نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 462
موضوع: انسان در قرآن
تاريخ پخش: 74/11/04
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
در استان مازندران در خدمت عزيزان دانشجو در حسينيه عاشقان كربلا هستيم. بينندهها بحث را در ماه رمضان ميبينند. همانطوري كه گفتهاند پيش نماز بايد مراعات آدمهاي بي حال را بكند ما هم سعي ميكنيم كه مراعات آدمهاي بي حوصله را بكنيم.
1- شناخت انسان
انسان شناسي مهم است؟ بله، آدم بفهمد كه بي هدف خلق شده است يا با هدف، چون اگر با هدف هستيم مسئوليت داريم. اگر بي هدف هستيم مسئوليت هم نداريم، آيا ما نطفهاي هستيم كه اول نداريم و آخر هم نداريم مثل آدمي كه در بيابان بزرگ شده است. اين انسان آزاد است يا مجبور؟ آيا اين انسان فقط شكم و شهوت دارد يا اهدافي بالاتر از شكم و شهوت هم در زندگياش هست؟ انسان شناسي مهم است چون همه هستي براي انسان آفريده شده است و آن بلايي كه تمام كشورها مبتلا به آن هستند اين است كه تمام پيشرفتهاي علم و صنعت و تكنولوژي را كشف ولي انسانيت را كشف نكردهاند.
2- جايگاه و مقام انسان
اگر انسان قدر خودش را بداند، خودش را ارزان نميفروشد. امام علي ميفرمايد نرخ تو بهشت است خودت را مفت نفروشي. شما در خانه اتاق خوبها را براي مهمان ميگذاريد براي اينكه ميخواهيد پيش مهمان بگوئيد كه من كي هستم من شخصيت دارم انساني كه توجه به شخصيت دارد. انسان موجود برتر است (وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا) (اسراء /70) در اين آيه هم داريم «كرمنا» به انسان كرامت داديم و داريم «فضلنا» به انسان فضيلت داديم پشم شتر بايد افتخار كند كه روي دوش تو است نه اينكه تو افتخار كني كه پشم شتر روي دوش تو است.
علماي قديم گيوه پا ميكردند چرم را خرج جلد كتاب ميكردند چون مغز مهم است. الان كفشها چرم است كتابها مقوا يعني آنكه مال مخ است، مقوا است آنكه مال پا است چرم است. اينها مهم است. يك آيه داريم كه ميفرمايد انسان خليفه خداست (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) (بقره /30) خليفه خدا فحش بدهد؟ خليفه خدا ضد خدا راه برود؟ جانشين خدا براي صد تومان و دويست تومان دروغ بگويد؟ جانشين خدا خيانت كند؟ اگر آدم بفهمد كه كي است… اگر شما بغل بوعلي سينا بنشيني حواست را جمع ميكني ما يك خورده يادمان رفته كه كي هستيم انسان جانشين خدا است يك كسي قائم مقام يك مدير كل ميشود ميگويد بنده قائم مقام فلاني هستم دلش را خوش ميكند كه قائم مقام است و كلي افتخار ميكند شما اگر بداني كه جانشين خدا هستي خيلي پْز ميدهي بيخود نيست كه امام در دعا ميفرمايد «كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً» (بحارالأنوار/ ج74/ ص 402) كيف ميكنم كه بنده تو هستم.
حرف زدن با خدا شيرين است اينهايي كه ميدوند مگر ميخواهند چيزي به دست بياورند؟ نه خود دويدن ارزش است خود شيرجه ارزش است، رابطه با خدا ارزش است گاهي ميگويند: فلسفه نماز چيست؟ باسمه تعالي نماز فلسفه ندارد همين كه به تو اجازه دادهاند كه با خداي خودت حرف بزني همهاش فلسفه است.
3- اولين معلم انسان
معلم انسان كيست؟ (الرَّحْمَانُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ) (الرحمن /1-2) (خَلَقَ الْإِنسَانَ) (الرحمن /3) (عَلَّمَهُ الْبَيَانَ) (الرحمن /4) معلمش خداوند است، كسي كه ميخواهد علّم بايد رحمت داشته باشد نميگويد الحي القيوم، علم القرآن، يعني اينكه به معلمي ميخورد صفت رحمت است كسي كه ميخواهد معلم بشود بايد رحم داشته باشد.
همه موجودات دمر هستند تنها موجود عمودي انسان است. روح خدا در انسان است. خداوند هر چه را آفريد به خودش آفرين نگفت ولي در آفرينش انسان گفت (فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ) (مؤمنون /14) درود به خدايي كه تو را آفريد. (فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ) (حجر /30) همه فرشتهها به آدم سجده كردند آنوقت انساني كه همچين ارزش دارد ببينيد چطور بدبخت ميشود و خدا از او گله ميكند (وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ) (ابراهيم /34) اين انسان هم ظلم ميكند هم خيلي كفران ميكند از همه بهتر است از همه هم بدبختتر است يك مثال هست كه ميگويند: ميموني كه زشتتر است تقليدش بيشتر و بهتر است انسان از همه عاجزتر است بعضي حيوانات خيلي قوي هستند ممكن است تا پنجاه برابر خودشان بار بلند ميكنند بعضي حيوانات زير برف را ميبينند بعضي حيوانات از يك قاره به قارهاي ديگر ميروند و در فصل بعد برميگردند و خانه خودشان را گم نميكنند.
4- خالق و مخلوق
(خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ) (نحل /4) انسان از نطفه آفريده شده است بعد گردن كلفتي ميكند در مقابل خدا. (وَيَدْعُ الْإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنسَانُ عَجُولًا) (اسراء /11) انسان عجله ميكند. (قُلْ لَوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنفَاقِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ قَتُورًا) (اسراء /100) خدا اين همه سرمايه داده بهترين ساختمان داده، سخر لكم داده، خلق لكم داده.
فيض كاشاني يك مثلي زده است كه اگر شما يك كسي را مهمان كنيد اسب براي او بفرستيد بگوئيد سوار شو، راهنما، نامه، كروكي، بعد هم بروي در خانه و منتظر باشي همه دعوتها و همه كارها را كردهاي اين آقا كروكي را پاره كند راهنما را بكشد اسب را هم ول كند و در برود شما چي قضاوت ميكنيد؟ بابا من دوستت دارم. نامه فرستادهام قرآن، راهنما انبياء شما در رفتي، كجا رفتي؟ ميگويد انسانهاي گناهكار مثلشان مثل مهمان گردن كلفتي است كه ميزبان هر چه محبت ميكند مهمان بي انصافي ميكند.
در مناجات داريم كه خدايا گناه ميكنم تو ميپوشاني باز گناه ميكنم و ميپوشاني بجاي اينكه من از تو خجالت بكشيم انگار تو از من خجالت ميكشي «كَأَنَّكَ اسْتَحْيَيْتَنِي» (بحارالأنوار/ ج95/ ص87) انگار تو شرمنده هستي «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ» (كافي/ ج2/ ص578) خدايا تو زيبائيها را نشان ميدهي اما عيبها را نشان نميدهي، گناه كردم يك گناه مينويسي ولي ثواب كردم ده تا مينويسي تا هفتصد تا مينويسي خداوند براي اينكه مردم را تشويق كند گفته چند برابر پاداش ميدهم. بعضي جاها هم ميگويد هيچ حسابگري نميتواند حساب كند كه چقدر پاداش ميدهم مسئله ده تا و صد تا نيست ميدانيد چه ثوابي است؟ آنهايي كه براي نماز شب بلند ميشوند، ميگويد تو كه خودت را از رختخواب كندي براي اينكه دو ركعت نماز شب بخواني (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ) (سجده /17) انسان نميداند كه من چي برايش درست كردهام.
فكر گناه مثل دود است اگر نشستي ميماند وقتي دود پيدا شد پنجره را باز كن تا دود بيرون برود چون فكر گناه آدم را به گناه ميكشاند چون شيطان هي ميآيد و ميرود «خناس» يعني هي تكرار ميكند تا آدم را گرفتار كند. (وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا) (كهف /54) انسان خيلي اهل جدل است خيلي چانه ميزند.
همه چيز براي انسان آفريده است انسان براي چي آفريده شده است؟ گاهي آدم يادش ميرود كه چكاره است، انسان خليفه خدا هستي. ديدهايد چند تا چاه ميزنند و از زير چاهها را به هم وصل ميكنند تا بشود قنات اين آب را ميبرند تا برسانند به مزرعه منتها كشاورز بايد عقب اين آب بدود اگر ندود يك مقداري از اين هرز ميرود و چيزي از آن به مزرعه نميرسد شما چند تا چيز داريد بايد به هم وصل كنيد، سلامتي، فراغت، هوش، نوكر مفت پدر، كلفت مفت مادر، معلم مفت، كتابخانه مفت، امنيت، عزت، اينها را بايد به مزرعه برسانيد بايد دانشمند بشويد ما همينطور هرز ميرويم استفاده از فرصت نميكنيم.
كسي كتابي نوشته به نام پنج دقيقههاي قبل از غذا، ميگويد هر جا ميرفتيم تا غذا آماده ميشد همان پاي سفره مينشستم و كتابهاي جيبي مطالعه ميكردم و نكاتي كه در كتاب بود را يادداشت ميكردم و اين نكات را جمع كردم و يك كتاب شد. گاهي آدم ميتواند.
خدا رحمت كند شهيد مطهري را زمان شاه راجع به خلوص در اهواز سخنراني كرد، چرا تا ابد در جهنم ميسوزد؟ اين بنده خدا چهل پنجاه سال گناه كرده است. چرا عذاب او هميشگي است؟ ايشان يك بحث عميقي كرد و يك عده فهميدند و يك عده هم نفهميدند كه چي شد ما نشسته بوديم. من بلند شدم و يك مثلي زدم گفتم آقايان آدم عذاب كه ميكشد لازم نيست به مقدار زمان گناه باشد ممكن است زمان گناه كم باشد اما عذاب آن زياد باشد. شما يك دقيقه با چاقو چشمت را در ميآوري اما هشتاد سال كور هستي گناه يك دقيقه ولي كوري هشتاد سال خود مرحوم مطهري كلي خنديد گفت راست ميگويي در روايات و قرآن ما اينقدر مثل هست.
آيا وقتي ما مرديم و استخوانهاي ما پوسيده شد چطور استخوانها پوسيده جمع ميشود؟ امام يك مثل دارد در روايات ميفرمايد وقتي شما ماست را در مشك ميريزي مشك را ميزني ذرات چربي كه پخش شود همه يك جا جمع ميشود چطور شما با تكان دادن مشك ذرات چربي را جمع ميكني. قرآن ميفرمايد: (إِذَا زُلْزِلَتْ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا) (زلزله /1) خداوند زمين را ميزند استخوان پوسيدههاي شما را جمع ميكند. ما علف به گاو نميدهيم و شير ميدوشيم خدا كه شير را از علف بيرون ميكشد ما هم هر كجا هستيم بيرون ميكشد.
5- هدف از آفرينش
هدف آفرينش چيست؟ (الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ) (ملك /2) براي اينكه شما را آزمايش كند. يكي از من پرسيد چرا خدا ما را آفريد؟ چيزي نگفتم دوباره و سه باره پرسيد من هم هيچي نگفتم. ناراحت شد گفت چرا جواب نميدهي؟ گفتم شما ميگويي تو كه ميتواني جواب بدهي اگر اين كار را نكني بخل است. گفتم خدا هم ميتواند از خاك سيب زميني درست كند اگر اين كار را نكند بخل است. ميتواند از يك تك سلول بوعلي سينا درست كند اگر نكند بخل است. كسي كه ميتواند كاري را انجام دهد اگر انجام ندهد بخل است.
خدا سرچشمه فيض است، آفريد براي امتحان، نه آزمايش كند براي اينكه بداند، آزمايش ميكند براي اينكه استعدادها بروز كند و وقتي بروز كرد مزد بدهد شما ميدانيد كه آرايشگر آرايش ميكند اما تا اين كار را نكند مزد نميدهد خدا ميداند كه كي چكاره است اما تا كاري از او سر نزد مزد نميدهد بايد كاري كند تا مزد بدهد.
شما با ميدانم پول به آرايشگر نميدهي، امتحان ميكند تا عملي از ما سر بزند آنوقت اصل براساس عمل باشد. گرگ بپرد توي گلهاي از گوسفندها چند تا بيشتر پاره نميكند، ولي آدمهايي داريم كه خيلي بيشتر از گرگ پاره ميكنند همه گرگهاي عالم توي دادگاه پرونده ندارند آدمهايي داريم كه هفتصد تا پرونده دارند انساني كه خليفه خدا بود بخاطر اينكه دستش را از توي دست مكتب بيرون كشيد به كجا رفت؟
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 462