responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 731

موضوع: پرسش و پاسخ(6)

تاريخ پخش: 77/10/07

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بينندگان عزيز بحث را هشتم ماه رمضان مي‌بينند كه دي است و انصاف اين است كه از شهيد آيت الله غفّاري يادي شود كه سالگرد ايشان كه بدنش در شكنجه‌هاي زمان شاه سوراخ، سوراخ شده، و شهيد شدند.
و مطلب ديگر اينكه حضرت امام خميني(ره) 7 دي فرمان به تشكيل نهضت سواد آموزي دادند كه شهيد بزرگوار باهنر پرچم آن را به دست گرفته و در اين سال نهضت ميليونها نفر را باسواد كرده و با خواندن ونوشتن آشنا كرد. و كارهايي انجام داد كه مي‌شود گفت اجتماع را به عدالت اجتماعي نزديك كرد.
عدالت نبود چون روستايي و شهري خيلي در خدمات رساني با هم فاصله داشتند. البته الآن هم هست، ولي در سايه‌ي انقلاب جهاد سازندگي آمد و خدمات زيادي را به روستاها داد و نهضت سواد آموزي هم آموزش را به روستا بُرد و الآن بيشتر كلاسهاي ما در روستاها است. همين كه اين دو نهاد خدمات علمي، آموزشي، رفاهي را به روستا بردند، خيلي روستا به شهر نزديك شد و اين عدالت اجتماعي است، ديگر اينكه بيشتر زنها در زمان شاه بي سواد بودند و الآن بيشتركلاسهاي ما براي خانمهاست و سطح سواد آنها را بالا برد.
و ما مفتخريم كه صدها نفر از كلاسهاي نهضت به دانشگاه، و تربيت معلم و خود آنها ديپلم و الآن معلم ما هستند.
تا حالا حدود دوبار مدال افتخار از سازمان ملل گرفته‌ايم، شاخه فرهنگي يونسكو، نهاد مقدسي است، كسي قدر بدانديا نداند مهمّ نيست. آنكه مي‌داند مي‌خواهد، و آنكه نمي‌خواهد قدر نظام جمهوري اسلامي را هم نمي‌داند چه رسدبه يكي از سازمانهاي آن. البته افرادي هم قدرداني مي‌كنند. البته ما بايد توجه به لطف خدا داشته باشيم. مردم اگرقدرداني كنند چكار مي‌كنند ولي خداوند تشكّر مي‌كند.
من در همين جا از همه همكارانم در نهضت تشكّر و انشاء… كشور ما كه ميليون بيسواد و 4 ميليون بي سواد زير 40 سال كه با توفيق خداوند بتوانيم مشكل بيسوادي آنها را هم حل كنيم.
امسال جلسه‌ي پاسخ به سؤال داشتيم كه در هر جلسه چند سؤال كه البته سؤال فردي نباشد بلكه عمومي كه آن سؤالها در همه جا مطرح است.

1- ماليات جايگزين خمس و زكات نيست

سؤال اول: آيا مالياتي كه تحت هر عنواني به دولت مي‌پردازيم، مي‌توانيم خمس و زكات حساب كنيم؟
جواب: بايد ديد روح ماليات چيست، اگر روح خمس و ماليات معلوم گردد خود مي‌توانيد نسبت به آن قضاوت كنيد.
آيا پولي كه انسان براي آرايش شهر و تزئين چمن و پارك مي‌گيرد، نمي‌شود به جاي خمس حساب كنيم و اگرپول اتو كردن لباس را مي‌شود پول آسفالت كردن كوچه و خيابان را هم مي‌شود؟
اگر پولي كه به شاگرد و فردي مي‌دهيم كه درب مغازه شب بخوابد تا دزد اجناس را نبرد مي‌شود خمس حساب كرد، پولي كه به دولت براي نيروي انتظامي و حفاظت شهر و خانه مي‌دهيم مي‌شود؟
زماني يك كاسب و تاجر مي‌تواند كار كند و سود ببرد كه حفاظت بازار تأمين و جاده آسفالت و آب و برق تأمين و آتش نشاني و خلاصه… ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند تا او بتواند كار كرده و بهره ببرد. حال مي‌گويند شما در سايه‌ي اين امكانات به اين سود و بهره رسيده‌اي در صدي از آن را هم ماليات بده.
پس ماليات براي ايجاد امنيّت، وجود آتش نشاني براي آتش سوزي احتمالي، تخليه زباله، تميز كردن شهر و امكانات ديگر است و اين پول مثل پول آرايشگر و اتوي لباس است و نمي‌تواند خمس باشد، خمس دادني و ماليات را مي‌گيرند.
انساني كه جُنب است اگر او را در تمام اقيانوسها غوطه ور كنند او غسل نكرده چون او را برده‌اند، و غسل انسان بايد با اختيار خودش برود و قصد قربت كند.
خمس و زكات عبادت است و از پرداخت آن انسان بايد قصد قربت كند و شخصي و آقايي كه خمس و زكات را به او پرداخت مي‌كني بايد باسواد و تقوا و دلسوز بوده و بعد هم مي‌داني كه اين پول در كجا مصرف مي‌شود.
اگر از بلندي آبشار هُل دادند هنر نيست اگر خود پريد مهمّ است. و نمي‌شود روغن ريخته را نذر امام زاده كرد، كه بعضي‌ها مي‌كنند.
ماليات چون مثل خرجهاي شخص خود انسان است كه همانطور كه داخل خانه موزاييك مي‌خواهد پشت خانه هم آسفالت نمي‌شود خمس حساب كرد.
البته من كه مي‌گويم بايد ماليات داد از آن طرف هم ماليات بايد حساب و كتاب داشته باشد ولي من پدر دو شهيد را از خانواده‌ي انقلابي و ريشه دار سراغ دارم كه با قرآن قسم مي‌خورد كه من از سال گذشته تا به حال بيش از اين درآمد نداشته‌ام. باز اداره‌ي دارايي فلان ماليات براي من معيّن كرده، چون بعضي از مواقع ممكن است مغازه سوپردولوكس ولي سودي نداشته باشد، خيلي چاق‌ها هستند كه چند متر نمي‌تواند بدود، كيلويي نمي‌شود حساب كرد.
يكي به دوستش كه گوشش درد مي‌كرد گفت برو بكش، براي اينكه من دندانم درد مي‌كرد كشيدم (خنده حضار). گاهي اداره‌ي دارايي اين چنين عمل مي‌كند مي‌گويد سال گذشته كه ميليون بوده پس حتماً امسال چند ميليون است. نه بايدطوري باشد كه مردم با دوستي و علاقه بدهند و بگويند دولتي كه آب و برق و امنيّت ما را تأمين كرده و از حالا براي شش ماه ديگر گندم مي‌خرد و ذخيره در سيلوها مي‌ريزد. و هزار رقم مشكلات ديگر را مسئولين به عهده مي‌گيرندمردم هم با علاقه ماليات را بدهند، مردم راحت ماليات بدهند.
ماليات گيرنده‌ها هم فكر نكنند يك مو از خرس گرفته، و البته بعضي از بازاري‌ها هم دروغ گفته و سند سازي مي‌كنند كه تامي شود ماليات نپردازند، بايد به هم اطمينان داشته و معتقد باشيم كه خداوندي كه به سلولها روزي مي‌دهد و پرنده‌ها و ما براي روزي خوردن دروغ مي‌گوييم.
من رفتم به كميسيون مجلس براي بودجه گرفتن، براي نهضت سوادآموزي، به من گفتند چقدر ساده‌اي. شما دو برابرتقاضاي بودجه كن ولي خود آنها كم مي‌كنند. گفتم من دروغ بگويم براي بودجه؟ راست بگو اين نياز ماست داديدالحمدالله، و اگر نداديد الله اكبر، مثل بعضي از بازاري‌ها كه اول جنس 800 توماني را 900 مي‌گويد كه صد تومان هم تخفيف خواهد خواست. خيلي راحت‌تر از اين مي‌شود زندگي كرد چرا ما گير مي‌دهيم؟ صاف و صادقانه و با صفا اميدوارم هم ما راحت ماليات داده و هم ماليات روي حساب و كتاب باشد.

2- حكم كار شخصي در وقت اداري

سؤال دوم: با سلام محضر حاج آقا: آقا در وقت اداري مي‌توانيم كار شخصي انجام دهيم؟
جواب: يك وقت كار شخصي براي كار اداري ضرر ندارد، اين يا مشكل ندارد و يا كم دارد و يك وقت ضرري مي‌زند، مقداري كه كم كاري شده ضامن حقوق هستيم، اگر در روز كه مثلاً 7، 8 ساعت بايد براي دولت كار كنيم يك ساعت رفتيم دنبال كار شخصي مديون هستيم.
در تهران نهضت سوادآموزي يك منزل سه طبقه دارد من از مقام معظم رهبري خواستم اجازه بگيرم براي يك نفر طلبه فاضلي كه در كار تلويزيون مرا كمك كند. ايشان فرمودند: به شرطي كه نهضت به آن نياز نداشته و او هم تمام وقت همكاري كند نه اينكه محدود و چند ساعتي و بقيّه كارهاي ديگري انجام بدهد. خلاصه چند شرط در اين رابطه. البته بعضي‌ها هم زندگي‌شان استثنايي است، كه البته حسابش فرق مي‌كند. و البته من داستاني را در اين زمينه بگويم: من رفتم خدمت امام خميني (قدس سره شريف)كه ما را حلال كنيد، چون مي‌روم در سپاه سخنراني آنجا بنزين مي‌زنم، مي‌روم در جهاد سخنراني و ناهار مي‌خورم، درتمام نهاد هم سخنراني و از هيچ كدام هم پول نمي‌گيرم ولي احتياجات عمومي ايشان مثل بنزين و غذا و استراحت را هم استفاده مي‌كنم.
ايشان فرمود: حساب همه را بايد جدا كنيد. من گفتم اگر اين چنين است خيلي سخت است و من فقط چون نماينده شما در نهضت هستم صبح به صبح مي‌روم نهضت و برمي‌گردم و در هيچ كجا و ارگاني سخنراني قبول نمي‌كنم.
ايشان فرمود: پس شما مهمان من باشيد يعني همانطور كه مي‌گوييد عمل كنيد و زياد مسافرت رفتن، چون من الآن مثل راننده‌ها هستم و در همه ايران نمازم را كامل مي‌خوانم.
بعد من عرض كردم: ما چند نفر در نهضت در شوراي مركزي هستيم به آنها هم اجازه بدهيد.
فرمود: خير فقط به شما اجازه مي‌دهم چون آنها كه شرائط شما را ندارند.
مثل يك پزشك متخصص جراح كه به او اجازه بدهند از خط ويژه و چراغ قرمز عبور كند. پس ممكن است تحت شرائط ويژه مسئول بالاتر يك سري اجازاتي را بدهد ولي در شرائط عادي نمي‌شود در وقت اداري كار شخصي انجام داد.

3- راهكارهاي حضور قلب در نماز

سؤال سوم: چكار كنيم كه در نماز حضور قلب داشته باشيم؟
جواب: اين سؤال را خيلي‌ها از من مي‌پرسند كه من مي‌گويم يك دكتر پيدا كنيد با هم برويم، چون من هم سر نمازحضور قلب ندارم.
يكي از وزرا داستاني را قبل از وزارت نقل مي‌كرد كه:
در كوچه مي‌رفتم ديدم بچّه‌اي گريه مي‌كند. گفتم براي چي؟ گفت مي‌خواهم زنگ اين خانه را بزنم قدِّ من نمي‌رسد، گفتم من مي‌زنم. گفت نه خودم مي‌خواهم بزنم، او را بلند كردم زنگ درب را زد آمد پايين به من گفت حالا بيا با هم فراركنيم. مي‌خواست زنگ را زده و فرار كند. مسئله حضور قلب مسأله مهمي است چون از نماز مقداري قبول مي‌شود كه حضور قلب هست.
بعضي‌ها نصف نمازشان و بعضي از نمازشان قبول، و از نماز مقداري كه حواسمان هست، قبول مي‌شود.
مثل ميوه مقداري از آن استفاده مي‌كنيم كه فاسد نيست. اگر اينچنين است پس خاك بر سر كه هيچ مقدار حواس نيست.
خدمت امام(ع) عرض كرد: من هيچ كجاي نماز حواسّم نيست. فرمود: پس نماز نافله بخوان جبران مي‌كند.
اگر كسي نه حضور قلب، نه حال نافله خواندن دارد، آخر خطّ مهر كربلاست، كه به خاطر خون سيدالشهداء(ع) كمبودهاي نماز جبران مي‌شود.
مثل يك آمبولانس كه ردّ مي‌شود چند ماشين هم به دنبال او ردّ شده و مي‌روند.
عواملي در مقدمات كار براي حضور قلب مؤثر است البته هر كدام يك اثري دارد:
الف: توجه به مقدمات و مستحبّات
افرادي مثل خانمها كه خود در آشپزخانه سوپي و ‌آش و غذا درست كرده و ماش و عدس آن را يكي يكي پاك و زجر كشيده‌اند، غذا براي آنها لذيذ و مزه دارد. به عكس غذاي آماده. اگر خود بالاي درخت يكي يكي توت از درخت بگيري و بخوري با اينكه يك بشقاب آماده براي شما بگذارند فرق مي‌كند.
ما هم بايد مقدمات كار و عبادت را دقت كنيم: مثل انجام مستحبات و دعاهايي كه در زمان وضو رسيده و دقّت كردن در آنها اثر دارد. زماني كه با دقّت اين دعاي قبل از شروع نماز را انسان بخواند كه:
«يَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاكَ الْمُسِي‌ءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ يَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِي‌ءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِي‌ءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّي» (مصباح‌المتهجد/ص‌30) ‌اي محسن گناهكار به سوي تو مي‌آيدتو محسن و من گناهكارم دارم به سوي تو مي‌آيم…
با توجه بگويد و بعد تكبيرة الاحرام نماز را مقداري از نماز را لا اقل حضور قلب خواهد داشت ولي اگر قبل از نماز مشغول صحبت‌هاي دنيايي و صحبت درباره‌ي آب و برق و زودپز و… بعد الله اكبر مي‌خواهيم به معراج برويم نمي‌شود.
ب: توجه به الفاظ و معاني و آرام و با طمأنينه خواندن.
ج: توجه به حالات آنهايي كه سر نماز هستند.
در قم يكي از مراجع سر نماز گريه مي‌كند، آيت الله بهجت ناله ايشان در نماز گزاران اثر مي‌گذارد، اگر دوستان انسان اهل سير و سلوك معنويّت باشند در انسان اثر مي‌گذارد. اين حرفهايي كه مي‌دانستيم.
خدايا! به آبروي آنهايي كه از نماز لذّت مي‌برند، لذّت نماز را براي هميشه به كام ما و نسل ما بچشان.
خدايا! ساعت آخر روز جمعه و نزديك افطار و زماني كه باران مي‌آيد و بعد از خطبه‌هاي نماز جمعه قبل از شروع نمازجمعه و در جمع كودكان دعا كردن و آمين گفتن آنها، دعاي مستحبي و دل پاك، كه هر كس به من ظلم كرده بخشيدم توهم مرا ببخش، لقمه‌ي حلال، بر آن، آن حديث داريم در استجابت دعا مؤثر است، ماه رمضان، ماه اين كار و غير ماه رمضان هم ما بايد ساعات و لحظاتي را براي اين كار اختصاص بدهيم.
خدايا! روز قيامت را روز حسرت و خسارت ما قرار نده.
خدايا! طاغوت ايران شكستي طاغوتهاي جهان بشكن و به ما رهبر عادل دادي، رهبر عادل جهان حضرت مهدي(ع) را برسان.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 731
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست