responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 586
1- دعا، مكتب انسان ساز
2- نماز، نشانه دوستي با خدا
3- دعا، عامل اميدواري به آينده
4- اخلاص در دعا
5- دلايل عدم استجابت دعا
6- توبه قلبي و زباني، همراه با توبه عملي
7- راه توبه در مورد حق‌الناس
8- خداوند، توبه‌كاران را دوست دارد

موضوع: آداب دعا در شب قدر

تاريخ پخش: 21/05/91

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

عزيزان زمان پخش شب بيست و سوم ماه رمضان 91 است. شب بيست و سوم، خيلي زورش بيش از شب نوزدهم و بيست و يكم است. به احتمال قوي شب بيست و سوم شب قدر است. چون كسي آمد خدمت حضرت گفت: خانه‌‌ي ما در روستا است، من نمي‌توانم بيايم شهر مدينه و در مسجد بيايم. دو شب نمي‌توانم. يك شب را بگو. امام ديد التماس مي‌كند، گفت: خوب اگر نمي‌تواني بيايي، شب بيست و سوم بيا. شب بيست وسوم اعمالي دارد مثل خواندن سوره‌ي روم و عنكبوت، شبهاي ديگر ندارد. شب بيست و سوم دو تا غسل دارد. سر شب و آخر شب. اينكه شب قدر را مي‌گويند: (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ) (قدر /3) شب قدر از هزار ماه بهتر است، يعني از هشتادو چند سال بهتر است. اين شب بيست و سوم احتمال قوي هست. من هم امشب مي‌خواهم بحث دعا را بكنم. «إِنْ شاءَ اللَّه‌»!

1- دعا، مكتب انسان ساز

دعا يك مكتب است. چطور؟ در دعا انسان با چند چيز رابطه پيدا مي‌كند. رابطه با خدا، چون در دعا دائم مي‌گوييم: الهي الهي! يا رب، يا رب!

رابطه با صفات خدا؛ يا علي، يا عظيم، «يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ سَأَلَه‌» (بحارالانوار/ج95/ص390)، «يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْه‌» توجه به خدا و توجه به صفات خدا.

ياد نعمت‌هاي خدا، «انت الذي»، «انت الذي». تو بودي كه به من نعمت وجود دادي. مي‌شد ما نباشيم. در بودها جماد نيستيم. گياه نيستيم. حيوان نيستيم. انسان هستيم. در انسان‌ها مسلمان هستيم. در مسلمان‌ها به قرآن و اهل بيت علاقه داريم. در علاقه‌مندان به اهل بيت زنده هستيم. در زنده‌ها شب قدر را درك كرديم. عقل داريم، حافظه داريم، از بدي بدمان مي‌آيد. ولو كار بدي از ما سر مي‌زند. ولي خودمان از كار بد، بدمان مي‌آيد. اين يك نعمت است. عقل داريم، حلال زاده هستيم. فطرت داريم، سواد داريم، بيان داريم. خوب‌ها را دوست داريم. مي‌شد ما طوري باشيم كه از خوب‌ها بدمان بيايد. از بد‌ها خوشمان بيايد مي‌شد آدم اينطور باشد. توجه به ياد نعمت‌هاي خدا.

انس با بي‌نهايت، من تنها نيستم. يك كسي كه دعا مي‌كند احساس كند با خالق هستي حرف مي‌زند. من تنها نيستم، من تو را دارم. امام حسين مي‌گويد: خدايا، هركس تو را دارد، چه ندارد؟ نصفش را من مي‌گويم، نصفش را شما بگوييد. هركس تو را دارد چه ندارد. و هركس تو را ندارد چه دارد؟! «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَك‌» (بحارالانوار/ج95/ص226)

اين شمردن نعمت‌ها، عشق ما را به خدا زياد مي‌كند.

2- نماز، نشانه دوستي با خدا

يك دختر يازده ساله ديد مادرش نماز نمي‌خواند. گفت: ماماني مي‌شود بنشيني من يك جمله‌اي از تو بپرسم؟ گفت: بپرس! گفت: نه، بنشين. گفت: مامان جان، تو من را دوست داري؟ گفت: بله، تو عزيز من هستي. داداش را دوست داري؟ خواهر را دوست داري؟ بابا را دوست داري؟ گفت: بله، من صبح تا شب در خانه كار مي‌كنم، چون دوستتان دارم. گفت: خدا را هم دوست داري؟ گفت: بله، خدا را هم دوست دارم. گفت: اگر خدا را دوست داري، چرا با خدا حرف نمي‌زني؟

اگر يك عروس و داماد به هم بگويند: من تو را دوست دارم ولي با من حرف نزن! اين پيداست دروغ مي‌گويد. كسي كه كسي را دوست دارد مي‌خواهد با او حرف بزند. تو چطور مي‌گويي خدا را دوست دارم و نماز نمي‌خواني؟! اين مادر يك خرده فكر كرد و گفت: حق با تو است. بلند شد نماز خواند. و بعد اين بچه‌ي يازده ساله آمد نزد مدير كل آموزش و پرورش خوزستاني بود. مدير كل به من مي‌گفت. مي‌گفت: با همين كلمه مادرم را به نماز دعوت كردم.

آيا رابطه با خدا بايد ماه رمضان باشد. وقت‌هاي ديگر ما با خدا كار نداريم؟ ما ضعيف هستيم، ما از ترس پشه در پشه‌‌بند مي‌رويم. همه‌ي رئيس جمهورها جمع شوند نمي‌توانند يك مگس خلق كنند. يك مگس يك چيزي بردارد و فرار كند همه‌ي رئيس جمهورها عقبش بدوند نمي‌توانند از او بگيرند. نعمت‌هاي ويژه‌اي كه خدا به ما داده، كل دنيا طاغوت حكومت مي‌كند، جز ايران! كل دنيا از آمريكا مي‌ترسند جز ايران! كل دنيا با تهاجم تار و مار مي‌شوند. ما هشت سال تهاجم شد، نابود نشديم. كل دنيا با فشارهايي كه رويشان است، تضعيف مي‌شوند. ما هرچه دنيا بيشتر به ما فشار مي‌آورد شكوفاتر مي‌شويم. خيلي خدا نعمت داده. بعضي كشورها معدن ندارند، آب ندارند، دريا ندارند، جنگل ندارند، رودخانه ندارند، قله ندارند، معدن ندارند، استعداد ندارند. ظرفيت ندارند. خدا خيلي به ما چيز داده است. دعا، انس ما را با نعمت‌ها زياد مي‌كند.

3- دعا، عامل اميدواري به آينده

دعا به ما اميد مي‌دهد. خدايا تو مي‌بخشي. «يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ» (بحارالانوار/ج95/ص390) خدايا تو به كساني نعمت مي‌دهي كه اصلاً تو را نمي‌شناسند. تو فقط خداي خوبان نيستي، خداي بدان هم هستي. تمام عمر ادم گناه كند صادقانه عذرخواهي كند، خدا او را مي‌بخشد. چه خداي خوبي هستي؟ ما يك كلمه جسارت مي‌كنيم به كسي، مي‌گويد: از سرت نمي‌گذرم. مي‌خواهم در قيامت يقه‌ات را بگيرم!! ما دائماً نسبت به تو خلاف مي‌كنيم. اما تو سريع مي‌گويي:(وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريب‌)(بقره/186) بندگان من از من پرسيديد، من نزديك شما هستم. خودم اجابت مي‌كنم. در خانه‌ي خودم بياييد، از خودم بخواهيد. در قرآن يك آيه است هفت بار مي‌گويد: خودم. در يك سطر است، هي مي‌گويد: خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم. (وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي‌) بندگان خودم، (عَنِّي)از خودم مي‌پرسند، (فَإِنِّي) خودم، (قَريب‌) نزديك من. (أُجيبُ) خودم اجابت مي‌كنم، (وَ لْيُؤْمِنُوا بي)، (فَلْيَسْتَجيبُوا لي‌) سراغ خودم بيا. خودم! آدمي كه خلافكار است، وقتي عذرخواهي مي‌كند، خدا شاد مي‌شود. دعا انس ما را با خدا زياد مي‌كند.

توسعه در دعا، دعا به خودم نيست. امشب، شب قدر است بحث را گوش مي‌دهيد. اشكال دارد يك دعا كنيم. هزار ميليون كافر در چين است. صدها هزار منحرف روي كره‌ي زمين است. براي هدايت آنها دعا كنيم. دائم نگوييم: خدايا، يك داماد خوبي، يك عروس خوب، يك خانه‌ي خوب، شغل خوب، بدهكاري، بيماري، اينها را بگوييد، حديث داريم حتي بند كفشتان را هم از خدا بخواهيد. نمك آشتان را هم از خدا بخواهيد. مسائل جزئي و فردي را بخواهيد. اما از مسائل كلي غافل نشويد. دعا كنيم خدايا دعاهاي امام زمان مستجاب شود. چون ما دعاهايمان همه فردي و شخصي و جزئي و لحظه‌اي است. امام زمان دعاهايش، دعاهاي كلان است. مي‌خواهد زمين پاك شود از كفر و فسق. منتظر روزي است كه ظهور كند. و دنيا پر از عدالت شود. براي امام زمان دعا كنيم. براي همه دعا كنيم.

در دعا ياد اولياي خدا هستيم. همين قرآني كه سر مي‌گيريم. «بعليٍ، بفاطمه، بالحسن، بالحسين» اسم اولياي خدا را مي‌بريم. ياد قيامت مي‌كنيم. خيلي از دعاها آيه‌ي قرآن است كه مربوط به قيامت است.

