كه در مملکت ما خطري پيش بيايد، بچه‌هاي مسجد به جبهه مي‌روند. جناب آقاي رحيميان مسئول محترم بنياد شهيد يک آمار عجيبي را مي‌گفت که بيشتر بچه‌هاي جبهه، بچه‌هاي مسجد بودند. به مسجدي‌ها بدهيم. بچه‌هايمان را با مسجد آشنا کنيم. مسجدها را جوان پسند کنيم. به جوان‌ها احترام بگذاريم. جوان‌ها خودشان در هيئت امنا بروند.

3- توجه به نماز اول وقت، زكات و ميانه‌روي و عدالت

حسن جان من دارم مي‌روم. «أُوصِيكَ يَا بُنَيَّ بِالصَّلَاةِ عِنْدَ وَقْتِهَا وَ الزَّكَاةِ فِي أَهْلِهَا» اول وقت نماز بخوانيد و زکات بدهيد. من اين حديث را خواندم. باز هم تکرار مي‌کنم. چون در شب 21 چند ميليون بيننده بيشتر داريم. من اين حديث را سال قبل گفتم. اما مي‌خواهم كه باز هم تکرار کنم. امام صادق فرمود: «مَا ضَاعَ مَالٌ فِي بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا بِتَرْكِ الزَّكَاةَِ» (من‌لايحضره‌الفقيه/ج‌2/ص‌7) هر کجا ديديد كه مالي تلف مي‌شود، ببينيد كه زکات داده يا نداده است. کشاورزان عزيز ما زکات بدهند. فکر نکنيد کم مي‌شود. زكات مال را زياد مي‌كند. مثل درخت انگوري که اگر شاخه‌اش را قيچي کنيم، بارش بيشتر مي‌شود. كلمه‌ي زكات 32 بار در قرآن آمده است. كلمه‌ي بركت هم 32 بار آمده است. يعني زکات مساوي با برکت است. زکات بدهيد.
آن‌هايي که نمي‌توانند زکات بدهند، بايد زکات‌هاي ديگر را بدهند. همين روزه زکات بدن است. علي(ع) فرمود: «زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ» (غررالحكم/ص‌44) «وَ الِاقْتِصَادِ فِي الْعَمَلِ وَ الْعَدْلِ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ» حسن جان من دارم مي‌روم. در هر حال مواظب باش كه از مرز تجاوز نکني. اگر کسي را دوست داريد، خيلي او را بالا نبريد. اگر با کسي بد هستيد، خيلي مخالفت نکنيد. علي بن ابي طالب به افرادي شهريه مي‌داد و مي‌گفت: اينها دشمن من هستند. ولي بگذار شهريه‌شان را بدهم.

4- توجه به همسايگان، ميهمان دوستي و همنشيني با مساكين و ياد مرگ

«وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ إِكْرَامِ الضَّيْفِ وَ رَحْمَةِ الْمَجْهُودِ وَ أَصْحَابِ الْبَلَاءِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ وَ حُبِّ الْمَسَاكِينِ وَ مُجَالَسَتِهِم» همسايه‌هاي خود را خوب اداره کنيد. مهمان نوازي کنيد. به فاميل برسيد. مساکين را دوست داشته باشيد. نمي‌گويد: انفاق كنيد. گاهي آدم به فقير پول مي‌دهد. اما فقير را دوست ندارد. دوست ندارد كه كنار او بنشيند. دوست ندارد كه از او عکس بردارد. دوست ندارد كه بچه‌اش به مدرسه‌اي برود که بچه‌هاي فقير هستند. حتي وقتي به يك مجلسي وارد مي‌شود نزد فقرا نمي‌نشيند. حرفي ندارد که هزار تومان، دو هزار تومان کمک کند. اما دوستشان ندارد. «وَ حُبِّ الْمَسَاكِينِ وَ مُجَالَسَتِهِم» مساکين را دوست داشته باشيد و كنار آنها بنشينيد. «وَ اذْكُرِ الْمَوْتَ» ياد مرگ باش. پارسال روي کره زمين ميليون‌ها نفر زنده بودند اما امسال نيستند. شايد امسال آخرين سال عمر ما باشد. ما خبر نداريم. شاعر مي‌گويد: همين عروسي كه دارد خودش را براي شوهرش درست مي‌كند، همين الآن کفنش در كارخانه‌ي نساجي بافته مي‌شود. ولي توجه ندارد. اگر به ما مي‌گفتند: فکر مي‌کنيد اين سال‌ها عمر چه کسي به پايان برسد؟ هيچ کس فکر نمي‌کرد كه عمر حاج احمد آقا به پايان برسد. طوري رفتار کنيم که هر لحظه آماده باشيم.

5- كنترل آرزوها، زهد و پرهيز از مواضع تهمت و اعتدال در همه جا

«وَ قَصِّرِ الْأَمَلَ» آرزوهاي دراز را كنار بگذاريد. کاري که وظيفه‌تان است انجام بدهيد. در تهاجم فرهنگي دو وسيله هست که جوان‌هاي ما آسيب مي‌بينند. يكي دستشان از نماز جداست. يکي هم از ازدواج جدا هستند. ازدواج و نماز انسان را بيمه مي‌کند. «طُولُ الْأَمَلِ» (نهج‌البلاغه/خطبه 28) نگو مي‌خواهم دخترم ليسانس و فوق ليسانسش را بگيرد. تا تو به آرزويت برسي، دختر و پسرت صد گناه کرده‌اند. نگو: حالا فعلاً درسم تمام شود، بعد ازدواج مي‌کنم. فعلاً رانندگي را ياد بگيرم. اگر دنبال اين آرزوها بروي، ممكن است زمينه‌ي گناه پيش بيايد. دختر و پسر ما آسيب پذير هستند. به خاطر آرزوهايت نگذار كه دختر و پسرت فاسد بشوند. حالا بگذار مشکلاتمان حل شود، بعداً خمس مي‌دهم. شايد ديگر نتوانستي. همين مقداري که داري خمس بده.
«وَ ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا» به دنيا نچسب. دنيا داشتن اشکال ندارد. به دنيا چسبيدن اشکال دارد. امام حسن دنيا را داشت. ولي بارها اموالش را در راه خدا داد. «أي اتق مواضع التهم‌» (بحارالانوار/ج33/ص509) حسن جان من دارم مي‌روم. اما مواظب باش كه به جاهايي که مورد تهمت است، نروي. از آدم‌هايي كه مي‌داني اگر با آنها دوست شوي، تو هم متهم مي‌شوي، جدا شو. «وَ اقْتَصِدْ يَا بُنَيَّ فِي مَعِيشَتِكَ وَ اقْتَصِدْ فِي عِبَادَتِكَ» (أمالي مفيد/ص‌220) حتي عبادت را اندازه گيري کن. اين طور نباشد که يك بار سه نوبت را به مسجد برويم. يكبار هم چهار ماه نرويم. در عبادت خود ميانه روي کن. در زندگيت ميانه روي کن. «وَ لَا تَأْكُلَنَّ طَعَاماً حَتَّى تَصَدَّقَ مِنْهُ قَبْلَ أَكْلِهِ» (أمالي مفيد/ص‌220) هر غذايي مي‌خوري، حساب کن ديگران دارند يا ندارند. به فکر گرسنه‌ها باش.
وصيت نامه طولاني است. در جاي ديگر مي‌فرمايد: درختان خرما را نفروشيد. در توسعه آن بکوشيد. اين از دستورات اسلام است. البته کشورهاي غربي چنين قانوني دارند که اگر کسي درختان باغي را قطع كند و خانه سازي کند، بايد دو برابر اين درخت‌ها را در جاي ديگر بكارد. در اسلام هم اين قانون قانون اسلامي است. درخت را قطع نکنيد. به خصوص درخت‌هاي خرما را قطع نکنيد. وصيت مفصلي راجع به زن‌ها كرده است. حقشان را از بين نبريد. راجع به يتيم‌ها وصيت کرد.

6- اهتمام به قرآن

راجع به قرآن وصيت کرد. من باز هم مي‌خواهم راجع به قرآن يک چيزي بگويم. امشب شبي است که مي‌خواهيم قرآن سر بگيريم. لازم مي‌دانم كه اين مطلب را يكبار ديگر تكرار كنم. خيلي مسئله‌ي مهمي است. ما 700 شهر داريم. در هر شهري يک جلسه تفسير هست. فارغ التحصيلان دانشگاه‌هاي ما، دانشجوها را جمع كنند. ببينند دانشجوها مي‌توانند قرآن بخوانند يا نه؟ آيا قرآن فقط براي شب بيست و يکم است؟ من اين آيه را تکرار مي‌کنم. قرآن مي‌گويد: (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ حَتَّى تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ) (مائده /68) خواهش مي‌کنم كه خيلي دقت کنيد. ‌اي اهل کتاب شما پوچ هستيد. مگر اينکه کتاب آسماني را احيا کنيد. اهل کتاب مسيحي‌ها و يهوديها هستند. «لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ، لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ» يعني پوچ هستيد. مي‌گويد: اهل کتاب پوچ هستيد. مگر اين که محورتان قرآن باشد. همه کارهايتان بر اساس، محورتان تورات و انجيل باشد. «لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ حَتَّى تُقيمُوا القُرآنَ» تا زماني كه کتاب آسماني را محور و مقصد اعلي قرار ندهيد. پوچ هستيد. دبيرستان و دانشگاه ما دختر و پسر ديپلمه و ليسانس تحويل داد. اينها چه مقدار مايه دارند؟ قرآن چقدر در دبيرستان ما رخنه کرده است؟ در حوزه‌هاي علميه‌ي ما چند درس تفسير وجود دارد؟ شهرهاي ما نسبت به قرآن برخوردشان چه طور است؟ «لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ» خيلي حرف دارد. يعني پوچ هستيد. «لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ» پوچ هستيد مگر اينکه قرآن محور کارتان باشد. تورات محور کارتان باشد. قرآن يک مقداري راز و رمز دارد. اسرار دارد. 25 اصل مديريت در آيه‌ي «وتفقد الصدق» وجود دارد. من طلبه‌ي کم سواد اين 25 اصل را کشف کردم. يک نفر که رساله‌ي دکتراي مديريت مي‌نوشت. اين نوشته من را ديد و گفت: همين يک رساله است؟ گفتم: چه مي‌گوييد؟ گفت: نه! والله يک رساله‌ي دکترا همين است. 25 اصل از اصول مديريت در يک آيه است. مهم اين است که از قرآن کنار نشويم. ما قرآن را نفهميديم. يک مقداري به قرآن بها بدهيم. حسن جان من دارم مي‌روم. پيامبر(ص) فرمود: «عَلَيْكَ بِالْقُرْآن» (أمالي مفيد/ص‌332)
راجع به عدالت مي‌گويد: اگر من زنده بودم خودم مي‌دانم كه با دشمنم چه کنم. ولي اگر شهيد شدم و از دنيا رفتم. او يک ضربه زد شما هم يک ضربه بزنيد. حتي حق نداريد كه ابن ملجم را مثله کنيد. اميرالمؤمنين در وصيت خود به ايتام، به قرآن، به حقوق خانم‌ها، به مساکين، علاقه به مساکين، نماز اول وقت سفارش كرده است. اينها سفارشاتي بود که علي بن ابي طالب داشته است.

7- مظلوميت امام علي

اميرالمؤمنين خيلي مظلوم بود. يک روز معاويه به اميرالمؤمنين نامه نوشت. گفت: يادت هست که تو را مثل شتر با ريسمان کشاندم و از تو بيعت گرفتم. فرمود: من افتخار مي‌كنم كه دينم سالم است. با زور از من بيعت گرفتن براي من ننگ نيست. من دينم سالم است. «مَا عَلَى الْمُسْلِمِ مِنْ غَضَاضَةٍ فِي أَنْ يَكُونَ مَظْلُوماً مَا لَمْ يَكُنْ شَاكّاً فِي دِينِهِ» (نهج‌البلاغه/نامه 28) من در دين تو شک ندارم. علي بن ابي طالب خيلي مظلوم بود. وقتي خبر شهادت علي بن ابي طالب پخش شد. بعضي از افراد مقداري طلا و پول داشتند. پول هايشان را در هوا ريختند به افراد دادند. به شکرانه اين که علي شهيد شده است.
شخصي يك نوکر داشت. گفت: به افتخار اينکه علي را شهيد کردند. من اسم او را ابن ملجم مي‌گذارم. من يک وقت در تلويزيون گفتم: حضرت امير هرشب هزار رکعت نماز مي‌خواند. بعد ديدم كه بعضي از روزنامه‌ها نتوانستند اين را هضم کنند. نمي‌توانستند هزار ركعت را درك كنند. گفتم: کلمه‌ي «ليلة» و کلمه «ألف» هم معناي حقيقي دارد و هم معناي مجازي دارد. گاهي که در قرآن مي‌گوييم: «ليلة» شب نيست. شبانه روز است. (وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثينَ لَيْلَةً) (اعراف /142) ما به موسي گفتيم: سي شب به کوه طور بيا. يعني سي شبانه روز بيا. پس گاهي که مي‌گوييم: شب! منظور شبانه روز است. «ألف» هم که مي‌گوييم، هزار رکعت است. گاهي وقت‌ها مي‌گوييم: «ألف» به معني زياد است. نه اين که حالا حتما هزارتا باشد. (لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ) (بقره /96) قرآن مي‌گويد: بعضي‌ها دوست دارند كه هزار سال عمر کنند. يعني دوست دارند كه عمر طولاني بکنند. مثل اينکه مي‌گويند: هزار دفعه گفتم گوش نداد. ما داشتيم آدم‌هايي را که هزار رکعت نماز مي‌خواندند. آيت الله العظمي خوئي که از مراجع معروف بود مي‌گفت: من 700 رکعت نماز خواندم. اما ديگر طاقت نياوردم. با آنكه زمان داشتم. دو ساعت ديگر وقت داشتم. چون نماز مستحب که سوره ندارد. علامه اميني صاحب کتاب الغدير مي‌گفت: من خودم از نجف به ايران آمدم. به مشهد رفتم و در حرم امام رضا سي شب ماه رمضان، هر شب هزار رکعت نماز خواندم حالا اگر يک مقداري از اينها در صبح قرار گرفت، طوري نيست. مگر شما قانون نماز شب را نمي‌دانيد؟ مي‌گويند: نماز شب يازده رکعت است. اگر چهار رکعتش را در سحر خواندي و اذان گفتند، بقيه‌اش را هم بخوان. اگر چند رکعتش بعد از اذان شد، اشکال ندارد. بازهم جزء نماز شب است. پس ببينيد علامه اميني خودش بيش از سي هزار رکعت نماز خواند. آيت الله العظمي خوئي 700 رکعتش را خواند. اگر بخواهيم بگوييم:
ليل چند جواب دارد. يكي به معناي شبانه روز است. وقتي مي‌گويند: اگر کسي شوهرش مرد، چهارماه و ده روز عده بگيرد، معنايش چهار ماه و ده شب است. بعضي جاها که مي‌گوييم: «ألف» هم ممکن است عدد واقعي باشد و هم مجازي باشد. بعضي از عددها واقعي هستند. مثلاً مي‌گويد: حضرت نوح در ميان مردم (أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسينَ عاماً) (عنكبوت /14) هزار سال عمر کرد، به جز پنجاه سال! از اين معلوم مي‌شود كه اين عدد دقيقي است. مي‌گويد: از هزار پنجاه سال كمتر! يا مثلاً مي‌گويد: 300 بعد مي‌گويد: نه تا هم روي آن بگذار. (وَ لَبِثُوا في‌ كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنينَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً) (كهف /25) ما چون خودمان اهل نماز نيستيم، يك خرده باورمان نمي‌شود. مي‌گوييم: چطور حضرت علي هرشب هزار ركعت نماز مي‌خواند؟ مثل پيرمردي که نمي‌تواند بدود. مي‌گويد: اين فوتباليست‌ها چه قدر مي‌دوند. خسته نمي‌شوند؟ چون خودش نمي‌تواند بدود، دويدن اينها را هم زير سؤال مي‌برد. بعد هم در روزنامه مي‌نويسد که آقاي قرائتي گفت: هزار رکعت! من شک کردم و ماشين حساب آوردم. ماشين حساب نمي‌خواهد. الآن شب‌هاي قدر بعضي‌ها صد رکعت نماز مي‌خوانند و يک ساعت و ربع طول مي‌کشد. مشکلي نيست.

8- كمالات انحصاري امام علي(ع)

علي بن ابي طالب هفتاد کمال داشت که روي کره زمين احدي نداشت. علي بن ابي طالب و همسرش فاطمه‌ي زهرا تنها زن و شوهري بودند که هر دو معصوم بودند. پيغمبران ما معصوم بودند اما همسرانشان معصوم نبود. تنها زن و شوهري که معصوم بودند علي بن ابي طالب و حضرت فاطمه بود. فرمود: من هفتاد کمال دارم که روي کره‌ي زمين احدي ندارد. يک کسي پرسيد: چرا اسم حضرت علي در قرآن نيست؟ اگر اسم علي در قرآن نيست، اسم ديگران هم در قرآن نيست. مي‌گويد: رهبر شما همان كسي است که در رکوع انگشتر داد. خودت برو پيدا کن. خودت بروي پيدا کني بهتر است تا اينكه مستقيم اسم علي بن ابي طالب را بياورد. هميشه کمال را بگويند. بگويند: آقا رئيس جمهور بايد يک چنين کمالاتي داشته باشد. مردم خودشان بروند و انتخاب کنند. چون اگر صاف بگويند: ريئس جمهور فلاني است. مي‌گويند: مي‌خواهند اين را به ما تحميل کنند. کمال را بگوييد تا خودش برود و پيدا کند. بگذار علي بن ابي طالب آياتي داشته باشد كه خود مردم بروند و ببينند چه کسي جاي پيغمبر خوابيد؟ چه کسي در رکوع انگشتر خود را به فقير داد؟ چه كسي با شصت جراحت زره پوشيد و به احد آمد؟ علي بن ابي طالب شهيد شد. ما که علي را نشناختيم. دنيا هم علي را نشناخت. مظلوميت امام حسين نصف اين است. علي بن ابي طالب فرمود: من 25 سال مظلوم بودم. خدا علامه اميني را رحمت کند. وقتي به حرم مي‌رفت بعضي وقت‌ها ايشان را مي‌ديدم. به حرم اميرالمؤمنين مي‌رفت. مي‌ايستاد و نگاه مي‌کرد. «السلام عليک يا مظلوم» همين که مي‌گفت: مظلوم، گريه مي‌کرد. بزرگترين مظلوم تاريخ علي(ع) است. دشمنان هرچه توانستند عليه او گفتند. دوستان هم از ترس فضائلش را نقل نکردند.

9- اهميت شب قدر و آداب دعا

شب قدر است (إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‌ لَيْلَةِ الْقَدْرِ) (قدر /1) ما قرآن را شب قبل نازل کرديم. قرآن دوبار نازل شد. يک بار همه قرآن به طور کلي در شب قدر بر قلب مبارک پيامبر نازل شد. يک بار هم قطعه قطعه و آيه آيه در مدت 23 سال نازل شد. (وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ) (قدر /2) نمي‌دانيم كه شب قدر چه شبي است؟ (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍِ) (قدر /3) شب قدر از هزار ما بهتر است. هزار ماه تقسيم بر دوازده، هشتاد و چهار سال مي‌شود. يعني يک شب به اندازه هشتاد و چهار سال ارزش دارد. شب قدر چه خبر است؟ (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍِ) (قدر /4) شب قدر فرشته‌ها از آسمان به زمين مي‌آيند. به کجا مي‌روند؟ حديث داريم که از شب قدر شما امامت را ثابت کنيد. چون شب قدر هر سال هست. تا زماني كه پيغمبر بود، شب قدر فرشته‌ها خدمت پيغمبر مي‌آمدند. الآن شب قدر فرشته‌ها خدمت چه کسي مي‌رسند؟ بايد به خدمت امام زمان برسند. بايد ميزبان فرشته‌ها کسي باشد که عين پيغمبر باشد. حديث داريم که در زمان پيغمبر فرشته‌ها نزد پيغمبر مي‌رسيدند. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» شب قدر که فرشته‌ها مي‌آيند، خدمت چه کسي برسند؟ خدمت کسي که مشابه پيغمبر است. خدمت حضرت مهدي مي‌رسند. (سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ) (قدر /5) شب قدر چه کنيم؟ دعا کنيم. چه طور دعا کنيم؟ بحث دعا را در جلسه‌هاي بعد مي‌گويم. چون خيلي مفصل است.
من يک جمله بگويم. در دلت بگو كه خدا قلب شما را از هر کينه‌اي پاک کند. چون ما وقتي مي‌خواهيم يک چيزي را بگيريم. روح ما وقتي مي‌گيرد که پاک باشد. روح پاک چيزي را مي‌گيرد. در ظرفي كه تميز است شير مي‌ريزند. در ظرفي که نجس است و سوسک در آن است كه شير نمي‌ريزند. روحتان را پاک کنيد. روحمان را پاک کنيم. قرآن مي‌گويد: رمز اينکه من شما را ببخشم اين است که شما هم ديگران را ببخشيد. (وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ) (نور /22) الآن همديگر را ببخشيد.
خداوندا هرکس به من ظلم کرده است. پشت سر من غيبت کرده است. به من فحش داده است. من او را از همين الآن بخشيدم. وقتي بخشيدي، آن وقت مي‌گويد: «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» نمي‌خواهي خدا تو را ببخشد؟ تو هم ديگران را ببخش تا خدا هم تو را ببخشد. راه دريافت ذکر خدا اين است که تو لطف کني. يک دعا مي‌کنم تا برادرمان ما را به فيض برسانند.
خداوندا آنچه خير و برکت در شب‌هاي قدر مقدر مي‌کني همه را براي همه ما مقدر بفرما. کساني که سال‌هاي قبل بودند و امسال نيستند همه را ببخش و بيامرز. نسل ما را تا آخر تاريخ از بهترين مؤمنين و مؤمنات قرار بده. قلب آقا امام زمان را براي هميشه ازما خشنود و ظهورش را تعجيل بفرما. رهبر ما، امت ما، دين ما، دنياي ما، نسل و ناموس ما، عقايد و افکار ما، مرز و بوم ما را در سايه امام زمان حفظ بفرما. مشکلات جهان اسلام را حل بفرما. مرضا شفا مرحمت بفرما. باقي اسرا آزاد بفرما. از مفقودالاثرهايي که هنوزخانواده هايشان در زجر مي‌سوزند خبر خوشي به آنها برسان. خداوندا روح امام و شهدا از ما راضي و ما را پاسدار خون آنها و خدمات آنها قرار بده. کساني که در مسلماني و تعليم وتربيت ما مؤثر بوده‌اند از ما راضي قرار بده. رزق حلال، علم مفيد، نيت خالص، عمر با برکت، حسن عاقبت، عزت دنيا و آخرت، ايمان کامل، بدن سالم، فکرباز، قلب سالم، روح پاک نصيب همه ما بفرما. مشكلات هر خانه و هر فردي را به آبروي شهيد ماه رمضان اميرالمؤمنين حل بفرما.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 375
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست