نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 720
موضوع: پرسش و پاسخ(18)
تاريخ پخش: 77/10/21
بسم اللَه الرّحمن الرّحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بينندگان بحث را شب بيست و سوم گوش ميدهند، در ميان شبهايي كه احتمال دادهاند، شب قدر باشد، امشب اهميتش از بقيه شبهاي قدر بيشتر است. امشب دو غسل رسيده يكي اول شب و يكي آخر شب، اعمال اضافهاي دارد، قرائت سورههاي روم و عنكبوت (وحم دخان). پس حساب امشب از ساير شبها جداست. آخرين شبي است كه از دست ما ميرود و سال ديگر معلوم نيست در چه شرايطي هستيم آيا موفق خواهيم بود يا نه؟ به شكلي برنامه ريزي افطار و سحري و استراحت داشته باشيم كه بتوانيم از امشب خوب استفاده كنيم. يكي از اهميتهاي شب قدر، نزول قرآن است كه نزول قرآن به دو شكل بوده: 1- تدريجي. 2- دفعي. در شب قدر يكدفعه تمام قرآن بر قلب پيامبر(ص) نازل و بعد در هر واقعهاي به صورت تدريجي و به صورت يك يا چند آيه نازل گرديد، به مدت بيست و سه سال. مثال: دستمال بستهاي كه يكبار به صورت دستجمعي تحويل انسان بشود و يا باز كنيم و پارچه و لباسهايي كه در آن است قطعه، قطعه، و يكي يكي تحويل دهيم. مثال: گاهي يك كتاب را به صورت كامل تحويل ميگيريم و گاهي صفحه، صفحه، و ورق، وروق تحويل ميگيريم. اگر دراين جلسه سؤالاتي درباره قرآن و نزول و مسائل مربوط به آن باشد بهتر است.
1- هدف از نزول قرآن
سؤال اول: با توجه به اينكه قرآن در شب قدر نازل شده، واساس دين بر آن استوار است، نقش و رسالت آن چيست؟ بيان فرماييد. جواب: در اول قرآن آمده كه: (ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ) (بقره /2). نويسنده هر كتابي اول يا آخر كتاب خطاب به خوانندگان مينويسد كه: اگر ضعف و اشتباهي در كتاب ملاحظه ميكنيد تذكر دهيد تا در چاپهاي بعد اصلاح گردد. تنها كتابي كه از همان اول ميفرمايد: «لا رَيْبَ فيهِ» هيچ ضعف و شك و ترديدي در آن نيست قرآن است. کدام کتاب است که 23 سال قطعاتش را به هم ميچسباني اما يک ذره اختلاف در آن مشاهده نميکني؟ مثال: معمولاً سخنراني كه ميشود و يا بنّايي كه خانه ميسازد، سخنراني اول با هفتم و هشتم و خانه اول با خانه دهم فرق ميكند و همچنين خياط و نجار و همه آنها كه كارشان از خودشان است وقتي مقداري کار کردند کارشان تکامل پيدا کرده و بهتر ميشود. ولي قرآن 23 سال طول كشيده و آياتش در كنار هم گذاشته شده ولي سبك و رديفش فرقي نكرده و هيچ شكي هم درآن نيست، با اينكه در شرايط مختلف جنگ و صلح و فقر و غنا و نوسانات در كنار هم چيده شده و هيچ اختلافي درآن نيست. اگر اين كتاب از غير خدا بود، ميفرمايد: (وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً) (نساء /82) در آن اختلاف زياد ميشد. و اگر از نزد بشر بود، همانطور كه بشر ذره، ذره رشد ميکند و اختلاف سليقه پيدا ميكند در آن هم اختلاف زياد بود. البته در يكجا داريم قرآن (هُدىً لِلنَّاسِ) (بقره /185) هدايت براي مردم است. در يكجا داريم (هُدىً لِلْمُتَّقينَ) (بقره /2) هدايتگر متقين است. هر دو درست است. چون قرآن آمده براي هدايت «مردم» ولي آن عدهاي كه گوش داده و عمل ميكنند «متقين» هستند. مثال: براي بهداشت منطقهاي حمام ميسازند ولي عدهاي خاص از آن استفاده كرده و تميز و سالم ميمانند. مثال: معلم براي همه شاگردان كلاس است ولي آنها كه گوش داده درس ياد ميگيرند استفاده ميکنند و… ما در جمهوري اسلامي يک مقداري به سوي قرآن ميل و علاقه پيدا كردهايم، وگرنه خيلي از تحصيلكردهها نميتوانند قرآن بخوانند و يا معناي آن را نميدانند، دست از دست شاه بيرون و در دست امام خميني(ره) گذاشتيم؛ پس رئيس ما يك قرآن واسلام شناس بود. به همين مقدار رشد قرآن و ايماني خود را در زمان سابق و زمان جمهوري اسلامي حساب كرده ومقايسه ميكنيم. رشد علمي، دانشگاهي، ابتكار، صنعت، ورزش، نبوغ، سياست. تازه اين يك قدم به سوي اسلام است. الآن هم مسلمانها ميتوانند آقاي اروپا و آمريكا باشند، چون زير پا «نفت» است و روي پا «كعبه» و يك ميليارد جمعيت ازهمه نژادها و در همه قارهها و بهترين استعدادها. اينها ميتواند وسيله آقايي ما باشد به شرطي كه ما رو به قرآن بياوريم.