اميرالمؤمنين يك مناجاتي دارد در مسجد كوفه، فقط «اللهم اني» از حضرت علي است. باقي آيه‌ي قرآن است. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَان‌» (بحارالانوار/ج91/ص109) خدايا به علي امان بده. چه روزي؟ روزي كه (يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ) (شعرا/88) نه بچه به درد مي‌خورد، نه اولاد. خدايا پناه مي‌برم به تو از روزي كه پدر و پسر از هم فرار مي‌كنند. هيچ‌كس به هيچ‌كس نيست. پناه مي‌برم از روزي كه (وَ لا يَسْئَلُ حَميمٌ حَميماً) (معارج/10) حميم، حمام. حمام يعني آب داغ. حميم يعني رفيق داغ. رفيق داغ جون جوني، از رفيق داغش سؤال نمي‌كند. (وَ لا يَسْئَلُ حَميمٌ حَميماً). «اللهم اني اسألك…».

دعا ما را با قيامت گره مي‌زند. دعا ما را با خدا گره مي‌زند. دعا ما را با اولياي خدا گره مي‌زند. دعا ما را با خطرات گذشته، «انا الذي، انا الذي، انا الذي» چنين كردم، چنين كردم، چنين كردم. پرنده‌ي گذشته‌ي خودت را باز مي‌كني، مي‌گويي: خدايا چرا تا حالا حرف بد زدم؟ چقدر تا حالا نگاه بد كردم؟ با گذشته شما را آشنا مي‌كند. با آينده شما را آشنا مي‌كند. دعا يك مكتب است.

بهترين جايي دعا، مسجد. بهترين زمان، رمضان. در رمضان، بهترين شب، شب قدر. در خانه‌ي خدا، مهمان خدا، نزد بندگان خدا، با توسل به اولياي خدا، اينها نكات قشنگي است.

4- اخلاص در دعا

دعا شرايطي است.

1- اول بايد دعا خالصانه باشد. (فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصين‌) (غافر/14) با خلوص دعا كنيم. ريا نباشد. كار نداشته باشيم، كدام مسجد مشهور است، كدام صدايش خوب است، كدام شعرش خوب است. كار به شهرت و شعر و اينها نداشته باشيم. كجا پلو مي‌دهند؟ نمي‌دانم كجا سحري مي‌دهند؟ كجا چراغاني است؟ حساب كنيم يك جايي برويم كه… حتي جايي برويم كه ما را نشناسند. يك مسجدي برويم كه ما را نشناسند، آنجا با خودمان باشيم. آدم وقتي مسجدي مي‌رود كه همه رفقايش هستند، بخشي از عمرش صرف رفقايش مي‌شود. برويم يك جايي كه گمنام باشيم. امام زين العابدين با كاروان ناشناس مكه مي‌رفت. كه كسي او را نشناسد، اين امام زين العابدين است. به خودش برسد! مخلص باشيم.

2- (خَوْفاً وَ طَمَعا) (اعراف/56) هم بايد خوف داشته باشيم، هم بايد اميد داشته باشيم. (رَغَباً وَ رَهَبا) (انبياء/90)، (ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعا) (اعراف/55) دعا با گريه باشد. تضرع باشد. (نِداءً خَفِيًّا)(مريم/3)

3- مناجات مخفي باشد. آنچه بايد در بلندگو گفته شود اذان است. مناجات و دعا و الغوث نبايد در بلندگو باشد. (نِداءً خَفِيًّا)!

5- دلايل عدم استجابت دعا

چرا بعضي از دعاهاي ما مستجاب نمي‌شود؟ مگر خدا نگفته: (ادْعُوني‌ أَسْتَجِبْ لَكُم‌) (غافر/60) خدا گفته: (ادْعُوني‌ أَسْتَجِبْ لَكُم‌)پس چرا مستجاب نمي‌شود؟ اين يك جايي‌اش گير است. (ادْعُوني) يا دعايش گير دارد، يا (ني) گير دارد. چون دعا يعني چه؟ دعاي يعني طلب خير. (ني) يعني اخلاص، مي‌گويد: اگر خير خواستي، مخلص بودي، (اَستَجِب) من مستجاب مي‌كنم. اگر دعايت مستجاب نشد يا خير نيست…

خيلي وقت‌ها ما يك چيزي مي‌خواهيم اما خير ما نيست. ما نمي‌دانيم خير ما چيست؟ قرآن يك آيه دارد مي‌گويد: (عَسى‌ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً) (بقره/216) خيلي چيزها را تو خيال مي‌كني خير است. (وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم‌) فكر مي‌كني با اين ازدواج كني، عاشقش شدي، فكر مي‌كني اگر اين همسرت شود، دنيا و آخرت تو تأمين است. ممكن است پدرت دربيايد با اين ازدواج كني. به خدا نگوييد، چي چي. بگوييد: خير. خدايا من مي‌خواهم در كنكور قبول شوم. بگو: خدايا به من خير بده! خير شما كنكور است، «الْحَمْدُ لِلَّه‌». خير شما اين است كه كنكور قبول نشوي، كنكور نشوي. مگر هركس در كنكور نرفت و در دانشگاه نرفت بدبخت مي‌شود؟ خدايا من مي‌خواهم ساكن اين محله شوم. از كجا مي‌داني خير تو اين است؟ آنچه كه در دعا اصرار كنيد، خير بخواهيد. نگوييد: چه مي‌خواهيم.

اگر يك دعايي مستجاب نشد، حديث داريم ناراحت نشويد. ممكن است اينكه مي‌گويي نباشد ولي مشابه آن را خدا به تو بدهد. ممكن است اصلاً دعا صلاح نباشد، يك بلا از جانت دور كند. ممكن است دعا مي‌كني براي نسلت مي‌گذارد. براي قيامتت مي‌گذارد. حديث داريم دستي كه بالا مي‌آيد، خدا مي‌گويد: دستي كه بالا آمد، من خجالت مي‌كشم محروم برگردانم. يا همين كه مي‌خواهد به او مي‌دهم، يا مشابه‌اش را به او مي‌دهم. يا يك بلا از جانش دور مي‌كنم، يا براي نسلش مي‌گذارم، يا براي قيامتش. محروم نيست! محروم نيست، مثل آب دريا. آب دريا كسي را محروم نمي‌كند. نگاه به دريا لذت است. شيرجه‌اش لذت است، ماهي‌گيري‌‌اش لذت است. حمل و نقل‌ و قايق و كشتي‌اش لذت است. غواصي ‌كنيم، لؤلؤ و مرجان لذت است. دريا براي هركسي يك فايده‌اي دارد.

و در ثاني، قرآن مي‌گويد: (اِنَّما يَسْتَجيبُ)(انعام/36) براي كساني كه (آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‌)(شوري/26) است. خدا هرچه گفته است، تو گوش دادي؟ خوب وقتي هرچه خدا گفته تو گوش ندادي، آنوقت تو مي‌خواهي خدا نوكر تو شود؟ حيا هم خوب چيزي است. خدايا ببين حواست را جمع كن. هرچه تو بگويي من مي‌گويم: نه! ولي هرچه من مي‌گويم تو بگو: بله. اصلاً آدم به يك لات محله رويش نمي‌شود، اينطور حرف بزند. كه هرچه من مي‌گويم تو اطاعت كن، هرچه تو بگويي من اطاعت نمي‌كنم.

اگر خدا مي‌گويد: (أَسْتَجِبْ)، جاي ديگر خدا مي‌گويد: (اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ) (انفال/24) پيغمبر هم كه مي‌گويد بياييد، بياييد. شما هرچه پيغمبر گفت، چند بار «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة» شنيدي، مسجد نيامدي؟ «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة»، «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة»، هرچه خدا صدايت زد نيامدي. حالا مي‌گويي: خدايا ما امشب آمديم همه‌ي حاجت‌هاي ما را بده. رويمان مي‌شود؟ باز هم خداي خوبي است كه مي‌پذيرد.

يك هزارم خلاف‌هايي كه خدا از ما سراغ دارد، دوستان ما از ما سراغ داشته باشند، ديگر اصلاً ما را به خانه‌شان راه نمي‌دهند. جواب سلام ما را نمي‌دهند. همين بس…

اصلاً گفتگوي با خدا ارزش دارد. مستجاب نشود، اصلاً مستجاب نشود. اصلاً شيرجه ارزش دارد. مگر هركس شيرجه در استخر مي‌رود مي‌خواهد يك چيزي از استخر بيرون بياورد؟ مي‌گويند: آقا ببخشيد شما شيرجه مي‌روي چه چيزي بيرون آوردي؟ مي‌گويد: من چيزي نمي‌خواستم بيرون بياورم. خود شيرجه لذت است. شما الآن بوعلي سينا هم اينجا بنشيند، دوست داري كنار بوعلي سينا بنشيني يك عكس بگيري. اصلاً مي‌گويي: در جوار بوعلي سينا بودن براي من يك افتخار است. افتخار مي‌كنم كه كنار بوعلي سينا نشستم. همين كه ما با خدا حرف مي‌زنيم، بالاترين افتخار است.

6- توبه قلبي و زباني، همراه با توبه عملي

بعضي‌ها وقتي مي‌گويند: توبه كن، فكر مي‌كنند كه مثلاً حالا با يك چادري، با يك لباس مذهبي بيايد و دو ركعت نماز و قرآن سر بگيرد، مي‌گويد: رفتيم توبه كرديم. توبه اين است؟ در قرآن تا آنجا كه من سراغ دارم، توبه‌ي خالي نداريم. هرجا مي‌گويد: توبه، مي‌گويد: (تابَ وَ آمَن‌) (مريم/60) اگر منحرف هستي بايد بعد از توبه ايمان بياوري. اگر عملت خلاف بوده مي‌گويد: (تابَ وَ عَمِلَ صالِحا) (فرقان/71) پشت سر (تابَ)عمل صالح است. اگر يك چيزي را بايد بگويي، كتمان كردي، مي‌گويد: (تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا) (بقره/160) توبه كردي بايد آن كتمان حق را هم بيان كني، بگو: حق با ايشان است. مال مردم را خورديم، حالا چون شب بيست و سوم بيننده‌ها گوش مي‌دهند، يك مسأله‌ي فقهي بگويم.

بالاخره انسان يك وقت ممكن است يك خودنويسي، خودكاري، پولي، كم فروشي، مال مردم را خورده، اشتباه كند. اول اين را به شما بگويم. كساني كه مال مردم را بخورند و بي‌تقوايي كنند خدا قول داده از رزق حلالشان كم بگذارد. چون مي‌گويد: اگر كسي تقوا داشته باشد، (وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب‌)(طلاق/3) يعني اگر تقوا داشته باشي، از راهي كه خودت هم فكرش را نمي‌كردي، زندگي‌ات را تأمين مي‌كنم. شما اگر از راه دروغ و حقه‌بازي، كم فروشي، رشوه، اگر از راه باطل پولدار شدي، خدا از راه حلال (مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب‌) را قطع مي‌كند. هيچ گناهكاري خيال نكند آدم زرنگي است. يك دروغ گفتم، يك كلاهبرداري كردم، جنس‌هاي حق و باطل را ناحق قاطي كردم، يك پول خوبي گير من آمد. خدا را كه قبول داريم. خدا مي‌گويد: هركس بي‌تقوايي كند، رزق بي‌گمانش قيچي مي‌شود. هركس با تقوا باشد، رزق بي‌گمان به او مي‌دهيم. هركس با تقوا باشد رزق… امتحان هوش! با گمان يا بي‌گمان؟! بارك الله بي‌گمان به او مي‌دهيم. اگر كسي با گناه پولدار شد، اين خيال مي‌كند پولدار شده. خدا از راه ديگر به اين پول مي‌دهد.

بچه بودم، خدايا همه‌ي مرده‌ها را بيامرز. به مرحوم ابوي‌ام گفتم: فلاني رفت تهران پولدار شد؟ گفت: آقاجان! تهران آدم را پولدار نمي‌كند. ايشان كاشان بود ورشكست شد. در ماشين نشست تهران رفت. در راه تهران دو سه ساعت گريه كرد. كه آبرويم در كاشان رفت. اين گريه‌هايي كه در راه تهران كرد، در راه هر روستايي مي‌كرد، زمين روستا قيمتي مي‌شد. تهران خيلي‌ها تهران رفتند و به جايي نرسيدند. گدا رفتند و گدا آمدند. خيلي‌ها پولدار رفتند و گدا آمدند. بعضي هم گدا رفتند و پولدار آمدند. اينطور نيست كه هركس تهران برود وضعش خوب شود. اين گريه‌ها كارش را درست كرد.

اگر رزق شما حلال باشد و تقوا داشته باشيد، (مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب‌) از راهي كه فكرش را نمي‌كني خدا به تو مي‌دهد. ولي آنجايي كه طراحي مي‌كني درآمد حرام آنوقت خدا از آن رزق كم مي‌گذارد. چه كنيم دعاي ما مستجاب شود؟ مي‌گويد: اگر لقمه‌ات حلال باشد، حديث داريم، لقمه حلال باشد، دعا مستجاب مي‌شود. توبه (تابَ وَ آمَن‌)، (تابَ وَ عَمِلَ صالِحا).

توبه واجب است يا مستحب؟ واجب است. (تُوبُوا إِلَى اللَّه‌) (نور/31) خدا امر مي‌كند به توبه، توبه مستحب نيست. توبه واجب است.

7- راه توبه در مورد حق‌الناس

توبه مستحب نيست، توبه واجب است. (تُوبُوا إِلَى اللَّه‌)! حالا آدم مال كسي را خورده است. يك مسأله‌ي فقهي يك دقيقه بگويم. شايد خيلي‌ها را نجات بدهد. اگر مال مردم در مال شما است، چهار تا حالت دارد. يكوقت هم مبلغ را مي‌دانيد، مي‌داني فلان مبلغ است، هم آدم را مي‌شناسي. مي‌داني مثلاً فلان مبلغ است از فلاني. اين هيچ راهي ندارد، جز اينكه همين مبلغ را به همان شخص بدهي. نمي‌شود نذر كرد و روز عاشورا هيأت داد. از من خوردي، مي‌روي صدقه مي‌دهي؟ به خودم بده! تو كه من را مي‌شناسي. اگر هم مبلغش روشن است هم آدمش، همين مبلغ را به خود آدم بده. يكوقت آدم معلوم است، مبلغ معلوم نيست، نمي‌دانم چقدر است ولي آدمش را مي‌شناسم. مي‌دانم از فلاني است، اما نمي‌دانم صد تومان بود يا دويست تومان؟ آدم را مي‌شناسم، از اين بود. اما نمي‌دانم مبلغش چقدر است. تخمين بزن. حداقل، بين صد تومان و دويست تومان، صد تومانش كه حضرت عباسي راست است. آن مقداري كه يقين داري همان مقدار را بايد به ايشان بدهي. اگر مبلغ را مي‌دانم فلان مبلغ است، نمي‌دانم از چه كسي بود. آدمش را نمي‌دانم. آدم نه! نمي‌دانم كيه؟ ولي مي‌دانم دويست تومان، منتهي نمي‌دانم كه بود. اگر آدمش را نمي‌شناسي، از مرجع تقليد يا نماينده‌اش اجازه بگير به قصد او صدقه بده. اگر نه مبلغ معلوم است، نه آدم. نمي‌دانم چقدر مال مردم را خوردم. نمي‌دانم هم چه كسي بوده. نه آدمش را مي‌شناسم و نه مبلغش را. اينجا هم باز بايد تخمين بزني، با اجازه‌ي مرجعش يا نماينده‌اش به فقيه بدهي. نگذاريد لقمه‌ي حرام در شكمتان باشد. لقمه‌ي حرام مثل سگ مرده است. سگ مرده در هر استخري باشد، هرچه هم آب و گلابش كني بد بو مي‌شود. روي نسلتان هم اثر مي‌گذارد.

قرآن مي‌گويد: اگر كسي توبه نكند ظالم است. ترك توبه ظلم است. (وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ) (حجرات/11) حالا توبه كنيم، خدا قبول مي‌كند. مي‌گويد: بله، مگر مي‌شود خدا به من بگويد: (توبوا)توبه كن. بعد وقتي توبه كردم بگويد: نه! من بگويم: خانه‌ي ما بياييد. بعد وقتي در زدم در را باز نكنم. اينكه نمي‌شود. وقتي خدا مي‌گويد: (توبوا) توبه كن، پس حتماً توبه را قبول مي‌كند.

8- خداوند، توبه‌كاران را دوست دارد

خوب حالا توبه‌ي ما را قبول كند، دوستمان هم دارد؟ مي‌گويد: بله، در قرآن هرجا مي‌گويد: (توّاب) كنارش معمولاً مي‌گويد: (التَّوَّابُ الرَّحيمُ) (بقره/37)، (رَؤُفٌ رَحيمٌ)(توبه/128)، (رَحيمٌ وَدُودٌ) (هود/90)، (يُحِبُّ التَّوَّابين‌) (بقره/222) اصلاً خدا بدي‌ها را تبديل به حسنه مي‌كند. آب لجن در باغچه مي‌رود، گل مي‌شود. يعني چه؟ يعني خدا آب لجن را در باغچه گل مي‌كند. خدا سيئات را به حسنه تبديل مي‌كند. اصلاً خدا دوست دارد. (يُحِبُّ التَّوَّابين‌) دوست دارد. آخر يك زنداني را كه مي‌بخشند، عفو به او مي‌خورد. خوب ديگر از زندان آزادش مي‌كنند. ديگر دوستش ندارند. شغل اداري به او نمي‌دهند. مي‌گويند: حالا او را بخشيديم. مجرم است ولي ديگر حالا او را بخشيديم. ولي خدا مي‌گويد: نه، دوستت دارم. (يُحِبُّ) دوستت دارم. (رَؤُفٌ) هستم. (وَدُودٌ) هستم، رحيم هستم. كنار توبه پذيرها، (قابِلِ التَّوْب‌)(غافر/3)، (يَقْبَلُ التَّوْبَة) (توبه/104) همه آيات قرآن، از اين پر است.

آداب دعا؛ اگر كسي به چهل مؤمن دعا كند، دعاي خودش هم مستجاب مي‌شود. به شرطي كه روي سوز دعا كند. آخر بعضي‌ها مي‌گويند: به چهل تا دعا كنيم، براي چهل و يكمي خودمان! مي‌گويد: حالا اين چهل تا را دعا كنيم براي آن يكي. نه واقعاً دلت به حال مردم بسوزد. روي عشق به مردم اگر به چهل مؤمن دعا كني، در دعا اثر دارد. گاهي وقت‌ها انسان دعا مي‌كند بعد يك گناه مي‌كند. خدا به فرشته‌ها مي‌گويد: «لَا تَقْض‌» نه نه نه! برگرديد، حاجتش را به او ندهيد. چرا؟ براي اينكه «فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِي‌» (كافي/ج2/ص271) يك خلاف كرد. دعا كرد مي‌خواستيم به او بدهيم، يك خلاف كرد.

