نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 582
بسم الله الرحّمن الرّحیم
بینندگان عزیز بحث را در آستانـﺔ ماه رمضان تماشا میكنند در محضر مبارك جمعی از روحانیون مستقر و مهاجر و طلاب عزیز و جمعی از خواهران دانشجوی طلبه و خواهرهای دبیرستانی، چون در آستانـﺔ ماه رمضان هستیم بحث روحانی و مردم وظیفه روحانی چیه، وظیفه مردم چیه؟ قرآن راجع به تبلیغ چه میگوید؟ تبلیغ وظیفه روحانی هم نیست هر معلم و مربی و شخصیت بزرگی مسئولیت دارد كه امر به معروف و نهی از منكر كند و ارشاد كند. آیه اش این است «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ» كسانی كه تبلیغ میكنند « رِسَالَاتِ اللَّهِ» رسالتهای خدا را تبلیغ میكنند «وَیَخْشَوْنَهُ» از خداوند پروا دارند «وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ» از غیر خدا نمیترسند (;وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا) (الأحزاب/39) و خداوند را برای حسابرسی كافی است.
1- تبلیغ دین، وظیفهای عمومی است
یك مقدار راجع به این آیه صحبت كنیم. اول اینكه هشدار دادن مال انسان نیست توی حیوانات هم هشدار هست، قرآن میفرماید حضرت سلیمان(علیه السلام) آمد از یك منطقهای برود كه مورچهها زیاد بودند مورچهای كه حضرت سلیمان(علیه السلام) را دید به مورچهها گفت «یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ»ای مورچهها! بروید توی لانهها «لَا یَحْطِمَنَّكُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ» النمل/18حضرت سلیمان(علیه السلام) و لشگرش دارند میآیند اگر توی لانهها نروید زیر پایشان له میشوید. یعنی مورچه هم فهمید كه سلیمان(علیه السلام) و لشگر یانش دارند میآیند جانشان در خطر است، یعنی هر كجا كه دیدید خطری است باید داد بزنید كسی كه خطر ببیند داد نزند از مورچه هم كمتر است، مورچه داد زد یعنی افراد بی تفاوت اینها مشكل دارند. ماه رمضان ماه هجرت است هزاران طلبه از حوزههای علمیه بخصوص قم و مشهد و اصفهان و باقی حوزهها پخش میشوند اگر كسی نیاز به هجرت دید و هجرت نكرد او هم از پرنده كمتر است چون پرندهها برای ادامه حیاتشان هجرت میكنند ماهیهای اقیانوسها هجرت میكنند. اصلاً قرآن میفرماید كسی كه هجرت نمیكند، قرآن میفرماید هیچ مسئولیتی را به او ندهید «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یُهَاجَرُوا» ایمان دارد ولی هجرت نمیكند، كسی كه ایمان دارد و هجرت نمیكند (;مَا لَكُمْ مِنْ وَلَایَتِهِمْ مِنْ شَیْءٍ) (الأنفال/72) هیچ مسئولیتی به او ندهید پیداست كه رفاه طلب است مگر اینكه عذری داشته باشد مثلاً میگوید كه من مادرم مریض است خانمم چنین است بچهام چنین است یا قدرت بیانم ضعیف است مردم من را نمیپذیرند یا در اینجا كار مهمتری دارم هر كسی یك عذری داد و عذرش را خدا میداند.
2- تداوم تبلیغ و آموزش معارف دینی
«الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ» یبلغون، فعل مضارع است و فعل مضارع مال استمرار است یعنی باید دائماً تبلیغ برویم اینكه ما فقط ماه رمضان و محرم تبلیغ میكنیم این فایدهای ندارد اگر درختی را سالی یكی دو بار به آن آب بدهند این میوه به درد بخور نمیدهد. رابطه بین مردم و روحانی و مردم و اسلام شناس باید دائمی باشد. (بلغ) تبلیغ باید جدی باشد یعنی باید با سوز و با هیجان و با شور باشد مِنّ و مِنّ و وارفتگی نمیخواهد هیجان و نشاط میخواهد(یبلغون) باب تفعیل یعنی باید یك جدیتی توی آن باشد. قرآن میفرماید اگر میخواهید قرآن حفظ كنید جدی باشید (;خُذْ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ) (مریم/12) درس میخواهی بخوانی جدی بخوان، نماز میخواهی بخوانی جدی باش، اینهایی كه نماز میخوانند در حال كسالت قرآن میفرماید اینها در حال كسالت نماز میخوانند، زكات میدهند با كراهت (;وَهُمْ كَارِهُونَ) (التوبة/48) (;وَهُمْ كُسَالَى) (التوبة/54) نماز میخوانند در حال كسالت، نماز با كسالت مورد انتقاد است زكات با كراهت مورد انتقاد است هر كاری میكنیم جدی باشیم مِن و مِن نكنیم. این «الذین» هم كه توی قرآن هست درست است كه یعنی مردها، اما خیلی وقتها الذین شامل زنها هم میشود یعنی زنهای مبلغه، مثل اینكه نیروی انتظامی مینویسد عابرین محترم از پیاده رو عبور كنید حالا اینجا زنها حق ندارند بروند وسط خیابان بگویند خوب عابرین گفته عابرات كه نگفته، اینجا وقتی میگویند عابرین یعنی هم عابرین و هم عابرات. مثلاً در روایات داریم كه(رجل شك) مردی شك كرد بین ركعت سه و چهار امام میفرماید بنا را بر چهار بگذارد و یك ركعت بخواند حالا اگر زنی شك كرد چی؟ زن هم همینطور است اینجا(رجل) نه یعنی مرد، یعنی آدم. اینجا هم «الذین» نه یعنی مردها… مثل عابرین هر كسی كه تبلیغ میكند.
3-تبلیغ براساس قرآن، نه خواب و رؤیا
« رِسَالَاتِ اللَّهِ» باید رسالت خدا را برساند، تبلیغات ما با كمال تاسف خیلی از آنها رسالت الهی نیست روی منبر خواب میگوید كی را خواب دید كی را خواب دید من پای منبر بودهام در تهران حتی منبریهای معروف كه به او گفتهام آقا جان شما چقدر خواب گفتی؟ بخشی از خوابها دروغ است آن بخشی از خوابها كه رویای صادقه است و خواب راستی است آن خوابها یك هفتادم وحی است خوب بسم الله، قرآن همهاش وحی است كدام عاقل چیزی را كه تمامش وحی است رها میكند میرود یك چیزی میگوید كه پنجاه درصد آن دروغ است آن چند درصدش كه راست است تازه اگر راست بود یك هفتادم است كدام تاجر حاضر است طلایی كه صددرصد خالص است بفروشد برود تاجر یخ بشود كه نصفی از آن آب میشود آن نصفی هم كه آب نمیشود هر هفتاد نفری كه میآید یكی از آنها تشنهاش است آدم عاقل طلا فروشی را ول نمیكند و برود یخ فروش بشود خواب ممنوع جز خوابهای صادقه این هم در حد… مثلاً در قرآن اگر چهار پنج تا خواب است حساب كنیم یك پانصدم قرآن یك ششصدم قرآن یعنی هر ششصد تا مسئله یكی از آنها خواب باشد « رِسَالَاتِ اللَّهِ» خواب نیست. اشعار، بعضی منبرها همهاش شعر است شعر بد نیست كه روی منبر باشد هم هنر است، هم ذوق است، ادبیات است، ولی چقدر باید توی منبر شعر باشد؟ بعضی منبرها همهاش روضه است روضه هم « رِسَالَاتِ اللَّهِ» نیست ما باید ایام سوگواری روضه خوانی بكنیم اما نباید یك منبر نیم ساعته بیست دقیقهاش روضه باشد بیست دقیقهاش خواب باشد. « رِسَالَاتِ اللَّهِ» رسالت الهی چیه؟ تحلیلهای سیاسی، حرفهای روزنامهها، حرفهای بولتنها، ور رفتن با مسائل… ما سه رقم علم داریم، بعضی علمها علم مفید است، بعضی علمها علم مضر است بعضی علمها نه مفید است و نه مضر، هر سه هم توی قرآن آمده. علم مفید میارزد كه آدم توی بیابانها عقب یك نفر بدود تا یك چیزی یاد بگیرد مثل اینكه موسی به خضر(علیهما السلام) گفت: توی بیابانها عقب تو میدوم (;هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِی مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا) (الكهف/66) اجازه میدهی عقب تو بیایم «مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» از چیزی كه به تو داده شده یك چیزی هم به من بده كه سبب رشدم باشد علم مفید این است كه توی آن رشد باشد. علم مضر، قرآن میگوید (;وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ) (البقرة/102) یاد میگیرند ولی علمهایی كه مضر است. علمی كه نه مفید است و نه مضر مثل تعداد اصحاب كهف، اصحاب كهف چند تا بودند؟ شش تا بودند هفتمی سگشان بود، هفت تا بودند هشتمی سگشان بود، حالا یا پنج تا یا سه تا یا شش تا، این چه فایدهای دارد. این استان چند تا بز دارد چند تا شتر، میخواهیم چه كنیم؟ آمار مساجد، آمار منارها، برو توی مسجد نماز بخوان. بسیاری از كتابهایی كه راجع به علوم قرآن نوشتهاند بعضی بحث هایش خوب است مثل مثلاً بحث اعجاز، اما بعضی بحث هایش چه فایدهای دارد؟ من شصت هفتاد تا كتابهای علوم قرآن گرفتهام انصافاً بسیاری از حرفهایش آنهایی است كه ندانیم هیچ ضرری ندارد، هیچ ندانیم ضرری هم ندارد. باید علمی باشد كه اگر ندانیم ضرر داشته باشد. روی منبر چی بگوئیم؟ حرفهایی كه روی منبر میزنیم سه تا شرط دارد؟ 1- واجب 2- مستحب 3- نیاز جامعه، یعنی اگر پائین منبر پرسیدند حضرت آقا شما روی منبر چی فرمودی بگویی این تیكهاش واجب بود، این تیكهاش مستحب بود، این تیكهاش نیاز جامعه بود. ما حق نداریم اطلاعات خودمان را بگوئیم. رمز اینكه بعضی از كتابهای معارف دانشگاه در دانشگاه شكست خورد چون دانشمندان كتاب معارف را نوشتند چیزهایی توی آن آوردند كه دانستنش برای دانشجو واجب نبود مستحب هم نبود نیاز جوانهای امروز هم آن بحث نبود. بله یكوقت یك صندوق میگذارند توی دانشگاه میگویند چه شبههای داری؟ اشكالاتی كه امروز از طریق اینترنت و از طریق دوستان یا دشمنان هر اشكالی رفته توی مخش اشكال را بنویسد و توی صندوق بیندازد اگر دیدم این اشكالی است كه توی ذهن جوانها است جواب آنرا بدهیم و كتاب درسی كنیم كه جوان وقتی درس میخواند شبههاش هم برطرف بشود اینرا میگویند علم مفید. الان منبرها خیلی گران تمام میشود مردمی كه آنجا نشسته باشند اگر صد نفر باشند میدانی گوشت كیلویی چند هزار تومان است؟ میدانی یك دقیقه عمر چقدر قیمت دارد؟ اصلاً میدانی كه خورشید و ماه تابیده برای بشر، خلق لكم، سخر لكم، متاعا لكم، ابر و باد و مه و خورشید این برای بشر است، آدم نمیشود كه بشر را حرام كند حتماً كلمات مفید باشد بهترین كلمات هم خود قرآن است.
4- اخلاص و تقوا در تبلیغ دین
«و یَخْشَوْنَه» یعنی تقوا داشته باشید، یكی از مسائل تقوا این است كه برای پول منبر نروید نه اینكه پول نگیریم، اخلاص را معنا كنم، در اخلاص دو تا آیه داریم، یكی میگوید نیت تو پول نباشد اخلاص این است كه در دل و در زبان در دل (;لَا نُرِیدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا) (الإنسان/9) در دلش هدفش پول نباشد نیت او پول نباشد، به زبان هم قرآن میگوید (;لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا) (الأنعام/90) به زبان هم سوال نمیكنند. اما اگر دادند دستشان درد نكند بنده كه هر وقت به من پول میدهند كلی خوشحال میشوم. نمیگوید(لا أخذ منكم) نمیگوید به تو پول دادند نگیر. الان كه شما اینجا نشستهاید از اكسیژن استفاده میكنید اما هیچكدام به نیت اكسیژن وارد سالن نشدهاید نیت اكسیژن نیست، بنده آمدم توی استان شما تشنهام بشود آب میخورم اما ولله بالله برای یك لیوان آب… آب بخورید برای آب نباشید. «و یَخْشَوْنَه» از خدا بترسند تقوا داشته باشند. اگر حدیثی را شك دارند نگویند، صاف بگوید بلد نیستم نگوید اگر بگویم بلد نیستم خواهند گفت كه آقا سواد ندارد بله، بسم الله الرحّمن الرحّیم محسن قرائتی سوادش كم است من را بگویند سواد ندارد بهتر از این است كه بگویند دین ندارد چیزی كه بلد نیستیم بگوئیم بلد نیستیم. سوالهای مردم هم همهاش سوالهای به درد بخور نیست بسیاری از سوالهای مردم بیخود است اصلاّ وجود خارجی ندارد آقا اگر كسی زنش زائید و بچهاش هفت تا كله داشت بعد این بچه هم مرد خواست غسل كند از كدام كله غسل كند؟ حالا كی بچه زائیده كه هفت تا كله داشته باشد؟ آقا اگر مادر زن كسی شیر داد به دختر عمهی پسر خالهی زن پدرش به مادر زن برادرش محرم است یا نه؟ اصلاً كو یك همچین سوالی؟ اصلاً گاهی وقتها مردم مریض هستند یك سوالهای پیچ در پیچ میكنند این برای اینكه آقا را رسوا كنند حالا مثلاً كه چی؟ اصلاً بنده بعضی از سوالها را نمیخواهم بدانم افتخار میكنم كه بلد نیستم، اسم زن شمر چی بود؟ بلد نیستم و افتخار میكنم كه بلد نیستم وای به حالت كه عمرت را صرف اسم زن شمر كردی برو توبه كن. همهی سوالها را نباید جواب داد. سوالهایی از پیغمبر(صل الله علیه و آله) میكردند كه آقا، زمان قیامت كی است؟ (;قُلْ إِنْ أَدْرِی) (الجن/25) بگو بلد نیستم، مگر هر سوالی را باید جواب داد؟ مگر هر سوالی را قصد قربت دارند؟ سوالهای امتحانی را جواب ندهید. بعضی سوالها مثل اینكه آقا نظر شما راجع به فلانی چیه؟ فتنه گر است میخواهد از شما چیزی در بیاورد و این را فتنه كند. آیات زیادی توی قرآن داریم كه «قُلْ إِنْ أَدْرِی» بگو بلد نیستم. از خدا ترسیدن یعنی چه؟ یعنی مواظب باش حق مردم از بین نرود اگر مردم پای منبر نشستهاند یك چیزی بگوئیم كه اگر رسول خدا در را باز كرد و آمد دید من روی منبر این حرفها را میزنم بگوید آفرین. یك قصه برایتان بگویم، خدمت مرحوم فلسفی بودیم خدا رحمتش كند، در آستانـﺔ ایام تبلیغی حالا نمیدانم كه شب اول محرم بود یا شب اول ماه رمضان، یكی از دوستان گفت آقا شما واعظ حدود صد سالهای هستی یك نصیحتی به ما طلبههای جوان بكن، ایشان گفت یادتان هست كه در روضه میخوانید امام حسین(علیه السلام) در كربلا شهید شد زن و بچهاش را اسیر كردند آوردنش توی دارالحكومه بعد یكی از بچههای امام گفتای یزید یاای ابن زیاد، نمیدانم كدامها است، (ما ظنك برسول الله لو رأنا علی هذا الحال) اگر رسول خدا الان در را باز كند بیاید ببیند تو با اینطور رفتار میكنی، این روضه را ما خودمان میخوانیم گفت آقایی كه روی منبر هستی ما(ما ظنك برسول الله) اگر رسول الله در مسجد را باز كند و بیاید بنشیند امام زمان(علیه السلام) آمد نشست كه ببیند شما برای مردم چی میگویی؟ چیزی را برای مردم بگوئید كه اگر پیغمبر(صلی الله علیه و آله) یا حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وارد مسجد شدند رنگ شما… و لذا لازم هم نیست كه ده جلسه راجع به یك چیز صحبت كنید اصلاً لازم هم نیست كه یك جلسه صحبت كنید، اصلاً لازم هم نیست كه هر روز صحبت كنید، شما روز شانزدهم ماه رمضان نتوانستی مطالعه كنی بگو آقا جان ولله راستش را بخواهید من دیشب مطالعه نكردم منبر امروز تعطیل من انشاالله یك روز دیگر جبران میكنم دلیل ندارد كه ما هر روز حرف بزنیم ولو بی مطالعه، دلیلی ندارد كه منبرها چهل دقیق طول بكشد یك روز سه دقیقه حرف بزنید، یك روز هشت دقیقه حرف بزنید، یك روز بیست دقیقه حرف بزنید، تا مردم نشاط دارند حرف بزنید، مردم بیش از بیست دقیقه نشاط ندارند بیست دقیقه اول دل میدهند بیست دقیقه دوم دل نمیدهند گوش میدهند بیست دقیقه سوم نه دل میدهند و نه گوش میدهند فقط نگاه میكنند آدمی كه دل میدهد همچین است؟ ؟ ؟ آدمی كه گوش میدهد قیافهاش همچین است؟ ؟ ؟ بیست دقیقه سوم نه دل میدهد و نه گوش میدهد دیگر از حال رفته است كیلویی نگاه میكند قیافهاش همچین میشود.هر چه حرف حسابی داری توی بیست دقیقهی اول بزن.
5- رعایت حقوق مردم در مسجد
بارها گفتهام باز هم میگویم صدای بلندگوی مسجد اگر همسایه را اذیت كند گناه بزرگی است چه ختم، چه چله، چه الغوث الغوث، هر دعایی… ما فقط یك جا حق داریم داد بزنیم و آن اذان است این هم قبل از اذان حق نداریم داد بزنیم شما یك دقیقه قبل از اذان حق نداری مناجات پخش كنی فقط گفتهاند كه اذان بلند بگو آن هم با صدای خوب اگر كسی صدایش خوب است با حلقوم اذان بگوید. بعضی از دوستان شهرداری تهران آمدند كه ما میخواهیم یك برنامه ریزی كنیم همهی پاركها و ادارهها و چهار راهها بلندگو نصب كنیم گفتیم كل تهران هم برود روی صدا این ثواب ندارد ثوابی كه گفتهاند اذان با حلقوم است اذان پلاستیكی ثواب ندارد شما رادیو را باز كن آن پلاستیك است بگذار پشت بلندگو پلاستیك به پلاستیك این اجر ندارد. آن اذانی كه گفتهاند این است. بین دو نماز حداقل دعا، استخاره بین دو نماز ممنوع چون یك نفر كه میآید پهلوی من استخاره كند این آقا یك نفر است كه استخاره میخواهد دویست نفر نشستهاند به چه دلیل دویست نفر معطل شوند برای استخاره؟ یك نفر تجاوز به حقوق مردم یكیاش همین است رفتم توی یكی از مساجد تهران دیدم نوشته استخاره بعد از دو نماز، دیدم خیلی خوب است از پیش نمازش خوشم آمد. تعبیر خواب بعد از دو نماز، مسئله بعد از دو نماز، پول جمع كردن بعد از دو نماز، آقا مردم در میروند، مگر تو اسیر گرفتهای مگر تو میخواهی گروگان بگیری بگذار در روند. آقا پول جمع نمیشود، باسمه تعالی بگذار جمع نشود مسئولیت من این است كه هر چه خدا گفته. این توی خانه نماز میخواند پنج دقیقه طول میكشد حالا توی مسجد ده دقیقه یك ربع نه اینكه توی خانه ده دقیقه مسجد چهل دقیقه خوب این مقایسه میكند دیگر مسجد نمیآید میبیند كه دكانش را باید یك ساعت تعطیل كند اگر نماز كم باشد یعنی نماز فشرده خوانده بشود وسط دو نماز مردم را گروگان نگیریم صدای بلندگو مزاحم نباشد توی مسجد تبعیض قائل نشویم بین پولدار و فقیر كسی را از سر جایش بلند نكنیم مسجد ارث پدر كسی نیست كه سهم زنها را نصفه میدهند اصولاً مسجدهای ما دو سوم آن مال مردها است یك سوم آن مال زنها فكر میكنیم ارث است كه مرد دو برابر زن ارث میبرد اگر تعداد زنها بیشتر است سهم مسجد باید بیشترش مال زنها باشد در تقسیم بخاری و فرش و امكانات باید یك جور باشد با كمال تاسف ما میبینیم كه قسمت پائین مساجد را به مردها میدهند قسمتهای بالا كه باید از پلهها بالا بروند را میدهند به زنها و حال آنكه بالا رفتن از پله برای زن مشكلتر است بسیاری از زنها حامله هستند درد پا توی زنها بیش از مردها است چرا مردها بیایند توی سطح آنوقت زنها بروند قسمت بالكن؟ به هر حال اینها تبعیضاتی است كه شده است تقسیم است زیر پای زنها موكت است و زیر پای مردها فرش است مردها قسمت رفاه هستند در معماری مسجد باید سعی كنیم اگر زمستان میشود بخاری كه رو به قبله است خاموش كنیم چون نماز خواندن رو به آتش مكره است اگر لازم است كه بخاری روشن كنیم بخاری را اینطرف و آنطرف روشن كنیم. یك پنكه برای آقا نگذاریم گاهی مسجد گرم است همه مردم عرق میكنند آنوقت برای آقا كه یك نفر است یك پنكه بگذارند، پنكه به همه تاب بخورد كی گفته كه مردم پنكه نداشته باشند آقا به تنهایی پنكه داشته باشد. سیگار كشیدن توی مسجد ممنوع است هوای مسجد مال همه است به چه دلیل شانزده نفر میآیند هوای همه را دودی میكنند این تجاوز به حریم هوایی است تجاوز به حریم هوایی لازم نیست كه با فانتوم باشد من هم كه سیگار میكشم و دودش میرود توی حلق بغلی همینطور است توی خانه پدر حق ندارد سیگار بكشد چون هوای اتاق مال بچه هم هست تجاوز به بچه یكیاش هم همین است كه من تجاوز میكنم به تنفس بچه، اذان گفتن تقسیم شود. نباید اذان گفتن ارث پدر یك نفر باشد بعضی از مساجد یك نفر هست كه هفتاد سال است كه اذان میگوید دستش درد نكند ولی یك كسی دیگر میخواهد بگوید ممنوع نباشد خوب یك بار هم او بگوید توی هیئت امناء یك آموزش و پرورشی، یك دبیرستانی، یك دانشجو، یك استاد دانشگاه باشد. مساجدی كه هیئت امنائش پنج شش نفر یك جور هستند این مساجد معمولاً مساجد مردهای هستند حالا ممكن است كه یكی از آنها هم زنده باشد اما معمولاً یك فكر یك فكر است اما توی هیئت امناء باید یك خانم باشد نصف مردم زن هستند، باید یك دبیرستانی باشد، باید یك استاد دانشگاه باشد، توی ستادهای نماز جمعه باید مسئولین آموزش و پرورش هم عضو باشند نماز جمعهها و هیئت امنای مساجد كه پنج شش نفر همفكر هستند اینها موفق نیستند.
6- شجاعت در بیان سخن
«وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ» از كسی نترسد آقا این حرف را بزند مردم بدشان میآید خوب بدشان بیاید، من حرف حق را میزنم باید سلیقه داشته باشیم چی بگوئیم؟ بعضی حرفها را اول ماه رمضان نباید بزنیم بعضی حرفها را وسط ماه رمضان نباید بزنیم بعضی حرفها را در این سن نباید بزنیم رسیدن به نسل نو خیلی مهم است. برادران عزیزی كه پخش میشوید من دستتان را میبوسم پیشانی شما را میبوسم من مخلص شما هستم ولی روحانیون عزیزی كه توی شهرها و روستاها پخش میشوید یكی یك دبیرستان هم بروید اینطور نباشد كه ما توی یك مسجد برویم برای صد تا مرد یا خانم نماز بخوانیم بغل مسجد یك دبیرستان است هشتصد تا جوان هستند اینها طلبه ندارند به نسل نو هم برسیم اینهایی كه روحانی ندارند ماه رمضان یك طلبه ببینند این مساله مهم است. از كسی نترسیم (;قُلْ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ) (الأنعام/91) بگو خدا باقی را بریز دور حدیث داریم اگر مخلص بودی آنهایی هم كه از تو بدشان میآید دل هایشان را به تو مهربان میكند اما اگر خواسته باشی مردم را راضی كنی خدا از تو ناراضی است همانها هم بالاخره از تو راضی نخواهند شد. «وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا» یعنی توكل بر خدا كن هر چه رزق ما باشد میرسد. گاهی توی یك روستا چهارتا چمران و رجایی پیدا میشوند گاهی وقتها توی مساجد نبش خیابان تهران كسی هیچ تكانی نمیخورد یكوقت میبینی در یك محله كوچك حرف انسان به دل مینشیند یكوقت میبینی در یك منطقهی بزرگ حرف به دل نمینشیند این خداست كه باید دلها را تغییر بدهد. امیدوارم كه خداوند از همهی بر كات رمضان همهی ما را برخوردار بدارد و مردم عزیز هم قدر این عزیزان طلبهها را داشته باشند این طلبه ها… من الان طلبهای را سراغ ندارم كه چهار سال درس خوانده باشد برود تبلیغ، اكثر طلبهها از شش سال به بالا هستند آنوقت شما میدانید كه شش سال برود دانشگاه مهندس میشود منتهی طلبگی مثل درخت پسته میماند بعد از هفت سال میوه میدهد مراجع ما بعد از هفتاد سالگی كارشان شروع میشود ما تازه وقتی ده سال درس خواندیم تازه طلبهی نو هستم قدردانی از اینها بشود نه ما توقعی از شما داریم طلبهها هم نباید توقع داشته باشند كه همهی مردم گوش بدهند قرآن آیات زیادی دارد كه به پیغمبر میگوید حرفت را بزن (;وَإِنْ تَوَلَّوْا) (البقرة/137) یعنی ممكن است حرف بزنی ولی عدهای گوش ندهند اگر گوش ندادند غصه نخورید نه ما باید توقع داشته باشیم كه همهی مردم باید مرید ما بشوند هم مردم نباید توقع داشته باشند كه ما فرشته هستیم ما هم آدم هستیم. ما رفتیم خانهی یك كسی خوابیدیم گفتم آقا ما را برای نماز صبح صدا بزن گفت به به به به به! امام(رحمه الله علیه) زنده بود من هم نماینده امام بودم در نهضت سواد آموزی، گفت تو نماینده امام هستی خوابت میبرد؟ ! گفتم خوابم كه نماینده امام نیست خودم نماینده امام هستم این فكر میكند كه من كه نماینده امام هستم اتوماتیك سحر میپرم بالا، نه آقا من هم اگر ماست بخورم یا دیر بخوابم خوابم میگیرد ممكن است نماز صبحام قضا بشود مردم فكر میكنند كه طلبهها نژادی هستند فرشته، ما هم مثل باقی نه مردم از ما توقع اضافی داشته باشند و نه ما از مردم توقع اضافی داشته باشیم نصف مشكلات زن و شوهرهایی كه با هم دعوا میكنند این است كه از هم توقع بی جا دارند اگر توقع بی جا نداشته باشیم هم زندگی خانوادگی شیرین میشود هم زندگی توی مسجد شیرین میشود. والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 582