2- جامعيت قرآن و مهجوريت آن
قرآن چه كتابي است؟ (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ) (اسراء /82). قرآن شفاست نه به اين معنا که تنها با خواندن حمد مريضي شفا بگيرد بلكه همه مشكلات بايد با قرآن حل شود. امام رضا(ع) فرمود: هرچه ميگويم شماها بپرسيد از كجاي قرآن استفاده كردهام تا به شما بگويم از كدام آيه استفاده ميشود. – مقايسه كنيم سيماي زن را در اسلام و در غرب: اسلام را نشناختهايم، روانشناسي كودك، روز كودك و باغ كودك و مجله كودك و برنامه كودك گذاشتهايم ولي احترامي كه اسلام براي كودك گذاشته، هيچ كس نگذاشته. اسلامي كه فرموده: زگهوار تا گور (دانش بجوي) آيا ميشود بهتر از اين گفت. تمام كتابها براي تربيت كودك از 5، 6 سالگي شروع كردهاند. ولي اسلام ميفرمايد: قبل از انتخاب همسر به فكر باشيد. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «أَنْكِحُوا الْأَكْفَاءَ وَ انْكِحُوا فِيهِمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ» (كافي/ج5/ص332) براي نطفه (فرزندان) خود رحمي (همسراني) انتخاب كنيد كه بچهاش خوب بشود. ما بايد برگرديم به قرآن، و اين شب قدر زماني كه قرآن به سر ميگيريم از آن عذرخواهي كنيم كه: اي قرآن، تو بنا بود نور باشي، كاشيكاري شدي به ديوار مساجد. اي قرآن، تو بنا بود شفا باشي، رفتي بالاي قبر مردهها. اي قرآن، تو براي زندهها بودي، ما براي مردهها خوانديم. اي قرآن، تو براي تدبر و تفكر بودي، رفتيم به سوي قرائت و ترتيل و تجويد تنها، نه اينكه بد باشد. اي قرآن، معذرت ميخواهيم كه در هر شهر يك جلسه تفسير نيست. اي قرآن، از آيات آن براي تبليغات كاشي و صابون عروس و تبليغات بانك و روغن نباتي استفاده كرديم. اي قرآن، در كاشيكاريها هم به شكلي نوشتيم كه هيچ كس نميتواند آن را بخواند. قرآن را روي كيف عروس گذاشتيم يعني جاي تو در كنار ايينه و شمعدان است نه به عنوان يك تفكر براي ازدواج. اي قرآن، بالاي سر مسافر گرفتيم كه ماشينش تصادف نكند نه اينكه سفرش قرآني باشد. اي قرآن، آيه (وَ إِنْ يَكادُ الَّذينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ) (قلم /51) را به بازوي بچه نوشتيم كه او را عقرب نگزد نه يعني اين که بچهام در پناه قرآن باشد… با قرآن بد برخورد كرديم، از قرآن عذرخواهي كنيم.
3- قرآن و اوصاف پرهيزكاران
سؤال دوم: با سلام. قرآن با آيه (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ) (حجرات /13). تقوي را مايه برتري ميداند، لطفاً تعريف مشخصي از فرد «متقي» را بيان فرماييد؟ جواب: قرآن تقوا را تعريف و آيات زيادي در مورد آن دارد. انسان «متقي » در بن بست نميماند: (وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً) (طلاق /2). الآن كشورهاي بزرگ با همه پيشرفتها، در ساده ترين مسائل ميمانند. مثال: بارها سفيران خود را به كشورهاي خود فراخوانده، و احضار كرده، دوباره سر به پيش و با خجالت برگشتهاند به ايران. مثلاً در جريان سلمان رشيد، به سفراي خود گفتند: بياييد، دوباره برگرديد. جناب حجة الاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني ميگفت: در اين سالهاي رياست جمهوري با اكثر رؤساي جمهوري ملاقات داشته و ديدم که آنها درباره مسائل جوانان خود سردرگم و گيج هستند. و چون نميتوانند مسائل جوانان را حل كنند سرشان را به شهوت گرم ميكنند، و اين به همين معناست كه ما راه حلي براي جوانان نداريم و پيدا نكردهايم، آزادي شهوت راه حل نيست، سرگرمي است. سرگرم کردن جوانان به شهوات، مثل پدري که بچهاش وقتي ميخواهد مطالعه کند، اذيت ميكند لذا بچه را با يك مقدار نخودچي و كشمش به آن طرف اتاق ميفرستد تا سر او را گرم كند تا بتواند مطالعه كند. گاهي وقتها بعضي برنامههاي به ظاهر پيشرفته براي سرگرم کردن و گول زدن است، ببين توپ چطوري وارد گل ميشود تا نفهمي چطوري نفتت را ميبرند. يا وقتي يك قرارداد خائنانهاي كه ميخواهند امضا كنند در مملكت موجي ايجاد كرده تا مردم به آن سمت متوجه شده، تا آنها كارخود را انجام دهند. البته دنيا در مشكلاتش مانده گرچه از نظر بلوار و اتوبان و مترو و… پيشرفتهايي كرده ولي در راه نجات نسلشان ماندهاند. خودكشي روز به روز در بين آنها زياد ميشود. سيماي متقين در قرآن: در سوره آلعمران ميفرمايد: (الَّذينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظَ وَ الْعافينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ) (آلعمران /135-134). متقي کسي است که پول خرج کند. مسلمان و پولدار ولي خسيس است. «متقي» اهل انفاق است و در هر حال و غضب خود را فرو نشانده است و مردم را ميبخشد، انسانهايي داريم که به ظاهر خوب هستند و در مجالس روضه هم شرکت ميکند ولي يك نفر به آنها ميگويد غيبت شما را كردهام ميگويد: نه نميبخشم. كينه دلها «متقي» نيستند و«متقي» اگر گناه كرد زود متذكر ميشود، نه اينكه گناه نميكند، ولي زود متوجه شده و برميگردد. اول سوره بقره هم ميفرمايد: (الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ) (بقره /3).
4- علل عقب ماندن مسلمانان
سؤال سوم: با توجه به والا بودن معارف ديني، علت عقب ماندگي مسلمانان چيست؟ جواب: البته مسلمانها از نظر ظاهري فقط دو قرن است عقب افتادهاند و قبل از آن از اروپا جلوتر بودهاند. زمان امام كاظم(ع) مسلمانها مخترع ساعت داشتهاند. كه هارون الرشيد يك ساعت فرستاد براي پادشاه اروپا، آنها گفتند در آن جنّي هست كه عقربهها را ميچرخاند و چكش آورده آن را بشكنند. زمان اختراع ساعت بين مسلمانها، اروپا وحشي بود. وقتي ميگويند مسلمانها عقب هستند منظور اين دويست سال است. و با اين وجود ما در مدت اين 20 سال برقراري جمهوري اسلامي خيلي پيشرفتها را بدست آوردهايم با اينكه ما بيشتر در حال جنگ بودهايم ولي باز پيشرفت كردهايم. گويند: شخصي خيلي لاغر و اسمش «مخفي» بود، به او گفتند: چرا اينقدر لاغر هستي، گفت: خوب است كه من ماندهام و بايد تا به حال مرده باشم، گفتند چرا؟ گفت: براي اينكه هركس نامه و مطلبي مينويسد در آن ذکر ميکند: «مخفي نماند» … خوب است كه ماندهام ولي رنگم زرد است. «جمهوري اسلامي» که آمد، شرق و غرب گفتند «جمهوري اسلامي » نماند. لذا صدام را علم کردند و ما اگر پولهايي كه خرج جنگ و بازسازي كرديم، خرج مسائل فقر ميكرديم شايد در مورد فقر مشكلي امروز نداشتيم. 8 سال پول جنگ و 8 سال پول بازسازي آتش گرفت. بعد هم گروه فرقان و منافقين و خود ما هم در حكومتداري ناشي بودهايم و خود حزب اللّهيها هم دسته گل به آب دادند تا كم كم ياد گرفتند و وارد شدند، با همه عيبها در اين بيست سال چقدر رشد كردهايم. اما علت عقب ماندن مسلمانان: اسلام به ذات خود ندارد عيبي هر عيب كه هست (از مسلماني ماست). داستان: سال دوم هجري مسلمانها در بدر پيروز شدند و سال سوم با اينکه خدا قول داده بود که مسلمانان پيروز ميشوند، در احد شكست خوردند، مسلمانها گفتند: يا رسول اللّه چرا ما پيروز نشديم و حال آنكه خداوند وعده براي پيروزي ما داده بود؟ آيه آمد كه: (وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ) (آلعمران /152). خداوند به وعدهاش وفا كرد و راست گفت زماني كه شما به اذن خدا دراحد اول کار حال دشمن را گرفتيد ولي بعدا به سه دليل شكست خورديد: 1- عصيان كرديد. پيامبر(ص) دستور داده بود در احد از فلان دره و محل نفوذ دشمن حفاظت كنيد عصيان كرديد. 2- سست و شل شديد. 3- اختلاف كرده به جان هم افتاديد. اين افغانستان20 سال است ميجنگد از نخست وزيري به رياست جمهوري و به عكس و از اين روستا به آن روستا، اين اسلام است؟ و همچنين كشورهاي اطراف کدامشان اسلام را پياده ميکنند؟ حديث: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ يُسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَ هِيَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى فُقَهَاءُ ذَلِكَ الزَّمَانِ شَرُّ فُقَهَاءَ تَحْتَ ظِلِّ السَّمَاءِ مِنْهُمْ خَرَجَتِ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَعُودُ» (كافي/ج8/ص307) زماني ميآيد كه فقط اسم اسلام ميماند. مثال: ماشيني كه بر اثر تصادف همه چيزش را از دست ميدهد و فقط براي اين خوب است كه كنار جاده براي عبرت ديگران بگذارند. از ماشين جز قيافهاش نمانده است. پس علت عقب ماندگي مسلمانان: 1- سران عيّاش. 2- مردم تن پرور. درباره بني اسراييل خداوند در يك آيه ميفرمايد: (فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمينَ) (بقره /47). شما بر همه عالم فضيلت داريد. در يك آيه ديگر ميفرمايد: (وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) (بقره /61). خدا شما را برگرداند به بدبختي و غضب.
5- سرگذشت بني اسرائيل و عوامل عقب ماندگي
حدود هزار آيه ما در قرآن داريم درباره بني اسراييل، از امام(ع) سؤال ميشد چرا داستان بني اسراييل درقرآن اين قدر طولاني شده؟ حضرت ميفرمايد: چون سرنوشت مسلمانها عين سرنوشت بني اسراييل است. جواب عقب ماندگي مسلمانها جواب اين سؤال است «كه چرا بني اسراييل فضيلت و كرامتشان تبديل به غضب شد؟» به سه دليل بني اسراييل غضب شدند: 1- دانشمندان آنها: (يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ) (نساء /46) تورات را تحريف كردند. 2- تجّار آنها: (وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ) (نساء /161) دنبال ربا رفته كار نكردند. 3- عوام ترسو: (إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ) (مائده /24) ما مينشينيم و حال جنگ نداريم. امتي كه دانشمندانشان حقائق را تحريف و تجارشان دنبال بهره و سود و عوامشان ترسو شدند، فضيلت آنها تبديل به غضب ميشود. بايد اين مسأله را در بين مسلمانها مورد بررسي قرار داد تا علت مشخص گردد يعني اگر مسلمانان عقب ماندند بايد آن را در رفتار دانشمندان و تجار و عوام ديد. شب بيست و سوم شب خيلي مهمي است بايد از آن استفاده كرده، بچهها را بيدار نگه داشته، اشكي بريزيم. حديث: «اشك مجرم درب خانه خداوند ارزش دارد.» با خداوند مناجات كرده و مسائل را به او بگوييم كه نميتوانيم نعمتهاي او را بشماريم، خوبيهاي ما هم بدي است. آن زمان كه براي نماز ايستادهايم حضور قلب نداريم. در نماز كه ذكر خداوند است غافليم در غير نماز که هيچ. چون ميفرمايد: (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري) (طه /14) براي ياد من نماز را بپا داريد. توبه و عذرخواهي كرده، و اگر حق سادات و خمس به عهده ماست بپردازيم و همچنين زكات را، افرادي كه از مارنجيده شدهاند راضي كنيم، با روح پاك و اشك و دست دراز از خدا درخواست كنيم. خدايا، همه حالات خوب كه براي اولياء خود مقدر ميكني و آنچه براي آنها مقدر ميكني در شب قدر همه را براي همه ما مقدر بفرما. خدايا، ما را اهل حسرت و خسارت در قيامت قرار نده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 720