همسر خوب مي‌خواست، ما هم شب قدر مقدر كرديم يك همسر خوب به او بدهيم. امد بيرون دوباره به يك نامحرم اس ام اس زد. مي‌گويد: خيلي خوب، پس معلوم مي‌شود دروغ مي‌گويد. در مسجد مي‌گويد: خدايا تو به من بده. مي‌رود بيرون حرف‌هاي ديگر مي‌زند. حديث داريم كه دعاها مستجاب مي‌شود، بعد انسان كه خلافكار است… يك دختري، يك پسري را مي‌بيند، نگاه حرام به او مي‌كند. لذت مي‌برد. مي‌گويد: خيلي خوب، ازدواجش شش ماه عقب بيفتد. شش دقيقه خلاف كرد، شش ماه عقب بيفتد. اگر اين خلاف نمي‌كرد، ما ازدواجش را، تاب‌هايش را باز مي‌كرديم. تا مي‌رود ازدواج كند، عمه‌ي عروس مي‌ميرد. چهل روز صبر مي‌كند. تا مي‌روند ازدواج كنند، عموي داماد مي‌ميرد. همينطور هي يكي يكي مرگ‌ها شروع مي‌شود. اين عروس و داماد پا به زمين مي‌زنند، اين مي‌گويند: خوب اين براي آن! حديث داريم. حديث داريم اگر كسي به سمت حرام بپرد، خدا از سهم حلالش، كم مي‌گذارد. اين زرنگي نيست. گناه اثر دارد، به چهل تا مؤمن دعا كردن، اثر دارد.

عرض كنم دعا آدابي دارد. آمد گفت: آقا ما هرچه دعا مي‌كنيم، مستجاب نمي‌شود. امام گفت: چطور دعا مي‌كني؟ گفت: مي‌گوييم: خدايا بده بيايد. گفت: نه دعا آدابي دارد. مردم عادي شماره تلفن خاصي دارند. هر شماره‌اي را بگيري، كه گوشي را برنمي‌دارند. شماره تلفن خدا چيست؟ شماره تلفن خدا ده شماره‌اي است. اول بايد «بِسْمِ اللَّهِ‌» بگويي. چون حديث داريم دعاي بي «بِسْمِ اللَّهِ‌» ابتر است. دوم بايد از خدا تجليل كني، حديث داريم. سوم نعمت‌هاي خدا را بشماريم. حديث داريم. چهارم شكر كنيم. حديث داريم. پنجم صلوات بفرستيد حديث داريم. ششم عيب‌هاي خودت را بگو، حديث داريم. بعد از خدا راجع به عيب‌ها عذرخواهي كن، حديث داريم، بعد ده مرتبه يا رب بگويي، دعا مستجاب مي‌شود. حالا من چون شب بيست و سوم، بيننده‌ها گوش مي‌دهند، مي‌خواهم يك چنين دعايي كنم شايد يك و نيم دقيقه، دو دقيقه شايد طول بكشد. ولي تمام اينهايي كه پاي تلويزيون هستيد، بياييد اينطور كه اهل بيت گفتند، آن رقمي دعا كنيد.

در قرآن سه مرتبه گفته:(وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ فَادْعُوهُ بِها)(اعراف/180) مي‌خواهيد دعا كنيد از طريق اسماء الحسني. اسماء الحسني 99 تا اسم است. اين 99 تا را يك دقيقه من مي‌گويم، شما هم با من پاي تلويزيون بگوييد، بعد «بِسْمِ اللَّهِ‌» مي‌گوييم، صفات خدا را مي‌گوييم، آن مقداري را كه بلد هستيم. اشاره مي‌كنيم لحظه‌اي به نعمت‌هاي خدا، شكر خدا. شكر هم نگوييد صد هزار مرتبه. آخر قديمي‌هاي ما مي‌گفتند: صد هزار بار. صد هزار بار كه چيزي نيست. شما دستت را زير شكر بكني، يك مشت شكر، صد هزار تا شكر است. وقتي مي‌گويي: صد هزار تا يعني خدايا ببين چقدر بالا بردمت، به اندازه‌ي يك مشت شكر، «الْحَمْدُ لِلَّه‌»! يك مشت شكر چيه، خجالت هم خوب چيزي است. بگو: به عدد هر سلول، به عدد هر اتم، چرا براي نعمت‌هاي خودت؟! همين كه شما هم عقل داري نعمت من است. اين راننده‌اي كه مرا مي‌برد اگر يك لحظه عقل نداشته باشد، ماشين چپ مي‌كند. من مي‌خواهم اين دعا را بخوانم دو دقيقه اضافه بدهيد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‌». با هم بگوييد. ديگر شما يواش بگوييد. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‌». شب بيست و سوم شب دعاست. «يَا اللَّهُ»، نه يواش…

«يا اللَّهُ الْإِلَهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ الْقَدِيرُ الْقَاهِرُ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى الْبَاقِي الْبَدِيعُ الْبَارِئُ الْأَكْرَمُ الظَّاهِرُ الْبَاطِنُ الْحَيُّ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ الْحَلِيمُ الْحَفِيظُ الْحَقُّ الْحَسِيبُ الْحَمِيدُ الْحَفِيُّ الرَّبُّ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الذَّارِئُ الرَّازِقُ الرَّقِيبُ الرَّءُوفُ الرَّائِي السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ السَّيِّدُ السُّبُّوحُ الشَّهِيدُ الصَّادِقُ الصَّانِعُ الطَّاهِرُ الْعَدْلُ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ الْغَنِيُّ الْغِيَاثُ الْفَاطِرُ الْفَرْدُ الْفَتَّاحُ الْفَالِقُ الْقَدِيمُ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ الْقَوِيُّ الْقَرِيبُ الْقَيُّومُ الْقَابِضُ الْبَاسِطُ قَاضِي الْحَاجَاتِ الْمَجِيدُ الْمَوْلَى الْمَنَّانُ الْمُحِيطُ الْمُبِينُ الْمُقِيتُ الْمُصَوِّرُ الْكَرِيمُ الْكَبِيرُ الْكَافِي كَاشِفُ الضُّرِّ الْوَتْرُ النُّورُ الْوَهَّابُ النَّاصِرُ الْوَاسِعُ الْوَدُودُ الْهَادِي الْوَفِيُّ الْوَكِيلُ الْوَارِثُ الْبَرُّ الْبَاعِثُ التَّوَّابُ الْجَلِيلُ الْجَوَادُ الْخَبِيرُ الْخَالِقُ خَيْرُ النَّاصِرِينَ الدَّيَّانُ الشَّكُورُ الْعَظِيمُ اللَّطِيفُ الشَّافِي يا من له الاسماء الحسني» (بحارالانوار/ج4/ص186)

خدايا خيلي به ما نعمت دادي، نعمت وجود، عقل، ايمان، اسلام، علاقه و مودت اهل بيت، استقلال، آزادي، بهترين رهبر، بهترين امت، بهترين كشور، آبرو، عزت، بيان، نعمت‌هاي زيادي به ما دادي و به غير ما. خدايا براي هر نعمتي كه در هر زمان و در هر مكان به ما و غير ما قبلاً دادي، الآن مي‌دهي و بعداً خواهي داد، براي هريك به عدد آنچه بر او علم داري، (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين‌).

براي خيلي خطرها، بلاها، انحراف، كفر، كفران، شرك، نفاق، حرص، حسد، بخل، بيماري، تلخي، فقر، بلا، بدبختي، انواع بلاها را از ما قبلاً دور كردي، الآن داري دور مي‌كني، بعداً دور خواهي كرد. براي هر بلا و تلخي و انحراف، و ضعف و نقص و تقصير و قصور محتملي كه در هر زمان و هر مكان، از ما و از غير ما قبلاً دور كردي، الآن دور مي‌كني و بعداً دور خواهي كرد، براي هريك به عدد آنچه بر او علم داري، (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين‌). «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».

خدايا ما بدي زياد داريم. تو مي‌داني، فكرهاي بد، نگاه بد، كلام بد، خوراك بد، خواب بد، اسراف در لباس، در مكان، در قلم، كاغذ، اسراف عمر، چقدر حرف‌ها، چقدر غيبت‌ها، متلك‌ها، نيش‌ها، حق‌الناس، كوتاهي در نماز، روزه، قرآن، اهل بيت، خدايا تو خودت مي‌داني ما چقدر ضعف و عيب داريم. براي هر ضعف و عيب و نقص و گناهي «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ»

الهي بحق محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين و تسعة المعصومين من ذرية الحسين، اللهم صل علي محمد و آل محمد. حالا دعا كنيم.

خدايا آنچه شب قدر براي خوبان تاريخ گذشته مقدر كردي، براي خوبان الآن مقدر مي‌كني، براي خوبان آينده مقدر خواهي كرد، همه‌ي آنها را كه به خاطر خوبي‌شان مقدر مي‌كني، تمام آن خيرات و بركات شب قدر را براي همه‌ي ما مقدر بفرما. قلب امام زمان را از ما راضي بدار.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 586
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست